Web Analytics Made Easy - Statcounter

محسن پاک آیین در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی ایرنا درباره سفر آتی آیت الله ابراهیم رئیسی به مسکو اظهار کرد: این سفر حاکی از این موضوع است که سیاست نگاه به شرق و آینده روابط ایران با روسیه مورد توجه دولت سیزدهم است.

وی با بیان اینکه رویکرد نگاه به شرق در حوزه جغرافیایی و  سیاسی ابعاد مختلفی دارد،گفت: شرق جغرافیایی به لحاظ معنایی یعنی کشورهایی که در شرق ایران قرار دارند که کشورهای آسیایی مانند چین، ژاپن، اعضای اتحادیه جنوب شرق آسیا(آسه‌آن) و استرالیا از جمله کشورهای مهم این حوزه هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از همین رو تقویت روابط با کشورهای این منطقه در اولویت دولت سیزدهم است.

رویکرد ایران نسبت به شرق راهبردی شده است/ نگاه به شرق به معنای تنوع‌بخشی به دوستان است

مشاور پیشین وزیر امور خارجه افزود: نگاه به شرق از منظر سیاسی  به معنای تقویت روابط با کشورهای همسوست. این کشورها در حوزه جغرافیایی ایران نبوده و مثلا در آمریکای لاتین یا آفریقا هستند اما با ایران در مباحث جهانی مواضع همسویی دارند. بنابراین تقویت روابط با کشورهای این حوزه نیز  اهمیت می‌یابد.

پاک آیین گفت: گاهی این موضوع مطرح می شود که نگاه به شرق به معنای بازگشت به دوران جنگ سرد است. باید توجه داشت که دوره جنگ سرد تمام شده و نگاه به شرق امروز به معنای تنوع بخشی به دوستان  ایران و عدم اتکا به یک منطقه به عنوان غرب است. البته اگر غربی ها هم تخاصم با ایران را کنار بگذارند فضا برای آنها هم باز خواهد بود و این ظرفیت وجود دارد که حرکت به سمت غرب نیز ادامه پیدا کند.  

وی با بیان اینکه سیاست نگاه به شرق در دستور کار دستگاه دیپلماسی کشورمان قرار داشته، اما در گذشته به عنوان یک رویکرد تاکتیکی برای تنظیم روابط با غرب استفاده شده است، افزود: در گذشته در مقاطعی که با غربی‌ها مشکل داشتیم از سیاست نگاه به شرق صحبت می کردیم و چنانچه روابط با غرب، در مسیر بهبودی قرار می گرفت، سیاست نگاه به شرق، فراموش می‌شد.

سفیر پیشین ایران در کشورهای زامبیا، ازبکستان، تایلند و جمهوری آذربایجان گفت: امروز اینگونه به‌نظر می رسد که در سیاست خارجی دولت سیزدهم، تقویت روابط با شرق به این معناست که ایران از رویکرد تاکتیکی، فاصله گرفته و علاقه‌مند به ایجاد مناسبات راهبردی با شرق شده است.  در عین حال ایران آمادگی دارد با کشورهای غربی، که به دنبال رابطه دوستانه بر اساس احترام متقابل باشند، همکاری نماید.

پاک آیین با بیان اینکه روابط ما با غرب یک رابطه دوطرفه و دوستانه نیست، گفت: آمریکا به دلیل رفتار خصومت‌آمیز با ایران وضعیتی استثنائی دارد و رابطه‌ای با این کشور متصور نیست. اروپایی‌ها نیز رویکرد مثبتی نسبت به ایران ندارند و بیش از اینکه به ایجاد و تقویت روابط دوجانبه با ایران توجه کنند، به دنبال طرح مسائل حاشیه‌ای، مانند مباحث حقوق بشری بوده و به اجرای تعهدات خود در برجام هم پایبند نبوده‌اند.

 سیاست نگاه به شرق مانع از برقراری مناسبات با غرب نیست

وی گفت: آنها کشورهای غربی با تصحیح رفتار خود، اعتماد جمهوری اسلامی را به خود جلب کنند، می‌توانند در زمره شرکای ایران قرار گیرند. در این صورت، سیاست نگاه به شرق مانع از ایجاد مناسبات با کشورهای غربی که مبتنی بر احترام متقابل باشد، نخواهد شد. لذا این فرضیه که برای بهبود روابط با غرب، باید به سردی روابط با روسیه و چین بیاندیشیم، غیرعلمی و فاقد دقت سیاسی است.

معاون پیشین سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی گفت: هنر دیپلماسی این است که با شناسایی اهداف و حوزه‌های نفوذ مشترک، از ظرفیت همه کشورها برای تامین منافع ملی کشورمان استفاده کند. روابط ایران و روسیه، نیز به عنوان بزرگترین همسایه، بسیار حائز اهمیت است و می‌تواند در جریان سفر رییس جمهوری، در مسیر همکاری های راهبردی قرار گیرد.   

پاک آیین در ادامه تقویت روابط با کشورهای همسایه و توسعه مناسبت با این کشورها را از اولویتهای سیاست خارجی دولت سیزدهم عنوان کرد و گفت: روسیه بزرگترین همسایه ایران از مسیر آب‌های خزر محسوب می‌شود؛ یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد است و کشوری است که با در حوزه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای اشتراکات فراوانی با ما دارد.

وی با بیان اینکه ایران و روسیه در حوزه تامین امنیت منطقه غرب آسیا و قفقاز، حوزه مبارزه با تروریسم و مبارزه با قاچاق انسان و مواد مخدر دارای دیدگاه‌های مشترک هستند، یادآورشد: امروز ارتباط نزدیکی میان امنیت و اقتصاد وجود دارد؛ سرمایه به نقطه‌ای حرکت می‌کند که امنیت وجود داشته باشد و اگر کشورهای منطقه غرب آسیا و قفقاز خواهان توسعه روابط اقتصادی هستند باید در وهله اول امنیت این مناطق تامین شود و این موضوع یکی از دستور کارهای سفر رییس جمهوری به روسیه است.  

سفر رئیسی فصل جدیدی از روابط تهران-مسکو را رقم می‌زند

دیپلمات پیشین کشورمان گفت: هر دو کشور ایران و روسیه در منطقه اوراسیا قرار دارند و این منطقه به لحاظ اقتصادی، منطقه‌ای مهم است که ۶۰ درصد جمعیت جهان را در خود جای داده و حدود ۴۵ درصد از منابع طبیعی جهان نیز در این منطقه قرار دارد. بسیاری از کارشناسان معتقد هستند که آینده اقتصاد جهان را منطقه اوراسیا تامین خواهد کرد.

پاک آیین خاطرنشان کرد: مقابله با تروریسم و منافع مشترکی که ایران و روسیه در افغانستان، جنوب آسیا و سوریه دارند، دو کشور را در حوزه جغرافیایی غرب آسیا، به یکدیگر نزدیک می‌کند. وجود این حوزه‌های نفوذ و منافع مشترک ضرورت این امر را هر چه بیشتر می‌کند که رییسان جمهوری دو کشور در زمان‌های مختلف با یکدیگر رایزنی داشته باشند.  

وی گفت: در حوزه روابط دوجانبه نیز، تهران و مسکو دارای منافع مشترک بسیاری هستند. در حوزه اقتصادی هر دو کشور از تحریم‌های ظالمانه ایالات متحده و غرب آسیب دیده‌اند و به دنبال مقاوم سازی اقتصاد خود هستند؛  لذا در حوزه های تجارت، ترانزیت، انرژی و گردشگری می‌توانند شرکای خوبی باشند و دارای اقتصاد مکمل هستند.

این کارشناس مسائل راهبردی با بیان اینکه بحث دریای خزر و منافع دو کشور در این منطقه و بهره‌برداری از حوزه‌های مختلف نیز دارای اهمیت بالایی است، گفت: در مجموع می توان گفت دو کشور دارای ظرفیت‌های گسترده‌ای برای توسعه روابط دوجانبه هستند و سفر رییس جمهوری می‌تواند فصل جدیدی از روابط تهران و مسکو را رقم بزند.  

برچسب‌ها برجام روسیه تروریسم تحریم چین ایالات متحده آمریکا جمهوری اسلامی دولت سیزدهم

منبع: ایرنا

کلیدواژه: برجام روسیه تروریسم برجام روسیه تروریسم تحریم چین ایالات متحده آمریکا جمهوری اسلامی دولت سیزدهم تقویت روابط با کشورهای سیاست نگاه به شرق سفر رییس جمهوری نگاه به شرق ایران و روسیه دولت سیزدهم پاک آیین دو کشور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۵۸۵۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تصمیم عرب‌ها درمورد تهران و تل آویو چیست؟

فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارش‌های رسانه‌ای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانه‌ای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.

به گزارش انتخاب، استدلال آن‌ها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولت‌ها طرف اسرائیل را می‌گرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصت‌های جدیدی برای همکاری‌ها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکده‌ای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقه‌ای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان داد.»

پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمک‌های بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.

اما این ارزیابی‌ها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر می‌رسد و نمی‌تواند پیچیدگی چالش‌های منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیت‌های منطقه که مانع از همکاری‌ها بین اعراب و اسرائیل می‌شود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولت‌های عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایت‌های نتانیاهو از توسعه شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاش‌های وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهر‌های کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنش‌های منطقه‌ای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه می‌تواند به مشروعیت آن‌ها در داخل لطمه بزند.

هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمی‌دهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولت‌هایی که اسرائیل از آن‌ها به عنوان "اتحاد سنی" یاد می‌کند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقه‌ای هستند. اولویت آن‌ها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنش‌ها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولت‌های عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقه‌ای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.

پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حمله‌ای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیما‌های ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپاد‌ها و موشک‌های ایرانی را دفع نمایند. گزارش‌های رسانه‌ای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقه‌ای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.

اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقام‌های اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.

تلاش‌هایی که دولت‌های عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آن‌ها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیک‌تر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آن‌ها همچنان به دنبال تعمیق همکاری‌های خود با واشنگتن هستند. آن‌ها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم می‌کند نمی‌بینند.

دولت‌های عربی به ویژه دولت‌های حاشیه خلیج فارس از تلاش‌های اسرائیل برای تضعیف توانمندی‌های نیرو‌های نیابتی ایران استقبال می‌کنند. اما آن‌ها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که می‌تواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکننده‌ای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولت‌های عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آن‌ها نمی‌خواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار می‌کند. آن‌ها ترجیح می‌دهند موازنه‌ای بین روابط مختلف منطقه‌ای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پل‌های پشت سرشان را خراب کنند.

اما به رغم این محدودیت ها، دولت‌های عربی می‌توانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماس‌هایی برای مدیریت بحران حیاتی‌تر از گذشته است. کشور‌های عربی‌ای که با هر دو طرف رابطه دارند می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیام‌ها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیب‌ها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشور‌های خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگو‌های منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز می‌کند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگ‌هایی بود.

اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیک‌تر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانه‌تر کند. همکاری‌های فنی‌ای که دولت‌های عربی و اسرائیل اخیرا در حوزه‌هایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشست‌های مهم منطقه‌ای که علنا تعاملات سیاسی دولت‌های عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاش‌های دولت‌های عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانه‌تر اولویت دهی به حمایت از تلاش‌ها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.

دیگر خبرها

  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • تصمیم عرب‌ها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
  • مقابله با آمریکا؛ هدف مشترک تهران - مسکو
  • روسیه دشمن اسرائیل است | روایت بلومبرگ؛ نگرانی فزاینده اسرائیل از گسترش همکاری‌ نظامی ایران و روسیه
  • امیرعبدالهیان: روابط ایران با قاره آفریقا مبتنی بر احترام متقابل و منافع مشترک است
  • روابط ایران با قاره آفریقا مبتنی بر احترام متقابل و منافع مشترک است
  • حملات تروریستی در روسیه و ایران نتیجه حمایت کشور‌های غربی به ویژه آمریکا از گروه‌های تروریستی است
  • ایران و روسیه ائتلاف دفاعی تشکیل می دهند؟
  • استقبال مقامات آفریقایی از توسعه روابط اقتصادی با ایران
  • وزیر دفاع روسیه: مسکو هرگز ناتو را تهدید نکرده است