«فیلمنامههای پویانمایی اقتباسی از غزلیات حافظ» بررسی شد
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۰۰۹۰۰
به گزارش خبرگزاری مهر، کیوان اصلاحپذیر و آبتین اصلاحپذیر که از چندی پیش، در قالب پژوهانهای در مرکز حافظشناسی، مشغول به تدوین فیلمنامههای پویانمایی براساس ابیاتی از حافظ بودهاند، پس از آمادهشدن ۳۵ فیلمنامه، در این نشست به تشریح فرایند اقتباس فیلمنامهی پویانمایی از بیتهای حافظ پرداختند.
این برنامه با سخنان آبتین اصلاحپذیر در معرفی فیلمنامههای پویانمایی آغاز شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از او، کیوان اصلاحپذیر سخن خود را با طرح چند پرسش که برای نوشتن فیلمنامههای پویانمایی آغاز کرد که چگونه استعاره داخل شعر را در فیلمنامه ترجمه کنیم؟ آیا باید خود استعاره عینا به فیلمنامه منتقل بشود؟ آیا باید استعاره دیگری براساس آن ساخته بشود؟ که در پاسخ به پرسشهای خود گفت: در برخی از اشعار، تصویر یا استعاره کمرنگ است و خواننده با پیامی کلی روبهرو است. در چنین بیتهایی بهتر است از روایت استفاده کنیم. چون مفهوم خیلی عمیق و نمایان است به استعاره ضعیفی که در بیت وجود دارد، توجه نکنیم و آن مفاهیم را به صورت روایی درآوریم و برای آن داستان بسازیم.
وی درباره کار پژوهشی خود گفت: شعرهایی که انتخاب شدهاند، تصویر دارد. نکته اینجاست که این تصاویر شعری همراه با بازگشاهایی در شعر است؛ یعنی خواننده همچنان که تصویر را مجسم میکند، معنای آن را هم درک میکند. مثلا میکده و خانقاه را در معنایی که حافظ مراد کرده میفهمد نه میخانه و خانقاه واقعی. اما در فیلمنامه این مفاهیم باید در معنای واقعیاش تصویر شود یا در معنایی که حافظ مراد کرده؟ یک پاسخ این است که اگر حافظ این تصاویر را ساخته تا از آن معنایی را بفهمیم، پس باید به همین شکل هم در فیلمنامه بیاید و در فیلمنامه نیز باید از رمزگشاهایی استفاده کنیم تا درنهایت همان معنای مدنظر حافظ حاصل شود.
کیوان اصلاحپذیر افزود: ویژگی دیگر شعر حافظ که هنگام تبدیل به فیلمنامه متوجه میشویم این است که تصاویر حافظ سوررئال است؛ ولی وقت خواندن بیت متوجه آن نمیشویم. چون ما تصویر را میخوانیم اما تجسم نمیکنیم.
او ادامه داد: در فرایند پویانمایی ما تصمیم گرفتیم که استعارههای حافظ را عینا منتقل کنیم؛ زیرا بنا براین گذاشتیم که اگر حافظ این تصویر را ساخته و به این نتیجه رسیده که این استعاره مبنای مدنظر او را منتقل میکند، پس ما باید به رسم امانتداری همین کار را انجام بدهیم. اما این امانتداری نباید باعث نامفهومبودن بشود.
وی افزود: مثلا بیت «دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم/ سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت» بر فرض که طوفان را نشان دادیم، بلا را چه کنیم؟ پس ما نیازمند تصاویر معتددیم. نیاز داریم اشکی را نشان بدهیم که تبدیل به سیل میشود و... همین که اشک به سیلاب تبدیل میشود تصویری سوررئال است که هنگام نوشتن فیلمنامه خودش را نشان میدهد. اگر رئال باشد، ناچار از توضیح در خودِ فیلمنامه میشویم ولی ما این کار را نمیکنیم؛ چون استعاره مانند بالماسکه است. اگر نقاب را برداریم استعاره را معنا کردهایم و این ضریب خطا را بالا میبرد؛ بنابراین ما خود استعاره را نشان میدهیم والبته این کار دشوارتر است.
کیوان اصلاحپذیر در ادامه به تقسیمبندی فیلمنامهها پرداخت و اظهار کرد: در این پژوهش، تقسیمبندیهای زیادی درباره فیلمنامه انجام دادیم. برخی فیلمنامهها بهصورت سریال است. مثلا سریالهایی که در آن شخصیت ثابت است و هربار اتفاق تازهای میافتد؛ یا سریالهایی که حول یک مفهوم مانند «وجود» میگردد که در این نوع فیلمنامه از بیتهای مختلفی استفاده کردهایم. تقسیمبندی دیگری براساس سبک ساختن است؛ مثلا دربارهی مادر و کودک، پرگار، آینه و... . در برخی سریالها نیز اشکال هندسی بدون شخصیتهای انسانی استفاده کردیم، یا در نوعی دیگر، حروف را بهکار بردیم.
وی گفت: در نوشتن برخی فیلمنامهها «کنش» را مبنا قراردادهایم زیرا در اشعاری حافظ حکم کرده و با تمامشدگی روبهرو هستیم. این کمک میکند تا از روایت استفاده کنیم. بنابراین سعی کردیم بیشتر بخشهای روایی را از این گونه شعر استفاده کنیم. برخی دیگر از فیلمنامهها توصیف وضعیت است. زیرا در دستهای از اشعار با داستانی موجهایم که اول و آخر آن افتاده و ما با یک صحنه داریم؛ بنابراین باید از روش درونمایهای استفاده کنیم؛ چراکه درونمایهای نماینگر یک مفهوم انتزاعی بهطور عمیق است. آخرین نوع، اشعار حیرانی است. در این اشعار ما با تماشا روبهرو هستیم. یعنی کسی در جایی نشسته و مبهوت نقطهای نورانی است و حرکتی در آن وجود ندارد. اینجا تسلیم، سکون، ثبات، رضایت و تماشا هست. اگر بخواهیم این را به فیلمنامه منقل کنیم، باید از عنصر سکون استفاده کنیم.
وی برای هرکدام از انوع فیلمنامه نمونههایی ارائه داد و در پایان بیان کرد: ما درمجموع سعی کردیم کار را بهصورت تجربی جلو ببریم تا مشخص شود که شعر حافظ از نظر تصویری در چه فضاهایی قابل بازنمایی است و برای کسانی که بعدا میخواهند فیلمنامه بنویسند کمکرسان باشد.
این نشست که بهصورت مجازی در ادامه سلسلهنشستهای علمی مرکز حافظشناسی ترتیب یافت، با همکاری ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت فرهنگی و مرکز پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز و برگزار شد.
کد خبر 5397222منبع: مهر
کلیدواژه: مرکز حافظ شناسی حافظ شیرازی شیراز غزل فیلمنامه نویسی ویروس کرونا بوشهر خطبه های نماز جمعه کرمانشاه قاسم سلیمانی عکس استانها شهید گمنام آمار کرونا تشییع و خاک سپاری شهید گمنام گرگان آلودگی هوا سانحه تصادف واکسن کرونا ایلام فیلمنامه های پویانمایی استفاده کنیم فیلمنامه ها فیلم نامه شعر حافظ نامه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۰۰۹۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امروز با حافظ : کس ندارد ذوقِ مستی میگساران را چه شد؟
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد؟ دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد؟ آب حیوان تیره گون شد خضر فَرُّخ پِی کجاست خون چکید از شاخِ گل بادِ بهاران را چه شد؟ کس نمیگوید که یاری داشت حقِّ دوستی حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد؟ لعلی از کانِ مُروّت برنیامد سالهاست تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد؟ شهرِ یاران بود و خاکِ مهربانان این دیار مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد؟ گویِ توفیق و کرامت در میان افکندهاند کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد؟ صدهزاران گل شکفت و بانگِ مرغی برنخاست عندلیبان را چه پیش آمد هَزاران را چه شد؟ زهره سازی خوش نمیسازد مگر عودش بسوخت؟ کس ندارد ذوقِ مستی میگساران را چه شد؟ حافظ اسرارِ الهی کَس نمیداند، خموش از که میپرسی که دورِ روزگاران را چه شد؟ کانال عصر ایران در تلگرام