بدن علیه بدن؛ ابتلا به نوع شدید کرونا با حمله احتمالی اتوآنتی بادیها
تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۳۵۰۵۴
محققان میگویند برخی از افراد در مقابل کووید ۱۹ ضعیفتر هستند و این ممکن است به دلیل وجود میزان بالای اتو آنتی بادیها در بدن باشد.
خبرگزاری میزان _ روزنامه همشهری نوشت: چرا برخی از افراد بیشتر از سایرین تحتتأثیر کووید-۱۹ قرار میگیرند؟ این سؤالی است که حتی دانشمندان، پاسخ صریحی برای آن نداشتند، اما حالا با انجام برخی مطالعات، آنها بخشی از پاسخ این سؤال را میدانند: اتوآنتی بادیها.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اتوآنتی بادیها که با نام آنتی بادیهای سرکش هم شناخته میشوند عامل این ماجرای عجیب هستند. اتوآنتی بادیها در واقع سلولهایی ایمنی هستند که علیه بدن ما کار میکنند و به جای دفاع از بدن در برابر عفونت به بافتها و ارگانهای حیاتی بدن حمله میکنند. این فرایند عجیب، مسئول لیست بلندبالایی از بیماریهای خودایمنی مانند رماتیسم مفصلی است. در این موارد، سیستم ایمنی به اشتباه بخشی از بدن را بهعنوان عامل بیگانه میشناسد و اتوآنتی بادیها را برای حمله گسیل میکند. بهعنوان مثال این اتفاق در رماتیسم مفصلی به التهاب مفاصل میانجامد.
البته افرادی با سیستم ایمنی سالم هم اتوآنتی بادی تولید میکنند. تا تقریبا ۲۰ سال پیش اینطور تصور میشد که آنها به راحتی حذف میشوند، اما دانشمندان از آن زمان کشف کردند که اتو آنتی بادی در بدن افراد با تعداد پایین باقی میمانند، اما با بالا رفتن سن این تعداد افزایش مییابد و بهنظر میرسد در فرایند پیری هم نقش دارند.
ایفای نقش در کووید-۱۹ مزمنامروز، ایمونولوژیستها بهطور ویژه علاقهمند کشف نقش اجرایی اتوآنتی بادیها در ایجاد کووید-۱۹ و کووید مزمن شدهاند.
دکتر جین لورن کاسانوا، متخصص ژنتیک انسانی و بیماریهای عفونی به همراه تیمش در دانشگاه راکفلر آمریکا بهعنوان یک پروژه بینالمللی روی عواملی که خطر ابتلا به کووید وخیم را افزایش میدهد، تحقیق کردند. طی این تحقیق آنها دریافتند که بیماران بستری شده با کووید وخیم به نسبت افرادی غیرمبتلا، سطح بالاتری از اتوآنتی بادی داشتند. به زعم این تحقیق، اتوآنتی بادیها میتوانند عامل یک پنجم مرگهای کرونایی باشند. این مطالعه نشان داد که اتوآنتی بادیها با مسدود کردن فعالیت مولکولهایی که با عفونت ویروسی میجنگند، باعث تشدید عفونت میشوند. آنها همچنین بر این باورند که سطح پایین اتوآنتی بادیها میتواند توصیف چرایی ابتلای برخی مردم به نوع خفیف و بدون علامت کووید باشد.
سایر مطالعات اخیر شناسایی کرده است که میزانی از اتوآنتی بادیهای موجود در خون بیمار مبتلا به کووید وخیم، منجر به آسیب به روشهای مختلف میشود؛ برای مثال با حمله به پروتئینهایی که به کنترل لخته خون کمک میکند.
از آنجایی که اتوآنتی بادیها در آزمایش خون قابل شناسایی هستند، بررسی آنها میتواند به شناسایی افرادی با سطح بالای این پروتئینها بینجامد که منجر به درمانهای پیشگیرانه مورد نیاز یا شناسایی افراد مبتلایی که نیاز به درمانهای تهاجمی زودهنگام دارند میشود. پروفسور آدرین لیستون، رهبر ارشد گروه مؤسسه بابراهام در انگلیس برنامهای را هدایت کرد که طبق آن تغییرات رخ داده در سیستم ایمنی بیمار مبتلا به کووید مورد بررسی قرار گرفت. او میگوید: فعلا زود است که بگوییم اتوآنتی بادیها نقشی در بیماری شدید یا کووید-۱۹ مزمن ایجاد میکنند، اما حضورشان نیازمند توجه است.
اتو آنتی بادیها برخلاف ویروسها، سالها یا حتی دههها در بدن ماندگار هستند؛ بنابراین توضیح خوبی برای این است که چرا فرد دچار کووید مزمن و بقای علائم پس از رفتن ویروس میشود. اما دانشمندان امیدوارند که چنین تحقیقاتی، راه را برای نوآوری در تشخیص و درمان هموار کند.
بیشتر بخوانید: آخرین وضعیت واکسیناسیون کرونا در جهانانتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: کرونا اتوآنتی بادی ها آنتی بادی ها کووید ۱۹
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۳۵۰۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصمیم عربها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارشهای رسانهای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانهای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.
به گزارش انتخاب، استدلال آنها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولتها طرف اسرائیل را میگرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاریها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکدهای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقهای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان داد.»
پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمکهای بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.
اما این ارزیابیها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر میرسد و نمیتواند پیچیدگی چالشهای منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیتهای منطقه که مانع از همکاریها بین اعراب و اسرائیل میشود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولتهای عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایتهای نتانیاهو از توسعه شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاشهای وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهرهای کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنشهای منطقهای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه میتواند به مشروعیت آنها در داخل لطمه بزند.
هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولتهایی که اسرائیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقهای هستند. اولویت آنها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنشها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولتهای عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقهای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.
پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حملهای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیماهای ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپادها و موشکهای ایرانی را دفع نمایند. گزارشهای رسانهای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقهای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.
اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقامهای اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.
تلاشهایی که دولتهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیکتر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاریهای خود با واشنگتن هستند. آنها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم میکند نمیبینند.
دولتهای عربی به ویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس از تلاشهای اسرائیل برای تضعیف توانمندیهای نیروهای نیابتی ایران استقبال میکنند. اما آنها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که میتواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکنندهای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولتهای عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار میکند. آنها ترجیح میدهند موازنهای بین روابط مختلف منطقهای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پلهای پشت سرشان را خراب کنند.
اما به رغم این محدودیت ها، دولتهای عربی میتوانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماسهایی برای مدیریت بحران حیاتیتر از گذشته است. کشورهای عربیای که با هر دو طرف رابطه دارند میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیامها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیبها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگوهای منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز میکند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگهایی بود.
اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیکتر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانهتر کند. همکاریهای فنیای که دولتهای عربی و اسرائیل اخیرا در حوزههایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشستهای مهم منطقهای که علنا تعاملات سیاسی دولتهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاشهای دولتهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانهتر اولویت دهی به حمایت از تلاشها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.