آسودگی در صحنه دیپلماتیک وین
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۸۳۱۵۰
روزنامه ایران ۱۳ بهمن از ابتکار عمل ایران در بیاثر کردن تحریمهای نفتی و فرآوردههای انرژی گزارش میدهد: راههای گریز ایران از تحریمها در ترکیب با درآمد نفتی که در ماهها و هفتههای اخیر، فروش آن به شمار زیادی از کشورها امکانپذیر شده است، سبب شده که بر خلاف تصورات، این ایران نباشد که باید برای حل موضوع برجام شتاب به خرج دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر چند سید ابراهیم رئیسی به موازات خنثیسازی تحریمها، مذاکرات هستهای را نیز به منظور لغو تحریم ها دنبال میکند اما این در حالی است که او علاوه بر این، دست روی دست نگذاشته است تا همه وجوه سیاست خارجی و مناسبات اقتصادی ایران با جهان خارج به مذاکرات وین گره بخورد. در همین راستا به نظر میرسد که آلترناتیوهای قابل اجرا در حوزه بیاثرکردن تحریمهای نفتی سبب شده از ابتدای سالجاری میلادی (۲۰۲۱) نشانههای خیرهکنندهای از افزایش صادرات نفت ایران پدیدار شود که دلیل آن خریدهای مستقیم و غیرمستقیم نفت خام کشورمان از سوی شماری از شرکای آسیاییاش از جمله چین است.
در همین باره، خبرگزاری امریکایی رویترز نیز بیانیه اخیر وزارت خزانهداری امریکا را منتشر کرده است. بر اساس این خبر، واشنگتن نفتکش «وی ال سی سی عمان پراید» با پرچم «لیبریا» را که چندی پیش به بهانه حمل نفت ایران در لیست تحریم قرار داده بود، از لیست تحریمها خارج کرده است. هرچند که رسانههای غربی میکوشند با پررنگ کردن این اقدامات نه چندان حائز اهمیت، نشان دهند که امریکا برای نتیجهبخشی مذاکرات وین، آماده است به ایران چراغ سبز نشان دهد اما مروری چند بر آنچه در بطن تحولات سیاست خارجی کشورمان میگذرد، حکایت از آن دارد که چنین اقداماتی بیش از آنکه نشانههای امیدوارکننده از عزم امریکا برای بازگشت به تعهدات برجامی این کشور باشد، مصداق کامل مثل «روغن ریخته نذر امامزاده کردن» است.
افزایش فروش نفت
ایران در آستانه ورود مذاکرات وین به مرحلهای تعیینکننده، در کاهش خسارات تحریمهای اقتصادی امریکا موفقیتی خیرهکننده را حاصل نموده و با اتکا به چنین موقعیتی، بر خواسته خود مبنی بر به آزمون گذاشتن فرمان احتمالی امریکا برای رفع تحریمها در یک فرایند راستیآزمایی اصرار میورزد. به عبارتی دیگر مقامهای کشورمان با پیگیری چنین خواستی میکوشند دولتمردان امریکایی را با این واقعیت روبهرو سازند که رفع کاغذی تحریمها اساساً یک امتیاز محسوب نمیشود تا در ازای آن بهدنبال گرفتن امتیازاتی فراتر از برجام باشند.
چند ماه پیش بود که خبرگزای «رویترز» در گزارشی به نقل از شماری از منابع صنعتی و آمارهای مؤسسه تحقیقاتی «ریفینیتیو» اعلام کرد: «ایران به آرامی در حال فروش نفت است و مقادیر زیادی از نفت خام خود را به چین انتقال داده است و در عین حال، پالایشگاههای دولتی هند خرید نفت ایران را وارد برنامههای واردات سالانه خود کردهاند». بنابر این گزارش حجم فروش نفت ایران از سه ماهه آخر ۲۰۲۰ شروع به افزایش کرده است و پالایشگاههای مستقل در حوزه آسیا به مشتریان اصلی نفت ایران تبدیل شدهاند.
این تحولات در شرایطی رقم خورده است که «جو بایدن»، رئیسجمهور امریکا در آبان ماه گذشته از مقامهای کشورش خواست که نفت به میزان کافی در بازارهای جهانی عرضه شود تا کشورهای خریدار، میزان خرید نفت از ایران را کاهش دهند اما این تصمیم شتابزده مبنی بر ورود ۵۰ میلیون بشکه از ذخایر نفت استراتژیک امریکا به بازار با هدف پایین آوردن قیمت سوخت، به معنای نادیده گرفتن هشدار کارشناسانی بود که اعلام کردند این اقدام اثری کوتاه مدت خواهد داشت.
۲ ماه پس از انتشار این اطلاعیه از سوی رئیسجمهور امریکا قیمت نفت به بالاترین رقم طی چند سال گذشته رسید و گزینههای «بایدن» برای توقف این روند را محدود کرد. ناگفته پیدا بود چنین اقدامی که با هدف مقابله با ایران از سوی امریکا دنبال شد، نتیجهای خلاف انتظار را رقم بزند و واشنگتن ناچار شود از برخی از بزرگترین کشورهای مصرفکننده نفت همچون چین، هند و ژاپن بخواهد در تلاشی هماهنگ برای کاستن از قیمت جهانی انرژی، آزادسازی ذخایر نفت خام خود را در دستور قرار دهند.
درخواستی که با طفره این کشورها از اجرای آن روبهرو شده است. در پی چنین روندی بود که رئیس جمهور کشورمان در حاشیه سفر استانی خود به هرمزگان اعلام کرد: «صادرات نفتی ایران به حدی افزایش یافته که ما دیگر نگران صادرات آن نیستیم. صادرات نفت در دولت سیزدهم ۴۰ درصد افزایش یافته و پول حاصل از صادرات نیز در حال بازگشت به کشور است.»
آسودگی نفتکشها در حیاط خلوت امریکا
علاوه بر این، با وجود تهدیدات پیدا و پنهان امریکا، همکاریهای ایران با کشورهای حوزه امریکای جنوبی و مرکزی بویژه در حوزه انرژی در مسیر رو به پیشرفتی قرار گرفته است چنانکه این روزها نفتکشهای ایرانی به آسودگی راه خود را در حیاط خلوت امریکا که همواره حیاط خلوت شرکتهای نفتی این کشور به شمار میرفته و کاملاً تحت نفوذ و سلطه این شرکتها قرار داشتهاند، میپیمایند.
در سالهای اخیر عزیمت نفتکشهای ایرانی حامل فرآوردههای نفتی (بنزین و سولار) به ونزوئلا بهعنوان یکی از کشورهای متحد ایران در امریکای لاتین سبب بروز تنشهای جدی میان تهران و واشنگتن و تکرار تهدیداتی از سوی دولت «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور پیشین امریکا علیه ایران شد.
دولت ترامپ از طریق واسطههایی از کشورهای عربی، ایران را تهدید کرد که مانع از رسیدن این نفتکشها به ونزوئلا خواهد شد و اگر نیاز باشد به نیروی نظامی هم روی خواهد آورد. اما پیام مهمی که ایران با اعلام در تیررس بودن همه کشتیها و ناوهای امریکایی و پایگاههای امریکایی در منطقه خلیج فارس به امریکا داد، نشان داد که قواعد درگیری میان دو کشور دستخوش تحولات مهمی شده است.
چنانچه اگر واشنگتن از جدیت تهدید ایران در انتقام مطمئن نبود، مانع از رسیدن نفتکشهای ایرانی به آبهای ونزوئلا میشد. این تهدیدات که با واکنش مناسب نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، هرگز امکان عملی پیدا نکرد، سبب شد که باز هم پیام دیگری به واشنگتن از سوی تهران مخابره شود به این مفهوم؛ «تحریمهای شما شکست خورده است».
مقابله با تحریم بنزین
نمیتوان به ثمربخشی سیاست مواجهه تام و تمام در مقابل تحریمهای امریکایی اشاره کرد و تلاش ایران برای مقابله با تحریم فروش بنزین که زنگ خطر را در این زمینه برایش به صدا درآورد و طرحهای پالایشی بر زمین مانده آن را به جریان انداخت، اشارهای نکرد. چه آنکه بنزین بهعنوان کالایی استراتژیک یکی از مهمترین پایههای امنیت انرژی هر کشوری به شمار میآید. در مواجهه با تحریم امریکا که این بار بنزین را با هدف فلج کردن زیرساختهای ارتباطی ایران هدف قرار داده بود، پالایشگاه ستاره خلیجفارس بهعنوان بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی جهان فعالیت رسمی خود را در اوج تحریمها آغاز کرد.
این پالایشگاه امروز بهعنوان بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی دنیا و ایرانیترین پالایشگاه کشور، روزانه با پالایش ۴۵۰ هزار بشکه میعانات گازی پارس جنوبی، کشور را در مسیر خودکفایی در تأمین بنزین قرار داده است.
تلاش برای افزایش کمی و کیفی فرآوردههای تولیدی و به ثمر رساندن طرحهای پالایشگاهی در حالی اجرایی شد که ایران با شدیدترین تحریمهای اقتصادی امریکا روبهرو شده بود اما با وجود این فشارها توانست صنعت پالایش خود را در مسیر رو به رشد قرار دهد. در اشاره به این موفقیت همین بس که کشورمان به مقام نخستین تولیدکننده بنزین در منطقه و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان این فرآورده نفتی و دومین تولیدکننده گازوئیل در اوپک دست یافته است.
با اتکا به چنین پشتوانهای است که ایران امروز بر مفهوم رفع «اثرگذار» تحریمها در مذاکرات جاری با قدرتهای طرف توافق هستهای تأکید دارد. خواستی که نشان میدهد واشنگتن برای اجابت آن نباید تنها به یک تعهد کاغذی اکتفا کند.
منبع: روزنامه ایران برچسبها سید ابراهیم رییسی مذاكرات هسته ای ایالات متحده آمریکا روزنامه ایرانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: سید ابراهیم رییسی مذاكرات هسته ای ایالات متحده آمریکا سید ابراهیم رییسی مذاكرات هسته ای ایالات متحده آمریکا روزنامه ایران رئیس جمهور نفت ایران نفتکش ها تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۸۳۱۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرطان اسرائیل در روزهای پایانی
پانزدهم سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۵ شهریور ۱۳۹۹) هنگامی که سران دو دولت عربی امارات و بحرین در قالب معاهده ابراهیم به میزبانی دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت امریکا، توافق عادیسازی با رژیم صهیونیستی را امضا کردند، شاید کمتر ناظر و تحلیلگری فکر میکرد که این توافقنامه سیاسی - امنیتی که آن روزها رویکرد اقتصادیاش بیشتر تبلیغ میشد و حتی به نفع صلح و امنیت منطقه تفسیر میشد، به سرنوشتی دچار شود که اکنون نه فقط هیچ اثری از آن نیست که اکنون دانشجویان دانشگاههای امریکا، اروپا و کانادا مدافع آرمان فلسطین شدهاند و اعتراضات گسترده آنها به چالشی امنیتی برای سران دولتهای غربی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
به گزارش ایسنا، رحیم زیادعلی در سرمقاله روزنامه جوان با این مقدمه نوشت: هدف خطرناکترین توافق عادیسازی روابط، ادغام رژیم صهیونیستی در جوامع عربی و اسلامی و نادیده گرفتن مسئله فلسطین در ازای برخی منافع اقتصادی بود، که این طرح امنیتی و سیاسی قرار بود از طریق گشایش سفارتخانههای رژیم صهیونیستی در پایتختهای عربی اجرایی شود که حتی زمزمههایی برای عادیسازی روابط عربستان سعودی هم شنیده شد.
عملیات غرورانگیز مجاهدان فلسطینی در قالب طوفان الاقصی در ۱۵ مهر سال ۱۴۰۲ (۷ اکتبر ۲۰۲۳)، اما همه این رشتهها را پنبه کرد و چنان ضربهای به رژیم صهیونیستی زد که هیمنه آن در ابعاد دفاعی، امنیتی، نظامی و اجتماعی یکجا فروپاشید.
رژیم صهیونیستی پس از آن برای جبران حیثیت از بین رفته خود با حمایت و پشتیبانی امریکا و دیگر شرکای غربیاش، حملات موشکی، توپخانهای و زمینی گستردهای را علیه ساکنان بیدفاع غزه در گستره ۳۶۰ کیلومتر مربع تدارک دید که حاصل آن شهادت ۳۴ هزار نفر از زنان و کودکان این جغرافیای کوچک است، بیآنکه در حوزه نظامی دستاوردی برای سران رژیم صهیونیستی درپی داشته باشد. همین جنایات و نسل کشی هاست که اکنون و پس از قریب به هشت ماه از عملیات طوفان الاقصی، فلسطین نه تنها مسئله دنیای اسلام که فراتر از آن به مسئله اول جهان تبدیل شده است.
گسترش دامنه اعتراضات دانشجویی در امریکا و اروپا علیه رژیم صهیونیستی که این روزها با شدیدترین روشهای پلیسی، به خشونت کشیده شده است، فقط نمونهای از این خیزش جهانی است که روز به روز در حال افزایش است. مهاجرت معکوس یهودیان از سرزمینهای اشغالی، اختلافات درونی سران ارتش صهیونیستی و شکنندگی و بیثباتی سیاسی هم از چالشهای امنیتی است که هراز گاهی اخبار آن به رغم سانسور شدید، سر از رسانهها در میآرود. رژیم «غیرقابل ترمیم» صهیونیستی، اما با وجود این همه چالش امنیتی، دفاعی و سیاسی ۱۳ فروردین ماه گذشته دست به حماقت بزرگتری زد و ساختمان کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق سوریه را هدف حمله موشکی قرار داد که طی آن هفت تن از مستشاران جمهوری اسلامی ایران را به شهادت رساند.
سران رژیم شاید با این تصور که جمهوری اسلامی ایران از رویارویی مستقیم ابا خواهد داشت و در صورت اقدام متقابل ایران، امریکا و دولتهای غربی را در کنار خود خواهند داشت، دست به قمار بزرگی زدند که نتیجه آن از هر دو سو باخت مطلق بود. پس از حمله تروریستی به بخش کنسولی جمهوری اسلامی ایران در دمشق، صبر استراتژیک جمهوری اسلامی ایران به سر آمد و رهبر معظم انقلاب اسلامی، رسماً و علناً از پاسخ پشیمان کننده و سیلی به سران رژیم صهیونیستی سخن به میان آوردند. وعدهای که چندان طول نکشید و بامداد ۲۶ فروردین نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک عملیات ترکیبی که «وعده صادق» نامگذاری شد، با استفاده از انواع پهپادها و موشکهای بالستیک و کروز، مواضع دفاعی و امنیتی رژیم صهیونیستی را درهم کوبید. آنهم در شرایطی که به اذعان بسیاری بیش از ۲۰ کشور از جمله شرکای غربی و متحدان منطقهای در مقابله پدافندی با حمله تلافی جویانه جمهوری اسلامی ایران بسیج شدند و در عمل نتوانستند مانع از عبور موشکها و پهپادهای تهاجمی ایران از آسمان رژیم اشغالی و گنبد آهنین پوشالین شوند.
اکنون که تحولات سه سال گذشته را مرور میکنیم، نه تنها از طرح عادیسازی روابط خبری نیست، که سران رژیم صهیونیستی در حصارهای امنیتی خود هم احساس نا امنی میکنند. آنها نه تنها با حملات جنایتکارانه نتوانستند غزه را فتح کنند و اسرای نظامی خود را آزاد کنند، بلکه برای رهایی از این باتلاق خود ساخته، حاضر شدهاند به مطالبات مجاهدان فلسطینی تن بدهند و برای به تأخیر انداختن مرگ تدریجی خود زمان بخرند. اما این تحرکات نتیجهای در اصل ماجرا ایجاد نخواهد کرد. رژیم صهیونیستی اکنون نزد افکار عمومی جهان مرده است و دانشگاههای امریکا و اروپا به جنازه او لگد میزنند. روند تحولات هیچ چشم انداز روشنی را برای رژیم صهیونیستی ترسیم نمیکند، سرطان بدخیم اسرائیل روزهای پایانی خود را سپری میکند.
انتهای پیام