هنر ارزشی بستری است برای دستیابی به قلههای سعادت و کمال/ التزام عملی به ولایت فقیه از ویژگیهای مهم شهید سلیمانی است
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۰۱۷۵۰
ابوالفضل شکارچی گفت: یکی از ویژگیهای بسیار مهم، ارزشمند و مؤثر حاج قاسم سلیمانی، التزام عملی به فرامین ولایت فقیه بود و مانند برخی چشم نمیگفت و عکس آن فرمان عمل کند و آنچه که ولی فقیه و نائب امام زمان از او می خواست با تمام توان و ظرفیت ورود پیدا می کرد تا آن را محقق میکرد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از راه آرمان؛ سردار ابوالفضل شکارچی در آئین اختتامیه سومین دوره جشنواره سراسری تئاتر "سردار آسمانی" پیش از ظهر امروز ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدا و به ویژه سیدالشهدای جبهه مقاومت سپهبد شهید سلیمانی گفت: به اهالی هنر در سراسر کشور که فرهنگ دفاع مقدس، جهاد و شهادت، ظلم ستیزی و استکبار ستیزی مقاومت را در برابر ظلم نظام سلطه جهانی ترویج می کنند به ویژه جمع حاضر درود می فرستم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سخنگوی ارشد نیروهای مسلح با اشاره به اینکه هنر از دیدگاه اسلام سه بخش است، ابراز کرد: یک بخش هنر ارزشی است، مانند کار و رویداد مهمی که شما انجام داده اید؛ بخش دیگر هنر بی ارزش و بخش سوم هنر ضد ارزش.
وی ادامه داد: از دیدگاه اسلام هنر ارزشی آن است که انسان را به آخرت نورانی هدایت کند و بستر ساز دست یابی به آخرت نورانی باشد؛ چرا که هنر ارزشی به دنیا ختم نمی شود و بستری است برای دست یابی به قله های سعادت و کمال که بخشی از پاداش آن در این دنیا نصیب فرد می شود و اصل این پاداش ذخیره آخرت خواهد شد؛ آن روزی که همه نیازمند و معطل یک تفضل هستند و دست استعانت به دیگران دراز می کنند و این کار شما، آنجا ثمره خواهد داد و شما از این طیف هستید.
این مقام مسئول بیان کرد: هنر بی ارزش، بی هدف و بی مقصد است؛ هدف گذاری آن نه دنیا است، نه آخرت است؛ هنر ضد ارزش هنری است که مبانی و اصول و ارزش های دینی را هدف گیری و تضعیف می کند و حماسه های انسان ساز را کم رنگ می کند و حماسه سازان را تحقیر می کند.
سردار شکارچی افزود: برخلاف هنر ارزشی که مروج مکتب حماسه سازان است، هنر ضد ارزش مبانی اصول ارزش های دینی و انقلابی را تضعیف می کند و ما از این هنرمندان در همه جای عالم داریم و حتی در کشور خودمان نیز از این هنرمندان داریم.
سخنگوی ارشد نیروهای مسلح با تأکید بر اینکه پای هنرمند ارزشی را باید بوسید و سر تعظیم در مقابل او باید قرار داد، اظهار کرد:
در کشور هنرمندان ضد ارزش و بی ارزش هم داریم و شما جمعیت حاضر چه کردید و در این جلسه نورانی که مورد تفضل و عنایت خداوند متعال قرار گرفته اید و این جای شکرگذاری دارد.
وی با اشاره به اینکه شهید سلیمانی یک هنرمند ارزشی و سرآمد همه هنرمندان بود، ابراز کرد: شهید سلیمانی به عزت نرسید مگر اینکه اول همان گونه که خودش فرمود تمام مقدمات شهادت را از همان نوجوانی و جوانی فراهم کرده بود.
این مقام مسئول تأکید کرد: حاج قاسم صاحب تزکیه نفس بود؛ او مردم دوست و ولایت مدار بود و ظاهر و باطن یک رنگ داشت و ریا کار نبود و متواضع، متفکر، معلم و متعلم بود؛ شهید سلیمانی تنها یک فرمانده نبود؛ او یک مکتب انسان ساز داشت و هر جا محفلی بر پا می شد، با مدیریت شهید سلیمانی در آن محفل نورانیت خدا و اهل بیت علیه السلام وجود داشت.
سردار شکارچی با بیان اینکه خروجی و کارکردهای شهید سلیمانی محصول برکت و تفضل الهی بود و او دست پرورده و تربیت شده مکتب اسلام ناب محمدی بود و امروز دنیا از شهادت شهید سلیمانی بیشتر ضرر کرده تا زمانی که فرماندهی محور مقاومت را به عهده داشت.
سخنگوی ارشد نیروهای مسلح تصریح کرد: شهید والا مقام شهید سلیمانی و دیگر شهدا در مکتب اسلام ناب محمدی، مکتب امام راحل و مکتب ولایت فقیه و مقام معظم رهبری درس آموخته بودند و یکی از ویژگی های بسیار مهم، ارزشمند و مؤثر حاج قاسم سلیمانی، التزام عملی به فرامین ولایت فقیه بود و مانند برخی چشم نمی گفت و عکس آن فرمان عمل کند و آنچه که ولی فقیه و نائب امام زمان از او می خواست با تمام توان و ظرفیت ورود پیدا می کرد تا آن را محقق می کرد؛ او در برابر ولی فقیه به هیچ عنوان از خود نظر مستقلی نداشت و زمانی که فرمان را دریافت می کرد عینا آن را انجام می داد.
وی با تأکید بر اینکه ای کاش همه مسئولان در کشور ما اینگونه بودند و در این شرایط قطعا ما مشکلات اقتصادی نداشتیم و برخی از ناهنجاری های فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و تفرقه ها را نداشتیم، اظهار کرد: چرا که ولی فقیه رکن اساسی بین امت و شریعت است و اگر فرمان او به زمین بماند به همان اندازه به شریعت و امت آسیب وارد می شود و هم دین و هم مردم دین دار آسیب می بینند.
این مقام مسئول گفت: نقطه اتصال و پیوند مستحکم بین امت و شریعت ولی فقیه است و این بالاترین و بارزترین ویژگی شهید سلیمانی است که این باید به زبان هنر به نسل ها و دنیا منتقل شود.
سردار شکارچی عنوان کرد: هر ملتی که با ولی فقیه پیوند بخورد، پیروز است و هر ملتی که از ولی فقیه فاصله بگیرد، مجبور به تحمل شکست ذلت و اسارت است و تمام ملت هایی که تحت اسارت و ذلت در می آیند چنین مشکلاتی را دارند.
سخنگوی ارشد نیروهای مسلح اظهار کرد: استکبار جهانی و جنایت پیشه آمریکا که شهید سلیمانی را به شهادت رساند؛ بزرگترین تروریست جهان و ترویست پرور جهان، بزرگترین پایمال کننده حقوق بشر در این عالم، بزرگترین غارت کننده اموال محرومان و مستضعفان و منابع ملت های جهان، مغرورترین و متکبرترین حکومت جهان و پوشالی ترین حکومت جهان است.
وی با اشاره به اینکه در هر ناامنی در کره زمین و جهان دست آمریکا آشکار است و چنین رژیم پلیدی شهید سلیمانی را قطعه قطعه کرد، افزود: شهید سلیمانی از روزهای اول دفاع مقدس دستش به آسمان بود و طلب شهادت می کرد و زمانی که چشمانش به تصاویر شهدا می افتاد چشمانش بارانی می شد و گریه می کرد و تشنه شهادت بود.
این مقام مسئول تأکید کرد: یکی از دلایل بسیار مهم که در دومین سالگر سپهبد شهید سلیمانی بخشی از مکتب شهید به عالم مخابره شد ناشی از پلیدی و خباثت رژیم پلید آمریکا و ناشی از اخلاص و تواضع، فروتنی، مردم داری، عمیق و ایمان شهید سلیمانی است.
سردار شکارچی با بیان اینکه لشکر و لشکریان مکتب شهید سلیمانی شما هنرمندان هستید، اظهار کرد: زبان هنر در عمق جان ها این مکتب نفوذ خواهد کرد و ملت ها را تحت تأثیر خواهد داد.
سخنگوی ارشد نیروهای مسلح با تأکید بر اینکه شهید سلیمانی مصداق بارز آیه شریفه اشدا علی الکفار رحمها بینهم است، ابراز کرد: حاج قاسم مهربان، دلسوز، با محبت، راسخ در مقابل مردم و با صلابت، با قدرت و شکست ناپذیر در مقابل دشمنان بود.
وی با اشاره به فعالیت گروهک تروریستی داعش گفت: در تاریخ، پدیده این چنانی ندیدیم که خبیث ترین افراد عالم از دنیا جمع شوند با فرهنگ های مختلف و به نام داعش حکومت تشکیل دهند؛ آیا بدون پشتوانه آمریکا و هم پیمانان آنها چنین پدیده ای تشکیل شود؟
این مقام مسئول خاطر نشان کرد: داعش برای براندازی اصل دین و مقابله با مستضعفین و محرومان عالم و برجسته سازی نظام سلطه در عالم تشکیل شد و شهید سلیمانی مقابل چنین جبهه ای قرار گرفت و امتی را در مقابل چنین جبهه ای سازماندهی کرد و همان گونه که وعده کرد با عنایت خداوند متعال قبل از اینکه این حکومت خبیث و خلافت خبیث فروپاشی شود وعده داد که این گروهک از بین خواهد رفت و سر وعده عمل کرد.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: سخنگوی ارشد نیروهای مسلح مقام مسئول سردار شکارچی شهید سلیمانی ولایت فقیه هنر ارزشی ولی فقیه حاج قاسم ضد ارزش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۰۱۷۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کمال نامه ی مستان حیدری / امیرالمؤمنین در شعر خواجوی کرمانی
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب، طاهره تهرانی: کمالالدین ابوالعطا محمود بن علی بن محمود مرشدی کرمانی که «نخلبند شُعرا» و «خلاّقالمعانی» و «ملکالفُضَلا» نیز خوانده میشده، عارف بزرگ و شاعر استاد ایران در قرن هشتم هجری و متولد سال ۶۸۹ هجری قمری است. تخلص او در همه شعرهایش «خواجو» است که از باب تحبیب، مصغر خواجه است.
دوران کودکی و جوانی
او فرزند خانوادهای بزرگ در کرمان بود، دوران کودکی را در همان شهر ماند و سپس سفرهای طولانی خود را به حجاز و شام و بیتالمقدس و عراق عجم و عراق عرب و مصر و بعضی از بندرهای خلیجفارس آغاز کرد، بهره او از این سفرها تجارب زیاد و توشههای بسیار از دانش بود.
سالهای سفر و گشت و بازگشت
خواجو مدتی در بغداد اقامت داشت و در سال ۷۳۶ به ایران بازگشت، اما ممدوحش ابوسعید بهادرخان کشته شده بود و غیاثالدین محمد هم مدتی، پس از ورود خواجو بهدست مخالفانش به قتل رسید. و خواجو سلطانیه بیسلطان را لایق اقامت ندید:
از آن خواجو ازین منزل سفر کرد
که سلطانیه بیسلطان نخواهد
سپس به اصفهان و از آنجا به کرمان و فارس سفر کرد و در پناه خاندان اینجو، علیالخصوص در سایه لطف و عنایت شاه شیخ ابواسحق زندگی کرد، هرچند که روابطش با امیر مبارزالدین رقیب او نیز خوب بود.
حافظ و خواجوی کرمانی
حافظ مشهورترین همعصر خواجو است، و چون به سال و تجربه شاعری خواجو بر او مقدم بود، در مدتی که مقیم شیراز بود مانند دوستی که سِمَت رهبر و استاد هم داشته باشد بر اندیشه حافظ تأثیر گذاشت؛ و بههمین دلیل در دیوان حافظ بیتهای زیادی به تقلید یا به استقبال از غزلهای خواجو میبینیم، در بسیاری موارد هم در معنی و لفظ از او اقتباس کرده است. البته که حافظ ابیات و مصراعهای زیادی هم از سعدی به کار برده، چنانچه در بیتی منسوب به حافظ به هر دو اشاره شده:
استاد سخن سعدی ست پیش همه کس اما
دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو
شیوه سخن سرایی
مضامین عرفانی در غزلیات او بسیار زیاد است، و همچنین مبارزه با زهد و ریا و بیاعتباری دنیا و مافیها نیز در شعر او پرتکرار است؛ ضمن اینکه با زبان طنز و هزل به انتقادات اجتماعی از شرایط ادیان و ریاکاران در آن روزگار پرداخته است. او به سبک سنایی غزلسرایی میکرده و در مثنوی، فردوسی را الگوی خود داشته؛ در ریاضیات طب و نجوم هم صاحب نظر بوده است.
در دیوان اشعار او به سبک باقی شعرای آن عصر در منقبت و مدح پیامبر و خلفا اشعاری هست، اما او در دو شعر به صورت جداگانه امیرالمؤمنین علی علیه السلام و در شعری دیگر چهارده معصوم را مدح کرده و به آنها متوسل شده است که به اختصار به آنها میپردازیم. نخست ابیاتی از قصیده منقبت حضرت علی (ع):
وجه برات شام بر اختر نوشته اند
و اموال زنگ بر شه خاور نوشته اند
مستوفیان خسرو کشور گشای هند
بر باختر مواجب لشکر نوشته اند
در باب ظلمت آنچه خضِر نقل کرده است
بر گرد بارگاه سکندر نوشته اند
دیوانیان عالم علوی به مُشک ناب
واللیل بر حواشی دفتر نوشته اند
کتابیان رقعه نویسِ سوادِ شام
والنَّجم برِ صحایف اختر نوشته اند
دانی که چیست اینکه خطیبان آسمان
برطرف هفت پایهی منبر نوشته اند؟
یک نکته از مکارم اخلاق مرتضیست
کانرا برین کتابه به عنبر نوشته اند
در معنیِ فضیلتِ داماد مصطفی
پیران هفت زاویه، محضر نوشته اند
منظومهی محبت زهرا و آل او
بر خاطر کواکبِ ازهر نوشته اند
دوشیزگان پرده نشین حریم قدس
نام بتول، بر سر معجر نوشته اند
انجم، کلام مرتضوی را ز راه یُمن
برگرد این رواقِ مدوّر نوشته اند
بر هفت هیکلِ فلکی هر دعا که هست
آن از زبان صاحب قنبر نوشته اند
رمزی که در مطاوی طومار کبریاست
بر نام اهل بیت پیمبر نوشته اند
از دست و پنجه اسدالله کنایتیست
حرفی که بر جبینِ غضنفر نوشته اند
نامش نگر که قلعه نشینان موسوی
مهر گشاد بر در خیبر نوشته اند
نعتش نظاره کن که رهابین عیسوی
بهر شرف بر افسر قیصر نوشته اند
القاب عالیش ز پی اکتساب قدر
بر سقف چار صفّه ی شش در نوشته اند
ابیاتِ شوقِ آنکه نبی را برادرست
اجرام بر روانِ چو آذر نوشته اند
لشکرکشان عالمِ جان، نام دُلدُلش
بر کوهه های زین تکاور نوشته اند
صنعت گران چرخ، به زر وصفِ ذوالفقار
بر تیغ خور نوشته و در خور نوشته اند
ذکر غبارِ درگه آن میر هاشمی
شاهان سرفراز بر افسر نوشته اند
در گوش ما مدایح شبّیر خوانده اند
بر جان ما مناقب شبّر نوشته اند
اشعار من که مادح اولاد حیدرم
هم بحر مشق کرده و هم بر نوشته اند
شادم بدین که بر صفحات عقیدتم
شرح خلوص آن شه صفدر نوشته اند
خواجو کمال نامهی مستان حیدری
بر جان عارفان قلندر نوشته اند...
در قصیده هفتاد بیتی از بخش بدایع الجمال دیوان اشعار خواجو این ابیات در منقبت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام آمده است:
سالکِ دل یافته نکهتِ روح القدس
چون نبیِ یثربی، بوی اویس قرن
انوری خاوری، از سر صدق و صفا
ورد زبان ساخته مَحمِدَتِ بوالحسن
قاضی دین رسول، خازن گنج بتول
قامع کیش هبل، ماحی نقش وثن
خون شفق در کنار، چرخ به سوگ حسین
دود غشق در جگر، دهر به داغ حسن
چون برسیدی بحال دم مزن از قیل و قال
چون بگذشتی ز قال بیش مگو ما و من
تا نکنی ورد خویش، ذکر شه اولیا
از ورق خاطرت محو نگردد مِحَن
شیردلِ لافتی، شیر خدا مرتضی
حیدر خیبر گشا صفدر عنتر فکن
ناصب رایات علم، شارح آیات حق
واسطهی کاف و نون، کاشف سرّ و علن
شاه ولایت پناه، میر ملایک سپاه
کهف مکین و مکان، زین زمین و زمان
مرغ سلونی صفیر، بحر خلیلی گهر
تازی دُلدُل سوار، مکّی قدسی سنن
ازهر زهرا حرم، گوهر دریا کرم
روح مسیحا شیَم، خضر سکندر فطن
مکتب دین را ادیب، راه خدا را دلیل
فلک ملل را خطیب، شاه رسل را ختن
گفته ز تعظیم شأن، مَحمِدَتش مصطفی
خوانده ز فرط جلال، منقبتش ذو المنن
نعل سم دلدلش تاج سر فرقدین
خاک ره قنبرش سرمه چشم پرن
سبحه طرازان قدس، در حرمش معتکف
قلعه گشایان چرخ، بر علمش مفتتن
دست مده جز بدو، تا نشوی پایمال
فتنه مشو جز بر او، تا برهی از فتن
جان ثنا خوان من، تا ابد از مدحتش
باز نیاید چو مرغ، از گل و برگ سمن
در ره مهرش فلک، مشوره با من کند
زانک بود مستشار، نزد خرد مؤتمن
چون ببرم از جهان، حسرت آل رسول
روز جزا در برم، سوخته بینی کفن
ترکیب بند خواجو در منقبت حضرت رسول و ائمه اطهار نیز بسیار مفصل و خواندنی است:
به نوک خامهی صورت گشای کن فیکون
که بست در شکن کاف تاب طره نون
حروف مصحف مجدش منزه از کم و کیف
سطور لوح جلالش مقدس از چه و چون
چو صفر هیچ بود در ازای قدرت او
هر آنچه در قلم آید ز لوح بوقلمون
به حکم اوست که ضحّاک صبح کشور گیر
دهد به مهر دُرفشان درفش افریدون
بنات غیب ز بهر نظارهی صنعش
سر از دریچهی ابداع میکنند برون
فلک به چرخ درآید چو نام او شنود
ملک سجود کند چون کلام او شنود
به ماه روی شب افروز الذی اَسری
که یافت مشتری از مهر او عُلُّو بها
گشوده دیده ی ما زاغ در جهانِ اَبیت
فکنده تختِ دنی در مکان او اَدنی
کشیده رختِ لعُمرک به خیمهی لَولاک
چشیده نُزل فاَوحی ز خوانِ ما اوحی
به عکس روی چو مه، صبح طیبه و یثرب
به چین زلف سیه، شام مکّه و بطحا
نداده بی نظرش اختران به کعبه شرف
ندیده بی قدمش رهروان ز مَروه صفا
ز نور معجز او اقتباس کرده کلیم
ز خوان دعوت او چاشت خورده ابراهیم
بدان امیر که شد شاه چرخ چاکر او
نمونه ایست مه نو ز نعل استر او
ز تختگاه سَلوُنی از آن علم بفراخت
که بود مملکت لَو کشف مسخّر او
به حکم قاطع کشور گشای مصطفوی
نبی مدینهی علم آمد و علی در او
هلال شامی اَبرَش سوار قلعه نشین
شده ست حلقه به گوش غلام قنبر او
چو کعبه مولد او گشت از آن سبب شب و روز
کنند خلق جهان سجده در برابر او
گدای درگه او شو که شاه مردان اوست
پلنگ بیشهی اسلام و شیر یزدان اوست
در ادامه در هر بند از حضرت زهرا سلام الله علیها تا امام حسن عسکری علیه السلام را نام برده و سپس به ذکر حضرت حجت بن الحسن میپردازد:
به مقدم خلف منتظر امام همام
مسیح خضر قدوم و خلیل کعبه مقام
شُعَیب مدین تحقیق، حجت القائم
عزیز مصر هدی، مهدی سپهر غلام
خطیب خطه افلاک، منهی ملکوت
ادیب مکتب اقطاب، محیی اسلام
شه ممالک صاحب الزمان که زمان
به دست رایض طوعش سپرده است زمام
به انتظار وصول طلیعتش خورشید
زند درفش دُرفشنده صبحدم بر بام
نه در ولایت او در خورست رایت ریب
نه با امامت او لایق ست آیت عیب
که شمع جان من از نور حق منور باد
دماغ من ز نسیم خرد معطر باد
مرا که مالک ملک ملوک معرفتم
جهان معرفت و ملک دین مسخّر باد
دلم که مهر زند آل زر بر احکامش
فدای حکم جهانگیر آل حیدر باد
ضمیر روشن خواجو که شمع انجمن است
چراغ خلوتیان رواق شش درباد
روان او که شد از آب زندگی سیراب
رهین منت ساقیِّ حوضِ کوثر باد
در آن نفس که بود مرغ روح در پرواز
مباد جز به رخ اهل بیت چشمش باز
در رباعی دیگری نیز به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها اشاره میکند:
آن شاه که شهر علم را آمد در
پشت سپه و ابنِ عَمِ پیغمبر
شاه شهدا، میر نجف، جفت بتول
داماد رسول و شیر یزدان، حیدر
دیگر آثار خواجو عبارت اند از خمسه خواجو یا پنج مثنوی همای و همایون، گل و نوروز، روضة الانوار، کمالنامه و گوهرنامه؛ رسالهی البادیه؛ رسالهی سبع المثانی؛ رسالهی مناظره شمس و سحاب.
آرمیده در تنگه الله اکبر
سرانجام در سال ۷۵۲ هجری قمری در شیراز از دنیا رفت و بدنش را در تنگ اللهاکبر شیراز (نزدیک دروازه قرآن) به خاک سپردند.
کد خبر 6091788 طاهره تهرانی