Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین _ بهاره خسروی: مردم این شیرها را که آب مصرفی و مورد نیازشان را در دسترس قرار می‌داد، فشاری می‌نامیدند. حالا سال‌های زیادی است که نسل این شیرهای فشاری، منقرض و بیشتر آنها جمع‌آوری شده است و فقط خاطرات آنها درذهن جوانانی باقیمانده که در گذر روزگار مویی سپید کرده‌اند. حالا بشنوید که شهرداری منطقه ۸ در محله مجیدیه بقایای یکی از این شیرهای فشاری قدیمی را شناسایی کرده و اقدامات مرمتی و حفاظتی را برای حفظ این اثر تاریخی انجام داده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این خبر بهانه‌ای شد تا سراغ «علیرضا زمانی» تهران‌پژوه و «سید رسول امینی» نویسنده کتاب «طهران در گذر زمان» برویم و قصه آب تهران و ماجراهای جالب این شیرهای فشاری را دنبال کنیم.  

اگر از اهالی محله ارامنه در پازل هشتم پایتخت باشید، شیر فشاری سیاه‌رنگ خیابان شهید همایی، نبش کوچه یازدهم در خیابان مجیدیه را دیده‌اید؛ شیری که داخل یک محفظه شیشه‌ای قرار گرفته و یادآور خاطرات دور تهران قدیم است. حفظ و نگهداری این شیر فشاری که بسیاری از اهالی از قدمت و کاربرد آن بی‌خبر بودند از اقدامات ارزنده شهرداری منطقه ۸ برای حفظ هویت و تاریخ محله‌هاست. «محمدمهدی مهربانی» سرپرست معاونت اجتماعی شهرداری منطقه در این‌باره می‌گوید: «قدمت این شیر تقریباً به ۷۰ تا ۸۰ سال پیش می‌رسد و بسیاری از اهالی و همسایه‌های مجاورش از سابقه آن بی‌خبر بودند. این شیر بعد از شناسایی، به شکل سابقش رنگ‌آمیزی شد و برای حفظ و پیشگیری از تخریبش، محفظه شیشه‌ای روی آن قرار گرفت و در شناسنامه‌ای قدمتش نوشته شد تا اهالی و رهگذران با این سیستم آب‌رسانی قدیمی که یادگار گذشتگان است، آشنا شوند.»
 

محل دورهمی‌ها و گعده‌ها

قدیم‌ها ملزومات زندگی مثل امروز آماده و مهیا نبود. همین شیر آبی که سر صبح به‌راحتی بازش می‌کنید و سر و رو را می‌شویید در گذشته‌های نه چندان دور، دم دست نبود. باید مسیر طولانی و پرمشقتی را طی می‌کردید تا دستتان به آب برسد. امینی، نویسنده کتاب طهران در گذر زمان، با اشاره به این نکته، یادی از شیرهای فشاری محله سلسبیل می‌کند: «خاطرم است سر هرچهارراه استوانه‌های بلند و فولادی مشکی‌رنگی بود. بعضی از کوچه‌هاهم از این نعمت که در دوره خودش جزو امکانات رفاهی محسوب می‌شد، برخوردار بودند. بالای این استوانه دکمه بزرگ برنجی زردرنگی وجود داشت که با فشردن آن آب از شیر جاری می‌شد. استفاده از این آب برای اهالی رایگان بود. در محله سلسبیل ۲ شیر فشاری نصب بود؛ یکی نبش کوچه مسجد سابق که امروز کوچه شهید خداوردی شده و بعدی هم پایین‌تر از درمانگاه سلسبیل، نبش کوچه بهشتی فعلی قرار داشت. بعضی خانواده‌ها کنار همین شیرهای فشاری لباس و پتو و برخی هم ظرف‌هایشان را می‌شستند.»
 

ترفند استفاده دائمی از آب با تیوپ دوچرخه 

برخی از خانواده‌ها برای بیشتر استفاده بردن از این آب رایگان و رسیدگی به امور روزمره‌شان از ترفندهای جالبی استفاده می‌کردند. امینی در این‌باره می‌گوید: «استفاده از آب این شیرها فقط به یکی دو مورد ختم نمی‌شد. برای پیشگیری از قطع شدن جریان آب از تیوپ دوچرخه، نوار باریکی می‌بریدند و در زمان استفاده از شیرهای فشاری دور دکمه آن می‌بستند تا جریان آب مداوم باشد و قطع شدن آب اسباب اعتراض افراد منتظر در صف نشود.»

شست‌وشوی بچه‌ها زیر آب فشاری‌ها

«تابستان‌ها این فشاری‌ها پاتوق بچه‌ها برای آبتنی و حمام کردن بود.» امینی با بیان این مطلب ادامه می‌دهد: «قدیم تعداد تفریحات بچه‌ها نسبت به نسل امروز خیلی محدود و انگشت‌شمار بود. از میان این تفریحات آبتنی در نهرها و کنار فشاری‌ها یکی از لذت‌بخش‌ترین یا به زبان امروزی‌ها از تفریحات لاکچری محسوب می‌شد. به همین دلیل، اغلب سر ظهر، پاتوق بچه‌ها برای تفریح جایی کنار همین شیرهای فشاری بود. البته بسیاری از مادرها و پدرها هم از این فرصت برای حمام کردن فرزندانشان استفاده می‌کردند. خاطرم است یکی از همسایه‌ها عروسی دعوت بود و چند بچه قدونیم ‌قد داشت. قبل از حضور در مراسم همه فرزندانش را کنار شیر فشاری کوچه مسجد شست و لباس نو تنشان کرد و به همین سادگی همراه خودش به مراسم عروسی برد.»
 

شیرهای فشاری در محله‌های مرکزی شهر

باباز شدن پای آب به خانه‌ها از طریق شبکه سراسری آبرسانی، موضوع رعایت بهداشت و ارائه خدمات رایگان هم روی کاغذ آمد که ماحصل آن نصب شیرهای فشاری در کوچه‌ها و سر چهارراه‌ها شد. در واقع، هدف از این اقدام در دسترس قرار گرفتن آب تمیز بهداشتی برای افرادی بود که هنوز با کارکرد لوله‌کشی و استفاده از آب آشنا نبودند. اما این شیرهای فشاری ابتدا در کدام محله‌ها نصب شدند؟ زمانی در این‌باره توضیح می‌دهد: «محله‌های مرکزی و اصلی شهر تهران مانند بازار، عودلاجان، دروازه‌غار، سنگلج و... نخستین محله‌هایی بودند که صاحب شیرهای فشاری شدند و به‌تدریج بر تعداد آنها در سراسر شهرافزوده شد. براساس آمارهای موجود، حد فاصل سال‌های ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۷، بیش از ۴۷۰ شیر فشاری در شهر تهران نصب شد. البته به مرور زمان این شیرها کارکردشان را ازدست دادند و از کوچه‌ها و خیابان‌ها جمع شدند.»

قنات‌هایی که ‌بانی فتح تهران شدند

بعد از تعریف این روایت‌ها از کارکرد شیرهای فشاری، برویم سراغ سرمنشأ قصه آب تهران و قنات‌هایش و اینکه چطور و از کجا این قنات‌ها پیدا شدند و ‌چه شد که ماجرا به نصب شیرهای فشاری رسید.  از زمانی‌که تهران به‌عنوان دورترین نقطه تیررس دشمنان به‌عنوان پایتخت قاجارها انتخاب شد، تأمین آب به‌عنوان یکی از نیازهای ضروری شهری مطرح شد. در آن روزگار، شهر تهران یک قنات اصلی داشت که مظهرش در کاخ گلستان بود. زمانی با اشاره به این موضوع تعریف می‌کند: «گفته می‌شود آقامحمدخان تهران را از طریق مسیر همین قنات که آبیاری تهران را برعهده داشت و مسیری سوق‌الجیشی محسوب می‌شد، توانست تهران را فتح کند. بعد از این جریانات بنا به دلایل شخصی و حکومتی خیّران به فکر حفر قنات در گوشه و کنار پایتخت افتادند.»

در فاصله سال‌های ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۷، بیش از ۴۷۰ شیر فشاری با هدف رعایت بهداشت و تأمین آب رایگان، در محله‌های مرکزی و اصلی تهران مانند بازار، عودلاجان، دروازه‌غار، سنگلج و... نصب شد 
 

بزرگ‌ترین آب‌انبار پایتخت 

با توسعه زندگی شهری در پایتخت، بحث هدایت و نگهداری آب‌ به میان آمد و در نهایت ماجرای ساخت آب‌انبارها شکل گرفت. به گفته این تهران‌شناس، بزرگ‌ترین آب‌انبار تهران، آب‌انبار میرزا موسی وزیر بود که در دوره محمدشاه ساخته شد. البته در همان دوران در تهران قنات‌هایی وجود داشت که معروف‌ترین آنها فرمانفرماییان و حاج علیرضا بود.  

انتقال آب کرج و جاجرود به‌دارالخلافه

 با توسعه زندگی شهرنشینی و افزایش نیازهای آبی پایتخت‌نشینان در دوران زمامداری محمدشاه و وزارت حاج میرزا آغاسی، بحث انتقال آب کرج به تهران مطرح می‌شود. بنا بر روایت زمانی، بلوار کشاورز امروزی در واقع میزبان بقایای این طرح است که زمانی به آب‌کرج مشهور بود. در این دوره، یک مرحله از کارهای انتقال آب انجام شد و تقریباً کانال آن تا محدوده شمال غربی تهران و به موازات روستای یافت‌آبادکه در پایین قرار داشت، کشیده شد و در دوره پهلوی ادامه پیدا کرد.  

رختشویخانه‌ها و تأمین آب یومیه 

با تغییر سبک زندگی، در کنار استفاده از آب قنات‌ها و چشمه‌ها، کم‌کمخانه‌ها صاحب آب‌انبار شدند. برای هدایت مسیر آب به داخل خانه‌ها و آب‌انبارها، کوچه‌ها نهرکشی شدند. اغلب، خانه را پایین‌تر از سطح زمین می‌ساختند تا چرخه ورود آب مسیر روان‌تری پیدا کند. در کنار این تغییرات، مشاغل جدیدی مانند میراب‌ها، فروشندگان آب‌های خوراکی، یخ‌فروشی و... به وجود آمدند. علما و چهره‌های شاخص و افرادی که تمکن مالی داشتند، اجازه استفاده از آب‌های این آب‌انبارهای خانگی را به همسایگان و اهالی می‌دادند. البته به موازات این آب‌انبارها رختشویخانه هم در گوشه و کنار شهر به مردم خدمات آبی می‌دادند و عموم مردم می‌توانستند از آب آنها برای شست‌وشو استفاده کنند.  
 

پهلوی دوم و طرح لوله‌کشی سراسری آب 

موضوع ایجاد لوله‌کشی سراسری آب در تهران با روی کارآمدن پهلوی اول و گام برداشتن پایتخت در مسیر مدرن شدن مطرح شد. البته عملی شدن این طرح تا سال ۱۳۳۴ و دوره پهلوی دوم زمان برد. نخستین تصفیه‌خانه تهران در تقاطع خیابان حجاب و دکتر فاطمی راه‌اندازی شد تا سبک زندگی پایتخت‌نشینان دچار تغییر و تحول بنیادی شود. هرچند این طرح هم تا زمان بهره‌برداری نهایی از سوی رسانه‌ها مورد انتقاد قرار گرفت و دستمایه طنز شد، اما در نهایت اهالی تهران صاحب آب آشامیدنی خانگی شدند.  
 


 

کد خبر 650645 برچسب‌ها قنات همشهری محله آب شهرداری منطقه ۸ تهران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: قنات همشهری محله آب شهرداری منطقه ۸ تهران شهرداری منطقه استفاده از آب آب انبار خانه ها قنات ها کوچه ها محله ها بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۵۶۶۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت حیرت‌ انگیز یک نویسنده از خاطره‌بازی دو فرمانده ایرانی و عراقی سال‌ها پس از جنگ تحمیلی

 احمد دهقان (نویسنده) روایتی قابل توجه از دیدار سردار فتح‌الله جعفری فرمانده زرهی ایران در دفاع مقدس و فرمانده لشکر یکم عراق در عملیات فتح المبین گفت.

گفت‌وگوی رادیو مضمون با احمد دهقان را بخوانید:

-  فرمانده عراقی کاملاً با دیسیپلین نشست و شروع به حرف زدن کرد و گفت: «من در عملیات فتح‌المبین می‌‌دانستم ایران می‌خواهد حمله کند» و داشت برگ‌برنده‌هایش را برای فرمانده ایرانی رو می‌کرد.

- فرمانده عراقی ادامه داد: «آن شبی که می‌خواستید حمله کنید، سکوت بود و من به معاون عملیات خودم گفتم سکوت ایرانی‌‌ها خیلی خطرناک است و اینها امشب حمله می‌کنند. بعد به نیروهایی که در شوش داشتیم، آماده باش دادیم و گفتم آماده باشید که ایرانی‌ها می‌خواهند حمله کنند و کشتار راه بیندازید و خلاصه آن کشته‌هایی که شما دادید بخاطر پیش‌بینی من بود».

-  آقای جعفری هیچ چیزی نمی‌گفت و این حالت داشت مرا دیوانه می‌کرد! جنگی سر میز شام بود و این جنگ کاملا به سمت عراقی‌ها تمایل پیدا کرده بود.

-  آقای جعفری شامش را قشنگ خورد و بعد گفت: «تو حسن باقری را می‌شناسی»؟ فرمانده عراقی گفت: «بله؛ در عملیات فکه شهید شد و اگر او بود، احتمالاً جنگ شما متحول می‌شد».

-  آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری دهم اسفند مرا صدا زد و هنگامی که من به قرارگاه رفتم، عکس های تو را به من نشان داد» فرمانده عراقی جا خورده بود!

- آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری به من گفت روی تپه سبز برو (تپه سبز مقابل شوش است) و تمامی آتش منطقه را در دست بگیر؛ طوری که هیچ کس بدون اجازهٔ تو حق تیراندازی نداشته باشد.

 - حسن باقری گفت که فرمانده گردان مقابل شوش، دیروز با شلیک خمپاره کشته شده و امروز فرمانده لشکر یکم عراق خواهد آمد تا فرمانده گردان جدید را در خط معرفی کند. این فرمانده لشکر آدم ترسویی است و این باید زنده بماند تا ما عملیات خودمان را انجام بدهیم. این باید سالم برود و سالم برگردد؛ چون که معاون او یک بعثی است و اگر فرمانده فعلی کشته شود، او را فرمانده لشکر می‌کنند؛ پس این فرمانده لشگر باید زنده بماند.»

- آقای جعفری گفت: «من آمدم روی تپه؛ تو با دو تا ماشین به خط آمدی؛ فرمانده ها را جمع کردی. بعد فرمانده‌ جدید را معرفی کردی و دم غروب با همان ماشینی که آمده بودی، برگشتی من غروب آمدم به حسن باقری گفتم تو سالم آمدی و برگشتی»!

منبع: رادیو مضمون 

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • روایت حیرت‌ انگیز یک نویسنده از خاطره‌بازی دو فرمانده ایرانی و عراقی سال‌ها پس از جنگ تحمیلی
  • خاطره‌بازی با عصر بزرگداشت مقام معلم
  • افزایش ایست بازرسی در تهران / خاطره دهه ۶۰ تکرار می‌شود؟
  • فرار یک بوفالو از چنگ شیرهای گرسنه + فیلم
  • خداحافظی کاپیتان ایران از روسیه با خاطره خوش
  • برنامه‌های خود را در فرصت باقیمانده به سرانجام می‌رسانم
  • با ۵۰۰ میلیون تومان در کجای تهران می‌توان خانه رهن کرد؟
  • خاندانی از تبار و نوادگان حذیفه‌بن‌یمان در طرشت
  • نرخ رهن در بازار تهران؛ رهن مسکن در محله شادآباد ۵۸۰ میلیون تومان
  • قیمت خانه در جنت آباد تهران امروز ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳