Web Analytics Made Easy - Statcounter

محمد مهاجری؛ بخواهیم یا نه، خوش‌مان بیاید یا نه، بپذیریم یا نه، عده‌ای از ایرانیان ـ چه نخبه، چه پولدار، چه کاربلد و چه آدم عادی ـ از ایران رفته‌اند و عده‌ای هم در حال بستن چمدان‌های‌شان هستند. اگر کرونا نبود شاید خیلی‌های دیگر هم رفته بودند. هنوز هم تب رفتن سرد نشده. وجه شباهت همه این‌هایی که می‌روند ناراحتی از زندگی در وطن است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بعضی به واقع و گروهی سراب‌وار گمان می‌کنند اگر از آب و خاک‌شان دور شوند راحت‌تر زندگی می‌کنند، آسان‌تر درس می‌خوانند و سریع‌تر کار پیدا می‌کنند. اینکه چه تعداد از این افراد بازمی‌گردند بحث دیگری است، اما فعلا آن‌ها «مهاجرت» کرده‌اند. اما گروه دیگری در کشور هستند که قصد مهاجرت ندارند. شاید روزی چنین سودایی در سر داشته‌اند، اما حالا دیگر ندارند. بعضی‌شان اصطلاحا نخبه‌اند؛ سواد دارند؛ استادند؛ پزشکند؛ مهندسند؛ هنرمندند؛ کارآفرین‌اند؛ سرمایه‌دارند و....

شاید درست‌تر این بود که برای آن‌ها فعل ماضی به کار می‌بردم مثلا می‌نوشتم نخبه بودند؛ باسواد بودند و.... آنها، اما جلای وطن نکردند. دلایلش هم متنوع است؛ مثلا وطن‌پرست بودند؛ خدمت به ایران را وظیفه می‌دانستند؛ وابستگی عاطفی به خانواده داشتند؛ شهر و کشور برای‌شان عزیزتر از منافع‌شان بود و.... الان، اما در کنج خانه‌اند؛ بی‌حوصله‌اند؛ هر شب با قرص و داروی آرام‌بخش می‌خوابند و هر صبح بی‌علاقه به بیدار شدن توی رختخواب مدت‌ها غلت می‌زنند، هی تقویم را نگاه می‌کنند و عمر گذشته را می‌شمرند و.... این‌ها همه‌شان پیر و ناتوان نیستند.

البته بخشی از آن‌ها چنین شده‌اند و یکی از کار‌های روزمره‌ای که دقیق هم انجام می‌دهند مراقبت از وقت خوردن داروهای‌شان است. اما جمعی دیگر از پا نیفتاده‌اند. هنوز جان کار کردن دارند، اما به هر دلیلی دیگر کسی تحویل‌شان نمی‌گیرد. مثلا از اداره و سازمان‌شان بازنشستانده شده‌اند! یا دانشگاه اخراج‌شان کرده؛ یا بهشان گفته‌اند منزل تشریف داشته باشید حقوق‌تان را واریز می‌کنیم و چیز‌هایی شبیه این.

در کارنامه برخی از آن‌ها خدمت و افتخار هم وجود دارد، اما فعلا آن سابقه فقط خاطره‌ای است که اگر حوصله کنند برای فرزندان و نوه‌های‌شان بازگو کنند، آن هم به تلخی. این آدم‌ها هم می‌خواهند بروند از کشور. اما یا پولی ندارند یا قبلا پل‌های پشت سرشان را خراب کرده‌اند.

مثلا می‌توانستند در فلان دانشگاه یا پژوهشگاه خارجی درس بدهند؛ یا در بهمان شرکت معتبر کار کنند، یا از امتیاز اقامت در کشور‌های خوش آب و هوا و پیشرفته بهره گیرند. اما به هر تقدیر اینجا مانده‌اند. این‌ها دیگر مهاجرت نمی‌کنند، بلکه «مهجوریت» می‌کنند. نتیجه این حالت، افسردگی است.

اگر امورات معیشتی‌شان نگذرد که بدتر. هم افسرده می‌شوند و هم عصبی. از جایی در خارج که فکر می‌کردند، می‌توانستند در آن زندگی کنند مانده‌اند و از داخل هم رانده شده‌اند. این‌ها خیلی زود، هم پرونده می‌شوند با خیل آدم‌ها و به خصوص جوان‌هایی که به هر دلیل سودای مهاجرت ندارند، اما در گرداب مهجوریت دست و پا می‌زنند. خودشان را «از چشم افتاده» حس می‌کنند، تحویل گرفته نمی‌شوند؛ در سرنوشت جامعه بازی‌شان نمی‌دهند و بلکه بدتر، از بازی بیرون‌شان می‌کنند.

این گروه اگر افسرده شوند یک خطر بزرگ برای جامعه‌اند، اما اگر روزی کارد به استخوا‌ن‌شان برسد، به تهدید امنیتی تبدیل می‌شوند. کمی مهربانی، اندکی تساهل و تسامح، مقداری رفاقت و ذره‌ای «خودی» دیدن‌شان می‌تواند کمی تا قسمتی حال‌شان را بهتر کند. هنوز وقت هست.

منبع: فرارو

کلیدواژه: محمد مهاجری مهاجرت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۰۱۳۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جامعه نخبگانی غرب، مفهوم نامه سال ۹۴ رهبر انقلاب را امروز درک کرد

وقتی سال ۱۳۹۴ رهبر معظم انقلاب نامه‌ای به جوانان غربی نوشتند و آن‌ها را به بیداری و آگاهی دعوت کردند؛ شاید کمتر کسی چنین باوری داشت که روزی جامعه نخبگانی غرب به این سطح از بینش و بصیرت برسد و علیه جنایات رژیم صهیونیستی دست به تحصن و اعتراض بزند

به گزارش ایسنا، پایگاه بصیرت نوشت، هفتم ژانویه ۲۰۱۵ (۱۷ دی‌ماه ۱۳۹۳) بود که افراد مسلح به دفتر یک مجله در فرانسه حمله کردند. در آن زمان گزارش‌های ابتدایی حاکی از کشته‌شدن ۱۲ نفر بود و تصاویر و فیلم‌های این حمله ترویستی به سرعت در فضای مجازی منتشر می‌شد. مجله شارلی ابدو که یک مجله فکاهی و هجوآمیز بود بارها به مقدسات اسلامی و حتی مسیحیت توهین کرده بود و درون‌مایه مطالب این مجله تا حدود زیادی دین‌ستیزانه و نژادپرستانه است. این حمله توسط دو نفر نام‌های سعید کواشی و شریف کواشی انجام می‌شد و علت آن را چاپ کاریکاتوری از ابوبکر البغدادی رهبر گروه تروریستی داعش در این نشریه اعلام کردند. چند روز بعد القاعده یمن مسئولیت حمله را به عهده گرفت و رهبر این گروه در پیامی اعلام کرد که مهاجمان به شارلی ابدو دستور داشتند که به خاطر «توهین به پیامبر اسلام» به دفتر این مجله حمله کنند.

ماجرای «شارلی ابدو» موجب شد تا به چند مسجد و تعدادی از اماکن متعلق به مسلمانان در فرانسه حمله شود. گروه‌های افراطی و نژادپرستانه حمله به فرانسه را بهانه‌ای یافتند تا جلوی موج مهاجرت از خارومیانه به کشورهای اروپایی را بگیرند و روزانه صحنه‌های تحقیرآمیزی از نحوه برخورد با مسلمانان در مرزهای کشورهای اروپایی از جمله یونان و صربستان منتشر می‌شد.

نامه هوشمندانه رهبر انقلاب به جوانان غرب در سال ۹۴

حمله به شارلی ابدو نه تنها موج اسلام ستیزی را متوقف نکرد بلکه آن را تشدید کرد و همین مجله در شماره بعدی خود کاریکاتوری از پیامبر اسلام (ص) را منتشر کرد. در واقع اوضاع جهانی از دو سو مسلمانان را هدف قرار می‌داد. از یک طرف داعش به عنوان نسخه اصلی اسلام به اروپا معرفی می‌شد و از طرفی مسلمانان آواره از دست داعش، در پشت مرزهای اروپا کتک می‌خوردند.

در حالی که سرخوردگی مسلمانان روز به روز در حال افزایش بود، رهبر معظم انقلاب اسلامی در هشتم آذر سال ۱۳۹۴ در یک ابتکار و فارغ از گفتگوهای معمول دیپلماتیک نامه‌ای را خطاب به جوانان غربی نگاشتند. این نامه که عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی را خطاب قرار می‌داد، با اشاره به حوادث فرانسه بر چند موضوع اساسی که جهان اسلام و اروپا را درگیر کرده بود اشاره داشت.

در حقیقت رهبر معظم انقلاب با درک صحیح از شرایط غرب راهی را پیش‌پای جوانان کشورهای اروپایی گذاشتند که از آن طریق به راحتی به سمت اسلام حقیقی رهنمون می‌شدند و آن قرآن بود. هم زمان هم نمونه‌های فراوانی از هدایت جوانان و نخبگان اروپایی به سمت اسلام از طریق دسترسی بدون واسطه به قرآن وجود داشت.

تهدیدات دانشجویان آمریکایی را نمی‌ترساند

حالا، اما بیش از ۲۰۰ روز از آغاز جنگ در غزه و کشتار مردم بی‌دفاع می‌گذرد و آمارها از این حکایت دارد که تاکنون حدود ۳۵ هزار نفر به شهادت رسیده و بیش از ۷۷ هزار نفر نیز مجروح شده‌اند. در چنین شرایطی شاهد هستیم که اساتید و دانشجویان بسیاری از دانشگاه‌های غرب به صحنه آمده و نسبت به ادامه این جنایت‌ها اعتراض می‌کنند. در این بین البته برخی معتقدند که فرهیختگان جهان غرب باید زودتر به کشتار مردم مظلوم غزه واکنش نشان می‌دادند نکته قابل توجه، اما گزارش شبکه ۱۲ اسرائیل از تظاهرات گسترده مردمی و اعتراضات سراسری دانشگاهیان در آمریکا علیه جنایات رژیم صهیونیستی بود که گزارشگر می‌گفت: «ما به لحظه انفجار و تعیین کننده‌ای نزدیک می‌شویم؛ تهدیدات واقعا دانشجویان را نمی‌ترساند و آن‌ها اصرار دارند که درآن مکان‌ها بمانند!»

در ادامه باید گفت که رسانه‌های اسرائلی به این نخبگان اتهاماتی مانند یهود ستیزی می‌زنند یا ادعا می‌کنند که آن‌ها تحت تاثیر جمهوری اسلامی ایران چنین رویکردی را در پیش گرفته‌اند، اما واقعیت این است که ایران در مسیر خردمندانه‌ای حرکت می‌کند که این روزها جامعه فرهیخته و دانشگاهی آمریکا نیز به آن پی‌برده است.

تحصن ۴۰ دانشگاه و بازداشت شماری از دانشجویان

در ادامه باید اذعان کرد که دانشجویان ۴۰ دانشگاه در آمریکا و کانادا برای حمایت از غزه تحصن کرده‌اند، در همین راستا دانشگاه کلمبیا اعلام کرد که تخلیه تظاهرکنندگان حامی فلسطین را از محوطه این دانشگاه به تعویق انداخته است.

دانشگاه کلمبیا در نیویورک آمریکا تخلیه تظاهرکنندگان طرفدار غزه را از محوطه دانشگاه به تعویق انداخت. ریاست دانشگاه کلمبیا ضمن اعلام این خبر افزود که مذاکرات با تظاهرکنندگان حامی فلسطین پیشرفت نشان داده و این مذاکرات همچنان ادامه دارد و پلیس نیویورک به محوطه دانشگاه دعوت نشده است.

منابع خبری هم اعلام کردند که پلیس آمریکا تحصن دانشجویان دانشگاه ایندیانا را در حمایت از غزه و فلسطین هدف حمله قرار داد. این حمله پس از آن صورت گرفت که تحصن کنندگان حاضر به جمع کردن چادهای نصب شده در محوطه دانشگاه نشدند.

به گفته منابع مذکور، پلیس دست‌کم ۳۳ دانشجوی معترض به نسل کشی در غزه را در این دانشگاه بازداشت کرده است. تحصن دانشجویان دانشگاه جورج واشینگتن در حمایت از غزه و فلسطین نیز با وجود بازداشت‌ها و سرکوب‌ها همچنان ادامه دارد. پلیس آمریکا دانشجویانی را در دانشگاه اوهایو در حمایت از غزه و فلسطین تظاهرات کرده بودند، هدف حمله و سرکوب قرار داد و شماری از آن‌ها را بازداشت کرد.

شعارهایی در حمایت از فلسطین و مردم ایران در دانشگاه‌های آمریکا

همچنین روز دوشنبه در دانشگاه ییل آمریکا نیز دانشجویان در ادامه تحصن دانشجویان در کالیفرنیا به اختصاص بودجه به رژیم اعتراض کردند که نزدیک به ۴۷ نفر از آن‌ها نیز بازداشت شدند. در دانشگاه نیویورک نیز اساتید دانشگاه، درست وقتی که مسئولان دانشگاه سعی در متفرق کردن دانشجویان داشتند، اساتید اطراف دانشجویان، دیوار تشکیل دادند و اجازه ندادند تجمع‌های اعتراضی متفرق شود. بخش جالب تجمع‌های اعتراضی علیه حمایت دولت آمریکا از رژیم، شعارهایی بود که در حمایت از مردم ایران داده شد. گروهی از دانشجویان از عملیات ایران در سرزمین‌های اشغالی نیز حمایت کردند. ادامه اعتراضات در کالیفرنیا و اوج گرفتن آن در دانشگاه‌های آمریکا تا آنجا ادامه پیدا کرد که «الیز استفانیک»، نماینده مجلس نمایندگان و هیات جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان، نامه‌ای ارسال کردند و به‌خاطر عدم تامین محیط امن برای دانشجویان از او خواستند که استعفا دهد. با این حال، اما دولت بایدن همچنان حامیان فلسطین را یهودستیز خوانده و اقدام اعتراضی دانشجویان را محکوم کرده است.

جان کلام
این تحولات در حالی است که رسانه‌های رژیم صهیونیستی اعلام کردند که پلیس آمریکا طی هفته گذشته حدود ۵۵۰ دانشجو حامی فلسطین و غزه را در دانشگاه‌های بزرگ این کشور بازداشت کرد. در این میان باید گفت این احتمال وجود دارد که اعتراضات به جنایت‌های رژیم صهیونیستی در جوامع دیگر نیز تکرار شود. نباید فراموش کرد که دستگاه رسانه‌ای جهان همواره تلاش می‌کند که واقعیت آنچه در غزه می‌گذرد به گوش جامعه نخبگان نرسد. اما به دلیل حجم بالای جنایت در غزه رسانه‌های آمریکایی نتوانستند، فضا را بسته نگه دارند. لازم به یادآوری است که اساتید و دانشجویانی که نسبت به شرایط مردم مظلوم غزه اعتراض می‌کنند خطر دستگیری را به جان می‌خرند و این اقدام آن‌ها نشان می‌دهد که این فرهیختگان به خاطر جمهوری اسلامی ایران چنین رویکردی را دنبال نکرده‌اند در واقع آن‌ها آگاه شده‌اند و وظیفه انسانی خود می‌دانند که از مردم مظلوم غزه دفاع کنند و این رویکرد نشانه دیگری از شکست اسرائیل است به عبارت دیگر باید خاطرنشان کرد که وقتی سال ۱۳۹۴ رهبر معظم انقلاب نامه‌ای به جوانان غربی نوشتند و آن‌ها را به بیداری و آگاهی دعوت کردند؛ شاید کمتر کسی چنین باوری داشت که روزی جامعه نخبگانی غرب به این سطح از بینش و بصیرت برسد و علیه جنایات رژیم صهیونیستی دست به تحصن و اعتراض بزند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • مهجوریت تفتان در سایه بی مهری مسوولان
  • تجلی شرافت انسانی در خیزش نخبگانی
  • جامعه نخبگانی غرب، مفهوم نامه سال ۹۴ رهبر انقلاب را امروز درک کرد