افسانههای برف و بوران در همدان/ از قصه «اجوج و مجوج» تا «ننه سرما و اهمن، بهمن و بههود»
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۲۴۷۳۶
خبرگزاری فارس- همدان؛ سولماز عنایتی: در خیالم پرسه زدم و رفتم به همان روزهای سرد سالهای دور و دراز، همان وقتهایی که لشکر برف راه گم میکردند و از آسمان آویز و همچون ریسهای از پی هم فرشِ زمین میشدند، یا تونلهای یکی دو متری برفی، حتی به طنین صدای برف پاروکن که آهسته آهسته در وجودم پراکنده میشد؛ آهای برفروبِ، برفروب.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیرمردی نحیف و سیاهچرده با پارویی بر دوش که رد پا به جا میگذاشت در دل برف و فریاد میزد «برفی آمده برفی»، پا جای پای او گذاشتم و کوچه پس کوچههای تنگ و تُرش را گز کردم.
آخر این بار گلستان خیالم پر از برف است، مژگان سبز کاج هم پر از برف و گوش شهر پر از برف است. چشمانم لبریز از برف شد و در همهمه پولکهای افشان کمی عقبتر رفتم یعنی به آن سالها که اصلا دنیا نیامده و روایتش را از قصهگویی کهنسالان شنیده بودم.
آنجا هم گویی لحاف فلک شکافته و دانه دانه پنبه میریزد، پیغام سرما آورده بود و تقویم روزنگار زمستان همدانیها، همان حساب چله بزرگه و چله کوچیکه، چاراچار و ننه سرما.
افسانه سرما
سرا پا چشم و گوش شدم تا افسانه زمستان را دریابم؛ همه داستان از اوج سرما و رسم کرسیگذاری و پلوخوران از شب چله بزرگ آغاز میشود یعنی شب اول دی ماه تا ۱۰ بهمن همان که هوایش زیادی بس ناجوانمردانه سرد بود.
از دهم تا پایان بهمن هم چله کوچیکه است و در این میان چهار روز پایانی چله بزرگه و چهار روز ابتدایی چله کوچیکه یعنی از ۶ تا ۱۴ بهمن ماه را به دلیل سرمای سخت و تازیانههای زمهریر زمستان «چاراچار» نامگذاری میکردند.
این روزنگاری از دل همدان باستان میآید تا فصل زمستان با شبهای طولانی را با تقسیمبندیهای ۴۰ روزه و افسانههای به یادماندنی سر کنند.
در سفر به سرما و برودت یکصد سال پیش این کهنه دیار، محمدحسین یزدانی پژوهشگر فرهنگ عامه مرا همراهی کرد او از شدت برف و بوران همدان یاد میکند و میگوید: خیلی قدیمها افسانهای از زبان چله کوچیکه گفته شده مبنی بر اینکه اگر عمرم زیاد بود حتما نوزادان در گهواره از سرما تلف میشدند.
این افسانهها سر دراز دارد و روز به روز سرما و یخبندان را شامل میشود تا جایی که ۴۵ روز بعد از آغاز زمستان «نفس دزده» میزند و در پنجاهمین روز زمستان «نفس آشکار»، کوسه هم در میآید.
نفس دزده و نفس آشکار ریشه در ضربالمثل همدانی به این مضمون «۴۵زمستان به از ۴۵ تابستان است»، دارد به این معنا که وقتی نفس دزده میزند یخبندانهای آنچنانی کم کم از زیر آب و با نفس آشکار یخ از رو سست و قابل شکستن میشود.
قصههایی که با برف میآیند
با تعریفهای آقای یزدانی رد سرما بر تنم نقش بست و لقمهای شدم در دهان برف، با این حال تقلا میکردم تا ادامه دهد و به افسانه ننه سرما برسیم؛ این پژوهشگر فرهنگ عامه میافزاید: اسفندماه به سه دهه «اهمن، بهمن و بههود» تقسیم میشود و این نامگذاریها ریشه در افسانههای قدیمی ایرانی دارد به طوری که این سه دهه فرزندان ننه سرما هستند اهمن و بهمن فرزند پسر و بههود فرزند دختر.
ننه سرما زیر کرسی نشسته و اهمن و بهمن را میفرستد تا از قله کوه هیزم بیاورند، پسرهای ننه سرما از کوه برنمیگردند بنابراین دخترش را میفرستد دنبال برادرانش اما او هم برنمیگردد.
ننه سرما مصمم میشود تا خودش به کوه بزند و دنبال فرزندانش برود؛ سه روزی میگردد ولی خبری از اهمن، بهمن و بههود نیست؛ در تعابیر عامه معتقد بودند ننهسرما شدت سرما را زیاد میکند و جارویی را آتش میزند و میگوید: «کو اهمنم کو بهمنم دنیا رو آتش میزنم».
ننه سرما جارو را پرتاب میکند، همدانیها بر این باور بودند که اگر جارو به آب افتد آن سال تر سالی میشود و پربارش است و چنانچه جارو در خشکی فرود آید سال کمبارشی در پیش است.
این پژوهشگر ادامه میدهد: روزنگار زمستانی دیگری هم وجود دارد به این ترتیب که مردم همدان بر این عقیده بودند که هفته اول اسفند هوا گرم میشود و سپس دوباره سرد، به همین دلیل این سرما را «اجوج و مجوج» میگویند.
افسانه «اجوج و مجوج»؛ قصه پیرزنی است که شترش آبستن نمیشوند و از آنجایی شتر در فصل سرما آبستن میشود پیرزن سر کوه میرود و میگوید: «خداوندا چرا سرما را نگه نداشتی تا شتر من آبستن شود؟» پروردگار هم سرما را دوباره میفرستد تا شتر پیرزن آبستن شود و سرمای پیرزن تا عید ادامه پیدا میکند.
قصه دیگر همدانیها باور به غول بیابانی بوده که سر کوه الوند زندگی میکرده و زمانی که هوا مهآلود میشود یعنی غول بیابانی قلیان میکشد تا هوا گرم شود و درختان میوه بارور.
یزدانی در ادامه به اصطلاحات همدانیها که ریشه در زمستانهای سخت و طاقتفرسا دارد اشاره میکند و میگوید: آب ناودان که یخ میزد میگفتند آب «چلور بسته» به معنای آنکه قندیل بسته، در این رابطه شعری هم «مجرد همدانی» با این مضمون سروده است.
یا افرادی که دستشان خیلی یخ میکرده عمدا این اصطلاح را به کار میبردند و میگفتند دستهایش مثل «چلور» شده، ضمن اینکه صورتهای یخ زده از شدت سرما مثل دانه بلورین یخ روی مژگان یا ریش و سبیل مردان را «قرول بسته» میگفتند.
از یخچال تا کرسی
خود را میان افسانههای زمستانی رها کرده بودم و با حساب سر انگشتی میشمردم که امروز در کدام روزنگار فصل سرما قرار داریم، بله تقریبا از نیمه چله بزرگ هم گذشتیم اما دریغ از بارش برف و یخبندان، دریغ از قصه ننه سرما و اهمن و بهمن.
در جولانگاه خیال میگشتم و ایام گذشته را ورانداز میکردم که آقای یزدانی صدایم زد و چینی خیالم ترک خورد، او از آیین زمستانهای همدان مثل یخچالهای قدیم یاد میکند و میگوید: گفتنی زیاد است عجله نکن، آن زمانها چند محله در همدان یخچال طبیعی داشتند به نحوی که زمین را به اندازه ۳ یا ۴ متر چال و به عنوان یخدان یا یخچال برای جمعآوری یخ استفاده میکردند.
کنار یخچالها هم حوضچههایی به عمق نیم متر بود آنها را پر از آب میکردند و وقتی این آب یخ میبست آن را میشکستند و داخل یخچال میریختند، فوری در یخدان را تیغه و گِل میکشیدند تا وقتی هوا گرم شود. فصل تابستان در یخچالها را باز کرده و یخهای با دوام و بلوری را بیرون آورده و در بعضی محلهها مثل سر پل یخچال به مردم میفروختند.
حالا نوبتی هم که باشد نوبت رسم کرسیگذاری است سنتی که همدان به عنوان یکی از اولین شهرهای ایران از آن برای گرمایش استفاده میکرده، ضمن اینکه در متون تاریخی یکی از اقلامی که از همدان صادر میشد چوب بوده از همین رو تصور قدمت بسیار زیاد کرسی در این دیار دور از ذهن نیست.
یزدانی از آیین پلوخوران همدانیها در شب اول کرسیگذاری سخن یاد میکند و ادامه میدهد: روی کرسی، لحاف کرسی بزرگی پهن میکردند و دور تا دورش برای نشستن و خوابیدن تشک و متکا میگذاشتند؛ روی کرسی هم همیشه یک کاسه کشمش و مویز خانگی برای پذیرایی بود.
برای گذاشتن کرسی حتما چالهای ایجاد میکردند و زغال به داخل آن میریختند، ناگفته نماند پایان فصل سرما زغال خاکستر شده در چاله زیر کرسی را نگهداری میکردند چراکه معتقد بودن اجاق خانه باید روشن بماند انگار شگون داشت.
اما نکته جالب توجه اینکه هرگز بچههای کوچک را زیر کرسی نمیخواباندند چراکه احتمال خفگی و خطر در میان بود بنابراین فرزندانشان را روی کرسی میگذاشتند تا هم گرم شوند و مونواکسید زغال مشکلی ایجاد نکند.
شبهای زمستان زیر کرسی جمع میشدند و شاهنامه میخوانند، قدیمیها به جای موبایل و تلویزیون و رسانههای جمعی با نقالی، شاهنامهخوانی و قصهگویی شبهای طولانی زمستان را سر میکردند.
جارچی زمستان را جار میزند
یزدانی سنت جارچی را یادآور میکند و میافزاید: معمولا در روزگار قدیم همدان از ماه دوم پاییز جارچی در کوی و برزن جار میزند که اهالی اگر برای ۶ ماه آذوقه جمعآوری نکردید، از همدان بروید این نکته نشان از سرمای خیلی سخت این شهر دارد.
بارش برفهای سنگین و سرمای سخت امکان رفت و آمد و کسب و کار را از مردم میگرفت به ویژه اینکه احتمالا اکثر مشاغل آنها روزهای مردم همدان یا حتی دیگر شهرهای کشور کشاورزی و یا وابسته به کشاورزی بوده است.
این پژوهشگر فرهنگ عامه به سرمای بیسابقه سال ۴۱ همدان اشاره میکند و میگوید:سال ۴۱ حجم بارش برف و یخبندان به حدی بود که به عنوان سرمای بی سابقه در ذهن قدیمیها به جای مانده حتی روزنامه اطلاعات عکس مردی که صورتش یخ بسته بود را چاپ کرد.
پس از آن سرمای منفی ۴۰ درجه سال ۴۱ همدان در یادها ماندگار و معروف شد، البته همه ساله شدت برف و بوران در همدان زیاد بود تا جایی که شعرا در این زمینه شعر گفتند.
یزدانی متذکر میشود: یکی از اولین منابعی که به زمستان همدان اشاره کرده کتاب «همدان ابوعلی کاتب» در قرن سه و چهار بوده، اگرچه متاسفانه در حال حاضر نسخهای از این کتاب موجود نیست و تنها یک بخشهایی از آن در کتاب «تاریخ قم تألیف محمدبنحسن قمی» نقل شده از همین رو در این کتاب به نقل از ابوعلی کاتب آمده«همدان با سرما و زمهریر جانگدازش مردم را تلف میکند، گرما در آنجا اصلا فراسوده است، چه آنکه زمستان بر تابستان و بهار چیره گشته چنان که گویی مردادماه همان دی ماه باشد.»
امیدوارم این هم صحبتی با من و برف و آقای یزدانی به دلتان نشسته باشد و دلتنگی روزهای برفی را از دلتان بزداید.
پی نوشت: عکسهای همدان قدیم از کتاب «با من از برف بگو» مرحوم محمدمهدی استعدادی، عکاس پیشکسوت.
انتهای پیام/89033/
منبع: فارس
کلیدواژه: زمهریر کرسی افسانه های زمستان همدانی ها افسانه ها ننه سرما زیر کرسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۲۴۷۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیشترین نرخ بیکاری متعلق به کدام استان؛ روندها رو به کاهش به چه معناست؟
مرکز آمار در آخرین گزارش خود اقدام به انتشار نرخ بیکاری زمستان ۱۴۰۲ کرده است. شواهد آماری حاکی از آن است که در زمستان ۱۴۰۲ از مجموع ۲۶ میلیون و ۴۶۲ هزار و ۵۴۰ فرد ۱۵ ساله و بیشتری که تمایل به کار داشته و با این هدف به جستوجوی شغل پرداختهاند، ۲ میلیون و ۲۶۸ هزار و ۹۵۴ نفر بیکار ماندهاند.
روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت: بر این اساس نرخ بیکاری در زمستان سال گذشته به ۸.۶درصد رسیده است. این رقم در مقایسه با زمستان ۱۴۰۱ کاهش ۱.۱ واحد درصدی را تجربه کرده است. اما نکته مهمتر، روند رو به کاهش بیکاری «جوانان» است. البته تعریف «جوانان» در گزارش مرکز آمار، جمعیت ۱۵ تا ۲۴ سال جویای کار است.
مرکز آمار نسبت میان این دسته از جمعیت به کل جمعیت فعال را «جمعیت جوان» محسوب میکند. همانطور که در نمودار پیوست این گزارش دیده میشود نرخ بیکاری جوانان از سال ۹۵ تا سال گذشته روندی رو به کاهش داشته است، به طوری که از ۲۸.۱درصد در زمستان ۱۳۹۵ به ۲۲.۵درصد در زمستان ۱۴۰۲ رسیده است. البته برخی تحلیلگران بازار کار، افت نرخ بیکاری جوانان را به دلیل بیشتر شدن جمعیت غیرفعال در بازار کار عنوان میکنند، ضمن اینکه در نمودار پیوست نیز مشخص است که نرخ بیکاری جوانان در زمستان سال گذشته دوباره رو به افزایش گذاشته، اما باید توجه داشت که بازار کار در ایران عمدتا یک «بازار فصلی» محسوب میشود و برای مقایسه بهتر، عموما آمارهای بیکاری با آمار فصل مشابه مقایسه میشود. فصلی بودن بازار کار به این معناست که شاخصهای آن تحتتاثیر تغییرات فصلی قرار میگیرد، زیرا رونق و افول بسیاری از مشاغل وابسته به فصلهای سال است. به طور مثال در فصل تابستان که رونق برداشت محصولات کشاورزی و باغداری است، معمولا نرخ بیکاری در بخش کشاورزی کاهش پیدا میکند. از آن سو در فصل زمستان که عمده فعالیتهای بخش خدمات با رکود مواجه شود، نرخ بیکاری نیز در این بخش بالاتر میرود، بنابراین ابتدا باید پذیرفت که اشتغال در ایران یک موضوع «فصلی» است و بعد از آن به بررسی تحولات آن پرداخت. اما فارغ از اینکه در زمستان سال گذشته، نرخ بیکاری جوانان ۱۴ تا ۲۴ ساله رو به افزایش گذاشته، اما بررسی روند سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۲ نشان میدهد که نرخ بیکاری جوانان در این مدت از ۲۸.۱درصد به ۲۲.۵درصد رسیده و طی یک بازه ۷ ساله، ۵.۶ واحد درصد افت کرده است. بنابراین میتوان گفت بیکاری این قشر در سالهای اخیر کاهش یافته است.
روندها رو به کاهش است
افت نرخ بیکاری در جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال را از طرفی میتوان به علت نیاز بازار کار به نیروی جوان و حرکت مشاغل به سمت فضای نو و تناسب بیشتر آنها با مهارتهای بهروزتر دانست. از طرف دیگر اما این موضوع را نیز باید درنظر گرفت که کاهش نرخ بیکاری لزوما به معنای اشتغال بیشتر نیست، زیرا نرخ بیکاری به معنای تعداد جمعیت بیکار در جمعیت فعال در بازار کار است و منظور از جمعیت فعال در بازار کار افرادی است که شاغل یا در جستوجوی شغل هستند، بنابراین میتوان گفت فردی که از شمار بیکاران خارج شده یا شاغل شده یا به طور کلی از بازار کار خارج شده است.
خروج از بازار کار در سن جوانی نیز دلایل متفاوتی میتواند داشته باشد؛ تمایل به مهاجرت، دستمزدهای پایین و شرایط کاری نامناسب و علاقه به ادامه تحصیل را میتوان از دلایل این امر ذکر کرد.
تکرقمی شدن نرخ بیکاری در ۲۱ استان
نرخ بیکاری یکی از شاخصهای مهم بازار کار است که نشان میدهد از مجموع افراد ۱۵ ساله و بیشتری که تمایل به کار کردن داشته و در این راستا اقدام به جستوجوی شغلی کردهاند، چه تعداد موفق به یافتن کار نشده و ناکام ماندهاند. در زمستان ۱۴۰۲، نرخ بیکاری در ۱۵ استان کشور بیشتر از میانگین کل کشور بوده است.
استان «کرمانشاه» با ثبت نرخ بیکاری ۱۷.۴درصدی، بیشترین سطح این رقم را در بازه زمانی بررسی شده داشته است. این رقم نشان میدهد که در استان کرمانشاه از هر ۱۰ فرد جویای کار تقریبا دو نفر موفق به پیدا کردن یک کار شدهاند. در این فهرست پس از کرمانشاه، استانهای «کردستان»، «اردبیل»، «لرستان»، «خوزستان»، «سیستان و بلوچستان»، «گلستان»، «خراسان شمالی»، «هرمزگان» و «کرمان» با نرخ بیکاری بیشتر از ۱۰درصد قرار گرفتهاند. در باقی استانهای کشور این رقم کمتر از ۱۰درصد گزارش شده است. «خراسان جنوبی» با کسب نرخ بیکاری ۵درصدی و «قزوین» با قرارگیری بر پله ۴.۷درصدی کمترین نرخ بیکاری را در آخرین فصل از سال گذشته تجربه کردهاند.
نرخ بیکاری ۲۰ استان پایین آمد
مقایسه تغییرات نرخ بیکاری ۳۱ استان کشور در زمستان سال گذشته با زمستان سال ۱۴۰۱ حاکی از همسو شدن روند تغییرات نرخ بیکاری در ۲۰ استان کشور با تغییر نرخ بیکاری کل کشور است. به بیان دقیقتر در زمستان سال گذشته نرخ بیکاری ۲۰ استان کشور در مقایسه با زمستان ۱۴۰۱ کمتر شده است. همچنین این نرخ در استان اصفهان بدون تغییر مانده است. استان خراسان شمالی با ثبت افزایش
۳ واحد درصدی بیشترین افزایش و استان کردستان با سقوط ۶.۲ واحد درصدی بیشترین کاهش را نسبت به دیگر استانها به ثبت رساندهاند.
نرخ بیکاری ۱۴۰۲ در نقطه ۸.۱درصد ایستاد
البته برای تجزیه و تحلیل بهتر از وضعیت بازار کار در سال ۱۴۰۲ باید منتظر گزارشهای مفصل مرکز آمار بود، اما به نظر میرسد که در سال گذشته، بازار کار نسبت به سالهای پیشین خود روند مناسبتری را طی کرده است. وبسایت اکوایران از شاخصهای عمده بازار کار در این سال برآورد کرده که نرخ مشارکت به ۴۱.۳درصد رسیده است. به بیان دیگر ۴۱.۳درصد از جمعیت بالای ۱۵ سال کشور در تلاش برای یافتن شغل هستند که یا به نتیجه رسیده و شاغل شدهاند یا اینکه هنوز شغل مدنظر خود را پیدا نکرده و بیکارند. ازسوی دیگر ۵۸.۷درصد از جمعیت بالای ۱۵ سال کشور از یافتن شغل ناامید شدهاند و در جمعیت غیرفعال قرار گرفتهاند. جمعیت فعال از افرادی تشکیل شده که به دنبال کار هستند، حال ممکن است در این جمعیت برخی شاغل و برخی بیکار باشند. درنتیجه میتوان گفت جمعیت فعال از دو دسته جمعیت شاغل و بیکار تشکیل شده است. نسبت جمعیت بیکار به جمعیت فعال، نرخ بیکاری را ساخته و نسبت جمعیت شاغل به جمعیت فعال نرخ اشتغال در کشور را میسازد.