پدری که فرزندش را تقدیم دفاع از امنیت کرد/ روایت خانهای که هیأت فدائیان حسین(ع) از آنجا پا گرفت
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۳۷۶۳۲۱
خبرگزاری فارس اصفهان؛ پدر واژهای به وسعت آسمان است و برخی با حضورشان این وسعت را ثابت میکنند؛ امروز روز پدر است و برخی پدران مانند سالهای قبل چشم انتظار فرزندان خود هستند تا برای تبریک نزد آنها بیایند، اما همیشه آنطور که انتظار داریم پیش نمیرود، پدرانِ منتظر بر سر مزار فرزندانشان میروند و روز مرد را به مردان واقعی این سرزمین تبریک میگویند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پدران شهید، مظهری از عشق، ایثار و استقامت هستند، پدرانی که سالهاست نبود فرزندان خود را تحمل میکنند و با وجود سنگینی داغ دلشان، وظیفه حفظ آرامش خانه خود را به عهده دارند.
برای تهیه این گزارش به سراغ پدری رفتیم که در آخرین روزهای ۳ سال قبل، در روزهای سردی که شاید همهمان در تکاپوی شب عید بودیم، منتظر پسرش بوده تا از مأموریت بازگردد و باهم برای خرید عید بروند، اما شامگاه ۲۴ بهمن بود که با شنیدن زنگ تلفن و به ذوق شنیدن صدای پسرش بر میخیزد اما به جای شنیدن صدای امید دلش، صدایی غریبه خبر شهادت پسرش را به او میدهد.
حسینعلی اکبری، پدر شهید مدافع امنیت امید اکبری با بیان اینکه، افتخار میکنم که در خانوادهای فقیر اما مذهبی بهدنیا آمدم، اظهار داشت: پسرم امید در دی ماه سال ۱۳۶۸ بهدنیا آمد و کلاس پنجم که بود پای او به مسجد و هیأت محل باز شد و در آن فضا رشد کرد اما خودمان و برادر بزرگترش هم هوای او را داشتیم.
روایت خانهای که هیأت فدائیان حسین(ع) از آنجا پا گرفت
وی با اشاره به اینکه خانوادهای مذهبی هستیم و به همین واسطه امید هم همینطور بود، توضیح داد: زمانی که امید بزرگ شد نسبت به هیأت دغدغه پیدا کرد، پنجشنبهها در منزلمان هیأت برگزار میکردیم و آن هیأت همچنان هم برقرار است که همان هیأت فدائیان حسین(ع) است و بنیانش در منزل ما گذاشته شد.
اکبری درباره خصوصیات رفتاری فرزند شهیدش گفت: امید احترام خیلی زیادی به پدر، مادر و بزرگترها میگذاشت، اهل مطالعه، شوخ طبع، نترس و شجاع بود و موضوعی که برای او مهم بود زورگویی بود و به هیچ عنوان زیر بار زور نمیرفت.
این پدر شهید افزود: پسرم گذشت زیادی داشت و به فکر فردنبود و برای مال دنیا ارزشی قائل نمیشد؛ حتی قبل از شهادت یکی از دوستانش به او گفته بود وصیت کن و در جواب گفته بود وصیت برای افرادی است که زمین دارند اما ما در دنیا چیزی نداریم که وصیت کنم.
امید زیر بار حرف زور نمیرفت
وی با یادآوری اینکه شهید اکبری زیر بار حرف زور نمیرفت، بیان داشت: امید محاسن بلند و مرتبی داشت، یک روز میخواستیم به گلستان شهدا برویم که یک وانت جلوی ما را گرفت؛ دست او را از پشت بست و وقتی دلیل این کار را پرسید، راننده وانت گفت از ریشت خوشم نمیآید و امید هم در جواب گفته بود مگر من برای تو ریش گذاشتهام که دوست نداری؟
اکبری با اشاره به اینکه امید سال ۱۳۹۳ بود که وارد سپاه شد، تصریح کرد: او قبل از ورود به سپاه فرمانده بسیج بود و دورههای مخصوص را گذرانده و سربازی هم رفته بود؛ زمانی که استخدام سپاه شد آموزشهای بالاتری را دید.
این پدر شهید با بیان اینکه خود امید خواست که وارد سپاه شود، عنوان کرد: همیشه میگفت دوست دارم خدمت کنم و کارمند ۷ و ۲ نیستم که ۷ صبح از خانه بیرون بروم و ۲ بعد از ظهر برگردم؛ دوست دارم رشد کنم و دیگران هم رشد دهم تا همه به کشور خدمت کنیم.
ما مدعیان صف اول بودیم، از آخر مجلس شهدا را چیدند
وی تأکید کرد: ممکن است شخصی در آخر صف باشد اما خدا او را دوست داشته باشد و او را به اول صف میآورد، امید هم از همان افراد بود.
اکبری در پایان یادآور شد: احترام به پدر و مادر، ولایی بودن، بدون چشمداشت، تکبر و طمع نکات مهمی است که باعث رشد انسان میشود؛ همچنین رزق حلال نیز موضوعی قابل توجه است که میتوان گفت پایه و بنیان زندگی را شکل میدهد.
انتهای پیام/۶۳۱۲۵/آ/
منبع: فارس
کلیدواژه: شهید امید اکبری شهدای جاده خاش زاهدان روز پدر هیأت فدائیان حسین ع شهدای امنیت گلستان شهدای اصفهان امید اکبری مدافعان امنیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۷۶۳۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراف مادر دیانا به قتل فجیع فرزندش
به گزارش صدای ایران از روزنامه جوان، روز حادثه مادر دیانا بچه را با خودروی شخصیاش به خانه میآورد. دیانا مقابل خانه پیاده میشود و مادر خودرو را به داخل پارکینگ میبرد، اما وقتی برمیگردد متوجه میشود خبری از بچه نیست. برای همین پلیس را از ماجرا باخبر میکنند. اعضای خانواده دیانا به پلیس گفتند به کسی مظنون نیستند و احتمال میدهند در همان زمان سرنشینان یک خودرو کودک را ربوده باشند.
وقتی تحقیقات پلیس با تحقیقات میدانی نشان داد که سناریوی آدمربایی منتفی است، مادر دیانا را به عنوان مظنون بازداشت کردند. او در جریان تحقیقات گفت از ماجرای گم شدن کودک خبری ندارد، اما سرانجام روز گذشته به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. متهم گفت: «من به جز دیانا صاحب فرزندی دیگر هم هستم. روز حادثه بود که تصمیم به قتل دیانا گرفتم. بچهام را به باغی متروکه در بیرون شهر بردم و او را با ضربات چاقو به قتل رساندم. بعد هم جسدش را آتش زدم و به اداره پلیس رفتم و گم شدن او را گزارش دادم.»
با اعتراف متهم و با نشانیهایی که او در اختیار پلیس گذاشت، کارآگاهان راهی محل شدند و بقایای جسد سوخته را کشف کردند. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات برای بررسی انگیزه جرم در جریان است.