سایه «پهپاد انتقام» جو بر فراز آسمان «پالم بیچ»
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۵۱۶۲۷
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - محمدرضا مرادی: انتشار یک انیمیشن کمتر از دو دقیقهای با عنوان «انتقام حتمی است» باعث خشم و واکنش شدید مقامات آمریکایی شده است. این انیمیشن در پویش مردمی «قهرمان» به سایت دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب ارسال شده و به عنوان یکی از آثار برگزیده منتشر شده است. این انیمیشن بر انتقام از دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و تیم وی به دلیل ترور سردار سلیمانی تمرکز کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این انیمیشن موجی از واکنش مقامات آمریکایی را به دنبال داشته و حتی برخی از نمایندگان کنگره آمریکا درخواست کردهاند مذاکرات هستهای با ایران به دلیل این انیمیشن متوقف شود. جان کربی، سخنگوی پنتاگون با اشاره به این ویدئو گفته است: «این بخشی از فعالیتهای مخربی است که ایران در منطقه مرتکب میشود و از همان تهدیدهایی است که علیه امنیت ملی ما انجام میدهد. ما در وزارت دفاع بر روی این تهدید متمرکز خواهیم ماند تا اطمینان حاصل کنیم در منطقه تواناییهای لازم را برای دفاع از خود داریم. ما شاهد ادامه حمایت ایران از تروریسم در منطقه شام و خاورمیانه و حمایت آن از گروههای شبهنظامی در عراق و سوریه هستیم که حمله به نیروهای ما را ادامه میدهند».
اما آمریکا که بدون هیچگونه ابایی شهروندان دیگر کشورها را ترور میکند چرا نسبت به یک انیمیشن اینچنین برآشفته شده و به دنبال واکنش قاطع در برابر ایران است. در ادامه به بررسی ترور سردار سلیمانی و انتقام این ترور از چند منظر میپردازیم.
انیمیشن «انتقام حتمی است» از دو دیدگاه قابل بررسی است:
۱. جنجال رسانهای آمریکا در مورد این ترور در حالی است که مقامات آمریکایی به صراحت از ترور سردار سلیمانی سخن میگویند و آن را برای خود یک دستاورد معرفی میکنند. پنتاگون اعلام کرده که قاسم سلیمانی در اقدامی قاطع به دستور ترامپ ترور شد. در واقع آمریکاییها در حالی نسبت به این انیمیشن که صرفاً یک اقدام رسانهای در مقطع کنونی است واکنش نشان دادهاند که خود به صراحت از ترور و قتل عام مردم منطقه سخن میگویند.
۲. نکته دوم این است که اگر آنچه که در این انیمیشن به نمایش گذاشته شده است اجرا شود و انتقام از ترامپ و عوامل ترور سردار سلیمانی عملی شود صرفاً یک عکس العمل در برابر ترور سردار سلیمانی صورت گرفته است. بنابراین ایران با انتقام از عاملان ترور سردار سلیمانی نه قوانین بین المللی و حقوق بین الملل را زیر پاخواهد گذاشت و نه اینکه خود را به عنوان یک بازیگر خشونت طلب معرفی خواهد کرد. انتقام از ترامپ واکنش طبیعی ایران خواهد بود.
انتقام ترور سردار سلیمانی از دو زاویه سیاسی و اخلاقی نیز قابل بررسی است:
۱. از دیدگاه سیاسی باید تاکید کرد که این آمریکاییها بودند که با ترور سردار سلیمانی قُبح ترور مقامات سایر کشورها را شکسته و سران خود را در معرض اقدام متقابل قرار دادند. مقامات آمریکایی از این به بعد در سفرها و مأموریتهای خود دیگر امنیت جانی نخواهند داشت و یک هراس ابدی بر آنها سایه خواهد افکند.
۲. - از منظر اخلاقی نیز اگر ایران انتقام سردار سلیمانی را بگیرد از سوی وجدانهای بیدار و افراد منصف سرزنش نخواهد شد بلکه گرفتن انتقام از آمریکاییها یک ضرورت اخلاقی است که باعث ایجاد مشروعیت اخلاقی نیز خواهد شد. نگاهی به جنایتهای آمریکا علیه ملتهای دیگر به خوبی این ضرورت را نشان می د هد.
طبق گزارش اخیر پنتاگون، نیروی هوایی آمریکا و متحدانش در ۲۰ سال گذشته ۳۳۷ هزار بمب و موشک بر سر مردم سایر کشورها ریخته است. در واقع به صورت میانگین آمریکا روزی ۴۶ حمله برای مدت ۲۰ سال در کشورهای دیگر انجام داده است. آمریکا طی ۲۰ سال گذشته بیش از ۹۳ هزار عملیات هوایی در افغانستان، عراق، لیبی، پاکستان، سومالی، سوریه و یمن انجام داده است. بر اساس پروژه هزینههای جنگ دانشگاه براون، تعداد کل غیرنظامیانی که از خشونت مستقیم در جنگهای آمریکا از ۱۱ سپتامبر تاکنون جان خود را از دست دادهاند، به ۳۶۴ هزار تا ۳۸۷ هزار نفر میرسد. همچنین طبق دادههای جدید، آمریکا از فوریه ۲۰۲۰ تاکنون ۳۲۴۶ بمب و موشک دیگر بر روی افغانستان، عراق و سوریه ریخته است .(۲۰۶۸ مورد در زمان ترامپ و ۱۱۷۸ مورد در زمان بایدن)
در واقع این تنها یک گوشه بسیار کوچک از آمارهایی است که نشان میدهد آمریکا در عرصه بین الملل چگونه رفتار میکند و تاکید بر این امر است که چرا انتقام از این کشور مصداق تروریسم و خشونت طلبی نیست.
نتیجه
شاید اگر دونالد ترامپ این امکان را داشت تا بار دیگر به بامداد روز جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ بر گردد در مورد ترور سردار سلیمانی تجدید نظر میکرد. ترامپ به صورت تلویحی بارها اعلام کرده که در این ماجرا از وی سو استفاده شده و بیشتر از اسرائیل و اینکه تمام هزینههای این ترور متوجه وی شده شاکی شده است. در روزهای ترور سردار سلیمانی روزنامه آمریکایی لسآنجلس تایمز نوشت: ترور سلیمانی، بزرگترین قمار ریاست جمهوری ترامپ است. ترامپ با ترور سردار سلیمانی هم انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا را به بایدن واگذار کرد، هم امنیت جانی وی مورد تهدید است و هم اینکه ثابت شد که نتانیاهو و مقامات صهیونیست از وی در این ماجرا سواری گرفتند.
در واقع ترامپ که بدون هیچ تجربه سیاسی و صرفاً به دلیل تمکن مالی به کاخ سفید راه یافت دست به اقدامی زد که هیچ مقام دیگر آمریکایی جرأت آن را نداشت و این جرأت نه از روی شجاعت که از روی بی تجربگی و نادانی نسبت به عواقب کار صورت گرفت. اما وی هم اکنون به این نتیجه رسیده که دست به چه قمار خطرناکی زده است. سایه «پهپاد انتقام جوی» بر فراز زمین گلف ترامپ آنچنان سنگین شده است که اخیراً پمپئو وزیر خارجه ترامپ که وی نیز از عاملان اصلی ترور سردار سلیمانی بود از نهادهای اطلاعاتی درخواست حفاظت و دفاع بیشتر در برابر ایران شد.
ترامپ اکنون در یک وضعیت پیچیده و هراس انگیز گرفتار شده است. دونالد ترامپ باید نگاهی به اختفای بیش از ۳۰ ساله سلمان رشدی که به اسلام توهین کرد بیندازد. سلمان رشدی از سال ۱۳۶۷ در هیچ مکان عمومی رؤیت نشده و بدون محافظ جرأت قدم گذاشتن در هیچ مکانی را ندارد. شاید مرگ برای وی بسیار راحت از ۳۰ سال زندگی در خفا و ترس میبود.
اکنون دونالد ترامپ هر روز صبح که از خواب بیدار میشود باید در ابتدا نگاهی به آسمان بیندازد تا از ایمن بودن آن اطمینان پیدا کند. هرچند پهپادهای انتقام جو بر فراز باشگاه گلف بینالمللی ترامپ در «پالم بیچ» غربی در ایالت فلوریدا را نمیتوان به راحتی تشخیص داد و نگاه کردن ترامپ به آسمان نیز گرهی از مشکلات وی باز نخواهد کرد. وی باید هر لحظه هر زمان منتظر حادثه، بمب، شلیک یا حمله یک پهپاد باشد. روزگار ترامپ این گونه خواهد گذشت.
کد خبر 5401154منبع: مهر
کلیدواژه: ایران قاسم سلیمانی سلمان رشدی دونالد ترامپ ایالات متحده امریکا ایالت فلوریدا ایالات متحده امریکا عراق روسیه فلسطین اوکراین رژیم صهیونیستی ناتو مسکو ایران قزاقستان مذاکرات وین واشنگتن عربستان سعودی ایالات متحده ترور سردار سلیمانی مقامات آمریکایی دونالد ترامپ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۵۱۶۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیشبینی نتیجه انتخابات آمریکا توسط پیشگوی معروف
فرارو- این مورخ از سال ۱۹۸۴ میلادی نتیجه تمام انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده را به درستی پیش بینی کرده است. او اعلام کرده که برای شکست بایدن در مقابل ترامپ در ماه نوامبر "اشتباهات زیادی باید رخ دهد".
به گزارش فرارو به نقل از دیلی میل، این استاد تاریخ در دانشگاه امریکایی در واشنگتن دی سی سیستمی را ابداع کرده که آن را "سیزده کلید" مینامد و کتابی در دهه ۱۹۸۰ میلادی نوشت که این ایده را توضیح میداد. او نظریه خود را با الهام از "ولادیمیر کیلیس" دانشمند روس زلزله شناس مطرح کرده است.
کیلیس پس از وقوع یک زلزله عظیم در ژاپن و زلزلهای دیگر در مرکز کالیفرنیا در سال ۲۰۰۳ که در دوره زمانی پیش بینی شده توسط تیم بین المللی وی رخ داده بودند توجهات زیادی را به خود جلب کرد.
لیچمن میگوید تکنیک اش او را قادر میسازد نتیجه آرای رای دهندگان را صرفا بر اساس عوامل تاریخی و نه با استفاده از نتایج نظرسنجی ها، تاکتیکها یا رویدادهای تبلیغاتی ترجیحی نامزدها پیش بینی کند.
علیرغم نتایج نظرسنجیها که نشان میدهند بایدن در سطح ملی با مشکل مواجه است و در چندین ایالت نوسانی عقبتر از نامزد رقیب اش میباشد لیچمن معتقد است که او کماکان رئیس جمهور باقی خواهد ماند و با چالشی جدی مواجه نخواهد بود. او میگوید: "برای آن که بایدن در انتخابات متحمل شکست شود خیلی مسائل باید اشتباه پیش بروند".
نظرسنجیهایی که نشان میدهند وضعیت ترامپ در سطح ملی و در ایالتهای کلیدی در حال تغییر جدی است لیچمن را تحت تاثیر قرار نمیدهند. او میگوید: "آنان مسحور چیزهای اشتباهی شده اند که همانا نتایج نظرسنجیها است. نخست آن که نتایج نظرسنجیهایی که شش تا هفت ماه پیش از انتخابات پیش بینی کنند از نظر من ارزشی معادل صفر دارند. همواره ممکن است یک رویداد فاجعه آمیز به اندازه کافی خارج از محدوده کلیدها رخ دهد که میتواند بر انتخابات تاثیر بگذارد. در اینجا ما برای اولین بار نه فقط یک رئیس جمهور سابق بلکه یک نامزد اصلی حزب را داریم که محاکمه میشود و چه کسی میداند که اگر او محکوم شناخته شود که احتمال تحقق این سناریو نیز زیاد است چگونه ممکن است همه چیز تغییر کند".
لیچمن میگوید پاندمی کووید – ۱۹ یک رویداد تاریخی بود که او را وادار کرد پیروزی بایدن در انتخابات سال ۲۰۲۰ را پیش بینی کند. او میافزاید: "ترامپ فکر میکرد کارزار انتخاباتی اولویت و اهمیت بیش تری دارد و به طور اساسی با پاندمی کووید مقابله نکرد. همین موضوع باعث باخت اش شد".
با این وجود، برخی از "کلید"ها به نفع ترامپ عمل میکنند. یکی از آن کلیدها وجود نامزد سوم است که ممکن است "رابرت اف کندی جونیور" نقش آفرین اصلی ان در رقابت انتخاباتی باشد. دو کلید دیگر مربوط به اقتصاد هستند. علیرغم آن که برخی از اعداد و آمارهای اقتصادی ممکن است به نفع بایدن باشند، اما او از این نظر هنوز با بهبود رتبه در زمینه محخبوبیت مواجه نبوده است. ناآرامیهای اجتماعی کلید دیگری میباشد که علیه بایدن عمل میکند. بسیاری از دانشجویان معترض ضد اسرائیل بایدن را به دلیل حمایت از اقدامات اسرائیل علیه مردم غزه، "جو نسل کُش" خطاب میکنند. هم جذابیت رئیس جمهور فعلی و هم کاریزمای رقیب نیز به عنوان یک کلید در نظر گرفته میشود و در حالی که بسیاری احساس میکنند هر دو نامزد بسیار پیر هستند به نظر میرسد سن بیشتر بایدن در مقایسه با ترامپ عاملی به ضرر بایدن باشد.
البته لیچمن در سال ۲۰۰۰ میلادی از نظر فنی نتیجه انتخابات امریکا را اشتباه پیش بینی کرد او پیش بینی کرده بود که "ال گور" برنده انتخابات میشود. البته لیچمن خود معتقد است که نتیجه آن انتخابات "به سرقت رفت" و میگوید ال گور رای مردم را کسب کرده بود. او میافزاید: "افراد زیادی هستند که دوست دارند شکست من را ببینند. واقعیت آن است که من یک انسان هستم. در نتیجه، نمیتوان گفت که سیستم پیش بینی من هرگز دچار خطا نمیشود. هیچ چیز در دنیای انسانی کامل و قطعی نیست".
از جمله کلیدها در سیستم پیش بینی لیچمن میتوان به این عوامل اشاره کرد: ماموریت حزب، رقابت، رئیس جمهور مستقر، نامزد سوم، وضعیت اقتصاد در کوتاه مدت، وضعیت اقتصاد در بلند مدت، تغییر سیاست، ناآرامی اجتماعی، رسوایی، شکست نظامی یا شکست در عرصه سیاست خارجی، موفقیت خارجی یا موققیت نظامی، کاریزمای مقام فعلی و کاریزمای رقیب.