۱۰ فیلم از بهترینهای سینمای جهان که دیدن آنها حالتان را خوب میکند
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۱۲۶۱۶
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از cinemablend، این لیست بهترین فیلمهایی است که برای تقویت روحیه و بالا بردن انرژی شما ساخته شدهاند تا در زمانهای سخت روحیهتان را حفظ کنید و احساس خوبی داشته باشید.
۱- سینما پارادیزو Cinema Paradiso (۱۹۸۸)قصه سینما پارادیزو درباره کودکی با نام سالواتوره دی ویتا یا توتو است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلم آملی (سرنوشت شگفتانگیز آملی پولن) ساخته ژان پیر ژونه همانند شیرینی خوشمزهای است؛ خیالی سرخوش که در آن قهرمانی تودل برو بر کودکی غمانگیزش غلبه میکند و بزرگ میشود تا برای مردم نیازمند، سرخوشی و برای خود لذت به ارمغان بیاورد. از دسته فیلمهایی است که میبینی و بعداً وقتی به آن فکر میکنی لبخند میزنی. آدری تاوتو، بچه بیخانمان شادابی است که به نظر میرسد رازی در خود دارد و نمیتواند آن را حفظ کند، نقش دختربچهای کوچک که کمبود محبت دارد را بازی می کند.
۳- بهتر از این نمیشه As Good As It Gets (۱۹۹۸)فیلم بهتر از این نمیشه یک کمدی عاشقانه است. با کلیشههای خاص هالیوود قدرت عشق را نشان میدهد که چطور میتواند زندگی یک شخص گریزان از جامعه را متحول کند. این فیلم قرار است حال شما را خوب کند و بگوید که حتی اگر یک بیمار روانی هستید این امید برایتان وجود دارد که عاشق شوید و از زیباییهای آن لذت ببرید؛ به شرط آنکه مهربان باشید.
۴- پدینگتون ۲ Paddington ۲ (۲۰۱۷)«پدینگتون ۲» داستان خرس مهربانی است که با خانواده براون زندگی میکند. او میخواهد برای خاله لوسی که سالها برایش زحمت کشیده هدیه بخرد، اما اشتباهاً بهجای یک دزد به زندان میرود. خانواده و دوستان پدینگتون با کمک هم، او را نجات میدهند. پدینگتون الگوی مناسبی از یک فرد مؤثر در اجتماع است و به کودکان یاد میدهد که اگر ما خوب و مهربان باشیم، دنیا خوب میشود. این فیلم در ژانر ماجراجویی و کمدی ساخته شده و خانواده نقش مهمی در داستان آن دارد.
۵- رستگاری در شاوشنک The Shawshank Redemption (۱۹۹۴)رستگاری در شاوشنک موضوع مردی بیگناه را در زندان دراماتیک میکند و آن را از زاویهای متفاوت به نمایش میگذارد. این فیلم به جای تمرکز بر جنگهای صلیبی برای آزادی یا رهایی، در مسیری کم رفت و آمد قدم میگذارد و بر احساسات شخصی یا مفاهیم سازگاری با زندان متمرکز میشود و اینکه چگونه برخی از محکومین، پس از سازگاری، توانایی بقای خود را آن طرف سیم خاردار و میلههای آهنی از دست میدهند. همانطور که یکی از شخصیتها میگوید: این دیوارهای زندان خندهدار هستند. ابتدا از آنها متنفر هستید، سپس به آنها عادت میکنید، سپس به آنها وابسته میشوید.
۶- خانم سانشاین کوچک Little Miss Sunshine (۲۰۰۶)هر وقت حالتان بد است، حس می کنید از زمین و زمان خسته اید یا زندگی معمولی روزمره اذیتتان میکند فیلم لیتل میس سان شاین را ببینید تا قشنگیهای زندگی و داشتن خانواده دوباره امیدوارتان کند.
سازندگان این فیلم، روی بدبختیها و بیچارگیهای معمول آدمیزاد دست گذاشتهاند تا وقتی که آنها را میبینیم، غرق در اندوه نشویم؛ بلکه با شخصیتها همذاتپنداری کنیم و دلمان بخواهد که آنها را در آغوش بگیریم.
۷- راتاتویی موش سرآشپز Ratatouille (۲۰۰۷)انیمیشن موش سرآشپز یک انیمیشن فرانسوی است که در سال ۲۰۰۷ به کارگردانی بردبرد است که برنده جایزه اسکار و جایزه گلدن گلوب است و توسط شرکت پیکسار به عرصه نشسته است.
این انیمیشن داستان رمیموشی که در پاریس زندگی میکند و میخواهد یک سرآشپز شود، ولی به خاطر نارضایتی خانوادهاش و تعصب آدمها ناگزیر است کارهای دیگری انجام دهد. شجاعت او قابل تحسین هست. راتاتویی درباره این است که ما چه هستیم و چه میتوانیم باشیم و چطور میتوانیم از تواناییهایمان استفاده کنیم و تفکر خلاقانه داشته باشیم.
مهمترین و اساسیترین قابلیت و توانایی انسان و بنیادیترین عامل ایجاد ارزش خلاقیت است که در همه ابعاد و جوانب زندگی انسان نقش کاملاً حیاتی دارد و از والاترین ویژگیهای انسان است. انسان خلاق توانایی حل مسئله بالاتری نسبت به سایرین دارد و با بینش متفاوت خود نسبت به مسائل گامیجلوتر از افراد دیگر بردارد.
۸- جری مگوایر Jerry Maguire (۱۹۹۵)این فیلم زندگی یک دلال و ایجنت ورزشی را نشان میدهد که در ابتدا زندگی خوب و مناسبی داشته اما برای رسیدن به خواستهای بزرگتر همه چیزش را کنار میگذارد و از ابتدا شروع میکند. جری مگوایر (کروز) مدیر برنامه بازیکنان ورزشی است و همیشه به دنبال یافتن کارها و موکلانی پرسود است. او کارمند یک شرکت مدیر امور ورزشکاران سرشناس به نام اس ام آی است. جری در کارش بسیار موفق و پرانرژی است و همه به او علاقهمند هستند اما دوستانش همیشه به او حسادت میکنند تا اینکه متوجه میشود جایی از کارش ایراد دارد.
چندی نمیگذرد که پسر یک قهرمان صدمهدیده را میبیند. دچار عذاب وجدان میشود. در میانه شبی که خوابش نمیبرد، برمیخیزد و خطاب به خود و همکارانش یادداشتی مینویسد و در آن نسبت به سلامت طولانیمدت مشتریان و صرفنظر کردن از سودهای آنی هشدار میدهد.
۹- جولی و جولیا Julie & Julia (۲۰۰۹)فیلم جولی و جولیا، با شرکت مریل استریپ و ایمی ادمز، درباره مربی آشپزی جولیا چایلدز است و زن جوانی به نام جولی پاول که همه غذاهای کتاب او را یک سال پخت و دربارهاش وبلاگ نوشت که به کتاب پرفروشی تبدیل شد. این فیلم داستان این دو زن است که در دو زمان مختلف با دو همسر و دو زندگی مختلف، تلاش کردند از طریق اشتیاق وسواس آمیز و پشتکار، خودشان و زندگیشان را از نو بسازند. این فیلم کار جدیدی است از نورا فران، سناریست و کارگردانی که با فیلمهای زنمحور با داستانهای دوگانه موازی، به شهرت رسیده است.
۱۰- پارک ژوراسیک Jurassic Park (۱۹۹۳)شاید به نظرتان عجیب بیاید که یک فیلم دایناسوری چطور میتواند جزو فیلمهایی باشد که حالتان را خوب میکند. حماسه هیولایی اسپیلبرگ در اوایل دهه ۹۰ که قلب شما را به تپش میاندازد، چطور حال شما را خوب میکند؟ داستان جمعی از دانشمندان و کودکانی که بدون نظارت در جزیرهای با دستهای از دایناسورهای گرسنه رها شدهاند، به طرز شگفتآوری نشاطآور است.
داستانهای مربوط به انسان در برابر هیولا بیشتر در ژانر اکشن است و پارک ژوراسیک نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما این فیلم در مورد انعطافپذیری انسان در برابر خطرهای بزرگ و تهدیداتی که جان او را به خطر میاندازد نیز هست. این فیلم یکی از نشاطآورترین فیلمهای تمام دورانهاست.
کد خبر 658539 برچسبها سینمای جهان فیلم خارجیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: سینمای جهان فیلم خارجی فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۱۲۶۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
به گزارش روزیاتو، نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:
زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود:
من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است:
وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است:
بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است:
اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود:
بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
کانال عصر ایران در تلگرام