Web Analytics Made Easy - Statcounter


عصر ایران؛ علیرضا مستوفی - دور هشتم مذاکرات هسته‌ای پس از توقف کوتاهی برای احیای برجام در تاریخ 6 دی ماه آغاز شد. برخی از منابع نزدیک به مقامات غربی می‌گویند پنجره مذاکرات برای بازگشت به توافق هسته‌ای (برجام) باید تا پایان ژانویه یا اوایل فوریه بسته شود و این در صورتی است که مذاکره کننده‌های ارشد ایران بارها گفته اند هیچ ضرب الاجلی را نمی‌پذیرند و این فشار ها باعث تغییر خطوط قرمز نخواهد شد و در عین حال گفته‌اند ما در وین هستیم تا به یک توافق خوب برسیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  «انریکه مورا» هماهنگ کنندۀ کمیسون مشترک برجام در آخرین کنفرانس خبری خود در روزهای پایانی سال 2021 در این باره توضیح داد : ''این حس فوریت در همه هیات‌های حاضر وجود دارد که این مذاکرات باید در یک دورۀ زمانی معقول به نتیجه برسد. نمی‌خواهم مهلتی مشخص کنم ولی داریم درباره (به نتیجه رسیدن) طی چند هفته صحبت می کنیم، نه چند ماه. ''
 
 توافق هسته‌ای ایران با 6 کشور در سال 1394 خورشیدی که به عنوان "برنامه جامع اقدام مشترک" -با سرواژۀ "برجام"- شناخته می‌شود، مهم‌ترین پیمان عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای در 25 سال اخیر گذشته بوده است.

با این حال این توافق فقط دو سال دوام آورد زیرا با ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا شرایط بسیار پیچیده شد. به فرمان او ایالات متحده از برجام خارج شد و کمپین فشار حداکثری علیه ایران به راه انداخت، نه تنها تمام تحریم‌های گذشته را برگرداند بلکه تحریم‌های جدیدی هم علیه ایران وضع کرد که به گفتۀ مقامات ایرانی شمار آنها از 1500مورد فراتر رفته است.

متقابلا اما در اقدامی هوشمندانه ایران از توافق هسته‌ای خارج نشد و کشور های اروپایی هم متعهد شدند به مفاد برجام پای‌بند بمانند و برای زنده ماندن این توافق تلاش هایی هم انجام دادند اما با توجه به فشار حداکثری ترامپ تمام آنها بی نتیجه ماند.

   با روی کار آمدن جو بایدن و با توجه به شعار های انتخاباتی خود برای بازگشت به برجام، امید‌ها برای احیای توافق هسته‌ای افزایش یافت، بایدن می‌توانست در همان روزهای نخست مانند بازگشت به پیمان پاریس که ترامپ از آن خارج شده بود به توافق هسته‌ای بازگردد چرا که تا آن روز بنا به گزارش های آژانس بین‌المللی هسته‌ای، ایران به تمام مفاد توافق هسته‌ای پای‌بند مانده بود، ولی به نظر می‌رسد او هفته‌های نخست تحت تاثیر اسراییل قرار گرفته بود و بازگشت به برجام را از اولویت های خود خارج کرد، حتی دولت کره جنوبی آماده بود 1.2 میلیارد دلار برای خرید های بشر دوستانه ایران مانند خرید واکسن و دارو در زمان پاندمی را با موافقت آمریکا به سوئیس منتقل کند اما این اقدام هم با چراغ سبز آمریکا رو به رو نشد حال ان که اگر این اتفاق می‌افتاد اولین نشانۀ حُسنِ نیتِ دولت جو بایدن به حساب می‌آمد.

اتلاف وقت دولت آمریکا اما به اسراییل فرصت داد تا با اقدامات خرابکارانه بازگشت دولت آمریکا به توافق را سخت‌تر کند.

در اولین روز فروردین سال 1400 رهبری سیاست قطعی یا شروط ایران برای بازگشت به برجام از زبان عالی‌ترین مقام جمهوری اسلامی چنین اعلام شد:

  «آمریکایی ها باید تمام تحریم ها را لغو کنند،بعد از این ما راستی آزمایی خواهیم کرد و سپس به برجام بر میگردیم و این یک سیاست قطعی است».

همین سخنان‌، مبنای مذاکرات ایران با کشور‌های عضو کمیسیون مشترک برجام و از طریق آنان به صورت غیر مستقیم با آمریکا شد.

قبل از شروع مذاکرات و در حین مذاکرات قدامات خرابکارانه و تروریستی اسراییل در ایران باعث واکنش های ایران و فاصله گرفتن از توافق هسته ای شده بود.

هرچند آنها در بعضی از موارد موفق شدند با حملات سایبری به بعضی از تاسیسات آسیب بزنند اما این اقدامات برنامۀ هسته ای ایران را عقب نینداخت بلکه انگیزۀ بیشتر داد تا سانتریفیوژ‌های مدرن‌تری نصب شود و برنامه با قدرت بیشتری به جلو رود.

در واکنش به این ترور مهندس فخری‌زاده گام اول - کاهش تعهدات و افرایش سطح غنی سازی 20تا درصد برداشته شد و در واکنش به انفجار در مرکز هسته‌ای نظنز ایران اقدام بعدی افزایش سطح غنی سازی تا 60 درصد بود و با خرابکاری در سایت کرج دست‌رسی بازرسان آژانس به حداقل رسید.

  با این حال بنا به گفته های مقامات غربی در شش دور مذاکرات در دولت دکتر روحانی به پیشرفت های واقعی رسیده بودند و فرصت خوبی برای دولت بایدن بود تا اشتباهات دولت قبلی را جبران کنند اما با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری ایران مذاکرات به دلایلی نا‌معلوم با وقفه طولانی مدت 5 ماهه رو به رو شد.

حسن روحانی در حالی جای خود را به ابراهیم رییسی داد که او و تیم همراه او در سال‌های گذشته منتقد توافق هسته‌ای بودند و شاید یکی از دلایلی که شش دور گذشته به نتیجه نرسید مخالفت‌های آنها با توافق هسته ای بود.

بعد از 5 ماه در 8 آذر سال 1400 مذاکرات هسته ای با سرپرستی علی باقری کنی در وین آغاز شد،در ابتدا تیم های مذاکره کننده فکر میکردند تیم مذاکره کننده جدید ایران در ادامه توافقات شش دور گذشته مذاکرات را ادامه میدهد ولی با گذشت چند روز از مذاکرات مشخص شد تیم مذاکره کننده ایران با پیشنهاد های جدید به وین آمده است و همین باعث شد دور هفتم مذاکرات تمامی بحث ها حول محور این موضوع باشد که ادامه مذاکرات بر اساس کدام پیش نویس ها شکل بگیرد ،اختلافات به حدی جدی بود که منابع نزدیک به تیم های مذاکره کننده سقوط مذاکرات را پیش بینی میکردند با این حال در انتهای دور هفتم قرار بر این شد که پیشنهادات تیم مذاکره کننده ایران به پیش نویس های قبلی اضافه شود و در دور هشتم مذاکرات پیرامون پیش نویس توافق شده پیش برود.

به گفته مقام ارشد مذاکره کننده روسیه نشانه های مثبتی از توافق در دور هشتم وجود دارد ولی او میگوید مذاکرات بسیار کند پیش می‌رود.

انتظارات غربی‌ها برای رسیدن به توافق چیست؟


برجام تضمین می‌کرد زمان گریز برنامه هسته‌ای ایران به بیش از یک‌سال برسد ولی با پیشرفت برنامۀ هسته‌ای ایران کارشناسان این زمان را کمتر از یک ماه ارزیابی می‌کنند.

   مذاکرات هسته‌ای از این مرحله به بعد بسیار فنی خواهد بود، طرف های مذاکره کننده از ایران می‌خواهند برنامه هسته‌ای خود را به قبل از سال 2015 برگرداند، یعنی غنی سازی اورانیوم که در حال حاضر 60 درصد است به 3.67 درصد برگردد، حفظ حداکثر 300 کیلو مواد غنی شده و انتقال مازاد آن به کشوری ثالث که این اتفاق در گذشته هم انجام شده بود و مهم تر از همه از ایران می‌خواهند سانتریفیوژ‌های پیشرفته خود ا-ی آر 6 -را از بین ببرد و به نظر می‌رسد یکی از موارد اختلاف همین موضوع است که البته آنها این موضوع را هم پیشنهاد دادند که به جای نابودی سانتریفیوژ های پیشرفته می‌توان زیر ساخت‌هایی مانند کابل‌ها و تاسیسات الکترونیکی مرتبط از بین برد که برای نصب مجدد آنها ماه ها زمان لازم است و همچنین از ایران می‌خواهند بگذارد آژانس از همه تأسیسات هسته‌ای ایران که در آن غنی‌سازی صورت می‌گیرد، بازرسی کند.

  انتظارات تیم ایرانی از طرف های مذاکره کننده چیست؟


  این تصور که بعد از ریاست جمهوری ترامپ شکل گرفت که با آمدن یک رییس جمهور جدید در آمریکا یا به قدرت رسیدن یکی از احزاب، ایالات متحده از توافقات قبلی خود خارج می شود به شدت باعث بی اعتباری آمریکا شده است.


   ویلیام برنز، عضو سابق تیم مذاکره کننده آمریکایی می گوید:، «اعتبار در دیپلماسی حیاتی است زیرا در جهانی که ایالات متحده دیگر نمی‌تواند راه خود را از طریق دیکته‌ها طی کند، توانایی آمریکا برای بسیج سایر کشورها حول نگرانی‌های مشترک حیاتی‌تر می‌شود».  

غیرقابل اعتماد بودن آمریکا نه تنها اعتبار ایالات متحده را تضعیف می‌کند، بلکه اهرم‌های نفوذ آمریکا را در مذاکرات کاهش می‌دهد و این موضوع باعث تردید در ایران شده است که شاید عملا لغو تحریم ها برای ایران سود اقتصادی نداشته باشد.

حتی واکنش وزیر خارجه آمریکا به درخواست ایران برای ارائه تضمین عدم تکرار نقض عهد ایالات متحده در توافق هسته‌ای این بود که «در یک دموکراسی، هیچ راهی برای بستن دست های رئیس جمهور آینده وجود ندارد» تیم مذاکره کننده ایرانی بر این موضوع تاکید دارد که با خروج یکجانبه آمریکا از توافق هسته ای، کشورمان ماهیانه صدها میلیون دلار ضرر کرده است و خسارات جبران ناپذیری به زیرساخت های کشورمان وارد شده است ،پس به این دلیل قدم اول را آمریکا باید بردارد ضمن اینکه ایالات متحده باید برای عدم خروج ضمانت هایی را بدهد که شاید این موضوع مهم یکی از نقاط نامشخص مذاکرات وین باشد.

موضوع دیگری که در این دور از مذاکرات برای راستی آزمایی مورد توجه ایران بوده است این بوده که بتواند بدون هیچ منعی نفت خود را بفروشد و پول آن به صورت ارزی وارد حساب‌های ایران شود.

یکی دیگر از انتظار های ایران این است که ایالات متحده برای قدم اول با آزاد سازی منابع مالی در کشور های دیگر حسن نیت خود را نشان دهد.

آمدن معاون وزیر خارجه کره جنوبی به وین - احتمالا دربارۀ راه حل های آزاد سازی منابع مالی ایران - را می توان یک سیگنال مثبت در نظر گرفت هر چند "ند پرایس" سخن‌گوی وزارت خارجه آمریکا گفته هسته اصلی مذاکرات وین رفع تحریم‌هاست است و "تا زمانی که بر سر همه چیز توافق نشود بر سر هیچ چیز توافق نمی‌شود."

  باید به این موضوع توجه داشته باشیم که توافق هسته ای به تنهایی نمی تواند مسیر توسعه کشور را هموار کند زیرا موضوع اصلی که همواره یکی از مشکلات ایران با کشور های دوست بوده تبادلات بانکی است و چون ایران در لیست سیاه اف‌ای‌تی‌اف قرار دارد عملا غیر قابل انجام است.

  باید در نظر داشته باشیم حتی بعد از بازگشت احتمالی کشور ها به توافق هسته‌ای اساسا امکان بهره برداری از آن وجود ندارد و در این مقطع از مذاکرات تیم مذاکره کننده کشورمان می‌تواند با هوش‌مندی بحث‌های مربوط به اف‌ای‌تی‌اف را نیزهمزمان با مذاکرات پیش ببرد و امتیاز‌های لازم را از طرف های مقابل بگیرد تا بتواند از لیست سیاه خارج شود و همزمان با رفع تحریم ها از فواید آن و روابط بانکی استفاده کند.

   اگر این موضوع به بعد از رفع تحریم‌ها موکول شود عملا قدرت سیاسی برای حل موضوعات اف‌ای‌تی‌اف کاهش می‌یابد و امکان دارد طرف ایرانی با موضوعات جدیدی رو به رو شود که نگذارد بهره‌برداری لازم از رفع تحریم‌ها صورت پذیرد.

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: مذاکره کننده تیم مذاکره کننده هسته ای ایران توافق هسته ای ایالات متحده رفع تحریم ها غنی سازی کشور ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۸۵۶۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود

روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسول‌گری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر می‌رسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافته‌است.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیده‌است تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهره‌برداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بین‌المللی را بگیرد.

سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید به‌شدت فعال‌تر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، به‌دنبال خنثی کردن تلاش‌های حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شده‌است که استمرار تحریم‌های گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.

 

در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه می‌کنید.

*به نظر می‌رسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیده‌است. فکر می‌کنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟

شرایط به‌گونه‌ای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفته‌است. الان شرایطی پدید آمده‌است که باید فعالیت‌های جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی می‌کنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.

این کشورها و نهادها به‌هیچ‌وجه نگران حمله اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق نبودند، اما حالا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شده‌است. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده‌ و این کشورها قصد دارند به‌دنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشته‌باشیم تا بتوانیم اقدام‌هایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.

در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطل‌مانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حل‌وفصل نشود، ما از تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.

*فکر می‌کنید با تحولات اخیر آیا آمریکایی‌ها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟

الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکایی‌ها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شده‌است که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیده‌نشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.

در این زمینه به نظر می‌رسد که انگیزه‌های ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقه‌ای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفت‌وگو در این مورد فرا نرسیده‌باشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.

الان اولویت‌های مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شده‌است و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرف‌های باقی‌مانده در برجام برای اجرای احکام معطل‌مانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.

برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیت‌های دیپلمات‌های باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هسته‌ای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.

*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ غزه چیست؟

این سوال خیلی کلی است و نمی‌توان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بین‌المللی کشور را در همه حوزه‌ها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.

در عین حال باید در حوزه‌های دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانه‌تر عمل کند. مهم‌ترین مسئله این است که باید از این محدودیت‌هایی که برای سیاست خارجی ایجاد شده‌است، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.

اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرت‌های دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینه‌ها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.

*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه به‌خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر می‌کنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمی‌شود؟

بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی می‌دانند که تاریخ ایران نشان داده‌است که ایران هرگز در سده‌های اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشده‌است. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شده‌باشد از خود دفاع می‌کند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کرده‌است که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.

الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعال‌تر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیت‌ها می‌تواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، می‌شود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولت‌های جنوب خلیج‌فارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان می‌توانند امنیت منطقه را تامین کنند.

*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفته‌های گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر می‌کنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمام‌عیار وجود داشته‌باشد؟

آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان داده‌بود که صبر استراتژیک در پیش گرفته‌است. اسرائیل به شیوه‌ای عمل کرد که ایران استراتژی‌اش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.

*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلی‌ها نسبت به عملکردشان در آینده محتاط‌تر شوند؟

بسیار مؤثر بود. اسرائیلی‌ها باور نمی‌کردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کرده‌بود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمک‌های گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار می‌دادند.

قدرت‌های جهانی پذیرفته‌بودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویت‌های اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شده‌بود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا یاد می‌شد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشک‌های عراق به سمت اسرائیل، هیچ حمله‌ای به اسرائیل نشده‌بود و اسرائیل تصور می‌کرد که سازوکار بازدارندگی‌اش صددرصد موفق بوده‌است.

برای کل قدرت‌های جهانی، به‌ویژه آمریکا جا افتاده‌بود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و به‌خصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قوی‌تر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاش‌ها بی‌فایده بوده و اسرائیل ضربه‌پذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.

*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشک‌ها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیل‌گران این موضوع را مطرح کرده‌اند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیک‌تر شده‌اند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟

منازعه‌ای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیت‌های کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشک‌های ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشان‌دهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بی‌اثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.

بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.

ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ به‌خصوص اینکه کشورهای منطقه هم می‌دانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها هم‌سرنوشت کنند. همانگونه که در سال‌های گذشته مشاهده کرده‌ایم، همه سیاست‌های آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.

*بعد از آغاز جنگ غزه گفته ‌می‌شد که عربستان از فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل دور شده‌است. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ داده‌است، تصور می‌کنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادی‌سازی با اسرائیل بازگردد؟

تجدید رابطه ایران با عربستان نشان‌دهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنش‌هایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شده‌بود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب می‌شود، رابطه‌ای دوستانه برقرار کند. اما فکر می‌کنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیده‌است که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و می‌توانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشته‌باشند و می‌توانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.

نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولت‌های عربی هستند که به سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل حرکت می‌کنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتل‌عام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دست‌جمعی که در بیمارستان‌ها کشف می‌شوند، بمباران مدارس، بیمارستان‌ها و خانه‌های شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همه‌ی اینها باعث شده‌است که زمینه عادی‌سازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دست‌کم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.

اگر دولت‌های عربی دست‌کم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملت‌ها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادی‌سازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شده‌است.

*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیس‌جمهور آمریکا گفت که می‌خواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولت‌های غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریم‌ها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریم‌ها بر می‌آید؟

من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انسان‌دوستانه و بشردوستانه‌ای که غربی‌ها مطرح می‌کنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم می‌دانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوق‌بشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلاف‌های بین‌المللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل می‌رسد، از یاد برده می‌شود.

جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام نداده‌باشد و کشورهای غربی به‌‌رغم همه شعارهایشان به آن بی‌توجهی نکرده‌باشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران می‌کند و نسل‌کشی گسترده‌ای را آغاز کرده‌است. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت می‌کنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح می‌کنند، دروغ است.

من فکر می‌کنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده ‌باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده ‌است و نشان داده‌ تمام حرف‌هایی که می‌زنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکس‌العمل نشان داد، شروع می‌کنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.

اینها استانداردهای دوگانه‌ای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاش‌اش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راه‌های مقابله با افزایش فشار بین‌المللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجی‌اش را گسترش دهد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديت‌هاي" FATF " كاغذ پاره نيست

دیگر خبرها

  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • روزنامه شرق: بهترین فرصت مذاکره مستقیم با آمریکا را از دست ندهید! / اجرای برجام و FATF اولویت نظام پس از عملیات وعده صادق
  • هیچ بستری برای مذاکره بین اوکراین و روسیه وجود ندارد
  • تهدید به بازنگری در دکترین هسته‌ای؛ آیا امیدی برای توافق باقی مانده؟
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
  • هیئتی از مصر وارد اسرائیل شد
  • اعلام تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران/ افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز/ افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان/ تکذیب ازسرگیری مذاکرات با عربستان از سوی انصارالله
  • طرح آمریکا و ۱۷ کشور دیگر برای آتش‌بس در غزه
  • طرح پیشنهادی آمریکا و ۱۷ کشور دیگر به حماس درباره غزه
  • فضاسازی تبلیغی پارلمان اروپا علیه عملیات «وعده صادق»