Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه زندگی؛ زینب نادعلی: برای مصاحبه با یکی از زوجین جوان باید به منزل شان می‌رفتیم. ماشین گرفتیم و با همکارم راهی شدیم. به محض ورودم به ماشین، عصاهای بلند روی صندلی عقب توجه ام را به خودش جلب کرد. اما سعی کردم تمرکزم را روی مصاحبه پیش‌رو بگذارم.کمی عصاها را جا به جا کردم و نشستم روی صندلی. در میانه های راه بودیم که همکارم از راننده پرسید: «چرا فقط از یک پای تان استفاده می‌کنید؟» راننده خندید و گفت:« آن یکی از کار افتاده.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

من ام‌اس دارم!». معمای عصاهای بدون صاحب که روی صندلی بود حالا برایم حل شده بود. آدم هایی را که با تن سالم به هر بهانه‌ای از زیر بار مسئولیت های شان شانه خالی می‌کردند، کم ندیده بودم. اما این بار در مقابلم پدری بود که با وجود مشکلات و بیماری اش برای  آرامش و آسایش خانواده اش سخت تلاش می‌کرد.کسی که دلم می‌خواست نامش را بگذارم پدر قهرمان!


فراز و نشیب های زندگی این پدر روایت جالبی دارد که گرچه شاید تلخ به نظر بیاید اما او تمام مدت با لبخند و شوق بیان شان می‌کند. او می‌گوید:«42سالم است و متاهلم. دوفرزند دارم. دخترم 14 ساله و پسرم 7 ساله است. از سال 88 یعنی 12 سال پیش و زمانی که دخترم 2ساله بود متوجه بیماری ام شدم. پاهایم بی حس می‌شد قدرت راه رفتن نداشتم و می‌افتادم. کم کم تعادلم را از دست دادم و نمی‌توانستم به راحتی راه بروم. قبل‌تر کارمند راه آهن بودم و در کنارش آهنگری هم انجام می‌دادم. با گذشت زمان و پیشرفت بیماری ام شغل هایم را از دست دادم. هیچ وقت دلم نمی‌خواست یک روز هم بیکار باشم اما برای افرادی با شرایط من سخت کار پیدا می‌شود. ناامید نشدم و تصمیم گرفتم بروم دنبال گرفتن گواهینامه رانندگی. کم کم و به صورت اقساطی ماشینی خریدم و راننده شدم.»

 

اوایل انگار با مرگ مواجه شده بودم!

اوایل خیلی سخت بود. تصور کنید آدمی که بسیار پر تلاش است. همه کاری انجام می‌دهد. سرکار می‌رود. فوتبال بازی می‌کند. همه مسیر را پیاده می‌رود و می‌آید. به یک باره شب بخوابد و صبح حتی از جایش نتواند بلند شود!خیلی سخت بود و هست. روز های اول انگار با مرگ مواجه شده بودم. مخصوصا برای من که بسیار پر جنب و جوش بودم یادم نمی‌آید که یک دقیقه زمین نشسته باشم. همیشه مشغول انجام کاری بودم. این شرایط برای خانواده هم سخت بود حتی چند باری به همسرم شرایط را توضیح دادم و گفتم می‌توانی با این اوضاع با من زندگی کنی؟ اما خوشبختانه همسرم کنارم ماند.

 

خانواده‌ام انگیزه اصلی من برای تلاش هستند

زندگی همیشه در جریان است. نمی‌شود بگویی چون مریض هستم باید بشینم و کار نکنم من در حال حاضر سرپرست خانواده هستم. اگر خودم به تنهایی بودم شاید انگیزه ای برای تلاش نداشتم اما چشم امید خانواده به من است. همین باعث می‌شود حتی با شرایط بیماری، سخت کار کنم. هیچ وقت فکر نمی‌کردم حتی مریض شوم چه برسد به این که پاهایم از کار بیفتد. اما به هر دلیل این اتفاق برای من افتاده. مهم این است که شرایط را مدیریت کنم و نگذارم وقفه ای در جریان زندگی‌ام ایجاد شود. 

 

نمی‌توانم بچه هایم را در آغوش بگیرم!

همیشه دوست داشتم با فرزندانم بروم گردش، باهم قدم بزنیم. بدوییم و بازی کنیم. باهم فوتبال بازی کنیم و خوش بگذرانیم. اما من حتی نمی‌توانم روی پاهایم بایستم و راه بروم. در زمان کودکی شان هم دلم می‌خواست بغلشان بگیرم اما خب چون تعادل نداشتم نمی‌شد. البته پسر و دخترم همینطور که نشسته ام می‌آیند در آغوشم، روی پایم می‌نشینند و اینطور محبت مان را به هم ابراز می‌کنیم. 

 

پسرم همیشه می‌گوید پدر یعنی کوه استقامت!

بچه ها خیلی خوب شرایط را درک می‌کنند و سعی می‌کنند هرکاری که از دست شان بر می‌آید برای راحتی من انجام دهند حتی کارهای خیلی کوچک. برایم چای می‌آورند. خسته باشم برایم بالشت می‌آورند. گاهی وقتی می‌خواهم به سرویس بهداشتی و یا اتاق دیگری بروم پسرم زود می‌دود و برایم چراغ را روشن می‌کند. هر کاری که بتوانند برایم انجام می‌دهند.  پسرم همیشه می‌گوید پدر یعنی کوه استقامت!

 

همه تلاشم برای این است که خانواده ام خوب زندگی کنند

اینکه من با وجود بیماری ام سرکار می‌روم برای بعضی افراد عجیب است و می‌گویند تو خیلی با غیرتی!  اما من فکر می‌کنم این کار وظیفه من است. وظیفه یک پدر و مرد این است که آسایش را برای همسر و فرزندانش فراهم کند. من از صبح تا شب سرکار هستم. همه این ها برای این است که خانواده ام خوب زندگی کنند.

گواهینامه ام را گرفتم که دخترم زمین خوردنم را نبیند!

دخترم 6 سالش بود که با ماشین یکی از آشنایان رفته بودیم بیرون. موقع پیاده شدن نتوانستم خودم را کنترل کنم. پاهایم بی حس شده بود و همین که خواستم پیاده شوم، خوردم زمین. اولین تصویری که بد از زمین خوردن دیدم. چشمان اشکی دخترم و ناراحتی اش بود. همین بود که با خودم گفتم گواهینامه ام  را هر طور شده باید بگیرم و خودم دخترم را ببرم گردش و زمین خوردن من را دیگر نبیند. 


 


دختر و پسرم به من افتخار می‌کنند

به نظر من انسان باید خودش را درست نشان دهد من اگر همیشه ابراز ناراحتی و ضعیفی کنم. بگویم نمی‌توانم راه بروم و همیشه در حال شکایت و ناله از بیماری ام باشم فرزندان من هم ناخود آگاه در ذهن شان مرا فرد ضعیفی می‌دانند. اما من هیچ وقت طوری رفتار نکردم که حس ناتوانی و ناامیدی داشته باشم و این حس را به خانواده ام هم منتقل کنم. شاید به همین خاطر است که دختر و پسرم اینقدر مرا دوست دارند و به من افتخار می‌کنند. 

پدر بودن سخت نیست. پدر بودن لذت بخش است!

گرچه در این زمانه و شرایط اقتصادی  پدر بودن واقعا مسئولیت سختی است اما از طرفی بسیار لذت بخش است. اینکه احساس می‌کنی چند نفر دوستت دارند. تو را پشتوانه خودشان می‌دانند و وقتی سرکار هستی، چند نفر در خانه منتظرت هستند بسیار لذت بخش است و احساس خوبی را به آدم منتقل می‌کند. 

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: روز مرد کادوی روز پدر پوستر روز پدر خانواده ام بیماری ام پدر بودن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۷۱۸۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بهره‌مندی ۳۶۰ هزار نفر از خدمات روانشناختی در مازندران ‌

مدیرکل بهزیستی مازندران گفت: نقش روانشناسان در مراحل زندگی انسان‌ها کاملا مشهود است و بحران ها و حوادث سبب افزایش اختلالات روانی مانند افسردگی، خشونت، خودکشی‌ و غیره می‌شود. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از ساری، فریبا بریمانی مدیرکل بهزیستی مازندران در جمع خبرنگاران با بیان اینکه روانشناسان در جامعه سالم نقش بسزایی دارند، اظهار داشت: کمک روانشناسان به افراد جامعه برای مهار احساسات و رفتارهای خود و مدیریت رفتارها سبب می‌شود اقشار جامعه زندگی با کیفیت تری داشته باشند.

مدیرکل بهزیستی مازندران از اهداف سازمان بهزیستی را برنامه‌ریزی جهت ارتقا سلامت روان آحاد جامعه بیان و عنوان کرد: 212 مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی در سراسر استان با ارائه مشاوره تخصصی در حوزه فردی و خانوادگی خدمات ارائه می‌کنند.

وی بیان کرد: مشاوران روانشناسی در زمینه پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، مشاوره تحصیلی، ازدواج، ارتقاء توانمندی معنوی ورود می‌کنند و به شهروندان خدمات ارائه می‌دهند.

بریمانی خدمات مشاوره حضوری را بخش دیگری از اقدامات روانشناسانه دانست و گفت: 166301 نفر سال گذشته با مراجعه به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی از متخصصین خدمات دریافت کردند.

مدیرکل بهزیستی مازندران خدمات روانشناختی و ارتقای سلامت روان به صورت تلفنی را بخش دیگری از اقدامات در مراکز مشاوره اعلام کرد و افزود: در یک سال اخیر  194568 نفر در تماس با خط 1480 "صدای مشاور"، خواستار برطرف کردن مشکلات روانشناختی در زمینه کودک و نوجوان، فردی و خانوادگی، مشاوره شغلی و تحصیلی، مشاوره قبل از ازدواج، توانایی تصمیم گیری صحیح و تقویت مهارت  زندگی شدند.

بریمانی با تاکید بر اینکه به تقویت مهارت  بین فردی نیاز داریم گفت: با مشاوره تلفنی موضوعات مختلف دریافت و خدمات مشاوره ارائه شد.

مدیرکل بهزیستی مازندران به ارائه آموزش به بیش از هشت هزار و 300 نفر از جوانان در آستانه ازدواج در سال گذشته اشاره کرد و افزود: مشاوره قبل ازدواج در پیشگیری از جدایی و طلاق زوجین نقش دارد و با آموزش پیش از ازدواج توانمندی فردی در انتخاب همسر افزایش می‌یابد.

وی تشکیل خانواده موفق جهت ثبات خانواده در کارگاه‌ها و جلسات آموزشی پیش از ازدواج را موثر در تحکیم خانواده عنوان کرد.

بریمانی تاکید کرد: سال گذشته 14099 زوج مازندرانی جهت افزایش استحکام روابط زوجین در کلاس‌های آموزشی و مشاوره حین ازدواج شرکت داشتند.

مدیرکل بهزیستی مازندران ارتقای سلامت روانشناختی زوجین، تحکیم خانواده، افزایش رضایتمندی زندگی زناشویی را از اهداف برنامه پیشگیرانه سازمان بهزیستی در حوزه خانواده دانست.

 وی گفت: 15411 نفر نیز تاکنون از آموزش زندگی خانواده بهره‌مند شدند و 44099 نفر هم از آموزش‌های مهارت زندگی استفاده کردند.

مدیرکل بهزیستی مازندران با اشاره به انتخاب همسر و مقوله مهم ازدواج اظهار کرد: 9680 نفر سال گذشته در مراکز مشاوره استان جهت ازدواج و انتخاب همسر خدمات مشاوره دریافت کردند.

بریمانی مدیرکل بهزیستی مازندران مشاوره طلاق در مراکز بهزیستی را نیز بخش دیگری از اقدامات بیان کرد و افزود: 46361 زوج سال گذشته در مراکز مشاوره، خدمات مشاوره ای دریافت کردند که بیش از 23 درصد پرونده‌ها منجر به سازش شده است .

وی از دلایل طلاق را عدم مسوولیت پذیری، کمبود مهارت‌های زندگی، خیانت، اعتیاد، دخالت و خشونت عنوان کرد.‌

انتهای پیام/.

دیگر خبرها

  • لوییس همیلتون: تمام عمرم منتظر قهرمانی آرسنال بودم
  • استقبال خانواده از سرمربی قهرمان آسیا با پرچم متبرک
  • رابط اصلاح‌طلبان با رهبری بعد از فوت هاشمی‌رفسنجانی چه کسی است؟
  • فدریکو والورده: مقابل منچسترسیتی تا سرحد مرگ خسته شده بودم
  • ماجرای مسلمان شدن ژوزه مورایس چه بود؟
  • ماجرای مسلمان شدن مورایس چه بود؟
  • تصویری از در آغوش کشیدن کاظم صدیقی توسط آقای وزیـر
  • بهره‌مندی ۳۶۰ هزار نفر از خدمات روانشناختی در مازندران ‌
  • رکورددار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان به روایت آسمان غرب
  • روایت خزعلی از جنبش تعهد به خانواده