نامه سعید جلیلی به رهبر انقلاب: از برجام خارج شویم/ بعد با آمریکا مستقیما مذاکره کنیم
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۷۸۰۴۷
آفتابنیوز :
«سعید جلیلی پای مخالفت با برجام ایستاده است. سیاستمدار محافظهکار ضد برجام در نامهای به رهبری مخالفت خود را حتی با مسیری که دولت اصولگرای فعلی در راستای برجام طی میکند نیز نشان داده است. یک منبع آگاه که خواستار ذکرنشدن نامش شد، درباره محتوای این نامه به «شرق» توضیح داده است که جلیلی در این نامه از نقد صرف برجام فراتر رفته و خواستار این شده است که ایران از برجام خارج شود و غنیسازی را تشدید کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ارسال این نامه چند پیام با خود دارد که یکی از آنها تصمیم جلیلی برای فاصلهگرفتن از نتایج تلاشهای دولتی است که در نگاه افکار عمومی همجناح او تلقی میشده اما او همچنان حتی در دورانی که یار قدیمیاش متولی احیای برجام شده است نیز نظر خود را در این زمینه تغییر نداده است. نکته قابل توجه در این زمینه این است که در نامه جلیلی نیز مذاکرات مستقیم با ایالات متحده پیشنهاد شده است اما از مسیر و خاستگاهی کاملا متفاوت با آن چه پیشتر مطرح شده بود. نگاهی به اتفاقات گذشته در کنار آن چه این منبع آگاه به «شرق» گفته است، نشان میدهد که انگیزه و برنامه جلیلی در این زمینه چه بوده است و البته از تحقق چالشی که دولت سیدابراهیم رئیسی نگران آن بود، خبر میدهد.
جلیلی برای رهبری چه نوشته است؟
به گفته این منبع آگاه، سعید جلیلی در این نامه نسخهای را که به نظر او برای حل مسئله تحریم و برنامه هستهای ایران کارا خواهد بود، تجویز کرده است. در این نامه او صراحتا مخالفت خود را با مسیری که در حال حاضر در حال طیشدن است، اعلام کرده و گفته است ایران باید از برجام خارج شود. طبق نسخه تجویزی او، در گام بعدی، طرفهای دیگر برجام برای پیگیری سازوکار ماشه و بازگرداندن تحریمهای اصلی هستهای به مشکل حقوقی خواهند خورد و نیازمند مراجعه به شورای امنیت سازمان ملل متحد خواهند شد اما در آنجا، به تصور جلیلی، روسیه و چین از حق وتو استفاده خواهند کرد و تلاش اروپاییها و ایالات متحده به نتیجه نخواهد رسید. مرحله بعدی پیشنهاد جلیلی افزایش غنیسازی و ارتقای آن به سطوح بالاتر تا حتی ۹۰ درصد است. به گفته او پس از آن ایران باید وارد مذاکره مستقیمی با ایالات متحده شود و امتیازات لازم و رفع تحریمها را آنجا از آمریکا بگیرد. این سناریویی است که جلیلی معتقد است ایران از طریق آن به خواستههایش خواهد رسید و مشکلی در طیکردن این مسیر نیز نخواهد داشت.
نامه به رهبری بعد از ناکامی در اقناع وزارت خارجه
طبق گفتههای این منبع آگاه، جلیلی پیشتر و قبل از ارسال این نامه، تماسهای خود را با حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه، و علی باقری کنی، معاون سیاسی او و رئیس هیات مذاکرهکننده ایران در مذاکرات احیای برجام در وین، داشته و در تلاش برای اقناع آنها ناکام مانده است. پس از این بوده است که جلیلی در این مرحله سراغ نامه به رهبری رفته است.
از مذاکره مستقیم تا مذاکره مستقیم
ایده مذاکره مستقیم با ایالات متحده البته پیش از این توسط شخص وزیر خارجه نیز مطرح شده بود اما به عنوان بخشی از مسیر احیای برجام و در تلاش برای بهنتیجهرساندن مذاکرات. اما جلیلی خواستار تعامل مستقیم با آمریکا خارج از چارچوب برجام، پس از خروج از آن و پس از افزایش بیسابقه حجم و سطح غنیسازی است. این در حالی است که طرف آمریکایی همکلام با طرفهای اروپایی تأکید کرده اگر در همین روزها مذاکره برجام به نتیجه نرسد، توافق از نگاه آنها در زمینه برنامه هستهای ایران بیاثر خواهد شد. در واقع یک دلیل ارسال نامه جلیلی در این مرحله همین نزدیکی به ضربالاجل است. به عبارتی این احتمال وجود دارد که بازگشت بعدی تیم مذاکرهکننده به وین برای توافق باشد و از این رو جلیلی به تکاپو افتاده است که تا دیر نشده، تکلیف موضع خود را با مسئله روشن کند.
فاصلهگرفتن جلیلی از دولت رئیسی و تیم باقری
«باقری سهم جلیلی در دولت رئیسی است.» این تحلیلی بود که از زمان مطرحشدن نام باقری کنی به عنوان گزینه وزارت خارجه در تابستان امسال مطرح شد. با توجه به این که تمام نامزدهای اصولگرای انتخابات پس از انتخابات سمتی گرفتند، این تصور مطرح شد که به هر دلیل، جلیلی به خواست خود یا به دلیل عدم تمایل رئیسی وارد دولت نشده است اما بهخصوص به این دلیل که او به نفع رئیسی از انتخابات کنار رفته بود، امتیازی که به او داده شده، واردکردن باقری به دولت است. این گمانهزنی البته بیراه هم نبود؛ چرا که باقری بخش مهمی از سابقه خود را در کنار جلیلی گذرانده است و در طول سالهای دولت روحانی نیز در موضوع برجام همنظر جلیلی بوده است اما حالا این نامه جلیلی به این معناست که در آستانه بزنگاهی که در آن ممکن است دولت رئیسی بر سر احیای برجام به توافق برسد، او قصد دارد هم در نگاه نظام و هم در افکار عمومی، از مسیری که دولت و بهخصوص تیم یار سابقش، باقری کنی، طی میکنند، دست بشوید و از حالا پرچم مخالفت را بلند کند یا به عبارت دیگر پرچم مخالفت با برجام را بالا نگاه دارد. این البته یکی از سناریوهای نگرانکننده برای دولت نیز بود که البته پیشبینی نیز شده بود.
مجریان از نظردهندگان فاصله میگیرند
زمانی که سرانجام فرمان مذاکرات بر سر برجام به دست اصولگرایان افتاد، دو سناریو مطرح شد که اصولگرایان خارج از دولت ممکن بود در صورت احیای احتمالی برجام طی کنند. یکی نادیدهگرفتن همه انتقادات پیش از برجام، حمایت از هر نتیجهای که به دست بیاید و زدن سند حل مسئله به نام دولت اصولگرای رئیسی بود و دیگری این که بعد از مدتها حمله، حالا حتی اگر دولت اصولگرا در این زمینه به نتیجه برسد نیز بدنه و اصولگرایان خارج از دولت به خط مخالفت و حمله ادامه خواهند داد. در عمل احتمالا هر کدام از این دو مسیر توسط بخشی از اصولگرایان طی شود اما فعلا به نظر میرسد سعید جلیلی قصد دارد پایگاه مخالفت با برجام را حتی در صورتی که در دولت همجناح احیا شود، از هماکنون و با مدیریت خود بنا کند. این نامه تا این لحظه جدیترین و برجستهترین حمله به مسیر برجامی رئیسی، امیرعبداللهیان و باقری است که از پایگاه اصولگرایی است و بهخوبی نشان میدهد که جلیلی از احیای برجام توسط آنها حمایت نخواهد کرد. این در کنار انتقاد شدید حسین شریعتمداری در کیهان به ایده مذاکره مستقیم که امیرعبداللهیان مطرح کرده بود، یک مسئله دیگر را نیز مشخص میکند: اصولگرایانی که به دولت رفتهاند، در مواجهه با گزینهها و شرایط به تصمیمات و انتخاباتی متفاوت با مواضع پیشین جریان خود رسیدهاند اما آنهایی که همچنان بیرون از گود دولت هستند، قصد ندارند به خاطر الزامات و ترجیحاتی که دولت منسوب به آنها احساس میکند، از مواضع گذشته و مخالفتهای قبلی خود با برجام یا مذاکره با آمریکا دست بکشند و با رئیسی همراه شوند. این نامه در واقع این نظریه را تأیید میکند که با وجود پیروزی یک دولت اصولگرا، جلیلی قصد دارد همچنان راهبرد «دولت در سایه» خود را ادامه دهد و با دولت فعلی نیز مثل دولت قبل همراه نیست.»
منبع: روزنامه شرقمنبع: آفتاب
کلیدواژه: سعید جلیلی برجام مذاکره مستقیم ایالات متحده احیای برجام نامه جلیلی سعید جلیلی منبع آگاه مطرح شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۷۸۰۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.
به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که میخوانید:
به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟
شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟
این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟
بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟
منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.