ماجرای سه بار بازدداشت توسط ساواک / خاطره شنیدنی از سخنرانیهای مسجد کرامت
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۸۴۳۱۲
سالها در خط مقدم مبارزات انقلابی مردم مشهد بود و بعد از آن هم در جبهههای دفاع مقدس نقشآفرینی کرد؛ مردی که هنوز هم عاشق خدمت به مردم است و این روزها با لباس خادمی زائران امام رضا(ع)، جسم و روح خودش را جلا میدهد.
به گزارش قدس آنلاین، مهدی خسروی از آن دست انسانهای مخلص و پولاد ارادهای است که برای به ثمر نشستن نهضت اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نبوده و در مرور خاطراتش همهجور از خود گذشتگی دیده میشود؛ از خاطرات تعقیب و گریز و مبارزات خیابانی گرفته تا حبس و شکنجه در زندانهای ساواک.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او از همان روزهای پا گرفتن مبارزات انقلابی در سال ۴۲، همقدم با روحانیون مبارز پیشگام در شهر مشهد همچون آیت الله خامنهای، مرحوم آیت الله واعظ طبسی و حجتالاسلام شهید هاشمینژاد، با جریان انقلاب همراه شد.
خسروی علاوه بر سالها مبارزه خستگیناپذیر مقابل رژیم ستمشاهی، پس از پیروزی انقلاب هم خدمات چشمگیری داشته و با تشکیل «جامعه هیئتهای مذهبی شهرستان مشهد» فعالیتهای خود را ادامه داد.
سوغات جنگ تحمیلی هم برای او نائل آمدن به درجه جانباز بود و علاوه بر مجروحیت جسمی، عوارض موج گرفتگی نیز گاهی او را دچار مشکل میکند. با این حال او هنوز با همان مرد مبارز انقلابی است و امروز نیز در قامت خادم حرم مطهر رضوی، به زائران امام رضا(ع) خدمت میکند.
همزمان با فرا رسیدن دهه فجر انقلاب، با مهدی خسروی که از مبارزان انقلابی در شهر مشهد بوده به گفتگو نشستهایم تا برایمان از حوادثی بگوید که خود شاهد وقوع آن بوده است. آشنایی شما با اصول اسلامی و سپس همراه شدنتان با جریان انقلاب از کجا آغاز شد؟
از کلاس سوم با کمک و راهنماییهای حجت الاسلام افتخاری از معلمان پایه سوم، مبانی اعتقادی و مذهبیام تقویت شد. تا ۱۴، ۱۵ سالگی با معرفی ایشان برای استفاده از منابر درس اساتیدی نظیر شیخ مجتبی قزوینی و شهید سید عبدالکریم هاشمینژاد به مدرسه علیمه نواب رفتم. پس از مدتی، شهید هاشمینژاد در گفتگویی، صحبتهایی درباره فلسفه و دلیل تحصیل در حوزه و هدف مبارزه با من داشتند که بیشتر از قبل مجذوب شخصیت و اندیشههای ایشان شدم. از آن به بعد، در انتشار اعلامیههای انقلابی که صادر میکردند، از من هم استفاده میکردند. ماجرای دستگیری شما به چه تاریخی برمیگردد؟
ماجرا به مهرماه سال ۴۲ و سخنرانی پرشور حجت الاسلام شهید هاشمینژاد علیه نظام ستمشاهی باز میگردد. آن شب همراه این شهید بزرگوار و جمع بسیاری از حاضران در مجلس توسط نیروهای ساواک دستگیر شدیم. من را همراه گروهی از فعالان انقلابی به منزلی در خیابان جم منتقل کردند که آنجا به شکل ناباورانهای قفسهایی شبیه باغ وحش درست کرده بودند و گروهی از زندانیان را درون آنها حبس میکردند.
یک ماه در بدترین شرایط از نظر خواب و خوراک، در معرض سرما و گرما، بدون هیچ نوع احترامی زندانیمان کردند تا اینکه با فشار و نامهنگاری جمعی از علما، محکومیت اعدام شهید هاشمینژاد به ۶ ماه حبس تقلیل پیدا کرد و شرایط دشوار بقیه دستگیرشدگان هم تغییر کرد.
به خاطر تداوم فعالیتهای مبارزاتی و انتشار اعلامیه، بار دیگر دستگیر و برای بازجویی به اداره اطلاعات «رکن دو ستاد ارتش» منتقل شدم. برای ترساندن من گفتند که حکم اعدام برایم بریدهاند که من باور نکردم چون به خاطر کم بودن سنم نمیتوانستند من را دادگاهی کنند، لذا مدرک و پروندهای از من دستشان نبود ... بالاخره پس از چندین ساعت شکنجه، من را به سلول آیت الله طبسی در زندان وکیل آباد منتقل کردند.
ایشان با دیدن اوضاع من و شنیدن ماوقع ماجرا خیلی ناراحت شد و فریاد زد: رئیس زندان را صدا بزنید، من حقوق بشر را به این زندان میکشانم که ببینند چطور یک بچه را شکنجه و زندانی کردید؟! که بلافاصله رئیس زندان آمد و با حسابی که از شخصیت مرحوم طبسی(ره) میبردند، قول داد که همان شب من را آزاد کنند. آخر شب، بست بالا خیابان رهایم کردند در حالی که دست و پاهایم از فرط شکنجه متورم بود. روی نوک پا، گاهی چهاردستوپا، بهسختی تا اذان صبح خودم را به خانه رساندم. دفعه سوم، به چه دلیل تحت تعقیب نیروهای امنیتی رژیم پهلوی قرار گرفتید و ماجرا از چه قرار بود؟
یک روز از محل چاپ و تکثیر اعلامیهها در خیابان عنصری دستهای اعلامیه برداشتم تا پخش کنم که در مسیر خیابان امام رضا(ع) متوجه تعقیب یک پیکان سفید رنگ شدم. به محض صدا زدنم، بسته را جلوی مغازه پارچه فروشی انداختم و طوری با صاحب دکان مشغول صحبت شدم انگار از ماهیت این بسته خبر ندارم و آن را پیدا کردم.
اما نیروهای ساواک من را همراه بسته گرفتند و بعد از کلی ضرب و شتم دسته جمعی داخل همان خودرو، به ساختمان ساواک در خیابان فلسطین منتقل کردند و تحت بازجویی و شکنجه قرارم دادند تا اعتراف کنم. روز بعد وقتی دیدند اطلاعاتی از من در نمیآید برای انداختن رعب به دلم، من را جلوی اتاقهای شکنجه بردند؛ از اتاق شلاق زدن تا برق دادن ... در اتاق کشیدن ناخنها شکنجه کردنم را شروع کردند که از حال رفتم.
بعد از به هوش آمدن، یکی از همسایههای ما که پلیس راهنمایی و رانندگی بود و من را آنجا دید، وساطت کرد که من را اشتباهی گرفتند و هیچ فعالیت خرابکاری ضد رژیم ندارم. بار دیگر، پس از یک هفته حبس در زندان مرکزی وکیل آباد همراه زندانیان سیاسی دیگری همچون مرحوم عسکر اولادی، مجدداً آزاد شدم.
غیر از مبارزات علنی و پنهانی، چطور در سالهای منتهی به انقلاب جریان روشنگری در سطح عمومی توسط جبهه روحانیت مبارز مشهد هدایت میشد و نقش شما در این مسیر چه بود؟
یکی از شاخصترین اقدامات در زمینه روشنگری و بصیرت افزایی عمومی، منابر تفسیر قرآن کریم رهبر معظم انقلاب بود که با هدف آگاهی بخشی عمومی در لوای منبر تفسیر در ماه مبارک رمضان، اوایل در مسجد امام حسن عسکری(ع) واقع در خیابان عنصری و پس از تعطیل شدن توسط رژیم، در مسجد کرامت در محل خیابان آیت الله شیرازی تداوم پیدا کرد.
معظم له در این جلسات با حضور انبوه دانشجویان دختر و پسر، آیاتی از قرآن کریم را مورد بحث قرار میدادند که با نحوه حکومت و زمامداری مرتبط بود. من همراه جمعی از جوانان خدمتگزار در این مسیر، تدبیری کردیم تا از دستگیری حضرت آقا جلوگیری کنیم. دو لامپ رنگی مقابل منبر واعظ نصب کردیم که سیم آن تا دم در مسجد میرفت، جایی که من و چند نفر از جوانان به نوبت مینشستیم و تا فرد یا افراد مشکوکی قصد ورود داشتند، فوراً با زدن یک و یا هر دو کلید به خطیب خبر میدادیم. ایشان هم بلافاصله محور بحث را کنترل شده تغییر میدادند. اطلاع داریم که شما در دوران انقلاب، دچار مجروحیت شدید. چگونه و چطور این اتفاق افتاد.
بله. پس از تلاش ما برای کمک به شهید سیدعلی اندرزگو در جریان فرار از دست ساواک همراه همسرشان با حمل چند قبضه اسلحه، چند وقت نگذشته بود که قرار شد همراه شهید محمد فرومندی، چند جلد کتاب حضرت امام(ره) از جمله «ولایت فقیه، حکومت اسلامی» را برای شهید اندرزگو ببریم. کتابها را جاسازی کردیم و شبانه بدون جلب نظر به سمت چهارراه خسروی راه افتادیم که بهیکباره ازپشت سر به ما فرمان ایست دادند. یا باید درگیر میشدیم و یا فرار میکردیم ...
بالاخره به خاطر نوع شرایط از یک کوچه قصد فرار کردیم؛ در حین فرار با شلیک عوامل رژیم شاهنشاهی از ناحیه کبد زخمی شدم. هر طور که شد از در باز یک خانه فرار کردیم. چند روز را با همان وضعیت وخیم سر کردم و به خانواده هیچی نگفتم چون رفتن به بیمارستان به معنی دستگیری بود. پس از گذشت چند روز و وخامت شرایط جسمانیام، با توکل به خدا به بیمارستان امدادی رفتم و بحمدالله دکتر شیفت، یکی از وابستگان مرحوم آیت الله طبسی از آب درآمد و پس از جراحی و تحمل ۵۰ روز دوران نقاهت، بهبود نسبی پیدا کردم. البته اثرات آن جراحت تا امروز با سرایت به دیگر اعضا همچنان ادامه دارد. یک جوان ۱۵ ساله به پشتوانه چه قدرت و تفکری این طور تا امروز استقامت و استواری نشان میدهد؟
من سالها همجوار و همنشین بزرگان و شخصیتهایی همچون شهید هاشمی نژاد و آیات عظامی چون رهبر معظم انقلاب و واعظ طبسی بودم. از گفتهها و خلقیات شهید هاشمینژاد بهخصوص شهامتش درس گرفتم. از معرفت و شجاعت و مبارزات اساتیدی چون مرحوم طبسی آموختم. همه این رفتارها و گفتارها تا همین امروز برای خودم و فرزندانم الگوی عمل بوده. طوری که هرگز به ذهنم خطور نکرد که از ثمرات دوران مبارزه و حضور در جبهه بهرهای نظیر امتیاز جانبازی، استخدام و... برای خودم و خانوادهام ببرم. معتقدم که با معرفی اخلاص و ایثار و شجاعت این بزرگان به جوانان و آحاد جامعه زمینه الگو گرفتن از آنها و زنده نگه داشتن ارزشهای انقلاب و حفظ نظام اسلامی فراهم میشود. انتهای پیام منبع: آستان نیوز
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: خادم الرضا ع مشهد شهید هاشمی نژاد رهبر معظم انقلاب شهید هاشمی نژاد آیت الله سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۸۴۳۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افتتاح چند هزار میلیارد پروژه شهری طی دهه کرامت در قم
شهردار قم گفت: بیش از چندین هزار میلیارد پروژه در ایام دهه کرامت در قم افتتاح خواهد شد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، سید مرتضی سقائیاننژاد در نشست دهه کرامت که در سالن جلسات آستان مقدس حضرت معصومه(س) برگزار شد، گفت: اگر قم و مشهد دارای کرامت هستند، به دلیل وجود بارگاه ملکوتی آستان مقدس حضرت معصومه(س) و آستان قدس رضوی(ع) است.
وی افزود: بیش از 65 موضوع برنامههای مختلفی را در ستاد شهرداری قم خواهیم داشت.
شهردار قم با اشاره به اینکه بیش از چندین هزار میلیارد پروژه در ایام دهه کرامت در قم افتتاح خواهد شد، بیان کرد: همچنین به نام گرامیداشت دهه کرامت برنامه نشست شوراهای اسلامی شهرهای کشور به میزبانی قم برگزار خواهد شد.
ارائه اسکان به زائران در مسجد جمکران
معاون فرهنگی مسجد مقدس جمکران نیز در این نشست گفت: برنامههای مختلفی را با محوریت همکاری و همافزایی با آستان مقدس حضرت معصومه(س) در نظر گرفتهایم.
حجت الاسلام مهدی حسین آبادی با بیان این که در کنار اقدامات فرهنگی در بحث اسکان زائران حرم مطهر حضرت معصومه(س) همکاری خواهیم داشت، افزود: سال گذشته نیز مسجد مقدس جمکران در بحث اسکان اقدامات مطلوبی انجام داد.
انتهای پیام/