خیز بلند تهران برای تقویت سیاست مناسبات منطقهای و آسیایی
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۰۹۸۶۰۵
حسین امیرعبداللهیان، در قامت وزیر امورخارجه ایران جدیدترین مقصد سفر کاریاش را برای تحکیم و توسعه سیاست ایران در خاورمیانه و آسیا برگزیده است. مسقط، پایتخت عمان، مقصدی است که وزیر خارجه روز گذشته راهی آنجا شد و سپس راهی پکن خواهد شد و در دیدارهایی مهم به گفتوگو درباره آخرین تحولات پیرامون موضوعات مهم همکاری ایران و چین خواهد پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه ایران: حسین امیرعبداللهیان، در قامت وزیر امورخارجه ایران جدیدترین مقصد سفر کاریاش را برای تحکیم و توسعه سیاست ایران در خاورمیانه و آسیا برگزیده است. مسقط، پایتخت عمان، مقصدی است که وزیر خارجه روز گذشته راهی آنجا شد و سپس راهی پکن خواهد شد و در دیدارهایی مهم به گفتوگو درباره آخرین تحولات پیرامون موضوعات مهم همکاری ایران و چین خواهد پرداخت. انجام این سفرها نشان میدهد که تعمیق مناسبات منطقهای در اولویت سیاست خارجی ایران روندی دور اندیشانه است که در سیاست خارجی دولت جدید پی گرفته میشود. سیاست خارجی ایران تمرکز ویژهای را بر توسعه روابط و تقویت کانال دیپلماسی با اغلب بازیگران منطقهای و آسیایی قرار داده است. عرصههایی که نیاز به تحرک ویژه تهران دارند و امیرعبداللهیان با سفرهای متعدد به کشورهای این حوزه میکوشد نهایت تأثیرگذاری ایران را به منصه ظهور بگذارد.
دولتی که از انزوا خارج شد
شاید یکی از مهمترین وجوه رابطه دیپلماتیک ایران و عمان در سالهای اخیر را میتوان در نقشی خلاصه کرد که مسقط در میانجیگری میان تهران و کشورهایی داشته که با تهران بر سر موضوعاتی دچار اختلاف شدهاند. با این حال این نقش در پی نگاه ویژه دولت سیزدهم به توسعه روابط منطقهایاش کارکردی فراتر از میانجیگری یافته است. چه، تلاش تهران برای ایجاد تغییر در مناسبات منطقهای در شرایطی صورت میگیرد که ایران در پی تحرکات اخیر پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم از لحاظ منطقهای در حاشیه قرار ندارد و خود بهعنوان منادی صلح و گفتوگو نقشآفرینی میکند. رایزنیهای مستمر با کشورهای مختلف عربی از جمله عمان در امتداد پیگیری چنین رویکردی معنادار میشود. به بیانی دیگر اینک از میان 20 کشور که بهعنوان کشورهای خاورمیانهای شناخته میشوند تنها 2 الی 3 کشور در وضعیت مبهم با ایران به سر میبرند و تلاشهای دیپلماتیک ایران در منطقه برای تبدیل شدن دیدگاهش مبنی بر گفتوگوی منطقهای به یک راهبرد اجرایی است. راهبردی که علاوه بر ضرورت تبیین بیشتر جزئیات و راهکارها، نیازمند ایجاد توافق و اجماعی درونی در قبال سیاست خارجی کشور در منطقه است. این در حالی است که منطقه خاورمیانه در ارتباط پیوسته با کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز و شبه قاره هند تعداد بیشتری از کشورهای جهان را در بر میگیرد و ایران بویژه در ماههای اخیر کوشیده با اغلب این کشورها رابطهای فراتر از حسن همجواری برقرار کند.
توزان غرب و شرق
سفر به پکن هم در امتداد پیگیری اجرای سیاست تقویت مناسبات منطقه در دستور کار وزیر خارجه قرار گرفته است. بنا به گفته سخنگوی وزارت خارجه دستورکار این سفر طیف گستردهای از موضوعات را در بر میگیرد که توافق ۲۵ ساله ایران و چین در همین چهارچوب مورد توجه قرار میگیرد. دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم در حالی اداره امور را به دست گرفت که در حوزه روابط تهران با پکن و مسکو پروندههای نیمه کاره زیادی روی میز بود. پیش از این اجرای ناموفق برجام و سیاست نگاه صرف به غرب به شکست انجامیده بود. واقعیتی که نمیتوان تأثیر آن را به فراگیرشدن رویکرد سیاست خارجی ایران در دوره جدید و تمرکز بر سیاست شرق محور نادیده گرفت. اما رویکرد نزدیکی به شرق در دولت رئیسی تفاوتهای بنیادین با شرقگرایی دولت سلفش دارد و چتر دیپلماسی را در آسیا گستردهتر کرده است. زمینه مذاکرات و رایزنیهای مقامهای ایرانی با کشورهایی چون چین و روسیه زمانی در ماههای اخیر گسترده شد که تهران اتکای صرف خود به حل موضوع برجام را برداشت تا از این رهگذر میزان وابستگی به هر کشور خارجی در حوزه شرق و غرب را کاهش دهد. رئیسی در خلال برنامههایی که برای تعمیق روابط با مسکو و پکن تدارک دیده است، بیش از هر چیز در پی ارائه یک الگوی واقعبینانه از رابطه متوازن میان همکاری با شرق و دیگر نقاط جهان است. سنگ بنای این رابطه در دوره جدید میتواند برپایه توافق بلندمدت 25 سالهای باشد که تهران و پکن برای اجرایی کردن آن خیز بلندی برداشتهاند.
اینک در شرایطی که به نظر میرسد ایران و شرکای غربیاش در حال انجام مذاکرات رفع تحریمها هستند، عملیاتی شدن توافق 25 ساله میان تهران و پکن مورد پیگیری جدی مقامهای دو کشور قرار گرفته است و همین مسأله فرصت خوبی را فراهم میکند تا دولت سیزدهم گام بلندی برای تحقق سیاست توسعه متوازن روابطش در عرصه سیاست خارجی بردارد.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: مناسبات منطقه سیاست خارجی دولت سیزدهم منطقه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۹۸۶۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.
به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که میخوانید:
به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟
شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟
این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟
بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟
منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.