ایران تنها کشوری که امروز در تمام ابعاد مستقل است
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۹۲۴۵۱
تشکیل جمهوری اسلامی نه فقط اراده ملت را بر سرنوشت خود به اثبات رساند و برای آنان استقلال و آزادی را به ارمغان آورد، هر چند دشمنان این مرزوبوم با فشارها و طراحی توطئههای مختلف ازجمله جنگ تحمیلی، ترور و تحریم در طول سالیان گذشته سعی در خدشهدار کردن استقلال ملت ایران داشته اما همواره ناکام مانده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از دیار آفتاب؛ تشکیل جمهوری اسلامی نه فقط اراده ملت را بر سرنوشت خود به اثبات رساند و برای آنان استقلال و آزادی را به ارمغان آورد، بلکه امید را در دل محرومان و مستضعفان جهان برافروخت که آنان نیز میتوانند بعد از قرنها رنج و درد، جلوهای از وعده خداوند تبارکوتعالی را ببینند؛ همان وعده پیروزی مستضعفان بر مستکبران را که کتاب وحی، آن را نوید میدهد.
نهال انقلاب اسلامی که با نثار خون پاک فرزندان رشید ایران رویش یافت سرانجام در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به بار نشست و با پیروزی انقلاب اسلامی زمینه مهمترین همهپرسی تاریخ ایران و به تعبیری زمینه نخستین انتخاب سرنوشت ساز ملت ایران پس از سالها استبداد و خفقان سیاسی و اجتماعی جهت تعیین نوع حکومت، فراهم شد.
«آزادی» از اساسیترین شعارها و خواستههای ملت ایران در روزهای انقلاب بود که با استقرار جمهوری اسلامی شکل عملی به خود گرفت و قشرهای مختلف با حضور در تمام صحنهها آزادانه به خواستههای خود جامه عمل پوشانده و در تعیین سرنوشت خود مشارکت میکنند.
در جمهوری اسلامی ایران، اداره حکومت و قانونگذاری در چارچوب اصول قانون اساسی با اداره و نظر ملت تعیین میگردد و برگزاری انتخابات در حقیقت تبلور اراده و خواست مردم است، انتخابات تجلی حضور و مشارکت سیاسی مردم و عرصه تحقق اراده ملت برای تعیین سرنوشت خویش است از اینرو دارای اهمیت و جایگاه بلندی است.
«استقلال» بعد دیگری از نظام جمهوری اسلامی ایران است که با استقرار آن ملت ایران از وابستگی به شرق و غرب رهایی یافت و در عرصه بینالملل با حفظ اصول به دفاع از حقوق خویش پرداخت، استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران و سرنگونی نظام سلطنتی علاوه بر اینکه تحولات داخلی به دنبال داشت، تغییراتی در معادلات بینالملل بهویژه در خاورمیانه ایجاد کرد تغییراتی که با اهداف استعمارگران همسو و سازگار نبود و دشمنی آنان را علیه ملت ایران برانگیخت.
از این رو حفظ استقلال هزینههایی در برداشته و دشمنان این مرزوبوم با طراحی توطئههای مختلف ازجمله جنگ تحمیلی، ترور شخصیتهای سیاسی، تحریم اقتصادی و... و درنهایت ایجاد موانع و دشمنی در دستیابی به فناوری صلحآمیز هستهای سعی در خدشهدار کردن استقلال ملت ایران عزیز دارد اما این ملت در آغاز دهه چهارم و گام دوم انقلاب با تجدید پیمان با آرمانهای امام، رهبری و شهیدان به خون خفته خود بار دیگر بر حفظ این ارزشها پای میفشارد.
استقلال، که تأمینکنندهی امنیت یک کشور است، اصل بنیادین موجودیت کامل و شرط لازم در شکوفایی و پیشرفت یک جامعه محسوب میشود که ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی را در بر می گیرد.
در استقلال سیاسی آنچه مهم است عدم وابستگی و اتخاذ تصمیمات حاکمیت بر اساس منافع کشور است. بر این اساس، استقلال سیاسی به معنای مستقل بودن هیئت حاکمهی یک کشور از نفوذ بیگانگان و اتخاذ تصمیمات سیاسی بر اساس منافع ملی کشور است.
استقلال سیاسی مبنای ابعاد دیگر استقلال به شمار میرود؛ بدین معنا که دستیابی به استقلال اقتصادی، فرهنگی و حتی امنیتی برای یک جامعه در صورتی ممکن است که به استقلال سیاسی دست یابد.
اما کشوری که از استقلال اقتصادی برخوردار نباشد بیشتر در معرض دخالت بیگانگان قرار دارد، در استقلال اقتصادی، منابع کشور مورد توجه است. استقلال در بُعد اقتصادی عبارت است از جلوگیری از غارت منابع اقتصادی یک کشور از سوی قدرتها و دولتهای بیگانه، کما اینکه تا پیش از انقلاب سرمایه های کشور به دلیل وابستگی مطلق پهلوی به راحتی تحت سیطره غربی ها وآمریکایی ها بود.
امروز اما برخی کشورهای عربی با وجود در اختیار داشتن منابع عظیم نفتی ضمن اینکه به شدت دچار وابستگی های اقتصادی هستند به حیات خلوت آمریکایی ها تبدیل شده اند تا حدی که به صورت تحقیر آمیزی صرفا به گاو شیرده ای برای آمریکا تعبیر می شوند.
استقلال فرهنگی اما نهادینه شدن ارزشها و هنجارهای جامعه را در پی دارد که نتیجهی آن مقاومت و ایستادگی در مقابل فرهنگ بیگانه است. بر این اساس، فرهنگ و ارزشهای هر جامعه یک عنصر نیرومند در حفظ استقلال آن است.
امام خمینی (رحمت الله علیه) در مورد اهمیت فرهنگ و استقلال فرهنگی میفرمایند: «اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل میدهد و با انحراف فرهنگ، هرچند جامعه در بُعدهاى اقتصادى، سیاسى، صنعتى و نظامى قدرتمند و قوى باشد، ولى پوچ و پوک و میانتهى است. استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشئت مى گیرد و ساده اندیشى است که گمان شود با وابستگى فرهنگى، استقلال در ابعاد دیگر یا یکى از آنها امکانپذیر است.» صحیفهی امام، ج ۱۵، ص ۲۴۳
به خاطر همین اهمیت نقش فرهنگ در هویت و موجودیت جامعه است که استکبار و نظام سلطه اولین قدم را در جهت محو فرهنگ دیگر جوامع برمیدارد کما اینکه در دوره پهلوی اقداماتی دیکته شده در راستای کشف حجاب و از بین بردن هویت ملی و مذهبی ایرانیان انجام گرفت هر چند به لحاظ ریشه های مستحکم اعتقادی ملت ایران با مقاومت و اعتراض گسترده مردم همراه شد.
یکی از نقاط قوت ایران پس از انقلاب اسلامی در میان کشورهای منطقهای اما این است که تنها کشور و قدرتی است که امنیت آن مستقل است کما اینکه امنیت کشورهایی در منطقهای مانند ترکیه، مصر و عربستان وابسته است. این مساله در خصوص ترکیه هم مصداق دارد که شاید به لحاظ پتانسیلها، توانایی بازیگری مستقل را داشته باشد اما عضو ناتو است و به قدرتهای بیرونی متکی است.
تجربه نشان داده است که پاشنه آشیل کشورها و آنجا که کشورها فرو ریختهاند وابستگی امنیتی بوده است، آنچه امروز مایه ی ضعف عربستان سعودی است همین وابستگی امنیتی است.
در حکومت پهلوی نیز اولین معضل مسئله نفوذ و سلطه استعمار بود، به تعبیر روشنتر حکومت پهلوی برخواسته از اراده و نیاز و استقبال مردم نبود، حتی به صورت یک کودتای مستقل هم روی کار نیامد، ننگینتر از همه تصویب لایحه کاپیتولاسیون و مصونیت قضایی آمریکایی ها بود که در این لایحه عملا ایران مستعمره امریکا شد.
با این حال استقلال در ابعاد مختلف یکی از ابزارهای قدرت جمهوری اسلامی است که به برکت انقلاب اسلامی رقم خورده است و تمام فشارها برای از بین بردن این استقلال و سیطره بر سرنوشت و منابع و ثروت ملت ایران است، امروز اما درک این استقلال و هویت مستقل ایرانی و اسلامی شاید برای نسل جوانی که سایه استبداد داخلی و استعمار خارجی بر سر این کشور را تجربه نکرده اند ملموس نباشد لذا بازخوانی تاریخ و نگاهی به روزهایی که حتی کوچکترین مسائل کشور با دخالت بیگانگان و یا امروز در همین کشورهای منطقه اراده ای برای حفظ استقلال خود نداند.
رهبر انقلاب می فرمایند: «امروز هیچ قدرتی در دنیا نمیتواند ادعا کند که بر نظام سیاسی کشور ما حاکم است و اشاره، تصریح، نهیب یا تهدید او میتواند اثری بر روی تصمیمگیریهای ما بگذارد.» ۱۳۸۵/۰۳/۲۹
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: جمهوری اسلامی انقلاب اسلامی استقلال سیاسی ملت ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۹۲۴۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کشوری مثل مصر سریال حشاشین را ساخت؟
پژوهشگر جریانهای اسلامی میگوید مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجتالاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجتالاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقهشناس و پژوهشگر جریانهای اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.
بطحایی بحث خود را با موضوع جریان های فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعتها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضیها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریانهای فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل میدهد. نبرد جریان های فکری در این اتفاق رخ میدهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفول تر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریانهاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل میدهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریان ها صحنه آینده جهان اسلام را می سنجد.
اصطلاح "حشاشین" مربوط به ترور فرماندهان صلیبی استوی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمیشود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنهی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمیتواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنهی آینده جهان اسلام را میسازند که باید در حوزه آیندهپژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم.
سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط دارد
بطحایی گفت: باید به نکته ای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیلها فایده نخواهد داشت. چون بعضی می گفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل می شود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر میرود و مدتی در آنجا میماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکهای ضرب میکند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری میشود. مدت کوتاهی حکومت میکند و بعد لشکری میآید و او را میکشند. بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی بر خورده است.
مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام است
وی با طرح این سؤال که در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موجهای تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریانهای فکری چه واکنشی نسبت به این موجها داشتند. از 226 سال قبل در 1213 قمری یا 1798 میلادی که ناپلئون حمله میکند و میگویند توپهای ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً 6 موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشورهای عربی تفاوت دارد. کشورهای عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد.
بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویهای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه 300 صفحهای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشهکاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از 226 سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص الابریز فی تلخیص باریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنشهایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سختافزارهای غرب مواجه می شوند که چرا غرب از جهتهای مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست می خورد.
این پژوهشگر فرقهها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص میکند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح میکنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه می شود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا میشود.
روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل میدهد
وی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل میگیرد،افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکتهای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکلگیری اسرائیل را شاهدیم. پانعربیسم در مصر خودش را خوب نشان میدهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیقترین بستهای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه میشود، متعلق به اوست. در کتابهای «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را میگوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص می کند. به جهان اسلام نسخه میدهد که چه قسمتهایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر میگوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.
بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقهگرایی منتج میشود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میداندار در تمام این صحنهها، خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزهها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند میرود. میگوید واکنشها را نسبت به حشاشین میدانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند، اما از نظر جریانی میگویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیریها را منکوب کند.
وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریانشناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت: اما چکار کنیم؟ به ذهنم میآید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلیها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمیتواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.
انتهایپیام/