رابطهای عاشقانه و آکنده از غرور به روایت فوتبال؛ پدران و پسران
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۷۵۰۲۲
"پدرم یک فوتبالیست بود. او خیلی خوب بازی میکرد. وقتی کودک بودم و حدود هشت یا ۹ سال داشتم تصمیمم را گرفته بودم؛ میخواستم مثل او فوتبالیست شوم"
پدران و پسران. این نامی بود که ایوان تورگنیفِ روس برای رمانش برگزید. نامی که تا ابد تیترِ ماجراهای متعددی بین این ۲ شخصیت است. رابطهی بین پدرها و پسرها رابطهای است خاص که ویژگیهای منحصر به فردی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در طرف مقابل، پدرها هستند. پدرهایی که پسرهایشان قرار است ماموریت نیمهتمام آنها را به اتمام برسانند و یا جا پای آنها بگذارند. پدرها، سناریوهای زیادی برای پسرهایشان در سر دارند. سناریوهایی که گاه به ثمر مینشیند و گاه نه.
با گذر زمان این رابطهی خاص دچار فراز و نشیبهایی میشود. پیوندی آکنده از غرور که تبلور عشق در آن مدام چهره عوض میکند و ممکن است مسیر زندگی پدر و پسر را از هم جدا کند. اتفاقی که به صورت غالب رخ میدهد و طبیعی هم هست. با این وجود هستند پسرانی که بر تصمیم دوران کودکی خود محکم باقی میمانند و شغل پدر را ادامه میدهند.
قرار است از پدران و پسران فوتبالیست صحبت کنیم. گاهی اوقات سایه سنگین پدران، مانع از درخشش پسران شد و در مواقعی، فرزندها، گوی سبقت را از پدرانشان ربودند و تبدیل به نامی بزرگتر شدند. یوردی نتوانست مانند پدرش یوهان بدرخشد اما ارلینگ خیلی زود نسبت به پدرش آلفاینگ هالند تبدیل به برندی بزرگتر در دنیای فوتبال شد. این بار به جای نویسندهی بزرگ روسیهای، فوتبال راوی پدران و پسران است.
یوهان و یوردی کرایوف:
یوهان یکی از بزرگترین فوتبالیستها و مربیان جهان بود. با پیراهن آژاکس و بارسلونا به عناوین متعددی دست پیدا کرد و سپس در کسوت مربیگری نیز افتخارات فراوانی را چنگ آورد. به نظر میرسید جوردی نیز بتواند مانند پدرش تبدیل به نام بزرگی شود اما این اتفاق رخ نداد. جوردی نه در درون زمین و نه به عنوان مربی در کنار مستیطیل سبز فروغ پدر را نداشت و با وجود اینکه در تیمهای صاحب نامی، ولو کوتاه بازی کرد اما انتظارات را برآورده نکرد.
فرانک لمپارد و فرانک لمپاردِ جونیور:
سر فرانک لمپارد یکی از اسطورههای باشگاه وستهم است. قریب به ۲۰ سال برای این تیم بازی کرد و در سمت چپ خط دفاعی مهرهای قابل اتکا بود. سپس دوران مربیگری را هم در همین تیم پشت سر گذاشت و در کنار هری ردنپ نسلی طلایی برای چکشها ساخت. فرانک لمپاردِ پسر اما قرار نبود در وستهم بماند. او از این تیم جدا شد و در چلسی به هر آن چیزی که باید رسید. اسطورهای در قلب شیرهای لندن که برای تیم ملی انگلیس هم خیلی بیشتر از پدرش به میدان رفت. حالا سوپرفرانکی سرمربی شده و انتظار میرود در این لباس نیز پدرش را پشت سر بگذارد.
چزاره، پائولو و دنیلیه مالدینی:
در خانواده مالدینی شما چارهای به جز فوتبالیست شدن ندارید. چزاره، پائولو و حالا دنیله. پدربزرگ و پدر هر ۲ به تیمی جز آث میلان فکر نکردند و حالا پسر هم در همین تیم بازی میکند. انتظارات از دنیلیه بسیار بالاست. پدر و پدربزرگش به هر چیزی که لازم بود رسیدند. پائولو محبوبیتی دست نیافتنی نزد فوتبالدوستان سرتاسر جهان دارد. باید دید دنیلیه میتواند مسیر پدر و پدربزرگش را ادامه دهد یا خیر؛ او کار بسیار سختی دارد.
انریکو و فدریکو کیهزا:
انریکو متعلق به یک تیم خاص نبود. بیش از ۵۰۰ بازی برای تیمهایی چون فیورنتینا، پارما، چزنا، لاتزیو، سامپدوریا و ... انجام داد. فدریکو در آکادمی فیورنتینا پرورش پیدا کرد. در این باشگاه وظیفه توپجمعکنی را هم به عهده داشت. در لباس بنفشها به اهالی فوتبال شناسانده شد و خیلی زود تصمیم گرفت راهی تیم بزرگِ یوونتوس شود. فدریکو نامی بزرگتر از پدرش خواهد بود. او یکی از ارکان آتزوریها برای فتح یورو ۲۰۲۰ بود.
پیتر و کسپر اشمایکل:
هر ۲ رشکبرانگیز هستند. پیتر با منچستریونایتد پنج قهرمانی لیگ برتر و سه جام حذفی را به دست آورد و یکی از مهرههای اصلی فرگوسن در مسیر سه گانه فصل ۱۹۹۹-۱۹۹۸ بود. در کنار این پیتر توانست قهرمانی باورنکردنی با دانمارک در یورو ۱۹۹۲ را هم جشن بگیرد. کسپر در سالهای ابتدایی زیر سایه پدر بود و به توفیق آنچنانی نرسید اما ایام، چنین باقی نماند. کسپر با لسترسیتی قهرمانی عجیبی در لیگ برتر را تجربه کرد و سپس با بازوبند کاپیتانی جام حذفی را هم بالای سر برد و با تیم ملی دانمارک تا نیمهنهایی یورو پیش رفت. او در جام جهانی ۲۰۲۲ میتواند دومین جام جهانیاش را تجربه کند.
میگل آنخل و ژابی آلونسو:
پسر مانند پدر فوتبالیست شد اما مانند پدر به بارسلونا نرفت و راهی تیم رقیب یعنی رئال مادرید شد. موفقیتهای میگل آنخل با سوسیهداد و بارسلونا در لیگ اسپانیا محدود شد اما ژابی در بایرنمونیخ و لیورپول به عناوین دیگری هم دست پیدا کرد و عضوی از اسپانیای فوقالعاده در سالهایی بود که اروپا و جهان توسط آنها فتح شد.
مازینیو، تیاگو و رافینیا:
مازینیو با تیم ملی برزیل قهرمان جهان و کوپا آمریکا شد. پسرهایش ۲ تصمیم مختلف در عرصه ملی اتخاذ کردند. تیاگو به تیم ملی اسپانیا رفت و رافینیا مانند پدر به جمع سلسائوییها پیوست. در عرصه ملی همچنان پدر دست بالا را دارد اما در لباس باشگاهی تیاگو و رافینیا به مراتب بهتر از پدر بودهاند. البته که نباید فراموش کنیم استعداد تیاگو به مراتب از رافینیا بیشتر است.
دنی و دالی بلیند:
پدر به قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا و جامهای متعدد داخلی با آژاکس رسید اما پسر بود که توانست تا لباس منچستریونایتد پیش برود. البته که او در جمع شیاطین سرخ به لیگ برتر و لیگ قهرمانان نرسید اما جامهای پایینتر را کسب کرد. دنی مربی و سرمربی تیم ملی هلند شد و مدتی پسرش زیر نظر او بازی کرد.
پاتریک و جاستین کلایورت:
پاتریک آنقدر محشر و فوقالعاده برای تیم ملی هلند و باشگاههای آژاکس و بارسلونا توپ زد که همه تصور داشتند جاستین هم مانند او باشد اما اینطور نشد؛ حداقل فعلا اینطور نشده است. جاستین با جثهای کوچکتر بعد از آژاکس به رم رفت اما حالا در لوشامپیونه برای نیس بازی میکند. بازیکنی که خوب است اما مانند پدر نمیشود.
ژرژ و تیموتی وهآ:
ژرژ، اولین بازیکن آفریقایی بود که توانست توپ طلا را فتح کند و به عناوین مختلفی دست پیدا کند. یکی از بهترینهای تاریخ که حالا رییس جمهور لیبریا است. البته که تیموتی مانند او در آفریقا به دنیا نیامد و متولد آمریکا است. همین مساله باعث شد تا پسر برای یانکیها توپ یزند. البته تیموتی با وجود استعداد زیادی که داشت فعلا در ۲۱ سالگی به فروغ مدنظر نرسیده و در تیم لیل فرانسه مشغول به بازی است.
علی و محمد پروین:
علی، شد سلطان. بازیکنی بزرگ که با پیراهن شماره هفت هر جنبندهای را چه در امجدیه و چه در آزادی میخکوب خود میکرد. مربی بزرگی که موفقیتها و ناکامیهایی داشت ولی با خلقیات خاصش برای همیشه نامش جاودان ماند. از محمد توقع زیادی میرفت. او از کودکی روی نیمکت سرخها نشسته بود اما در زمان بازیگری با وجود استعداد شگرفی که داشت نتوانست به نزدیکیهای پدر هم برسد و خیلی زود با کیلوهای اضافه به تجارت روی آورد و البته در آنجا هم از حمایت پدر، بینیاز نشد.
ناصر و آتیلا حجازی:
ناصر، محبوب بود. محبوب زندگی کرد و محبوب به آسمان پرواز کرد. دروازهبانی که هر تیمی آرزوی داشتنش را داشت. آتیلا، دروازهبان نشد اما دوست داشت مانند پدر فوتبالیست بزرگی شود. نشد. ناصر خیلی تلاش کرد تا آتیلا هم به یک بازیکن بزرگ مبدل شود اما اتفاقی که برای او رخ نداد برای پسر تکرار نشد.
احمدرضا امیر عابدزاده:
بعد از محمد و آتیلا تصور میشد که امیر نیز نتواند از زیر سایه پدر خارج شود. احمدرضا لقب عقاب را یدک میکشید. دروازهبانی که فقط دروازهبان نبود. او یک برند بود. قوت قلب بود و مایه افتخار و مباهات. بازی کننده رل اصلی روزهای فراموشنشدنی فوتبال ایران در دهه ۷۰. امیر خوب شروع نکرد اما با دوری از پدر توانست به پدر نزدیک شود. حالا امیر شماره یک تیم ملی شده و در فوتبال اروپا به روزهای درخشان فکر میکند. چه کسی است که بوسه امیر بر دستان عقاب را ندیده باشد. اگر هم ندیدید سری به میدان ولیعصر بزنید. زیباترین قاب از یک پدر و یک پسر.
اینجا پسر با فاصلهای زیاد پدر را پشت سر گذاشت. محبوبیت پدر بیشتر به خاطر خطایی بود که روی کین رویش انجام داد و منجر به اتمام فوتبالش شد اما پسر با لقب بچهمرد خیلی زود همه رکوردها را شکست و یک شبه پلههای موفقیت را طی نمود. ارلینگ یکی از بهترین بازیکنان جهان است و همه تیمهای بزرگ دنیا آرزوی داشتنش را دارند. البته که ارلینگ مانند پدر برای تیم ملی نروژ بازی میکند و قبول نکرد که برای انگلیس، جایی که در آن به دنیا آمد بازیهای ملیاش را به انجام برساند.
یانیس هاجی پسر گئورگی هاجی، جیووانی رینا فرزند کلودیو رینا، مارکوس فرزند لیلیان تورام، جیووانی فرزند دیگو سیمئونه و ... بخش دیگری از پسر-پدرهایی هستند که این روزها نامشان بر سر زبانها افتاده است. پسرها سعی میکنند تبدیل به نامی بزرگتر از پدر شوند و پدرها تمام تلاش خود را میکنند تا چنین اتفاقی رخ بدهد و دقیقا این همان نقطه عطفی است که تفاوتها را رقم میزند. در ماجرای بین پدرها و پسرها، رقابت معنایی ندارد.
"البته. پدرم یک فوتبالیست بود. او خیلی خوب بازی میکرد. وقتی کودک بودم و حدود هشت یا ۹ سال داشتم تصمیمم را گرفته بودم؛ میخواستم مثل او فوتابالیست شوم"
این نقل قول پله است درباره پدرش. پدری که یک مصدومیت اجازه نداد تبدیل به فوتبالیستی بزرگ شود اما همه کار کرد تا ادسون آرانتس دوناسیمنتویش تبدیل به یک بازیکن بزرگ شود تا به او افتخار کند.
برچسبها لیورپول رئال مادرید علی پروین دیگو سیمئونه امیر عابدزاده تیم ملی هلند آژاکس بایرن مونیخ تیم ملی انگلیس ناصر حجازی روز پدر لیگ قهرمانان اروپا تیم ملی برزیلمنبع: ایرنا
کلیدواژه: لیورپول رئال مادرید علی پروین لیورپول رئال مادرید علی پروین دیگو سیمئونه امیر عابدزاده تیم ملی هلند آژاکس بایرن مونیخ تیم ملی انگلیس ناصر حجازی روز پدر لیگ قهرمانان اروپا تیم ملی برزیل پدران و پسران فرانک لمپارد مانند پدر تر از پدر خیلی زود برای تیم تیم ملی بزرگ تر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۷۵۰۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا دختران و پسران با مسجد قهر کردند؟/ تاثیر اجرای تئاتر در مساجد
به گزارش خبرنگار مهر، حوزه هنری انقلاب اسلامی صبح روز یکشنبه ۱۶ اردیبهشت میزبان برگزاری نشست رسانهای پانزدهمین جشنواره سراسری تئاتر مردمی بچههای مسجد با حضور مصطفی موتورچی دبیر جشنواره و کوروش زارعی مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری شد.
زارعی در ابتدای این نشست گفت: بعد از چهاردهمین دوره به این فکر افتادیم که جشنواره نیاز به تغییراتی اساسی دارد و به همین دلیل ۳ سال جشنواره تعطیل شد. کارهای بنیانی و اساسی انجام دادیم و چشمانداز ۹ ساله تئاتر مردمی بچههای مسجد را ترسیم کردیم.
وی ادامه داد: ۴ دوره کارگاه کارگردانی را در مشهد برگزار کردیم و برنامه این است که خروجی این کارگاهها با حمایت از سوی حوزه هنری در جریان حرفهای تئاتر کشور حضور پیدا کنند.
زارعی اظهار کرد: باید تئاتر بچههای مسجد در مرزها، روستاها و چهارگوشه ایران شکل بگیرد.
سپس موتورچی نیز به ارایه توضیحاتی درباره این دوره از جشنواره پرداخت و گفت: این دوره در حالی برگزار شد که فراخوانی منحصرا برای این جشنواره منتشر نشد. رویداد «محرابیان» را طی ۲ سال گذشته برگزار کردیم که ۱۴ اثر برگزیده این رویداد وارد جشنواره تئاتر مردمی بچههای مسجد شدند.
وی یادآور شد: در استانهای مختلف به آموزش مربی برای تئاتر بچههای مسجد پرداختیم. همچنین در کنار این آموزش، در زمینه نمایشنامهنویسی نیز ۳ دوره جشنواره نمایشنامهنویسی «گلدستهها» را برگزار کردیم که آثار برگزیده این ۲ دوره در جشنواره پانزدهم تئاتر بچههای مسجد حضور دارند.
در ادامه این نشست، زارعی تاکید کرد: در این جشنواره نگاهمان گروهمحوری است و تمام جوایز ما گروهی خواهند بود. هدفمان این است که به بچهها آموزش دهیم برای موفقیت در تئاتر باید گروه داشته باشند.
وی ادامه داد: در این دوره جایزه «فرجالله سلحشور» را داریم که خود از بچههای مسجد بود و با این جایزه ویژه قصد داریم، نشان دهیم که از مسجد هم میتوان رشد کرد و در سطح بینالمللی مطرح شد. این جایزه به یک گروه تعلق میگیرد.
مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری یادآور شد: چون هنوز فضای حضور مشترک خانمها و آقایان بازیگر به صورت همزمان در مسجد شکل نگرفته، نمایشنامههای تک جنسیتی تولید کردیم تا در جشنواره تئاتر بچههای مسجد اجرا شوند.
زارعی افزود: هر اثر علاوه بر یک اجرا در جشنواره، ۳ اجرا نیز در مسجدهای شهر یزد و بافق خواهد داشت.
موتورچی نیز در ادامه گفت: علاوه بر برگزاری کارگاههای آموزشی برای کارگردانهای حاضر در جشنواره، ۲ کارگاه نمایشنامهنویسی و کارگردانی با حضور حسین فداییحسین و نصراله قادری برای بچههای بافق برگزار میکنیم.
زارعی درباره میزان جوایز مدنظر برای اهدا به برگزیدگان این جشنواره، اظهار کرد: حدود ۳۰۰ میلیون تومان برای جوایز در نظر گرفتهایم. ۵ گروه برگزیده هر کدام ۱۰ میلیون تومان دریافت میکنند و همچنین مبلغ جایزه ویژه «فرجالله سلحشور» نیز ۲۰ میلیون تومان است.
وی تاکید کرد: تئاتر بچههای مسجد همانند کارهایی که در سالنهای تئاتر اجرا میشوند، حرفهای است. این جشنوارهای محیطی است و سالها چنین جشنوارههای محیطی در دنیا برگزار میشوند. جشنواره تئاتر مسجد به بچهها کار خلاقانه را آموزش میدهد. ما بچهها را جسور و خلاق بار میآوریم.
مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری درباره اینکه هنوز مساجد رغبتی به میزبانی از فعالیتهای هنری ندارند، تصریح کرد: کجسلیقهگی در مسؤولان فرهنگی و همچنین در هیات امناهای مساجد نسبت به فعالیتهای هنری در مساجد وجود دارد. کجسلیقهگی مدیران فرهنگی باعث شد جشنواره تئاتر مردمی بچههای مسجد ۲ دهه تعطیل شود. یکی از دلایل فراریشدن بچهها از مساجد نیز کجسلیقهگی مدیران مساجد است. بچهها را از مسجد گریزان کردهاند. شاید یکی از دلایلی اینکه دچار تخریب فرهنگی شدهایم این است که کاری کردیم دختران و پسران ما با مسجد قهر کنند و از مسجد گریزان شوند.
زارعی اظهار کرد: امیدوارم متولیان مسجد و روحانیون به میدان بیایند و از فعالیت و حضور فرهنگی و هنری جوانان در مساجد حمایت کنند. اگر جریان تئاتر مساجد از دهه ۷۰ به بعد متوقف نمیشد الان شاهد اجراهای تکجنسیتی در مساجد نبودیم.
در انتهای این نشست، پوستر پانزدهمین جشنواره سراسری تئاتر مردمی بچههای مسجد رونمایی شد.
کد خبر 6097031 فریبرز دارایی