درسهای ۶ساله اجرای برجام
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۰۹۶۴۳۷
به گزارش گروه بینالملل ایسکانیوز، در روزهای اخیر و همزمان با برگزاری مذاکرات رفع تحریمها در وین، موضوع «درخواست ایران برای ارائه تضمین آمریکا درباره عدم خروج مجدد از توافق هستهای» و همچنین «راستیآزمایی رفع تحریمها» بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
مقامهای جمهوری اسلامی ایران تصریح کردهاند لازم است آمریکا تضمین بدهد اولاً بار دیگر توافق هستهای امضاشده با ایران و قدرتهای جهانی را ترک نخواهد کرد و ثانیاً تحریمها نه به صورت نمادین و نمایشی بلکه به صورت عملی و مؤثر رفع خواهند شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر دو درخواست ایران ریشه در تجربه 6 ساله گذشته دارد، به گونهای که میتوان گفت ضرورت «راستیآزمایی» درسی است که از تجربه اجرای برجام در دوران ریاستجمهوری «باراک اوباما» و ضرورت «اخذ تضمین» درسی است که از تجربه اجرای برجام در دولت «دونالد ترامپ» حاصل شده است.
در دوران اوباما ـ همانطور که دنبالکنندگان اخبار ایران احتمالاً به خاطر دارند ـ اجرای تعهدات ایران به صورت دقیق و کمّی توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی راستیآزمایی میشد، اما هیچ سازوکاری برای بررسی تعهدات طرف مقابل در رفع تحریمها وجود نداشت و همین مسئله موجب شد که رفع تحریمها به صورتی که در بردارنده آثار ملموس برای ایران باشد محقق نشود.
در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ نبود مکانیسمی برای تضمین ماندگاری برجام موجب شد او بتواند آمریکا را از برجام خارج کند. در این گزارش به بررسی دلایلی پرداختهایم که اخذ تضمین و راستیآزمایی را در مذاکرات وین ضروری میکند.
چرا تضمین؟این مسئله که چرا ایران خواستار تضمین درباره ماندن آمریکا در برجام است تا حد زیادی روشن است. طرف آمریکایی یک بار توافق را نقض کرده و نمایندگان جمهوریخواه همین حالا به طُرُق مختلف از جمله معرفی طرحهای قانونی، نگارش نامه و موضعگیریهای شفاهی تهدید کردهاند در صورتی که بار دیگر یک رئیسجمهور از حزب آنها به قدرت برسد، برجام دوام چندانی نخواهد داشت.
مسئله تضمین، جدا از این برای شرکتها و بانکهای بینالمللی که خواستار معامله با طرفهای ایرانی هستند نیز اهمیت دارد. همانطور که به یاد داریم حتی در همان دولت «باراک اوباما» که هنوز تهدیدهای نمایندههای جمهوریخواه درباره خروج از برجام عملی نشده بود نیز شرکتها و بانکهای بینالمللی به دلیل برخی سیاستهای واشنگتن که سعی میکرد ریسک همکاری با ایران را بالا نگاه دارد، از نزدیک شدن به مراوده با طرفهای ایرانی حذر میکردند.
با این تفاصیل، در حال حاضر که برجام در برابر سیاستهای داخلی آمریکا آسیبپذیر نشان داده و طرفهای اروپایی هم نشان دادهاند عملاً اراده یا توانی برای عمل مستقلّانه علیه آمریکا ندارند، برجام تنها در صورتی میتواند هراس شرکتها و بانکهای بینالمللی از معامله با طرفهای ایرانی را برطرف کند که به مکانیسمی برای مقابله با اقدامات یکجانبه و سیاستهای ناپایدار آمریکا تجهیز شود.
«جرارد آرود»، سفیر اسبق فرانسه در آمریکا چندی پیش درباره اینکه خروج از برجام چه نقشی در ذهنیت شرکتهای غربی دارد توییتی منتشر کرده و نوشته بود: «حتی اگر برجام احیا شود هیچ شرکت غربی جرأت سرمایهگذاری بهاندازه یک سِنت در ایران نخواهد داشت و هیچ بانک غربی هم بهدلیل تهدید بازگشت تحریمها در سال 2025 مبادلات مربوط به ایران را تسهیل نخواهد کرد. یک بار بس است. ایرانیها این را میدانند.»
بنابراین اخذ تضمین از طرف غربی درباره ماندگاری برجام یکی از سازوکارهایی است که میتواند تجربه رفتارهای یکجانبه و نامتوازن دولتهای باراک اوباما و دونالد ترامپ در اجرای برجام را تا حدی خنثی کرده و این توافق را از سندی که بر پایه «بازی حاصلجمع صفر» طرحریزیشده به سندی دوجانبه با منافع واقعی و مؤثر برای ایران تبدیل کند.
چرا راستیآزمایی؟بحث مربوط به تأکید ایران بر راستیآزمایی اجرای تحریمها نیز در همین چارچوب قابل تفسیر و معنابخشی است. تجربه اجرای برجام در دوران «باراک اوباما» نشان میدهد میان «رفع واقعی تحریم» و «رفع کاغذی یا حقوقی تحریم» تفاوت از زمین تا آسمان است. دولت اوباما، علیرغم آنکه به صورت اسمی تحریمهای بانکی و سایر تحریمها را رفع کرده بود دیگر ابزارهای اقتصادی، سیاسی و حقوقی را برای حفظ ساختار تحریم و جلوگیری از انتفاع اقتصادی ایران به کار گرفت.
ایجاد هراس در بانکها درباره انجام تراکنشهای مربوط به ایران، تمدید 10 ساله «قانون تحریمهای ایران»، امضای قانون ویزا برای هراساندن تجار از ورود به ایران و گره زدن انتفاع اقتصادی ایران به مسائل غیرهستهای تنها بخشی از اقداماتی بود که در دوران ریاستجمهوری «باراک اوباما» برای ایجاد هراس در فضای بینالمللی از تجارت با ایران و محدود کردن منافع اقتصادی ایران انجام شد.
همانطور که کارشناسان بر اساس تجربه رفع تحریمها در گذشته بارها تأکید کردهاند دولت ایالات متحده از ابزارهای حقوقی مختلفی برخوردار است که میتواند حین ادعای رفع تحریم، ریسک همکاری اقتصادی با ایران را افزایش داده و مانع از بهرهمندی ایران از مزایای اقتصادی ناشی از رفع تحریم شود. لذا پیشنهاد کارشناسان این است که در مذاکرات پیش رو علاوه بر پافشاری روی رفع حقوقی تحریم، شرایط انتفاع ایران از رفع تحریمها در قالب شاخصهای عینی و سنجشپذیر مشخص شود تا راه برای بهانهجوییها و مانعتراشیهای طرف آمریکایی سد شود.
از طرف دیگر، نحوه رفتار دولتهای اروپایی بعد از خروج آمریکا از برجام که تلاش میکردند با وعدهدرمانیهای بیحاصل و توسل به نمایشهای تبلیغاتی، ایران را به سمت اجرای برجام بدون انتفاع اقتصادی از آن سوق دهند، شاهد دیگری است که نشان میدهد بایستی مکانیسمی جهت راستیآزمایی انتفاع ایران از رفع تحریمها وجود داشته باشد.
این مسئله در بیانات مقام معظم رهبری نیز مورد تأکید قرار گرفته است. ایشان در یک سخنرانی در 19 بهمنماه 1399 فرمودند: «اگر میخواهند ایران به تعهّدات برجامی برگردد، باید آمریکا تحریمها را کلّاً لغو بکند؛ آن هم نه به زبان و روی کاغذ که بگوید لغو کردیم؛ نه، بایستی در عمل تحریمها را لغو کنند و ما راستیآزمایی کنیم. آن وقت ما هم به این تعهّدات برجامی برمیگردیم؛ این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است.»
مرکز پژوهشهای مجلس پیش از این مواردی نظیر مطالبه و اطمینان از انجام صادرات سطح مشخصی از نفت و فراوردههای نفتی، امکان تراکنش آزادانه بر منابع مالی حاصل، تحقق سطح مشخصی از تراکنش ماهیانه و عملیات بانکی توسط بانکهای خارجی هدف و بازنگری عملیاتی در قواعد مرتبط با تعامل اقتصادی بینالمللی با اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی را به عنوان شاخصهای عملیاتی و سنجشپذیر که بایستی طرف غربی آنها را بپذیرد پیشنهاد کرده است.
علاوه بر این، در شرایطی که تمامی تعهدات ایران توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی مورد راستیآزمایی قرار گرفته و به صورت موشکافانه و مورد به مورد گزارش میشوند تأیید رفع تحریمها نیز بایستی به محقق شدن آثار عملی آن و راستیآزمایی دقیق آن توسط ایران منوط شود.
جمهوری اسلامی ایران هر چند آمادگی خودش را برای رسیدن به توافق اعلام کرده اما تأکید کرده که از پیگیری منافع خود دست نخواهد کشید. نکته اساسی که در اینجا ذکر آن لازم است این است که برای ایران «نتیجه» مهمتر از «زمان» است.
همه مردم و مسئولین منتظر لغو تحریمها هستند و این لغو تحریمها هرچه زودتر انجام شود، بهتر است؛ اما تجربه نحوه رفع تحریم در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما نشان میدهد چنانچه در مرحله مذاکرات محکمکاریهای لازم صورت نگیرد نه تنها مشکل تحریمها برطرف نمیشود، بلکه دستیابی به لغو تحریمها در قالب برجام ناممکن میشود.
از مجموع آن چه گفته شد میتوان به این نتیجه رسید که پیشرفت در گفتگوها و توافق در وین در صورتی که آمریکا ذهنیتهای پیشین را کنار بگذارد و به دنبال رسیدن به توافقی مبتنی بر برد ـ برد باشد در دسترس است. اینکه آیا آمریکا برای چنین امری آمادگی دارد چیزی است که در آینده معلوم خواهد شد.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
کد خبر: 1125254 برچسبها برجاممنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: برجام دوران ریاست جمهوری باراک اوباما راستی آزمایی رفع تحریم ها اجرای برجام تحریم ها بین المللی بانک ها شرکت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۹۶۴۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مقام سابق موساد: ایران با دور زدن تحریمها ۸۰ میلیارد دلار ذخیره کرد
رئیس سابق بخش مالی سازمان جاسوسی موساد گفت: ایران یک شبکه مالی جهانی برای دور زدن تحریمها ایجاد کرده و موفق شده ضمن ناکام گذاشتن تحریمها، ۸۰ میلیارد دلار درآمد اندوخته جدید داشته باشد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه تایمز اسرائیل نوشت: اودی لوی پس از ۳۵ سال فعالیت در اطلاعات اسرائیل در سال ۲۰۱۶ از سمت ریاست واحد جنگ اقتصادی موساد کنار رفت. وی دههها را صرف تحقیق در مورد جریانهای پولی کرده که امکان بقای دشمنان اسرائیل به ویژه حماس، حزبالله و ایران را فراهم میکند.
لوی گفت: تلآویو باید از ائتلافی که برای دفع حمله مستقیم اخیر تهران به اسرائیل گردهم آمده، استفاده کند تا جریان پول جهانی را که شاهرگ حیات ایران است و اجازه دور زدن تحریمهای آمریکا را میدهد، متوقف کند.
تایمز اسرائیل میافزاید: در شب بین ۱۳ و ۱۴ آوریل (۲۵ و ۲۶ فروردین)، ایران در یک حمله بیسابقه، در پاسخ به حمله ادعایی اسرائیل به سوریه، صدها موشک بالستیک و کروز را در کنار صدها پهپاد به اسرائیل شلیک کرد.
لوی خاطرنشان کرد: در آن شب اتفاق جدیدی در خاورمیانه و جهان رخ داد. ما ائتلاف جدیدی داریم که شامل عربستان، امارات، بحرین، اردن، اسرائیل، آمریکا، آلمان، فرانسه و بریتانیاست و اینها دقیقاً همان بازیگرانی هستند که اگر بخواهیم به یک نتیجه استراتژیک در برابر ایران برسیم، نه فقط برای تنبیه آن، بلکه برای تغییر وضعیت خاورمیانه با اعمال جنگ. اعضای ائتلاف ضدایرانی باید با اسرائیل همکاری کنند تا شبکه مالی ایران را از بین ببرد.
به نوشته تایمز اسرائیل، ایده اعمال جنگ اقتصادی علیه تهران البته جدید نیست. جمهوری اسلامی از زمان انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ تحت تحریمها قرار داشت و با آغاز برنامه هستهای تهران در دهه ۲۰۰۰ تشدید شد.
لوی گفت: ایرانیها برای سالها، تحت هماهنگی قاسم سلیمانی، زیرساختهای باورنکردنی برای دور زدن تحریمها ایجاد کردند و قادر به انتقال پول در سراسر جهان برای ادامه تأمین مالی تمام زیرساختهای خارجی در سراسر خاورمیانه و پروژه هستهای خود شدند. تحریمها علیه ایران تا حد زیادی بیاثر بوده است.
وی با بیان اینکه بسیاری از کشورهای جهان احساس کردند که تحریمهای آمریکا انگیزه سیاسی دارد، خاطرنشان کرد: علاوه بر این، کشورهای اروپایی احساس کردند که تحت فشار زیادی در تجارت با ایران قرار گرفتهاند و حتی مجازات میشوند، در حالی که آمریکا هیچ تحریمی را علیه سایر کشورهایی که منافعی مانند قطر دارند، اعمال نمیکند.
تایمز اسرائیل نوشت: طبق گزارشها، ایران به طور فزایندهای در دور زدن تحریمهای اعمالشده بر صادرات نفت مهارت یافته و موفق شده است. در جلسه استماع کنگره آمریکا در ماه دسامبر گذشته، کلر یونگمن رئیس ستاد متحد علیه ایران هستهای (UANI)، فاش کرد که تهران درآمد نفتی خود را از سال ۲۰۲۰ چهار برابر کرده است از سال ۲۰۲۱ توانسته بالغ بر ۸۰میلیارد دلار درآمد نفتی پسانداز کند. یونگمن خاطرنشان کرده بود که چین، بزرگترین خریدار غیرقانونی نفت ایران است. نفت بیشتر از طریق «ناوگان اشباح» متشکل از کشتیهایی که ایران با ترفندهای خود آنها را غیرقابل ردیابی میکند، صادر میشود. این ناوگان، متشکل از حدود ۳۰۰ نفتکش خارجی و دارای پرچم خارجی است.
به نظر میرسد چین نقش برجستهای در کمک و حمایت از جمهوری اسلامی در دور زدن تحریمها ایفا کند و این کار را فقط از طریق خرید نفت انجام نمیدهد. رسانههای اپوزیسیون ایران از قراردادهای پرسود مخابراتی بین تهران و پکن رونمایی کردهاند.
از سوی دیگر پروژه ویکیران نیز صدها هزار سند افشاشده از سازمانها و صنایع دولتی ایران را جمعآوری و منتشر کرده که شبکه انتقال پول ساختهشده توسط ایران را افشا میکند؛ اینکه چگونه ایرانیها پول را از بانک مرکزی به صرافیها در ایران منتقل میکنند و از آنجا تحت پوشش شرکتهای چینی، هنگکنگی یا کشورهای دیگر، حسابهای بانکی در چین باز میکنند و سپس پول را از آنجا به ویژه به امارات منتقل میکنند. همه اینها با همکاری کامل سیستم بانکی در کشورهای غربی، حتی در ایالاتمتحده اتفاق میافتد.
کارشناس سابق موساد افزود: در همه این سالها، پول به صورت آزادانه و بدون مزاحمت به ایران منتقل و استفاده شده است. شبکه مالی مخفی ایران برای سالها یک راز آشکار بوده، افزود: گزارشهای اخیر نشان میدهد که حتی مبالغ هنگفتی نیز از طریق مؤسسات مالی غربی برای ایران ترانزیت شده است.
فایننشالتایمز فوریه گزارش داد که ۲ بانک بزرگ لویدز و سانتاندر در انگلیس، حسابهایی را در اختیار برخی شرکتهای بریتانیایی قرار دادهاند. این شرکتها به طور مخفیانه متعلق به شرکت بازرگانی پتروشیمی (PCC) بودند؛ شرکت ایرانی که آمریکا آن را به جمعآوری صدها میلیون دلار برای سپاه متهم کرده است. شرکت مذکور، از شرکتهای مستقر در بریتانیا برای انتقال پول از شرکتهایی که در چین و در ابتدای این زنجیره انتقال پول قرار داشتند، استفاده میکرد.
به نوشته تایمز اسرائیل، همین واقعیت که یک شرکت متعلق به جمهوری اسلامی توانسته آزادانه در لندن، یعنی در قلب سیستم مالی جهان فعالیت کند، برای لوی گیجکننده است.