بهار عربی: اصطلاحی غبارآلود برای بزرگترین عملیات جعل در تاریخ معاصر
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۰۴۳۷۰
«هیام علی سلمان» نویسنده و تحلیلگر سیاسی سوریه به بهانه سالروز آغاز جنبشهای عربی در ماه ژانویه سال ۲۰۱۱ موسوم به بهار عربی که از آن با عنوان بهانهای برای ظهور دگردیسیهای سیاسی باجخواهانه و تحریف اهداف اصلی انقلاب های مردمی یاد میکنند، در یادداشت اختصاصی برای ایلنا نوشت:
مفاهیم و اصطلاحات انتقادی مانند ساختار شکنی، نشانهشناسی و اصطلاحات مدرن مشابه، تا زمانی که ما به دیگران وابسته هستیم و افکارمان با جریانهای غیر همسو هدایت میشود، مانند سیل خروشان در دریای راکد و ساکن زندگی فرهنگی ما جاری خواهند بود و در دریافت و استفاده از این اصطلاحات نوعی سردرگمی، اضطراب و بینظمی باقی خواهد ماند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نظر من، این مسأله با دعوت سخاوتمندانهای که از سوی یک منتقد خاص برای استفاده از یک اصطلاح به جای اصطلاح دیگر صورت میگیرد، حل نمی شود، زیرا این دعوت تنها پس از یک تمرین طولانیمدت به ثمر خواهد نشست تا این اصطلاحات بتوانند در ساختار فرهنگی ما آمیخته شوند و دانش و پویایی مورد نیاز این فرهنگ را برآورده کنند.
ما عرب ها به عنوان بخشی از برنامه دیگران باقی خواهیم ماند، زیرا برای خود برنامهریزی نکردهایم و قربانی اصطلاحات شدهایم. انقلاب، عامل یک تغییر ریشهای است که شنیدن آن برای گوش و جان مسرتبخش است اما میدانیم که مسلح سازی گروه های شورشی برای نابودی هویت عربی بوده است و استفاده از بزرگترین عملیات جعل و تقلب در تاریخ معاصر قطعا هدفی غیر از نابودی قوانین و گسترش آشوب و هرج و مرج نداشته است.
آنچه که در رسانهها به انقلابهای عربی یا بهار عربی یا انقلابهای بهار عربی موسوم شد، جنبشهای اعتراضی مسالمتآمیز و بزرگی بودند که در اواخر سال ۲۰۱۰ و اوایل سال ۲۰۱۱ در برخی از کشورهای عربی تحت تأثیر جنبش تونس با خودسوزی جوان تونسی و سرنگونی رژیم «زین العابدین بن علی» آغاز شد.
اما انسان عربی که از ناتو، عملیات طوفان صحرا (جنگ اول خلیجفارس)، «برنار هنری لوی» اسرائیلی، از بمباران سوریه توسط ناتو و اسرائیل و از اشغالگری ترکیه در این کشور استقبال کرد، از تروریسم گریخت و بیاعتنا به انزجار و نفرت دنیا از او در خیابانهای ترکیه و استانبول به عنوان کارگر شروع به کار کرد و کشورش را به دست مهاجمان سپرد، سزاوار آن است که اسیر تکرار انقلابهای دروغین شده و برده وار در کاخهای دیوانگان خدمت کند و خوار و تحقیر شود.
انسان عربی که از پیمان «کمپ دیوید» استقبال کرد و خواری و تسلیم را صلح و نبوغ نامید و پذیرفت که برای عبور از شرق سرزمینش به غرب آن همراه با یک سلاح شکاری از اشغالگران اسرائیلی اجازه بگیرد، سزاوار است که در حسرت از دست دادن رود و رودخانه باقی بماند. کسی که حق غصب شده خود را پس نگیرد و مدعی نوسازی و مدرنیزه کردن نظام با دموکراسی ساختگی در پشت پرده توطئههای آمریکا و تحت قیمومیت اسرائیل باشد، نه حق رود سرزمینی دارد و نه آبرو و کرامت انسانی! که رودها کسانی که زمین را گرامی نمیدارند و آن را با غرور آبیاری میکنند، دوست ندارند.
بیشتر روشنفکران عرب به ما دروغ میگفتند و داستان های تخیلی درباره عزت، غرور و وطن و انسان عربی میسراییدند. شاید نیمی از روشنفکران بدون هیچ نگرش و موضع و عزتی و نیمی از آنها بدون هیچ غرور و کبریائی ظاهر شدند. بیشترینمان ساکت بودیم، چشم و گوش بستیم در حالی که در روز روشن خیانتها، جنایتها و جشنهای عادیسازی را دیدیم.
همه نخبگان و شاعران و روشنفکران خاموش مثل دیگران دزد هستند، شیادانی که درخشش عصیان مثبت را ربودند وطالبان جایزه و شهرت بودند، از این رو سخنانشان ناقص ماند و صدای حق خواهی شهروندانمان که در یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان زندگی میکردند، در اثنای خزش بیمارگونه به سمت «باب العزیزیه» (مقر معمر القذافی، دیکتاتور پیشین لیبی) در حنجره خاموش شد. اگر ثروت وطن برای سعادت و ارتقای سطح معیشت شهروندش نباشد، برای که به کار آید؟
آری! دیکتاتور چنین است و این صرفا شعار نیست چرا که ارزیابی از کشورهای عربی در همه مراکز نظارتی دنیا نشان میدهد که از نظر بهداشت، آموزش و خدمات حمل و نقل در بدترین شرایط هستند و از نظر نقض حقوق بشر و آزادی بیان و سایر حقوق مرتبط با آزادی بدترین وضعیت را دارند. افزون بر چنین شرایط حقارتباری، باید کارنامه جنایتها و کشتار دیکتاتورها را نیز در نظر گرفت که با تکیه بر چندین عامل پایههای سلطنت خود را محکم تر کردند: عامل نخست، سیطره بر منابع نفتی و مصادره آنها به نفع خود برای انتقام از مردم و عامل دوم تبانی با طرفهای بین المللی است که تنها هدفشان باجخواهی از چنین حاکم احمق و چنبره بر کوه طلایی است که در اختیار دارد.
هیچکدام از ما در دوران نازیها در آلمان نبودیم، اما تصاویری از میلیون ها نفر را در میادین مشاهده کردیم که برای جان یک احمق دیگر به نام «آدولف هیتلر» شعار میدادند و ما تکرار این دور باطل را به معنای واقعی کلمه در لیبی، مصر یا یمن و نقاط دیگر دیدیم، یک وضعیت بیمارگونه جمعی شبیه شیطانپرستان که هر دوره با سرکشان بسیاری تکرار شد و برخی از مردم با نوعی عدم هوشیاری مانند هیپنوتیزم با چنین شرایطی همراهی کردهاند.
این چه بهاری است که چهره حقیقت را تغییر داد، تاریخ را جعل کرد و توازن قوا و گرسنگی فقرا را برهم زد.
آیا اوج مشغله جهانی به این رویارویی به بسیاری از نیروها و نهادهای سیاسی فعال در صحنه اجازه عمل میدهد؟ به ویژه محور مقاومت تا جایگاه مناسب خود را در سطح بین المللی به دست آورد و پس از برداشتن گام های مناسب برای پیوند جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی بیشتر بین اجزای آن به قطب جهانی تبدیل شود. شرط شکلگیری چنین صحنهای، آزادی فلسطین و حرکت به سمت جهان چند قطبی جدیدی است که بیشتر توانمندیهای آن حول محور اندیشه سازمانیافتهای به رهبری جمهوری اسلامی ایران، با پیشینه متمدنانهای متمرکز است که شایسته آینده بشریت است.
انتهای پیام/
منبع: ایلنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۰۴۳۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرداختن به خاطرات مقام معظم رهبری؛ گام اول فصلنامه «ماجرا»
سردبیر فصلنامه تاریخیسیاسی «ماجرا» گفت: ما گام اول را برای پرداختن به خاطرات و کارنامه رهبر انقلاب در این فصلنامه برداشتیم.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، آیین رونمایی از فصلنامه تاریخیسیاسی «ماجرا» با حضور علی باقریکنی معاون سیاسی وزارت امورخارجه، منوچهر متکی وزیر اسبق امور خارجه، محمدمهدی دادمان رییس حوزه هنری و جواد موگویی سردبیر فصلنامه روز یکشنبه ۹ اردیبهشت در خانه اندیشهورزان جوان برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، جواد موگویی پژوهشگر تاریخ که سردبیری فصلنامه «ماجرا» را نیز برعهده دارد با بیان اینکه تصمیم چاپ فصلنامه «ماجرا» مربوط به سال ۱۴۰۰ بود، گفت: حوادث ۱۴۰۱ انتشار فصلنامه را تعویق انداخت. از طرفی اولین شماره را درباره دکترین نظام درحالی قبل از عملیات طوفانالاقصی شروع کردیم که واقعاً نمیدانستیم قرار است چه اتفاقاتی رقم بخورد که نکته قابل توجه اینجاست انتشار ماجرا به اتفاقات طوفان الاقصی برخورد. در محافل و فضای مجازی شنیدهایم که گفته شده ما این فصلنامه را بعد از حمله به اسراییل شروع کردهایم که باید بگویم چنین چیزی نیست.
وی در ادامه به تشریح رویکرد فصلنامه ماجرا پرداخت و گفت: رویکرد فصلنامه حوادث بعد از انقلاب خواهد بود و علت آن این است که ما در تاریخنگاری بعد از انقلاب غفلت عظیمی کردهایم و تاریخنگاری دهه ۶۰ را در افکار عمومی باختهایم هرچند یک دهه بعد و در موضوع تاریخنگاری دهه ۷۰ مسئله بکر است.
سردبیر فصلنامه ماجرا عدم دسترسی به اسناد را نقطه ضعف برای پرداختن به تاریخ دانست و افزود: وزارت خارجه هنوز اسناد مشروطه، مسئله ملی شدن صنعت نفت و حکومت پهلوی اول و دوم را آزاد نکرده است و دستگاههای سندی ما مثل مرکز اسناد خیلی سلیقهای عمل میکنند. عدم بازگویی خاطرات از طرف رجال سیاسی نیز یک مساله مهم است که متاسفانه در کشورمان پابندی به جلسات خاطرهگویی نیستند و افراد براساس سلیقه خاطرات را میگویند و همین باعث میشود ما افکار عمومی را از دست بدهیم.
وی با تاکید براینکه دنبال دیده شدن فصلنامه «ماجرا» نیستیم، گفت: ما گام اول را برای پرداختن به خاطرات و کارنامه رهبر معظم انقلاب برداشتهایم و امیدوارم ابعاد این مسئله به بحث و گفتگو گذاشته شود.
در ادامه، علی باقریکنی معاون سیاسی وزارت خارجه ابتکار و شجاعت را ویژگی مهم فصلنامه «ماجرا» دانست و با تاکید براینکه ورود به پژوهش درباره امنیت ملی جسارت و شهامت و فکر میخواهد، گفت: مجموعه مصاحبهها و تصاویر جمعآوری شده در این فصلنامه ارزشمند است که نشان میدهد در آینده با سلسله مطالبی روبرو خواهیم بود که میتواند نیازهای نسل کنونی و آینده کشورمان و دیگر کشورها را که دغدغه فرایند انقلاب دارند را از دل پژوهش بشناسند.
وی پژوهش تاریخ را یک میدان خطیر دانست و افزود: پرداختن به پژوهش تاریخ یک میدان بسیار خطیر است که فعالیت در آن آسان نیست، چون چندگانگی نگاه و ایده و تفکر در آن جولان پیدا میکند و طبیعی است که تلاقی نگاهها در این میدان وجود دارد.
معاون سیاسی وزارت خارجه در ادامه گفت: جای چنین پدیدهای در میان منشورات انقلاب اسلامی خالی بود که امیدواریم با ارتقا کیفی مجموعه به محصولات و تولیدات معتبرتر و مستحکمتر و قابل اعتنا بیشتری دست پیدا کنیم. آن چیزی که بهنظرم مهم میآید، این است که آن کاری که نتیجه این زحمت و تلاش خودش را نشان دهد، این است که ما به یک الگو و الگوهایی در عرصه حکمرانی جمهوری اسلامی با نگاه رهبر مقام معظم رهبری برسیم تا زمینه ارتقا حکمرانی دینی در کشور صورت گیرد. باقری هدف از پرداختن به تاریخ پژوهشی انقلاب را الگوسازی دانست و گفت: علوم انسانی مثل ریاضی نیست که رابطه علی و معلولی قطعی مشخص را نشان دهد لذا علوم انسانی پیچیدگی و شیرینی خاص خودش را دارد پس ما باید با این نگاه این کار را روشمند ببینیم.
او به تشریح خطرات جدی انقلاب اسلامی در چهار دهه گذشته اشاره کرد و گفت: کارکرد و نتیجه این مجله باید روشن شدن فرایند و ساز و کاری باشد که کشورمان را به این نتیجه رساند که در بیش از سه دهه گذشته از خطرات جدی که میتوانست کشور را در عرصه دیگری وارد کند، چیست و چه ویژگیهایی وجود داشت که ما توانسته این این موفقیت را کسب کنیم.
معاون سیاسی وزارت خارجه با بیان اینکه روایتها معمولاً از تنگناهاست، گفت: فهم من این است که رمز اصلی این موفقیت و کلید واژه اصلی آن حکمت است حکمتی که رهبری و شالوده حکمرانی جمهوری اسلامی در دوره امام (ره) و رهبر انقلاب از آن بهره داشته است.
حکمت علاوهبر اینکه دانش و اطلاعات دارد، نور دارد که ناشی از ایمان شخصی و تقوای حاکمیت (سیاسی) است. این تقوا یعنی اینکه به الزامات یک حکومت دینی پایبند باشید.
در ادامه مراسم، منوچهر متکی وزیر اسبق خارجه کشورمان به ذکر خاطراتی از دوران مسوولیت در وزارت خارجه پرداخت و نگاه مردم نسبت به مجلس شورای اسلامی و دشواریهای فعالیت در آن را تشریح کرد. در بخش پایانی این مراسم، فصلنامه تاریخیسیاسی «ماجرا» با حضور میهانان ویژه رونمایی شد