Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-29@10:37:31 GMT

متن کامل سخنرانی تاریخی امام در بهشت زهرا

تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۷۵۹۵۸

متن کامل سخنرانی تاریخی امام در بهشت زهرا

امام خمینی ساعتی پس از ورود به تهران و ایراد سخنرانی کوتاهی در فرودگاه مهرآباد و تشکر از مردم ایران جهت تلاش در راه برقراری نظام ضدشاهنشاهی راهی بهشت زهرا شدند.

روزنامه ایران: امام خمینی ساعتی پس از ورود به تهران و ایراد سخنرانی کوتاهی در فرودگاه مهرآباد و تشکر از مردم ایران جهت تلاش در راه برقراری نظام ضدشاهنشاهی راهی بهشت زهرا شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

قدس آنلاین: شاید بسیار این جمله امام خمینی(ره) که فرمودند، من دولت تعیین می‌کنم... را شنیده باشید و متأسفانه بقیه سخنان رهبر کبیر انقلاب را خیر! پس جالب است بدانید:
امام پس از اندکی حضور در بهشت زهرا به ایراد سخنان خود پرداختند و فرمودند:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
ما در این مدت مصیبت‌ها دیده ایم، مصیبت‌های بسیار بزرگ و بعضی پیروزی‌ها حاصل شد که البته آن هم بزرگ بوده؛ مصیبت‌های زن‌های جوان مرده، مردهای اولاد از دست داده، طفل‌های پدر از دست داده.
من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست داده‌اند می‌افتد، سنگینی در دوشم پیدا می‌شود که نمی‌توانم تاب بیاورم. من نمی‌توانم تشکر از این ملت بکنم که همه چیز خودش را در راه خدا داد، خدای تبارک و تعالی باید به آنها اجر عنایت فرماید.
من به مادرهای فرزند از دست داده تسلیت عرض می‌کنم و در غم آنها شریک هستم. من به پدرهای جوان داده، من به آنها تسلیت عرض می‌کنم. من به جوان‌هایی که پدرانشان را در این مدت از دست داده‌اند تسلیت عرض می‌کنم.
تشکیل مجلس با زور سرنیزه
خوب، ما حساب بکنیم که این مصیبت‌ها برای چه به این ملت وارد شد، مگر این ملت چه می‌گفت و چه می‌گوید که از آن وقتی که صدای ملت درآمده است تا حالا قتل و ظلم و غارت و همه اینها ادامه دارد؟ ملت ما چه می‌گفتند که مستحق این عقوبات شدند؟ ملت ما یک مطلبش این بود که این سلطنت پهلوی از اول که پایه‌گذاری شد برخلاف قوانین بود. آنهایی که در سن من هستند، می‌دانند و دیده‌اند که مجلس مؤسسان که تأسیس شد، با سرنیزه تأسیس شد، ملت هیچ دخالت نداشت در مجلس مؤسسان، مجلس مؤسسان را با زور سرنیزه تأسیس کردند و با زور، وکلای آن را وادار کردند به اینکه به رضاشاه رأی سلطنت بدهند. پس این سلطنت از اول یک امر باطلی بود، بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی است و خلاف حقوق بشر است. برای اینکه ما فرض می‌کنیم که یک ملتی تمامشان رأی دادند که یک نفری سلطان باشد، بسیار خوب، اینها از باب اینکه مسلط بر سرنوشت خودشان هستند و مختار به سرنوشت خودشان هستند، رأی آنها برای آنها قابل عمل است لکن اگر چنانچه یک ملتی رأی دادند (ولو تمامشان) به اینکه اعقاب این سلطان هم سلطان باشد، این به چه حقی ملت پنجاه سال پیش از این، سرنوشت ملت بعد را معین می‌کند؟ سرنوشت هر ملتی به دست خودش است. ما در زمان سابق، فرض بفرمایید که زمان اول قاجاریه نبودیم، اگر فرض کنیم که سلطنت قاجاریه بواسطه یک رفراندمی تحقق پیدا کرد و همه ملت هم ما فرض کنیم که رأی مثبت دادند، اما رأی مثبت دادند بر آغامحمدخان قجر و آن سلاطینی که بعدها می‌آیند. در زمانی که ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یک از ما زمان آغامحمدخان را درک نکرده، آن اجداد ما که رأی دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رأی دادند که زمان ما احمدشاه سلطان باشد؟ سرنوشت هر ملت دست خودش است.
سلطنت غیرقانونی محمدرضا شاه
ملت درصد سال پیش از این، صدوپنجاه سال پیش از این، یک ملتی بوده، یک سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته ولی او اختیار ما‌ها را نداشته است که یک سلطانی را بر ما مسلط کند.ما فرض می‌کنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تأسیس شد به اختیار مردم بود و مجلس مؤسسان را هم به اختیار مردم تأسیس کردند و این اسباب این می‌شود که بر فرض اینکه این امر باطل صحیح باشد، فقط رضاخان سلطان باشد آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند و اما محمدرضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الان بیشترشان، بلکه الا بعض قلیلی از آنها ادراک آن وقت را نکرده‌اند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؟ بنابراین سلطنت محمدرضا اولاً که چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنیزه تأسیس شده بود مجلس، غیرقانونی است، پس سلطنت محمدرضا هم غیرقانونی است و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند که برای ما سرنوشت معین کنند؟ هرکسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟ مگر آن اشخاصی که در صد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می‌توانند سرنوشت یک ملتی را که بعدها وجود پیدا می‌کنند، آنها تعیین بکنند؟ این هم یک دلیل که سلطنت محمدرضا سلطنت قانونی نیست. علاوه بر این، این سلطنتی که در آن وقت درست کرده بودند و مجلس مؤسسان هم ما فرض کنیم که صحیح بوده است، این ملتی که سرنوشت خودش با خودش باید باشد، در این زمان می‌گوید که ما نمی‌خواهیم این سلطان را. وقتی که اینها رأی دادند به اینکه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضا شاه را، رژیم سلطنتی را نمی‌خواهیم، سرنوشت اینها با خودشان است. این هم یک راه است از برای اینکه سلطنت او باطل است.
حالا می‌آییم سراغ دولت‌هایی که ناشی شده از سلطنت محمدرضا و مجلس‌هایی که ما داریم. در تمام طول مشروطیت الّا بعضی از زمان‌ها آن هم نسبت به بعض از وکلا، مردم دخالت نداشتند در تعیین وکلا. شما الان اطلاع دارید که در این مجلسی که حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی دارید، من از شما مردم تهران سؤال می‌کنم که آیا این وکلایی که در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا شما اطلاع داشتید که اینها را خودتان تعیین کنید؟ اکثراً این مردم می‌شناسند این افرادی را که به‌عنوان مجلس و به‌عنوان وکیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند؟ یا این هم با زور تعیین شده بدون اطلاع مردم؟ مجلسی که بدون اطلاع مردم است و بدون رضایت مردم است، این مجلس، مجلس غیرقانونی است. بنابراین اینهایی که در مجلس نشسته‌اند و مال ملت را گرفته‌اند به‌عنوان اینکه حقوق هر وکیلی اینقدر است، این حقوق را حق نداشتند بگیرند و ضامن هستند و اما دولتی که ناشی می‌شود از یک شاهی که خودش و پدرش غیرقانونی است، خودش علاوه بر او غیرقانونی است، وکلایی که تعیین کرده است غیرقانونی است، دولتی که از همچو مجلسی و همچو سلطانی انشاء بشود، این دولت غیرقانونی است.
این ملت حرفی را که داشتند در زمان محمدرضاخان می‌گفتند که این سلطنت را ما نمی‌خواهیم و سرنوشت ما با خود ماست. در حال هم می‌گویند که ما این وکلا را غیرقانونی می‌دانیم، این مجلس سنا را غیرقانونی می‌دانیم، این دولت را غیرقانونی می‌دانیم. آیا کسی که خودش از ناحیه مجلس، از ناحیه مجلس سنا، از ناحیه شاه منصوب است و همه آنها غیرقانونی هستند، می‌شود که قانونی باشد؟ ما می‌گوییم که شما غیرقانونی هستید باید بروید. ما اعلام می‌کنیم که الان دولتی که به اسم دولت قانونی خودش را معرفی می‌کند، حتی خودش قبول ندارد که قانونی است، خودش تا چند سال پیش از این، تا آن وقتی که دستش نیامده بود این وزارت، قبول داشت که غیرقانونی است، حالا چه شده است که می‌گوید من قانونی هستم؟ این مجلس غیرقانونی است، از خود وکلا بپرسید که آیا شما را ملت تعیین کرده است؟ هر کدام ادعا کردند که ملت تعیین کرده است، ما دستشان را می‌دهیم دست یک نفر آدم ببرد او را در حوزه انتخابیه‌اش، در حوزه انتخابیه‌اش از مردم سؤال می‌کنیم که این آقا آیا وکیل شما هست، شما او را تعیین کردید؟ حتماً بدانید که جواب آنها نفی است. بنابراین آیا یک ملتی که فریاد می‌کند که ما این دولت مان، این شاه مان، این مجلس‌مان بر خلاف قوانین است و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است که سرنوشت‌مان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است که یک قبرستان شهید برای ما درست بکنند در تهران، یک قبرستان هم در جاهای دیگر؟
خیانت به اقتصاد ایران با اصلاحات ارضی
من باید عرض کنم که محمدرضای پهلوی، این خائن خبیث برای ما رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستان‌های ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریخته است که اگر چنانچه بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سال‌های طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را می‌تواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را می‌توانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمی‌توانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند. شما ملاحظه کنید، به اسم اینکه ما می‌خواهیم زراعت را، دهقان‌ها را دهقان کنیم، تا حالا رعیت بودند و ما می‌خواهیم حالا دهقانشان کنیم، اصلاحات ارضی درست کردند، اصلاحات ارضی‌شان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که به کلی دهقانی از بین رفت، به کلی زراعت ما از بین رفت و الان شما در همه چیز محتاجید به خارج یعنی محمدرضا این کار را کرد تا بازار درست کند برای امریکا و ما محتاج به او باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را، تخم مرغ از او بیاوریم یا از اسرائیل که دست نشانده امریکاست بیاوریم.
بنابراین کارهایی که این آدم کرده به‌عنوان اصلاح، این کارها خودش افساد بوده است. قضیه اصلاحات ارضی یک لطمه‌ای بر مملکت ما وارد کرده است که تا شاید بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم مگر همه ملت دست به هم بدهند و کمک کنند تا سال‌هایی بگذرد و جبران بشود این معنا. فرهنگ ما را یک فرهنگ عقب نگه داشته درست کرده است، فرهنگ ما را این عقب نگه داشته به طوری که الان جوان‌های ما تحصیلاتشان در اینجا تحصیلات تام و تمام نیست و باید بعد از اینکه یک مدتی در اینجا یک نیمه تحصیلی بکنند. ما پنجاه سال است، بیشتر از پنجاه سال است دانشگاه داریم و قریب سی و چند سال است که این دانشگاه را داریم لکن چون خیانت شده است به ما، از این جهت رشد نکرده، رشد انسانی ندارد، تمام انسان‌ها و نیروی انسانی ما را از بین برده است این آدم.
می‌خواهیم تجدد در خدمت تمدن باشد
این آدم به واسطه نوکری که داشته، مراکز فحشا درست کرده، تلویزیونش مرکز فحشاست، رادیویش بسیارش فحشاست، مراکزی که اجازه دادند برای اینکه باز باشند، مراکز فحشاست. اینها دست به دست هم دادند. در تهران در مرکز مشروب فروشی بیشتر از کتابفروشی است، مراکز فساد دیگر الی ماشاءالله است. برای چه؟ سینمای ما مرکز فحشاست. ما با سینما مخالف نیستیم ما با مرکز فحشا مخالفیم. ما با رادیو مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم. ما با تلویزیون مخالف نیستیم ما با آن چیزی که در خدمت اجانب برای عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نیروی انسانی ماست، با آن مخالف هستیم.
ما کی مخالفت کردیم با تجدد، با مراتب تجدد؟ مظاهر تجدد وقتی که از اروپا پایش را در شرق گذاشت خصوصاً در ایران، مرکز چیزی که باید از آن استفاده تمدن بکنند ما را به توحش کشانده است. سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما می‌دانید که جوان‌های ما را اینها به تباهی کشیده‌اند و همین طور سایر این جاها. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم. اینها به همه معنا خیانت کرده‌اند به مملکت ما.
پنجاه سال است که در اختناق بسر بردیم
و اما نفت ما، تمام نفت ما را به غیر دادند، به امریکا و غیر از امریکا دادند، آنی که به امریکا دادند عوض چه گرفتند؟ عوض، اسلحه برای پایگاه درست کردن برای آقای امریکا. ما، هم نفت دادیم و هم پایگاه برای آنها درست کردیم. امریکا با این حیله که این مرد هم دخالت داشت، با این حیله نفت را از ما برد و برای خودش در عوض پایگاه درست کرد. یعنی اسلحه آورده اینجا که ارتش ما نمی‌تواند این اسلحه را استعمال بکند، باید مستشارهای آنها باشند، باید کارشناس‌های آنها باشند. این هم از ناحیه نفت که این نفت ما را اگر چند سال دیگر خدای نخواسته این عمر پیدا کرده بود، عمر سلطنتی پیدا کرده بود، مخازن نفت ما را تمام کرده بود، زراعت‌مان را هم که تمام کرده، این ملت به کلی ساقط شده بود و باید عملگی کند برای اغیار. ما که فریاد می‌کنیم از دست این، برای این است. خون‌های جوان‌های ما برای این جهات ریخته شده، برای اینکه آزادی می‌خواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق بسر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم، نه خطیب می‌توانست حرف بزند، نه اهل منبر می‌توانستند حرف بزنند، نه امام جماعت می‌توانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد، نه هیچ یک از اقشار ملت کارشان را می‌توانستند ادامه بدهند و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود و الان هم باز نیمه حشاشه او که باقی است، نیمه حشاشه این اختناق هم باقی است. ما می‌گوییم که خود آن آدم، دولت آن آدم، مجلس آن آدم، تمام اینها غیرقانونی است و اگر ادامه به این بدهند اینها مجرمند و باید محاکمه بشوند و ما آنها را محاکمه می‌کنیم.
دولت ما متکی به آرای ملت است
من دولت تعیین می‌کنم، من تو دهن این دولت می‌زنم، من به پشتیبانی این ملت، دولت تعیین می‌کنم، من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد (تکبیر حضار) این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط امریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده به ارتش دستور داده که از او پشتیبانی بکنید، انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفته است که باید از این پشتیبانی بکنید. یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگویید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که می‌آورند توی خیابان ها. از خودشان هست این اشرار، فریاد هم می‌کنند، از این حرف‌ها هم می‌زنند لکن ملت این است، این ملت است (اشاره به حضار). می‌گوید که در یک مملکت که دو تا دولت نمی‌شود. خوب واضح است این، یک مملکت دو تا دولت ندارد لکن دولت غیرقانونی باید برود، تو غیرقانونی هستی، دولتی که ما می‌گوییم، دولتی است که متکی به آرا ملت است، متکی به حکم خداست، تو باید یا خدا را انکار کنی یا ملت را. باید سرجایش بنشیند این آدم یا اینکه به امر امریکا و اینها وادار کند یک دسته‌ای از اشرار را تا این ملت را قتل عام کند.
خواست ملت، استقلال ارتش
ما تا هستیم نمی‌گذاریم اینها سلطه پیدا کنند، ما نمی‌گذاریم دوباره اعاده بشود آن حیثیت سابق و آن ظلم‌های سابق، ما نخواهیم گذاشت که محمدرضا برگردد، اینها می‌خواهند او را برگردانند، بیدار باشید. ای مردم! بیدار باشید، نقشه دارند می‌کشند، ستاد درست کرده مردی که در آنجایی که هست، روابط دارند درست می‌کنند، می‌خواهند دوباره ما را برگردانند به آن عهدی که همه چیزمان اختناق در اختناق باشد و همه هستی ما به کام امریکا برود. ما نخواهیم گذاشت، تا جان داریم نخواهیم گذاشت و من از خدای تبارک و تعالی سلامت همه شما را خواستار هستم و من عرض می‌کنم بر همه ما واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم تا آن وقتی که اینها ساقط بشوند و ما بواسطه آراب مردم، مجلس سنا درست بکنیم و دولت اول را، دولت دائمی را تعیین بکنیم.
و من باید یک نصیحت به ارتش بکنم و یک تشکر از یکی از ارکان ارتش، یک قشرهایی از ارتش. اما آن نصیحتی که می‌کنم این است که ما می‌خواهیم شما مستقل باشید، ماها داریم زحمت می‌کشیم، ماها خون دادیم، ماها جوان دادیم، ماها حیثیت و آبرو دادیم، مشایخ ما حبس رفتند، زجر کشیدند، می‌خواهیم که ارتش ما مستقل باشد. آقای ارتشبد! شما نمی‌خواهید؟ شما نمی‌خواهید مستقل باشید؟ آقای سرلشکر! شما نمی‌خواهید مستقل باشید، شما می‌خواهید نوکر باشید؟
من به شما نصیحت می‌کنم که بیایید در آغوش ملت، همان که ملت می‌گوید بگویید، ما باید مستقل باشیم، ملت می‌گوید ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای امریکا و اجنبی باشد، شما هم بیایید، ما برای خاطر شما این حرف را می‌زنیم، شما هم بیایید برای خاطر خودتان این حرف را بزنید، بگویید «ما می‌خواهیم مستقل باشیم، ما نمی‌خواهیم این مستشارها باشند.» ما که این حرف را می‌زنیم که ارتش باید مستقل باشد، جزای ما این است که بریزید توی خیابان خون جوان‌های ما را بریزند که چرا می‌گویید من باید مستقل باشم؟! ما می‌خواهیم تو آقا باشی.
نظام قدرتمند می‌خواهیم
و اما تشکر می‌کنم از این قشرهایی که متصل شدند به ملت، اینها آبروی خودشان را، آبروی کشورشان را، آبروی ملت‌شان را حفظ کردند. این درجه دارها، همافرها، افسرهای نیروی هوایی، اینها همه مورد تشکر و تمجید ما هستند و همین طور آن‌هایی که در اصفهان و در همدان و در سایر جاها، اینها تکلیف شرعی، ملی، کشوری خودشان را دانستند و به ملت ملحق شدند و پشتیبانی از نهضت اسلامی ملت را کردند، ما از آنها تشکر می‌کنیم و به این‌هایی که متصل نشدند می‌گوییم که متصل بشوید به این‌ها، اسلام برای شما بهتر از کفر است، ملت برای شما بهتر از اجنبی است. ما برای شما می‌گوییم این مطلب را، شما هم برای خودتان این کار را بکنید. رها بکنید این را، خیال نکنید که اگر رها کردید ما می‌آییم شما را به دار می‌زنیم. این چیزهایی است که شماها یا کسان دیگر درست کرده‌اند و الا این همافرها و این درجه دارها و این افسرها که آمدند و متصل شدند، ما با کمال عزت و سعادت آنها را حفظ می‌کنیم. ما می‌خواهیم که مملکت، مملکت قوی باشد، ما می‌خواهیم که مملکت دارای یک نظام قدرتمند باشد، ما نمی‌خواهیم نظام را به هم بزنیم، ما می‌خواهیم نظام محفوظ باشد لکن نظام ناشی از ملت در خدمت ملت، نه نظامی که دیگران سرپرستی اش را بکنند و دیگران فرمان به آن بدهند.
والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته

برش

مجلس مؤسسان را با زور سرنیزه تأسیس کردند و با زور، وکلای آن را وادار کردند به اینکه به رضاشاه رأی سلطنت بدهند. پس این سلطنت از اول یک امر باطلی بود، بلکه اصل رژیم سلطنتی از اول خلاف قانون و خلاف قواعد عقلی است و خلاف حقوق بشر است
در تمام طول مشروطیت الّا بعضی از زمان‌ها آن هم نسبت به بعض از وکلا، مردم دخالت نداشتند در تعیین وکلا. شما الان اطلاع دارید که در این مجلسی که حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی دارید، شما اطلاع داشتید که اینها را خودتان تعیین کنید؟
محمدرضای پهلوی، این خائن خبیث برای ما رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستان‌های ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الان خراب است و از هم ریخته است که اگر چنانچه بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم
کارهایی که این آدم کرده به‌عنوان اصلاح، این کارها خودش افساد بوده است. قضیه اصلاحات ارضی یک لطمه‌ای بر مملکت ما وارد کرده است که تا شاید بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرانش بکنیم مگر همه ملت دست به هم بدهند و کمک کنند تا سال‌هایی بگذرد و جبران بشود
ما کی مخالفت کردیم با تجدد، با مراتب تجدد؟  سینما یکی از مظاهر تمدن است که باید در خدمت این مردم، در خدمت تربیت این مردم باشد و شما می‌دانید که جوان‌های ما را اینها به تباهی کشیده‌اند و همین طور سایر این جاها. ما با اینها در این جهات مخالف هستیم
مخازن نفت ما را تمام کرده بود، زراعت‌مان را هم که تمام کرده، این ملت به کلی ساقط شده بود و باید عملگی کند برای اغیار. ما که فریاد می‌کنیم از دست این، برای این است. خون‌های جوان‌های ما برای این جهات ریخته شده، برای اینکه آزادی می‌خواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق بسر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم

انتهای پیام/

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: سلطنت محمدرضا سال پیش ما نمی خواهیم پنجاه سال اصلاحات ارضی ما می خواهیم مجلس مؤسسان صحیح داشتیم مملکت ما جوان های ما دست داده ما می گوییم باید مستقل اگر چنانچه عرض می کنم بهشت زهرا خواهیم ما درست کرده تمام کرده رأی دادند مجلس شورا نفت ما مجلس سنا مصیبت ها تأسیس شد برای ما ما الان شما ملت یک ملتی همه چیز چه مجلس چه حقی ما فرض

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۷۵۹۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هر صبح و شام در آستانه مقدسه رضوی قرآن تلاوت نمایند / نگاهی به شواهد تاریخی درباره پیشینه قرائت قرآن در حرم مطهر امام رضا(ع)

پنجشنبه گذشته به رسم دیرینه، جلسات سنتی قرآن کریم در یکی از شبستان‌های مسجد گوهرشاد در قالب برنامه دارالحفاظ آغاز شد. در این جلسه که ساعت 4 صبح پنجشنبه 6اردیبهشت در مسجد گوهرشاد برگزار شد استاد سیدمرتضی سادات فاطمی به عنوان پیشکسوت و صدرالحفاظ آستان قدس رضوی دعوت شد تا استاد این جلسه سنتی قرآنی در حرم مطهر رضوی باشد. قرار زیبایی که بناست با حضور سایر اساتید پیشکسوت تکرار شود. به این بهانه مروری بر پیشینه برنامه‌های قرآنی حرم مطهر رضوی داریم.

قرائت قرآن در جوار بارگاه علی بن موسی‌الرضا(ع) سنتی به قدمت این صحن و سراست. نشان آن، قدیمی‌ترین قرآن وقفی این آستان است. سنتی که طی قرن‌ها به مرور شکل گرفت و به شکل مراسمی آیینی قد کشید. نشان به این نشان که در دوره صفوی حفاظ حرم مطهر دارای جایگاه ویژه‌ای بودند و واقفان برای پایداری سنت تلاوت در حرم علی بن موسی الرضا(ع) وقف‌های متعدد داشتند. یکی از این وقف‌ها مربوط به خواجه علاءالدین حاجی در عهد شاه طهماسب اول صفوی است که به تاریخ 993 قمری وقف  و بخشی از درآمد آن صرف تأمین هزینه تلاوت قرآن در حرم مطهر شده تا حفاظ هر صبح و شام در روضه متبرکه، قرآن تلاوت کنند. سنتی دیرین که تا امروز ادامه دارد. کافی است سحرگاه به نیت زیارت به حرم مطهر رفته و پس از عرض ارادت، سری به مسجد گوهرشاد بزنید تا قاریان را نشسته به احترام ببینید و نوای ملکوتی قرآن را بشنوید که بر بال‌های ملائک تا آسمان می‌رود.

سنتی که از آغاز بود

قرائت قرآن در اماکن مقدس توصیه پسندیده‌ای است که در مزارات سرزمین‌های اسلامی از آغاز اسلام برقرار بوده است. با شکل‌گیری مشهدالرضا(ع) در قرن سوم هجری و حضور زائران بر گرد مرقد مطهر علی بن موسی‌الرضا(ع) قرائت قرآن نیز رایج بوده است. به نوشته مؤلف عیون اخبارالرضا(ع)، در قرن چهارم هجری زائران در کنار مرقد امام رضا(ع) قرآن تلاوت می‌کردند. ابن‌بابویه با واسطه از ابوعلی محمد بن معاذ و به نقل از ابوعمر و محمد بن عبدالله حاکم نوغان می‌نویسد: «مسافری از ری که نامه‌ای از بعضی سلاطین حمیر برای نصربن احمد امیر بخارا داشت، به زیارت حرم آمده، شب را در حرم به سر برد و بعد از نماز شروع به خواندن قرآن کرد».

قرآن‌های موجود در موزه آستان قدس رضوی با قدمت هزارساله خود شاهدی دیگر بر این ماجرا هستند. قدیمی‌ترین قرآن وقفی به شماره 3004 که به خط کوفی بر پوست آهو نوشته شده، متعلق به ابوالقاسم علی بن ناصرالدوله ابی‌الحسن محمد بن ابراهیم سیمجور است که به سال 363 وقف شده است. به جز این، دو قرآن دیگر نیز یکی وقف سلطان محمود غزنوی به تاریخ 393 قمری و دیگری مربوط به ابوالبرکات که در رمضان 421 قمری وقف شده است. غیر از تاریخ، نکته دیگری که در وقف‌نامه این قرآن آمده و از نظر اثبات تلاوت قرآن در این آستان دارای اهمیت است، تصریح به عدم خروج قرآن از حرم است. گفته می‌شود  با گسترش این صحن و سرا و رونق مشهدالرضا(ع) به موازات توجه به خدمات رفاهی برای زائران، در خصوص نیازهای عبادی و زیارتی آن‌ها نیز اندیشه می‌شده است. اما در این مورد تا قرن نهم هجری سندی در دست نیست و نخستین و قدیمی‌ترین خبر در این خصوص متعلق به برگزاری آیین قرائت قرآن در حرم  مطهر به گزارش فضل‌االله روزبهان خنجی است که در شرح سفر زیارتی محمد خان شیبانی به مشهد، در وصف مراسم قرائت قرآن حفاظ نوشته است: «...و اشارت علیه سانح شد که حفاظ در بیرون قبه قرائت قرآن نمایند و فرمودند مکروه است در پایین قبر قرآن خوانند و تأکید نمودند که «... باید بعد از این، حفاظ مرقد مقدس رضوی در بیرون قبه تلاوت نمایند؛ به رعایت ادب اقرب است». سپس مولانا حافظ جامی، غزلی ترکی در هشت بیت در منقبت امام رضا(ع) با رخصت همایونی قرائت کرد و آن گاه حدیثی قدسی به اسناد مسلسل، به روایت حضرت رضا(ع) قرائت و ترجمه شد و همگان فیض بردند».

با مرور این شرح به جزئیات مهمی در خصوص مراسم قرائت در حرم مطهر رضوی می‌رسیم. نخست اینکه مراسمی اینچنین دارای سابقه بوده‌ و در پایین پای حضرت اجرا می‌شده‌ و پس از این زمان به مکانی دیگری منتقل شده‌است. جز این می‌توان درباره تشریفات مراسم نتایجی گرفت، مانند اینکه در پایان تلاوت قرآن، برنامه‌های دیگری مانند سخنرانی و شعرسرایی برقرار بوده و همچنین شرح احادیث انجام می‌شده است. اشعار و احادیثی که بعدها منشآت خواجه نصیر طوسی و مدایح دوازده امام جای آن را گرفت.

دارالحفاظ، رواقی برای حفاظ حرم مطهر

دیگر خبری که از قرن نهم می‌تواند در خصوص سنت تلاوت قرآن در حرم مطهر رضوی ذکر کرد، وجود رواق دارالحفاظ در حرم مطهر است. رواقی که گفته می‌شود به دست گوهرشاد بیگم در اوایل قرن نهم هجری ساخته شده و نامش را از حفاظ قرآن کریم حرم مطهر دارد. گفته می‌شود وجود این رواق و نامش نشان‌دهنده این است که مراسمی اینچنینی در عهد تیموریان و حتی در قرن هشتم نیز مرسوم بوده و به همین دلیل مکانی ویژه برای آن ساخته و تدارک دیده‌اند. دیگر شاهد و سند ماجرا نشان مصدری حافظ مسجد جامع گوهرشاد است که سلطان حسین میرزای بایقرا به نام خواجه حافظ حسینعلی (که از حافظان و قاریان بزرگ آن دوره خوراسان بوده) صادر کرده است و به موجب این حکم، او ریاست حفاظ بیت‌المغفره و مسجد جامع گوهرشاد را عهده‌دار شده است. برای فهم بیشتر از این سنت باید در تاریخ جلوتر بیاییم تا به عهد صفوی برسیم. در این دوره به خاطر وقف‌نامه‌هایی که عواید آن به این مراسم اختصاص یافته و همچنین اسنادی که درزمینه مواجب حفاظ و شرح هزینه برگزاری مراسم وجود دارد می‌توان به اصطلاحات مربوط به این مراسم رسید. اصطلاحاتی مانند صدرالحفاظ، حافظ، سلطان القراء و صدر القراء که به جایگاه و اهمیت حافظان قرآن و این مراسم در عهد صفوی اشاره دارد. گفته می‌شود حفاظ در عهد صفوی زیر نظر خادم‌باشی و همچنین سرکشیک که متولی این مراسم بود، خدمت می‌کردند. براساس این وقف‌نامه‌ها حفاظ در دو دسته «حفاظ بالاسرمبارک» و «حفاظ حرم مطهر» زیر نظر مسئولان به تلاوت قرآن و ادعیه می‌پرداختند. شرح این وقف‌نامه‌ها مفصل است و در مجالی دیگر به آن خواهیم پرداخت.

آزاده خلیلی 

دیگر خبرها

  • نگاهی به تمام جنجال‌های کریمی قدوسی | گاف تاریخی نماینده مشهد چه بود؟
  • تحمیل فراقانونی کردن سلطنت در قانون اساسی
  • آمادگی کامل مازندران برای برگزاری دور دوم انتخابات نمایندگی مجلس در قائمشهر
  • مرمت کاروانسرای ینگی‌امام ۲۰۰ میلیارد تومان می‌خواهد
  • فیلم سینمایی تاریخی اقتباسی فرهنگ رضوی ساخته می‌شود
  • ترورهای حسن صباح و پیروانش هدفمند بود / سریال حشاشین با واقعیت بیگانه است
  • گاف تاریخی محمدجواد کریمی قدوسی چه بود؟
  • هر صبح و شام در آستانه مقدسه رضوی قرآن تلاوت نمایند / نگاهی به شواهد تاریخی درباره پیشینه قرائت قرآن در حرم مطهر امام رضا(ع)
  • خاتمی: به زور کسی را به بهشت نمی‌بریم/ انگ زدن به یکدیگر مشکل بی‌حجابی را حل نمی‌کند/ عملیات تنبیهی وعدۀ صادق یک کار الهی بود
  • مصوبات کمیسیون‌ها درباره اسقاط خودرو و قیمت‌گذاری آرد و نان