راهبرد خنثیسازی تحریم و دست برتر ایران در مذاکرات وین
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۱۵۵۶۳
اینکه دولت سیزدهم علاوه بر رفع تحریمها به دنبال خنثیسازی تحریمها است موجب شده مذاکرهکنندگان ایران در وین دست برتر را در گفتوگوها در اختیار داشته باشند.
به گزارش مشرق، سید ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران از ابتدای آغاز به کار خود درباره نحوه مقابله کشور با تحریمهای آمریکا گفت که او همزمان با تلاش برای رفع تحریمها مقوله مهمتر خنثیسازی تحریمها را در دستور کار قرار دارد تا اجازه ندهد «منافع ملت مورد هجوم دشمنان قرار گیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بحث «خنثیسازی تحریمها» در مقایسه با «رفع تحریمها» از جمله محورهایی بوده که همواره مورد تأکید رهبر معظم انقلاب قرار داشته. ایشان در دیدار دستاندرکاران نخستین مراسم سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی در روز ۲۶ آذرماه سال ۱۳۹۹، درباره چرایی اولویت داشتن خنثیسازی به رفع تحریمها فرمودند: «رفع تحریم دست دشمن است، و خنثی کردن تحریم دست ما است؛ دشمن باید رفع تحریم کند امّا خودمان میتوانیم این تحریم دشمن را خنثی کنیم. پس این مقدّم است، این درست است؛ بیشتر دنبال این باشیم. نمیگویم دنبال رفع تحریم نباشیم؛ اگر بتوانیم تحریم را رفع کنیم، یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم. البتّه چهار سال است تأخیر شده. اگر بتوانیم با روش درست تحریم را برطرف کنیم، باید برطرف کنیم. امّا به این نیندیشید؛ عمده به خنثی کردن تحریم بیندیشید که دست شما است.»
بین سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰، دولت دوازدهم هدف غائی خودش در مسئله تحریمها را «رفع» این اقدامات ظالمانه قرار داده بود و عملاً برنامهای برای «خنثیسازی تحریمها» در حالتی که توافقی حاصل نشود و یا دشمن در رفع موثر تحریمها کارشکنی کند طراحی نکرده بود. تیم مذاکرهکننده سابق ایران با محور قرار دادن این دیدگاه خوشبینانه که تنشهای ایران و آمریکا -و به تبع آن مسئله تحریمها- به ادراکهای متفاوت طرفین از چند موضوع از جمله برنامه هستهای ایران محدود میشود تمام هم و غم خود را بر از بین بردن این «بحرانهای غیرضرور» متمرکز کرده و راه برونرفت از تحریم را تعامل با آمریکا بر مبنای «حسن نیت» میدانست.
دولت حسن روحانی بر مبنای این دیدگاه، هر آنچه شرط حسن نیت بود را (چه در مذاکرات منتهی به برجام و چه در دوران اجرای این توافق) برای آمریکاییها و به طور کلی ضلع غربی مذاکرات به نمایش گذاشت: مثلاً در دوران باراک اوباما، هنگامی که کارشکنیهای آمریکا در رفع موثر تحریمها عملاً امکان مراودات بانکی با ایران را سد کرده بود دولت روحانی نه تنها هیچ واکنش متقابل به آن نشان نداد بلکه گاه حتی با صدای بنگاههای تبلیغاتی طرف مقابل مبنی بر اینکه نمایان شدن آثار ملموس تحریمها به اقدامات دیگر تهران در زمینههای موشکی و منطقهای بستگی دارد، همنوایی و همسویی کرد؛ یا هنگامی که باراک اوباما با امضای «قانون ویزا» که هدف آن دشوار کردن ورود تجار به ایران بود بند ۲۹ برجام را نقض و در مسیر عادیسازی تجارت با ایران اخلال ایجاد کرد، جواد ظریف و سید عباس عراقچی امضای جان کری پای نامهای که او بعد از تصویب این قانون نوشته بود را مصداق تضمین آمریکا برای اجرای برجام گرفت.
این روال، حتی در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ و بعد از خروج آمریکا از برجام نیز ادامه داشت؛ به گونهای که دولت روحانی، تا یک سال بعد از خروج آمریکا تمامی تعهدات برجامی ایران را بیکم و کاست اجرا کرد و به وعده طرفهای اروپایی که مدعی بودند قصد دارند مقابل تحریمهای آمریکا قد علم کنند دل خوش کرد.
نتیجه این نگاه، همانطور که اکنون بدون تردید روشن است، معطل ماندن از خنثیسازی تحریمها و محقق نشدن رفع تحریمها بود. در دولت اوباما که برجام روی کاغذ اجرا میشد سهم ایران از مزایای آن توافق -به گفته ولیالله سیف- «تقریباً هیچ» بود و در دوران ترامپ که روی کاغذ هم تعهدی برای آمریکا وجود نداشت تنها بر شدت تحریمها افزوده شد.
درباره اینکه چرا دولت روحانی در مقوله رفع تحریمها موفق نبود دلایل متفاوتی را میتوان برشمرد اما دستکم یکی از مهمترین عوامل این مسئله به این برمیگردد که بر خلاف تصور طرف ایرانی، «رفع تحریمها» نقطه مماس راهبرد مدنظر واشنگتن و تهران از اجرای توافق هستهای برجام نبود.
به بیان دقیقتر، تصور دولت دوازدهم ایران این بود که از آنجا که مسئله و نگرانی آمریکاییها واقعاً برنامه هستهای ایران است، دولت اوباما بعد از اجرایی شدن برجام تحریمها را عملاً رفع خواهد کرد تا بدین طریق هم ایران و هم آمریکا فصل مشترکی برای برخورداری از مزایای توافق پیدا کنند: ایرانیها از طریق مزایای اقتصادی ناشی از رفع تحریمها و آمریکاییها از طریق «مهار برنامه هستهای ایران.» حال آنکه، راهبرد آمریکاییها چیز دیگری بود و «رفع تحریم» در دل آن به گونه دیگری تعریف شده بود که با تصور طرف ایرانی تفاوت داشت.
دولت آمریکا از زمان جدی شدن مذاکرات هستهای با ایران راهبردش را بر این قرار داده بود که هر گونه توافق با ایران، حتی اگر در یک مقطع زمانی به مسائل هستهای محدود شود نباید به آن متوقف بماند و بایستی مسیر را برای محدود کردن سایر مولفههای قدرت ایران شامل مسائل موشکی و منطقهای باز کند.
در دولت اوباما او بارها در برابر انتقادهای حزب جمهوریخواه مبنی بر اینکه برجام به تمامی زمینههای اختلاف با ایران نمیپردازد هرگز این را پنهان نکرد که این توافق را گام نخست و سکویی برای آوردن ایران پای میز مذاکره در پروندههای منطقهای و موشکی میداند.
عملی کردن چنین راهبردی، در وهله نخست سبک خاصی از رفع تحریم و بالتبع، اجرای آن به عنوان بخشی از هر توافق را میطلبید. از منظر نظام حاکمیتی آمریکا چنانچه تحریمها به طور کامل علیه ایران رفع میشد جمهوری اسلامی ایران از مذاکره در پروندههای دیگر بینیاز میشد و این به معنی ناتمام ماندن راهبرد کلان گنجاندهشده در دل برجام بود.
لذا، برای طرف غربی این ضرورت وجود داشت که اولاً ساختار تحریمها دستنخورده باقی بماند و ثانیاً بعد از اجرای توافق هم تعلیق موقت تحریمها نباید به گونهای میبود که باعث انتقاع اقتصادی کامل ایران شود، چرا که ورود پول زیاد به اقتصاد ایران هم میتوانست قدرت ایران در زمینههای موشکی و منطقهای را چنان بالا ببرد که باز هم ایران را از مذاکرات بعدی بینیاز کند و یا دستکم دستش را در گفتوگوهای برنامهریزیشده بعدی به شدت بالا ببرد.
اکنون در پرتو تجربههای مختلف به دست آمده از حوادث پیرامون برجام در ۶ سال گذشته این استدلال متقن به نظر میرسد که روالی که هیأت حاکمه آمریکا و به موازات آنها کشورهای غربی در تعلیق موقت تحریمها در دستور کار داشتند ایجاد «شیرینیهای آدامسی» برای ایران از تجربه رفع تحریمها بود: یعنی ایجاد تجربههای خوشایندی که کوتاهموقت و گذرا است اما بعد از بین رفتن، طرف مقابل را به جستجوی دوباره آن شرطی میکند.
به عبارت دیگر، طرفهای غربی به دنبال آن بودند که رفع تحریمها به شیرینیهای زودگذری مانند آزادسازی بخش اندکی از داراییهای ایران و یا خرید چند هواپیما محدود شود اما هر گاه سخن از دلیل عدول غربیها از گشایش در مراودات بانکی یا تسهیل روابط تجاری با ایران به میان میآمد، مسئله به سیاستهای موشکی و منطقهای ایران گره زده میشد تا راه برای اجرای برجامهای ۲ و ۳ باز شود.
نتیجه این تفاوت در راهبردها و نگاه به مقوله تحریمها میان دو طرف این بود که طرفهای غربی در طول ۶ سال گذشته توانستند به بهانههای مختلف از محقق کردن مزایای اقتصادی برای ایران شانه خالی کنند و دولت ایران در هدفش برای محقق کردن «رفع تحریمها» عملاً ناکام بماند، ضمن آنکه ان رویکرد موجب شده بود ایران هیچگاه دست برتر را در مذاکرات در اختیار نداشته باشد.
در دور جدید مذاکرات رفع تحریمها که در وین جاری است رویکرد دولت ایران به طور اساسی تغییر کرده و هدف از اولویت دادن به «رفع تحریمها» به سمت «خنثیسازی تحریمها» تغییر پیدا کرده، در عین حال که رفع تحریمها هم هنوز در دستور کار قرار دارد. دولت سیزدهم در مدتی که از حضورش در قدرت میگذرد تلاش کرده برای هر مسئله سیاست خارجی یک پیوست اقتصادی تعریف کند و نمونه آن تلاش دولت برای عضویت در سازمانهای بینالمللی مانند سازمان شانگهای و تکمیل روند عضویت در اتحادیه اوراسیا و شکلدهی پیوندها و پیمانهای دوجانبه یا چندجانبه اقتصادی در قالب سیاست خارجی است.
افزایش فروش نفت در ماههای اخیر با وجود تحریمهای نفتی و تلاش آمریکا برای کاهش فروش نفت ایران نیز نشان داده که ایران تسلط خوبی بر راههای دور زدن تحریم پیدا کرده است. پایگاه بلومبرگ روز گذشته گزارش داده بود چین واردات نفت خام از ایران و ونزوئلا را در سال ۲۰۲۱ افزایش داده است.
از طرف دیگر، «محمد حسینی»، معاون رئیسجمهور ایران چند روز پیش گفت که از اسفندماه ۱۴۰۰ یعنی کمتر از دو ماه دیگر فروش نفت ایران به میزان قبل از تحریمهای دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ میرسد. او گفته است «فروش نفت و منابع ارزی اینک بهتر شده و کارها در حال رونق گرفتن است».
چنین شرایطی موجب شده مذاکرهکنندگان ایران دست برتر را در مذاکرات در اختیار داشته باشند و در جهت رفع واقعی و پایدار تحریمها حرکت کنند.
منبع: تسنیممنبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو بورس قیمت سیدعباس عراقچی سید ابراهیم رئیسی توافق هسته ای برجام دولت سیزدهم مذاکرات هسته ای دولت دوازدهم سید عباس عراقچی برجام خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت خنثی سازی تحریم ها موشکی و منطقه ای رفع تحریم ها آمریکایی ها تحریم ها هم ایران دست برتر فروش نفت هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۱۵۵۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحریم های جدید ضد ایرانی دولت بایدن
به گزارش حوزه بین الملل خبرگزاری تقریب، وزارت خزانه داری آمریکا در تداوم تحریم های واشنگتن علیه تهران به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ادعاهای ضد ایرانی اعلام کرد: دفتر کنترل دارایی های خارجی وزارت خزانه داری آمریکا دو شرکت و چهار فرد را که در فعالیت های مخرب سایبری به نمایندگی از فرماندهی سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران دست داشتند، تحریم کرد.
وزارت خزانه داری آمریکا روز سه شنبه به وقت محلی مدعی شد: این بازیگران بیش از ده ها شرکت آمریکایی و نهادهای دولتی را از طریق عملیات سایبری، از جمله حملات فیشینگ و بدافزارها، هدف قرار دادند.
به گفته وزارت خزانه داری آمریکا، در ارتباط با اقدام امروز، وزارت دادگستری آمریکا و دفتر تحقیقات فدرال یک کیفرخواست علیه این چهار نفر به دلیل نقش آنها در فعالیت های سایبری علیه نهادهای آمریکایی را منتشر می کند.
برایان نلسون معاون وزیر خزانه داری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی گفت: بازیگران سایبری مخرب ایرانی در یک کارزار هماهنگ و چند جانبه به هدف قرار دادن شرکت ها و نهادهای دولتی آمریکا با هدف بی ثبات کردن زیرساخت های حیاتی ما و آسیب رساندن به شهروندان ما ادامه داده اند.
او گفت: آمریکا به استفاده از تمام اختیارات دولت خود برای افشا و مختل کردن عملیات این شبکه ها ادامه خواهد داد.
شرکت مهرسام اندیشه ساز نیک، شرکت داده افزار آرمان، علیرضا شفیع نسب، رضا کاظمی فر رحمان، حسین محمد هارونی و کمیل برادران سلمانی از جمله شرکت ها و افرادی هستند که امروز تحریم شدند.
وزارت خزانه داری آمریکا در تداوم ادعاهایش افزود: «بازیگران سایبری ایرانی با استفاده از طیف گستردهای از فعالیتهای مخرب سایبری، از حملات باجافزار علیه زیرساختهای حیاتی گرفته تا فیشینگ و دیگر اقدامات علیه افراد، شرکتها و نهادهای دولتی، به هدف قرار دادن آمریکا ادامه میدهند.»
این نهاد آمریکایی و اجرا کننده فشارهای اقتصادی واشنگتن علیه تهران مدعی شد: «شاخه سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، یکی از سازمانهای دولتی ایران که پشت فعالیتهای مخرب سایبری است، از طریق یک سری شرکتهای سوری برای هدف قرار دادن آمریکا و چندین کشور دیگر فعالیت می کند. اگرچه مدیریت شرکت و کارمندان آنها میدانند که عملیات آنها از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پشتیبانی میکند، اما بسیاری از مردم ایران نمیدانند که برخی از شرکتها در ایران، مانند مهرسام اندیشه ساز نیک، بهعنوان شرکتهای سوری برای حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استفاده میشوند. مردم ایران باید بدانند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از شرکت های خصوصی و کارکنان آنها برای رسیدن به اهداف غیرقانونی استفاده می کند.»
دولت بایدن از نخستین روز سال ۱۴۰۳ هجری شمسی به بهانه های مختلف جمهوری اسلامی ایران را تحریم کرده است.
دولت دموکرات جو بایدن که مدعی رویکرد دیپلماسی در قبال ایران و تلاش برای بازگشت به برجام بوده، تاکنون نه تنها موفق به بازگشت به برجام نشده است بلکه با تحریمهای پی در پی به بهانه های برنامه دفاعی بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران از جمله موشکی بالستیک، پهپادی، هسته ای و حقوق بشر، در راستای سیاستهای شکست خورده فشار حداکثری دولت دونالد ترامپ حرکت کرده است.
انتهای پیام/