«عروس یمن» در یمن سر و صدا کرد!
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۶۲۳۴۷
نشست نقد و بررسی کتاب «عروس یمن» به قلم زینب پاشاپور و از منشورات روایت فتح در کتابفروشی بهنشر تهران برگزار شد.
به گزارش ایران آنلاین، نشست نقد و بررسی کتاب «عروس یمن» به قلم زینب پاشاپور و از منشورات روایت فتح با حضور نویسنده، هادی عبدالوهاب (منتقد) و محمدقائم خانی (کارشناس مجری) در کتابفروشی بهنشر تهران برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* «عروس یمن» در یمن سر و صدا کرد!
در این نشست زینب پاشاپور ضمن مغتنم دانستن فرصت نقد این کتاب در شب ولادت حضرت جواد الائمه(ع) در کتابفروشی آستان قدس رضوی گفت: ورود من به دنیای حرفهایِ نویسندگی با کتاب «بی تو پریشانم» بود که درباره زندگی خودم و همسر شهیدم نوشتم. انتشارات روایت فتح را هم به این خاطر انتخاب کردم که گمان می کردم باعث دیده شدن این کتاب می شود که همینطور هم شد.
نویسنده «عروس یمن» افزود: راوی کتاب «عروس یمن» را هم به واسطه همسرم شناختم و در مراسمی که به عنوان خانواده شهید دعوت شده بودیم با ایشان آشنا شدم. ایشان رابطی بودند که اخبار یمن را بدون واسطه و سانسور دریافت کنیم. بعد از مدتی متوجه شدم زندگی ایشان و همسرشان قابلیت این را دارد که به کتاب خوبی درباره مردم یمن تبدیل شود.
وی ادامه داد: در روایات آخرالزمان بارها نام یمن و مردمش را خواندهایم و این، موضوع را برای من مهمتر کرده بود. خانواده راوی «عروس یمن» از کشورهای مختلف محور مقاومت بودند و این ظرفیت وجود داشت که آن را روایت کنیم و به سراغ زندگی مردم یمن بریم.
پاشاپور گفت: متاسفانه اتفاقاتی که بعد از انتشار این کتاب افتاد از جمله دستگیری آقای حسن العماد، باعث شد این کتاب دیده نشود. حتی ایشان را نتوانستیم برای رونمایی کتاب دعوت کنیم. متاسفم که برای آزادی ایشان هم مطالبه عمومی شکل نگرفت در حالی که ایشان از وقتی که به تشیع گرایش پیدا کردند، سعی داشتند یک تبلیغگر درست برای آن باشند.
نویسنده کتاب «بیتو پریشانم» افزود: وقتی این کتاب منتشر شد در یمن سر و صدا کرد و به ویژه رسانههای نزدیک به عربستان در این کشور، واکنشهای زیادی نشان دادند. ما برنامه داشتیم که این کتاب را به عربی ترجمه و منتشر کنیم اما اتفاقات به نحو دیگری رقم خورد اما انشاالله حتما این ترجمه را چاپ و منتشر خواهیم کرد.
*«عروس یمن» فقط برای زنان نیست
هادی عبدالوهاب، نویسنده و منتقد ادبی نیز در این نشست گفت: در این کتاب، فرم با محتوایی که نویسنده در آن زیست می کند، ارتباط مستقیمی دارد و فرم جدید ابداع شده توسط نویسنده به نیاز او برای بیان روایتش برمیگردد. نویسنده در این کتاب به این نتیجه رسیده که به شخصیتها بیشتر نزدیک شود و زاویه روایت سختی را برای آن انتخاب کرده و با توجه به تسلطی که در این کتاب می بینیم، متوجه می شویم خانم پاشاپور به ادبیات داستانی و ادبیات خلاقه تسلط زیادی دارد.
وی افزود: طرح جلد، پسزننده است و بیشتر بُعد زنانه دارد و می توانست خلوتتر باشد. این کتاب فقط برای زنان نیست. با کتابی طرفیم که می تواند برای هر علاقمندی جذاب باشد و باب مسائل جدید را باز کند.
عبدالوهاب ادامه داد: شخصیتپردازی در این کتاب باید عمق بیشتری داشته باشد که در کتابهای تاریخ شفاهی معمولا جدی گرفته نمی شود ولی نویسنده در این کتاب، خطر کرده و به سراغ شخصیتپردازی راویها رفته است که خیلی در شیرینتر شدن این کتاب، موثر بوده است. ما در این کتاب با یک روایت داستانی روبروییم که می تواند برای مخاطب، جذاب باشد.
نویسنده رمان «متولد زمستان» تصریح کرد: لحن و زبان اثر هم از ویژگیهای آن است و نشان میدهد نوبیسنده می خواسته کتابش بالاتر از آثار رایجی باشد که این روزها در بازار کتاب و در این موضوع دیده میشوند. کسانی که در حوزه روایت و تاربخ شفاهی فعالیت می کنند می توانند از این کتاب، چیزهای زیادی بیاموزند.
وی خاطرنشان کرد: ویژگی زبانی «عروس یمن» به شخصیتپردازی کمک کرده است؛ ضمن این که در دام رمانتیسیسم و سانتیمانتالیسم هم نیفتاده است. در این کتاب در عین حال که زنانگی و مادرانگی وجود دارد، نویسنده مسیری را انتخاب کرده که پیام کتاب به جان مخاطب بنشیند.
عبدالوهاب ادامه داد: به نظرم کسی که اسمش به عنوان راوی اصلی کتاب آمده را باید کانونی کنیم در حالی که زاویه دید صاحب اصلی روایت را در این کتاب کمتر احساس می کنیم. می شد این شخصیت پررنگتر شود. در «عروس یمن» بیشتر خاطرات آقای حسن العماد را می خوانیم و شخصیت فاطمه مؤمنی در حاشیه شخصیت او قرار گرفته است در حالی که آخر کتاب می بینیم، فاطمه، کارهای مهمی را انجام داده است.
*تلاش می کنم خواننده از خواندن کتابم لذت ببرد
زینب پاشاپور در این بخش ضمن ارائه توضیحاتی درباره مطالب بیان شده، گفت: من، جلد کتاب را پسندیدم اگر چه ممکن است از دید یک آقا، جذابیت نداشته باشد. نوشتن کتاب با چند روای اگر چه کار را سخت می کند اما موجب جذابیت آن هم می شود. من در حال نوشتن، خودم را جای خوانندگان می گذارم و تمام تلاشم را می کنم تا خواننده ضمن دریافت پیام کتاب، از خواندن آن هم لذت ببرد.
وی افزود: من دوست داشتم نگاه همه جانبهای به یمن داشته باشم. مثلا برای نوشتن بخشی از کتاب، یک سریال 20 قسمتی را دیدم تا به درک درستی از شرایط برسم و نوشتهام از قدرت لازم برخوردار باشد. در تقسیمبندی فصلهای کتاب، نصف بیشتر آن متعلق به خانم مومنی است و البته قبول دارم که در جاهایی، شخصیت ایشان در حاشیه قرار می گیرد چرا که شخصیت او در دنیای واقعی هم تحت تاثیر همسرشان است. یکی از راهها این بود که شخصیت حسن العماد پررنگ شود تا این تاثیر هم نشان داده شود.
*واقعیت جهان عرب، گمشده اصلی رسانههای جمهوری اسلامی است
محمدقائم خانی نیز در این نشست گفت: وقتی کتاب را شروع کردم به خاطر کتابهایی که عموما در این حوزه نوشته می شود، انتظار روبرو شدن با چنین کتاب شُسته و رُفتهای را نداشتم و خوشحالم که این کتاب را خواندم و امشب، فرصتی شد تا دربارهاش با دوستان صحبت کنیم.
خانی تصریح کرد: رابطه با یمن یک رابطه ویژه است و حتی اگر به تاریخ صدر اسلام برگردیم هم اسلام آوردن مردمان این سرزمین هم ویژه بوده است. یمنیها در تاریخ اسلام بسیار مهمند و نسبتی همیشگی هم با ایران داشتهاند. در دوره جدید هم یمنیها داعیهدار هزاره عربیاند و خودشان را اهل تمدن و سابقه قدیمی می دانند و همیشه نقش خاص و ویژه داشته اند.
خانی افزود: «عروس یمن» کتاب عجیبی است که از شرق عربستان آغاز می شود و پیوندی در عراق می خورد و به ایران می آید و با فردی مواجهیم که در ایران به خواستگاری آمده است و پیوندی برقرار می شود که واقعی و جذاب است. بخش مهمی از جهان عرب با همه عربیتشان در این کتاب تجلی پیدا کرده است. واقعیت جهان عرب، گمشده اصلی رسانههای جمهوری اسلامی است و تصویر خاصی از محور مقاومت نداریم؛ فقط کلماتی بیان می شود که تا حد زیادی معنیشان را از دست داده اند. امیدوارم در سال 1401 شاهد رونمایی از ترجمه عربی این کتاب باشیم.
*درکی از جهان شیعی نداریم
هادی عبدالوهاب به عنوان منتقد کتاب در این نشست و در بخشی دیگر از سخنانش گفت: ما در اتاقی زندگی می کنیم که سقفش باز است و حضور اکسیژن به چشممان نمی آید و اگر منافذش بسته شود، تازه قدر آن سقف باز را می دانیم. در این کتاب می فهمیم که جنبش انصارالله یمن برای مسائل اولیهای که در جمهوری اسلامی به آن دست پیدا کرده ایم، جانشان را از دست می دهند و مبارزه می کنند و این برای مخاطب ایرانی، تلنگر خوبی است.
وی افزود: ما درکی از جهان شیعی نداریم و همین 5 کشوری که در «عروس یمن» به آن پرداخته شده است را نمی شناسیم. «عروس یمن» به راحتی می تواند مخاطب ایرانی را از مسائل معیشتی و روزمره جدا کند و پرده را از جلوی چشمش کنار بزند. باید دقت کنیم کسی که برای درس خواند به ایران آمده چطور به یک رهبر اعتقادی در یمن تبدیل می شود؟ اینجا باید به هسته سخت و اولیه نقلاب اسلامی اشاره کنیم. ما آدم های زیادی داریم که در حوزه های علمیه درس می خوانند اما در عمل، کارهایی انجام می دهند که بر ضد آرمانهای انقلاب اسلامی است در حالی که روای این کتاب، با بخش زنده و بالنده انقلاب اسلامی در ارتباط است.
این نویسنده و منتقد تصریح کرد: راوی «عروس یمن» 30 سال بعد از انقلاب به ایران می آید و تشیع و انقلاب اسلامی را می فهمد و به شخصی تاثیرگذار تبدیل می شود. در کتاب «انسان 250 ساله» اصل جریان اسلام سه ریشه دارد که ائمه اطهار با این بنمایهها کار و فعالیت تبلیغیشان را انجام می دادند. «رهبری سیاسی»، «آموزش مذهبی» و «تهذیب روحی» این سه اصل مهم است و حسن العماد هم این مسیر را طی می کند. او نمونه کاملی از آتش به اختیار است و وقتی بحث مسئله نظام سیاسی پیش میآید، نظر مردم را ارجح میداند و کلیشهای که از خنجرهای به کمر بسته یمنیها در ذهن ما ساخته شده را میشکند.
عبدالوهاب ادامه داد: نباید تولیدات حوزه مقاونت اسلامی را مثل کارخانه سریسازی بدانیم و باید نسبت به کیفیت آثار، حساس باشیم. ارتباطات میانفرهنگی در «عروس یمن» مهم است و نشان می دهد که محور مقاومت فقط محدود به شیعیان نمانده و در حالی مستحکم می شود که مردم این کشورها به هم پیوند بخورند. این پیوند مردمی مهمتر از آن است که بخواهیم کارها را با اقدامات نظامی یا سیاسی پیش ببریم.
*انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای ایران، مسیر خودش را پیدا کرده
زینب پاشاپور هم در بخش نهایی سخنانش گفت: در مراسم سالگرد شهادت برادرم «حاج اصغر پاشاپور» از یکی از فرماندهان محور مقاومت شنیدم که برادرم نگاه ویژهای به یمن داشته و این، برای من مایه مباهات بود و نوشتن این کتاب را رزقی برای خودم می دانم.
وی افزود: چه بپذیریم و چه نپذیریم، انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای ایران مسیر خودش را پیدا کرده و در قلب ها نفوذ می کند. شخصیت کتاب «عروس یمن» یکی از این نمونههاست. امام خمینی نفس خودشان را اصلاح کرده بودند و تاثیری که بر افراد می گذاشتند کاملا درونی بود. اشکالات موجود، در مبانی انقلاب نیست و به عملکرد افراد برمیگردد.
همسر شهید حاج محمد پورهنگ ادامه داد: احساس می کنم ما مجبور شدیم از انقلاب اسلامی رد شویم و دغدغه من این بود که وارد مسیر انقلاب بشوم و سوژه کتاب بعدیام هم فردی در دل انقلاب است که در خانواده ای بی ربط با انقلاب متولد می شود اما از انقلاب اسلامی تأثیر میگیرد.
پاشاپور درباره کتاب بعدیاش «سایه ناتمام» گفت: این کتاب که ان شاالله به زودی منتشر می شود، فرم جدیدی دارد و از نگاه شخصیتی که شهید شده، به اتفاقات اوایل انقلاب سرک می کشد و نوشتن آن برای من تجربه جدید و مبارکی بود. این کتاب را انتشارات 27 بعثت منتشر خواهد کرد و زندگینامه داستانی شهید فرشید فرشته سمیعی است. من در این کتاب تلاش کردم به وظیفهام در زمینه جهاد تبیین تا حد توانم عمل کنم.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: انقلاب اسلامی زینب پاشاپور محور مقاومت پیدا کرده عروس یمن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۶۲۳۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستور ساواک برای بازرسی از عروس امام
فرزند آیتالله مرتضی حائری یزدی (و نوه مؤسس حوزه علمیه قم)، عروس امام خمینی(ره) و همسر آیتالله سید مصطفی خمینی که همراه پدرش در تبعید بود و در تبعید شهید شد؛ هر کدام این نسبتهای خانوادگی کافی بود تا معصومه حائری یزدی تحت نظر و مراقبت ساواک باشد.
به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ معصومه حائری یزدی که روز پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ۸۶ سالگی درگذشت و پیکر ایشان روز هشتم اردیبهشت پس از تشییع در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) در بقعه شیخ فضلالله به خاک سپرده شد.
محل دفن ایشان از این جهت نمادین است که بقعه شیخ فضلالله نوری در سالهای دور محل ملاقات امام خمینی(ره) و آیتالله شیخ مرتضی حائری یزدی بود که به جز همکاری در هیأت مصلحین حوزه، هر روز هنگام غروب آفتاب آنجا با هم گفتوگو میکردند.[1]
ازدواج مصطفی و معصومه در سال ۱۳۳۳، پیوند دو خاندان خمینی و حائری یزدی بود؛ این زندگی مشترک پس از ده سال با تبعید حاج مصطفی خمینی همراه پدر، وارد مرحله تازهای شد و تا زمان شهادت همسر در اول آبان ۱۳۵۶، معصومه حائری بارها برای دیدارش به نجف رفت و برگشت.
یکی از سندهایی که در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی وجود دارد (شماره پرونده ۳۹۲) ، موافقت اداره کل سوم ساواک با درخواست معصومه حائری برای صدور گذرنامه جهت مسافرت به عراق را نشان میدهد.
طبق این اسناد، شهربانی کل کشور در نامهای محرمانه از ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور درباره تقاضای صدور پروانه خروج از کشور استعلام میگیرد:
«شهربانی کل کشور
تاریخ ۴۶/۶/۱۳
از شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات)
به تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
درباره معصومه حائری یزدی فرزند مرتضی شناسنامه ۶۹۲۳۵ قم متولد ۱۳۱۷
نامبرده بالا طی تسلیم شرحی اعلام نموده مدتی قبل برای دیدار بستگان خود از عراق به ایران مراجعت و جهت بازگشت به کشور مزبور به منظور ملحق شدن به همسرش حاج سیدمصطفی خمینی تقاضای صدور پروانه خروج نموده است. خواهشمند است دستور فرمائید نسبت به انجام درخواست مشارالیها نظریه اعلام دارند.
رئیس شهربانی کل کشور . سپهبد مبصر از طرف سرتیپ صمد پاکپور»
اداره کل امنیت داخلی ساواک در گزارشی خیلی محرمانه دستور میدهد که ضمن موافقت با عزیمت عروس آیتالله خمینی در موقع خروج او بازرسی بدنی شود:
«سازمان اطلاعات و امنیت کشور
تاریخ: ۴۶/۶/۱۹
گزارش
درباره: بانو معصومه حائری یزدی (همسر مصطفی خمینی فرزند آیتالله خمینی)
محترماً به عرض میرساند شهربانی کل کشور صلاحیت مشارالیها را جهت صدور پروانه خروج به مقصد کشور عراق از ساواک استعلام نموده است.
با توجه به اینکه همسر مشارالیها در عراق بسر میبرد و قبلاً هم با عزیمت او موافقت گردیده در صورت تصویب ضمن موافقت با عزیمتش در موقع خروج او از مرز ضمن بازرسی وسائلش توسط بانوئی بازرسی بدنی هم انجام شود.»
در نهایت اداره کل سوم ساواک با سفر او به عراق موافقت میکند:
« سازمان اطلاعات و امنیت کشور
از اداره کل سوم
به مدیریت کل اداره نهم (۹۱۱)
درباره: معصومه حائری یزدی فرزند سید مرتضی
بازگشت ۹۱۱/۷۸۶۹-۴۶/۶/۱۸
عزیمت مشارالیها به کشور عراق از نظر این اداره کل بلامانع است.
مدیرکل اداره سوم. مقدم۴۶/۷/۱»
رفتوبرگشت همسر سیدمصطفی خمینی به ایران در سالهای بعد هم از سوی ساواک تحت نظر بود؛ یکی در سال ۱۳۵۵ گزارش ساواک قم درباره سفر بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) با معصومه حائری یزدی (همسر مصطفی خمینی) و نوههای ایشان از عراق به تهران و قم به منظور دیدار اقوام.
در این گزارش با موضوع «ورود همسر و عروس خمینی به ایران» آمده است: « روز پنجشنبه ۳۵/۴/۳ همسر خمینی به اتفاق عروسش (همسر مصطفی) و نوههایش از بغداد وسیله هواپیما وارد تهران شدند. همسر خمینی به منزل پدرش رفته و چند روزی برای دیدن خویشاوندانش در تهران خواهد ماند ولی همسر مصطفی (عروس خمینی) به قم آمده و به منزل آقا مرتضی حائری وارد شده است. همسر محمدعلی موسوی که دختر آقای بنابی است و در نجف با عروس خمینی سابقه دوستی داشته در قم به ملاقات ایشان رفته بود و از قول وی نقل میکرد که آقای خوئی اخیراً که خواست درس شروع کند کسی را نزد آقای خمینی فرستاد و از ایشان صلاح کرد و به صلاح آقای خمینی درس را شروع کرده است لکن خود خمینی تاکنون درس شروع نکرده و از وضع آنجا بسیار ناراحت است. وی افزوده بود که وضع آخوندها در نجف فعلاً تا حدودی خوب است و افرادی که از طرفداران خمینی هستند به هیچ وجه مورد تعرض حکومت واقع نمیشوند بلکه از دیگران آزادتر زندگی میکنند ولی حوزه نجف بسیار محدود شده است و اضافه کرده بود که محمدعلی منتظری هم در نجف است و اکثراً به مسافرت میرود.
نظریه شنبه - نظری ندارد.
نظریه یکشنبه - مفاد گزارش صحیح است. همسر مصطفی خمینی دختر آقای مرتضی حائری است که به منطور دیدن والدین و خویشاوندانش به ایران مراجعت کرده و به قم آمده. ضمناً همسر خمینی هم دختر ثقفی است و والدینش در تهران سکونت دارند. نامبرده مسلماً پس از مدتی طبق معمول به منظور دیدن فرزندانش به قم خواهد آمد.
نظریه دوشنبه - نظریه یکشنبه مورد تایید میباشد. ضمناً دو برگ فتوکپی نامه خمینی و همسرش که برای دخترشان به آدرس قم ارسال شده جهت مزید استحضار به پیوست تقدیم میگردد.
نظریه سهشنبه - مفاد گزارش خبر و نظرات داده شده مورد تائید است.»
چند ماه پس از شهادت آیتالله سیدمصطفی خمینی، اداره کل سوم ساواک در ۲۲ تیر ۱۳۵۷ از ساواک اراک برای تحقیق در زمینه بازگشت فرزند و همسر او به قم استعلام کرد: «طبق اطلاع نوه خمینی به نام حسین مصطفی خمینی فرزند مصطفی به اتفاق مادرش به ایران عزیمت و گویا در قم سکونت دارد. سریعاً در این زمینه تحقیقات لازم معمول نتیجه اعلام - ثابتی
گیرنده - سازمان قم جهت اقدام لازم و اعلام نتیجه»
سه ماه بعد نمایندگی ساواک در کویت در گزارشی خیلی محرمانه، منشأ تأیید نگرانی آیتالله شهابالدین مرعشی نجفی و علمای تهران و قم از محاصره منزل امام خمینی توسط دولت عراق را «همسر مصطفی مرحوم» عنوان کرد:
«موسویان ضمن یک تماس تلفنی با شیخ فتوت در کویت به او گفته آقایان نجفی مرعشی و چند تن از علماء در تهران و قم اطلاع پیدا کردهاند که منزل آقا (خمینی) را دولت عراق محاصره کرده و آقایان ناراحت هستند. شما تحقیق کنید و نتیجه را به ما بگوئید. شیخ فتوت هم کوشش کرد که مستقیما با منزل خمینی تماس بگیرد ولی نتوانست و سپس به منزل پسرش مرحوم مصطفی تلفن کرد و عروس خمینی موضوع را تأیید و اضافه نمود که آقا برای نماز و زیارت به حرم میروند ولی خیلی از این وضع ناراحت هستند و دولت عراق تحت عنوان محافظت از آقا این کار را میکند اما چون اعتراض کردهاند قرار است تا فردا مأمورین را بردارند و لذا فردای روز بعد شیخ نامبرده تلفن کرده و متوجه شده که منزل از محاصره خارج شده است.
نظریه منبع - زمانیکه مصطفی خمینی زنده بود شیخ فتوت به لحاظ روابط و آشنایی قبلی با او از قم به منزل آنان در عراق میرفت و با این لحاظ عروس خمینی او را کاملا میشناسد و مطالبی را که میگوید صحت دارد.
نظریه ۱ - مفاد گزارش و نظریه منبع صحت دارد.
نظریه ۲- نظریه ۱ مورد تأیید است.»
انتهای پیام