عاشقانههای یک مادر از ۱۷ سال پرستاری از فرزندش/ شهید دخانچی راضی نبود برای شفایش دعا کنند
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۱۷۰۵۹
نویسنده کتاب «تب ناتمام» با اشاره به صبر و رضایت قلبی شهید دخانچی و مادرش به تقدیری که خدا رقم زده است، گفت: شهید حاضر نبود دیگران برای شفایش دعا کنند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، میگویند به تعداد آدمهایی که از سال 59 تا 67 در ایران بودهاند، میتوان خاطره از جنگ گفت، اما به نظرم میتوان تعداد راویان جنگ را از این بیشتر در نظر گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کتاب «تب ناتمام» که به قلم زهرا حسینی مهرآبادی نوشته شده، راوی خاطرات خانم شهلا منزوی، مادر شهید حسین دخانچی است که 17 سال از فرزند خود که در عملیات بدر به درجه جانبازی نائل شده بود، پرستاری کرد. کتاب روایتگر زندگی ساده یک خانواده قمی است که عملیات بدر و قطع نخاع شدن فرزندشان، زندگی آنها را تغییر و در مسیر جدیدی قرار داد. کتاب توانسته به خوبی مخاطب را به دل زندگی این خانواده ببرد و از نزدیک او را با مشکلات خانوادههای جانبازان، به ویژه جانبازان قطع نخاع گردنی که شرایط ویژهای دارند، آشنا کند. نویسنده بدون شاخ و برگ دادنهای اضافی مرسوم به خاطرات خانم منزوی، راوی صادقی در ارائه این خاطرات به مخاطب خود بوده است، با این حال کتاب با استفاده از برخی عناصر داستانی مانند شخصیتپردازی، گفتوگو و ... روایت خشک یکدست را نیز به مخاطب ارائه نمیدهد.
شخصیت اصلی و قهرمان کتاب «تب ناتمام»، مادری صبور است که هم در مقابل طعنهها ایستاده و هم در برابر سختیهای زندگی فرزندش پس از جانبازی، مقاومت و صبوری کرده است. در کنار خانم منزوی، کتاب قهرمان دیگری را نیز به مخاطب خود معرفی میکند. قهرمانی به نام حسین دخانچی که در طول 17 سال جانبازی، خم به ابرو نیاورده است. خبرگزاری تسنیم به مناسبت انتشار این اثر توسط انتشارات حماسهیاران، با حسینی مهرآبادی، نویسنده کتاب، به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید:
*تسنیم: مصاحبه را از اینجا آغاز کنیم که چه شد «تب ناتمام» نوشته شد؟ و برای نوشتن این کتاب، چه مراحلی را طی کردید؟
جرقه نوشتن این کتاب حدود 20 سال قبل زده شد. وقتی سال 79 برای اولینبار، شهید را که آن موقع در زمره جانبازان قطع نخاع از گردن به حساب میآمد، در برنامهای دیدم که از سیمای استانی قم پخش میشد؛ در کنار تمام سؤالاتی که مربوط به نحوه زندگی و مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم میکرد در ذهنم ردیف شد، محو آرامشی شدم که در چهرهشان موج میزد. آرامششان تصنعی نبود. اینطور نبود که لبخندشان به خاطر ملاحظه دوربین و فیلمبرداری باشد. آرامشی واقعی و برآمده از عمق جان بود. اینکه انسانی با آن شرایط تا این حد آرام باشد، به قدری برایم تعجبآور بود که چهرهشان تا مدتها بعد از شهادت در ذهنم باقی مانده بود.
با شرایط خاصی که شهید دخانچی در آن زمان داشت، بعد از شهادت خیلی منتظر بودم تا نویسندهای زندگی او را -که مطمئن بودم بسیار متفاوت و جذاب است- به تصویر بکشد. در 17 سال چشم انتظاریام تنها یک مجموعه خاطره در مورد ایشان به چاپ رسید که با تمام نکات مثبتش، جواب پارهای از سؤالاتم را نمیداد؛ بنابراین پس از 17 سال انتظار بیثمر، تصمیم گرفتم خودم پا پیش بگذارم و زندگی شهید را در قالب روایتی از مادر بنویسم.
مصاحبهها یک سال به طول انجامید. بعد از 80 ساعتی که پای صحبتهای مادر شهید نشستم، قلم دست گرفتم و مشغول نوشتن شدم. نگارش کتاب دو سال زمان برد. علتش هم این بود که میخواستم کتابی شایسته و درخور مردم عزیز کشورم و جامعه فرهنگی ارائه کنم که امیدوارم مورد پسندشان واقع شود.
*تسنیم: داستان زندگی خانم منزوی از چه منظر برای شما به عنوان یک نویسنده جذاب بود؟ کمی درباره ویژگیهای شخصیتی ایشان به عنوان قهرمان اصلی کتاب بگویید.
زندگی خانم منزوی به عنوان یک زن اصیل ایرانی که به اصول تربیت اسلامی پایبند است، زنی که برای حفظ زندگی از خواستههای شخصیاش کوتاه میآید، مادری که برای حفظ انقلاب، راحت از جان فرزندش میگذرد و او را راهی جبهه میکند، بعد از مجروحیت صبورانه سختیهای مراقبت از یک جانباز نخاع گردنی را تحمل میکند و مقابل تمام زخم زبانهایی که او را به خاطر اعزام پسرش به جبهه تقیبح میکنند میایستد و ذرهای از کرده خود پشیمان نمیشود، از بارزترین زوایای زندگی ایشان به حساب میآید.
ماجرای تکاندهنده از شهیدی که شفای مادرش را از امام حسین(ع) گرفت+ فیلم64 زن که صدام را عاصی کردند*تسنیم: هرچند قهرمان اصلی کتاب «تب ناتمام» خانم منزوی هستند، اما ما در کنار ایشان قهرمان دیگری نیز در کتاب میبینیم. قهرمانی صبور به نام حسین دخانچی. کمی درباره ویژگیهای شخصیتی ایشان بگویید. در کدام عملیات جانباز شدند؟ چه ویژگیهایی داشتند که قبل از رسیدن به درجه جانبازی، ایشان را برخی از اقوام «شهید زنده» خطاب میکردند؟
شهید حسین دخانچی اسفند سال 63 و در عملیات بدر به جانبازی نائل و قطع نخاع از گردن شد. بارزترین ویژگی این شهید، صبرش بر سختیها و مشکلات ناشی از مجروحیت و رضایت قلبیاش به تقدیری بود که برایش رقم خورده بود؛ به حدی که حاضر نبود دیگران برای شفایش دعا کنند و میگفت من دست و پاهایی را که در راه خدا دادهام به هیچ عنوان پس نمیگیرم.
اینکه از ایشان بعد از جانبازی به عنوان شهید زنده یاد میشد به دلیل جانباز بونشان بوده و دلیل خاصی نداشته؛ همانطور که تمام عزیزان جانباز با این عنوان یاد میشوند.
سال 1373؛ مدینه
*تسنیم: یکی از ویژگیهای نثر کتاب، صادقانه بودن آن است. گویا مقید بودهاید که صحبتهای راوی بیکم و کاست و با کمترین حضور شما به مخاطب منتقل شود. این سبک کمی متفاوت با سبک کتابهای خاطراتی است که در سالهای اخیر منتشر شده و کار خود را بیشتر بر مبنای توصیف، شاخ و برگ دادن به روایت و ... قرار دادهاند. کمی درباره چرایی انتخاب این قالب و سبک توضیح دهید؟
از آنجایی که کتاب روایتی از یک زندگی بود، مستند به حساب میآمد و از طرف دیگر ضروری میدیدم برای جذابتر شدنش، برخی عناصر داستان را هم در آن به کار ببرم؛ لذا سعی کردم در عین پایداری به اصل ماجرا، از برخی عناصر مثل صحنهپردازی، توصیف و شخصیتپردازی استفاده کنم.
البته سعی کردم تمام این موارد خصوصا توصیفات به اندازه باشد؛ نه آنقدر طولانی که مخاطب خسته شود و نه آنقدر مجمل و کوتاه که خواننده در تصور موقعیت و فضا دچار مشکل شود.
*تسنیم: نوشتن از خاطرات همسران و مادران شهدا طی سالهای اخیر نسبت به گذشته رشد بیشتری داشته و اقبال خوبی نیز در بازار کتاب داشته است. به نظر شما به عنوان یک نویسنده، پرداختن به خاطرات زنانی که به نوعی در جنگ حضور داشتند، چه فضای جدیدی به روی ادبیات دفاع مقدس میگشاید؟
نیمی از جنگ ما در جبههها و توسط رزمندگان رقم خورد و نیم دیگر در شهرها و توسط مادران و همسرانشان. پرداختن به روایات مادران و همسران شهدا از این جهت ضروری است که غبار را از روی نیمه دیگر جنگ برمیدارد و دید ما را نسبت به هشت سال دفاع مقدس کاملتر و عینیتر میکند.
خانم شهلا منزوی، مادر شهید حسین دخانچی
*تسنیم: کتاب خاطرات تلخ و شیرین فراوانی دارد. گاه برخی از خاطرات آنقدر تکاندهنده است که به قول شما در مقدمه، هضم کردنش خیلی آسان نیست. خانم منزوی هم در مقام مادر و هم در مقام پرستار، سختیهای زیادی را در این سالها کشیدند. آیا بوده که در خلال صحبتهایشان از این سختیها گلایه داشته باشند یا لحظهای بوده که احساس خستگی کرده باشند؟ یکی از ویژگیهای اخلاقی ایشان، صبور بودن است که در جایجای کتاب احساس میشود. این روحیه را چگونه به دست آوردند؟
در 80 ساعت مصاحبهای که با مادر شهید داشتم حتی یک گلایه و شکایت از ایشان ندیدم. در مواقعی که سختیهای مراقبت از فرزندشان یا لحظه شهادت را تعریف میکردند، طبیعی بود که یادآوری آن لحظات برایشان دشوار باشد، اما اینکه اشک بریزند، شکایتی کنند، از اجازهای که به پسرشان دادند پشیمان باشد؛ اینها اصلاً نبود.
صبر و بردباری بعد از 20 سال همچنان با ایشان همراه بود و گویی جزئی از وجودشان شده بود.
*تسنیم: برخی عامدانه و برخی جاهلانه این طور عنوان میکنند که خانوادههای شهدا و ایثارگر از تسهیلات ویژهای برخوردار هستند. آیا برای شهید دخانچی این موارد فراهم بود؟ کمی درباره سختیهایی که شهید طی 17 سال جانبازی خود کشیدند، صحبت کنید. از کمبود امکانات برای سادهترین امور روزمره تا تهیه سخت داروها و ... .
اگر کتاب را ملاحظه بفرمایید متوجه میشوید که از این تسهیلات ویژه خبری نبوده است. به عنوان مثال، اوایل که شهید را به خانه میآورند، برای حمام بردن ایشان دچار مشکلات عدیدهای میشوند.
اقامه نماز بر پیکر مطهر شهید دخانچی توسط آیتالله بهجت
ویلچر داخل حمام نمیرفته و مجبور بودند ایشان را داخل اتاق بشویند یا داخل پتو بپیچند و تا حمام ببرند. مراقبت از یک فرد قطع نخاع از گردن ظرافتهای خاصی لازم دارد؛ از صاف کردن ملافه گرفته تا دادن آب و غذا و مواظبتهای خاص برای جلوگیری از زخم بستر و... که به مرور این تجربیات را به دست آوردند.
*تسنیم: در کتاب خاطرات متعددی نقل شده است، تأملبرانگیزترین خاطره برای شما کدام لحظه بوده است؟
به نظر بنده، تامل برانگیزترین قسمت کتاب جایی است که شهید به خاطر زخم بسترها و تب و لرزهای شدید در شرایط بدی قرار دارد و خانواده هرچه برای اعزامش به آلمان تلاش میکنند موفق نمیشوند، که به نظرم توجیهات برخی مسئولین برای عدم اعزامش اصلاً قابل قبول نبود.
روایت یک سرباز از سرنوشت متفاوت دو فرمانده*تسنیم: کتاب «تب ناتمام» چه پیامی برای مخاطبان جوان دارد؟
امیدوارم با خواندن این کتاب، علاوه بر اینکه با سختیها و مشکلات جانبازان عزیزمان خصوصا جانبازان قطع نخاع آشنا میشوند، درس صبوری و استقامت را از فردی بیاموزند که مجسمه صبر و استقامت بوده است.
فردی که با داشتن بدترین شرایط ممکن (در شرایطی که تمام بدن بیحرکت است و تنها سر و گردن حرکت میکند)، باز شکرگزار خداوند است و از را حقی که رفته و پیموده، پشیمان نیست.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: بازار نشر کتاب خاطرات دفاع مقدس دفاع مقدس شهید بازار نشر کتاب خاطرات دفاع مقدس دفاع مقدس شهید حسین دخانچی شهید دخانچی کمی درباره تب ناتمام مادر شهید قطع نخاع سختی ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۱۷۰۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کودکان با شعر زندگی موفقتری خواهند داشت
به گزارش خبرگزاری مهر، امیراسماعیل آذر نویسنده، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی میهمان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود و با حامد علامتی مدیرعامل کانون برای طراحی و اجرای برنامههای ترویج شعرخوانی و مشاعره در بین کودکان و نوجوانان گفتگو کرد.
امیراسماعیل آذر مجری برنامههای مشاعره محور صدا و سیما در این نشست به دعوت علامتی برای همکاری در حوزه پرورش استعدادهای ادبی و شعری کودکان و نوجوانان ایرانی و ترویج فرهنگ و زبان فارسی در بین بچهها پاسخ مثبت گفت و برای همکاری در این زمینه اعلام آمادگی کرد.
این شاعر و مترجم دیروز شنبه ۸ اردیبهشت و در جمع مدیران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با اشاره به اهمیت شعر و ادبیات در تربیت کودکان گفت: اگر شعر در وجود کودکان متمکن و جایگزین شود و بچهها با این مفاهیم آشنا شوند آنها در زندگی آینده انسانهای موفقتری خواهند شد. نتیجه یک بررسی گذرا نشان داد که این کودکان در زندگی خود انسانهای آرام و دور از خشونت بودند و آنان محصول شعرها هستند.
اسماعیل آذر ضمن اظهار خوشحالی از حضور در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهعنوان یک مجموعه ریشهدار گفت: من یک معلم هستم و در دانشگاه تدریس میکنم اما در همه این سالها کانون همیشه یکی از محورهای ذهن من بوده و هر مجموعهای که پشتوانه نداشته باشد محکوم به فناست اما پشتوانه کانون اندیشمندان و شخصیتهای بزرگی هستند که سبب رشد این مجموعه شدهاند و اکنون ما زیر سایه آنها نشستهایم و حرف میزنیم.
وی با اشاره به تاریخ کهن قصه و قصهگویی در ایران گفت: در برخی از دورههای تاریخی و از زمان صفویه، قصهگویی به یک منصب تبدیل شد و در دوران قاجاریه هم ناصرالدین شاه، «قصهگو» یی ویژه داشته و فخرالدوله دختر او این قصهها را میشنیده و مینوشته است.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: آنچه امروز رایج است شعر است که در ایران پشتوانه دارد و در ضمیر ایرانیان نهفته است و همه ما با شعر بزرگ شدهایم. در حال حاضر هم با حرکتهایی که در حوزه ترویج مشاعره راه انداختهایم خوشبختانه تعداد کودکان و نوجوانان علاقهمند به شعر افزایش قابل توجهی داشته است. بچهها دوست دارند شنیده شوند.
اسماعیل آذر گفت: من کانون پرورش فکری را دوست دارم و معتقدم از آموزش و پرورش و صدا و سیما هم میتواند مهمتر باشد چرا که این مجموعه میتواند انسان بسازد در حال حاضر بسیاری از شعرهای بچهها محصول ذوق آنهاست نه دانش و تجربههای نو آنان، به همین دلیل باید بچهها را با شاعران قدیمی آشنا کنیم.
پیشنهاد این نویسنده و مترجم، راهاندازی جریان مشاعره در مراکز کانون سراسر کشور با استفاده از فناوریهای جدید و فضای مجازی بود و او اعلام آمادگی کرد تا مربیان کانون در زمینه آموزش شعر به بچهها تحت آموزش قرار بگیرند و شعرهای بسیار ساده و قابل فهم برای کودکان جمعآوری و منتشر شود.
برای نسل جدید باید از ابزار هنر و ادبیات مانند شعر، داستان و قصهگویی استفاده کنیم
در ادامه حامد علامتی مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سخنانی از اسماعیل آذر بهعنوان یکی از قلههای مسلّم ادبیات و شعر نام برد و گفت: ما به دنبال این هستیم که از تجربههای ایشان استفاده کنیم و درخواست میکنیم در ساخت برنامههایی برای کودکان در حوزه شعر و شعرخوانی به ما کمک کنند.
وی افزود: برنامه ترویج شعرخوانی و مشاعره با سه سیاست محوری سال ۱۴۰۳ یعنی مرکز محوری، مخاطب محوری و نوجوان محوری کاملاً مطابقت دارد.
مدیرعامل کانون پرورش فکری با بیان این که کانون قصد ندارد گرفتار روزمرگی شود، گفت: قصد داریم در این حوزه کارهای ماندگاری را که شمولیت داشته باشد از خود به یادگار بگذاریم. برای نسل جدید باید از ابزار هنر و ادبیات مانند شعر، داستان و قصهگویی استفاده کنیم و البته ابزار رسانه که بسیار مهم است.
وی اهمیت ایجاد یک پیوست رسانهای برای تمامی برنامههای فرهنگی و هنری را یادآور شد و گفت: کودکان و نوجوانان امروز غرق در گوشی هستند و ما باید از ظرفیت رسانهها بهویژه رسانه ملی و فضای مجازی برای ترویج ادبیات استفاده کنیم.
علامتی با تاکید دوباره بر اینکه احیا کانون و بازگرداندن آن به دوران درخشان دهه ۶۰ و ۷۰ شمسی گفت: این امر تصمیمی راهبردی است و قصد داریم هر کار خوبی که انجام شده است ادامه دهیم و تقویت کنیم و اگر میبینیم کاری مناسب زمان فعلی نیست، حتماً تغییر خواهیم داد.
اعضا کانون پرورش فکری گنجینه همیشه درخشان عرصه هنر و ادبیات هستند
در ادامه محمدرضا کریمیصارمی معاون تولید کانون پرورش فکری گفت: اعضای کانون پرورش فکری به عنوان گنجینهای هستند که همیشه در رویدادهای هنری و ادبی و سینمایی کشور درخشیدهاند.
در ادامه سمیهسادات ابراهیمی مدیرکل حوزه مدیرعامل، روابط عمومی و امور بینالملل کانون پرورش فکری گفت: سیاست کانون گسترش زبان و ادبیات فارسی با بهرهگیری از خلاقیت و نوآوری است و ما در این زمینه از طراحی برنامههای ترکیبی برای کشف استعدادهای نوجوانان در قالبهای مختلف استقبال میکنیم.
در ادامه محمدحسین علیمددی دستیار رسانهای مدیرعامل کانون پرورش فکری از حضور اسماعیل آذر در کانون استقبال کرد و گفت: با حضور شما و از راه طراحی برنامههای تلویزیونی و بهرهگیری از قالبها و طرحهای گوناگون و جذاب، نشر کتاب و… میتوانیم به گسترش زبان و ادبیات فارسی کمک کنیم.
در ادامه مجتبی حاذق مدیر آفرینشهای ادبی و هنری کانون پرورش فکری گفت: طرحهای در دست اجرا این مجموعه مانند کارگاههای خوانش متن، یا پروژه استعدادیابی نوجوانان در قالب باشگاه ادبی قاف را ظرفیتهای مناسبی برای اجرای برنامه مشاعره است.
در ادامه عباس محمددینی مدیرکل نظارت بر انتشارات اظهار امیدواری کرد از دیدگاهها و مشورتهای اسماعیل آذر برای ایجاد بانک ایده انتشارات و نشر کتابهایی جذاب و موردپسند کودکان و نوجوانان در حوزه اساطیر و ادبیات کهن در کانون بتوانیم استفاده کنیم.
در ادامه مجتبی دانشور مدیرکل نظارت بر چاپ و توزیع محصولات کانون از ارائه بیش از یک هزار عنوان کتاب در سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران توسط کانون پرورش فکری خبر داد و گفت: امسال در نمایشگاه ۶ تا ۸ عنوان کتاب شعر نوجوان هم رونمایی میشود. سیاست کانون اکنون تجاریسازی محصولات و توزیع آن در همه فروشگاهها و کتابفروشیهای غیر کانون بوده است. مطمئن هستم با حضور آقای آذر انتشار این کتابها وضعیت بهتری پیدا میکند.
در پایان این نشست اسماعیل آذر با همراهی مدیرعامل کانون پرورش فکری از کتابخانه مرجع کانون بازدید کرد و به عضویت افتخاری این کتابخانه درآمد.
کد خبر 6091114 زینب رازدشت تازکند