به نقل از «تسنیم»

«حسان اللقیس» که بود و چگونه ترور شد؟

تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۱۰۲۱۴

«حسان اللقیس رئیس بخش فن‌آوری و تسلیحات و ارتباطات از راه دور و پهپاد حزب‌الله بود و همین مسئولیتش باعث شد که او بیشترین ارتباط را در ایران با نیروی هوافضای سپاه داشته باشد.» - اخبار سیاسی -

گروه دفاعی خبرگزاری تسنیم- مهدی بختیاری:سه‌شنبه 12 آذر 1392 ساعت 10 شب، 2 مامور مخفی مجهز به سلاح‌های کمری، با 5 گلوله 9 میلی متری یک مرد را در ضاحیه جنوب بیروت ترور کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این مرد یکی از مهمترین افراد تحت تعقیب اسرائیل و مغز متفکر حزب‌الله لبنان، حسان اللقیس بود.

در بین توانمندی‌های حزب‌الله، ناشناخته‌ترین حوزه، «قوای هوایی» است. حزب‌اللهی که یک روز از کمترین تسلیحات برای جنگیدن برخوردار بود، حالا نه تنها به موشک و «پدافندهوایی»، بلکه به هواپیماهای بدون سرنشین با توانایی بالا هم مجهز شده است.

10 سال قبل، اولین نشانه‌ها از تجهیز حزب‌الله به هواپیماهای بدون سرنشین، با یک غافلگیری بزرگ برای اسرائیل نمایان شد:

یک پهپاد از نقطه‌ای نامعلوم وارد سرزمین‌های اشغالی شد و مسیر 300 کیلومتری را در عمق فلسطین اشغالی طی کرد، بدون اینکه هیچ کدام از سیستم‌های عریض و طویل اسرائیل ازجمله گنبدآهنین آن را دیده باشند.

این در حالی بود که حریم عملیاتی اسرائیل، منطقه‌ نفوذ و سیطره پدافند دفاع هوایی اسرائیل بوده که بالغ بر 150 کیلومتر در عمق دریا است.

تصویر گرافیکی از عملیات پهپاد ایوب در سرزمین‌های اشغالی

پهپاد ناشناخته پرواز خود را بر فراز ناوگان‌های حاضر در مرز دریایی فلسطین اشغالی ادامه داد، جایی که ناوگان‌های آمریکا، کشورهای غربی و اسرائیل حضور داشتند که همگی برای دفاع و محافظت از حریم اسرائیل فعالیت می‌کنند.

پهپاد ایوب توانست بدون شناسایی شدن، تمام ردیاب‌ها و رادارهای اسرائیل را پشت سر گذاشته و حتی پرواز و جمع آوری اطلاعات بر فراز سکوهای نفتی اسرائیل را نیز از دست نداد.

نکته جنجال برانگیز این بود که این پهپاد توانست از سامانه دفاع موشکی «گنبد آهنین» که در سرتاسر مرز نوار غزه مستقر شده بدون شناسایی عبور و بر فراز مهمترین پایگاه‌های نظامی اسرائیل پرواز کرده و عملیات شناسایی خود را انجام دهد.

در مرحله آخر از این سناریوی حزب‌الله، پهپاد ایوب خود را تا نزدیکی سایت هسته‌ای دیمونا در عمق صحرای نقب رساند و در این منطقه بود که وجود آن شناسایی شد.

درحالیکه بسیاری معتقد بودند این پهپاد روسی است، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان اعلام کرد که این پهپاد با استفاده از فناوری ایرانی ساخته شده، مونتاژ متخصصان حزب الله است و اسم آن «ایوب» است.

شهید «حسین انیس ایوب» یکی از فرماندهان و پایه گذاران قوای هوایی حزب الله بود که در چهارم مارس سال 1996 در جریان اجرای آخرین عملیات [هوایی] استشهادی حزب الله علیه اشغالگران به شهادت رسید.

سمت راست شهید حسان اللقیس؛ سمت چپ شهید حسین ایوب

دقت کنید: در «سال 1996»؛ یعنی توانایی هوایی حزب‌الله چیزی نزدیک به 3 دهه سابقه دارد.

حسین ایوب معروف به «ربیع» در زمان شهادت تنها 24 سال داشت و دوست صمیمی شهید «حسان اللقیس» بود که این روزها دوباره نامش بر سر زبان‌ها افتاده است.

حسان اللقیس یکی از مهمترین افراد تحت تعقیب اسرائیل و دوست دوران کودکی نصرالله بود که در کنار افراد دیگری نظیر عماد مغنیه و مصطفی بدرالدین از مغزمتفکران حزب‌الله به حساب می‌آمد.

در کنار سید حسن نصرالله

در جریان جنگ 33روزه، صهیونیست‌ها برای کشتن حسان، اقدام به بمباران ساختمانی در منطقه الشیاح کردند اما او دقایقی قبل آنجا را ترک کرده بود. در این حمله، علیرضا پسر 18 ساله حسان شهید شد.

در جریان همان جنگ، خودرو او در منطقه مسیحی نشین نزدیک ضاحیه با دو فروند موشک هدف قرار گرفت اما از این ترور نیز جان سالم به در برد.

شهید علیرضا اللقیس

حسان اللقیس از یک خانواده ثروتمند و تحصیل کرده رشته مهندسی کامپیوتر در دانشگاه آمریکایی بیروت بود که مثل بسیاری از مبارزین شیعه لبنانی ابتدا در جنبش امل عضویت داشت و بعدا به همراه عده‌ای دیگر، از بنیانگذاران حزب‌الله شد.

اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، حسان اللقیس رئیس بخش فن‌آوری و تسلیحات و ارتباطات از راه دور و پهپاد حزب‌الله بود و همین مسئولیتش باعث شد که او بیشترین ارتباط را در ایران با نیروی هوافضای سپاه داشته باشد و بعد از شهادتش تصویرش در کنار تصویر شهدای هوافضای سپاه نقش ببندد.

نمایشگاه پهپادی نیروی هوافضای سپاه/ از راست: شهیدان حسان اللقیس، احمد کاظمی و عماد مغنیه

رونن برگمن نویسنده اسرائیلی در کتاب خود (برخیز و اول تو بکش) می‌گوید: «لقیس شروع به ساخت یک سری طولانی از انبارها و سیلوهای موشکی در جنوب لبنان کرد. این انبارها و سیلوها چنان ماهرانه استتار شده بودند که اطلاعات اسرائیل هرگز متوجه آنها نشد.»

به گفته برگمن، «اسرائیل هیچگاه از میزان سلاح‌های مرگباری که جمع‌آوری شده بودند نیز به طور کامل آگاه نشد و بر اساس یک ارزیابی، حزب الله تا سال 2003 بزرگترین زرادخانه ای را که تا آن زمان یک نیروی چریکی در اختیار داشت، کنترل می‌کرد.»

حمید داودآبادی نویسنده ایرانی و از دوستان نزدیک حسان اللقیس هم می‌گوید: «ابوعلی (حسان اللقیس) فارسی را بسیار روان صحبت می‌کرد به طوریکه در دیدار با رهبر انقلاب (کمی بعد از جنگ 33روزه)، آقای خامنه‌ای از او می‌پرسد، شما ایرانی هستید؟ در این دیدار که سید حسن نصرالله و عماد مغنیه نیز حضور داشتند، حسان اللقیس سخنگوی هیئت بود.»

در کنار شهید عماد مغنیه

ترور اللقیس بعد از عماد مغنیه، یکی از مهمترین ترورهای اسرائیل بود که برخلاف عمده موارد گذشته، این بار آنها مسئولیت ترور را هم برعهده گرفتند.

طی روزهای اخیر، حزب‌الله بار دیگر غافلگیری «ایوب» را این بار با پهپادی به نام «حسان» تکرار کرد.

این پهپاد توانست پس از ورود به عمق 70 کیلومتری سرزمین‌های اشغالی، به مدت 40 دقیقه بر فراز مناطقی نظیر الجلیل پرواز کند و بدون اینکه سیستم پدافندی صهیونیستها متوجه او شود، به سلامت به مبدا خود بازگردد.

این شکست، یک فاجعه ترسناک برای ساکنان سرزمین‌های اشغالی بود که انتقادات سختی را متوجه سیستم پدافندی این رژیم خصوصا گنبدآهنین کرد.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: سرزمین های اشغالی هوافضای سپاه حزب الله بر فراز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۱۰۲۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آقا معلم در لیست ترور!

نام اودرکنار نام شهید رجایی در یک لیست ترور به تایید سرکردگان سازمان منافقین رسیده بود. قرار بود رجایی و چگینی که دو یار همراه بودند در یک محدوده زمانی ترور شوند و همین هم شد و رجایی را هشتم و چگینی را دوازدهم شهریور به شهادت رساندند!

به گزارش ایسنا، متن پیش رو روایتی از زندگی و زمانه معلم شهید قدرت‌الله چگینی است که جام جم در روز گرامیداشت مقام معلم منتشر کرده است: معلم شهید «قدرت‌اللهچگینی» در قزوین متولد شد و دوران نوجوانی خود را در این شهر سپری کرد اما به دلیل مخالفت با رژیم پهلوی برای معلمی به اجبار راهی الیگودرز استان لرستان ‌شد و پس از فعالیت‌های موثر در قبل و بعد از انقلاب مقابل منزل خود در خیابان تبریز شهر قزوین به دست منافقین به شهادت رسید.

نام اودرکنار نام شهید رجایی در یک لیست ترور به تایید سرکردگان سازمان منافقین رسیده بود. قرار بود رجایی و چگینی که دو یار همراه بودند در یک محدوده زمانی ترور شوند و همین هم شد و رجایی را هشتم و چگینی را دوازدهم شهریور به شهادت رساندند!مهم‌ترین خصوصیت استاد چگینی در نگاه هر بیننده، اهمیت او به آراستگی ظاهری‌اش بود؛ آن هم در اواخر دهه ۵۰ و اولین سال از دهه ۶۰ که خوش‌پوشی و خوش‌تیپی شاید بازخورد خوبی نداشت و اساسا پرداختن به ظاهر به مثابه نپرداختن به باطن تعبیر می‌شد!این معلم فهمیده با همین روش توانسته بود شاگردان و جوانان زیادی را پای حرف و بحثش بنشاند و با آنها از قرآن صحبت کند. نکته دیگر زندگی شهید چگینی، توجه بیش از حد او به تربیت فرزندان و حفظ چارچوب خانواده بود. او در این زمینه هم بسیار موفق بود و روش‌های جالب برای تربیت پسرانش در جای خود بسیار خواندنی و شنیدنی است.
     
کاندیدای مجلس شورای اسلامی
چند روز بیشتر به برگزاری دور دوم انتخابات مجلس باقی ‌نمانده و شهید چگینی برای دور اول مجلس شورای اسلامی نامزد شده بود. خاطره زیر مربوط به همان زمان است که در تمام مدت تبلیغات مدام به اعضای ستاد و مجریانش تاکید و سفارش می‌کرد که «حق ندارید پوستر مرا روی دیوار خانه مردم بچسبانید و اگر خواستید این کار را بکنید باید از صاحبخانه اجازه بگیرید. اگر هم احیانا به اموال کسی خسارت زدید، باید صاحبش را پیدا کنید و حلالیت بخواهید». اگر کسی این موارد را رعایت نمی‌کرد چگینی بی‌درنگ عذرش را می‌خواست. یک بار به او گفتم: برادر من! چرا این‌قدر سختگیری می‌کنی؟ به شدت ناراحت و عصبانی شد و گفت: همان‌طور که برای رفتن به مسجد نباید از راه فاضلاب وارد شد، مجلس را هم که مکان مقدسی است نباید با ضایع کردن حقوق مردم و انجام اعمال ناصواب و شبهه‌ناک آلوده کرد. کسی که می‌خواهد به مجلس برود باید همه چیز را رعایت کند.
     
خیابان تبریز
درباره ویژگی‌ها و سیره معلم شهید قدرت‌الله چگینی کتابی هم با نام «خیابان تبریز» منتشر شده است. هر چند این کتاب باعث شده یکی از هزاران شهیدی که نام‌شان در حال فراموشی است، دوباره به حافظه مردم بازگردد اما با توجه به سبک خاطره‌نگاری که برای نگارش این کتاب از آن استفاده شده است، جنبه‌های زیادی از زندگی این شهید و راه و روش او پنهان باقی می‌ماند، چنان‌که در این کتاب اشاره چندانی به نحوه ارتباطات خانوادگی این شهید به‌ویژه رابطه شهید با فرزندان و همسرش نشده است، در حالی که برای ارائه یک الگوی شاخص از یک شهید باید به تمام زوایای زندگی او پرداخت.
     
همچنان زیر غبار
معلم شهید قدرت‌ الله چگینی حقیقتا عنصر شریف و مجاهدی بوده که مرور زندگی‌اش برای آنان که دل در گرو تعلیم و تربیت دارند، لازم و ضروری است. این آقا معلم دوست‌داشتنی بوده و ویژه. هر برهه از زندگی و مبارزات و تدریس و فعالیت‌های او، هر کدام را که خوب بنگریم و تامل کنیم و حوصله به خرج بدهیم، نکته‌ها و درس‌ها و البته عجایبی در آنها می‌بینیم که راحت از کنار آنها نمی‌شود گذشت. به نظر می‌آید در تاریخ ادبیات پایداری انقلاب، حق این شهید به خوبی ادا نشده و آنچنان که باید غبار از چهره تابناک این شهید کنار نرفته است!

ترکیب معلم و شهید
آنها که اهل دقت و فراست دراوضاع واحوال زمانه هستند وتاریخ زندگی پرفرازونشیب انسان رامطالعه کرده‌اند به خوبی درمی‌یابند که برای ساخت بشر و رشدوتعالی او، معلم ومربی چه نقش بی‌بدیلی دارد.مرحوم استاد علی صفایی حایری جمله‌ای به این مضمون دارد که‌: «اگر در عالم کاری بهتر و والاتر از معلمی بود، خدا آن کار را به انبیاء و اولیاء و خوبان خودش می‌داد... حقیقت این است که مقامی بالاتر از معلمی و هدایتگری نیست.هیچ شان ورتبه‌ای به پای معلمی نمی‌رسد. معلم کارش با روح و جان و فکر آدمی است و از این حساس‌تر و مهم‌تر برای انسان پیدا نمی‌شود که روح و جانش راعلو ارتقاء بدهد. زندگی و افکار و مجاهدت‌ها و تجربیات این والاگوهران را باید دید وشنید ونوشید. خاصه آن که آن معلم پس ازعمری دویدن و سوختن، خلعت مبارک شهادت را پوشیده باشد. آیا از ترکیب «معلم شهید» زیباتر و دلپذیرتر پیدا می‌شود؟»

انتهای پیام