کاشت انقلابی، برداشت عقلایی
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۲۱۷۷۸
عبدالله گنجی در روزنامه همشهری نوشت: رهبر معظم انقلاب راه حصول به آرمانهای امام و انقلاب اسلامیِ مردم ایران را حفظ و استمرار روحیه انقلابی در کشور میدانند که از آن جمله میتوان به توسعه علمی، ایستادن مقابل زورگویان، سرعت بخشیدن به اقدامات نتیجهبخش و در یک کلمه استقلال سیاسی ایران اشاره کرد.
ممزوجکردن انقلابیگری و عقلانیت شاید بیش از آنکه از رفتار انقلابیون تاثیر پذیرفته باشد، در واکنش به صداهایی است که با تکیه بر تساهل و تسامح (از اصول لیبرالیسم) مفاهیمی مانند انقلابیگری و غیرت را از معنا تهی و دچار کژتابی کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تهی و تحریفکردن انقلابیگری با مفاهیمی مانند افراطگرایی، خشکمغزی، بیکلهبودن، خشونتورزی و... باعث شده است که برخی نیز آنرا باور کنند. در نظر برخی روشنفکران که غرب را عقلانی و ایران امروز را انقلابی میدانند، راه تهیکردن ایران امروز از روحیه انقلابی برقراری رابطه بیچونوچرا با غرب است.
بر این باورند که همزیستی با غرب، ایران را از حالت انقلابی خارج میکند و نرمالیزاسیون هژمون خواهد شد. حتی بدون توجه به ماهیت اسلام و غرب از جهت معرفتی، میگویند به این دلیل جمهوری اسلامی در انقلابیماندن میدمد که مرزبندی خود با غرب را حفظ کند.
اتهام غربستیزی یا آمریکاستیزی روشنفکران براساس عقلانیت منتزع از انقلابیگری است که اصل رفاه و لذت را مقدم بر اتخاذ هر راهبرد و رویکرد توأم با عزت میدانند. البته حضرت امام نیز معتقد بودند اگر ما از انقلابمان دستبرداریم و به آمریکا بگوییم چشم، شاید رفاه و ارزانی داشته باشیم و قبرستانهایمان از جوانانمان پر نشود، اما باید حیثیت مکتبی خود را لکهدار ببینیم و اما بعد... .
برای راستیآزمایی این مدعای رهبری که انقلابیماندن راه علاج مشکلات کشور است، باید از سطح انتزاع خارج شویم و به میدان اداره کشور نگاه کنیم. اگرچه در یک کلام میتوان گفت اگر استمرار روح اسلام انقلابی (تعبیر از امام هست) نبود، آیا میتوانستیم 42سال تحریم و جنگ و محاصره را تحمل کنیم؟ و در عین حال در بسیاری از عرصهها و حوزهها رشد داشته باشیم؟ اما باید نگاه مصداقی و تجزیهشده نیز به صحنه اداره کشور انداخت و افقهایی را که با حفظ این روحیه گشودهایم، برشماریم.
1-حفظ تمامیت جغرافیایی ایران در مقابل تجزیهطلبیهای صدر انقلاب چگونه انجام شد؟ با دولت بازرگان امکانپذیر بود؟ بدون تردید با محوریت امثال شهید چمران، صیادشیرازی، سلیمانی و... حفظ شد. در فیلم «چ» آن رزمنده در پاوه از شهید چمران میپرسد که چمران بازرگان هستی یا چمران خمینی؟ و این هویتدهی نمادین برای این بود که اگر با اولی هستی، قادر به حل مشکلی نخواهی بود. همانطور که زیباکلام بهعنوان نماینده دولت بازرگان وارد کردستان شد و مورد سوءظن قرار گرفت و بازداشت شد. فرمان امام در شکست محاصره پاوه را چه کسانی اجرا کردند؟
2-در 9ماهه اول جنگ که فرماندهی با بنیصدر بود، کدام موفقیت را کسب کردیم؟ 3ماه بعد از عزل وی از فرماندهی کل قوا و حضور انقلابیونی همچون رضایی و صیاد شیرازی در ارتش و سپاه سلسله پیروزیها با شکستن حصر آبان و فتح بستان تا فتحالمبین و بیتالمقدس همگی در 7ماه انجام شد.
3-در برخی حوزههای علمی کشور که در قله و جزء برترین دنیا هستیم، روشنفکران بودهاند یا انقلابیون؟ مگر قبل انقلاب دانشگاه و استاد نداشتیم؟ چرا دستاورد متمایزی ثبت نشده است؟ بعد از انقلاب نیز قلههای علمی را انقلابیون فتح کردند. در سلولهای بنیادین (کاظمی آشتیانی)، در هستهای (شهریاری)، در موشکی (تهرانیمقدم) و... دهها شخصیت دیگر زنده که بهخاطر ملاحظات امنیتی گمنام ماندهاند.
امثال زیباکلامها با استقرار در بهترین دانشگاههای کشور برای این ملت چه کردهاند؟
4-تبدیل 40ساله ایران از یک کشور وابسته به یک کشور مستقل و تبدیل 20ساله آن به قدرت اول منطقه را چه کسانی انجام دادهاند؟ آیا تئوریپردازان کلاسیک دانشگاهی محور آن بودند؟ امثال شهید سلیمانی این عظمت را بعد از قرنها برای ملت ایران آفریدند و هویت تاریخی ایرانیان که با جنگهای ایران - روس نابود شده بود را احیا کردند.
5-تهیه مایحتاج مردم در اوج تحریمهای حداکثری (بهقول تحریمکنندگان تحریمهای فلجکننده) را چه کسانی و چه روحیهای انجام داده است؟ چه کسانی حداکثر خطر را کردهاند تا ملت و نظام ما در مقابل ظالمان و قدارهبندان جهان سر خم نکنند؟
6-در دوران تحریم چه روحیهای زیرساختهای بیاثرکردن تحریم را گسترش داد و صورت نظام را در اوج تحریم با سیلی سرخ نگه میداشت تا خروجی آن ستاره خلیجفارس و هزاران کیلومتر راهآهن و پل و بزرگراه باشد؟ آیا انجام موارد ذکر شده با روشهای نرمال و استانداردهای توسعه غرب امکانپذیر بود؟ با روشهای عقلانی محض ممکن بود؟ عقلانیت بدون روحیه انقلابی در ایران بارها مخفیکردن «ترس» بوده است. اما وقتی عقلانیت نتیجه عمل انقلابی باشد کاشت و داشت ما به هم پیوند میخورد. ما میمانیم و صدام میرود.
ما میمانیم و بولتون و پمپئو و ترامپ جنایتکار میروند. سوریه میماند و تکفیر میرود. ما در خلیجفارس گسترش مییابیم و دیگران کوچک میشوند. البته بهفرموده امام، لازمه انقلابیبودن، تحمل سختیها نیز هست. انقلابیبودن مانند مقاومت هزینه دارد اما هزینههای آن از کرنش، تسلیم و پذیرش سروری فاسدان جهان کمتر است.
منبع: الف
کلیدواژه: انقلابی گری چه کسانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۲۱۷۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنشهای انتخاباتی رادیکالها پس از عملیات تحریم!
جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخش اصلی از عاملیت و ترک فعلها بوده است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش ازسرگیری مذاکرات هستهای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
برخی اصلاح طلبان در اقدامی مزورانه در حالی در رسانه های خود از تبدیل شدن امید در ایران به امری مناقشه آمیز سخن به میان میآورند که بررسیها نشان میدهد ادعاهای آنان مبتنی بر پیمایش های دهه ۹۰ یعنی دولت مورد ائتلاف آنان میباشد.
آغاز این کنشها با توییت سعید حجاریان تئورسین اصلاحات درباره «امید» در سیاست و جامعه آغاز شده است، روزنامه آرمان امروز نوشته است:
سعید حجاریان، تئوریسین و فعال سیاسی اصلاح طلب در توئیتی نوشت: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم. این فعال سیاسی اصلاح طلب، اخیرا توئیتی منتشر کرده و در آن نوشته بود: «دولت سیزدهم و تفکر حاکم بر آن چماقی بود به بار شیشه مملکت؛ مسئله نرخ بنزین، «نور» حجاب و دیگر طرح ها و اقدام های در پیش هم ضربات مهلک تری هستند. تداوم این تفکر در دولت چهاردهم آخرین چماق است بر بار شیشه و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند.
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشته است:
این سخنان وی با واکنشی را به همراه داشت که عنوان کرده بود دیگر بار شیشهای نمانده که بخواهد حفظ شود. حجاریان در پاسخ به این نقد، توئیتی دیگر در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و در آن نوشت: منتقدی مجرب نقدی بر این پست نگاشته و بیان کرده اند: «چیزی باقی نخواهد ماند» گزاره ای آخرالزمانی است؛ یعنی چیزی متصور نیست که برای حفظ اصلاح اش تلاش کنیم. پاسخ اینجانب: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم.
بررسیها در این رابطه بیانگر آن است که اصلاح طلبان با طرح این ادعا که ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، تاکید می کنند، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند.
اصلاح طلبان همچنین با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
روزنامه اعتماد نیز در یادداشتی معنادار به پیمایش امید در جامعه پرداخته و مینویسد:
امید در ایران به امری مناقشهآمیز و پرابلماتیک و مساله اجتماعی مبدل شده است، امید در ساختار اجتماعی باید تولید و بازتولید شود اکنون ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند. در دهه اول هزاره سوم شاخص نیکبختی در ایران از صد کشور پنجاه و چهار بوده و اکنون به هفتاد تنزل یافته است.
در ادامه این یادداشت آمده است:
شوربختانه در پیمایشهای متعدد ملی دیگری نیز تایید شده است، ازجمله در پیمایش ملی سرمایه اجتماعی (۱۳۹۵) که پنداشتهای مردم در حوزه مولفههای سرمایه اجتماعی را ارزیابی نموده است، نشان میدهد که ۸۰درصد مردم درخصوص موفقیت نظام در حل مشکلات ارزیابی در حد کم و خیلی کم داشتهاند و تنها یک درصد در حد زیاد و خیلی زیاد امید به توان نظام در حل مشکلات داشتهاند. یا در شاخص ارزیابی نسبت به روند آینده جامعه در سه قلمرو رفاه، وحدت و همدلی و فقر یافتههای امیدبخشی حاصل نشده است.
اصلاح طلبان با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
اصلاح طلبان در حالی مدعی پیمایش ها در خصوص شرایط ناامیدی در جامعه هستند که این پیمایش ها در بازه زمانی ۳ دهه گذشته به ویژه دهه ۹۰ بوده که از قضا جریان اصلاحات خود بخش مهمی از سیاستگذاری و روند اجرایی کشور هم در دولت اصلاحات و هم به انحای دیگر در دولت روحانی بر عهده داشته است.
این موضوع زمانی اهمیت می یابد که در یابیم جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخشی از این ساختار و شرایط مورد ادعای آنان در حقیقت بخشی از عاملیت و ترک فعل های آنان بوده است.
اصلاح طلبان همچنین بدون اشاره به کاستی ها و انتقادات وارده به دولت های مختلف در پیگیری برنامه های توسعه، معطل نگاه داشتن کشور به دلیل مذاکرات خارجی و ...بوده اند که حتی عالی ترین مقامات کشور نیز انتقاداتی به عدم پیشرفت در دهه ۹۰ مطرح کرده و نسبت به تعلل ها، کم عملی ها و بی عملی ها انتقاد کرده بودند. این در حالی است که این بخش از اصلاح طلبان تلاش دارند طی یک کنش سیاسی- رسانه ای اقدام به فاکتور کردن کم کاری ها به نام حاکمیت می باشند، هدف از این اقدام فضاسازی خاص برای حضور در عرصه انتخابات پس از تحریم آن است.