تکگویی خاطرات از زبان یک گاو جنونزده
تاریخ انتشار: ۲ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۱۹۳۶۹
به گزارش ایرنا، گاوی که گویی به جنون مبتلا شده، راوی کتاب «خاطرات یک گاو جنون زده» است که داستانها و دغدغههایی دارد که به شکل تکگویی داستانی و نمایشی به روایت زندگی خود میپردازد.
همتی، نویسنده این کتاب با نگاهی نمادین و طنزی تلخ، به بررسی تخیلی، تمثیلی جنون گاوی پرداخته و در مواردی دلایل علمی این بیماری را ذکر کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زندگی پر ماجرای گاو کتاب «خاطرات یک گاوجنون زده» در ۱۰۴ صفحه شرح شده است. بحران ناشی از بیماری جنون گاوی در اروپا و پیامدهای آن، گاه به طنز و گاه به جد، با دفاع از گاوهای مبتلا به این بیماری و نقدی لطیف در لایههای پسین روایت زندگی گاو به عوامل بروز این بیماری از دیگر محتویات مرقومه نویسنده در این کتاب است.
گاو جنون زده که خود را یک گاومعمولی میداند، وقایع و رویدادهای وارد آمده بر خود را با زبانی روایت گونه بازگو کرده است. "من یک گاوم . یک گاو معمولی ، مثل همه گاوها . ولی مدتیه یه حرف هایی درباره خودم شنیدم که ای کاش نمی شنیدم."
سرگذشتی که نریشنوار برای مخاطب روایت شده است که هر مخاطبی را برای دقایقی هم شده به فکر میاندازد.
"البته ممکنه بعضی از خلق و خوهای من کمتر به گاوها رفته باشه و مثلا بیشتر به آدم ها رفته باشه که این دیگه تقصیر من نیست. نه تنها تقصیر من نیست که در حق من ظلم هم شده. چون به خاطر نوع نژادی که داشتم از همون زمان بچگی درست بعد از دوران شیرخوارگیم منو از مادرم جدا کردن و به یه کشور دیگه بردن."
اگر به نوشتههای طنز علاقه دارید، کتاب خاطرات یک گاو جنون زده را بخوانید. داستان کتاب خاطرات یک گاو جنون زده برای دوستداران نمایشنامه و تئاتر نیز جذاب است.
سمنگان نام انتشارات کتاب مذکور است همچنین در سالهای مختلف ناشران متفاوتی آن را منتشر کردند.
برگردان کتاب به زبان آلمانی
کتاب تک گویی بلند (خاطرات یک گاو جنون زده) توسط محمدعلی بهبودی از هنرمندان تئاتر آلمان ترجمه شده و در آلمان منتشرشد و در سال ۲۰۰۲ در تئاتر اوبرهاوزن آلمان به اجرا درآمد.
پیش از این نیز نمایشنامه (شب بارانی) از همین نویسنده در سال ۷۳ در فرانکفورت اجرا شده بود. بسیاری از آثار او به زبان عربی هم ترجمه شدهاند.
بخشی از کتاب خاطرات یک گاو جنون زده
من یه گاوم، یه گاو معمولی؛ مثل همه گاوها. ولی مدّتیه یه حرفهایی درباره خودم می شنوم که ای کاش نمیشنیدم. شاید هم حقیقت داشته باشه؟ شاید یه گاو معمولی نیستم وخودم نمیدونم؟ شاید هم مثل همه گاوها نیستم؟ اصلاً شاید هم یک گاو نیستم؟!...
ولی نه، هستم؛ و به خاطر گاو بودنمه که می خوام این حرفها رو اینجا بزنم! درسته، من یه گاوم! چون مادرم یه گاو بود، یک گاو قوی و سرِحال. پدرم هم بدون شک یک گاو بوده؛ حالا ممکنه نژادش فرق میکرده، ولی به هرحال یک گاو بوده. بنابراین، چون ثمره پیوند دو تا گاو هستم، پس من هم یه گاوم!
البته همون طور که گفتم، مدّتیه حرفهای عجیب و غریب درباره ما میزنن. مثلاً میگن...
نه، اصلاً من چرا باید به خودم شک کنم که هنوز یه گاوم یا نه؟ برای اینکه صرف نظر از مسائل ژنتیکی، و این که اساسا پدر و مادرم یک گاو بودهن یا نه؛ وضع ظاهری و ترکیب بدنم میگه من یه گاوم: پاهام، هیکلم، کلّهم، چشمهام، و از همه مهمتر صدام؛ و این هم «ماع» گفتن و «ماع» کشیدنم: ما ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ع...!
-نکنه صدامو شنیده باشن؟!... امیدوارم اینطور نباشه!...
شاید بگید خب یه مقدار از بدن کرگدن شبیه منه! یا مثلاً پاهام مثل چند تا حیوون دیگهست! ولی چشمها چی؟! چون همه میدونن که چشمهای «گاوی» فقط مال گاوهاست! آیا چشمهای من چشمهای یک گاو نیستن؟... خوب نگاه کنید!... و آیا طرز نگاهم نگاه گاوی نیست؟...
درباره نویسنده
همتی ۲۴ تیر ۱۳۳۴ در سمنان به دنیا آمد. او نمایشنامه نویس و شاعر است و آثار بسیار زیادی را برای کودکان نوشته است. همتی مدرک کارشناسی خود را در رشته ادبیات دراماتیک از دانشگاه هنر و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته کارگردانی نمایش از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد دریافت کرد. او دارای فوق لیسانس کارگردانی نمایش و پژوهشگر و مدرس ادبیات دراماتیک در دانشگاَه است.
شعر، داستان، نمایشنامه، آموزشی، پژوهشها و ویرایشها، ویژه کودکان و نوجوانان خلاصهای از یادمانهایی است که این هنرمند سمنانی به عنوان طرفهای بدیع پیشکش خلق کرده است.
وی تاکنون بیش از ۵۰ اثر شامل نمایشنامه، شعر و آثار پژوهشی و آموزشی در زمینه شاهنامه و ادبیات کهن و کودکان تألیف و منتشر کردهاست. از مطرحترین نمایشنامههای او میتوان به «شب بارانی»، «سفری برای آرش» و «خاطرات یک گاو جنون زده» اشاره کرد.
«خاطرات یک گاو جنون زده» توسط اتحادیه ناشران عرب به زبان عربی نیز چاپ و منتشر شد. مطرحترین دفتر شعر او نیز «حتی باد در خدمت عاشقان است» و «از عشق و نگرانی و وطن» میباشد که «حتی باد در خدمت عاشقان است» در سال ۱۳۶۸ منتشر شد اما در سال ۱۳۷۳ اجازه چاپ دوم نگرفت.
در عوض کتاب «از عشق و نگرانی و وطن» در ماههای نخست انتشارش به چاپ دوم رسید و در سال ۹۴ چاپ سوم آن در قطع جیبی عرضه شد. او همچنین ویراستاری تعدادی از کتابهای منتشر شده در ایران را بر عهده داشتهاست.
همچنین چند اثر تجربی آموزشی در زمینه داستان و نمایشنامه از وی منتشر شده که از میان آنها میتوان از کتاب «دعوت به روایت» نام برد که در دی ۱۳۸۷ در مراسمی در سمنان، رونمایی شد.
داستانها و نمایشنامهها
نویسنده و شاعر دیار دارالمرحمه در زمینه ادبیات داستانی نیز دارای آثاری است. قصه حضرت یوسف پسر یعقوب، داستانهایی برای سهشنبه، شنبهها ۵ بعد از ظهر، رنجها و امیدهای مقدس آدا و ویسا، دعایی برای بمانی و لواشک و ماَه (مجموعه داستان) آوازههای است که برای برخی از داستانهای خویش برگزیده است.
وی همچنین دارای کتابهای ارزشمند آموزشی است که نام برخی از آنان بچهها هم میتوانند قصه بسازند، آشنایی با ادبیات باستانی ایران و جهان، دعوت به روایت (کارگاه شناخت، آفرینش و نگارش داستان، نمایشنامه و فیلمنامه) و کودک و قصه (روشهای آفرینش قصه با کودکان و نوجوانان) است.
حرفه و فعالیتها
او افزون بر عضویت در انجمن نمایش ایران، انجمن نمایشنامه نویسان ایران و انجمن نویسندگان کودک و نوجوانان ایران، به مدت ۲ سال رئیس انجمن اهل قلم سمنان بود.
وی در این مدت افزون بر تشکیل کارگاههای داستاننویسی، نسبت به گردآوری آثار جوانان سمنانی و چاپ و انتشار آنها اقدام کرد. این آثار در قالب دو کتاب «داستانهایی برای سهشنبه» و «شنبهها ۵ عصر؛ فرهنگسرای کومش» منتشر شدهاست.
همتی در کلاسهای فوق برنامه داستاننویسی دانشگاَه آزاد اسلامی واحد اراک نیز در سالهای ۷۵ تا ۸۰ خورشیدی اقدام به چاپ و انتشار مجموعه داستانهای دانشجویان با نام «داستانهای دوشنبه» کرد.
او علاوه بر سالها تدریس ادبیات دراماتیک در در دورههای مختلف دانشگاهی، چهار سال عضویت در هیات علمی و دو سال مدیریت گروه رشته نمایش در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک را در کارنامه خود دارد. او اکنون ضمن مدیریت مؤسسه فرهنگی سمنگان، دبیری «جایزه ادبی آهوی کومش» را به عهده دارد که تاکنون سه دوره آن برگزار شده است.
شماری از ارمغانهای همتی
هنرمند و دانشمند برای بیان احساسات واندیشه های خود در هر زمانی، بسته به مقتضیات زمان و مکانِ عصرِ حضور خود، روشهای گوناگونی را برگزیده و در انتقال پیغام خود به مخاطب، از قالبهایی مثل قطعات موسیقی، نقّاشی، پیکر تراشی، و خلق آثار معماری و علمی استفاده کرده است، تا ذوق و قریحه و استعداد و دانایی و توانایی خود را با تاثیرپذیری از محیط پیرامون خود در زمان حیات و در طول تاریخ، در نسلهای بعد ماندگار سازد و این سرآغاز خلق آثاری زیباست.
شاعر و نویسنده نیز از این نیاز بَر کِنار نبوده و با تلاش به تولید آثار ادبی خود در زمینههای گوناگون پرداختهاند. همتی نیز چرخش چشمگیری در مدار هنر کلام مخیل داشته است که خواندن چکامههایش برای ملازمان نغمهسرایی دارای لطف است.
بخشی ز اشعارش را چنین تسمیه کرده است:
آی با توام، از باغهای نرگس سمنک، حتی باد در خدمت عاشقان است، از عشق و نگرانی و وطن.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سمنان نویسنده کتاب سمنان نویسنده کتاب کتابخوانی فرهنگ کتابخوانی داستان ها منتشر شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۱۹۳۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رمان اجتماعی معمایی «آفرودیت» در نمایشگاه کتاب عرضه میشود
به گزارش خبرنگار مهر، رمان اجتماعی معمایی «آفرودیت» نوشته غزاله بزرگ زاده به زودی توسط نشر روزگار منتشر و در نماشیگاه کتاب تهران میشود. این رمان دارای داستان های فرعی از چند راوی در بازه های مختلف است.
شخصیت اصلی این رمان دختری است که حادثهای کابوسها ورنجهای گذشته را برای او زنده میکند. دختری که سرگردان است برای رمزگشایی از گذشته و اتفاقاتی که رنگ و بویی تازه به خود گرفتهاند، او را در مسیری تازه و چالشی قرار میدهند.شخصیتهای فرعی خواسته و ناخواسته پایشان به زندگی کاراکتر اصلی داستان کشیده می شود و حتی گاه راوی داستان میشوند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
با بدنی لرزان و لکلککنان جلو رفتم، تا رسیدم به آخرین قدمی که برای اولینبار پرهیبی تنها را دیدم. سرتاپا خیس عرق بودم. در حالیکه عرق از چهرهام میچکید، با بدنی لرزان و کلهای که به سختی بر گردنم بند بود، به دور و بر نگاه کردم. همهجا را همان درختان کاج پهن و قطور، نارون و بید مجنون پر کرده بودند و شعلههای مرتعش بر آنها سایه میانداختند. سرم را بالا گرفتم و شاخههای درهم تنیدهی درختان بالای سرم سقفی درست کرده بودند و از فضای خالی میانِ شاخهها آسمان را دیدم که سیاه و صاف بود و چند ستاره که گویی به من چشمک میزدند.
کد خبر 6093871 فاطمه میرزا جعفری