سه پرسش از طرفداران خروج از برجام و دیدگاه منتصب به سعید جلیلی
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۸۲۹۹۴
به گزارش جماران؛ رضا نصری؛ کارشناس مسائل بین الملل در یک رشته توییت در صفحه شخصی خود نوشت:
«میگویند آقای جلیلی پیشنهاد داده ایران از برجام خارج شود و غنیسازی ۹۰٪ شروع کند تا با دست پُر مستقیم با آمریکا وارد مذاکره شود. اینکه واقعاً این پیشنهاد را ایشان مطرح کرده یا خیر محل بحث نیست.
اما حقیقت این است که عدهای در ایران - به دلیل بدعهدی آمریکا در قضیه برجام - از این موضعِ منتصب به آقای جلیلی و مواضع مشابه دفاع میکنند؛ و معتقدند تنها با اهرم قدرت میشود با آمریکا کنار آمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
- اول اینکه میان تصمیمِ ایران به خروج از برجام و آِغاز غنیسازی ۹۰٪ و احیاناً کشاندن آمریکا پای میز مذاکره حداقل چند هفته فاصله خواهد بود.
اگر دقیقتر بگوییم، میان «تصمیم» و «هدف» - که همان کشاندن آمریکا پای میز مذاکره است - چند هفته زمان؛ ومیان «تصمیم» و «نتیجه نهایی» - که محصول مذاکرات احتمالی است - یک بازه چند ماهه خواهد بود. بازهی که در آن احتمال حمله نظامی، سایبری و تروریستی به ایران به حداکثر خواهد رسید.
حال، پرسش اینجاست که طرفداران نظریه «اهرم قوی» چطور تضمین میدهند تاسیسات هستهای ایران - و احیاناً سایر زیرساختها - در حد فاصلی که هنوز ایران به قدرت بازدارندگی هستهای دست نیافته، از گزند حمله و تخریب در امان خواهد بود؟
- دوم اینکه بسیاری معتقدند نظام سیاسی/حقوقی آمریکا در حوزه تعهدات بینالمللی از نظر ساختاری معیوب است؛ و یکی از مصادیق نقص ساختاری آن را نیز ناتوانی دولتهای آمریکا در ارائه «تضمین حقوقی» به سایر کشورها میدانند.
حال، پرسش دوم این است که اگر نظام سیاسی/حقوقی آمریکا ذاتاً معیوب است و این «عیب» یکی از فاکتورهای بازدارنده در بحث مذاکره با آمریکاست، چطور قرار است این مشکل ساختاری با درصد بالاتر از غنای اورانیوم برطرف شود؟
آیا ادعا این است که رئیسجمهور آمریکا طبق قانون اساسی این کشور در ازای لغو غنیسازی۶۰٪ نمیتواند «تضمین حقوقی» به ایران ارائه دهد، اما در ازای غنیسازی ۹۰٪ قانوناً صاحب چنین اختیاری میشود؟
- سوم اینکه میگویند در صورتی که آمریکا بخواهد در واکنش به غنیسازی ۹۰٪ ایران به شورای امنیت مراجعه کند، چین و روسیه قطعنامه آن را وتو خواهند کرد. فرض را بر این بگذاریم که چین و روسیه مانع تصویب قطعنامهای شوند که در آن آمریکا به دنبال مجوز استفاده از قوای قهریه است!
پرسش سوم این است که چرا اصولاً تصور میکنیم آمریکا یا اسرائیل برای حمله به تاسیسات ایران یا مبادرت به اقدامی از قبیل محاصره دریایی به دنبال اخذ مجوز از شورای امنیت خواهند رفت؟
حربه آمریکا، غرب و اسرائیل برای حمله به سایر کشورها «امنیتیسازی» آنهاست، نه توسل به فورمالیسم حقوقی و تلاش برای اخذ مجوزهای قانونی!
در واقع، حربه «امنیتیسازی» به آنها اجازه میدهد هرگونه اقدام غیرقانونی علیه کشور هدف را «مشروع» و «ضروری» جلوه دهند، بی آنکه از مسیر قانون عبور کنند.
کمااینکه در مورد عراق و حتی یوگوسلاوی نیز - پس از مبادرت به امنیتیسازی این کشورها - صرفاً با استناد به مقولاتی از قبیل «دفاع پیشدستانه» و «مسئولیت حمایت» وارد کارزار نظامی شدند و در عمل - با اتکأء به دکترین - شورای امنیت را دور زدند!
حال، چرا تصور میشود در برابر غنیسازی ۹۰٪ ایران - که به مثابه ریختن بنزین روی آتش «امنیتیسازی» است - صرفاً به طی کردن مسیر قانونی تعریفشده در منشور سازمان ملل اکتفا خواهند کرد؟»
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا سعید جلیلی برجام غنی سازی رضا نصری تحریم های ایران غنی سازی اورانیوم خروج از برجام مذاکرات برجام افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا غنی سازی ۹۰
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۸۲۹۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
«برجام صرفاً یک مخدر بود که حواس مسئولین را از تحولات پرت کرد. برجام هویت دولت قبل است و به همین دلیل نمیخواهند شکست آن را بپذیرند. بدفهمی دولت روحانی از پدیده تحریم باعث از دست رفتن دهه۹۰ شد».
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری در دولتهای یازدهم و دوازدهم، اخیرا در گفتوگو با روزنامه اعتماد به بیان نقاط ضعف و قوت دهه نود پرداخت و در حالی که بیان میکرد دهه نود، بدترین دهه مردم ایران بوده، به تعریف و تمجید درباره برجام پرداخت. در واکنش به این اظهارات، مسعود براتی کارشناس مسائل اقتصادی به رجانیوز گفت: برخی از صحبتهای آقای جهانگیری درباره وضعیت اقتصادی و تحولات دهه ۹۰ قابلقبول و برخی تحلیلها غیرواقعی هستند. دهه ۹۰ دهه گمشده اقتصاد ایران است، اما آقای جهانگیری به دلایل این گمشدگی اشاره نکردند. بر خلاف آن چیزی که مدنظر آقای جهانگیری است که برجام توانست شرایط اقتصادی جامعه را متحول کند، اتفاقاً نوع مواجهه دولتهای یازدهم و دوازدهم در بحث تحریمها و مسیری که انتخاب شد، یعنی مسیر مذاکره برای رفع تحریمها، بدون شک اثر خیلی جدی در گمشدن دهه ۹۰ در اقتصاد ما داشته است.
آن چیزی که متأسفانه در دهه ۹۰ اتفاق افتاد، بدفهمی از پدیده تحریم، از نحوه کارکرد تحریم و از جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا و اهداف خصمانهای بود که دولت آمریکا در قبال ایران دنبال کرد و برنامههایی که علیه مردم ایران داشت. این بدفهمی سبب شد که راه اشتباهی انتخاب شود و این راه اشتباه باعث شد که ما دهه ۹۰ را برای رشد اقتصادی و استحکام اقتصادی از دست بدهیم. این نکتهای است که آقای جهانگیری اصلاً به آن اشاره نکرده است.
از طرفی ایشان در بحث اقتصادی برجام اغراقهایی هم کرده است. البته برجام آوردهها و نتایجی داشته، اما نه آن چیزی که بهصورت اغراق گونه بیان شود. مهمترین آورده برجام فروش فیزیکی نفت ایران و بازگشت سطح فروش نفت به قبل از تحریمها بود که در سالهای ۹۵ و ۹۶ اتفاق افتاد. نوع تعاملات اقتصادی خارجی ایران بهگونهای شد که کاملاً نسبت به بازگشت تحریمها آسیبپذیر شد و لذا هر چند شاهد رشد نفتی خوب در سال ۹۵ بودیم، اما این رشد در سال ۹۶ رخ نداد، چون مهمترین متغیر آن نفت بود و یکبار اتفاق افتاد و وقتی در سال ۹۷ با تحریمها مواجه شدیم و خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاد، دو سال پیاپی رشد منفی را تجربه کردیم که کل آن رشد مثبت را به محاق برد و در مجموع دهه ۹۰ برای ما دهه درجازدن محسوب میشود.
برجام نتوانست مشکلات ما را با دنیا رفع و رجوع کند، بلکه صرفاً یک مسکن موقتی بود و بیشتر برای ما نقش مخدر را ایفا کرد و ما نسبت به روندهایی که برای ما تهدید بودند، چه در منطقه و چه در سطح جهان، بیتوجه شدیم و حتی به توسعه زیرساختهای تحریم که در دولت اوباما و بعد ترامپ انجام شد؛ از جمله راهاندازی مرکز هدفگیری تأمین مالی تروریسم در منطقه خلیجفارس در کشور عربستان توجه نکردیم. قانون کاتسا که توسط کنگره آمریکا تصویب شد، برای ما امر مهمی تلقی نشد و به آن توجه نکردیم و ضرباتی هم که در سالهای ۹۷ و ۹۸ بر ما وارد شدند، ماحصل همین بیتوجهیها بودند، لذا نهتنها مشکلی از ما حل نشد، بلکه ما را در یک خلسه و فضای ناهشیاری قرارداد که آسیب آن را دیدیم. این ادعا که برجام در جذب سرمایهگذاری خارجی موفق بوده، با آمارهای موجود تطابق ندارد. در سالهای ۹۵ و ۹۶ که سال اجرای برجام است، روی کاغذ رشد سرمایهگذاری خارجی رخ داده، اما در واقعیت طرحهایی که عملیاتی شدند و سرمایههای که بهصورت واقعی وارد کشور شدند، اعداد بسیار کمی هستند که نشان میدهند سرمایهگذاران نتوانستند اعتماد کنند و ریسک تحریمها کماکان برقرار بوده است؛ لذا در سال ۹۵ زیر ۲ میلیارد دلار تحقق سرمایهگذاری خارجی رخ داده و در سال ۹۶ هم همین حدود بوده است؛ درصورتیکه در دوره آقای رئیسی در سه سال اخیر اعداد بسیار قابلتوجهی ثبت شدهاند که در مسیر اجرا قرار دارند. برای مثال در سال ۱۴۰۲ مبلغ سرمایهگذاری طبق اعلام رسمی متولی امر ۵.۵ میلیارد دلار بوده است.
علت دفاع آقای جهانگیری از برجام این است که مهمترین ایده دولت آقای روحانی مذاکره بود و نتیجه آن که برجام باشد، هویت آنها را میسازد. طبیعی است که از آن دفاع و طبیعتاً تمام تحلیلهای خودشان را به این سمت معطوف کنند که برجام اتفاق مهمی بوده و تجویز فعلیشان هم برجام باشد. ناموفق بودن این مسیر و عدم توفیقاتش برای همه ایرانیها شفاف و تثبیت شده است.