Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جماران؛ احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاح طلب، در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «برخی محافل طیفِ اصولگرا ضمن استقبال مشتاقانه از توسعه روابط جمهوری اسلامی با روسیه و چین، انگیزه خود را از این حرکت، بی‌نیاز شدن از احیای توافقنامه برجام و پرهیز از مذاکره بر سرِ موضوعات منطقه‌ای می‌دانند. این اما در حالی است که روسیه و چین نه فقط بر لزوم احیای برجام اصرار می‌ورزند بلکه خواهان مذاکره بین ایران و کشورهای منطقه به منظور کاهش تشنج بین آنها هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در همین باره، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، در کنفرانس خبری اخیر خود، ضمن فراخواندن جمهوری اسلامی به «واقع‌بینی» در موضوع برجام، از «نگرانی مربوط به مسائل موشکی و منطقه‌ای» سخن به میان آورد و تاکید کرد که این نوع نگرانی‌ها «بهتر است در نشست‌های امنیتی از جمله کنفرانس امنیتی خلیج فارس بررسی شوند.» روس‌ها از چند سال پیش ابتکار عملی را مطرح کرده‌اند که طبق آن، کشورهای خاورمیانه از طریق نشست‌های امنیتی باید به بی‌ثباتی در این منطقه پایان دهند. در واقع سخنان لاوروف نیز در ادامه همان ابتکارعمل قابل تفسیر است.

همزمان دولت چین هم پیش از سفر حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران به پکن، میزبان هیاتی از وزرای خارجه عربستان و کویت و بحرین و عمان به اتفاق دبیر کل شورای همکاری خلیج‌فارس بود. از صورت مذاکرات این هیات با مقام‌های چینی و توافقات احتمالی آنها، گزارش مبسوطی منتشر نشده است اما ظاهرا بخشی از ماجرا در اظهارات وانگ‌یی، وزیر خارجه چین، در دیدارش با همتای ایرانی خود بازتاب یافته است. براساس گزارش وزارت خارجه چین، وانگ‌یی در دیدار با امیرعبداللهیان ضمن حمایت دوباره از مذاکرات احیای برجام، با اشاره به «ابراز نگرانی برخی از کشورهای منطقه از تهدیدهای ایران» حمایت کشورش را از «ایجاد سازوکاری برای گفت‌وگوی منطقه‌ای در باره مسائل امنیتی» اعلام کرده است.

چینی‌ها هم به نوبه خود طرحی را تدوین کرده‌اند که براساس آن، مذاکره بین طرف‌های مناقشه در خاورمیانه به منظور دستیابی به چارچوبی از تفاهم و همکاری متقابل ضروری است و اظهارات وانگ‌یی نیز همان جهت‌گیری را نشان می‌دهد.

در حقیقت، امریکا و کشورهای اروپایی در آغاز مذاکرات وین، خواستار گنجاندن موضوعات منطقه‌ای در توافق جدید مربوط به احیای برجام بودند، اما روسیه و احتمالا چین آنها را متقاعد کرده‌اند که به جای اصرار در این مورد، بهتر است برجام به صورت سابق خود احیا شود اما متعاقب آن، کنفرانسی امنیتی برای مذاکره در مورد مناقشات امنیتی بین کشورهای منطقه شکل گیرد.

با این حساب، کاملا واضح است که هر شش قدرت طرفِ برجام، افزون بر تمرکز بر برنامه اتمی جمهوری اسلامی و رفع تحریم‌های امریکا، خواهان تشنج‌زدایی در میان کشورهای منطقه از طریق برگزاری کنفرانس امنیتی بین آنها هستند. این واقعیتی است که به سختی می‌توان در باره آن تردید کرد. ظاهرا به همین جهت نیز دیپلمات‌های وزارت خارجه ایران و اعضای دولت در این زمینه سکوت را به اظهارنظر رسمی ترجیح می‌دهند گو اینکه همزمان برای بهبود رابطه با عربستان به عنوان مقدمه‌ای برای برگزاری کنفرانس امنیتی تلاش می‌کنند. این در حالی است که محافلی از طیف اصولگرا که هیچگاه خصومت خود را با احیای برجام و همین‌طور تشنج‌زدایی در منطقه پنهان نکرده‌اند، با دفاعِ سرسختانه از نزدیکی رابطه با مسکو و پکن، چنین اقدامی را در جهتِ خنثی‌سازی و بی‌اثر کردنِ تلاش‌های مربوط به احیای برجام و مذاکرات امنیتی به مخاطبان خود معرفی می‌کنند.

نگاهی به عمق خبرها اما به روشنی نشان می‌دهد که داستان دقیقا خلاف تصور یا تمایل آنها پیش می‌رود. به عبارت دیگر، نزدیکی جمهوری اسلامی به چین و روسیه، نیاز به احیای برجام و مذاکرات منطقه‌ای را به خلاف نظر این دسته از اصولگرایان، مرتفع نمی‌کند بلکه مسیر آن را هموار می‌سازد.

با این وضع، پس چرا این طیفِ از اصولگرایان موضوع را وارونه نشان می‌دهند؟ آیا درک‌شان از سیاست‌های منطقه‌ای روسیه و چین از بنیاد نادرست است؟ یا اینکه از آنچه در جریان است، بی‌خبرند؟ یا خود را عمدا به بی‌خبری می‌زنند و با تحریفِ وقایع سعی در فرار از واقعیت دارند؟

به نظرم هر سه مورد فوق به مراتبی، در رفتار این بخش از اصولگرایان نقش دارند اما نقش اصلی را فرار از واقعیت بازی می‌کند. واقعیت این است که طیفِ سرسخت‌تر اصولگرایان در تمام سال‌های گذشته با حمله بی‌امان به برجام و مخالفت با هر نوع تعامل در جهت کاهش مناقشات منطقه‌ای، فضای ذهنی خود و حامیان‌شان را از واقعیات عینی جهان منفک کرده‌اند و اینک که دولت مورد حمایت خود را مشغول مذاکره برای احیای برجام و آماده شدن برای پیامدهای آن می‌بینند، دچار سرخوردگی و بعضا بحران فکری شده‌اند و از همین رو، به هر دری می‌زنند تا راهی برای منصرف کردن نظام از ادامه مسیر کنونی پیدا کنند. یکی از این راه‌ها، مصادره به مطلوب کردنِ مواضع بین‌المللی و منطقه‌ای چین و روسیه است، حال آنکه این دو قدرت جهانی منافع خود را نه از طریق همکاری با جمهوری اسلامی به بهای نارضایتی سایر کشورهای منطقه، بلکه از مسیر گسترش رابطه و داد‌وستد با همه آنها دنبال می‌کنند و این هم پیامدهای مخصوص به خود را دارد. خلاصه آنکه، طیفی از اصولگرایان که هنوز دل خود را با برجام و پیامدهای الزام‌آور آن صاف نکرده‌اند، پس از احیای احتمالی برجام، خود را با وضعیتی روبرو خواهند دید که از هر جهت تماشایی است!»

منبع: جماران

کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا ایران و چین ایران و روسیه سرگئی لاوروف حسین امیرعبداللهیان احمد زيدآبادی روسيه و چين مذاكرات وين افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا کشورهای منطقه احیای برجام منطقه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۶۶۴۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد

سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید به‌شدت فعال‌تر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، به‌دنبال خنثی کردن تلاش‌های حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.

به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شده‌است که استمرار تحریم‌های گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.

سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که می‌خوانید:

به نظر می‌رسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیده‌است. فکر می‌کنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟

شرایط به‌گونه‌ای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفته‌است. الان شرایطی پدید آمده‌است که باید فعالیت‌های جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی می‌کنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.

این کشورها و نهادها به‌هیچ‌وجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق نبودند، اما حالا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آن‌ها شده‌است. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند به‌دنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشته‌باشیم تا بتوانیم اقدام‌هایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.

در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطل‌مانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حل‌وفصل نشود، ما از تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.

فکر می‌کنید با تحولات اخیر آیا آمریکایی‌ها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟

الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکایی‌ها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شده‌است که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیده‌نشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.

در این زمینه به نظر می‌رسد که انگیزه‌های ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقه‌ای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفت‌وگو در این مورد فرا نرسیده‌باشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.

الان اولویت‌های مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شده‌است و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرف‌های باقی‌مانده در برجام برای اجرای احکام معطل‌مانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.

برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیت‌های دیپلمات‌های باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هسته‌ای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.

ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ غزه چیست؟

این سوال خیلی کلی است و نمی‌توان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بین‌المللی کشور را در همه حوزه‌ها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.

در عین حال باید در حوزه‌های دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانه‌تر عمل کند. مهم‌ترین مسئله این است که باید از این محدودیت‌هایی که برای سیاست خارجی ایجاد شده‌است، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.

اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرت‌های دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینه‌ها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.

عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلی‌ها نسبت به عملکردشان در آینده محتاط‌تر شوند؟

بسیار مؤثر بود. اسرائیلی‌ها باور نمی‌کردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آن‌ها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کرده‌بود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمک‌های گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار می‌دادند.

قدرت‌های جهانی پذیرفته‌بودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویت‌های اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شده‌بود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا یاد می‌شد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشک‌های عراق به سمت اسرائیل، هیچ حمله‌ای به اسرائیل نشده‌بود و اسرائیل تصور می‌کرد که سازوکار بازدارندگی‌اش صددرصد موفق بوده‌است.

برای کل قدرت‌های جهانی، به‌ویژه آمریکا جا افتاده‌بود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و به‌خصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قوی‌تر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاش‌ها بی‌فایده بوده و اسرائیل ضربه‌پذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.

مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشک‌ها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیل‌گران این موضوع را مطرح کرده‌اند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیک‌تر شده‌اند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟

منازعه‌ای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیت‌های کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشک‌های ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشان‌دهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بی‌اثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.

بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.

ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ به‌خصوص اینکه کشورهای منطقه هم می‌دانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آن‌ها هم‌سرنوشت کنند. همانگونه که در سال‌های گذشته مشاهده کرده‌ایم، همه سیاست‌های آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.

دیگر خبرها

  • کرمانشاه هاب منطقه‌ای مدیریت بحران غرب کشور
  • روزنامه شرق: بهترین فرصت مذاکره مستقیم با آمریکا را از دست ندهید! / اجرای برجام و FATF اولویت نظام پس از عملیات وعده صادق
  • گزارش مدیریت بحران از آخرین وضعیت سیل در خراسان‌جنوبی
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
  • آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
  • «وعده صادق» و تثبیت جایگاه ویژه ایران در نظام امنیتی غرب آسیا
  • حل مشکل آب‌شرب روستاهای سیل‌زده در منطقه بلوچستان
  • استفاده از درس آموخته‌های سیل ۱۴۰۳ در بحران‌های احتمالی ناشی از آب در پایتخت
  • پیوستگی بین مردم و حاکمیت از برکات نظام جمهوری اسلامی است
  • خواهش لاپورتا از ژاوی: مربی بزرگ نیست، بمان!