تکاپوی اصلاح طلبان برای بیرون امدن از باتلاق
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۰۷۲۹۲
اصلاح طلبان که تا دیروز از پشت شیشه های دودی چهره مردم را مشاهده میکردند و اوضاع جامعه را خوب میدیدند و شنبهها از افزایش قیمتها با خبر میشدند، حالا به فکر حضور در جامعه افتادند.
به گزارش مشرق، مرتضی مبلغ، فعال سیاسی اصلاحطلب و معاون اجرایی دبیرکل حزب اتحاد ملت و معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات در گفتوگویی با ایلنا گفت: آینده اصلاحطلبان به عوامل مختلفی بستگی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی درباره لزوم تغییر زبان اصلاحطلبان گفت: باید زبان اصلاحطلبان با درد، رنج، مسائل و مشکلات مردم هماهنگ و همدل باشد. این نکته بسیار مهم است. زبانی را دنبال کنند که همدلانه با مسائل و مشکلات و نیازهای اقشار مختلف جامعه باشد. امید، اکسیر گشایش و برونرفت از مسائل و مشکلات و ناامیدی هم ورود به سیاه چالههای خطرناک است. یکی از جنبههای مهمی که اصلاحطلبان باید ادبیات و زبان خودشان را تغییر دهند.
مبلغ افزود: اصلاحطلبان برای بازسازی سرمایه اجتماعی خود اولین گامی که باید خیلی جدیتر از گذشته بردارند، این است که با حضور جدیتر و فعالتر در بدنه و لایههای اجتماعی به طور مستقیم و انضمامی با مشکلات و نیازهای اقشار مختلف جامعه آشنا شده و به آنها توجه اختصاصی کنند. بویژه آنکه امروز علاوه بر مشکلات اقتصادی و سیاسی، مشکلات و موضوعات گسترده اجتماعی و فرهنگی هم حادث شده است که باید به آنها هم توجه همتراز کرد. اصلاحطلبان باید حضور جدی و موثرتری در جامعه داشته باشند و پیگیر مطالبات و مشکلات مردم باشند، صدای اقشار ضعیف و بی صدا باشند.
معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات گفته است: به طور کلی، از دست رفتن سرمایه اجتماعی برای همه از جمله اصلاحطلبان، به ویژه برای حاکمیت اتفاق افتاده است. اصلاحطلبان برای بازسازی سرمایه اجتماعی خود اولین گامی که باید خیلی جدیتر از گذشته بردارند، این است که با حضور جدیتر و فعالتر در بدنه و لایههای اجتماعی به طور مستقیم و انضمامی با مشکلات و نیازهای اقشار مختلف جامعه آشنا شده و به آنها توجه اختصاصی کنند.
وی در ادامه تصریح کرد: برای برون رفت از این وضعیت و به ویژه بازسازی سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان، راهحلهای نسبتا مشخصی وجود دارد. هر موقع مشکلات معیشتی، مادی و اقتصادی مردم افزایش پیدا کرد، به همان نسبت هم سپهر سیاسی بستهتر و سطح سیاست و سیاستورزی کاهش پیدا میکند. یعنی وقتی مردم دائم دغدغه نان، آب و کار داشته باشند اصلا فرصت و زمینهای پیدا نمیکنند تا بخواهند در سطوح بالاتر سیاستورزی کنند.
نکته جالب آنجاست که این فعال اصلاح طلب مدعی شده است که سرمایه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی از دست رفته است. ظاهرا جناب مبلغ را هم باید در دسته اصلاح طلبان غیرصادق جای داد چرا که می خواهد طرد و انزوای اصلاح طلبان توسط مردم را با یک ادعای نادرست کمرنگ کند.
جریان اصلاحات حداقل در طول ده سال اخیر با مردم صداقت نداشته است و مسئولیت رفتار افرادی را که به جامعه معرفی کرده را نمی پذیرد. به همین دلیل مردم به درستی آنها را مقصر اصلی وضعیت اسفبار امروزی میدانند و به همین خاطر گروهی از مردم در انتخابی اشتباه برای «نه گفتن» به این جماعت حاضر به آمدن در پای صندوق های رای نشدند؛ این موضوعی است که برخی چهره های اصلاح طلبان به آن اذعان کرده اند.
اصلاح طلبان در باتلاقی که سران گذشته خود ساخته اند گیر افتاده اند و در تلاش هستند تا از این وضعیت خارج شوند.
آنهایی که تا دیروز از پشت شیشه های دودی چهره مردم را مشاهده میکردند و اوضاع جامعه را خوب میدیدند و شنبهها از افزایش قیمتها با خبر میشدند، حالا با دیدن فعالیت ها و تلاش بدون وقفه رئیس جمهور منتخب مردم به فکر حل مشکلات مردم و حضور در دل جامعه افتاده اند و جالب اینجاست که مرتضی مبلغ می گوید: "اصلاحطلبان باید صدای اقشار ضعیف و بیصدا باشند و در راستای کاهش دردها و رنجهای مردم، صدایشان را به دستگاههای حاکمیتی برسانند. "
جریانی که در همه چیز، اولویت اول آنها غرب گرایی و محوریت منافع جناحی است و بر همین منوال معیشت مردم را به سختی رساندند مدعی هستند که می خواهند واسطه رساندن صدای مردم ضعیف به حاکمیت باشند!
مسببین ضربات اقتصادی به زندگی مردم و جامعه، نمایندگان رویکرد اشرافی و تعلیق کنندگان اقتصاد کشور به چرخش نگاه سران آمریکا ژست دلسوزی برای مردم می گیرند؛ در حالی که در همین زمان که مذاکرات رفع تحریم ها در حال انجام است، دغدغه برخی چهره های اصلاح طلب، برای خوش خدمتی به اسرائیل رفع تهدید امنیتی یک رژیم غاصب کودک کش است!
منبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو جشنواره فجر بورس قیمت اصلاح طلبان معیشت مردم خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان جدی تر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۰۷۲۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رضایت حاکمیت به پوشش زنان ۲۰ سال پیش | همان بدحجابانی که کافر بودند!
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «پیشبینی دو دانشآموز» در روزنامه اعتماد نوشت:
اخیرا یک فیلم کوتاه یک دقیقهای بازنشر شده که دو دختر خانم دبیرستانی به مدت یک دقیقه درباره فشارهای اجتماعی نسبت به دختران حرف میزنند. این فیلم تولید سال ۱۳۸۲، یعنی ۲۱ سال پیش است. هر دو دختر خانم که حدود ۱۵ تا ۱۷ساله هستند با حجاب و مقنعه کامل و روپوش مدرسه بدون ذرهای آرایش به خوبی و مسلط حرف میزنند. آنان فشارهای اجتماعی را به خوبی به فنر تمثیل میکنند. جامعه را متحول میدانند که اگر فشار نباشد مردم خود را تطبیق میدهند. ولی اگر جلوی این فنر گرفته و فشرده شود، به جایی میرسد که دیگر، توان حفظ آن را ندارند و یک باره فنر باز میشود.
آنان قاعدهای را با زبانی ساده توضیح میدهند که «مردم از آنچه منع میشوند به آن حریصتر میشوند.» سپس شرح میدهند که چرا مردم به سوی تبلیغات ماهوارهای میروند. اینها عین جملات آن دو دختر خانم نبود ولی مضمون دقیق آنها است. ای کاش میدانستیم که اکنون آنها کجا هستند؟ چه پوششی دارند؟ چه تفکری دارند؟ و آیا همچنان با همان آرامش و متانت سخن میگویند یا به افرادی عصبی تبدیل شدهاند؟
پس از رها شدن این فنر در سال ۱۴۰۱ چه رفتاری از خود نشان دادهاند؟ اکنون نمیدانیم که آن دو دختر خانم چه وضعی دارند ولی از روی موارد مشابه فراوان آنها که در دور و نزدیک میبینیم، میتوانیم بگوییم که سرنوشت آن نسل به کجا رسیده است؟ آنان متولدین دهه ۱۳۶۰ بودند که اواخر جنگ به دنیا آمدند. در دوره اصلاحات به بلوغ رسیدند. ولی هیچ کس وقعی به سخنان بدیهی آنان نداد.
آنان در آن مقطع زمانی دانشآموزانی عادی بودند؛ نه مدرک دانشگاهی داشتند و نه تجربه عمیق سیاسی و اجتماعی، ولی با همان چند سالی که در متن جامعه حضور داشتند، به صورت شهودی و حسی متوجه شده بودند که تحت فشار اجتماعی هستند. آنان چنین میاندیشیدند که تحت فشارند که چگونه فکر کنند، چه بپوشند، کجا بروند، کجا نروند و… و این را حس میکردند، که این فشارها در حال افزایش است و میدانستند که به جایی خواهد رسید که دیگر سیاستمداران و پدرخواندههای جامعه قادر به نگهداری این فنر در حالت فشرده شده نخواهند شد، خسته میشوند و دیر یا زود این فنر رها خواهد شد، و آنگاه باطن جامعه آشکار میشود. باطنی که شاید در یک فرآیند طبیعی و متعارف به گونه دیگری ظاهر شود.
امروز حکومت به پوششی از زنان رضایت میدهد که ۲۰ سال پیش آن را کفر ابلیس میدانست. ولی رسیدن به این پوشش با هزینههای زیاد برای دو طرف بوده، و هنوز هم معلوم نیست که چند سال بعد به کجا برسد؟
این نسل اعم از دختر و پسر و البته دختران بیشتر، نادیده گرفته شدند ولی کسی توان حذف آنان را نداشت و ندارد به همین علت در فردای برداشتن اهرم از روی فنر، به میدانی پرتاب میشوند که خواسته خودشان نبوده است.
پرسش این است که چرا گوش شنوا و ساز و کاری مناسب برای شنیدن آن نجواهای آرام وجود نداشت تا با بحران ۱۴۰۱ مواجه نشویم؟