از فقر و تنگدستی مردم تا دغدغهای به نام تأمین نان در دوران پهلوی
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۸۹۷۹۸
باشگاه خبرنگاران جوان ـ دهه مبارک فجر یادآورپیروزی و فرجام شیرین سالها مبارزه علیه ظلم و ستم حکومتی فاسد است که دست نشانده و بر مردم تحمیل شده بود. حکومتی که هیچ بویی از اسلام و شریعت نبرده بود و با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی مردم همخوانی نداشت.
این شرایط ظلمانی و تاریک تاریخ ایران؛ دیگر قابل تحمل نبود و اینجا بود که با هدایت های داهیانه و روشنگرانه خمینی کبیر که برگرفته از فرهنگ عاشورا و تعالیم عالی دین اسلام در رویارویی با ظلم و ستم بود، مردم فصل جدیدی در حیات سیاسی کشور را رقم زدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مردم با دست خالی اما با روحیه و عزم مبارزاتی در مقابله ظلم و جور پهلوی ایستادند، تا در نهایت این ایستادگی و صلابت در برابر رژیم ستم شاهی جواب داد و انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید. این انقلاب با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» پا گرفت و اکنون با گذشت ۴۳ سال از عمر با برکتش، نه تنها دستاوردهای عظیم و باشکوهی را رقم زده، بلکه به امید ملت های مظلوم دنیا هم تبدیل شده است.
اما آنچه که امروز ضروری تر از هر چیزی است، حفظ اصل نظام و انقلاب اسلامی در برابر هجمه های متعدد و شوم دشمنانی است که از زمان پیروزی انقلاب تاکنون، یک لحظه هم آرام نگرفته اند. در این شرایط دشمن با بزک کردن چهره پهلوی و با بزرگنمایی مشکلات موجود در کشور، به دنبال تطهیر پهلوی و تحقیر جمهوری اسلامی است. راه نجات در چنین شرایطی؛ افزایش بصیرت مردم و جهاد تبیین است که هر کس باید در حد و اندازه خودش از این وظیفه مهم فروگذار نکند. قطعا تبیین وضعیت کشور و مردم در دوره پهلوی و انقلاب اسلامی، بهترین ملاک برای روشنگری و آگاهسازی نسل جدید و مقابله با اهداف شوم دشمن است.
لزوم گفتمان سازی دستاوردهای انقلاب
حسین زنگویی استاد دانشگاه فرهنگیان، نویسنده و پژوهشگر بیرجندی با تاکید بر لزوم گفتمان سازی دستاوردهای انقلاب اسلامی، اظهارکرد: منظور از گفتان سازی یعنی اینکه مسئولان به جای تخریب یکدیگر در سطح کشور، با هم گفتگو و مشکلات شهرها و مناطق را مطرح و در قالب جلسات کارشناسی آسیبها، چالش ها، فرصت ها و تهدیدات را بررسی کنند، تا مجموع این تعامل فکری، به راه حل هایی منجر شود.
وی افزود: اگر بجای گفتمان سازی و گفتگوی درون خانوادگی، به تخریب پرداخته شود، اختلافات بیشتر و نیروها دچار فرسایش می شوند و دیگر نخواهیم توانست به عنوان یک مرکز تجمیع نیروها، به تقویت هم کمک کنیم. بنابراین باید این گفتمان سازی به عنوان یک اصل مطرح شود تا نیروهایی که گرایش های متفاوتی دارند، اما به نظام، انقلاب اسلام و رهبری معتقدند، با بیان نقد و نظرهای بدون غرض، در تقویت اندیشه و اصلاح نظرات دیگران موثر باشند. در این صورت نیروها جمع و قوت و قدرت پیدا می کنیم.
او ادامه داد: اما در صورت ادامه اختلافات، در مقابل هجمه های دشمنان، بدخواهان و کسانی که از طریق رسانه های مجازی، ذهن و زبان مردم را منحرف و آنها را نسبت به نظام و کشور بدبین و انقلاب را ناکارآمد نشان می دهند، سست و فشل می شویم و قدرتی نداریم.
بی تدبیری برخی مسئولان به پای انقلاب نوشته نشود
این پژوهشگر با تاکید بر لزوم خباثت ها و جنایت های پهلوی و تبیین دستاورد های انقلاب اسلامی برای مردم، اظهارکرد: متاسفانه اگر یک محصول یا کالایی مثل یک صفحه تخم مرغ گران می شود، مردم این گرانی را که ناشی از بی تدبیری چند مسئول ضعیفِ فرصت طلبِ بادمجان دور قاب چین و مگس سفره انقلاب، است را به پای نظام و انقلاب می نویسند. در حالی که این افراد نه افراد انقلابی؛ بلکه کسانی هستند که در کنار افراد معتقد به باورها و جریان انقلاب، به عنوان پادوهای ستادهای انتخاباتی وارد می شوند و نان می آورند تا کباب ببرند. این افراد بعدا مدعی دریافت پست می شوند و بعد هم که به پست رسیدند، ناتوانی هایشان باعث این مسائل می شود.
زنگویی گفت: متاسفانه در این شرایط، بسیاری از افراد به جای ریشه یابی موضوع گرانی، به قد و قامت رشید انقلاب می پرند و آنقدر ناآگاهانه حرف می زنند و اقدام می کنند که این قامت رشید را به خاطر یک صفحه تخم مرغ، زمین می زنند و کوچک می کنند.
وی با بیان اینکه با این باورها و گفتارها و کردارهای نادرست، چهره انقلاب مخدوش می شود، در حالی که انقلاب کاری کرده است کارستان، گفت: متاسفانه در شرایطی که همه نقد می کنند و گناه فلان مدیر و مسئول را به پای انقلاب می نویسند، تاکنون ندیده ام و یا کم دیده ام که کسی از انقلاب دفاع کند.
فقر مردم در دوران پهلوی
این نویسنده اظهارکرد: در این خصوص به مصداق زندگی خودم برمی گردم، وقتی که نوجوان بودم و برای تحصیل از روستای افضل آباد به شهر آمده بودم، مردم برای نانشان درمانده و نیازمند بودند. هر خانواده ای امکان این را نداشت که فرزندش را برای تحصیل به شهر بفرستد، تمام تلاش روستایی ها و شهری ها و بازاری ها منحصر به این بود که خرج سالشان را تامین کنند، یعنی لقمه نانی به دست بیاورند تا در طول سال با آن گذران کنند.
زنگویی افزود: در طول سال، تقریبا بیشتر نیروهای روستایی و شهری، برای کار به شهرهای بزرگ تر می رفتند. در روستای خودم هم همه خانوارها به جز تعداد اندکی، برای تامین نانشان؛ نه برای تامین خودرو، آپارتمان، ویلا و … برای کارگری به شهرهای بیرجند، مشهد و زاهدان می رفتند تا با تامین لقمه نانی، شکم فرزندانشان را سیر کنند.
وی ادامه داد: اما امروز که به روستا می روم، شاهد ساختمان سازی های زیادی هستم، جلوی خانه افرادی که الاغ هم نداشتند، چندین خودرو با مدل های مختلف پارک است. کسانی را که به نام و نسب می شناسم، در حالی که در آن دوران یک خانه کارگری هم در شهر نداشتند، اما اکنون دارای املاک و ممالک بزرگ در سطح شهرها هستند. اما این محصول چیست؟ قطعا از برکاتی است که انقلاب آن را فراهم کرده است.
انقلاب شرایط رشد و وسعت مردم را فراهم کرد
استاد دانشگاه فرهنگیان گفت: در سال ۱۳۷۱ و زمانی که به عنوان دانشجوی فوق لیسانس می خواستم رساله بنویسم، دیوان نزاری چاپ نشده بود و بعد از ۷۰۰ سال هنوز خاک می خورد. دیوان ابن حسام خوسفی در سال ۱۳۶۶ و از طریق درآمد موقوفات بیرجند چاپ شد. یعنی از تمام مردم خراسان، کسی پول نداشت که به سراغ چاپ این دو دیوان عظیم و مظهر فرهنگ ما برود. ولی از سال ۱۳۷۲ تاکنون ، بنده به تنهایی بیش از ۲۰۰ جلد کتاب در مورد بیرجند و خراسان، در کتابخانه شخصی ام دارم. این یعنی یعنی رشد کردیم و انقلاب ما را وسعت داده، بزرگ کرده و برای ما شرایط ایجاد کرده است.
وی ادامه داد: تعداد نویسندگان استان در قبل از سال ۱۳۷۰ به ۱۰ نفر هم نمی رسید، چرا که نمی توانستند آثارشان را چاپ کنند، آثاری هم که چاپ شده بود به کمک علم و یا سفارش خاندان حکومتی بوده است. ولی الان بنده به عنوان یک معلم ساده بیش از ۱۲ کتاب چاپ کرده و ۵۰ مقاله نوشته ام، این یعنی انقلاب کار کرده و شرایط رشد را برای مردم فراهم کرده است.
تامین نان مهم ترین مسئله مردم در دوران پهلوی
زنگویی با تاکید بر اینکه بجای اینکه به خاطر یک صفحه تخم مرغ، چهره انقلاب را خدشه دار کنیم، باید رهاوردهای انقلاب را در زندگی مردم ببینیم، گفت: در قبل از انقلاب، نان؛ مسئله زندگی بود و مردم می کوشیدند که نان را تامین کنند، اما اکنون برای کدام خانواده تامین نان مسئله اصلی است؟ آنقدر نان فراوان و ارزان است که اصلا مسئله ای حساب نمی شود.
وی بیان کرد: مادرم برایم نقل می کرد که در زمانی به دلیل شیوع بیماری وبا، طی دو هفته ۲۷ کودک در روستایمان از بین رفتند، اما اکنون کدام کودک می میرد و کدام بیماری بیداد می کند؟ همه اینها رهاورد انقلاب است.
او اظهارکرد: در دوران پهلوی، طبقه تحصیل کرده جامعه منتسب و منحصر به وابستگان حکومت و حاکمیت پهلوی بودند و به ندرت تحصیل کرده ای از بدنه مردمی وجود داشت، اما امروز در کدام روستا آدم بی سواد پیدا می شود؟ خوشبختانه همه به برکت انقلاب رشد پیدا کردند و صاحب مقام و مال و مکنت شده اند و به ندرت فرد بی سوادی پیدا می شود.
این نویسنده گفت: وقتی به کتاب های گذشته مراجعه می کنیم، عمده درآمد مردم از همان محصول اندکی بود که می توانستند تولید کنند که عده ای همین را هم نداشتد و در خدمت دیگران بوده و برای بزرگان و امرا کار می کردند. اما امروز همه صاحب کار هستند و مردم رشد کرده اند. اگر همین خدمات را بگوییم، برای انقلاب خدمت کرده ایم.
هدف دشمن اختلال در افکار مردم و تخریب پشتوانه انقلاب است
زنگویی تصریح کرد: اکنون نیازمند تبیین دستاوردها و خدمات انقلاب هستیم، چون اگر ما بخوابیم، دشمن بیدار و به دنبال ایجاد اختلال در افکار و اذهان مردم است و می داند افکار و اهداف و مقصد نهایی انقلاب کجاست، همان "استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی".
وی ادامه داد: کار اصلی دشمن ایجاد تردید در اهداف انقلاب اسلامی، اهداف کلی نظام و اهداف فرد و جمع و مردم است تا محاسبات مردم را عوض کند، تا دیگر مردم به دنبال آزادی نباشند و اگر هم باشند آزادی سطحی باشد، به دنبال استقلال نباشند.
او با بیان اینکه دشمن می خواهد عزم مردم را مختل و در ذهن و زبانشان نفوذ کند، گفت: همانطور که می بینیم تاکنون دشمن در ذهن و زبان خیلی از مسئولان نفوذ پیدا کرده، بطوری که این افراد تغییر موضع داده اند و در حالی که در ابتدا در خدمت انقلاب بودند، اما با اختلال در افکارشان اکنون در خدمت شبکه های جاسوسی انگلستان و غرب هستند.
زنگویی تصریح کرد: اختلال در افکار و محاسبات مردم خیلی خطرناک است و اگر مردم به عنوان پشتوانه انقلاب تحت تاثیر این اختلالات قرار بگیرند، نتیجه آن وحشتناک خواهد بود، چون دشمن به این نتیجه رسیده که اگر مردم را از پشت انقلاب جدا کند، انقلاب به زمین می خورد. به همین دلیل هم شبکه های اجتماعی فراوانی را راه انداخته و با نمایش فیلم و طنز و .. معانی و مضمامینی که در ذهن و به عنوان هدفش دارد را به مردم القا و آن ها را از حمایت و پشتیبانی از نظام جدا می کند، که البته گاهی هم برخی از ما به سادگی و ناخواسته در زمین دشمن بازی می کنیم.
جنگ روایت ها به داخل خانه ها رسیده
استاد دانشگاه فرهنگیان اظهارکرد: باید بدانیم که امروز دشمن با داشتن تیم های کارشناسی و پژوهشکده های مطالعاتی و با حساب و کتاب و با توجه به نیازهای روحی و روانی مردم، هزاران رسانه با تخصص ها و سطوح مختلف را راه انداخته تا جنگ میدانی را که قبلا در ۸ سال دفاع مقدس اتفاق افتاد را به خانه ها بیاورد.
وی افزود: متاسفانه امروز جنگ روایت ها و اختلافات و تبلیغات به درون خانواده ها آمده است، اما خوب است که از خودمان بپرسیم که امروز برای تبیین انقلاب اسلامی در کجای میدان ایستاده ایم؟ آیا تماشاگریم یا پرچمدار دفاع از حق و مقابله با بدخواهی دشمنان؟
زنگویی با تاکید بر اینکه دفاع منطقی و هوشیارانه به عنوان سربازان فرهنگی در صحنه فضاهای مجازی ضرورت دارد، گفت: در این صحنه باید منطقی دفاع کنیم، چرا که در جنگ روایت ها، دشمن سعی می کند جای حق و باطل و قاتل و مقتول را عوض کند. بنابراین باید برای تبیین نظام اسلامی از هر راهی که می توانیم، دین خود را به انقلاب و شهدا ادا کنیم.
انقلاب اسلامی مسیر تاریخ و تحولات منطقه و جهان را عوض کرد
این پژوهشگر تاکید کرد: انقلاب اسلامی یک واقعه بسیار بزرگ و عظیمی بود که در ایران اتفاق افتاد و مسیر تاریخ و تحولات منطقه و جهان را عوض کرد. بر اثر این قدرتی که به دلیل انقلاب به وجود آمد، ابر قدرت ها به چالش کشیده شدند. طبق پیش بینی امام خمینی(ره) شوروی سقوط کرد، بیزاری مردم از حاکمان خودشان که متاثر از بیداری مردم ایران بود، در دنیا و عالم اسلام غوغایی به پا کرد و کشورهای منطقه را تکان داد، صدام بعد از ۸ سال تجاوز به ایران سقوط کرد، قذافی کشته شد، بن علی سقوط کرد و بر اثر بیداری ملت ها، تقریبا همه کشورهای منطقه به خودشان لرزیدند.
زنگویی گفت: وقتی چنین واقعه ای اتفاق می افتد که مسیر تاریخ جهان را عوض می کند، مسیر حکومت های منطقه را عوض می کند، ارزش های اسلامی را عرضه می کند و ارزش های لیبرالی غربی و سرمایه دارای را به چالش می کشد، باید گرامی داشته شود تا مردم و نسل های بعدی را به فکر وادارد که چرا بعد از ۴۰ سال از عمر انقلاب، هنوز در راهپیمایی شرکت می کنیم؟ قطعا هدف از این شرکت، این است که ارزش های بزرگ جامعه اسلامی و شعارهای انقلاب را که استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود را پیگیری کنیم.
وی افزود: باید داشتن استقلال و آزادی واقعی در حکومتی که در پناه اسلام و رهبر جامع الشرایطی که ۷۰ نفر از مراجع و بزگان کشور عدالت، مدیر و مدبری او را تایید می کنند، مغتنم بشماریم.
جمهوری اسلامی پنجه در پنجه استکبار ایستاده است
استاد دانشگاه فرهنگیان با اشاره به اینکه متاسفانه در دهه های اخیر، کشور به دلیل بی کفایتی برخی از مدیران و مسئولان دچار چالش هایی شده است، بیان کرد: اما از طرف دیگر نباید فراموش کنیم که در دوره پهلوی؛ حتی خود شاه هم مثل سربازی برای دولت های استکباری بود و باید هر چه که می گفتند را انجام می داد، اما اکنون ایران کشوری است که در برابر قدرت های جهانی ایستاده ایم و پنجه در پنجه آمریکا و قدرت های استکباری انداخته است، به همین دلیل دشمن می خواهد این انقلاب را که منشا بیداری و پیدایش این نهضت جهانی شده را از بین ببرد.
زنگویی ادامه داد: در همین خصوص، دستگاه های تبلیغاتی دشمن کار می کند و مباحث اقنصادی و چالش های درونی و مشکلات را برای مردم مطرح و بزرگ می کند، اما مردم هم باید اهم و فی الاهم داشته و بسنجند که گران شدن یک صفحه تخم مرغ چقدر ارزش دارد؟ استقلال کشور، حفظ کشور تحت رهبری رهبر عادل، فراهم شدن سفره اسلام برای عموم، چقدر ارزش دارد؟
اختیار در تصمیم گیری ها یکی از دستاوردهای انقلاب
زنگویی خاطرنشان کرد: همه می دانند که در دوران پهلوی کشور چه شرایطی داشت و یک خانواده با ظلم و فساد و بی عدالتی، بر ملت حکومت می کرد. اما امروز این ملت خودشون برای سرنوشت شان تصممی گیر هستند و رهبرشان، رئیس جمهورشان، نماینده شان، شهردارشان و دهیارشان را هم خودشان انتخاب می کنند که این ارزش بزرگی است که در سایه ایجاد انقلاب فراهم شده است.
وی با بیان اینکه در شرایط تبلیغات دشمن در قالب هزاران شبکه و وجود برخی از مدیران مغرض و نفوذی و لیبرال در بدنه جامعه، باید بدانیم که به دنبال چه برویم، گفت: ضمن تایید مشکلات موجود و دفاع از حل آن و انتقاد به مدیران بی کفایت، بنده معتقدم که باید اصل را حفظ کنیم. اگر تنه و ساقه درختی سالم بماند، اشکال ندارد ۴-۵ شاخه آن هم بشکند، چون دوباره ساقه و جوانه خواهد زد.
لزوم حفظ اصل نظام و انقلاب
این پژوهشگر بیان کرد: باید امسال هم برای حفظ بدنه و ستون انقلاب و ارزش های دینی، در راهپیمایی ۲۲ بهمن حاضر شویم و با آرمان های اسلام و امام و انقلاب و شهدا بیعت و برای تحقق شعارهایی که داده شد، ایستادگی کنیم.
زنگویی با تاکید بر اینکه نباید به خاطر مشکلات جزئی از اصل انقلاب و نظام و رهبری دست برداریم، خاطرنشان کرد: به خاطر بی کفایتی و خیانت یک مدیر یا فلان سرمایه داری که اجناس را گران می کند، نباید اصل نظام را فراموش کرد، بلکه باید ضمن حفظ نظام و کشور، از طریق مجاری قانونی، نسبت به این بی عدالتی و ظلم و نفوذ اعتراض کرد.
وی بیان کرد: همانطور که امام خمینی(ره) فرمود که حفظ نظام؛ از اوجب واجبات است، یعنی نماز و روزه و حج واجب است اما همه اینها در یک نظام اسلامی قابل اجرا خواهد بود. پس حفظ اسلام برای ما مهم است؛ حتی اگر بی حجابی و گرانی و … فراوان باشد. حفظ نظام هم با رهبری حاکمیت شریعت بر جامعه در سایه انقلاب اسلامی محقق می شود.
منبع : خاورستان
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: دهه فجر دوران پهلوی استاد دانشگاه فرهنگیان اختلال در افکار دوران پهلوی جمهوری اسلامی انقلاب اسلامی انقلاب اسلام گفتمان سازی اما اکنون اما امروز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۸۹۷۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلمِ متفکر
۱۲ اردیبهشت ماه، سالگرد ترور آیتالله مرتضی مطهری، تئوریسین جمهوری اسلامی ایران است. شخصیت متفکر، محقق، عالم، نویسنده، مدرس و دانشمند اسلامشناسی که به گفته رهبر انقلاب «نظام جمهوری اسلامی، بر پایه آن تفکر و برداشتی از اسلام بنا شده که آقای مطهری آن را ارائه کرده است».
به گزارش خبرگزاری ایمنا، علامه شهید مرتضی مطهری (ره) از دو جهت در روند نهضت اسلامی مردم ایران که به پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ انجامید، نقشی اساسی ایفا کرد؛ یکی از این جهت که وی در جایگاه نظریهپردازی و تولید فکر دینی قرار گرفت و توانست هم بسیاری از کنشگران سیاسی این نهضت را از فروغلتیدن در اندیشههای مارکسیستی و الحادی و التقاطی بازدارد و هم به اشکالات و شبهات نظری ساخته و پرداخته شده از سوی فعالان گفتمان مارکسیستی و التقاطی پاسخ متقن گوید؛ دیگر اینکه شهید مطهری از جهت تصمیمسازی سیاسی کلان و راهبردی، در مرتبه پس از امام خمینی (ره) قرار داشت؛ چراکه امام، اعتمادی وصفناپذیر به وی داشت. به سبب همین منزلت تئوریک و جایگاه سیاسی، میباید آرا و نظریات شهید مطهری را با حساسیت و دقتی وافر مطالعه کرد و اعتنا و اتکایی درخور، نسبت به آنها روا داشت.
مطهری در عین داشتن نگاههای نوآورانهای که از چهارچوب زمانه نیز فراتر بود، خطوط قرمز و اصول ثابتی داشت؛ بهگونهای که میتوان گفت ایدئولوژی مطهری به هیچ قیمتی خریدنی نبود؛ در خاطرات نزدیکان شهید آمده است: «نفر دوم انقلاب و تنها کسی که استدلالهای او را امام (ره) بدون بحث میپذیرفت، مرتضی مطهری بود».
مطهری نه صرفاً یک مبارز انقلابی و کنشگر مدنی بلکه یک نظریهپرداز جامعالکمالات و عقل و مغزِ متفکر انقلاب اسلامی بود؛ او فهمیده بود که مبارزات میدانی و عینی و عملگرایانه را بسیاری میتوانند انجام دهند، اما مواجه با افکار مارکسیستی و سکولاریستی کار هرکسی نیست؛ نظریهپرداز افق تاریخی خلق میکند و مطهری در زمانه پرتلاطم خود، تفکر دینی را از زوال و انحراف نجات داد و با سرآمدان جریانات الحادی دست به گریبان شد.
مبانی فکری و سیاسی جمهوری اسلامی مبتنی بر دیدگاههای اندیشمندانی همچون مطهری است؛ وی در باب مسئله اسلامیت و جمهوریت اینطور میگوید: «کلمه جمهوری (شکل) و اسلامی (محتوای) آن را مشخص می کند. جمهوری یعنی حکومتی که مردم حق انتخاب دارند، رئیس حکومت موقتی است و هرچند سال عوض می شود. اسلامی هم یعنی اداره حکومت با اصول و مقررات اسلامی و حرکت در مدار اصول اسلامی»؛ او حکومت اسلامی را ادامه حرکت انبیاء و اولیاء (ع) میداند.
استاد مطهری این اصل دموکراسی را هم که مردم باید بر حاکمان نظارت داشته باشند، می پذیرد و می گوید: «هر مقام غیر معصومی که در وضع غیر قابل انتقاد، قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام».
مطهری طرح همبستگی دین و سیاست و آگاهی سیاسی را ضرورت شرعی اعلام می کند و جدایی دین و سیاست را طرح عاملان استعمار قلمداد میکند. به نظر وی، اسلام هنگامی قادر است در مقابل نظام های الحادی مقاومت کند که به صورت فلسفه زندگی حکومت کند و به گوشه مساجد و معابد محدود نباشد.
گروهک فرقان که به سرکردگی اکبر گودرزی مسئولیت به شهادت رساندن استاد مطهری را به عهده گرفت، در حالی یکی از علل واهی این ترور را چنین میخواند: «چون در منطقۀ قلهکِ تهران، خانه خریده است (مرتضی مطهری) و با اتومبیل شخصی رفتوآمد میکند، پس با اشرافیگری و سرمایهسالاری موافق است»، که خطابههای این علامه شهید در بهشت زهرا (س) و دقیقاً یک ماه قبل از شهادتش، شخصیت دیگری را به ما مینمایاند؛ وی گفته بود: «اگر واقعاً اذعان کردیم به اینکه انقلاب ما یک انقلاب ماهیتاً اسلامی بوده، یعنی عدالتخواهانه بوده ولی عدالت اسلامی! آینده این انقلاب آن وقت محفوظ خواهد بود و این انقلاب آن وقت تداوم پیدا خواهد کرد که اولاً مسیر عدالتخواهی را برای همیشه ادامه بدهد؛ یعنی دولتهای آینده واقعاً و عملاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پر کردن شکافهای طبقاتی اقدام کنند، تبعیضها را واقعاً از میان ببرند؛ جامعه توحیدی به مفهوم اسلامی، جامعه بیطبقه به مفهوم اسلامی نه جامعه بیطبقه به مفهومی که دیگران می گویند (اشاره به تفکرات مارکسیستی گروهک فرقان) _که میان اینها از زمین تا آسمان تفاوت است_ ایجاد کنند، دولتِ حال و آینده برای برقراری جامعه بی طبقه اسلامی کوشش کنند و الّا اگر عدالت فراموش شود انقلاب شکست می خورد چون اصلاً ماهیت این انقلاب ماهیت عدالتخواهانه بوده است.
یکی دیگر از سیبلهای حملات فکری استاد مطهری، تفکرات مارکسیستی بود؛ بهگونهای که مارکسیسم با هر حرکت سیاسی، مذهبی به شدت مخالفت میکرد و اساساً دین را افیون جامعه میپنداشت. آنان نه تنها معتقد به جدایی دین از سیاست بودند بلکه با همه توان مشتاق بودند تا دین را از اجتماع ریشهکن کنند.
مرتضی مطهری در یکی از سخنرانیهای کوبنده خود در اوایل انقلاب اینطور میگوید: «اینکه مادیون و ضدمذهبها میگویند دین تریاک جامعه است، تخدیر است، عامل رکود و توقف است، توجیهگر مظالم و تبعیضات است، نگهبان جهل است، افیون تودههاست، راست است اما درباره مذهب حاکم و مذهب شرک و مذهب تبعیض که سوار بر تاریخ بوده و دروغ است درباره مذهب راستین، مذهب توحید، مذهب محکومان و مستضعفان که همواره از صحنه زندگی و تاریخ بیرون رانده شده است».
استاد مطهری در رد تفکرات سکولاریستی نیز اینطور بیان میکند: «همبستگی دین و سیاست که امثال سید جمالالدین (اسدآبادی) مطرح میکردند به معنای این نبود که (حاکمان) با استبداد سیاسی به خود قداست دینی بدهند، بلکه برعکس به معنی این است که توده مسلمان دخالت در سرنوشت سیاسی خود را یک وظیفه و مسئولیت مهم دینی بشمارد. همبستگی دین و سیاست به معنی وابستگی دین به سیاست نیست بلکه به معنی وابستگی سیاست به دین است».
شهید مطهری از سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با احساس خطر نسبت به آثار مخرّب و مسموم تفاسیر التقاطی و مارکسیستی گودرزی به روشنگری در این زمینه پرداخت. حجتالاسلام ناطق نوری در مورد جدّیّت شهید مطهری در برخورد با انحرافات فکری اکبر گودرزی میگوید: اولین کتابی که از گروه فرقان به دستم رسید، جزوه تفسیر سوره فرقان بود. من این کتاب را نزد مرحوم مطهری بردم و ایشان هم به من فرمودند: «هرچه از اینها گیرتان آمد برای من بیاور.» روزی به ایشان گفتم: «حاجآقا شأن شما بالاتر از این حرفهاست که وقتتان را صرف لاطائلات (حرفهای باطل) این پسرک کنید». ایشان جواب بسیار جالبی داد و فرمود: «فلانی! جوانهایی که این کتابها را میخوانند، نمیدانند یک بچهای به نام اکبر گودرزی این را نوشته، آنها تحت تأثیر این ادبیات و تفسیرهای کذایی و پرجاذبه قرار میگیرند. بنابراین من باید پاسخ اینها را بدهم تا جوانها از انحراف مصون بمانند. شأن روحانیّت و ما در این است که جوانها را حفظ کنیم و جلوی هر چیزی را که موجب انحراف آنها میشود، بگیریم.»
ضاربان شهید مطهری در تماس با روزنامههای کثیرالانتشار خود را اعضای گروه فرقان معرفی کرده و از ترور چندین تن از شخصیتهای سیاسی و مذهبی در آینده خبر دادند. در اطلاعیهای دلایل فرقان برای ترور شهید مطهری اینگونه بیان شده بود: «۱- همکاری با رژیم طاغوتی قبلی ۲- همکاری با رژیم ضد توحیدی فعلی و طراحی سیاستهای دیکتاتوری آخوندیسم ۳- مفسد فیالارض ۴- بدعتگذاری در دین و جعل اصطلاح دروغین «ماتریالیسم منافق» ۵- کوشش برای بازسازی ارتش ضد ملی ۶- سکوت در برابر کشتار وحشیانه خلق مسلمان کرد، ترکمنصحرا و… توسط ارتش».
گروهک الحادی فرقان متفکری را به همکاری با رژیم ضد توحیدی و طراحی سیاستهای دیکتاتوری آخوندیسم متهم میکردند که آن شخصیت توأمان به آزادی اندیشهها و رشد اجتماعی مردم اعتقاد راسخ داشت؛ مرتضی مطهری در همین باب میگوید: «بسیاری از مسائل اجتماعی است که اگر سرپرستهای اجتماع افراد بشر را هدایت و سرپرستی نکنند، گمراه میشوند. اگر هم بخواهند ولو با حسن نیت به بهانه اینکه مردم قابل و لایق نیستند و خودشان نمیفهمند آزادی را از آنها بگیرند به حساب اینکه مردم خودشان لیاقت ندارند، این مردم تا ابد بیلیاقت باقی میمانند.
مثلاً انتخابی میخواهد صورت بگیرد، حالا یا انتخاب وکیل مجلس و یا انتخاب دیگری؛ ممکن است شما که در فوق این جمعیت قرار گرفتهاید واقعاً حسننیت هم داشته باشید و واقعاً تشخیص شما این باشد که خوب است این ملت فلان فرد را انتخاب بکند، و فرض میکنیم واقعاً هم آن فرد شایستهتر است، اما اگر شما بخواهید این را به مردم تحمیل بکنید و بگویید شما نمیفهمید و باید حتماً فلان شخص را انتخاب بکنید، اینها تا دامنه قیامت مردمی نخواهند شد که این رشد اجتماعی را پیدا کنند. اصلاً باید آزادشان گذاشت تا فکر کنند، تلاش کنند، آنکه میخواهد وکیل بشود تبلیغات کند، آن کسی هم که میخواهد انتخاب بکند مدتی مردد باشد که او را انتخاب بکنم یا دیگری را، او فلان خوبی را دارد، دیگری فلان بدی را دارد. یک دفعه انتخاب کند، بعد به اشتباه خودش را پی ببرد، باز دفعه دوم و سوم تا تجربیاتش کامل بشود و بعد به صورت ملتی در بیاید که رشد اجتماعی دارد. و الّا اگر به بهانه اینکه این ملت رشد ندارد باید به او تحمیل کرد، آزادی را برای همیشه از او بگیرند، این ملت تا ابد غیر رشید باقی میماند. رشدش به این است که آزادش بگذاریم ولو در آن آزادی ابتداً اشتباه هم بکند.»
در نهایت، بهانههای فرقان برای ترور شهید مطهری بدون داشتن هیچ مبنای شرعی، عقلی و قانونی و با کجفهمی و برداشتهای سلیقهای و خودسرانه گودرزی و همفکرانش، منجر به ریخته شدن خون پارهتن امام و امت اسلام شد.
کد خبر 749610