نگاهی به اِشکالهای گفتاری و نوشتاری امروز
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۰۹۸۵۳
ایسنا/قزوین درباره درست خواندن و گفتن و نوشتن، تاکنون بسیار گفتهاند و نوشتهاند و شنیدهایم و خواندهایم؛ ولی کافی نیست. پاسداشت زبان فارسی و برطرف کردن اشکالها، نمیتواند به چندنوشته، برنامه، کتاب و جزوه منحصر باشد؛ بدین منظور بر آن شدیم تا برخی اشکالهای رایج امروزی را که در گفتار و نوشتار مردم، فراوان دیده و شنیده میشود، یادآوری و اصلاح کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دکتر هادی انصاری، تحصیلکرده دکترای زبان و ادبیات فارسی، در مقاله خود با عنوان «درست بنویسیم و درست بخوانیم» که آن را در اختیار ایسنا قرار داده است، مینویسد: درباره درست خواندن و گفتن و نوشتن، تاکنون بسیار گفتهاند و نوشتهاند و شنیدهایم و خواندهایم؛ ولی کافی نیست. پاسداشت زبان فارسی و برطرف کردن اشکالها، نمیتواند به چندنوشته، برنامه، کتاب و جزوه منحصر باشد و اگر هر روز هم یادآوری شود، تکراری نخواهد بود و تأثیرخود را خواهد گذاشت.
مَزبور / مَذبور/ مذکور
مَزبور با (ز) اسم مفعول است یعنی نوشته شده یا اشاره شده یا آن چه قبلاً به آن اشاره شده؛ و نوشتن آن با (ذ) (مذبور) نادرست است. مَزبور صفتی است که معمولاً برای غیرجانداران به کار میرود مثلاً مَطلَب مزبور یا سخن مزبور یعنی مطلب یا سخن نوشته شده یا اشاره شده؛ ولی مذکور برای جانداران و اشخاص به کار میرود. مثلاً شخص مذکور یعنی شخصی که نامش ذکر شده است.
مَزمزه / مَضمضه
این دو واژه، هم آواییِ یکسان دارند با املای متفاوت؛ مَزمَزه، فارسی است. مزمزه یا مزه مزه کردن یعنی چشیدن و نرم نرم خوردن. مثال: او آهسته مزه مزه میکرد. مَضمضه عربی است و از اصطلاحات فقهی است. مضمضه کردن یعنی گرداندن آب در دهان برای شستن در هنگام مسواک زدن دندانها. مثال: به هنگام مسواک زدن، آب را در دهان مضمضه کنید. آلبالو را مزمزه کرد. هر کدام باید در جای خود با املای درست نوشته شود.
مَسّ میّت / مَسح میّت
مَسّ در عربی یعنی دست زدن یا دست مالیدن به چیزی یا کسی. مَسح یعنی دست آغشته به آب وضو را بر دست و پا و سر کشیدن (درنماز) است. با این توضیح باید گفت: مَسّ میّت؛ نه مَسح میّت. میّت را مَسح نمیکنند؛ در نماز پا و سر را مَسح میکنند. باید گفت: مَسح پا و سر.
مُسَیّب / مُصیّب
این اسم خاص مردان، با (س) است؛ مُسَیّب. یعنی آزاد و رها در کار خود. گاهی به اشتباه با (ص) مینویسند که نادرست است.
معروف حضور / مُعرّف حضور
درگذشته رسم بوده که فرد ناشناس را در حضور جمع، معرفی میکردند. امروزه در معرّفی و شناساندن افراد، معمولاً میگویند: فلانی که مُعرِّف حضورتان هست...؛ مُعَرِّف اسم فاعل از باب تعریف است یعنی شناساننده. اسم مفعول از ثلاثی مجرّدش (معروف) است یعنی شناخته شده. بهتراست به جای (مُعَرّف) بگوییم (معروف)؛ فلانی معروف حضورتان است. (درحضورشما شناخته شده است) یا به فارسی بگوییم: فلانی را همه میشناسید.
مغازه ی فوق به فروش می رسد
بر روی شیشهی مغازهای که یک طبقه بیشتر نداشت، نوشته بودند: مغازهی فوق به فروش میرسد. هرچه نگاه کردیم، در فوق آن مغازه، یعنی در بالا و طبقهی بالای آن، چیزی ندیدیم؛ چون مغازه، یک طبقه بیشتر نبود. نویسندهی محترم آن قدر توجه نداشته که معنی فوق (بالا) را بداند. در واقع باید مینوشت: این مغازه به فروش میرسد؛ نه مغازهی فوق.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی علمی و آموزشی قزوين زبان فارسی آموزش زبان فارسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۰۹۸۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم/ نگاهی به فیلم مست عشق
به ویژه اینکه تعدادی از آنها شهرتی جهانی داشته و میتوانند پای آثار نمایشی تولید شده در این چارچوب را به بازار جهانی باز کنند. موضوعی که چندان مورد توجه سینمای ایران قرار نگرفته و اندک آثار تولید شده در این باب نیز متعلق به تلویزیون بودهاند. فیلم سینمایی «مست عشق» ساخته حسن فتحی که به نوعی محصول مشترک ایران و ترکیه به حساب میآید، نخستین تجربه جدی سینمای ایران در این رابطه است که به تازگی روی پرده سینماهای کشور رفته و در هفته نخست رکورد فروش ریالی و تعداد تماشاگر را شکسته است.
فتحی که تجربه تولید آثار تاریخی در قاب کوچک را داشته، در «مست عشق» سراغ یکی از مهمترین شعرا و عرفای تاریخ ایران یعنی جلالالدین محمد بلخی مشهور به مولانا رفته و بخشی از دوران زندگی وی را به تصویر کشیده که از کشش دراماتیک مناسبی برخوردار است. فرهاد توحیدی که یکی از قدیمیترین فیلمنامهنویسان پس از انقلاب به حساب میآید در «مست عشق»، مولانا و شمس تبریزی را به عنوان ستونهای فیلمنامه قرار داده و قصه را با محوریت این دو پیش میبرد. قصهای شخصیت محور که با چرخشی ظریف به سمت ماجرامحوری رفته و چند داستانک جذاب را به آن گره میزند.
توحیدی در پرده نخست، قصه را با یک حادثه آغاز کرده و سوالی را پیرامون ناپدید شدن شمس تبریزی مطرح میکند. سپس با یک فلاشبک به گذشتهای نه چندان دور رفته و برخورد مولانا و شمس را کلید میزند که سرانجام به یک نقطه عطف میرسد. جایی که مولانا مجذوب شخصیت پیچیده و خاص شمس شده و نگاهاش به جهان تغییر میکند. در نیمه میانی، توحیدی روی حسادت به عنوان یکی از تمهای فیلمنامه مانور داده و موانعی را بر سر راه مرید و مراد قرار میدهد تا از بار تنش حاکم بر آن کاسته نشود. در این بین رفت و برگشتهای زمانی هم رخ میدهد که از ساختار قصه بیرون نزده و تماشاگر را سردرگم نمیکند. در واقع این ساختار غیرخطی برای آن است که تکههای پازل قصه کنار یکدیگر قرار گرفته و یکپارچگی آن از دست نرود.
داستانهای فرعی نقشی کلیدی در پیکره فیلمنامههای امروزی دارند و ((مست عشق)) از این بابت نمونهای درخشان به حساب میآید. اولی قصه عشق نافرجام پسر مولانا (علاءالدین) به کیمیا خاتون است که به خوبی در بافت قصه جا افتاده و مثلثی عاشقانه را شکل میدهد و تماشاگر را به حدس و گمانهایی پیرامون نقطه عطف دوم فیلمنامه وادار میکند. دیگری داستانک مربوط به اسکندر بیک فرمانده خشن اهل قونیه است که علاقهای نافرجام به دختری مسیحی به نام مریم داشته و توحیدی این داستانک را به بهترین شکل به قصه اصلی پیوند زده است. نکته مهمی که در فیلمنامه ((مست عشق)) به چشم میخورد، وفاداری به اندازه نویسنده به تاریخ است که وجوه نمایشی خوبی نیز به آن بخشیده شده است. همانطور که از عشق به عنوان تم اصلی و جانمایه اثر بهره گرفته و آن را به شخصیتهای اصلی گره زده است.
حسن فتحی در آخرین ساخته سینماییاش دست به ریسک بزرگی زده و به سراغ شخصیتی رفته که میلیون ها طرفدار در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر دارد. او با توجه به فیلمنامه خوبی که در اختیار داشته تلاش کرده تا اثر شستهرفتهای را خلق کند. تلاشی که از همان سکانس نخست (کابوس جنگ اسکندربیک) خود را به رخ کشیده و تا آخر ادامه پیدا میکند. به ویژه در دکوپاژ فیلمنامه که ظرافت و وسواس خاصی در آن به چشم میخورد. برای مثال میتوان به سکانس گفتگوی طولانی شمس و مولانا اشاره کرد. البته نمیتوان از مست عشق گفت و به فیلمبرداری درخشان زندهیاد مرتضی پورصمدی و تدوین استاندارد میثم مولایی اشاره نکرد.
یکی از چالشهای مهم فیلم انتخاب بازیگران آن بوده که ترکیبی از بازیگران ایرانی و ترک به حساب میآید و ایجاد هارمونی میان آنها کار سختی به نظر میرسد. اتفاقی که تا حدود زیادی رخ داده و بازیگران نقش مهمی در کیفیت برجسته فیلم دارند. پارسا پیروزفر و شهاب حسینی انتخابهای هوشمندانهای برای ایفای نقشهای مولانا و شمس تبریزی بودهاند که البته کفه ترازو به سمت حسینی اندک چربشی دارد. همچنین بازیگران ترک زبان که در سینما و تلویزیون ترکیه شهرت زیادی دارند، در ایفای نقشها موفق بوده اند.
مست عشق از آن دسته فیلمهایی است که تولید و پست پروداکشن سختی داشته که از این بابت میتوان به گروه تولید آن دستمریزاد گفته و دستاوردهای آن برای سینمای ایران را به فال نیک گرفت.
۵۷۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903013