Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-02@17:03:17 GMT

بالکان ۲۰۲۱؛ از گسترش کرونا تا بحران سیاسی

تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۰۸۳۴۹۷

بالکان ۲۰۲۱؛ از گسترش کرونا تا بحران سیاسی

به گزارش روز یکشنبه ایرنا، بوسنی و هرزگوین سال گذشته با تنش های متعدد سیاسی مواجه بود و این تنش ها موجب شد که جمهوری صرب بوسنی بعنوان هویت سیاسی کوچک بوسنی و هرزگوین تصمیماتی را از جمله برگرداندن اختیارات کامل بر اساس قانون اساسی بوسنی و هرزگوین به جمهوری صرب بوسنی اتخاذ کند.  این امر با مخالفت شدید آمریکا رو به رو شد و «میلوراد دودیک» عضو صرب شورای ریاست جمهوری بوسنی و رهبر صرب های بوسنی از سوی حکومت واشنگتن در ابتدای سال جدید میلادی مورد تحریم قرار گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بحران سیاسی در بوسنی و هرزگوین

 توافق نامه دیتون از سال ۱۹۹۵ که موجب برقراری صلح، ثبات و پایان جنگ خونین در بوسنی و هرزگوین شد، اکنون به تنش و اختلافات سیاسی بین دو هویت سیاسی یعنی (فدراسیون بوسنی و هرزگوین و حمهوری صرب بوسنی) تبدیل شده است.

«میلوراد دودیک» عضو صرب شورای ریاست جمهوری بوسنی و هرزگوین و رهبر حزب "سوسیال دموکرات های مستقل" همچنان بر اجرای کامل توافق نامه دیتون و برگزداندن اختیارات کامل براساس قانون اساسی بوسنی و هرزگوین به جمهوری صرب بوسنی تاکید دارد.

آمریکا و  بخشی از اتحادیه اروپا در مخالفت با ادعاهای «میلوراد دودیک» در سال گذشته به دفعات اعلام کرده بودند که در صورت فشارهای سیاسی دودیک، وی را تحریم می کنند. چنین تهدیدهایی رسما در روز های اول ژانویه سال ۲۰۲۲میلادی از جانب آمریکا عملی شد و «دودیک» مورد تحریم قرار گرفت.

مجلس جمهوری صرب بوسنی به رهبری ائتلاف سوسیال دموکرات های مستقل که در صدر آن «میلوراد دودیک» قرار دارد، دهم دسامبر سال گذشته ( ۱۹ اذر ۱۴۰۰) اعلامیه ای را در خصوص بازگرداندن اختیاراتی از اصول قانونی اساسی از سطح بوسنی و هرزگوین به جمهوری صرب که عمدتاً در زمینه های دفاعی، امنیتی، قضایی و مالیات های غیرمستقیم هستند، تصویب کرد.

از دیگر مسایلی که بحران کنونی را بین دو هویت سیاسی در بوسنی و هرزگوین بیشتر تحریک کرده است، مصوبه «والنتین اینتسکو» مقام عالی پیشین جامعه بین الملل در سارایوو مبنی بر "انکار نسل کشی در سربرنیتسا بوسنی و هرزگوین در سراسر این کشور حکم کیفری دارد"  است که خشم شدید صرب های بوسنی و هرزگوین را موجب گردید.

این مصوبه در ۲۳ ژوئیه سال ۲۰۲۱ (یکم مرداد ۱۴۰۰) وضع شد که بر أساس آن، انکار تسل کشی در سربرنیتسا ممنوع و حکم کیفری دارد. بر این أساس این مصوبه افرادی که علنا نسل کشی در سربرنیتسا را انکار کنند تا ۵ سال حبس محکوم می شوند. همچنین برای گسترش نفرت های ملی و مذهبی و تمجید از افرادی که به جنایات های جنگی محکوم شده اند، جرایم زندانی دارد.

دفتر مقام جامعه بین المللی در سارایوو همچنین از جمله دیگر مسایلی به شمار می رود که مقامات جمهوری صرب بوسنی شدیدا با آن مخالف هستند و می گویند که تاسیس این دفتر که در امور سیاسی بوسنی و هرزگوین اختیار تام دارد در توافق نامه دیتون ذکر نشده است.

از طرف دیگر جمهوری صرب بوسنی به انتصاب «کریستین اشمیت» نماینده جدید جامعه بین الملل برای بوسنی و هرزگوین اعتراض وارد کرده است. عضو صرب در شورای ریاست جمهوری بوسنی معتقد است که انتصاب «اشمیت» بدون تایید شورای امنیت سازمان ملل انجام شده و فعالیت آن را در سارایوو غیر قانونی می داند.

میلوراد دودیک همچنین بارها در اظهارات خود ضمن تاکید بر احترام گذاشتن به توافق نامه دیتون و اجرای کامل آن اظهار کرد که اگر به حقوق جمهوری صرب بر اساس توافق نامه دیتون احترام گذاشته نشود و همچنین اگر اقدامی در باز گرداندن اختیارات قانون اساسی به جمهوری صرب بوسنی بر اساس توافق نامه دیتون گامی برداشته نشود، بانیالوکا تصمیمات قاطعی را اتخاذ خواهد کرد.

بر اساس قرارداد صلح دیتون در سال ۱۹۹۵ که سرآغازی برای موجودیت جدید بوسنی هرزگوین بود، این کشور به دو هویت سیاسی جمهوری صرب بوسنی و هرزگوین و یک بخش مسلمان و کروات نشین به نام فدراسیون بوسنی و هرزگوین دست یافت.

بحران سیاسی در دولت مونته نگرو

دولت مونته نگرو که در صدر آن «زدراوکو کریووکاپیچ» قرار دارد از ماه ژوئن سال گذشته از حمایت اکثریت نمایندگان ائتلاف حاکم در پارلمان که عمدتا از جبهه دموکراتیک هستند، برخوردار نبود.

نمایندگان جبهه دموکراتیک از ائتلاف حاکم بارها برکناری «کریووکاپیچ» را از سمت نخست وزیر مونته نگرو خواستار شدند. چنین رابطه ای در درون اکثریت نمایندگان ائتلاف حاکم مانع از تصویب قوانین مهم در دولت و مجلس این کشور بالکان غربی گردید.

حزب "جبهه دموکراتیک" از جناح راست که قوی ترین گروه حزبی در حکومت مونته نگرو است از ابتدا با تشکیل دولت به اصلاح خبره ناراضی بود، به همین دلیل سمتی در دولت برای نمایندگان آن جناح راست وجود نداشت.

با این حال، بحران در دولت مونته نگرو زمانی به اوج خود رسید که در ماه ژوئن سال گذشته به پیشنهاد «زدراوکو کریوکاپیچ» نخست وزیر، «ولادیمیر لپوساویچ» وزیر دادگستری به دلیل انکار نسل کشی در «سربرنیتسا» بوسنی و هرزگوین از سمت خود در دولت برکنار گردید.

حزب جبهه دمکراتیک از آن زمان به دنبال برکناری دولت و نخست وزیر، ناموفق بوده است. دموکرات ها و جنبش مدنی «یو آز ای» (URA) از دیگر احزاب ائتلافی در دولت مونته نگرو از جبهه دموکراتیک برای برکناری دولت حمایت نکردند.

رهبران جبهه دموکراتیک در ۱۱ دسامبر سال گذشته میلادی(۲۰ اذر ۱۴۰۰) با انتشار اطلاعیه اعلام کردند که خواستار برگزاری انتخابات جدید هستند و به همکاران اکثریت پارلمانی خود و نمایندگان معتبر اقلیت های ملی پیشنهاد دادند که کرسی خود را به شهروندان بازگردانند، اما توضیح ندادند که چگونه این کار انجام می شود.

أحزاب اپوزیسیون در ۱۳ دسامبر گذشته (۲۲ آذر ۱۴۰۰)، ابتدا خواستار این بودند که در خصوص ۴۰ نماینده از ۸۱ نماینده در مجلس مونته نگرو رای گیری شود، اما فورا پیشنهاد خود را پس گرفتند.

اپوزیسیون دلیل عقب نشینی خود از بررسی رای اعتماد به ۴۰ نماینده پارلمان را بخاطر اینکه جبهه دمکراتیک خواستار برگزاری انتخابات جدید است، توجیح کردند.

انتخابات پارلمانی در مونته نگرو که در شهریور ۱۳۹۹ شمسی برگزار شد به عبارتی پایان ۳۰ سال حکومت حزب دموکراتیک به رهبری «میلو جوکانوویچ» بود. در آن انتخابات ائتلاف برای آینده مونته نگرو به رهبری «جبهه دموکراتیک» از اپوزیسیون به پیروزی دست یافت و حزب دمکراتیک سوسیالیست پس از حدود سی سال، قدرت را در کشور از دست داد.

مونته نگرو در همه پرسی ۲۶ می ۲۰۰۶ میلادی ( ۵ خرداد ۱۳۸۵) با کسب آرای ۵۵.۵ درصد به استقلال دست یافت و بدین صورت روند فروپاشی یوگسلاوی سابق که از ۱۹۹۱ شروع شده بود؛ با استقلال مونته نگرو کامل شد و این جمهوری پس از گذشت ۸۸ سال دوباره به استقلال دست یافت.

مونته نگرو از کشورهای بالکان غربی به شمار می رود که از سال ۲۰۱۷ رسما به‌عنوان بیست و نهمین عضو، به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) پیوست. این کشور در نوامبر سال ۲۰۱۰ برای پیوستن به اتحادیه اروپا نامزد و در ماه ژوئن ۲۰۱۲ مذاکرات آن در مراحل پیوستن به اتحادیه اروپا آغاز شد.

استعفای نخست وزیر مقدونیه شمالی

«زوران زائف» نخست وزیر مقدونیه شمالی در ماه دسامبر سال گذشته (آذر ماه امسال) از سمت نخست وزیری و رهبری اتحاد سوسیال دموکرات مقدونیه (SDSM) بزرگترین حزب در ائتلاف حاکم استعفا داد.

دلیل استعفای زائف در مقام نخست وزیری شکست حزب اتحاد سوسیال دموکرات مقدونیه در انتخابات محلی در ماه اکتبر (مهرماه امسال) است، اما ناامیدی بزرگ زائف از نگرش اتحادیه اروپا نسبت به اسکوپیه نیز بسیار مهم است، زیرا که شروع مذاکرات الحاق اروپایی مقدونیه شمالی در دو سال گذشته انجام نشد و این در حالی بود که دولت تمام شرایط خواسته شده بروکسل برای شروع مذاکرات را انجام داده بود.

زائف در دور دوم انتخابات محلی در ماه نوامبر سال گذشته (آبان)، زمانی که مشخص شد حزب سوسیال دموکراتیک مقدونیه از حزب محافظه کارومرو-دپمنه(VMRO-DPMNE) شکست خورده است، علنا ‌استعفای خود را از ریاست حزب و سپس نخست وزیری اعلام کرد.

او استعفای خود را به عنوان رهبر سوسیال دمکراتیک که از سال ۲۰۱۳ میلادی (۱۳۹۲ شمسی) در صدر آن قرار داشت در ۲۶ نوامبر ۲۰۲۱ میلادی(۵ آذر ۱۴۰۰) ارائه داد و در ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱ (یکم دی ۱۴۰۰) از مقام نخست وزیر استعفا کرد.

پس از استعفای زائف، «دیمیتار کواچفسکی» در صدر حزب قرار گرفت، او نیز بایستی برای ترکیب دولت جدید، حمایت ۶۴ نماینده از ۱۲۰ عضو پارلمان مقدونیه شمالی را بدست بیاورد.

زائف، سیاستمدار سوسیال دموکرات و طرفدار اروپا در دوران نخست وزیری خود اختلاف طولانی مدت با یونان بر سر نام کشور را حل و فصل کرد و نام مقدونیه را به مقدونیه شمالی تغییر داد تا مسیر به سوی یورو-آتلانتیک که سال ها توسط آتن مسدود شده بود، باز شود.

وی توانست کشور را وارد ناتو کند، اما مذاکرات الحاق با اتحادیه اروپا را نتوانست آغاز کند. ابتدا جلوی روند مذاکرات الحاق اروپایی مقدونیه شمالی توسط فرانسه در پایان سال ۲۰۱۹  (دی ماه ۱۳۹۸) صورت گرفت و سپس یک سال بعد توسط بلغارستان بخاطر زبان رسمی این کشور که صوفیه ادعا دارد ریشه بلغاری دارد و اسکوپیه بایستی آن را قبول کند، از شروع مذاکرات مقدونیه شمالی برای پیوستنن به اتحادیه اروپا ممانعت کرد.

«استیوو پاندوروفسکی» رئیس جمهوری مقدونیه شمالی  در ۸ دی ۱۴۰۰ «دیمیتر کواچفسکی» را از حزب حاکم «سوسیال دمکرات مقدونیه» برای تشکیل دولت جدید این کشور مامور کرد.

کواچفسکی که انتخابش به عنوان نخست وزیر جدید باید توسط پارلمان مقدونیه تا ۱۷ ژانویه ۲۰۲۲ ( ۲۷ دی ۱۴۰۰) تایید شود، گفت که بلافاصله پس از تشکیل دولت جدید یک تیم سیاسی برای رفع مسائل و چالش های کنونی در کشور تشکیل می دهد.

دولت جدید مقدونیه شمالی با بحران انرژی، ویروس همه گیر کرونا و همچنین شماری مطالبات از سوی بلغارستان رو به رو است. این امر موجب شد تا مذاکرات مقدونیه شمالی در روند الحاق به اتحادیه اروپا بخاطر مخالفت بلغارستان آغاز نشود.

جمهوری سوسیالیستی مقدونیه در سپتامبر ۱۹۹۱ (شهریور ۱۳۷۰) از یوگسلاوی پیشین مستقل شد و از آن زمان تا فوریهٔ ۲۰۱۹ (بهمن ۱۳۹۷) رسماً جمهوری مقدونیه نام داشت و تغییر نام رسمی به جمهوری مقدونیه شمالی به دنبال اصلاحیهٔ قانون در تاریخ ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۹ ( ۲۳ بهمن ۱۳۹۷)  پس از تصویب توافقنامهٔ "پرسپا" انجام شد.

تشکیل دولت جدید بلغارستان

شهروندان بلغارستان در سال ۲۰۲۱ سه بار برای  انتخابات پارلمانی به پای حوزه های رای گیری رفتند که نتیجه مهم آن، کناره گیری «بویکو بوریسوف» نخست وزیر محافظه کار قدیمی از قدرت بود.

تشکیل دولت جدید در بلغارستان که «کریل پتکوف» ۴۱ ساله از حزب میانه رو در صدر آن قرار گرفت، توانست به بحران سیاسی چند ماهه در کشور پایان دهد. نخست وزیر جدید بلغارستان قبل از پیروزی در انتخابات پارلمانی در تظاهرات گسترده بر علیه فساد مالی در دولت «بویکو بوریسوف» شرکت داشت.

اکثریت ائتلاف حاکم جدید در دولت بلغارستان را حزب چپ سوسیالیست و دو گزینه از راست میانه تشکیل می دهند. وظیفه اصلی دولت جدید بلغارستان که در ۱۳ دسامبر سال ۲۰۲۱میلادی(۲۲ آذر ۱۴۰۰) تشکیل شد، بیرون کشاندن فقیرترین کشور عضو اتحادیه اروپا از یک بحران شدید درمانی - بهداشتی و اقتصادی است.

«کریل پتکوف» نخست وزیر جدید بلغارستان از اقداماتی مانند؛ مبارزه با فساد در ادارات و اصلاحات قوه قضائیه به عنوان ستون فقرات برنامه دولت خود یاد کرد.

پتکوف در روزهای اول تشکیل دولت جدید اشاره کرده بود که صوفیه از محاصره مسیر پیوستن  مقدونیه شمالی به اتحادیه اروپا که سال گذشته به دلیل اختلاف بر سر هویت و زبان ملی مطرح شده بود، دست خواهد کشید.

با این حال، تنها چند روز بعد، بلغارستان سندی را با شرایط بدون تغییر سیاست گذشته صوفیه به شورای امور عمومی اتحادیه اروپا ارائه داد که دولت اسکوپیه آن را "بسیار ناامید کننده" توصیف کرد.

توافق صربستان با روسیه برای تامین سوخت

«آلکساندر ووچیچ» رئیس جمهوری صربستان در دیدار با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری فدراسیون روسیه در ۲۵ نوامبر سال گذشته در شهر "سوچی" روسیه موفق شد در شرایطی که بسیاری از کشورهای اروپایی با مشکل تامین گاز و قیمت بالای آن مواجه هستند، گاز مصرفی این کشور را با قیمت بسیار مناسب به مدت ۶ ماه تامین کند.

صربستان در سال گذشته با داشتن سیاست نزدیک به روسیه قرارداد جدیدی را با روسیه برای تامین گاز این کشور با نرخ ۲۷۰ دلار در ازای هر یک هزار مترمکعب گاز به مدت ۶ ماه امضا کرد.

همچنین رئیس جمهوری صربستان در ماه دسامبر سال گذشته نیز برای تحکیم روابط بلگراد و مسکو در تمامی زمینه ها از جمله دفاعی و اقتصادی با همتای روسی خود گفت و گو تلفنی داشت.

رئیس جمهوری روسیه به همتای صربستانی خود در این گفت و گوی تلفنی اطمینان داد که مسکو به توافق و تعهدات خود نسبت به بلگراد پایبند خواهد ماند و صربستان در زمستان امسال مقادیر کافی گاز خواهد داشت.

ووچیچ و پوتین در این مکالمه تلفنی خاطرنشان کردند که روابط اقتصادی صربستان و روسیه به طور مداوم در حال تقویت بوده و امکان همکاری دو کشور در زمینه اقتصادی را بسیار بیشتر از سطح کنونی دانسته و بر وجود فضای مناسب برای پروژه های مشترک جدید بین دو کشور تاکید کردند.

شصتمین سالگرد جنبش غیرمتعهدها در بلگراد

بلگراد در ۱۹ مهر ماه امسال به مناسبت شصتمین سالگرد شکل‌گیری جنبش غیر متعهدها میزبان کنفرانسی با حضور مقامات عالی و هیات هایی بیش از یکصد کشور عضو اصلی و ناظر این نهاد بین المللی از جمله هیاتی به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران به عنوان عضو اصلی این نهاد بود.

«الکساندر ووچیچ» رئیس جمهوری صربستان در استانه برگزاری این اجلاس گفت؛ وقت آن رسیده است که ایده های استقلال سیاسی و اقدام مشترک کشورهای آزاد جهان تجدید شود.

جنبش غیرمتعهدها یک سازمان بین‌المللی است که در یکم سپتامبر ۱۹۶۱ میلادی (۱۰ شهریور ۱۳۴۰) در اوج جنگ سرد در بلگراد، پایتخت یوگسلاوی سابق، تأسیس شد و شامل کشورهایی می‌شد که به هیچ‌یک از بلوک‌های قدرت نظام جهانی(آمریکا یا شوروی سابق) وابستگی و تعهدی نداشتند.

یوگسلاوی سابق که صربستان اکنون وارث آن است، نقش بسیار مهمی را در تاسیس جنبش غیرمتعهدها در سال ۱۹۶۱ میلادی داشته است و اولین نشست این اجلاس نیز در همان سال در بلگراد پایتخت صربستان برگزار شد.

پنجاهمین سالگرد اجلاس جنبش غیرمتعهد ها نیز در پنجم سپنامبر سال ۲۰۱۱ میلادی (۱۴ شهریور ۱۳۹۰) در بلگراد مرکز صربستان برگزار شده بود و در آن مراسم، هیات هایی از ۱۰۶ کشور جهان از جمله جمهوری اسلامی ایران شرکت داشتند.

برچسب‌ها بلغارستان صربستان بوسنی و هرزگوین

منبع: ایرنا

کلیدواژه: بلغارستان صربستان بوسنی و هرزگوین بلغارستان صربستان بوسنی و هرزگوین دسامبر سال گذشته جمهوری صرب بوسنی اتحادیه اروپا دولت مونته نگرو بوسنی و هرزگوین تشکیل دولت جدید جبهه دموکراتیک جدید بلغارستان سوسیال دموکرات مقدونیه شمالی جمهوری صرب ائتلاف حاکم رئیس جمهوری بحران سیاسی نخست وزیری هویت سیاسی نخست وزیر قرار گرفت صدر آن دست یافت بر اساس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۸۳۴۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جنجال نظرات مهدی نصیری درباره شاهزاده پهلوی و اپوزیسیون!

آفتاب‌‌نیوز :

مهدی نصیری، چپ سابقاً انقلابی و سوپر منتقد جمهوری اسلامی که از درون ایران سیاست‌های حکومت را با تندترین ادبیات نقد و به ساختار‌ها حمله می‌کرد طی روز‌های گذشته بدون هیچ مشکلی از ایران خارج شد و به اتفاق همسرش برای یک سفر سه ماهه و دیدن فرزند خود به کانادا رفت.

به نوشته سازندگی، او در اولین فرصت نیز در گفت‌وگویی با تلویزیون بی‌بی‌سی در اقدامی شاذ و عجیب خواستار آن شد که اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاج‌زاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کند. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوری‌خواهی می‌توانند متحد شوند. نصیری از مهندس میرحسین موسوی، مصطفی تاج‌زاده، نرگس محمدی و فائزه هاشمی به عنوان افراد اصلاح‌طلبی نام برد که می‌توانند این جریان جدید را پوشش بدهند و برای رفع مشکلات کشور با سلطنت‌طلبان چاره‌اندیشی کنند.

پیش از بررسی این پیشنهاد عجیب و غیرمعمول باید پرسید که مهدی نصیری کیست و از چه جایگاهی چنین نسخه‌ای می‌پیچد؟ او اصلاح‌طلب است؟ خیر. آزادی‌خواه است؟ چنین چیزی در کارنامه او به‌خصوص در سال‌هایی که مدیرمسئول روزنامه کیهان بود، دیده نمی‌شود. چه آنکه مقالات تند‌وتیز و افشای نیمه پنهان روشنفکران، سیاستمداران و هنرمندان در دوره او در کیهان راه‌اندازی شد تا با تندروی‌های بسیار پنجه بر صورت این افراد بکشد.

هنوز فراموش نشده زمانی که او در غوغای جوانی سیر می‌کرد، چگونه مهندس بازرگان که دو برابر سن او در امر سیاسی کار کرده بود را تمسخر می‌کرد و وی را تخفیف می‌داد. با این حال مهدی نصیری در سال‌های اخیر به ناگهان مسیر سیاسی خود را از چپ رادیکال انقلابی به راست افراطی و سلطنت‌طلب تغییر داد و با راه‌اندازی یک کانال تلگرامی آنچنان مطالب تند و تیزی علیه حاکمیت نوشت که برای کسانی که او را می‌شناختند، حیرت‌انگیز بود.

کسانی که کیهان اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را می‌خواندند، فراموش نکردند که وی چگونه به یک فیلمساز ایرانی به دلیل تراشیدن ریش‌هایش خرده گرفت و او را از دایره حزب‌الله خارج خواند و در گام بعدی مادر آن فیلمساز را صیغه‌ای خواند و با این جمله جنجالی به پا کرد.

اکنون مردی با آن سوابق در رادیکالیسم از این سو افتاده است. او چندی مطالب تند و تیزی را علیه حاکمیت منتشر کرد بی‌آنکه بازداشت شود. در حالی که دیگران با مطالبی خفیف‌تر از آنچه نصیری می‌نوشت، بازداشت و دادگاهی می‌شدند. حال وی بی‌هیچ مانعی به خارج از کشور رفته و در گفتگو با بی‌بی‌سی، رضا پهلوی را شاهزاده می‌خواند و او را پیشاپیش بر سریر پادشاهی می‌نشاند و از جانب کسانی که در دوره سلطنت شکنجه شدند، زندان افتادند و ستم و ظلم دیدند، سخن می‌گوید و خواهان یک اتحاد نامقدس می‌شود.

آقای مهدی نصیری «این تذهبون»؟ به کجا چنین شتابان؟ شما آیا نماینده مهندس میرحسین موسوی هستید که از جانب او که سال‌ها در حصر است، سخن می‌گویید؟ شما آیا نماینده جمهوری‌خواهان ایرانی هستید و سخنگوی آن‌ها شده‌اید؟ تاج‌زاده اگر قرار بود پیوندی با رضا پهلوی داشته باشد که در ایران نمی‌ماند. از افکار فائزه هاشمی علیه سلطنت‌طلبان خبر دارید؟ نرگس محمدی چیزی در این خصوص نوشته که شما باور کردید باید چنین پیشنهادی بدهید؟

فردی که شما او را شاهزاده می‌خوانی، حتی نتوانست یک جمع پنج نفره را برای چند ماه دور هم نگهدارد؟ از کدام اپوزیسیون سخن می‌گویید؟ همان اپوزیسیون خائنی که کمر به تجزیه ایران و نابودی مردم بسته و هر روزه برای روسای جمهوری آمریکا و کشور‌های دیگر نامه فدایت شوم می‌نویسد که تحریم‌های اقتصادی علیه مردم را بیشتر کنند؟

فرض محال که محال نیست، اما آیا با این اتحاد نامیمون، ایران آباد می‌شود و در مدار توسعه قرار می‌گیرد؟ آیا مشکلات حل می‌شود؟ بی‌تردید شما با خیال خامی که دارید، کشور را به دامن یک خونریزی تمام عیار و جنگ داخلی سوق می‌دهید بدون اینکه دستاوردش توسعه و آبادانی ایران باشد.

مردم ایران به گواه تاریخ، همیشه از افراطیون لطمه دیدند. افراطیون چه در جایگاه چپ و چه از منظر راست با ناعقلانی‌گرایی سیاسی، بیشترین ضربات را بر پیکر این کشور زده‌اند.

شما نیز اکنون در همان جایگاه نشسته‌اید و به دلیل اینکه دو دوره در حیات سیاسی جمهوری اسلامی به شدت ذیل رادیکالیسم فعالیت کرده‌اید، می‌توان به قطعیت گفت، پیشنهاد غیرمنطقی شما ناممکن است. زیرا بین جمهوری‌خواهان و سلطنت‌طلبان، دریایی از اختلاف تاریخی و نظری وجود دارد که نمی‌توان به سادگی از آن‌ها چشم پوشید.

جواد امام، محمد علی ابطحی و محمود صادقی درباره گفت‌وگوی اخیر مدیرمسوول سابق کیهان با BBC، سخن گفتند

روزنامه اعتماد نیز نوشت: «سوپر حزب‌اللهی دیروز که امروز رویکرد‌های براندازانه ارائه می‌کند.» این ترجیع‌بندی است که از دیروز و پس از مصاحبه مهدی نصیری و ارائه راهبرد از بین بردن فاصله از شاهزاده تا تاجزاده توسط بسیاری از چهره‌های سیاسی به گونه‌های مختلف تکرار شده است. چهره‌ای که در سال‌های ابتدایی انقلاب در دهه ۶۰ همکاری با کیهان را در قم آغاز کرد و بلافاصله پله‌های پیشرفت را به سرعت پیمود و در شمایل چهره رادیکال جناح راست و سوپر انقلابی در کیهان، نسخه‌هایی برای سرکوب منتقدان و دگراندیشان می‌نوشت.

نصیری که در حوزه متعلق به مکتب تفکیک (عدم ورود به حوزه سیاسی) بود در ادامه نه‌تن‌ها به عرصه سیاسی ورود کرد، بلکه به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، بیش از اندازه در سیاست غوطه‌ور شد و از گذشته‌اش فاصله گرفت.

این، اما همه سرنوشت نصیری نبود؛ کار به جایی رسید که آرام آرام از سال‌های انتهایی دهه ۸۰ نوع دیگری از کنشگری را برگزید و منتقد تند تصمیمات نظام شد. مسیری که به شکل و شمایل دیگر، توسط محسن مخملباف و بسیاری دیگر از چهره‌های سیاسی بریده هم پیموده شده بود. چهره‌هایی که فعالیت خود را در عرصه سیاسی با اصرار در تحقق آرمان‌های انقلابی آغاز می‌کنند. اما نهایتا با انکار همان آرمان‌ها به خط پایان کنشگری سیاسی می‌رسند. مصاحبه نصیری در بی‌بی‌سی فارسی، اما در عرصه داخلی بازخورد‌هایی هم پیدا کرد.

محمود صادقی، چهره اصلاح‌طلب به این نکته اشاره کرد که: «اساسا بین تاجزاده، به عنوان یک اصلاح‌طلب دموکراسی‌خواه مخالف با قدرت متمرکز فردی و شاهزاده به عنوان نماد بازگشت به سلطنت موروثی فردمحور هیچ وجه اشتراکی وجود ندارد. ترسم نرسی به کعبه‌ای اعرابی! کاین ره که تو می‌روی به ترکستان است...»

محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب از مهدی نصیری، مدیرمسوول اسبق روزنامه کیهان انتقاد کرد و نوشت: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزوسیونی‌اش مورد قبول اپوزوسیونی قرار می‌گیرد که ۴۰ سال است در تلاش برای براندازی هستند و نیازی به تازه‌وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است. مهندس موسوی، نرگس محمدی، فائزه هاشمی و تاجزاده هم، چون دلسوز این جامعه بوده‌اند در ایران باقی مانده‌اند و در زندان و حصر هستند. بد پوست خربزه‌ای زیر پای آقای نصیری انداخته‌اند تا تمامش کنند. هم از داخل حاکمیت و هم از خارج و از درون اپوزوسیون.»

با توجه به بازخورد‌های موضوع «اعتماد» گفت‌وگویی را با جواد امام، دبیر کل مجمع ایثارگران برنامه‌ریزی کرد تا درباره بخشی از دیدگاه‌های مطرح شده در این گفتگو بحث کند. امام با واکاوی گزاره‌های بنیادین اصلاحات به این نکته اشاره می‌کند که جمهوری مسیر طبیعی مشروطه ایرانی است و بازگشت دوباره به مشروطه در واقع نوعی عقبگرد محسوب می‌شود و فایده‌ای برای ایران نخواهد داشت. امام با واکاوی دیدگاه‌های چهره‌هایی، چون تاجزاده، موسوی و خاتمی رویکرد‌های افراطی چهره‌هایی مانند نصیری را برخلاف حرکت طبیعی اصلاحات ایرانی می‌داند.

صحبت‌های اخیر مهدی نصیری با بی‌بی‌سی بازخورد‌هایی در فضای عمومی کشور پیدا کرده است. نصیری در این گفتگو با بردن نام‌هایی، چون تاجزاده، میرحسین موسوی و اصلاح‌طلبان، دیدگاه‌هایی را مطرح کرده است. درباره این دیدگاه‌ها نظری دارید؟

از آنجا که مهدی نصیری اسامی افرادی مانند مهندس میرحسین موسوی و مصطفی تاجزاده و سایر چهره‌های اصلاح‌طلب را مطرح کرده، لازم است توضیحاتی درباره موضوع داده شود. این افراد مطرح شده، مواضع روشنی دارند و مشخص است سال‌های سال در راستای تحقق مفاهیمی، چون آزادی، عدالت، تنش‌زدایی، شایسته‌سالاری و... فعالیت می‌کنند. البته من نماینده این دوستان نیستم، اما تا جایی که می‌دانم، فردی مانند مصطفی تاجزاده هرگز در مسیری حرکت نکرده است که نصیری ادعا می‌کند. مسیر اصلاح‌طلبان و مرزبندی‌های آنان هم روشن است؛ مهدی نصیری نه از اصلاح‌طلبان نمایندگی دارد و نه می‌تواند از جانب افراد اصلاح‌طلب صحبت کند. پیشنهاداتی هم که در گفت‌وگوی اخیر خود طرح کرده، بیشتر در راستای انشقاق و تحت‌فشار قرار گرفتن جریانات داخلی بوده است نه دستیابی به انسجام. در واقع ایشان به دنبال دعوای جدیدی است. امروز بحث‌های مرتبط با براندازی روشن شده به قول سید محمد خاتمی، شرایط امروز کشور به گونه‌ای نیست که از طریق براندازی بتوان مطالبات مردم را محقق کرد. اتفاقا بسیاری از افرادی که نگران ایران و ایرانی هستند، هرگز نسخه براندازی را توصیه نمی‌کنند. شخصا نمی‌توانم شخصیت چهره‌ای مانند مهدی نصیری را تحلیل کنم و ببینم این اظهارات با چه مبنایی سازگار است. نصیری یک چهره اصولگرای تند و رادیکال است که در رزومه او فعالیت در روزنامه کیهان درج شده است. امروز حسین شریعتمداری وارث دیدگاه‌هایی است که قبلا توسط مهدی نصیری‌ها پایه‌گذاری شده بود. در عین حال مشخص نیست آیا اظهارات نصیری در راستای یک پروژه تعریف شده، مطرح شده یا پای موارد دیگری در میان است.

چرا این‌طور فکر می‌کنید. در ظاهر یک چهره سیاسی و رسانه‌ای اظهاراتی را درخصوص موضوعی خاص مطرح کرده است، چرا فکر می‌کنید این رویکرد‌های مطرح شده، ابهاماتی دارد؟

بسیاری از دوستان اصلاح‌طلب، فعالان سیاسی و دانشگاهی، نقد‌هایی مبنایی‌تر، علمی‌تر و در چارچوب منافع ملی کشور مطرح کردند و با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو شدند، اما مهدی نصیری هرگز دچار این مشکلات نشد. این موضوع کمی نیست. چرا در ساختاری که با کوچک‌ترین نقد‌ها برخورد شده، هیچ برخوردی با اظهارات تند نصیری نشده است؟ به نظر می‌رسد مهدی نصیری امروز قصد دارد، افراد و جریاناتی را علیه اصلاحات تحریک کند. قبل از مهدی نصیری، بسیاری از براندازان بیرون از کشور به بن‌بست برخورد کردند. اگر قرار به پویش مسیری در ایران باشد، مسیر اصلاحات است و اگر ساختاری قرار باشد این پروژه را پیش ببرد، این جریان اصلاحات است که می‌تواند این پروژه را راهبردی کند. نصیری ابتدا باید خود را تعریف کرده و تبار سیاسی خود را روشن کند. اگر مهدی نصیری بخواهد جریانی را مخاطب قرار دهد، باید جریان خودبرانداز داخلی و اصولگرایان رادیکال را مخاطب قرار دهد. او نماینده اصولگرایان تندرو و رادیکال کشور است. چه افرادی که برانداز هستند و چه افراد و جریاناتی که با رفتار، عمل و سیاست‌های‌شان کشور را به سمت خودبراندازی سوق می‌دهند، به افکار و رفتار نصیری نزدیک هستند. مرزبندی اصلاحات کاملا روشن است. ما نگران آینده ایران، مردم، جوانان و زنان این سرزمین هستیم. اینکه ناگهان اصلاح‌طلبان و پهلوی ناگهان در کنار هم قرار داده شوند و ایده‌ای با عنوان از تاجزاده تا شاهزاده طرح شود، مشخص نیست از قوطی کدام عطاری بیرون آمده است.

آیا شما هیچ‌وقت با مهدی نصیری صحبتی داشته‌اید. از نزدیک او را می‌شناسید؟

زمانی صحبت محدودی با مهدی نصیری داشتم و ایشان تصور می‌کرد ممکن است سلطنت‌طلبان پایگاه‌های جدی در کشور داشته باشند. من به او پاسخ دادم که قطعا آنچه که بیرونی‌ها ساخته و پرداخته کرده‌اند، برآمده از اشتباهات جمهوری اسلامی بوده است نه توان طرف مقابل. جمهوری اسلامی هر نقد و اعتراض داخلی را به ناحق به جریانات بیرونی و سلطنت‌طلب‌ها منتسب کرده و به این شیوه برای آن‌ها ارزش افزوده سیاسی ایجاد کرده است. معترضان داخلی و منتقدان داخلی اساسا نسبت چندانی با براندازان بیرونی ندارند. ضمن اینکه ظرفیت‌های بسیاری در خارج از کشور وجود دارند که قلب‌شان برای ایران می‌تپد و حاضرند برای اصلاح وضع موجود هزینه دهند. این تصور که مردم ایران علاقه زیادی به تاج و تخت دارند یک توهم است. مردم ایران هزینه‌های بسیاری برای تحقق جمهوری داده‌اند و این انقلاب هم خروجی عملکرد رژیم گذشته بوده است. نادیده گرفتن همه این مسیر و سپردن کشور به دست فرد و جریانی که هیچ عملکرد مثبتی طی ۵ دهه گذشته نداشته است، منطقی نیست. چهره‌هایی مانند خاتمی، تاجزاده و میرحسین موسوی شخصیت‌هایی هستند که برای این کشور و آرمان‌های مردم هزینه داده‌اند. آنچه منافع مردم را تامین می‌کند، جمهوری، دموکراسی، آزادی، حاکمیت قانون و تنش‌زدایی است. نمی‌توان دوباره منافع و آینده مردم را به خطر انداخت و این آینده را دراختیار فردی سپرد که برای ایران و ایرانی اهمیتی قائل نیست و به دنبال به دست آوردن تاج و تخت خود است.

چه نسبتی میان این اظهارات و تندروی‌های داخلی و خالص‌سازی مشاهده می‌شود؟

اگر امروز به وضعیت موجود و یکه‌سالاری موجود، خالص‌سازی، شکاف میان مردم و دولت و... نقد‌های جدی داریم به این معنا نیست که قرار است مسیر سلطنت‌طلبی را در پیش بگیریم. اصلاح‌طلبان بدون مردم جایگاهی ندارند. مقوله‌ای که حاکمیت فعلی به آن نیاز دارد، بازگشت به حاکمیت مردم و سنجش مقبولیت جریانات سیاسی در داخل کشور است. اگر اپوزیسیون ایرانی قرار باشد به سمت معامله با افراد و جریانات امتحان پس داده بروند، مقبولیتی در جامعه نخواهند داشت. در جمع‌بندی می‌توان گفت که معلوم نیست صحبت‌های مهدی نصیری آیا توسط خودش بیان شده یا پروژه‌ای پشت این فرد است. تا شفاف‌سازی نشود، نمی‌توان تحلیل جامعی صورت داد. گذشته نصیری‌ها روشن نیست. مهدی نصیری علی‌رغم اینکه خود را ذیل مکتب تفکیک تعریف می‌کند و این دیدگاه اساسا معتقد به مشارکت در حکومت و ورود به آن نبودند به فعالیت‌های سیاسی ورود کرده است. آقای نصیری باید توضیح دهد چگونه از دل مکتب تفکیک به سمت فعالیت‌های سیاسی و حاکمیتی کشیده شده و نهایتا سر از یک قلمروی برهوت و نامشخص در آورده است. ما هرگز به دنبال ترقی معکوس نبوده و نیستیم. باید همه ظرفیت‌های کشور و ظرفیت‌های خارج از کشور در یک راستا جمع شوند و برای توسعه و پیشرفت و آزادی ایران به کار برده شوند. مسیری که نصیری‌ها طی می‌کنند، مشکوک است و بیشتر در راستای انشقاق و دعوا‌های سیاسی می‌توان آن را دسته‌بندی کرد.

فارغ از اینکه مهدی نصیری کیست و چه گذشته‌ای دارد و درباره تاجزاده و شاهزاده چه گفته، درباره تجمیع ظرفیت‌های جمهوری‌خواهان و اصلاح‌طلبان از یک‌سو و مشروطه‌خواهان از سوی دیگر صحبت کرده است. از منظر بنیادین آیا تمزیج و ترکیب این دو گفتمان (جمهوری‌خواهی و مشروطه‌خواهی) با هم امکان‌پذیر است؟

گفتمانی که ما در جریان اصلاحات دنبال می‌کنیم، در ادامه مسیر مشروطه‌خواهی است. اقتضای شرایط امروز ایران و گزاره‌ای که پاسخ داده است، حاکمیت رای و نظر مردم است. هنوز نسخه مناسب‌تری ارائه نشده است. آنچه ما از آن دم می‌زنیم بحث جمهوری است. اگر قرار باشد اشتباهات گذشته دوباره تکرار شود و هزینه‌هایی که ملت ایران از زمان مشروطه تا به امروز پرداخته‌اند کنار گذاشته شود، نوعی بازگشت به عقب است. همین امروز افراد و جریاناتی در داخل کشور حضور دارند که دانش و تجربه لازم برای اداره کشور دارند، تصور اینکه همه این تجربه‌ها نادیده گرفته شده و استارت بازگشت به گذشته شود، اشتباه است. اقتضای امروز کشور نظام جمهوری است که مورد نظر اکثریت باشد. جمهوری هم به معنای رای و نظر اکثریت و حاکمیت قانون است. یکی از اشتباهات تحلیلی آن است که اشتباهات نظام جمهوری اسلامی با اشتباهات رژیم گذشته قیاس می‌شود درحالی که اگر اشتباهات رژیم گذشته نبود، اتفاقات سال ۵۷ رخ نمی‌داد و این همه هزینه متوجه کشور نمی‌شد. وقتی این همه هزینه برای حاکمیت مردم و قانون صورت گرفته باید تلاش کرد این ایده و آرمان محقق شود نه اینکه اشتباهات گذشته دوباره تکرار شود.

برخی معتقدند مهدی نصیری‌ها از اصرار مطلق به انکار مطلق رسیده‌اند. یعنی چهره‌های تندرویی که در ادامه نوع متفاوتی از تندروی را تجربه می‌کنند. نظر شما چیست؟

اساسا تندروی و رادیکالیسم با جریان راست عجین است. تکلیف اصلاح‌طلبی با تندروی مشخص است، اساس اصلاح‌طلبی با میانه‌روی و خردورزی همراه است. روزی و روزگاری، نصیری‌ها روبه‌روی مطالبات مردم ایستادند و تندروی کردند، امروز هم بدون اینکه نمایندگی از مردم داشته باشد درباره آن‌ها صحبت کرده و راهکار‌های مساله‌ساز ارائه می‌دهد. من شناخت دقیقی از مهدی نصیری ندارم، بنابراین اظهارنظری هم درباره ایشان ندارم، اما برایم قابل فهم نیست، مدیر مسوول سابق کیهان به جای نقد گذشته خود و جریانی که به آن تعلق داشت، به سمت تخریب و انشقاق و دادن نسبت‌های ناروا به جریانات مختلف است. معتقدم خوب بود، نصیری این پیشنهاد را در ایران مطرح می‌کرد و دیدگاه فعالان سیاسی و مردمی را دریافت می‌کرد. میرحسین موسوی هر حرفی که زده و هر دیدگاهی را مطرح کرده در راستای مطالبات مردم بوده است. همواره هم بر حاکمیت قانون و اکثریت تاکید داشته، نمی‌توان از جانب مردم صحبتی کرد که به جای انسجام، انشقاق می‌آفریند. ایشان در داخل باید به فکر انسجام نیرو‌های داخلی بودند نه در خارج. معتقدم که مخاطب ایشان هم برانداز‌ها و خودبرانداز‌ها هستند. ایشان باید از خاستگاه اصلی خود که خودبرانداز‌های داخلی و برانداز‌های خارجی است، صحبت کنند نه از جانب اصلاح‌طلبان. اصلاح‌طلبان با برانداز و خودبرانداز فاصله دارند و معتقدند باید به فکر حاکمیت اکثریت بود.

دیگر خبرها

  • همکاری با ایران بهترین راه حل بحران انرژی پاکستان است
  • اولویت اصلی مجلس دوازدهم مدیریت بحران گرانی باشد
  • اشتباه مهم من در دوره اول این بود: زیادی خوب بودم!- ترامپ 
  • دیدار مؤسس جمعیت آموزش و فرهنگ مقدونیه با دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
  • روسیه: شورای امنیت باید از درگیری در بوسنی جلوگیری کند
  • کرونا ویروس چگونه با تغییرات آب و هوایی گسترش یافت؟
  • دیدار شیخ الازهر و رئیس جمهور بوسنی و تاکید بر اتحاد مسلمانان
  • جنجال نظرات مهدی نصیری درباره شاهزاده پهلوی و اپوزیسیون!
  • مهدی نصیری و توهم اتحاد
  • بحران سیاسی در اسکاتلند با کناره گیری وزیر اول