Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-01@02:43:00 GMT

تبعات پسروی آب خزر برای کشورهای اطراف

تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۲۷۸۱۵

تبعات پسروی آب خزر برای کشورهای اطراف

سواحل خزر در شمال کشور یکی از نقاط زیبا و شورانگیز برای هموطنان است که همواره پذیرای انبوهی از مسافران در فصول مختلف سال است، این خط ساحلی ۷ هزار کیلومتری در طول سالیان دستخوش تغییرات زیادی شده و کشورهای اطراف خود را تحت تاثیر قرار داده است؛ دریای خزر با وسعت ۶۰۰ هزار و ۳۸۴ کیلومتر مربع به عنوان بزرگترین دریاچه جهان است که کشورهای ایران، روسیه، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان اطراف این دریاچه واقع شده اند و از مواهب آن بهره مند می شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دریای خزر دارای حدود ۴۰۰ گونه آبزی است که وجود ماهیان خاویاری ارزش آنرا چندین برابر کرده است، همچنین خزر بعد از خلیج فارس و سیبری دارای سومین مقام از نظر دارا بودن ذخایر نفت و گاز در ساحل و زیر بستر است از این رو این حوضه آبی از لحاظ اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی دارای ارزش زیادی است که کشورهای اطراف آن با علم به این مواهب باید در حفاظت از آن تلاش کنند.

وجود خزر برای معاش حدود ۱۵ میلیون نفر از ساکنان حاشیه آن حیاتی است به طوری که هزاران فرصت شغلی به واسطه وجود این دریاچه ایجاد شده است، اما چند سالی است که خزر با انواع آلودگی ها از جمله پساب های خانگی، کشاورزی و آلودگی های نفتی تهدید می شود که ادامه این روند عواقب خطرناکی برای این حوضه آبی رقم می زند، در کنار اینها اما افت و پسروی آب خزر نیز تبعات زیادی به همراه خواهد داشت، در دسامبر ۲۰۲۰ مقاله ای در ژورنال نیچر چاپ شد که به بررسی نوسانات سطح تراز آب دریای خزر و پیش بینی این تراز تا انتهای قرن ۲۱ پرداخت، نکته قابل توجه در این مقاله این بود که تا پایان قرن حاضر بین ۹ تا ۱۸ متر سطح تراز آب دریای خزر افت خواهد کرد و این افت می تواند برای کشورهای حاشیه خزر اثرات محیط زیستی، ژئوپلتیکی، اقتصادی، سیاسی و حتی اجتماعی داشته باشد.

مساله مهم این است که در روند افت تراز آب دریای خزر بیشترین ضرر متوجه چه کشورهایی می شود که بررسی ها نشان می دهد قطعا کشورهایی که بستر ناحیه کم ژرفای دریایی و منطقه خشک ساحلی آنها از شیب بسیار ملایمی برخوردار است مانند ترکمنستان و روسیه و حتی برخی مناطق قزاقستان بیشترین آسیب را خواهند دید و کشورهایی مانند ایران و جمهوری آذربایجان که شیب نسبتا تندی در بخش خشک و کم ژرفای خود دارند میزان آسیب پذیریشان کمتر خواهد بود، البته باید به این نکته توجه کرد که در سواحل شمالی کشور ما هم مناطق بسیار کم شیبی مانند منطقه ساحلی مشرف در استان گلستان و بخش شرقی استان مازندران که شامل شبه جزیره میانکاله و خلیج گرگان می شود، وجود دارد اینها مناطق بسیار آسیب پذیری هستند به طوری که با شتاب به سمت خشکزایی پیش می روند.

همایون خوشروان عضو هیات مدیره انجمن مهندسی سواحل و سازه های دریایی درباره تبعات افت سطح تراز آب دریای خزر به خبرنگار ایرنا گفت: تبعات عقب نشینی آب دریای خزر بسیار بیشتر از افزایش سطح تراز آب خزر است، افزایش سطح تراز آب دریای خزر ممکن است به زیرساخت های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی صدمه وارد کند اما صدماتی که به لحاظ زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی تحت تاثیر پسروی آب خزر اتفاق می افتد به مراتب بیشتر است.

تبعات عقب نشینی آب دریای خزر بسیار بیشتر از افزایش سطح تراز آب خزر است، افزایش سطح تراز آب دریای خزر ممکن است به زیرساخت های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی صدمه وارد کند اما صدماتی که به لحاظ زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی تحت تاثیر پسروی آب خزر اتفاق می افتد به مراتب بیشتر است.وی با اشاره به اینکه خزر از سه بستر تشکیل شده است افزود: بستر شمالی که عمق خیلی کمی حداکثر ۲۰ متر دارد، بستر مرکزی دارای عمق نسبتا زیادی است و گودالی به عمق ۷۵۰ متر دارد و بستر جنوبی که هزار و ۲۵ متر عمق دارد و در واقع منطقه عمیقی است، یعنی در خزر با سه زیر حوضه طرف هستیم که اینها از لحاظ ارتباط آبی در سطح با هم در ارتباطند اما در عمق توسط ارتفاعات زیر دریایی از هم جدا می شوند، ایران نیز در بخش جنوبی خزر که دارای عمق زیادی است قرار دارد. 

مدیر سابق مرکز مطالعات و تحقیقات دریای خزر ادامه داد: حال اگر قرار است آب دریای خزر به هر دلیلی افت پیدا کند بیشترین آسیب پذیری در کم عمق ترین مناطق آن اتفاق می افتد که این مناطق در فلات قاره واقع شده اند، مانند بخش شمالی دریای خزر که مشرف به رودخانه ولگا است یعنی جایی که تردد دریایی و کشتی های ناوبری از طریق کانال ولگا - دن، دریای آژور و دریای سیاه صورت می گیرد بنابراین اگر عملا چنین اتفاقی بیفتد دیگر کشتیرانی در بین خزر و دریاهای آزاد محقق نخواهد شد و این مسیر کاملا مختل می شود. 

خوشروان اظهار داشت: دومین مساله بحث خشک شدن تالاب های ساحلی است که زیستگاه بسیار مهمی برای ماهیان استروژن و استخوانی است که مورد بهره برداری قرار می گیرند بنابراین شیلات کشور روسیه هم نابود خواهد شد، مساله بسیار مهم دیگر است که ما در سواحل کم عمق خودمان مانند خلیج گرگان و سواحل جنوب شرقی دریای خزر نیز اتفاقی که برای روسیه می افتد را تجربه خواهیم کرد چون این مناطق بسیار کم عمق هستند بنابراین سریع تحت تاثیر کاهش تراز آب خزر قرار می گیرند.

وی افزود: در بخش جنوبی که فلات قاره است تغییرات فتوگرافی بسیار ملایم اتفاق می افتد اما در نواحی مرکزی استان های مازندران و گیلان مرکزی شیب بستر دریا بسیار زیاد است به طوری که وقتی دو کیلومتر وارد آب می شویم یک مرتبه به عمق ۱۰۰ متر می رسیم اما در منطقه گلستان برای اینکه به عمق ۱۰۰ متر برسیم باید حدود ۵۰ کیلومتر در دریا پیشروی کنیم بنابراین برخی از خسارات اقتصادی افت آب خزر می تواند از بین رفتن زیرساخت های ماهیگیری و صیادی باشد، همچنین موجب از بین رفتن زیستگاه های ساحلی و تالابی مانند تالاب میانکاله و خلیج قره بغاز که یکی از مهمترین زیستگاه های طبیعی دریای خزر هستند می شود، از بین رفتن زیستگاه های دلتای ولگا و بسیاری از مناطق از دیگر عواقب پسروی آب در این منطقه می تواند باشد.

عضو هیات مدیره انجمن مهندسی سواحل و سازه های دریایی گفت: از همه مهمتر اینکه عقب نشینی آب خزر باعث افزایش غلظت آلاینده ها در دریای خزر می شود، هر چقدر حجم آب کاهش یابد غلظت مواد آلاینده بیشتر می شود و ریسک آلودگی بالا می رود که می تواند در سلامتی انسان اثر بگذارد بنابراین تبعات سنگینی به همراه خواهد داشت، البته این اتفاق قبلا هم برای خزر افتاده بود و اولین بار نیست که در دریای خزر این حادثه را می بینم، سال ۱۳۵۷ تراز آب دریای خزر به منهای ۲۹ سانتیمتر رسید که پایین ترین تراز طی ۵۰۰ سال اخیر است، ما هنوز تقریبا ۸۰ سانتمیتر با آن تراز فاصله داریم. 

وی افزود: بر اساس پیش بینی های صورت گرفته قرار است تا پایان قرن همچنان افت تراز آب دریای خزر را داشته باشیم که با ادامه این روند به افت سطح تراز در دوره ساسانیان خواهیم رسید، یعنی در ۱۵۰۰ سال قبل یعنی در دوره ساسانیان خزر افت سطح تراز به اندازه منهای ۳۳ داشت که به پسروی دربند معروف است، یعنی ۳۳ متر پایین تر از سطح آب اقیانوس ها رسید، این فرصتی شد برای اینکه تپه های ماسه ای در سواحل جنوبی دریای خزر شکل بگیرند تپه هایی که امروزه در میانکاله و زیبا کنار می بینیم حاصل همان پسروی گسترده است چون در این شرایط محیط کاملا قاره ای و بادی می شود که تسلط باد و هوای نسبتا خشک در منطقه شرایط را برای تشکیل تپه های ماسه ای فراهم می کند. 

خوشروان ادامه داد: یکی دیگر از مهمترین تبعات پسروی آب خزر، هجوم انسان به مناطق ساحلی، تصرف اراضی ساحلی و تغییر کاربری است کما اینکه در خلیج گرگان این اتفاق افتاده است، خلیج گرگان در بخش جنوب غربی خشک شده و تمام کشاورزان منطقه به آن بخش هجوم آوردند و زمین های خشک شده را تصرف کردند و الان نیز کشت می کنند، این دخل و تصرف انسانی آلودگی ها را هم توسعه می دهد و مرگ پرندگان را همراه دارد.

وی اظهار داشت: مساله این است که ما در کشور هنوز یک سازمان منسجم برای ساماندهی سواحل نداریم استانداری های ساحلی هر کدام می گویند که واحدی به نام ساماندهی سواحل دارند اما بسیار ضعیف عمل می کنند چون اصلا اتاق فکری ندارند تا بتوانند ساحل را مدیریت کنند، بنابراین ما نیاز به یک سازمان یا یک مرکز تحقیقاتی - مطالعاتی داریم که صرفا کارش مدیریت و ساماندهی سواحل و حفاظت باشد. 

مساله این است که ما در کشور هنوز یک سازمان منسجم برای ساماندهی سواحل نداریموی گفت: الان وقتی مشکلی پیش می آید راهکارهایی ارائه و کمیته و کارگروه هایی تشکیل می شود بعد از آن یک راهکار مثلا مانند لایروبی را به عنوان بهترین گزینه مطرح می کنند در حالی که این روش منطقی و سیستماتیک نیست، روش منطقی یعنی اندازه گیری های بلند مدت توسط یک سازمان مسوول که حداقل ۵۰ سال دوره مشاهدات و اندازه گیری داشته باشد و تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط خبرگان دریایی و ساحلی انجام شود در این صورت می توان نتیجه گیری خوبی گرفت؛ کاری که روس ها انجام می دهند، در روسیه یک شرکت بحث آب و هوای روسیه را انجام می دهد، همچنین آکادمی علوم روسیه و انستیتو اقیانوس شناسی وجود دارد که این سه موسسه بزرگ به صورت منسجم در راستای ساماندهی سواحل فعالیت می کنند، بنابراین دولت باید سازمان خبرگان ساحلی و دریایی را ایجاد کند تا در بلند مدت بتواند راهکارهای برون رفت از چالش های موجود را مطرح کند.

خوشروان اظهارداشت: بیشترین تاثیر عقب نشینی دریای خزر در بخش شمالی خواهد بود، یعنی با این حساب بیشترین ضرر متوجه روس ها می شود، گاهی می شنویم که روسیه آب ولگا را برای کشاورزی استفاده می کند در حالی که این حرف جنبه علمی ندارد، روس ها از آب ولگا برای کشاورزی استفاده می کنند اما فراموش نکنیم که اگر بخواهند بیشتر از حد مجاز آب برداشت کنند بیشترین ضرر متوجه آنها خواهد شد، در واقع پسروی آب خزر  به صنعت کشتیرانی روس ها و مسیر استراتژیک جاده ابریشم که چین را به بازارهای اروپا متصل می کند وارد می شود، بنابراین ضرر این خواهد بود، دومین ضرر بر روی شیلات و بخش ماهیگری و سومین ضرر روی زیستگاه ها و اکوسیستم های پویای آنها خواهد بود بنابراین روس ها هیچ وقت این کار را نمی کنند که آب مورد نیاز به خزر نرسد.

برچسب‌ها سازمان حفاظت محیط زیست روسیه دریای خزر آهنگ حیات

منبع: ایرنا

کلیدواژه: سازمان حفاظت محیط زیست روسیه دریای خزر سازمان حفاظت محیط زیست روسیه دریای خزر آهنگ حیات سطح تراز آب دریای خزر افزایش سطح تراز آب ساماندهی سواحل اتفاق می افتد پسروی آب خزر زیست محیطی زیستگاه ها خلیج گرگان یک سازمان تحت تاثیر عقب نشینی روس ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۲۷۸۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وضعیت دریاچه ارومیه برخلاف خوش‌بینی‌ها بحرانی است!

 به گزارش تابناک، اعتماد نوشت: هفته اول فروردین، علی سلاجقه، رییس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد: «به دنبال رهاسازی آب از سدها در زمان مناسب و زمانی که کشاورزان به آب نیاز نداشتند و همچنین با افزایش حدود ۸۰ تا ۸۵ درصدی میانگین بارش‌ها نسبت به سال قبل، میانگین حجم آب دریاچه حدود ۵۵ تا 60 درصد نسبت به پارسال افزایش یافت و حجم آب دریاچه ارومیه تقریبا به حدود ۱۶ میلیارد لیتر افزایش پیدا کرد که نسبت به سال قبل دو برابر شد.»

جدیدترین خبر را هم سخنگوی صنعت آب در نشست خبری هفته قبل خود گفت و اعلام کرد: «تراز آب دریاچه ارومیه نسبت به سال قبل ۱۲ سانت و نسبت به ابتدای سال آبی (مهر 1402) ۶۰ سانت افزایش داشته و حجم آب موجود در دریاچه ۲.۲ میلیارد مترمکعب تخمین زده می‌شود.»

این اخبار در حالی منتشر شده که آبان پارسال، مرکز تحقیقات سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف در آخرین گزارش خود اعلام کرد که طبق آخرین تصاویر ماهواره‌ای، در فاصله آبان 1401 تا آبان 1402، از سطح 878 کیلومتر مربعی آب دریاچه ارومیه، حدود 80 درصد خشک شده و فقط 170 کیلومتر مربع و معادل 4 درصد از سطح آب دریاچه باقی مانده که مساوی با مرگ قطعی دریاچه ارومیه است.

این گزارش واکنشی به ادعای سخنگوی صنعت آب بود که شهریور پارسال خشک شدن دریاچه ارومیه را تکذیب و اعلام کرد: « هم اکنون حجم این دریاچه به یک میلیارد و ۳۶۰ میلیون مترمکعب رسیده در حالی که سال ۱۳۹۴ این عدد یک میلیارد مترمکعب بوده و ارتفاع آب حدود ۹ سانت بیشتر از سال ۱۳۹۴ است .در مهرماه سال ۱۳۹۴ تراز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰.۰۴ بود، اما اکنون این عدد به ۱۲۷۰.۱۸ رسیده که نشان‌دهنده افزایش تراز دریاچه ارومیه است. مساحت دریاچه ارومیه هزار کیلومتر است در حالی که این عدد در سال ۱۳۹۴ حدود ۷۰۰ کیلومتر بوده است.»

در مقابل این ادعا در گزارش مرکز تحقیقات سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف و با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای اعلام شد: «... در آبان 1400 حدود 900 کیلومتر مربع از سطح آب دریاچه کاسته شده که این کاهش در سال‌های بعد هم ادامه داشته تا که در آبان 1401، سطح آب دریاچه به کمتر از 880 کیلومتر مربع رسیده است. سطح آب موجود در دریاچه ارومیه در ۷ آبان ۱۴۰۲ به عدد ۱۷۰ کیلومتر مربع رسیده که نسبت به سطح متناظر با تراز اکولوژیک این دریاچه ۴۳۳۳ کیلومتر مربعی، تنها ۴ درصد وسعت آن باقی مانده است. این سطح کمتر از یک چهارم آن مقداری است که پیش از این در سال ۱۳۹۴ به عنوان کمترین سطح دریاچه ثبت شده بوده است. برآورد می‌شود که حجم آب موجود در دریاچه ارومیه به حدود عدد ۴۵ میلیون متر مکعب رسیده است.»

محمد درویش، عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور در واکنش به اظهارات مسوولان حوزه محیط زیست و صنعت آب و استان آذربایجان غربی درباره بهبود وضع دریاچه ارومیه در فروردین امسال و سرنوشت دریاچه در ماه‌های آتی سال می‌گوید: «وضعیت فعلی دریاچه ارومیه، حاصل یک اتفاق طبیعی است.

میزان بارندگی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه تا 31 فروردین ماه امسال در طول 55 سال اخیر بی‌سابقه بوده و حتی در دوران طلایی و سال 1375 که دریاچه ارومیه 33 میلیارد متر مکعب آب داشت هم، چنین بارشی را حوضه آبریز دریاچه شاهد نبودیم و با یک سال کاملا استثنایی روبه‌رو هستیم که میزان بارندگی‌ها، حداقل 20 درصد بیش از میانگین 55 ساله بوده و بنابراین، دوستان در این زمینه هیچ هنری به خرج نداده‌اند چون دلیل ورود حدود یک و نیم تا دو میلیارد متر مکعب آب به دریاچه، بارش‌های مستقیم در سطح دریاچه و سرریز آب سدها به سمت دریاچه است.

مسوولان زمانی می‌توانند بگویند که در احیای دریاچه ارومیه موفق بوده‌اند که در یک سال آبی نرمال و در خشکسالی، اعلام کنند که با پلمب چه تعداد چاه و با تغییر کاربری چند هکتار اراضی و با چه میزان کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی و صنعت و با تصفیه چه میزان پساب، چه میزان آب به دریاچه وارد شده است. اگر این اقدامات انجام شود، در واقع همان 27 بند مصوب ستاد احیای دریاچه ارومیه اجرا شده است؛ مصوباتی که به دریافت اعتبار 1.1 میلیارد دلاری برای احیای دریاچه منجر شد.

بنابراین، آنچه امروز از بالا آمدن سطح آب دریاچه ارومیه شاهدیم، کار مسوولان نبوده بلکه کار خدا و کار آسمان بوده و مسوولان مطلقا در این زمینه هیچ هنری به خرج نداده‌اند. مسوولان اگر می‌توانستند، باز هم جلوی رهاسازی سدها را می‌گرفتند چنان که همین حالا، نمایندگان استان آذربایجان غربی اصرار دارند که دو سد جدید در حوضه آبریز دریاچه ارومیه افتتاح شود در حالی که هم اکنون 101 سد در این حوضه در حال بهره‌برداری است و فقط بهره‌برداری از 4 سد را متوقف کردند.

در کدام کشور سراغ دارید که در یک حوضه آبریز، تعداد سدها را از 11 سد به 105 سد افزایش بدهند و تمام شریان‌های ورودی دریاچه را قطع کنند؟ حجم ذخیره‌سازی این سدها، 4.5 میلیارد متر مکعب اما حقابه دریاچه ارومیه 3.4 میلیارد متر مکعب است و وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی و استانداری آذربایجان غربی و سازمان حفاظت محیط زیست، زمانی می‌توانند بگویند که دریاچه را احیا کرده‌اند که اعلام کنند این حقابه، هر سال تحت هر شرایطی و به هر قیمتی در اختیار دریاچه قرار می‌گیرد.»

محمد درویش بابت تبعات خشک شدن دریاچه ارومیه و آسیب‌های اقتصادی، اجتماعی و امنیتی این فاجعه برای استان‌های همجوار و کشورهای همسایه هشدار می‌دهد و می‌گوید: «سه استان کردستان، آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار گرفته‌اند. وسعت حوضه آبریز دریاچه ارومیه 5 برابر کشور لبنان است و اثرات راهبردی فروپاشی حوضه آبریز دریاچه بر 10 استان ایران و همچنین، کشورهای همجوار شامل جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق غیر قابل انکار است.

به دنبال خشک شدن دریاچه، برخاستن ذرات غبار و نمک با قطر کمتر از 10 میکرون، نه تنها باعث شیوع سرطان خون و افزایش فشار آسمُزی در انسان می‌شود، بلکه کیفیت فتوسنتز را مختل می‌کند و توان ریسک پذیری را در منطقه کاهش می‌دهد و افزایش مهاجرت را دامن می‌زند که همین پدیده به تنهایی یک پدیده امنیتی بسیار خطرناک است. با توجه به اینکه یکی از بالاترین تراکم‌های جمعیتی کشور در حوضه آبریز دریاچه ارومیه است، اگر قابلیت سکونتگاهی این حوضه به هر دلیل از بین برود، فشار این تخریب به استان‌هایی همچون قزوین و زنجان و اردبیل منتقل می‌شود که همین امروز هم با بحران مواجهند و این بحران‌ها علاوه بر رشد حاشیه نشینی، تبعات امنیتی جبران‌ناپذیری به دنبال خواهد داشت.»

پیش‌بینی این کارشناس محیط زیست، نقطه مقابل خوش‌بینی‌های دولت است. درویش 6 ماه آینده را می‌بیند؛ روزهای گرم شهریور ماه که تصاویری از بستر خشکیده دریاچه ارومیه منتشر خواهد شد و در تکمیل پیش‌بینی خود می‌گوید: «با افزایش گرما و افزایش مصرف آب در بخش کشاورزی، حتما دریاچه تا 6 ماه آینده خشک خواهد شد چون مسوولان هیچ تمهیدی برای پلمب چاه‌ها یا رهاسازی آب از سدها یا کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی در نظر نگرفته‌اند. با وجود اخباری که اخیرا درباره افزایش 12 سانتی‌متری سطح آب دریاچه ارومیه منتشر شده، مسوولان در برنامه احیای دریاچه با شکست روبه‌رو شده‌اند و متاسفم که در اثنای انتشار این اخبار، به این فکر نیستند که وقتی 6 ماه بعد و با گرم شدن هوا، همین میزان آب از کف دریاچه ناپدید بشود، چه جوابی به مردم و رسانه‌ها خواهند داد؟»

در این سال‌ها به کرات گفته شد که یکی از دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه، کشاورزی غیراصولی و پرآب‌بر و برداشت بی‌رویه آب در بخش کشاورزی بوده و حتی محمد درویش هم در گفت‌وگوی خود مصداق‌هایی از افزایش وسعت زمین‌های کشاورزی و رشد تعداد چاه‌های مجاز و غیرمجاز ارائه داد اما اهالی استان آذربایجان غربی و همسایگان دریاچه، جور دیگری به مساله خشک شدن دریاچه ارومیه نگاه می‌کنند و معتقدند که باید سیستم «مقصریاب» متوقف شود چون اگر قرار به پیدا کردن مقصران واقعی باشد، آن وقت معلوم خواهد شد که برخلاف تصور عمومی، کشاورزان استان آذربایجان غربی هیچ نقشی در خشک شدن دریاچه نداشته‌اند.

یوسفی‌راد هم مثل کارشناسان واقع بین محیط زیست، خوش‌بینی پایداری نسبت به استمرار اوضاع این روزهای دریاچه ندارد و می‌گوید: « افزایش تراز دریاچه به دلیل بارش‌های خوب و رها سازی سدها بوده اما مطمئن باشید که شهریور ماه، این تراز حتی بحرانی‌تر از سال‌های گذشته هم می‌شود. به نظر من رهاسازی این حجم آب شیرین به شوره‌زار دریاچه ارومیه، یک کار پوپولیستی است.

حقابه دریاچه ارومیه باید تامین شود ولی با رهاسازی آب پشت سدها، گاهی حتی فراتر از حقابه هم عمل کرده‌ایم چون می‌خواستیم شعارهای‌مان را اجرا کنیم و مثلا مردم بدانند که این دولت بیشتر از دولت قبل برای احیای دریاچه کار کرده یا آن دولت تراز اب را افزایش داد و... شرایط امروز دریاچه، هنر دست خداست به جای آنکه اقدام قاطعانه و مستمری محسوب شود. فرض کنیم که حال خوب دریاچه مرهون اقدامات این دولت است.

آیا این دولت در اردیبهشت ماه دولت نیست؟ آن زمان وقتی دریاچه به‌ طور کامل خشک شد، مربوط به اقدامات چه کسی خواهد بود؟ به نظر من صادقانه‌ترین تراز آب دریاچه را در شهریورماه خواهیم دید؛ زمانی که بارندگی‌ها قطع شده و حجم آب پشت سدها به نقطه بحرانی رسیده چون بیشتر سدهای استان و از جمله سد شهر چای در ارومیه یا سد مهاباد یا سد بوکان، برای تامین آب شرب شهرها ایجاد شده و به همین سبب، سدهای استراتژیک محسوب می‌شوند اما مسوولان به بهانه آبیاری تراز دریاچه ارومیه، حتی مصرف آب شهروندان را به خطر می‌اندازند در حالی که در ایران و جهان، تعداد زیادی دریاچه خشک شده و دریاچه ارومیه، اولین دریاچه‌ای نیست که با بحران خشک شدن روبه‌رو شده بلکه نمونه‌های زیادی از دریاچه‌های نمکی خشک شده در سراسر جهان و حتی در کشورهای همسایه مثل ترکمستان و ازبکستان و حتی در شمال شرق ایران داریم.

ستاد احیای دریاچه ارومیه در همه این سال‌ها می‌توانست به این فکر بیفتد که بخشی از دریاچه قابل احیا نیست و مثلا شمال دریاچه و از سلماس تا ارومیه به دلیل محدودیت منابع آبی، ممکن بود با اقداماتی قابل کشت شود و در عوض، باقی مناطق دریاچه احیا شود. جالب است که این‌ بار، آب سدها در نقاط قابل عکسبرداری رهاسازی شده در حالی که وضعیت شمال دریاچه ارومیه، فرقی نکرده و حتما با گرم‌تر شدن هوا، شاهد تبخیر و عقب‌نشینی و عقب‌رفت همین میزان آب موجود در دریاچه خواهیم بود و حتما آب در نقاطی مثل بخش‌های شمالی که کمتر از دو یا سه متر عمق دارد، حتی خیلی زودتر از مرداد و شهریور تبخیر می‌شود و این نقطه به شوره‌زار تبدیل خواهد شد.»

دیگر خبرها

  • تبعات بند مشکل ساز بودجه بر صنعت بیمه و پیشنهاد عدم لحاظ بر درآمدها
  • کاهش ۲ متری تراز آب دریای خزر طی ۲۰ سال گذشته
  • پایان بررسی جداول بودجه ۱۴۰۳ در صحن مجلس
  • (عکس) ساخت اسکله شناور در سواحل غزه
  • انگلیس : یک حادثه دریایی جدید در سواحل یمن رخ داده
  • انگلیس: یک حادثه دریایی جدید در سواحل یمن رخ داده است
  • ارزآوری ۶.۲ میلیارد دلاری بخش کشاورزی در سال ۱۴۰۲
  • وضعیت دریاچه ارومیه برخلاف خوش‌بینی‌ها بحرانی است!
  • تراز تجاری منفی ۱۶ میلیارد دلار واقعی نیست
  • بازیکنان اسمی پرسپولیس علیه تصمیم اوسمار | تبعات شکست تلخ