نظر محمد خامنهای درباره اعدامهای اول انقلاب
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۵۸۵۲۰
آفتابنیوز :
پایگاه «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» در ادامه نوشت: آیتالله سیدمحمد خامنهای از جمله افرادی است که در ابتدای انقلاب اولین گامها را برای راهاندازی دادگاههای اسلامی برداشته است.
وی در پاسخ به این شبهات میگوید: «یکی از پدیدههای جالب و ویژهی انقلاب اسلامی ایران و رهبری یک روحانی مرجع تقلید و عارف و فیلسوف، طرز برخورد انقلاب با مجرمان و بقایای نظام شاهی بود و فرق فرهنگ اسلامی با دیگر فرهنگها را اینجا میتوان یافت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علیرغم آنکه درباره محاکمات بیرویه و بیقانون در دادگاههای انقلاب مطالب زیادی گفته شده است، انقلاب اسلامی ایران کمترین کشتار انتقامی و انقلابی را داشت؛ چه از طرف عامهی مردم و چه از طرف مدیران و رهبران انقلاب و این حقیقت تاریخی موضوع و پدیدهی کوچکی نیست، در حالی که خشم ملی و انقلابی نزدیک سه دهه در دلها ریشه کرده بود و مردم کشتارهای بیرحمانهی شاه و ساواک را چه در خیابانها و چه در زندانها را فراموش نمیکردند.
در فرانسه علیه حکومت سلسلهی لوییها انقلاب مردمی شد. خواندهاید که چگونه رهبران انقلاب و مردم تمام ارکان سلطنت و اتباع آنها را با قساوت کشتند. هر کس را هم که اتهامی داشت یا به او سوء ظن داشتند اعدام کردند و به کسی رحم نکردند، قانون و شرع هم ملاک کارشان نبود.
در انقلاب اکتبر روسیهی تزاری، مردم علاوه بر کشتن شاه همهی خانواده و اتباع او و همهی درباریان و روحانیون طرفدار شاه را هم به طرز فجیعی کشتند و به کسی حتی مشکوکها و متهمین و کودکان رحم نکردند. اما انقلاب اسلامی شریفترین و سفیدترین و روسفیدترین انقلابها بود.
من بسیاری از کتابهای مربوط به انقلابهای جهان بهویژه انقلابهای چهارگانهی فرانسه، انگلیس، روسیه و امریکا را خواندهام و نیز کتابی را که دربارهی کالبدشکافی و تشریح این چهار انقلاب نوشته شده و به خصوصیات این انقلابها اشاره کرده دیدهام، خود من هم نوشتهی تحقیقی دربارهی جامعه شناسی انقلاب در ایران و جهان دارم. در این مطالعات آنچه هر خواننده و پژوهشگری را متعجب میکند فرق انقلاب اسلامی ایران و شکوه معنوی و عظمت باطنی آن با دیگر انقلابها و تغییرات و تحولات اجتماعی دیگر ملتها و کشورها و فرق ملت بزرگوار ما و رهبری حکیمانهی ایشان و دین اسلام و فرهنگ ما با ملل دیگر است.
در سال ۱۳۵۹ من در رأس اولین هیئت سیاسی و دیپلماسی به کشور چین سفر کرده بودم. مقام چینی بهعنوان نصیحت به ملت ما، میگفت که ما در هرج و مرج انقلاب فرهنگی کشورمان زیان بسیار دیدیم (مقصودش این بود که مانع خرابکاریهای جوانان انقلابی و صدمه به مواریث فرهنگی بشویم). من به او گفتم وقتی جوانان انقلابی مسلح به امر امام خمینی، امنیت کشور را در دست داشتند چنان امنیتی در کشور حاصل شد که در هیچ دورهی تاریخی در کشور ما سابقه نداشته! رئیس هیئت چینی به فکر فرو رفت و پس از لحظهای با حالت خاص و صمیمانه گفت: شما ملت بزرگی هستید!
حتی رفتارهای پاسداران جوان زندان قصر هم با زندانیها ملایم و مهماننوازانه بود. روزهای اولی که ما به زندان قصر وارد شدیم من ضمن بازدید بندها (سالنها)ی زندان به تعدادی کتری و قوریهای فلزی برخوردم که دود زده بود و احتمالاً ادارهی زندان و زندانبانهای سابق در اختیار زندانیها قرار داده بودند که خودشان آب جوش بیاورند و چایی درست کنند.
اوایل که زندانیها را در بندها گذاشتیم جوانهای مسئول حراست زندان به من گفتند برای زندانیها مقداری کتری و قوری نو و تمیز لازم داریم. گفتم کتری و قوری به حد کافی در زندان هست. آن جوان با قدری تندی گفت ولی آنها دودزده است، حاج آقا خیلی زشت است که آنها را بدهیم!
این فرهنگ و رفتار را مقایسه کنید با قواعد خشن و غیرانسانی دیگر زندانبانان دنیا و رفتار ساواک و حتی رفتار ایالات متحده و انگلیس و فرانسه و دیگر کشورهای مدعی دروغین حقوق بشر با زندانیان عادی و حتی بیگناه.
موضوعی که شاید به اصطلاح طلبهها «دفَعِ دَخلِ مُقدَّر» و پاسخ برخی سؤالهای فرضی باشد این است که آیا نمیشد نظام اسلامی، پس از انقلاب خود را به موضوع اعدام و مجازات شدید افراد ضد انقلاب آلوده نکند؟ و با سماحت از مجازات یا خون همهی آنها بگذرد؟
پاسخ آن است که اولاً اکثریت مردم ایران که شاهد ستم دستگاه حاکمه بودند, اعدام شاه و درباریان و طرفداران آنها و همهی مفسدان را میخواستند و به مسئولان انقلابی فشار میآوردند. این انتظار آنها خلاف شرع و قانون نبود، بلکه در بیشتر موارد عیناً با شرع و قانون انقلابها موافق بود و امام و مسئولان، دست کم برای پاسخ به این انتظار مشروع و معقول ملت بایستی در مجازات مفسدان و ضدانقلاب اقدام متعارفی انجام میدادند.
خود ما در مدرسهی رفاه شاهد بسیاری از این انتظارات و ابراز آنها از طرف گروههای مخلص ملت بودیم. مثلاً وقتی فرمانده هوابرد سرتیپ خسرو داد را به زندان آوردند، نظامیانی که جنایات او را میدانستند هر روز برای درخواست مجازات او به ما مراجعه میکردند تا بالاخره خلخالی او را اعدام کرد.
نمونهی دیگر، عدهای یک افسر را که مدعی بودند به مردم حمله کرده قبل از ما به زندان آورده بودند. سرهنگی که مورد قبول مسئولان بود با دلایلی بیگناهی او را ثابت کرده و او را مرخص کرده بود. من دیدم این شخص را مردم دوباره گرفته و آوردهاند و همه بینهایت خشمگین هستند و آن سرهنگ باز از او دفاع میکرد، ولی مردم مجازات او را میخواستند.
سرانجام، مردم با ما اتمام حجت کردند و گفتند اگر او را دوباره آزاد کنید خودمان او را اعدام خواهیم کرد. ما هم او را محبوس و برای محاکمه آماده کردیم و آزادش نکردیم چون برایش خطرناک بود. اگر نظام اسلامی دستگیرشدهها را محاکمه و اعدام و یا زندانی نمیکرد داخل کشور هرج و مرج میشد و باگناه و بیگناه کشته میشدند.
ثانیاً، حکمت دیگر این محاکمات و مجازاتها لزوم اجرای عدل و قانون متعارف شرعی و عرفی دربارهی مجرمان بود، چه مردم بخواهند و چه نخواهند. فقیه جامع شرایط و هر مقام قضایی رسمی مکلف است با شناخت مجرم و احراز جرم او را به مجازات برساند و عاطفه و احساس و رحم در اینجا برخلاف شرع و قانون است. «و لا تأخذکم بهما رأفة فی دینالله ...»[۱].
موضوعی که مورد توجه عامهی مورخان قرار نگرفت این بود که به جز چند مورد استثنائی، در بیشتر موارد، قضاتی که کسوت روحانی داشتند به سختی دستشان به سوی مجازاتهای سخت میرفت، چون روحانیت به سبب آنکه سمت دولتی نداشته و با قشر و عموم مردم و درمیان آنها زندگی کرده معمولاً اهل تسامح است و به عواطف مثبت و محبت و احسان رغبت بیشتر میدارد، لذا در محاکمات خود به سبب فشار مدعیان و قوت دلایل مجرمیت بود که اجباراً حکم شدید صادر میکردند و معمولاً هم در اولین فرصت از کار قضا کنار میرفتند.
پس، وجود احکام شدید قضایی و بیشتر مجازاتهایی که در تاریخ انقلاب ما ثبت شده به دلیل جرایم سنگین محکومان و وظیفهی قانونی و حتی شرعی قضات بود. البته اشتباهات معدودی از قضات تندرو را هم نباید نادیده گرفت و این در انقلابهای مهم طبیعی است و اصولاً انقلاب با نظم نمیسازد.
دلیل سومی که برای آن اعدامها میشود یافت و از نظر تاریخ و جامعهشناسی میتوان بررسی کرد آن است که بیشتر پاتکهای نظامی و عملیات شبهنظامی و سیاسی و تبلیغاتی که در انقلاب اسلامی ایران و بر ضد آن در ایران و کشورهای دیگر روی داد به دست کسانی بود که دربارهی مجازات آنها تسامح یا اهمال شده بود.
در انقلابهایی مثل روسیه و فرانسه، این اقدامات ضد انقلابی علیه ملت آنها بسیار اندک و ناچیز و نادر بود چون ملت بیرحمانه به متهمان معلوم و مظنون و مشکوک و مجرمان با یک چشم نگاه کرده و همه را در همان ایام اولیهی انقلاب کشته و از بین برده بود.
اگر در اول انقلاب به نصیریها و مقدمها و خسرودادها و رحیمیها رحم کرده بودند و پس از چند سال تحمل زندان خوشخاطره و لذیذ در «هتل - زندان»، آنها را آزاد کرده بودند، وقایع مهم و جنایات بزرگی به دست آنها علیه ملت انجام میشد که ممکن بود تمام دستاوردهای ملت را بر باد دهد. از این رو، قواعد اجتماعی و جامعهشناختی انقلاب هم حکم میکرد در ایران انقلابی افراد وابسته به رژیم شاهی که منشأ واقعی فتنه و فساد بودند بیشتر مجازات شوند و ماده فساد و فتنه از بیخ کنده شود.
اما بالعکس، دولت موقت و حتی برخی دولتهای پس از آن عملاً عدهای از عوامل سابق ساواک و دستگاههای دیگر را که شریک جرم بودند با احترام، به کار دعوت کردند و به آنها حقوق و اختیارات دادند و متأسفانه بسیاری از حوادث بعدی ضد ایرانی تا به امروز نتیجه اقدامات همین افراد و دستپروردههای آنهاست که از عفو و رحمت اسلامی بهرهمند شدند، ولی نمکخورده و نمکدان شکستند و به ملتی که به آنها محبت کرده بود و به وطنی که آنها را در دامنش پرورده بود خیانت کردند و هنوز هم «حکایت همچنان باقی است!».
منبع: خاطرات آیتالله سید محمد خامنهای، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
۱. «و هرگز دربارهی آنان در دین خدا رأفت و ترحم روا مدارید» آیهی ۲ از سورهی مبارکهی نور
منبع: آفتاب
کلیدواژه: محمد خامنه ای اعدام انقلاب انقلاب اسلامی ایران انقلاب ها زندانی ها ی انقلاب درباره ی ی دیگر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۵۸۵۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لبه تیغ
سروش قاسمی: پس از سخنان اصغر جهانگیر(سخنگوی قوه قضاییه) در باب شکسته شدن حکم اعدام بابک زنجانی به 20 سال حبس که تا امروز بیش از 10 سال آن را گذرانده است، واکنش ها و بازتاب های متفاوتی را شاهد بودیم. در ابتدا باید به این نگاه و تغییر رویه قوه قضاییه تبریک گفت و به به مسیر و عملکرد خشنود بود، زیرا که جامعه ما به جایی رسیده است که باید بداند راهکار اعدام نیست و نبوده است. اگر با اعدام چیزی می خواست حل شود، مطمئنا بعد از اعدام وحید مظلومین معروف به سلطان سکه، قیمت سکه افت می کرد یا حداقل ثابت می ماند، ولی الان می بینیم افت که نکرده است هیچ، بلکه ده برابر هم شده است!
اما پس از آن کلیپی از سخنان حسن روحانی بازنشر می شود و در آن لبّ لباب مطلب این است که این پول کجاست؟ امروز نیز بیشترین دغدغه مردم در ایران اقتصاد است و همیشه با چنین اتفاق هایی مردم ریزبین تر می شودند که این پول کجاست؟ و متأسفانه هنوز پاسخی درخور در این باب داده نشده است و از ارجاع پول صحبت می شود، ولی اقناع مردم صورت نگرفته است. در اینجاست که باید از رویه جدید قوه قضاییه خوشحال بود، اما در عین حال، در خصوص اقناع مردم باید نگران بود. چرا که پرونده بابک زنجانی چند بعد دارد: بعد روانشناختی، بعد تصمیم گیری، بعد قانونی، بعد بین المللی، بعد تحریم
1- بعد روانشناختی: در بعد روانشناختی تبعاتی که این پرونده بر روح تک تک ایرانیان گذاشته است، غیر قابل جبران یا شاید سالیان سال طول بکشد که جبران شود، گاهی در شبکه های مجازی می بینید که برای ارزیابی رقم آن از عدد استفاده نمی شود و آن را به صورت قیاسی می بینند. یعنی: یک میلیارد کیلو برنج ایرانی یا یارانه 400 میلیون نفر در یک ماه یا 6 ورزشگاه مدرن و 200 میلیون کیلو گوشت گوسفندی.
برای مردمی که این روزها زیر شدیدترین فشارهای اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند، چنین رقم هایی از بعد رواشناختی بسیار تکان دهنده و سخت است. اینکه این اعتماد روانی چگونه بازگردد، جای بسی سوال است.
2-بعد تصمیم گیری: در بعد تصمیم گیری که در ویدئو بازنشر شده از حسن روحانی هم مشاهده می کنیم، در دوران دولت بهار چه کسی اجازه چنین کاری را به بابک زنجانی داده است و چگونه بابک زنجانی سر بر می آورد و چرا کسی دیگر متصدی چنین امری نمی شود؟
این سوال نیز بسیار جای تامل دارد و حتی نه در پرونده بابک زنجانی که در اکثر پرونده های فساد چنین سوالاتی مطرح می گردد و پاسخ به آن راهی ندارد جز ریشه یابی این پرونده و به قول رییس جمهور پیشین: باید ریشه را پیدا کرد وگرنه فساد از بین نمیرود.
3-بعد قانونی: ضمن دفاع تمام قد از رویه جدید قوه قضاییه که همراه با نگاه حقوق بشری است، اما سوالات بسیاری پیش روی مردم هست. از جمله مقایسه ی نحوه برخورد با دیگر موارد و جرایم و حتی نحوه برخورد با دیگر موارد فساد است. از دل جامعه اینگونه شنیده می شود که چرا و چگونه وحید مظلومین (سلطان سکه)در مدت کوتاهی برایش پرونده تشکیل می شود و اعدام می گردد، اما در مورد پرونده بابک زنجانی سال ها چنین پرونده ای جریان می یابد و در آخر حکم شکسته و به 20سال حبس که نیمی از آن نیز کشیده است، اکتفا می شود؟!
در این بعد باید مردم را قانع کرد. در اینجا کار به انسان هایی که جنایت را خودی و غیر خودی می بینند نداریم، زیرا عده ای جنایت مرگ جورج فلوید را شاید جنایت ندادند، چون اصلا در دید این افراد جنایت نیز سیاست زده است، اما بحث در اینجا نگاه حقوق بشر است و روند بسیار خوبی که شکل گرفته است؛ ولی باید همراه با اقناع مردم باشد و نگاهی که مردم بدانند آن رویه اعدام تمام شده است و حالا به این نتیجه رسیده ایم که اعدام راه حل نیست و باید نوع دیگر فساد را ریشه یابی کنیم و بنیان گذشته فرو ریخته شده و طرحی نو در انداخته ایم.
4-بعد بین المللی: در این سالیان فسادهایی که در ایران شکل گرفته است، اگر نگوییم بی سابقه، مطمئنا کم سابقه در جهان کنونی است/ این نیز می تواند به حیثیت جنبه بین المللی ایران عزیز نیز خدشه جبران ناپذیری وارد کند و در سطح جهان همانگونه که کشورهای امریکای جنوبی و افغانستان را با قاچاق مواد مخدر می شناسند، ایران را نیز با فساد بشناسند و این نتیجه ای ندارد جز فرار سرمایه؛ زیرا سرمایه گذار به این فکر می کند که یا باید وارد چرخه فساد شود یا سرمایه اش هر لحظه امکان از بین رفتن دارد و این باعث می شود که روند اداری و شفاف سرمایه گذاری و اقتصاد به روند پشت پرده ها و رانتی تبدیل شود که به مرور اقتصاد کشور را ویران کند و در بعد دیگرش سرمایه گذار با خود چنین می گوید که باید با دلال مصاحبت کند تا به سود برسد و تمام این موارد باعث می شود که اقتصاد درجا بزند.
5-بعد تحریم: مهمترین بعد می توان به بعد تحریم های کمر شکن اشاره کرد که در دولت های نهم و دهم بر سر مردم ایران ویران شد و هنوز تبعات آن نیز در سیاست و اقتصاد کشور مشاهده می شود، تبعاتی که به خاطر بی خردی بر مردم ایران وارد شد و تحریم های نفتی و بانکی ای شکل گرفت که باعث حضور و مشاهده فسادهای بزرگی چون بابک زنجانی بودیم، زیرا کشور به حالت نرمال نمی توانست نفت بفروشد و باید تحریم ها را دور می زد و در حالت تحریم و دور زدن تحریم چنین فسادهایی حتما امکان پذیر است، زیرا شما نفت را به فردی می دهید و او باید با هر روشی که می تواند نفت را بفروشد و حالا پول نفت را چگونه به دولت تحویل دهد یا حتی اصلا تحویل ندهد و هزار اما و اگر دیگر، پیش رو است. زیرا حتی اگر اعدام هم شود وقتی پول نفت به دولت تحویل داده نشود و در چرخه اقتصادی و بهبود زندگی مردم نباشد و برای اقتصاد و جیب مردم هیچ سودی نداشته باشد چه فایده دارد؟
ولی بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید شاهد بودیم که میزان فساد به خاطر برداشته شدن تحریم چقدر کمتر شده بود و این چیزی نیست جز یک کلام که: تحریم باعث فساد می شود.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که برداشته شدن تحریم و همانگونه که آقای صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت می گویند باید اف ای تی اف را عملی کرد، زیرا باعث شفافیت مالی می گردد و سعی کرد رویه برجام را ادامه داد و تعامل را با جهان از سر گرفت، زیرا شکوفایی اقتصادی و از بین رفتن فساد دو بخش دارد که یک بخش رویه قضایی است که نشانه های تغییر را مشاهده می کنیم و باید از این رویه خشنود بود و یک بخش دیگر نیز اقتصاد باز و شفاف است؛ که راهی جز تعامل با دنیا و رویه برجام نداریم. زیرا نیاز به سرمایه گذاری چه در داخل و خارج داریم. و این راهی نیست جز حرکت به لبه تیغ؛ که البته با تکیه بر خرد می توان به سمت آینده ای روشن گام برداشت.