لزوم تأسیس وزارتخانه همسایگان
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۲۲۲۵۸
به گزارش خبرگزاری مهر، احمد وحیدی وزیر کشور در همایش ملی ایران و همسایگان با اشاره به اینکه برای تنظیم مناسبات درست و اصولی با کشورهای همسایه نیازمند داشتن تشکیلات منسجم و مشخص هستیم, تصریح کرد: اگر امکان تشکیل وزارتخانه نبود میتوان به تشکیل سازمان اقتصادی در این عرصه فکر کرد.
وزیر کشور در ادامه سخنان خود با تاکید بر اینکه نیازمند توسعه ادبیات همسایگی در داخل کشور هستیم، گفت: نفس برگزاری همایشها میتواند به تولید و غنی شدن ادبیات و گفتمان همسایگی کمک کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی اضافه کرد: در توسعه مناسبات همسایگی باید به این مقوله مهم توجه داشته باشیم که بستر تحقق این رویکرد یک طرفه نیست و باید یک ذهنیت و ادبیات و گفتمان مشترک در میان همسایگان برای تقویت تعاملات با محوریت ثبات و رفاه مشترک ایجاد شود.
وزیر کشور با تاکید بر این واقعیت که برای حصول این هدف مهم نیازمند تعاملات فراتر از عرصه دولتها هستیم؛ گفت: تقویت ارتباطات نخبگانی و اندیشکده ای در میان کشورهای همسایه برای رسیدن به فهم و ادبیات مشترک ضرورتی جدی است.
وزیر کشور با اشاره به این امر که گفتمان توسعه روابط با همسایگان بعد از پایان نظام دو قطبی و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شکل جدی تر به خود گرفت؛ گفت: ساختار غیرمنعطف نظام دوقطبی اساساً امکان گسترش مناسبات همسایگی را نمیداد و به نوعی هر کشوری در یک از قطبهای قدرت قرار داشت.
وی گفت: با فروپاشی نظام دو قطبی فضا و فرصت بیشتری برای گسترش روابط همسایگی پیش آمد که در این خصوص حوزه قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی به عنوان حوزههای مشترک فرهنگ و تمدن ایران مطرح شدند و زمینه برای گسترش روابط فراهم شد.
وحیدی با اظهار این امر که برای گسترش روابط با همسایگان موانعی از سوی قدرتهای خارجی وجود دارد؛ گفت: در کنار تلاشهایی که همواره از سوی آمریکا برای جلوگیری از گسترش روابط ایران با کشورهای همسایه وجود داشته امروز شاهد حضور رژیم صهیونیستی در منطقه هم به عنوان یک عامل بازدارنده هستیم.
وحیدی تصریح کرد: مرحله مهم دیگر در ضرورت توسعه روابط با همسایگان، مواجهه آمریکا با توافق برجام بود که با بدعهدی و قانون شکنی از اجرای تعهداتش سرباز زد و در عمل نشان داد که نگاه صرف به کشورهای غربی برای توسعه مناسبات منطقهای و جهانی چه میزان معیوب است.
وی اضافه کرد: خارج شدن آمریکا از برجام به نوبه خود فرصتی برای بازگشت توجهات به همسایگان بود که باید اولویت اصلی سیاست خارجی کشورهای منطقه در حالت کلی اش باشد.
وزیر کشور سیاست خروج آمریکا از منطقه را به مثابه فرصتی دیگر برای تعمیق روابط همسایگی جمهوری اسلامی ایران برشمرد و گفت: عملاً با حضور آمریکا در منطقه با توجه به دشمنی اش با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، توسعه روابط با کشورهای منطقه شدنی نبود و برخی از همسایگان به اشتباه تصور داشتند که در پناه و حمایت آمریکا میتوانند توسعه و امنیت پایدار داشته باشند که امروز این ذهنیت با خروج آمریکا از منطقه در حال از بین رفتن است.
وحیدی در بخش دیگری از سخنان خود به رویکرد اصلی دولت سیزدهم در سیاست خارجی اشاره کرد و گفت: مهمتر از همه عوامل و زمینهها، باور و گفتمان دولت سیزدهم است که همسایگان را در اولویت سیاست خارجی خود قرار داده است و در این راستا شاهد تلاشها و اقدامات ارزشمند دولت برای گشایش در مناسبات سیاسی و اقتصادی در میان کشورهای همسایه هستیم.
وزیر کشور با تاکید بر این امر که توسعه روابط با همسایگان در همه سیاستهای بالادستی نظام جمهوری اسلامی ایران اعم از اقتصاد مقاومتی، برنامه آمایش سرزمین پیش بینی شده است؛ گفت: از مهمترین بندهای اقتصاد مقاومتی، گسترش روابط همه جانبه با همسایگان است و درخصوص آمایش سرزمین هم باید گفت که برای راهبری رویکرد توسعه مناطق مرزی به نوع تعامل و ارتباط با کشور همسایه تاکید جدی شده است.
وحیدی با اظهار این موضوع که نگاه به همسایه به مفهوم عدم توجه به جامعه بینالملل نیست؛ گفت: براساس وظایف و رسالتهای جهانی و هم بر اساس ظرفیتهای ملی و فراملی، جمهوری اسلامی به هیچ وجه به دنبال این نیست که از فضای بین المللی دور باشد و رسالت خود را با این فضا نادیده بگیرد بلکه رسالتش این است که در معادلات جهانی و منطقهای حضور قوی داشته باشد.
وی ادامه داد: همسایگان بخش مهمی از نگاه منطقهای است و در اولویت سیاست خارجی دولت سیزدهم قرار دارد.
تقویت زمینههای هویتی، تاریخی و فرهنگ مشترک میان ایران با کشورهای همسایه از دیگر محورهای مورد اشاره دکتر وحیدی در این همایش بود و گفت: یکی از زمینههای مهم برای گسترش تعاملات منطقه، تقویت بسترهای هویتی، تاریخی و هنری مشترک است.
وی اضافه کرد: هویت تاریخی و تمدنی ایران نظیر داشتن شخصیتهای بزرگ تاریخی، زبان و ادبیات فارسی، دین و مذهب میتواند تحرک بخش توسعه روابط با همسایگان باشد که نیازمند توجهی جدی تر است.
وزیر کشور تصریح کرد: متناسب با همین علقه های مشترک فرهنگی و تاریخی، ظرفیت اقوام هم میتواند بسترساز گسترش مناسبات همسایگی با کشورهایی نظیر ترکمنستان باشد.
وی اظهار داشت: باید فضایی ایجاد شود که روابط سیاسی با کشورهای همسایه به سمت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشیده شود.
تقویت استانهای مرزی کشور محور مورد اشاره دیگر وزیر کشور برای تقویت روابط همسایگی بود و در این خصوص گفت: از ۳۱ استان کشور، ۱۶ استان کشور دارای روابط مرزی با کشورهای همسایه هستند و این استانها همگی با داشتن ۵۹ بازارچه میتوانند به تنهایی سهم مهمی از گسترش روابط با همسایگان را پوشش دهند و باید در نظر داشته باشیم که ظرفیت حدود ۱۰۰ میلیارد دلار تبادلات و تعاملات با کشورهای همسایه وجود دارد که سهم ایران از بازار بزرگ فقط ۲.۲ است.
وحیدی در پایان خاطرنشان کرد: امروز این اجماع در مجموعه دولت وجود دارد که استانداران مرزی با داشتن اختیارات بیشتر بتوانند تسهیل ساز گسترش روابط اقتصادی و تجاری با همسایگان باشد که باید با هم افزایی ظرفیتها بتوانیم این مهم را برای تقویت اقتصاد ملی کشور به منصه بروز و ظهور برسانیم.
کد خبر 5408065 مهسا شمسمنبع: مهر
کلیدواژه: احمد وحیدی وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران اقتصاد مقاومتی برجام شهرداری تهران شورای شهر تهران پلیس راهور روز مادر خط ویژه آلودگی هوا آتش نشانی کمیته امداد امام خمینی مهدی چمران زنان هوای پاک روز زن آتش سوزی گردشگری توسعه روابط با همسایگان کشورهای همسایه جمهوری اسلامی گسترش روابط سیاست خارجی برای گسترش وزیر کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۲۲۲۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله گازانبری امارت به تعهدات آبی با ایران ؛ همسایهآزاری تمامی ندارد
به گزارش همشهری آنلاین، روزنامه فرهیختگان نوشت: روز یکشنبه ۹ اردیبهشتماه در گزارشی با عنوان «تفاوتی بین استراتژی امارت با دوران غنی نیست» به موضوع عدم پرداخت و رهاسازی کامل حقابه سیستان توسط طالبان حتی در این روزهای پربارش پرداختیم. این در حالی است که علیرغم تمام هشدارها درباره وضعیت وخیم آبی در جنوب شرق ایران که ناشی از مسدود بودن راههای آبی به این قسمت است، همسایه شرقی همچنان در حال انجام پروژههای آبی روی رودخانههاست. به همین منظور عملیات تکمیل پروژه سد «پاشدان»، از سدهای بزرگ افغانستان در مرز با ایران و در مسیر هریرود، با حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیرو عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان در هرات آغاز شده است. کارشناسان حوزه هیدروپلیتیک معتقدند که با ساخت و بهرهبرداری از این سد در بالادست هریرود، تنش آبی در ایران و ترکمنستان تشدید خواهد شد. در همین رابطه با محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
ردپای هندوستان در هریرودبا توجه به اینکه مناقشه رودخانه فرامرزی هریرود با تکمیل سدهای و کانالها در بالادست افغانستان وارد فاز جدیدی خواهد شد، این مناقشه و بهخصوص سرمایهگذاری هندوستان در حوضه هریرود و پروژههای آتی شان مورد توجه خواهد بود. محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران و عضو هیات اندیشهورز هیدروپلیتیک و دیپلماسی آب بنیاد نخبگان کشور درباره این مناقشه گفت: «بهطور کلی شاید بشود سرمایهگذاری هند در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان را در میراث استعمار جستوجو کرد؛ وقتی تاریخ هند بهخصوص یک قرن اخیر را مرور میکنید تا سال ۱۹۴۷ مستعمره بریتانیا بود و بعد با هند چندپاره مواجه شدیم که به کشور هند و پاکستان و بعدها پاکستان شرقی (بنگلادش) تقسیم و سبب مناقشات متعددی همانند مناقشه حلنشده کشمیر میشود. از همین رو با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان که در مهار آب فرامرزش دارد باعث شد این کشور بهجدیت سراغ سرمایهگذاری روی مهار این منبع برود و عملا بتواند از طریق افغانستان برای خودش اهرمهای فشار ایجاد کند. به هر حال افغانستان بخشی از ظهور و تداوم دیپلماسی آبی و عوامل سیاسی-اجتماعی در این منطقه را در سیاستهای هیدروپلتیکی که با توجه به موقعیت بالادستی که در چهار حوضهاش دارد میتواند پیش ببرد.
البته موضوع فقط مربوط به ایران نیست؛ رودخانه فرامرزی کابل که در نزدیکی آتوک در پاکستان به رود سند منتهی میشود، خودش پتانسیل مناقشه آبی عظیمی را دارد. جالب است که همین مناقشه هم شاید به تعیین مرز استعماری خط ریورند ۱۸۹۳ برگردد که بریتانیا برای در امان ماندن هند شرقی از نفوذ شوروی به قبایل پشتون خودمختاری داد، حتی ردپای بریتانیا در مناقشه هیرمند بهوضوح قابل مشاهده است. جایی که مرز سیستان درونی و بیرونی را گلداسمیت بریتانیایی تعیین میکند و خاوریترین دلتای رودخانه هیرمند را بهعنوان مرز بین دو کشور قرار میدهد. گذشته از ردپای ناخجسته استعمار؛ هند با تقریبا دو میلیارد دلار پنجمین کشوری است که بیشترین سرمایهگذاری را در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان انجام داده؛ از بورسیه تحصیلی بگیرید تا استخراج معادن و... . اما در زمینه پروژههای آتی، نمیخواهم به این موضوع ورود کنم که امارت اسلامی بهجدیت دنبال این است که با مهندسی اجتماعی تحت پروژههایی همچون «قوشتپه»، مهاجران اخراجی پاکستان را در «آمودریا» که منابع دستنخورده عظیم انرژی را دارد بارگذاری کند، فقط میخواهم از یک پروژه دیگر تحت عنوان TAPI بگویم که به دلایل ناامنی در افغانستان به تعویق افتاده بود. درباره اهمیت این پروژه همین کافی است که بوش زمان حمله به افغانستان میگوید تکمیل استراتژی جنگ ما تکمیل پروژه تاپی است که قرار است گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان و هند انتقال بدهد و هدفش تامین سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به جنوب آسیاست.
همین چندروز قبل آقای«آمانوف»، رئیس اجراییه شرکت خط گاز تاپی، در مجمع سرمایهگذاری انرژی ترکمنستان در پاریس اعلام کرد که ترکمنستان به تکمیل بخش خود از پروژه لوله گاز تاپی متعهد است. ضمنا این نگرانی هم وجود دارد که این لوله گاز جایگزین مسیر طرح خط لوله گاز صلح بین ایران و پاکستان و هند هم باشد، یعنی عملا علاوهبر اینکه منابع آب را مهار میکند بهجد دنبال این است که وابستگیاش را به منبع انرژی ما کم کند. به نظرم پرواضح است که به سرانجام رساندن این پروژهها موقعیت ویژهتری در مذاکرات به طرف افغانستانی میدهد.
ماجرای ابرپروژه سد سلما در بالادست رودخانه هریرود
این پژوهشگر درباره ابر پروژه سد سلما که کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد گفت: کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا، پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد ولی به دلیل ناآرامیهای داخلی فراز و فرودهایی داشت تا نهایتا در دوران رئیسجمهور غنی در ۱۳۹۵ با ظرفیتی حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب و با حمایت مالی ۳۰۰ میلیونی هند به بهرهبرداری رسید. جالب است که نخستوزیر، آقای مودی قبل از افتتاحیه بند سلما به ایران میآید و توافقنامه چابهار را امضا میکند و هنوز بعد از سالها خلف وعده کار واقعی انجام نشده است. همچنین در مراسم افتتاحیه سد سلما میگوید: «این پروژه راه صلح برای همگان را انتخاب کردم.»
شاید کسی با این نکته موافق نباشد و نگاهم به مناقشات بین کشورها کمی رئالیستی است، اما به این روند باید دقت کرد. استعمار کهن روزگاری هند را با ابزار زور و حمله نظامی تسخیر کرد و امروز فقط شیوه استعمار متفاوت شده و با مصادره واژه صلح و استخدام مجریان، همان شیوه قبلی را در کشورهای دیگر دنبال میکند. واقعیت این است که سایه استعمار همچنان هم بر سر مسائل و رفتارهای دولتها حاکم است و اصطلاحا «استعمار پوست انداخته» و حال «استعمار نوین» به شیوهای دیگر به دنبال تسلط و نادیدهگرفتن حق ملتهاست.
در عصر حاضر اگر کمی حواسمان جمع باشد متوجه میشویم که استعمار فرانو چطور بر باور و منش ملتها و هویتشان بهطور نامحسوس و بدون اینکه خود استعمارگران یا حتی مجریان بومی حضور مرئی داشته باشند چنگ میزند تا مناقشات آبی و غیرآبی را تشدید کند. شاید اهمیت دیپلماسی عمومی در مناقشه آبی مثل مناقشه هیرمند و هریرود در گذر زمان با تکمیل کانال و بندهای انحرافی و وابسته کردن جامعه محلی بالادست به این منبع حیاتی روشنتر شود؛ در زمانی که عملا ماهیت مناقشه از دولت-دولت به دولت-مردم شیفت پیدا کرد.
واقعا نمیخواهم شرایط را اورژانسی نشان بدهم. چون اولین کاری که در این شرایط میکنیم تراشیدن پروژه اورژانسی با پول بیتالمال است. در واقع میخواهم توجه کنیم که در آستانه حذفشدگی قرار داریم و مورد هجمه استعمار آبی هستیم و امروز هیچ چیزی مثل عنصر زمان مهم نیست.
مناقشه آبی میان دو کشور، قدمتی به تاریخ افغانستان دارد و در سالهای اخیر به بحرانی جدی تبدیل شده. جلالی درباره رهیافت برونرفت از این شرایط تضاد منافع گفت: «نگرانی عمیق این است که کشورهای دیگر در نتیجه پرداختن صحیح به شکستهای دیپلماسی آبیشان در گذشته و بازتعریف نحوه همکاری درمورد مسائل آبهای فرامرزی، راهی برای آینده دیپلماسی آبیشان ترسیم کردهاند و سوال این است که آیا ما به این درک رسیدهایم که اگر بگوییم «در دیپلماسی آب چندان موفق نبودهایم» متهم به تحریف واقعیت نشویم؟ البته موافقم که فضا آنچنان هم تاریک نبوده و نیست؛ اما اگر بپذیریم حقابه تاریخی معاهده هیرمند در صد و اندی سال و در طول تاریخ روابط بین دو کشور ایران و افغانستان تقلیل پیدا کرد تا نهایتا به ۱۶ درصد رسید یا طی دوران تکمیل سد انحرافی کمالخان، که هرچند تلاشهایی شد و حتی اخیرا دکتر ظریف هم در مصاحبهشان اذعان داشتند که با علم به اینکه سد انحرافی کمالخان برای منحرف کردن سیلاب است و حقیقتا هم همین است، وارد گفتوگو شدند، اما بلاخره باید بپذیریم که علیرغم تلاشهای دستگاه دیپلماسی، نتوانستیم احداث این بند را به تعویق بیندازیم و سد انحرافی کمالخان تکمیل شد.
سوال اساسی این است که مصر چگونه در مناقشه رود نیل با اتیوپی و سودان توانست سالها احداث سد رنسانس (النهضه) را به تعویق بیندازد؟ از چه ابزارهایی استفاده کرد؟ از سد کمالخان که گذشت اما قرار است برای سد بخشآباد روی سرشاخه فراهرود در آینده چه اتفاقی بیفتد؟ چه ابزارهایی برای به تعویق افتادن احداث سد بخشآباد -که میخی است بر تابوت کمارفته سیستان- داریم؟ نکته اساسی این است که حتی افغانستان با اندوخته تجاربش فارغ از اینکه چه دولتی و حکومتی مستقر باشد مشخص کرده راهبرد هیدروپلیتیکیاش در مواجهه با مناقشات با همسایگانش چیست. اما ما با توجه به وضعیت هیدروپلیتیکی خاصی که داریم و در جایی بالادستی، در جایی میاندست و در جایی پاییندست هستیم و تک تک این رودخانههای فرامرزی چالشها و بازیگران متعدد خودش را دارد، چه راهبرد هیدروپلیتیکی و ابزار قدرتی داریم؟ مثلا روی هم همین رودخانه هریرود در قسمت پاییندست با ترکمنستان چالش جدی بازسازی کانال «قرهقوم» را داریم یا راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی را داریم.
در قسمت بالادست با طرف افغانستانی با توسعه یکجانبه سد و کانالهایش بدون توجه به آب مورد نیاز پایین دست مواجهیم و حتی هیچ توافقنامهای روی این رودخانه فرامرزی با افغانستان نداریم. ما هنوز مشخص نکردهایم چه دکترین هیدروپلیتیکی خاصی برای این حوضههای فرامرزی داریم. همچنین اخیرا در لحظات آخر بعد از سالها گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تصویب بند الحاقی ۱ ماده ۳۹ موافقت کرد که «نقشه راه دیپلماسی آب در چهارچوب دیپلماسی کلان کشور» تهیه شود؛ ضمن اینکه آیا این هم سندی است که قرار است به بایگانی برود یا سندی است که درنهایت قرار است یک دکترین برا حوضههایی با چالشها و بازیگران متعدد تجویز کنیم؟ در دکترین ما نسبت دیپلماسی انرژی ما با مناسبات و تعاملات هیدروپلیتیکی آبهای فرامرزی قراره دیده میشود؟ فرهنگ چطور؟ ترانزیت چطور؟ چابهاری که کانون رقابت هند و چین است؟ آیا با هند ادامه بدهیم که ۸ سال بدعهدی مکرر کرده آنهم با ۸۵ میلیوندلار؛ در چنین پروژه راهبردی، نمیبایست چند میلیارد دلار قرارداد باشد؟ اینها فقط سوال است.
این پژوهشگر درباره میزان حقابهای که اینروزها رهاسازی شده گفت: «اجازه بدهید این نکته را هم یادآوری کنم؛ ما هم حقیقتا خوشحالیم از اینکه اندک آبی از حقابه ایران را دریافت کردیم ولیکن اینکه در تریبون رسمی یک نهاد رسمی اعلام میکنیم تا این لحظه اینقدر از حقابه هیرمند رهاسازی شد، این ابزار قدرت است؟ این دیپلماسی عمومی است؟ واقعا هم شاید توقع داشتند ما حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا در جام جهانی ۱۹۹۸ را تجربه کنیم!
وقتی ابزارهای قدرت مصر در تعویق احداث سد رنسانس را بررسی میکنید که چه کرد، یکی از ابزارهای بسیار مهمش همین بهکارگیری صحیح از دیپلماسی عمومی بوده است. ولی ما از این ظرفیت کمنظیر دیپلماسی عمومی بهدرستی استفاده نمیکنیم.
شاید زمانی سازش مبتنیبر مذاکره «برد-برد» حداقل در سطح فکری ایده جذابی بوده تا به یک نتیجه دوجانبه سودمند برسیم؛ اما واقعیت جهان امروز حقیقتا متفاوت شده است. کشورها اصولا حاضر نیستند در مذاکراتشان سهم برابر یا کمتری از طرف مقابل برای ملتهایشان بگیرند. ما باید تجدید نظری در رویکردهایمان در مذاکرات داشته باشیم و باید به این بیندیشم که چطور در مذاکرات میتوانیم یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خودمان و خوب برای دیگری ایجاد کنیم.
منحیثالمجموع فکر میکنم فیصله دادن به اثرات هیدروهژمونی در حوضه آبریز بینالمللی هریرود که بین چند کشور مشترک است و علیالخصوصانگیزه کشور بالادستی مثل حکومت امارات اسلامی که حاکمیت مطلق سرزمینی و توسعه یکطرفه رودخانهها را بدون توجه به پیامدهای آن در کشورهای پایین دست در پیش گرفته، حقیقتا مسیری صعبالعبور است؛ بهویژه اینکه روشن است سیاستهای دولت نوپای طالبان در راستای توسعه زیرساختهای آبی و ساخت سد و تکمیل کانالها به درهمتنیدگی این مناقشه خواهد افزود.
از طرفی دیگر این را هم در نظر داشته باشید که تقریبا جهان در حال تجربه سومین انتقال قدرت است. هرچند ایران همیشه در چنین بزنگاههایی در طول تاریخ تحت فشار بوده است؛ اما بخشی کوچکی از رهیافت را شاید در پاسخ به این سوال بشود جستوجو کرد که راهبرد کلان ما در این شرایط گذار نظام بینالملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بینالمللی است، آیا این است که باید در تنهایی استراتژیک به سر ببریم یا با توجه به اینکه انزواگرایی، انفعال و عدم تعامل نه با ژئوپلتیک ایران سازگار است، نه با فرهنگ سنتی ایران، از طریق چندجانبهگرایی و ائتلافسازی مبتنیبر همکاری راهبردی به استقبال این جهان پساقطبی برویم؟ و حالا در سطوح پایینتر، چطور این کلان راهبردمان، قرار است توسعه پایدار و امنیت آبی را برای ما به ارمغان بیاورد تا دچار خفگی هژمونی نشویم؟! و چطور میشود به یک بازتوزیع مجدد قدرت بین بازیگران درگیر این مناقشه آبی دست بزنیم تا در این حوضه آبریز فرامرزی فضاها را دوباره پیکربندی و تفسیر کنیم. حقیقتا نمیدانم که آیا روزگاری میرسد که بتوانیم موقعیتی را با ابزارهای قدرتمان ایجاد کنیم که در مذاکرات آبیمان یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خود و خوب برای دیگری ایجاد کنیم یا خیر. امیدوارم.
خبرهای روزنامه فرهیختگانبیشتر بخوانید
کد خبر 849237 منبع: فرهیختگان برچسبها ایران و افغانستان استان سیستان و بلوچستان خبر ویژه افغانستان طالبان افغانستان