سردارسلامی: انتقام سردار سلیمانی یک استراتژی است
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۲۵۰۷۴
به گزارش «تابناک»، ترور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نهتنها در مسیر او اختلالی ایجاد نکرد، بلکه حرارتی در دلها ایجاد کرد که حالا کل جهان اسلام را به جوشش و جهاد علیه اشغالگری مستکبرین دعوت میکند.
پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب به همین مناسبت در گفتوگو با سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بررسی مجاهدتهای حاجقاسم سلیمانی از دوران دفاع مقدس تا شهادت او در فرودگاه بغداد و تأثیرات این شهادت پرداخته که در ادامه آمده است:
چه اتفاقی افتاد که شهید سلیمانی تبدیل به چنین الگویی برای جهان اسلام و آزادگان جهان شد؟ تحلیل شما از ابعاد شخصیتی شهید سلیمانی چیست؟
سردار سلامی: او در مکتب حضرت امام خمینی رحمهالله و رهبر انقلاب اسلامی تلمذ کرد، تعلیم یافت، متخلّق به اخلاق و معرفت الهی شد و حدود ۳۲ سال در مکتب رهبر انقلاب مشق جهاد و تعلیم معرفت و عناصر اصیل تربیت اسلامی و الهی را آموخت و آنها را بهکار بست و در میدان عمل پیادهسازی کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رهبر انقلاب درباره شهید سلیمانی فرمودند او توأمان هم به وظیفهای که در قبال ملت ایران داشت عمل کرد و هم به وظیفهای که در قبال امت اسلامی داشت. حاج قاسم چه کار کرده بود که رهبر انقلاب او را چهرهای ملی و امتی معرفی میکنند؟
سردار سلامی: حاجقاسم را سابقهدارترین فرمانده نظامی مجاهد فیسبیلالله در عرصه انقلاب اسلامی میدانم؛ چراکه هیچیک از همکاران و نیروهای مجاهد و جهادی بهاندازه حاجقاسم مستقیم در میدان جهاد نبودهاند. البته، برخی فرماندهان و مسئولان ما به تناوب بودهاند، اما اینکه پیوسته یک فرمانده از ابتدای پاسداری تا انتهای پاسداری، مستقیم در میدان جهاد حضور داشته باشد، ما نداریم. این نکته مهمی است. بنابراین، او جزو کارکشتهترین، میداندیدهترین، کارآزمودهترین و به آزمون درآمدهترین فرماندهان نظامی در جهان بود که در تاریخ بیسابقه است.
میدانهایی که او در آنها حضور پیدا میکرد، هم در سطح ملی بود، هم در سطح محلی، هم در سطح منطقهای و هم در سطح جهانی؛ یعنی این پلههای نردبان شخصیت جهادی حاجقاسم یا پلههایی که حاج قاسم از آنها بالا رفت و رفعت پیدا کرد، تمام این سطوح را به شکل پیوسته دربر میگرفت. فکر میکنم اولین بار سال ۱۳۶۰ بود که سردار سلیمانی را دیدم. هنوز تصویر حاجقاسم، آن جوان باشور و پرهیجان و پرصلابت در ذهنم هست. خیلی سیمای جذاب و ظاهر خیلی آراسته اما خیلی ورزیدهای داشت. آنموقع، بچههای کرمان و سیستان و بلوچستان و هرمزگان را به جنگ برد و تیپ ثارالله را در میدان تشکیل داد و خودش فرماندهی آن تیپ را به عهده گرفت. بعد هم، به لشکر ۴۱ ثارالله ارتقاء پیدا کرد و یکی از عملیاتیترین و قدرتمندترین و خطشکنترین لشکرهای سپاه شد که موفقیتهای واقعاً درخور تحسینی را این لشکر در انواع عملیاتها (طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، خیبر، بدر، والفجر ۸، کربلای ۴، کربلای ۵ و ...) داشت.
نفوذ معنوی حاجقاسم بین نیروها در لشکر ثارالله، خودش یک تاریخ است. وقتی جنگ تمام شد، کار او تمام نشد. دوباره آمد و چند سال در منطقه ناامنِ آن موقع سیستان و بلوچستان که شرارتها اوج گرفته بود، قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه را راهاندازی کرد و مسئولیت گرفت و با کمک مردم بومی منطقه و لشکر ۴۱ ثارالله و یگانهایی که در منطقه بودند، ارتباط بسیار بسیار دلانگیز و جذاب و پرمعنا و سرشار از عاطفه و مهربانی با مردم منطقه برقرار کرد. این کارها از او شخصیتی ساخته بود که همه به او اعتماد میکردند. ایشان در منطقه سیستان و بلوچستان مجاهدتهای وسیعی انجام داد و با عملیاتهای فوقالعاده پیچیده و خطرناک، فتنههای شرارت را خاموش کرد.
کسی که هم تاکتیک، هم عملیات و هم استراتژی را خوب بداند، برای راهبری و فرماندهی کامل است و میتواند مسئولیتهای بزرگی را بپذیرد. برای همین سردار صفوی ایشان را بهعنوان فرمانده نیروی قدس به فرماندهی معظم کل قوا پیشنهاد دادند و ایشان هم که حاجقاسم را از دوران جنگ و پس از آن میشناختند و به او علاقه و محبت داشتند، قاسم را به فرماندهی نیروی قدس منصوب کردند. سال ۱۳۷۶ بود که حاجقاسم فرمانده نیروی قدس شد. حاجقاسم واقعاً معانی و مفاهیم ژئوپلیتیک و جغرافیای جهان اسلام و مفاهیم آن را میدانست و با مسئله نهضتهای آزادیبخش آشنا بود. فن ارتباطات فردی و اجتماعی را هم خیلی بلد بود؛ یعنی خیلی سریع آدمها را جذب شخصیت خودش میکرد.
قاسم که وارد صحنه نهضتها شد، بُعد امت اسلامی او شروع شد؛ یعنی قاسم هرچه در دل میل به جهاد، عشق به شهادت و خدمت برای اعتلای اسلام داشت، جغرافیای جهان اسلام برایش میدان ایجاد کرد. آن زمان من معاون عملیات سپاه بودم و با حاجقاسم سفرهای زیادی به مناطق مختلف جهان داشتم. بهخاطر ارتباط خیلی نزدیک و شخصی و فردی که با هم داشتیم، من عشق و علاقه به او داشتم و او هم به من محبت داشت.
قاسم، در هر منطقهای که پا گذاشت، یک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درست کرد. در لبنان با کمک همت بلند آقای سیدحسن نصرالله و جوشش جهادی مردم مجاهد لبنان، حزباللهِ مقتدر هر روز شکل جدیدی پیدا کرد و هر روز قامت و بیرقش برافراشتهتر شد و وسعت و دامنه قدرتش بهحدی رسید که تبدیل به قدرت تأثیرگذار در تمام معادلات سیاسی و امنیتی منطقه شرق مدیترانه شد، تا جایی که در سال ۲۰۰۰ میلادی رژیم صهیونیستی را از جنوب لبنان فراری داد و در جنگ ۳۳ روزه این رژیم را شکست داد؛ شکستهای سنگین و خیلی سخت و غیرقابلتحمل که برای صهیونیستها غیرقابل جبران شد و زخمهایی که برای آنها مرمت نشد و هنوز هم هست. این یک تاریخ و واقعه تاریخی نبود، یک جریان ایجاد شد و استیلای روحی مقاومت را نشان داد.
فلسطینیها فهمیدند که میشود اسرائیل را شکست داد. حاجقاسم ادامه داد و فلسطین در اوج محاصره تسلیح شد؛ یعنی در جایی که از لحاظ نظری و تئوریک امکان انتقال یک فشنگ هم وجود ندارد، اما فلسطینیها به موشک و راکت مجهز شدند. آنهایی که یکروز با فلاخن، با تیروکمان و با سنگ میجنگیدند، به مرور زمان با این مجاهدت به سلاح مجهز شدند. این همان نقش امت اسلامی حاجقاسم است که آقا فرمودند. با مجاهدت حاجقاسم، فلسطین به هویت مقاوم و درخشان و قدرتمند تبدیل شد. جنگ سیفالقدس که آخرین جنگ بین فلسطینیها و صهیونیستها بود، نشان داد فلسطین جدیدی ظهور کرده است. این قدرت از کجا آمد؟ این نقش حاجقاسم بود که روح جهاد در فلسطینیها را تبدیل به ساختار قدرت کرد.
اما چرا حاجقاسم چنین نقشی را ایفا میکرد؟ چون حاجقاسم همه جهان اسلام را سرنشینان یک سفینه میدانست؛ یعنی معتقد بود جهان اسلام هویتی یکپارچه است و سرنوشت مسلمانها به هم گره خورده است. تفکر قاسم این شکلی نبود که فکر کند جایی باید فدای جای دیگری شود. تصور او این بود که وقتی این جبهه به هم متصل و دوخته شود، دشمن نمیتواند هیچکسی را شکست بدهد و اگر این جبهه از هم منفصل شود، دشمن همه را شکست میدهد. بنابراین، قاسم حلقه وصل همه جبهههای جهان اسلام بود و برای همهجا ارتش، سپاه و نیروی مسلح ساخت.
در تمام مناطقی که سردار سلیمانی مأموریت داشت و کمک میکرد، آمریکاییها صاحب استراتژی بودند و این استراتژی آنها بود که داشت شکست میخورد. وقتی استراتژی یک قدرت جهانی شکست بخورد، عملی که شما انجام میدهید، بُعد جهانی دارد. از این جهت قاسم جهانی عمل میکرد.
یکی از ویژگیهای حاج قاسم خستگیناپذیری او بود. رهبر انقلاب هم به همین موضوع اشاره داشتند. بهعنوان فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و کسی که در جریان اقدامات شهید سلیمانی بوده، کمی درباره خستگیناپذیری شهید سلیمانی بگویید.
سردار سلامی: شاهکار قاسم این بود که باید در اثنای جنگ، قدرت میآفرید؛ یعنی جنگ شده است و دشمن در سرزمین است، همینجا باید نیروی مسلح و قدرت بسازد. این خیلی تلاش میخواهد. در واقع، در عین حالی که دشمن در همهجا منتشرشده و احساس میکند که دارد قدمهای آخر را برمیدارد، یکباره باید صحنه را عوض کنید، اعتمادبهنفس تولید کنید و ساختار نیرومند بسازید تا بتوانید صحنه را برگردانید. این فقط یک صحنه نبود، همزمان همه صحنهها (لبنان، سوریه، عراق، یمن و ...) فعال شده بود. تمام این صحنهها را با هم مدیریتکردن واقعاً سخت است! حاجقاسم، شبانهروز تلاش میکرد و مدام از این سرزمین به آن سرزمین در هجرت بود.
این خستگیناپذیری هم در ذات او و هم ضرورت کار او بود؛ چون اگر نمیخواست خستگیناپذیر باشد، از صحنه عقب میافتاد و نمیتوانست این کارها را انجام بدهد. حاجقاسم، در عرض چند سال و در حین جنگ، چندین قدرت دفاعی مستحکم ساخت. در همان حال که نیروی قدس بود، هم هوای مردم ایران را داشت، هم هوای امت اسلامی را؛ واقعاً همینطوری بود.
بدون شک نمونههای فراوانی از جسارتها و شجاعتها و تدبیرهای حاج قاسم را در ذهن دارید. تدبیر و عقلانیت شهید سلیمانی در میدان نبرد او را تبدیل به یک استراتژیست نظامی بینالمللی کرده بود و حتی دشمنان هم به این ویژگی حاج قاسم اعتراف کردهاند.
سردار سلامی: قاسم، انسان با احساسی بود، اما احساساتی نبود. بهموقع عصبی میشد و بهموقع هم خشمش را فرو میبرد. خیلی اهل فکر بود، محاسبه و برآورد میکرد، ولی هراس نداشت. آدمی نبود که در ملاحظات غیرضروری بیجهت خودش را محبوس کند، احتیاطکاریهای غیرضروری انجام بدهد، محافظهکاریهای غیرلازم انجام بدهد و بیجهت از چیزی بترسد، نه! واقعاً بنبستشکن بود.
در عملیاتهایی که در دفاع مقدس انجام میداد، با طراحی کار میکرد و ابزار را به خدمت میگرفت. مثلاً، وقتی میخواست از رودخانه اروند عبور کند، تمام محاسبات زمانی مربوط به جزر و مد رودخانه را انجام میداد تا بهترین زمان برای عبوردادن غواصان را بهدست بیاورد. برای اینکه جان یک نفر را حفظ کند و کمتر تلفات بدهد، دهها محاسبه انجام میداد. واقعاً فکر میکرد و بعد یگانش را وارد عمل میکرد تا نیروها آسیب کمتری ببینند و دشمن را غافلگیر کنند. برای همین در عملیات والفجر ۸ دشمن اصلاً متوجه نشد او و یگانهای همجوار او چگونه عمل کردند.
دشمن کاملاً غافلگیر شد. غافلگیری، محاسبات و طراحیهای خیلی دقیقی نیاز دارد. در همین عملیات، حاجقاسم بهسرعت اروند را تا خور عبدالله طی کرد و خیلی سرحال بود و حواسش بود که چه غذایی به نیروها بدهد و چگونه آنها را از نظر روحی و روانی در شرایط حمله آماده کند. برای تمام کارهایش برنامه داشت و رأساً تمام مسائل را دنبال میکرد. تا خودش به یقین نمیرسید، عملی را انجام نمیداد. برای همین دوام آورد و کسانی که با او بودند، تا انتها ادامه میدادند؛ چون به عقل او معتقد بودند. میدانستند که قاسم کار بیحسابوکتاب نمیکند و کسی را بیهوده در معرض مخاطره قرار نمیدهد. اصلاً، هرچه این شخصیت به بلوغ و کمالات بیشتری میرسید، ابعاد در وجود او تجلی پیدا میکرد.
جنگ در جبهههای مقاومت با جنگ در دفاع مقدس تفاوتهایی دارد. در دفاع مقدس باید با ارتش کلاسیک عراق میجنگیدی که قدرت آتش و خط و لایههای دفاعی و جغرافیای مشخص و معینی داشت؛ اما در میدانهای نهضتی، شرایط جدید است؛ چراکه جنگهای چریکی و پارتیزانی و جنگ در بیابانها، بدون خطوط ثابت است و باید با نیروها و ابزار انتحاری جنگید. حاجقاسم، در این جنگها سریعاً ذهن خودش را با شرایط جدید انطباق میداد و واقعیتهای جدید را سریع به صحنه میآورد. برای همین موفق میشد در آن میدانهای پرخطر، موفقیتهای عالی خلق کند. در عملیاتهای مختلفی که واقعاً در سوریه یا در عراق انجام میداد، با آن پیشرفتهایی که دشمن در ابزارهای مختلف اطلاعاتی کسب کرده بود و میتوانست حرکات را کشف کند و تمرکز اطلاعاتیِ وسیعی داشت، ولی قاسم باز هم دشمن را غافلگیر میکرد. واقعاً با کمترین تلفات، جنگهای بزرگی را اداره کرد و بهسرعت خودش را با تغییرات تطبیق میداد. صفر تا صد ابتکار عمل داشت، از همه ظرفیتها استفاده میکرد و هر کسی را متناسب با فرهنگ خودش بهکار میگرفت.
شرایط امروز نشان می دهد شهید سلیمانی برای دشمن خطرناکتر از سردار سلیمانی است. شما هم زمانی در جایی گفته بودید که خطر نام و یاد شهید سلیمانی بسیار بیشتر از حضور فیزیکی اوست. چه میشود که حاج قاسم این موفقیتها را بدست میآورد؟
سردار سلامی: قاسم وقتی زنده بود، ما یک سردار سلیمانی میشناختیم؛ اما وقتی شهید شد، آن انقلابی که در قلبها بهوجود آمد و راه جدید در دلها باز کرد و در شخصیت جوانها نفوذ کرد و تکثیر شد، یک قاسم شد میلیونها قاسم که الآن همه آنها حرف از انتقام میزنند. خب، خطرناکتر شده است. الآن، انتقام به یک استراتژی، آرزو، آرمان و نقطه حرکت تبدیل شده است. اصلاً گرایش جوانان بعد از شهادت قاسم به جهاد بیشتر شده است. این برای دشمن خطر ایجاد میکند. ما هر وقت از مرگ نترسیم، خطرناکیم.
راز موفقیت حاجقاسم این بود که خودش را در میدان سرباز ولایت میدانست. هم موفقیتهای حاجقاسم قبل از شهادت و هم عزت او بعد از شهادت، در تبعیت او از ولی فقیه بود. من اگر بخواهم یک کلام بگویم که مسئولان ما باید چگونه مانند حاجقاسم باشند و چگونه به زیباترین شکل تابع محض ولیفقیه باشند، باید هرچه را که رهبر انقلاب میگویند اجرا کنند. مطمئن باشند همهشان سرنوشت حاجقاسم را پیدا میکنند. رازش در همین است. بقیه تابع همین است؛ یعنی اخلاص، صداقت، شجاعت، رشادت، میل به هجرت، عشق به شهادت، جهاد، همه بهدنبال تبعیت از ولیفقیه، امام، رهبر و ولیامر حاصل میشود. اصلاً اگر بخواهیم از توفیقات حاجقاسم رمزگشایی داشته باشیم، قاسم در اطاعت موفق شد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مذاکرات وین بحران در قزاقستان سقوط هواپیمای اوکراینی اخراج استقلال و پرسپولیس سردار سلامی فرمانده کل سپاه سردار سلیمانی انتقام مذاکرات وین بحران در قزاقستان سقوط هواپیمای اوکراینی اخراج استقلال و پرسپولیس سردار سلیمانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قاسم سلیمانی شهید سلیمانی حاج قاسم سردار سلامی رهبر انقلاب حاج قاسم حاج قاسم امت اسلامی جهان اسلام فلسطینی ها نیروی قدس عملیات ها برای همین دفاع مقدس موفقیت ها هم در سطح
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۲۵۰۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعطیلی ۱۰۰ شعبه یک رستوران آمریکایی در مالزی به دلیل حمایت از اسرائیل
شرکت رستورانهای زنجیرهای «کی اف سی» آمریکا، اعلام کرد بیش از یکصد شعبه خود در مالزی را به دلیل ضرر مالی تعطیل کرده است؛ تحریم این رستورانها در کارزار تحریم برندهای حامی رژیم صهیونیستی توسط شهروندان مالزیایی صورت گرفته است.
به گزارش ایرنا، شرکت رستورانهای زنجیرهای کی اف سی آمریکا فعالیت خود را در مالزی کاهش داده و بیش از یکصد شعبه از رستوران خود را به طور موقت تحریم کرد. این موضوع پس از ماهها تحریم مداوم کسبوکارهای مرتبط با آمریکا و حامی رژیم صهیونیستی پس از آغاز جنگ جاری در غزه، انجام شد.
کیو اس آر برندز (QSR Brands) که مالک و اداره کننده امتیازات فست فود کی اف سی (KFC) در مالزی است، اعلام کرد فعالیت ۱۰۸ فروشگاه در سراسر این کشور را به حالت تعلیق در می آورد.
نقشههای گوگل نشان میدهند که کدام فروشگاههای کی اف سی وضعیت خود را برای نشان دادن عبارت «موقتاً بسته» بهروزرسانی کردهاند.
یک منبع آگاه در کیو اس آر برندز که نامش فاش نشد، گفت: این شرکت تحریم را فرصتی برای توقف برخی از فعالیتهای فروشگاه کی اف سی میداند که بر ترازنامه مالی آن تأثیر گذاشته است.
این شرکت در بیانیهای در ۲۹ آوریل (۱۰ اردیبهشت) گفت: در پاسخ به شرایط چالشبرانگیز اقتصادی، اقدامات پیشگیرانهای را برای بستن موقت مراکز به منظور مدیریت هزینههای رو به رشد کسبوکار و تمرکز بر فروشگاههای شلوغ کی اف سی انجام داده است.
این بیانیه افزود: به کارمندان فروشگاههای آسیبدیده به عنوان بخشی از یک استراتژی تاکتیکی برای بهینهسازی منابع در مناطق تجاری با تعامل بیشتر مشتری، فرصت نقل مکان به فروشگاههای عامل ارائه شد.
پروفسور محد نظری اسماعیل، رئیس گروه حامی فلسطین و بایکوت، واگذاری و تحریم برندهای اسرائیل در مالزی، گفت: کی اف سی در لیست بایکوت قرار ندارد اما بسیاری از مالزیایی ها هر اپراتور فست فود آمریکایی را مرتبط با اسرائیل می دانند.
از زمانی که تحریم در اکتبر ۲۰۲۳ (مهر ۱۴۰۲) آغاز شد، کی اف سی استراتژی برندسازی خود را تغییر داده است و با علائمی بر روی تابلوهای منو و بروشورهای خود بر مالکیت شرکت جوهور (شرکت دولتی مالزی) یا متعلق به دولت ایالتی جوهور تاکید میکند.
این منبع گفت: برای کاهش تأثیر تحریم، شرکت کیو اس آر، استراتژی نام تجاری خود را تغییر داد تا در سه ماهه چهارم سال گذشته در وب سایت خود اسلامی تر شود.
وب سایت این شرکت نوشت: فرصت های شغلی برای بیش از ۳۰ هزار کارمند، که ۸۶ درصد آنها مسلمان هستند، فراهم می کند.
بر اساس وب سایت کیو اس آر بیش از ۶۰۰ رستوران کی اف سی در مالزی وجود دارد.
کی اف سی و چند برند دیگر مستقر در ایالات متحده مانند استارباکس و مک دونالد به دلیل ارتباط آنها با رژیم صهیونیستی از زمان آغاز جنگ غزه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۲۰) با تحریم مواجه شده اند.
برجایا فود که مالک ۴۰۰ فروشگاه استارباکس در مالزی است، از اکتبر تا دسامبر ۲۰۲۳ (مهر تا دی ماه ۱۴۰۲) ضرر خالص ۴۲.۶ میلیون رینگیتی (نزدیک به ۹ میلیون دلار) را گزارش کرده است و طبق گزارش ها، وینسنت تان مالک شرکت، در نظر دارد شرکتش را خصوصی کند.
کانال عصر ایران در تلگرام