خوشچشم: اعتراف لفظی آمریکا به شکست فشار حداکثری کافی نیست
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۱۸۸۷۶
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، سهشنبه به وقت محلی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، ند پرایس در نشستی خبری رسما اعلام کرد که فشار حداکثری آمریکا علیه ایران شکست خورده است. در همین راستا وزیر امور خارجه آمریکا، آنتونی بلینکن نیز با اشاره به فشاری که به آمریکا وارد میشود گفت: «خروج آمریکا از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ با ایران اشتباه بسیار بزرگی بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه فرهیختگان جهت بررسی دقیقتر اتخاذ این مواضع از سوی مقامات آمریکایی با سیدمصطفی خوشچشم، کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو پرداخته است. متن این گفتوگو پیش روی شماست.
در ابتدای دور هشتم مذاکرات وین، فضاسازی تیم مذاکرهکننده غربی و آمریکا بهگونهای بود که سیاست فشار حداکثری را دنبال میکرد؛ مواردی از این فضاسازی را میتوان ضربالاجل تعیین کردن، یا تهدید با پلن بی، یا حتی بهگونهای فضاسازی میکردند که خروج آمریکا از برجام را گردن ایران بیندازند. با این حال طی چند روز اخیر وزیر امور خارجه آمریکا، آنتونی بلینکن شخصا گفته که خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران اشتباه بسیار بزرگی بوده و حتی سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده، ند پرایس هم تاکید کرده که سیاست فشار حداکثری علیه ایران شکست خورده و الان برعکس شده بهطوری که به آمریکا دارد فشار وارد میشود. این صحبتهای اخیر مقامات رسمی امور خارجه آمریکا چه پالسی میدهد و چه تاثیری بر روند مذاکرات خواهد داشت؟
- شکست فشار حداکثری علیه ایران، در اردیبهشت ۹۹ به صورت آشکار و مشخص توسط مقامات آمریکایی و غربی مطرح شد؛ چراکه تحریمهای آمریکا در چهارچوب سیاستهای فشار حداکثری، برای اینکه به اوج خودش برسد و تغییر در محاسبات کشور هدف یعنی ایران ایجاد بکند، از زمانی که آمریکا از برجام خارج شد، از هم فروریخت. یعنی از اردیبهشت ۱۳۹۷ تا اردیبهشت ۱۳۹۹ دوره اوج تحریمها به پایان رسید و آمریکاییها نتوانستند با افزایش هزینه اقتصادی و فشار اقتصادی علیه کشورمان، ایران را مجبور به مذاکره درباره مسائل منطقهای کنند. بعد از آن هم مقامات دیگری در دولت ترامپ و دولت بایدن ازجمله خود شخص بایدن بارها به شکست فشار حداکثری اشاره کردند، اما این صحبتها و مواضع کلامی کافی نیست و آمریکا باید در عمل سیاست فشار حداکثری را متوقف کند.
بعد از آن هم مقامات دیگری در دولت ترامپ و دولت بایدن ازجمله خود شخص بایدن بارها به شکست فشار حداکثری اشاره کردند، اما این صحبتها و مواضع کلامی کافی نیست و آمریکا باید در عمل سیاست فشار حداکثری را متوقف کند.
- در دوره ریاستجمهوری بایدن تا زمان کنونی هم ما با این امر مواجه هستیم که علیرغم اذعان مقامات آمریکایی به شکست این سیاست فشار حداکثری، این سیاست همچنان دارد اجرا میشود. البته تحریمهای آمریکا درحوزههای مشخصی تاثیرگذاری دارد مانند حوزه اقتصادی. بنابراین تحریمهای آمریکا قابل تاثیرگذاری بیشتر روی دیگر حوزهها نبوده و نیست. از طرف دیگر با روی کار آمدن دولت رئیسی و شروع تلاشهای همهجانبه برای کاهش تاثیرگذاری تحریمها از طریق توانمندسازی اقتصاد ملی و گسترش روابط با همسایگان، صادرات نفت از طریق دور زدن تحریمها و تقویت روابط با کشورهای خریدار نفت ایران، تاثیرگذاری تحریمها روی اقتصاد ایران بیشتر از قبل درحال کم شدن است. آمارهای رسمی و غیررسمی طی چند ماه گذشته، به وضوح نشان میدهد صادرات نفت ایران از یک میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه در روز گذشته و همچنین آمار تجارت خارجی ایران با کشورهای عربی حوزه خلیجفارس هم حاکی از افزایش صادرات و افزایش تجارت خارجی ایران با این کشورها در طول چند ماه گذشته بوده است که همه این ارقام به ما این پیام را میدهد که تاثیر تحریمها درحال کاهش است.
از آنجا که حوزههای جدیدی برای تحریم باقی نمانده، آمریکاییها بهخوبی متوجه هستند که در میز مذاکره ابزار تحریم و تهدید بیش از این قابلیت اجرایی شدن ندارد. با این حال فکر میکنند با اعلام ضربالاجل و گذاشتن فشار روی تیم ایرانی میتوانند ایران را به دادن امتیازات بیشتر وادار کنند
علاوهبر این از آنجا که حوزههای جدیدی برای تحریم باقی نمانده، آمریکاییها بهخوبی متوجه هستند که در میز مذاکره ابزار تحریم و تهدید بیش از این قابلیت اجرایی شدن ندارد. با این حال فکر میکنند با اعلام ضربالاجل و گذاشتن فشار روی تیم ایرانی میتوانند ایران را به دادن امتیازات بیشتر وادار کنند و میخواهند ایران از شرایطی که از ابتدا بیان کرده، یعنی برداشته شدن تحریمها و راستیآزمایی و ضمانتها عبور کند و بدون اینکه مکانیسم و فرمول درستی برای این موارد تثبیت شود، ایران با آنها به توافقی دست پیدا کند. بنابراین طرف آمریکایی و غربی هم بهخوبی میدانند که اینگونه فشارها مانند اعلام ضربالاجل یا تهدید به پلن بی یا تحریمهای بیشتر قابلیت خودش را بهعنوان یک چماق از دست داده و اتفاقا طرف ایرانی است که نهتنها هرچه زمان بگذرد، اقداماتش در راستای کاهش تاثیرگذاری تحریمها و تقویت اقتصاد ملی بیشتر به بار مینشیند، بلکه اهرمهای فشاری که تاکنون استفاده نکرده هم میتواند مورد استفاده قرار بگیرد و از طرف دیگر از مولفههای قدرت مانند مولفه قدرت موشکی و منطقهای هم ایران میتواند بهره ببرد و فشار را بر طرف آمریکایی بیشتر کند.
بنابراین طرف آمریکایی که یک فرمول بیشتر برای مقابله با ایران نمیشناسد یعنی فرمول «سیاست چماق و هویج» همچنان از این فرمول در کلام و تهدید استفاده میکند درحالی که خود آنها هم میدانند که این سیاست در عمل کارایی خودش را از دست داده است.
در ابتدای صحبتهایتان اشاره کردید که این اعتراف مقامات آمریکایی به شکست فشار حداکثری صرفا لفظی است و باید در عمل هم این را اثبات کنند. چطور در عمل این را میتوانند اثبات کنند و با این وجود ایران چطور میتواند امتیاز بیشتری در مذاکرات وین بگیرد؟
آمریکا به خوبی میداند که بهترین راهکار او رسیدن به توافق در وین است. علیرغم این موردی که گفتم، اعلام ضربالاجل برای گذاشتن فشار روی ایران است با این هدف که ایران از اصرار بر لغو شدن تحریمها و راستیآزمایی و تضمین دست بردارد یا اینکه آمریکا به یک توافق موقتی دست پیدا کند که هم ایران غنیسازی ۶۰ درصد اورانیوم را متوقف کند و هم آمریکاییها برای انتخاباتشان در آینده آبرویی بخرند و هماکنون بتوانند یک برگ برنده در کنار دیگر برگهای برنده جهانی مانند اقتصاد، کرونا و... برای انتخابات داشته باشند. بهویژه یکی از هدفهایشان این است که اضطراری که برای آنها غنیسازی ۶۰ درصد ما به وجود آورده که یک اهرم فشار قوی از جانب جمهوری اسلامی است، تا حدی با متوقف کردن غنیسازی ۶۰ درصد، برای طرف آمریکایی برطرف شود تا از چانهزنی طرف ایرانی کم شود و بتوانند امتیازگیری و قدرت چانهزنی بیشتری پیدا کنند و در عین حال به مشکلاتشان در چین و روسیه بپردازند و بتوانند در ادامه راه با فرسایشی کردن توافق وین، ایران را از گرفتن تضمین و درخواست در زمینه راستیآزمایی منصرف کنند.
اعلام ضربالاجل برای گذاشتن فشار روی ایران است با این هدف که ایران از اصرار بر لغو شدن تحریمها و راستیآزمایی و تضمین دست بردارد یا اینکه آمریکا به یک توافق موقتی دست پیدا کند که هم ایران غنیسازی ۶۰ درصد اورانیوم را متوقف کند و هم آمریکاییها برای انتخاباتشان در آینده آبرویی بخرند
تیم مذاکرهکننده ایرانی هم این را بهخوبی میداند، برای همین به هیچعنوان به توافق موقت و هیچ ضربالاجلی تن نمیدهد و نخواهد داد. اما آمریکاییها علیرغم ادعاهایی که در زمینه ضربالاجل میکنند تنها راهحلشان رسیدن به توافق از طریق مذاکرات وین است. چیزی که امروزه نزد حاکمان جمهوری اسلامی به خوبی قابل فهم و درک است و آنها به خوبی از این مساله مطلعند. بهطور کلی در این دور از مذاکرات یعنی از دور هفتم به بعد، ایران است که ابتکار عمل را به دست گرفته و با طرحهای متناوب سعی کرده طرف مقابل را به واکنش بیندازد و در این مورد موفق بوده و توانسته مذاکرات را ریلگذاری کند. اما طرف غربی بهویژه طرف آمریکایی به خوبی میداند چون غنیسازی ایران اهرم فشار است و همینطور ایران ابتکار عمل در مذاکرات وین را هم به دست گرفته، سعی میکنند مذاکرات را با چالشهای متعددی مواجه کنند تا ایران به عقبنشینی ادامه دهد. از طرفی طرف غربی و آمریکایی ابتکاری در مذاکرات ندارند به همین علت هر از چندگاهی سعی میکنند طرحهای ایران برای راستیآزمایی و تضمین را با ایجاد مکث و پالس یا توقف مذاکره یا در عین حال بازگشت به عقب یعنی با درخواست بازبینی مواضعی که قبلا مورد تایید قرار گرفته بودند، متوقف کنند تا ایران را از پیشروی بیشتر باز بدارند و وقتکشی کنند و از طرف دیگر با فشار روی ضربالاجل سعی میکنند ایران را در منگنه فشار زمان بگذارند تا ایران دست از درخواستهایش بردارد که تاکنون توفیقی در این مورد نداشتند. همچنین، در مقابل درخواستهای ایران بدون نظر کارشناسی و فنی مقاومت میکنند و جوابهای فنی قانعکنندهای ندارند. از طرف دیگر سعی میکنند تهدیدات رژیمصهیونیستی به ایران را بیشتر کنند و ذیل این فشارها ایران از درخواستهای اصلیاش منصرف شود.
طرف آمریکایی و غربی اگر خواستار افزایش سرعت مذاکرات هستند، توپ در زمین آنهاست و بهراحتی میتوانند این کار را انجام دهند.
اگر طرف آمریکایی و اروپایی حسننیت داشتند و با صداقت در مذاکره حاضر بودند، با ارائه طرحهایی از جانب خودشان یا پذیرش طرحهای ابتکاری ایران باعث رشد سرعت مذاکره میشدند اما وقتی بهعنوان مثال به رژیمصهیونیستی اجازه میدهند که هر روز به تهدیدات خودش اضافه کند و خود سکوت میکنند بهخوبی نشان میدهد که در چهارچوب سیاستهای چماق و هویج و فشار بر ایران با حسننیت ایران روبهرو شدند و همان بازیهای قدیمی را انجام میدهند و توجه ندارند که این ممکن است شانس آخر آنها باشد و اگر از این شانس استفاده نکنند بعد از آن باتوجه به تقویت نیروی نظامی ایران و کاهش تاثیرگذاری تحریمها گزینه دیگری برای مواجهه با ایران ندارند.
به نظر میرسد این بازیهای طرفهای غربی برای یک دوره کوتاهمدت یک یا دوماهه، تعبیر شده و باید منتظر شد و دید که به چه روشی عمل میکنند. آنچه که مسلم است، طرف آمریکایی و غربی اگر خواستار افزایش سرعت مذاکرات هستند، توپ در زمین آنهاست و بهراحتی میتوانند این کار را انجام دهند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: روزنامه فرهیختگان مصطفی خوش چشم ایالات متحده آمریکا مذاکرات وین شکست فشار حداکثری شکست فشار حداکثری تاثیرگذاری تحریم ها سیاست فشار حداکثری غنی سازی ۶۰ درصد مقامات آمریکایی اعلام ضرب الاجل آمریکایی و غربی طرف آمریکایی راستی آزمایی خارجه آمریکا آمریکایی ها مذاکرات وین سعی می کنند طرف دیگر تحریم ها صحبت ها حوزه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۱۸۸۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ به بازدارندگی ایران با بازنویسی سناریوی ناکام «تحریم»
وقتی دولتمردان آمریکایی تهیه لایحه تشدید تحریمهای نفتی ایران را در کنار تحریم بیش از ۱۲ نهاد، فرد و کشتی را با ادعای نقش آفرینی در تسهیل و تامین مالی برنامه تولید پرندههای بیسرنشین ایران در دستور کار قرار دادند، معلوم شد که واشنگتن برای فروکاستن از بهانه جوییهای تل آویو در پی شکست تمام عیار نظامی در مقابل ایران، باز هم دست به دامن سیاستی شده که به اعتراف محافل و رسانههای آمریکایی راهی جز شکست نمیتوان برای آن متصور بود.
به گزارش ایرنا، این انگاره ساده اندیشانه که تحریمهای بیشتر و به صفر رساندن صادرات نفتی، روند توسعه و پیشرفت اقتصادی و میدانی ایران را متوقف میکند، همان نگاهی است که به اعتقاد ناظران، هم ایالات متحده و هم متحدانشان را در معرض مشکلات و محدودیتهای خودخواسته قرار میدهد. چه «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا که همین حالا هم در حلقهای از بحرانهای فرسایشی سیاست خارجی گرفتار شده و پروندههای ناتمامی همچون جنگ اوکراین و اقدامات نظامی تل آویو در روند جنگ غزه را پیش روی خود میبیند، این امکان را ندارد که با تشدید تحریمهای نفتی ایران در ماههای سرنوشت ساز نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری از یک سو رفتاری معنادار در ضدیت با چین از خود نشان دهد و از سوی دیگر تاثیر فاحشی بر قیمت انرژی و در نتیجه فراهم کردن زمینه نارضایتیهای داخلی در آمریکا بر جای بگذارد.
این خلاصه تحلیلی است که رسانههای غربی از «رویترز» گرفته تا «بلومبرگ» در روزهای اخیر و در اشاره به تحریمهای جدید کاخ سفید مورد توجه قرار داده اند. تا جایی که «بلومبرگ» حتی از احتمال معافیتهای اعمالی آمریکا برای ادامه صادرات نفت ایران هم خبر داده است؛ امری که به این معناست نگاه خوشبینانه آمریکا مبنی بر نتیجه بخشی نظام سختگیرانه تحریمها برای تهران رنگ باخته و فاکتور کردن تحریمهای جدید تنها راهی برای مخمصه از فشار رهبران اسرائیلی از دوش دولتمردان واشنگتن است.
شکست معنادارپیگیری سناریوی تحریمها علیه ایران پس از آن صورت گرفت که نخستین مقابله مستقیم ایران با رژیم اشغالگر فلسطین که به اعتراف بسیاری از ناظران بینالمللی از حیث تنوع و تعدد تسلیحات پیشرفته نظامی بکار گرفته شده بیسابقه توصیف شد، سیستم دفاعی اسرائیل را به چالش کشید و شکست معناداری را برای این رژیم در زمین جنگ نظامی با ایران به دنبال داشت. هر چند اسرائیل چند روز بعد با ارسال سه ریزپرنده بی خطر به یکی از پایگاههای نظامی اصفهان کوشید به حمله ایران پاسخ دهد، اما به رغم تلاش محافل رسانهای و امنیتی غرب برای بزرگنمایی این عملیات، حتی در درستی انتساب آن به اسرائیل در ساحت رسمی اخبار هم تردیدهایی جدی وجود داشت.
این اقدام در سطحی پایینتر از یک حمله قابل ارزیابی بود و تنها میتوانست نشان از آمادگی سامانههای پدافندی ایران داشته باشد و خط و نشان ادعایی رهبران اسرائیلی در روند رویارویی مستقیم با ایران را در حد خرابکاریهای مسبوق به سابقه به نمایش بگذارد. این چنین بود که نخستین حمله مستقیم ایران به اراضی اشغالی که در برابر دوربینهای پخش زنده و با شلیک صدها پهپاد و موشک بالستیک و کروز به انجام رسیده بود، پاسخی بیش از گسیل شبانه چند ریزپرنده به یکی از پایگاههای نظامی ایران نیافت.
توصیف این حمله و پاسخ به آن را حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در مصاحبه با شبکه آمریکایی «شبکه ان بی سی» به درستی مورد توجه قرار داد و کوادکوپترهای به پرواز درآمده بر فراز آسمان اصفهان را اسباببازی کودکانهای خواند که هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی را با فروپاشی رو به رو کرده است.
پاسخ کودکانه تل آویو به حمله غافلگیرانه ایران، تایید کننده این نظریه بود که دست بالای ایران در «میدان» میتواند تل آویو را بازنده قطعی هر جدال احتمالی نماید. از این رو وقتی شبکه آمریکایی «ای. بی. سی نیوز» به نقل از یک مقام آمریکایی مدعی شد که موشکهای اسرائیلی به مرکزی در ایران اصابت کردهاند، این خبر را هیچ رسانه معتبری تایید نکرد و حتی «ایتامار بن گویر»، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی هم صرفا ترجیح داد با گفتن اینکه «ایرانیها بعد از این اقدام، ما را مسخره میکنند»، به اتفاقات اخیر واکنش نشان دهد.
تحمیل خواستها و خط قرمزهادر پی آنچه که ایران در رویارویی مستقیم با اسرائیل به منصه ظهور رساند، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه چند روز بعد از تریبون مجمع عمومی در نیویورک هم پیشنهاداتی را مطرح کرد که محصول تفسیر تلاشهای ناکام دیپلماتیک کشورها برای پایان بخشیدن به اقدامات خونین رژیم صهیونستی علیه مردم بی دفاع غزه بود؛ اقداماتی که با حمله موشکی این رژیم به ساختمان سفارت ایران در دمشق نیز نشان داد تل آویو حتی از نقض صریح اصل بنیادین مصونیت افراد و اماکن دیپلماتیک دیگر کشورها هم ابایی ندارد.
این چنین بود که وزیر امور خارجه در پی حمله نظامی ۱۳ آوریل ایران در سرزمینهای اشغالی که در استیفای حق دفاع مشروع ایران تحت حقوق بینالملل صورت گرفت و تنها براهداف نظامی این رژیم تمرکز داشت. پیشنهادات ۶ گانهای را برای پیش نویش قطعنامه مطروحه در نشست شورای امنیت مطرح کرد که مفادی همچون برقراری آتشبس فوری و دائم در تمام مناطق غزه و تبادل انسانی اسرا را مورد توجه قرار میداد.
همه این تلاشها در حالی متاثر از سعی ناکام تل آویو برای تسری بحران غزه به محیط پیرامونی ایران روی داد که به نظر میرسد همان قدر که نفوذ منطقهای ایران میتواند به یکی از مجموعه فاکتورهای موثر در پیشبرد خواستههای جبهه مقاومت و پذیرش خواستها و خط قرمزهای ایران در این زمینه شود، رایزنیهای دیپلماتیک نیز از مسیر مستقیم و غیر مستقیم بر افزایش این نفوذ تاثیر خود را خواهد گذاشت.