ایران و روسیه روی خط توسعه روابط دوجانبه
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۹۳۵۷۲
در چارچوب سیاست خارجی فعال دولت سیزدهم با محوریت توسعه مناسبات با همسایگان و همگرایی منطقهای، رئیس جمهور کشورمان به تازگی به دعوت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به مسکو سفر کرد.
خبرگزاری میزان - دولت سیزدهم از همان ابتدا راهبرد خود را بر روی گسترش و تقویت روابط با کشورهای همسایه و شرق برنامه ریزی کرد که نتیجه آن عضویت ایران در پیمان کشورهای عضو سازمان شانگهای بود که با حضور رئیس جمهور در اجلاس این سازمان، این موفقیت بزرگ به دست آمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روابط ایران و چین نیز با محور قرار گرفتن همکاریهای ۲۵ ساله میان دو کشور که به مرحله اجرا رسیده است، یک فرصت برای گسترش روابط با کشوری است که از هم اکنون نیز اقتصاد نخست جهان است و نزدیک بودن دو کشور از نظر جغرافیایی فرصت طلایی است.
همچنین رئیس جمهور به تازگی به روسیه سفر کرد و این سفر از چند جهت حائز اهمیت است.
روسیه کشوری است که در مقاطع مختلف همراهیهای خوبی با ایران داشته که میتوان به مخالفت با چند پیشنهاد آمریکا علیه ایران در شورای امنیت و همراهی و حمایت از حق ایران در توافق هستهای اشاره کرد.
شاید مهمترین همراهی و همفکری روسیه با ایران را در جریان بحران غرب آسیا به ویژه در سوریه دانست.
بیشتر بخوانید: چالشهای آمریکا در پی افزایش قدرت نظامی و اقتصادی چین چین: امکان توافق در وین تا بهمن ماه وجود دارداکنون منطقه غرب آسیا و سوریه در یک آرامش نسبی به سر میبرند که نتیجه کار مشترک تهران و مسکو است.
همه این مسائل نشان میدهند که ایران و روسیه دو کشور قدرتمند و تأثیر گذار در منطقه و جهان، باید به گسترش روابط خود بپردازند.
روابط دو کشور در زمینههای سیاسی و اقتصادی باید عمیقتر و گستردهتر از اکنون باشد، هر دو کشور تحت تحریمهای اقتصادی و فشارهای سیاسی غرب و آمریکا قرار دارند و همین اتفاق مشترک، ایجاب میکند تا روابط اقتصادی فراتر از آنچه وجود دارد، شود.
در زمینه همکاریهای نظامی و امنیتی نیز دو کشور تاکنون در موضوع سوریه همکاری خوبی داشتند که باعث شد تا سناریوی آمریکا در منطقه نابود شود.
کاخ سفید دست از توطئهها و دشمنیها علیه ایران، روسیه و چین بر نخواهد داشت و این وجه مشترک است که دلیل منطقی و قوی برای گسترش روابط است.
سفر رئیس جمهور به روسیه از یک جهت دیگر اهمیت دارد، گسترش روز افزون روابط ایران و روسیه باعث میشود تا دیگر کشورهای آسیای میانه و قفقاز نیز در این مسیر قرار بگیرند و نسبت به گذشته با رویکرد تازه و مثبت وارد تعامل بیشتر با جمهوری اسلامی ایران شوند.
کشورهای منطقه از ظرفیتهای ایران آگاه هستند و میدانند که جمهوری اسلامی، هم اکنون نیز یکی از کشورهای تأثیر گذار و تعیین کننده در معادلات منطقهای و جهانی است.
قدر مسلم گسترش روابط با روسیه و دیگر همسایگان، یک رابطه متقابل دو سر سود است.
انتهای پیام/
برچسب ها: روسیه چینمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: روسیه چین گسترش روابط رئیس جمهور دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۹۳۵۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا نفوذ روسیه در قفقاز جنوبی کاهش یافته است؟
به گزارش خبرآنلاین عرب نیوز در تحلیلی نوشت: آیا قفقاز جنوبی به خاورمیانه جدیدی تبدیل شده است یا به میدان بازی ثانویهای برای منافع ژئوپلیتیک خاورمیانه تبدیل شده است؟ تحلیلگران اغلب از پرونده سوریه برای پیوند هر دو منطقه استفاده می کنند. ما در هر دو موضوع همان بازیکنان را مشاهده میکنیم: ترکیه، روسیه، ایران و در پس زمینه، اروپاییها و ایالات متحده. با این حال، آنچه که به عنوان «خاورمیانه جدید» توصیف میشود، رابطه جدید شکل گرفته بین روسیه و ترکیه است.
پس از بحران قره باغ و پیامدهای جنگ اوکراین، یک تغییر ژئوپلیتیکی بزرگ رخ داده است. ارمنستان، آذربایجان و گرجستان اکنون حضور جهانی قویتری دارند و به طور فعال به دنبال تغییر استراتژیهای سیاست خارجی خود از نفوذ روسیه هستند. آذربایجان روابط خود را با ترکیه، اسرائیل و اتحادیه اروپا تقویت کرده و ارمنستان که از حمایت روسیه ناامید شده است، به وضوح تعامل خود را با اتحادیه اروپا و به ویژه فرانسه گسترش داده است. همچنین، ارمنستان به دنبال گسترش روابط نظامی با هند است. گرجستان نیز با آشفتگی داخلی مواجه است و به دنبال تقویت روابط خود با ایالات متحده، چین و اتحادیه اروپا است.
بسیاری از تحلیلگران معتقد هستند که در دوران پس از جنگ اوکراین، نفوذ روسیه در این منطقه کاهش داشته است و ترکیه، کشوری است که بیشترین سود، به ویژه از طریق اتحاد با آذربایجان، را از وضعیت فعلی این منطقه برده است.
با این حال، آیا این وضعیت برای مدت طولانی تداوم خواهد داشت؟ آیا ارتش روسیه آنقدر بر جبهه اوکراین متمرکز است که در این منطقه حیاتی برای مسکو زمین بیشتری را از دست دهد؟ اگر این فرضیه درست باشد، اثرات این مهم به سایر کشورها و مناطق تحت نفوذ روسیه مانند آسیای مرکزی گسترش خواهد یافت.
به نظر میرسد این فرضیه درست نباشد. اگر وضعیت فعلی این منطقه با اتفاقات سال ۲۰۰۸ گرجستان مقایسه بشود، مشاهده میشود که روسیه به راحتی شکست نخواهد خورد. با وجود اینکه مسکو قادر به حفظ منافع خود در آنجا بود، ارتش را به آن منطقه گسیل کرد. روسیه نیروی غالب در این منطقه است. این کشور به عنوان دومین قدرت نظامی جهانی رتبه بندی شده است و مجموعه گستردهای از داراییهای نظامی خود از جمله بزرگترین نیروی تانک و یکی از بزرگترین زرادخانه های هستهای را حفظ کرده است. بر اساس بررسیهای نظامی، مسکو با بیش از ۱.۳۲ میلیون پرسنل نظامی فعال و طیف گستردهای از قابلیت های از زمین به هوا به دریا حضور قابل توجهی در صحنه جهانی دارد.
از سوی دیگر، ترکیه هشتمین ارتش قدرتمند جهان را دارد اما ارتش این کشور به خوبی مدرن شده و گسترش قابل توجهی داشته است. با تمرکز بر پیشرفتهای تکنولوژیکی و اعتماد به نفس، نیروهای مسلح ترکیه با داشتن مجموعه ای متنوع و پیچیده از سخت افزار نظامی و یک صنعت دفاعی قوی به یک بازیگر کلیدی در ناتو و فراتر از آن تبدیل شده اند.
روسیه هنگام تمرکز بر قفقاز، حضور نظامی استراتژیک خود را به ویژه در مناطق آبخازیا و اوسیتیا جنوبی حفظ میکند. در آبخازیا، پایگاه نظامی هفتم روسیه میزبان حدود ۴۵۰۰ پرسنل است، در حالی که پایگاه نظامی گارد چهارم اوسیتیا جنوبی میزبان حدود ۳۵۰۰ پرسنل است. علاوه بر این، روسیه دارای پایگاه نظامی ۱۰۲ در گیومری ارمنستان و پایگاه هوایی ۳۶۲۴ در فرودگاه Erebuni در نزدیکی ایروان است که تعداد پرسنل آن از ۳۲۱۴ تا ۵۰۰۰ نفر تخمین زده شده است. این پایگاهها نقش مهمی در نفوذ روسیه دارند. در همین حال، ترکیه هیچ پایگاه نظامی رسمی در منطقه قفقاز ندارد. با این حال، این کشور همکاری نظامی نزدیک با آذربایجان، از جمله تمرینات نظامی مشترک و توافقنامه های دفاعی را حفظ میکند. این مشارکت به ویژه در طول درگیری قره باغ آشکار بود، جایی که حمایت ترکیه نقش مهمی در پیروزی باکو در درگیریهای پیش از سپتامبر ۲۰۲۳ ایفا کرد، زمانی که کنترل کامل منطقه مورد مناقشه با ارمنستان را به دست آورد. حضور نظامی ترکیه در منطقه بیشتر به اتحاد و حمایت استراتژیک مربوط می شود تا پایگاه های فیزیکی.
از بسیاری جهات، ما امروز در یک مقیاس بزرگتری از عواقب جنگ گرجستان در سال ۲۰۰۸ زندگی میکنیم .این یک پیچ و تاب جالب است زیرا ترکیه برای روسیه همان استراتژی روسیه را برای ایالات متحده در میادین مختلفی چون سوریه و آفریقا اعمال میکند. هر دو کشور به دنبال جلوگیری از درگیریهای مستقیم هستند و یک روش عملیاتی پیدا کرده اند که مقابله غیرمستقیم را با همکاری در عرصههای دیگر ترکیب میکند. ما باید به یاد داشته باشیم که این منطقه از لحاظ تاریخی یک میدان نبرد برای قدرت های امپراتوری، از جمله امپراتوری عثمانی، ایران و روسیه بوده است. به همین دلیل است که با گسترش احتمالی جنگ در اوکراین، مقایسه وضعیت قفقاز جنوبی با خاورمیانه مناسب نیست. در عوض، ما باید جنگ روسیه و ترکیه در قرن نوزدهم را به یاد داشته باشیم. این جنگ در قفقاز انجام شد. یک چیز روشن است: نفوذ روسیه در یک چشم بر هم زدن کاهش نخواهد یافت، به ویژه که مسکو با افزایش چشمگیر ظرفیت نظامی صنعتی خود اکنون اقتصاد جنگی دارد.
۳۱۱۳۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902311