کجاست آن روایت زینب وار از صحنه کربلا؟ "ما رأیتُ الّا جمیلاً" چه شد؟ کجاست آن همه زیبایی جنگمان که بزرگانمان در گوشمان نجوا میکردند؟
به گزارش برنا، رضا جعفری در عصر خبر نوشت: نقل شده در روایتی کهن که کودکی بر خلاف همه جمع که از ترس بی آبرویی لب به اعتراف به لختی پادشاه نمیگشودند، به این نکته اشاره کرد و باعث برملا شدن واقعیت شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چیزی که بعدترها، غربی ها به آن مارپیچ سکوت گفتند. پدیدهای که به زعم غرب نشینان جرات، شجاعت، آزادگی و همه چیز تو را در برابر ترس از بی آبرویی و یا بهره برداری از همرنگی با جماعت از تو می گیرد. مثل همان ضرب المثل انگلیسی، گر خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو!
این مَثَلها وصف حال این روزهای جامعه انقلابی و ارزشی ماست. همه از ترس رسوایی، زبان به تجلیل از فیلم "موقعیت مهدی" گشودهاند. البته بهتر است بگوئیم "مظلومیت مهدی!".
مظلومیت مهدی و حمید. مظلومیت همسران آن شهیدان. مظلومیت جنگ و دفاع مقدسمان. همرزمان و دوستان سابق شهیدان
باکری از چه روی در گفتن تبریک برای ساخت این فیلم جفاکار به ارزشهایی که سالها در گوشه ذهنمان جا خوش کرده بودند، از هم سبقت میگیرند؟! گویی اگر چیزی نگویند در صحرای محشر یارای رویارویی با باکری ها را نخواهند داشت! یاللعجب! به چه چیز تبریک میگوئید؟ به تنهایی باکری؟ به تنها گذاشتنش توسط فرماندهان جنگ؟ به نمایش اعتراضش به فرماندهی جنگ همچون فایل صوتی منتشره در بی بی سی؟ به اینکه فیلم صحه گذاشته بر آن اختلافات و قربانی کردن نیروها توسط فرماندهان جنگ؟ به نمایش بی اندازه پیکرهای بر روی هم تلنبار شده جنگ که ترس از جنگ را بیش از مظلومیت آن عزیزان به مخاطب حقنه میکند؟ به فرار هلیکوپتر ارتش از صحنه نبرد و نگاه مظلوم
شهید باکری؟ به نمایش به آب انداختن کارت پاسداری توسط مهدی باکری که همانا توبه او از عضویت در سپاه بوده؟ به مجبور کردن حمید باکری برای توبه کردن از اعمال گذشته و آینده اش که کنایه ای بس دردناک بود! چه میکنید ای همرزمان سابقِ! شهید باکری؟ از خبرنگاران ضدانقلابی که سالهاست به نمایش تصویر ضد جنگ از جنگ مقدسمان عادت کردهاند، که انتظاری نیست. روزگاری شهید متوسلیان را فردی پرخاشگر خطاب کردند و اعتراض از کسی بر نیامد. روزی دیگر تنگه ابوقریب ساختند و ترس از جنگ را در میان عوام گسترش دادند. حال نوبت اسطورههای دیگر جنگ است؟ لابد چند صباحی دیگر هم شهید همت و زین الدین و آوینی طعمه جدید این دوستان به ظاهر انقلابی خواهد شد؟ چه شبها که کودکان با لالایی رشادتهای دلاورمردان و مریدان پیر جماران به خواب رفتند. حال باید نوجوانان و جوانان را از ترس جنگ هشدار دهیم و فیلم بسازیم در مذمت جنگ! برجام نوش جانمان. جوان ما حق دارد از ترس سایه جنگ به سایه آمریکا پناه ببرد. روزی در صفحه اول مجله ای تصویر هواپیما و ناوشکنهای آمریکایی را به تصویر میکشند و ته دل جوانانمان را خالی میکنند و روزگاری دیگر فیلمی میسازند که در آن همسر شهید در سکانس پایانی میگوید؛ "کی میشود که تنهایی تو تمام شود، و کارگردان کار بلد این سکانس را کات به شهادت مهدی در کف آب میکند!" خواهشا نگوئید که این حرفها واقعی است و باید واقعیات را با مردم در میان گذاشت! ما خودمان واقعیات را از بَریم. اما روحمان تشنه حماسه است. ما میدانیم صف بستن های اول انقلاب برای گرفتن نفت و کپسول گاز چیست؟ چون آن را با تمام وجود، زیست کرده ایم. اما این را هم دیده ایم که پیرزنی تمام دارایی اش که گوسفندی بیش نبود را برای اهدا به جبهه آورده بود. اینقدر در گوشمان فریاد بیچارگی و سیاهی از جنگ نزنید. انقلاب ما انفجار نور بود و جنگش فتح الفتوح. بگذارید نسل جوان بداند چه نعماتی را ندیده است. بگذارید تنهائی های باکری ها هم برایمان شیرین باشد. نگویئد! اینقدر تلخی از جنگ و دفاع مقدسمان نگویئد! شما را به خدا بگذارید با تخیلات زیبایمان از جنگ تنها باشیم! با انتظارهای زیبای همسران شهید تنها باشیم! با عاشقانههای همسرانشان در خط مقدم که در نامه هایشان مکتوب میکردند و دل هر لیلی و مجنون، فرهاد و شیرین، خسرو شیرینی را با خود میبرد، تنها باشیم! بگذارید با رشادتهای حسین فهمیدهها تنها باشیم! نه اینکه دلمان بگیرد از جنگی که دو نوجوانی که هنوز به دنبال بازی های کودکانه بودند را به صحنه تلخ و گزنده جنگ کشاند! دلمان بگیرد از التماسهای مهدی باکری برای ارسال کمک و پاسخهایی که هیچ وقت نشنید! دلمان بگیرد از شهادتهایی که هیچ کدام انتخاب خودشان نبود و مجبور شدند به تنهایی جنگیدن و مقاومت! دست مریزاد به صداوسیما و بنیاد روایت فتح! خدا رحمت کند شهید آوینی را که نبود و ندید این روزها را که آن روایتهایش از فتح و ظفر، امروز شده روایت سقوط و شکست و تنهایی. هنر قهرمانانش شده مبارزه با فرماندهان جنگ و آنتاگونیستش به جای بعثیها شدهاند خودیها! تصویرهای فیلمی که سرتاسرش سیاهی و ناامیدی است به جای ظفر و پیروزی. دیوارهای شهرش مملو از پارچه نوشتههایی از کشته شدگان جنگ است، همراه با چهرهای مغموم از فرمانده جنگش! تصویری که فرماندهانش به طنز لورل و هاردی هم نمیخندند! تلخ تر از زهر است این روایت ناجوانمردانه. افکار عمومی پیش کشتان! امنیت کشور به کنار! ذبح ارزشهای انقلابی نوش جانتان! فردای قیامت میتوانید جوابگوی شهیدان باکری باشید؟ جوابگوی مظلومیت متوسلیان باشید؟ می توانید در چشم همسران شهدا نگاه کنید و بگوئید شهدا را به مسلخ بردند و در تنهایی رهایشان کردند! کجاست آن روایت زینب وار از صحنه کربلا؟ "ما رأیتُ الّا جمیلاً" چه شد؟ کجاست آن همه زیبایی جنگمان که بزرگانمان در گوشمان نجوا میکردند؟ کجاست آن شعار جنگ، جنگ تا رفع فتنه از عالم؟ جواب نسل دهه هشتاد و نودی را چه بدهیم؟ بگوئیم ما شهید باکری نیستیم؟! ما حاج همت و حاج قاسم و حججی نیستیم؟! توبه میکنم از توبه کردن برخی از همرزمان سابق از کردههاشان. ما هنوز هم به جنگ با افتخار و غرور نگاه میکنیم. ما هنوز هم دفاع را مقدس میدانیم همانقدر که تجاوز را تقبح میکنیم. هنوز هم برای ما باکری ها و همت ها فاتح قلوباند، هنوز هم اینان اسطورههای جوانان ما هستند. هنوز هم آوینی را روایت گر فتح میدانیم. یادمان نرود نهیب مراد دلمان، سید علی به تبریک گویان برجام که فوج فوج تبریک برای عقب نماندن از قافله، به سوی بانیان آن روانه میکردند. مگر چه شده است؟ نه خانی آمده و نه خانی رفته. حال این شده وصف حال "مظلومیت برادران باکری". امیدوارم هیچ وقت دیگر در ایران فیلم جنگی تولید نشود!
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: شهید باکری
موقعیت مهدی
مظلومیت مهدی
تنها باشیم
کجاست آن
هنوز هم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۰۴۷۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلایل مظلومیت امام صادق(ع) از زبان آیتالله علمالهدی
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: اگر امام صادق(ع) در امور سیاسی مداخله نمیکرد و در برابر حکومت عباسیان ادعایی نداشت، مسلماً این ظلم و ستم در حق حضرت روا داشته نمیشد اما اصل امامت به تشکیل نظام رهبری و تشکیلات حکومت اجتماعی است. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد، آیتالله سیداحمد علمالهدی در آیین عزای سالروز شهادت امام صادق(ع) که با حضور انبوه زائران، مجاوران و اقامهکنندگان اجتماع صادقیون مشهد در رواق امام خمینی(ره) حرم مطهر رضوی برگزار شد،اظهارداشت: ارزشمندترین سوگواره امام صادق(ع)، همین محفل و مجلسی است که شما در آن هستید. همین که روی فرش علیابن موسیالرضا(ع) برق اشک خود را به ساحت قدسی نوه مکرم آن ولی خدا نشان میدهید تا عزادار امامی باشید که حرم ندارد و امروز بهجز تعداد مختصری از شیعیان، هیچکس در جوار مرقد مطهرش اقامه عزا نمیکند.
نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی با تأکید بر ضرورت شناخت دلایل مظلومیت امام صادق(ع) خاطرنشان کرد: شهرت اصلی امام صادق(ع) در میان ائمه اطهار(ع) به علم، دانش و تربیت اصحاب و شاگردان است اما آنچه باید در روز شهادت ایشان بیش از پیش موردتوجه قرار بگیرد، مظلومیت این امام همام و فلسفه مظلومیت ایشان است. باید بدانیم دلیل مظلومیت امام صادق(ع) چه بود و اساساً چرا حضرت تا این اندازه با برخورد قهری، سلبی و جنایتکارانه حاکمیت وقت روبرو میشد.
وی ادامه داد: از وجود اقدس امام صادق(ع) نقل شده که فرمود «مَن لَم یَعرِف سوء ما اتی عَلَینا مَن ظَلَمنا وَ ذهاب حَقنا وَ ما رَکبنا بِه فَهُوَ شَریک مَن اَتی اِلَینا فیما وَ لینابه» یعنی هرکس برای درک ظلمی که بر ما رفت، تلاش نکند و بر آن نکوشد، شریک همان ظالمی است که در مقابل ما عمل کرده است. این حدیث راوی اهمیت این شناخت است.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: همه باید بدانند که این ظلم بهطور انحصاری بر امام صادق(ع) روا داشته میشد و سایر علمای بلاد اسلامی نه تنها موردظلم نبودند بلکه از طرف حاکمیت منصور دوانیقی ملعون حمایت میشدند. این ظلم هم محدود به خوراندن زهر و شهادت حضرت نیست بلکه مربوط به تلاش مستمر و مداوم بنیعباس برای سرکوب و تحقیر جریان تشیع است که در طول سالیان دراز دنبال شد.
وی تأکیدکرد: نه تعلیم دین، نه تربیت شاگرد و نه آموزش علوم طبیعه هیچکدام علت اصلی مظلومیت حضرت نیست. امام صادق(ع) فقط یک عالم نبود که عدهای دورشان را بگیرند و فقط علوم دین فرابگیرند. امام صادق(ع) در مقام حجت بالغه الهی ادعای امامت داشت و این ادعا از نظر دستگاه حاکم به عنوان یک آفت قطعی در برابر استمرار قدرت و حکومت آنها به شمار میرفت. اگر امام صادق(ع) در امور سیاسی مداخله نمیکرد و در برابر حکومت عباسیان ادعایی نداشت، مسلماً این ظلم و ستم در حق حضرت روا داشته نمیشد.
آیت الله علمالهدی با بیان اینکه امامت سیاسی، تکلیف ذاتی ائمه اطهار(ع) بوده است، گفت: برادران عزیز، خواهران گرامی، امام فقط شاگردپرور و عالم نیست. اصل امامت به تشکیل نظام رهبری و تشکیلات حکومت اجتماعی است. عمده وظیفه امام به این است که در پیشامد شرایط و موقعیت ها، یک نظام حاکمیتی تشکیل بدهد و به موازات امامت مرامی، امامت سیاسی جامعه را هم به دست بگیرد.
وی بیان کرد: سرچشمه همه مظالمی که در حق اهل بیت(ع) روا داشته شد، همین امامت سیاسی بود. بهخاطر همین موضوع بود که علیابن ابیطالب(ع) را در محراب، حسین ابنعلی(ع) را در گودی قتلگاه و سایر امامان معصوم را هرکدام در یک مقام به شهادت رساندند و در طول حیات بابرکتشان نیز انواع و اقسام جنایتها را درحق آن ها و پیروانشان انجام دادند. امامت سیاسی دشمن دارد. دشمنی که یک زمان حتی در مسجد شمشیر بر فرق ولی خدا میزند، یک زمان با اسب بر پیکر امام شهید میتازد و یک زمان نیز همچون منصور دوانیقی ملعون، امام صادق(ع) را با دست بسته و لباس خانه در خیابان پشت اسب میکشاند. این قساوت دشمن خداست و امروز هم دشمنان دین اینچنین هستند.
انتهای پیام/282/.