واکنش سفیر ونزوئلا به «فقیر» خطاب شدن کشورش توسط غرب
تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۳۱۶۱۳
کارلوس آنتونیو آلکالا کوردونس سفیر ونزوئلا در تهران در گفتگویی بیپرده با بخش اسپانیولی خبرگزاری ایرنا، که انتشار نسخه خبری آن طی روزهای گذشته، با بازتابهای قابل توجهی در رسانهها همراه بود، به ناگفتههایی از روابط ایران و ونزوئلا، حواشی ارسال سوخت به این کشور توسط کشتیهای ایران، سفر سردار سلیمانی به ونزوئلا و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
** واکنش کشور شما و کشورهای آمریکای لاتین پس از ارسال سوخت از سوی ایران به ونزوئلا چه بود؟ و همین طور ایالات متحده چه واکنشی داشت؟
پیش از هر چیز حضورتان در سفارت را خوش آمد میگویم؛ برای ما باعث خوشحالی است که میزبان شما در این مصاحبه باشیم. ارسال پنج نفتکش نخست و سایر نفتکشهایی که وارد ونزوئلا شد، نه تنها با محموله سوخت بلکه با مواد غذایی، دارویی و سایر موارد، باعث شعف و شادی بسیار مردم ونزوئلا شد و این اقدام، در زمان بسیار حساسی که در آن به سر میبردیم، کمک بزرگی بود.
ورود نفتکشهای ایران در زمان بسیار مهمی اتفاق افتاد؛ زمانی که اقدامات قهری و یکجانبه و تحریمهای اقتصادی مالی تجاری، صنعت نفت ما را به شدت تحت تاثیر قرار داد و بر فعالیت منظم پالایشگاهها، کارخانجات اکتشاف و استخراج نفت و همچنین بر فرآوری و توزیع نفت و مشتقات آن آسیب جدی وارد کرده بود.
این نفتکشها زمانی به ونزوئلا رسید که عملاً صنعت نفت ما به طور کامل مختل شده بود. اما به لطف دوستان خود در سراسر جهان، موفق شدیم مجددا آن را فعال کنیم. و باز هم تکرار میکنم که ایران نقشی کلیدی و اساسی در این فرآیند بازسازی ایفا کرده است. در واقع این منابع نفتی و فرآوردههای آن، درست در لحظه بسیار مناسب رسیدند و پس از آن ما شروع به تولید بنزین خود کردیم.
کشور تولیدکننده نفتی مثل ما را تصور کنید که نه تنها عضو بلکه از بنیانگذاران اوپک است و یکی از پیشروان این نهاد، «خوان پابلو پدرو آلفونسو» از کشور ما بوده است؛ با این حال، باید خود را ناگزیر از واردات و خرید بنزین ببینیم. این پیامد سنگین و تاثیری است که اقدامات قهری یکجانبه آمریکا به اقتصاد ونزوئلا وارد کرده است. کشور ما بالغ بر 65 میلیارد دلار فروش نفت داشت، در حالی که در سال 2019 ما تنها به اندازه یک درصد از آن 65 میلیارد دلار را دریافت کردیم: تقریباً حدود 500 یا 600 میلیون دلار. تصور کنید که [آن شرایط تحریمی] بر اقتصادی که کاملا وابسته به نفت است چه تاثیری داشت! البته که بر اقتصاد ما و حرکت کلی کشور و همچنین پیشرفت کشور و ملت ونزوئلا تاثیر بسیار زیادی گذاشت؛ اما به لطف دولتهای انقلابی رئیس جمهور چاوز و مادورو و البته با کمک دوستان خود، توانستیم بر آن مشکلات غلبه کنیم. همانطور که دوستان ما به ما کمک کردند، ما نیز به آنها کمک میکنیم.
ما به خوبی از فداکاری و تلاشهایی که ایران برای ارسال آن محصولات تا رساندن آنها به کاراکاس از خود نشان داد، آگاه هستیم
آن پنج کشتی نفتی با استقبال بسیار خوب ونزوئلا مواجه شد. ما به خوبی از فداکاری و تلاشهایی که ایران برای ارسال آن محصولات تا رساندن آنها به کاراکاس از خود نشان داد، آگاه هستیم زیرا باید از دسترس دشمنان در آن آبها دور میماندند. در سال 2021 یا 2020 - دقیقا یادم نیست- بعضی از کشتیهای ما مصادره شد. زیرا متاسفانه پرچم ایرانی نداشتند، وگرنه آن کشتیها حتما به ونزوئلا میرسیدند.
فکر نکنید که دشمنان ما تنها از ایران میترسند بلکه از ونزوئلا نیز میترسند. هنوز به ما حمله نظامی نکرده و این کار را نخواهند کرد؛ اما اگر به فکر این کار هم باشند، قطعا شکست خواهند خورد. چه زمانی؟ نمیدانم. اما حتما این طور خواهد بود: بدتر از جنگ ویتنام و افغانستان و بدتر از جنگ جهانی دوم که در آن هم پیروز نشدند.
برای ما صرفاً نفتکشهایی که از ایران به ونزوئلا وارد شد، مهم نیست؛ دو هفته گذشته نیز کشتی دیگری رسید و همچنان کشتیهای دیگری وارد میشوند. بلکه از کمکهایی که از طریق فروشگاههای زنجیرهای مگاسیس و داروسازی ایران دریافت کردهایم، نیز سپاسگزاریم.
بدیهی است که این اقدامات رایگان نبوده بلکه براساس یک رابطه تجاری استوار بوده است. ایران میفروشد و ما با قیمتی منصفانه میخریم و این، رابطه مثبتی برای دو طرف است. هم ایران برنده است و هم ونزوئلا. هم ملت ونزوئلا برنده است و هم ملت ایران. دولتهای ما هم برندهاند. و امیدواریم که به زودی، در آیندهای نه چندان دور، تراز تجاری حاصل از مبادلات اقتصادی- تجاری میان تجار ایران و ونزوئلا افزایش یابد. حال چه در بخش دولتی باشند یا در بخش خصوصی. تجار ونزوئلایی تمایل دارند برای سرمایهگذاری به اینجا (ایران) بیایند و تجار ایرانی نیز تمایل دارند در ونزوئلا سرمایهگذاری کنند. گامهای اولیه نیز برداشته شده است.
برای ما افتخار بزرگی بود که جمهوری اسلامی ایران، دولت و رهبری معظم آن، آیتالله خامنهای با آن درجه از انصاف، سوخت مورد نیاز ما را در آن شرایط سخت ارسال کردند و همچنین به تمام آن حمایت و همکاریهایی که در حق ما مبذول داشتند، افتخار میکنیم.
** آیا خاطرهای درباره دیدار سپهبد سلیمانی از ونزوئلا دارید؟ وی چه نقشی در تقویت روابط دوجانبه ایفا کرد؟
شهید ما، سپهبد قاسم سلیمانی، برای ما تصویری زنده از مبارزه ضد امپریالیستی است. تصویری زنده از عشقی که به یک ملت داشت و جانفشانیهایی که ما انقلابیون حاضریم در راه وطن خود، حاکمیت و تمامیت خود داشته باشیم.
ژنرال سلیمانی (که تصاویری از او را در اینجا -سفارت ونزوئلا در ایران- دارم) برای من الگوی زندهای برای پیروی است. زیرا او یک انسان معمولی نبود؛ بلکه انسانی بود که نه تنها برای ایرانیها، بلکه برای افرادی هم که نمیشناخت آماده فداکاری بود همچنان که زندگی خود را در این راه قرار داد. این کارها ناشی از نوع دوستی یک انسان انقلابی و یک مبارز علیه هژمونی امپریالیستی است. در ونزوئلا، این مسئله برای ما خیلی مهم است و ژنرال سلیمانی را هم در قلب و هم در فکر خود زنده نگاه میداریم.
سفر سردار سلیمانی به ونزوئلا، سفر بسیار مهمی برای دولت ما بود. چرا که در این دیدارها همیشه توصیهها و هماهنگیهای انقلابی مطرح می شود. و البته در این نوع دیدارها، پشتیبانیهای مهمی که باید به صورت محرمانه انجام شود، مورد تاکید قرار میگیرد.
خاطره من از سفر سردار سلیمانی به ونزوئلا خیلی مبهم است زیرا دیداری کم حاشیه بود اما دیدار بسیار مهمی برای دولت ما بود. چرا که در این دیدارها همیشه توصیهها و هماهنگیهای انقلابی مطرح می شود. و البته در این نوع دیدارها، پشتیبانیهای مهمی که باید به صورت محرمانه انجام شود، مورد تاکید قرار میگیرد. مجددا تکرار میکنم که برای ما ژنرال سلیمانی، الگوی مبارزه، فداکاری و عشق است. ما نیز برای خود شهیدانی داریم که سیمون بولیوار یکی از آنهاست (در اینجا یک عکس که فرمانده چاوز کشف کرد و یک تصویر قدیمیتر از او داریم.)
ما ارزشها و الگوهای فراوانی برای پیروی کردن داریم و ژنرال سلیمانی الگویی برای پیروی، نه تنها برای مردان و زنان انقلابی ونزوئلا بلکه برای همه مردم جهان است. دو سال از شهادت تاسفبار او میگذرد. در نظر ما، فارغ از تقسیم مردم به معتقدین به شهادت یا کشتهشدن ژنرال سلیمانی، این موضوع روشن است که مردم حول قهرمان خود متحد شدند. این قهرمان پس از شهادتش ظهور پیدا کرد. همچنین شاهد ابراز عشق مردم نه تنها در زادگاه وی بلکه در سراسر نقاط ایران در پاسداشت شهدا بودهایم. تنها سردار سلیمانی به شهادت نرسید بلکه چهار ایرانی و پنج عراقی از جمله «المهندس» نیز به شهادت رسیدند. و بجز این دو نام شناخته شده و دو شخصیت برجسته، ذکر نام هشت ایرانی و عراقی دیگر و یادبود آنها نیز لازم است. با این همه، سپهبد سلیمانی برای ما الگویی برای پیروی بود. امیدوارم که نسلهای جوان ونزوئلایی، سلیمانی را برای خود الگو بگیرند؛ همانطور که سیمون بولیوار و سایر رهبران بزرگ خود را در مسیر مبارزات انقلابی علیه هژمونی و سلطهگران الگو قرار دادهاند. مهم نیست که این امپراطوری چه کسی باشد، مهم این است که همانطور که جهان به صلح و آرامش برای پیشرفت نیاز دارد، به سلیمانیهای بسیاری برای دفاع نیاز دارد.
**برخی حامیان غرب، سعی میکنند ونزوئلا را یک کشور فقیر، بدون صنعت و ثروتهای طبیعی معرفی کنند و اقدام ایران برای برقراری روابط اقتصادی با ونزوئلا را یک اقدام اشتباه توصیف کنند. ایران چه فرصتهای اقتصادیای در ونزوئلا میتواند داشته باشد؟
همانطور که میدانید ما کشوری با بیشترین ذخایر نفتی جهان هستیم. این اثبات شده است و حرف ما نیست بلکه از سوی مراجع ذیصلاح تایید شده است.
ونزوئلا بزرگترین ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارد و ما پنجمین کشور جهان با بیشترین ذخایر گاز طبیعی هستیم. ونزوئلا همچنین تنوع زیستی چشمگیری دارد.
ونزوئلا بزرگترین ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارد و ما پنجمین کشور جهان با بیشترین ذخایر گاز طبیعی هستیم. ونزوئلا همچنین تنوع زیستی چشمگیری دارد. خوب، به نظر من بهشت است. بهشتی که در انجیل آمده در ونزوئلا دیده میشود. ما همه چیز داریم. شهرهای زیبایی داریم و از موقعیت راهبردی و ژئواستراتژیکی ممتازی برخورداریم. ما در شمال آمریکای جنوبی، رو به اقیانوس اطلس و منطقه کارائیب (در شمال غربی آمریکای جنوبی) قرار داریم. همچنین از طریق تنگه پاناما به سمت اقیانوس آرام دسترسی داریم که یک موقعیت راهبردی رشک برانگیز است. به همین خاطر، در طول 200 سال اخیر همواره در برابر نگاه پر طمع ایالات متحده بودهایم.
این موقعیت، این منابع و این تنوع زیستی ونزوئلا، برای آمریکا که بیش از یک قرن آنها را در اختیار داشت، بسیار شیرین و طمع انگیز است.
نه تنها از سوی امپراطوریهای امروز بلکه در گذشته نیز مورد حمله امپراطوریهای سلطه جوی زمان نیز بودهایم: امپراطوری بریتانیا، امپراطوری اسپانیا و ... و ما همواره دفاع کردهایم. 200 سال است که در حال دفاع کردن هستیم و همچنان به دفاع خود ادامه خواهیم داد. منابع ما بسیار اشتهاآور است و شرکتهای بزرگ غربی در آرزوی کنترل آن هستند. درخصوص منابع نفتی، از طریق اقدامات یکجانبه قهری توانستند سیستم تولید، پالایش و حمل و نقل نفتی ما را مختل کنند زیرا عملا تمام فناوریهای آن، وابسته به آمریکا بود.
با این وجود، ما در حال بازگرداندن آن شرایط و احیای صنعت نفتی ونزوئلا هستیم و ایران نقشی کلیدی در این مسیر داشته است. ایران به ما کمک بزرگی کرده و امیدواریم که همچنان به ما کمک کند. همانطور که در گذشته، فرمانده چاوز نیز نقشی مشابه در آن زمان که ایران با بحران سوختی مواجه شده بود، ایفا کرد. مانند کاری که شما با ارسال آن پنج کشتی انجام دادید، او نیز در شرایط بسیار حساس اقدام به ارسال سوخت به ایران کرد. به این کار همبستگی میگویند؛ همبستگی بین ملتها و همبستگی میان انقلابیون. از این نظر، ما بسیار فداکار هستیم. دوست دوستانمان هستیم و برای کمک به دیگران، از هیچ کمکی دریغ نمیکنیم.
روابط میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بولیواری ونزوئلا از سال 2004 توسط فرمانده چاوز تقویت شده است؛ در حقیقت روابط دو کشور بیش از 70 سال قدمت دارد اما با تدبیر وی است که روابط بسیار نزدیکتر شد و روابط دوستی واقعی و راهبردی میان دو کشور شکل گرفت. بویژه به لحاظ همکاریهای اقتصادی و در دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد، با امضای حدود 250 قرارداد و تفاهمنامه، نزدیکی بیشتری میان دو دولت و دو ملت حاصل شد.
به لحاظ جغرافیایی، ونزوئلا و ایران در یک راستا قرار دارند. ما کمی پایینتر، به سمت مناطق گرمسیری و شما قدری به سمت شمال متمایل هستید، بنابراین تقریبا همسان هستیم؛ تفاوت اصلی ما در زبان است چرا که فارسی و اسپانیایی، زبانهای متفاوتی هستند؛ اما از سایر جهات بسیار شبیه هستیم.
مردم ونزوئلا و مردم ایران شباهت بسیار به یکدیگر دارند، ما حتی ذائقههای خوراکی مشابه داریم؛ ما در ونزوئلا آب و هوای زیبایی داریم که آب و هوای گرمسیری است، چهار فصل نداریم اما آب و هوای بسیار پایداری داریم که باعث شده مردمی بسیار خونگرم و بسیار شاد باشیم. ما مردم بسیار با محبتی هستیم.
مردم ونزوئلا و مردم ایران شباهت بسیار به یکدیگر دارند، ما حتی ذائقههای خوراکی مشابه داریم؛ ما در ونزوئلا آب و هوای زیبایی داریم که آب و هوای گرمسیری است، چهار فصل نداریم اما آب و هوای بسیار پایداری داریم که باعث شده مردمی بسیار خونگرم و بسیار شاد باشیم. ما مردم بسیار با محبتی هستیم و این باعث ایجاد روابط با کشورهای دیگر شده است. چاوز یعنی مردم ونزوئلا؛ این همان روابط دوستانهای بود که فرمانده چاوز در آن زمان به دنبالش بود، ابتدا با دولت آقای خاتمی و سپس با دولت آقای احمدینژاد.
از تحریمها علیه ایران و نزوئلا به ترتیب، 43 و 24 سال میگذرد؛ ما به (لحاظ جغرافیایی) به این شیطان (آمریکا) نزدیکتریم و به همین دلیل اقدامات آن کشور بر ما تاثیر بیشتری داشته است.
علیرغم این واقعیت که ما به واسطه زانو نزدن در مقابل آمریکا، تحت تأثیر اقدامات قهرآمیز یکجانبه و محاصره اقتصادی و مالی دولت آمریکا هستیم اما روابط دوستانه بین ایران و ونزوئلا، سبب افزایش مبادلات تجاری میان دو کشور شده است.
گرچه تحریمها، عمیقاً اقتصاد ما را تحت تأثیر قرار داده است اما در عین حال، از دیگر سو، ما را تقویت هم کرده است چرا که سبب شده به خودمان نظر کنیم و در علم و فناوری، همچنین امور اقتصادی، تجاری، مالی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و آموزشی توسعه پیدا کنیم و خودمان را دوباره کشف کنیم و از همه ظرفیتها بهره برداری کنیم.
ما سعی میکنیم با دشمن، با دشمن سیاسی داخلی خود همزیستی کنیم اما واضح است که این دشمن سیاسی نمیخواهد با انقلابیون بولیواری همزیستی داشته باشد. بنابراین ما نیز مجبور به مبارزه با آنها شدهایم. ما مجبور شدهایم اقداماتی را در جهت مبارزه با آن دشمن انجام دهیم و از همین رو، تغییراتی در قانونگذاری لحاظ کردهایم. میتوانیم بگوییم که تمامی این امور، سبب تقویت ایران و ونزوئلا شده است.
در این سه سال اخیر حضور من در ایران، ما مبادلات بین دو کشور را بسیار افزایش دادهایم. بسیاری از هیأتهای ایرانی برای آشنایی با ونزوئلا از ابعاد مختلف به کشور ما سفر کردهاند. یکی از مهمترین این جنبهها موضوع گردشگری است که در این زمینه، چندین قرارداد به امضا رسیده است. همچنین توافقنامههایی در زمینههای انرژی، مواد غذایی، بهداشت، امنیت و امور دفاعی میان دو کشور به امضا رسیده است.
ما این طیف همکاری را با جمهوری اسلامی ایران گسترش دادهایم؛ و به زودی شاهد برگزاری نهمین کمیسیون مشترک خواهیم بود و آن را در دستور کار داریم.
میتوانم به شما بگویم که در سال 2020، علیرغم همهگیری ویروس کرونا، محاصره اقتصادی و اقدامات قهرآمیز دشمن، بهبود اقتصادی داشتیم که به لطف متحدان اصلیمان در دنیا حاصل شد. جمهوری اسلامی ایران به ما کمک زیادی کرده است.
به عقیده من روابط ایران و ونزوئلا بسیار مستحکمتر شده و همچنان تقویت خواهد شد. زمانی که موفق به راهاندازی تورهای گردشگری شویم، این موضوع اهمیت بیشتری خواهد یافت. زیرا ونزوئلاییهای بسیاری برای آشنایی با این کشور شگفتانگیز به اینجا خواهند آمد و مردم ایران نیز با زیباییهای کشور ما و مکان های دیدنی ونزوئلا آشنا خواهند شد. ونزوئلا همه چیز دارد: سواحل، کوه، جنگل و تنوع زیستی قابل توجهی برای مردم ایران دارد که در صورت سفر توریستی، آنها را کشف خواهند کرد.
** آیا توافقنامهای برای صادرات داروهای ایرانی به ونزوئلا امضا شده است؟
بله، در سال 2019 توافقنامهای درخصوص صادرات داروها و تجهیزات پزشکی امضا شد. در حال کار بر روی این موضوع بودهایم و به دنبال ابزار یا راهبردهای مالی هستیم که این امکان را فراهم کند؛ زیرا همان طور که میدانید هم ایران و هم ونزوئلا تحت تحریم بوده و [مسیر مبادلاتی آنها] توسط سیستم مالی بینالمللی تحت سلطه دلار مسدود شده است و این امر، دشواریهای زیادی به وجود آورده است.
اگرچه به دنبال راههایی بوده که موثر واقع شدهاند اما این تحریمها عمیقا بر اَشکال سنتی پرداخت تاثیر گذاشته است. با این وجود، از طریق زنجیره مگاسیس موفق شدهایم برای خرید دارو ارتباط برقرار کنیم. امیدواریم که این میزان ارتباط فراتر رود و بیشتر شود تا تاثیر مثبتی بر تراز تجاری کشورهای متبوعمان داشته باشد. این امر به طور منطقی، منافع متقابلی را به همراه خواهد داشت و شرکتهای دارویی ایرانی خواهند توانست تولیدات دارویی خود را افزایش دهند تا نه تنها تقاضای داخلی ایران را تامین کنند بلکه مازاد محصولات خود را در کشورهای عمدتاً حوزه آلبا (کشورهای حوزه مقاومت آمریکای لاتین از جمله ونزوئلا، کوبا، بولیوی و ...) به فروش برسانند.
ونزوئلا نه تنها مرکزی برای توزیع داروهای ایرانی است بلکه همچنین میتواند توزیعکننده تمام محصولات ایرانی در میان کشورهای آمریکای جنوبی و کارائیب و آمریکای مرکزی باشد. در این مناطق، بازار قابل توجهی برای محصولات ایرانی در هر زمینهای وجود دارد
ونزوئلا نه تنها مرکزی برای توزیع داروهای ایرانی است بلکه همچنین میتواند توزیعکننده تمام محصولات ایرانی در میان کشورهای آمریکای جنوبی و کارائیب و آمریکای مرکزی باشد. در این مناطق، بازار قابل توجهی برای محصولات ایرانی در هر زمینهای وجود دارد و ونزوئلا میتواند همکاری لازم را داشته باشد. من بارها به نمایندگان گفتهام که تلاش کنند ایران جایگاه خود را پیدا کند و حجم انبوه از محصولات تولیدی خود را در منطقه آلبا توزیع کند و کشورهای این حوزه از محصولات با کیفیت ایرانی بهرهمند شوند.
** چه محصولاتی بازار بیشتری دارد؟
مواد غذایی، دارویی، مقالات علمی فناوری، خودرو –زیرا ایران صنعت خودروسازی بسیار مهمی دارد- و همچنین قایق؛ ایران در حال ساخت یکسری قایقهای خاص برای ونزوئلاست. ظرفیت عظیمی در ایران وجود دارد و آمریکای جنوبی و حوزه کارائیب به این پتانسیل نیاز دارد.
در مورد ما نیز به همین ترتیب است. ونزوئلا محصولات فراوانی دارد که میشود از طریق مبادله تجاری وارد ایران کرد؛ مانند میوه، کاکائو و قهوهای خاص و استثنایی. ما همچنین برنج، گاو، گوسفند و مرغ و طیور تولید میکنیم. بنابراین باید خود را کشف و بازکشف کنیم. به همین دلیل، مسئولیتی که آقای سلطانی، سفیر ایران در ونزوئلا و ماموریتی که من در اینجا دارم، بسیار مهم است. زیرا ما پل ارتباطی بین دو دولت هستیم که با دنبال کردن مبادلات تجاری و فرهنگی، علمی و فناوری امکان بهرهبرداری از این امکانات را فراهم میآوریم.
ونزوئلا به ایران به عنوان یک کشور مجزا و در انزوا نگاه نمیکند بلکه با شرکایی که در اینجا دارد به ایران نظر میکند. به طور مثال، جاده ابریشم و کمربند راه ابریشم از این منطقه میگذرد. از سوی دیگر، رابطه مهمی بین ایران و چین و همچنین میان ایران و روسیه وجود دارد. همان [کارکرد] راه تجاری و راهبردی که چینیها دارند را می توانیم در مورد ونزوئلا داشته باشیم.
شما در این زمینهها بسیار پیشرفته هستید. به عقیده من، این مبادلات میتواند ارتباط مثبتی برای ونزوئلا و ایران و متحدانشان فراهم کند. زیرا ونزوئلا به ایران به عنوان یک کشور مجزا و در انزوا نگاه نمیکند بلکه با شرکایی که در اینجا دارد به ایران نظر میکند. به طور مثال، جاده ابریشم و کمربند راه ابریشم از این منطقه میگذرد. از سوی دیگر، رابطه مهمی بین ایران و چین و همچنین میان ایران و روسیه وجود دارد. همان [کارکرد] راه تجاری و راهبردی که چینیها دارند را می توانیم در مورد ونزوئلا داشته باشیم. این ارتباط مثبت و موثری خواهد بود و این مجموعه (بلوک جدید) با هژمونی آمریکا، اروپا و متحدانشان در منطقه مقابله خواهد کرد. به همین دلیل، بسیار مهم است و به عقیده من، از این نقطه نظر ما میتوانیم استراتژی خود را بهتر بیان کرده و به آنچه «سیمون بولیوار» رهبر آزادی بخش ونزوئلا میگفت، یعنی «سعادت بیشتر برای مردم خود» دست یابیم. مطمئنم در ایران هم باور مشابهی وجود دارد و این همان چیزی است که دولتهای انقلابی در جستجوی آن هستند، یعنی دستیابی به سعادت بیشتر برای مردم خود از طریق توسعه اقتصادی، تجاری، اجتماعی، فرهنگی و علمی ...
** کمیسیون مشترک آتی میان ایران و ونزوئلا کی و کجا برگزار خواهد شد؟
نهمین دور از نشستهای کمیسیون مشترک، قرار است در تهران برگزار شود. این کمیسیون از سال 2015 به دلیل برخی مشکلات، تشکیل نشده است. در حال حاضر، تقریبا آماده است و منتظر هماهنگی تاریخ آن از جانب ونزوئلا هستیم. دولت ایران تاریخی را به ما پیشنهاد داده و اکنون دولت ونزوئلا و «نیکلاس مادورو» رئیس جمهوری آن باید درخصوص تاریخ مذکور تصمیمگیری کنند. احتمال زیادی دارد که قبل از نوروز و سال نوی ایرانی برگزار شود. شاید اواخر فوریه یا اوایل مارس (اسفند) باشد. ما و دولت ونزوئلا در حال مطالعه و بررسی آن هستیم و به زودی پاسخ خواهیم داد. در کمیسیون مشترک، رئیسجمهور «نیکلاس مادورو» به تهران خواهد آمد تا به همراهی رئیسجمهور «رئیسی» ریاست نشست مشترک را به عهده گیرند. هر دو طرف، کنوانسیونها و توافقنامههای مختلفی برای ادامه همکاریها بین دو کشور امضا خواهند کرد. من نسبت به آنچه اتفاق میافتد، بسیار خوشبین هستم؛ زیرا کمک خواهد کرد که مردم انقلابی ما به موقعیتها و سعادت بیشتری دست یابند و این امر با دولتهای بدون تابعیت، یا دولتهایی که در برابر دولتهای آمریکایی زانو میزنند، امکان پذیر نخواهد بود. بلکه با دولتهای کاملاً مستقل که نظام حقوقی آنها برای خدمت به مردمشان تنظیم شده است، به این هدف خواهیم رسید. من بسیار خوش بین هستم و امیدوارم که به زودی تاریخ کمیسیون مشترک اعلام شود. البته به زودی آن تاریخ را اعلام کرده و مادورو و هیأت ونزوئلایی را در اینجا خواهیم دید.
** به طور کلی، مردم ونزوئلا نسبت به ایران چه دیدگاهی دارند؟ و چطور میتوانند کشور ایران را بهتر بشناسند؟
همانطور که در طول مصاحبه گفتهام، ملت ونزوئلا در واقع مردمی عاطفی و مهربان هستند. و مردم ایران؟ واژهای برای بیان میزان بزرگی مردم ایران نمییابم.
مردم ما بسیار قدردان مردم ایران هستند، نه تنها بخاطر آنچه که در سالهای اخیر با همکاریهای دوجانبه در زمینه انرژی و مواد غذایی به وقوع پیوسته بلکه بخاطر الگویی که به جهان ارائه دادهاند؛ الگوی خاص بودن جامعه ایرانی در سالهای اخیر که جهان را متحول کرده است.
این ملتها هستند که فارغ از نوع دولتهایشان، همواره نماینده جامعه و کشور خود بودهاند. و آنچه اهمیت دارد اتحاد بین ملتهاست. مانند روابط میان ایران و ونزوئلا؛ مردم ما بسیار قدردان مردم ایران هستند، نه تنها بخاطر آنچه که در سالهای اخیر با همکاریهای دوجانبه در زمینه انرژی و مواد غذایی به وقوع پیوسته بلکه بخاطر الگویی که به جهان ارائه دادهاند؛ الگوی خاص بودن جامعه ایرانی در سالهای اخیر که جهان را متحول کرده است و این ویژگی فقط مربوط به صد یا ۴۳ سال اخیر نبوده است. الگویی که جا دارد مورد مطالعه و قدردانی قرار گیرد.
ما ملتی قدردان هستیم، ملتی جوان که حدود ۵۰۰ سال قدمت دارد؛ از این ۵۰۰ سال، ۳۰۰ سال زیر سلطه امپراطوری اسپانیا بوده و در ۲۰۰ سال اخیر نیز 176 سال تحت امپراطوری آمریکا بودهایم و به تازگی آزاد شدهایم؛ البته هنوز کاملا آزاد نشدهایم بلکه در حال آزاد شدن هستیم. مردم ما متوجه این موضوع شدهاند که باید از زیر سلطه هر نوع امپراطوری که قصد خاموش کردن ما را دارد، آزاد شویم. هر ملتی که ما را در این مبارزه برای آزادی حمایت کند، دوست ماست که یکی از این ملتهای دوست و برادر، مردم ایران برای ملت ونزوئلا بوده اند. مطمئنم که همه هممیهنان من و هم دولت ونزوئلا به ریاست نیکلاس مادورو نیز این احساس را دارند و مطمئنم که دولت و رهبری ایران چنین هستند و مردم ایران نیز با وجود شناخت کمی که از مردم ونزوئلا دارند، چنین تصوری دارند. گاهی شخصی در خیابان از من می پرسد شما اهل کجا هستید؟ وقتی میگویم ونزوئلا، اولین چیزی که به ذهن آن فرد ایرانی میرسد «چاوز» است. چون چاوز در ایران یک شاخص شده است. میبایست مراودات خود را به اندازهای افزایش دهیم که خود ونزوئلا تبدیل به یک شاخص در ایران شود. ما از دوستی رئیسجمهور چاوز با روسای جمهوری دورههای مختلف ایران سپاسگزاریم. این موضوع برای ما خیلی مهم است و ارزش بسیاری برای آن قائلیم و آن را همواره در قلب و ذهن خود زنده نگاه میداریم.
**کشورهای مستقل از جمله کوبا، ونزوئلا، ایران، چین، روسیه و ... چه راههایی برای در هم شکستن نظام تحریمهای آمریکا دارند و این راهها به چه میزان موفق خواهد بود؟
کشورهای دیگری مثل کره شمالی هم هستند. می پرسید چه اقداماتی؟ ما اقداماتی را در سطح داخلی انجام دادهایم؛ در 8 اکتبر 2020، به پیشنهاد رئیسجمهور مادورو تحت عنوان قانون ضد تحریم، قانونی را در مجلس ملی بولیواری اصلاح کردیم. این یکی از اقدامات اقتصادی و مالی است که اجازه میدهد با اقدامات قهرآمیز و یکجانبه آمریکا مقابله کنیم. در سطح داخلی نیز میبایست برای مواجهه با آمریکا و شرایط پدید آمده که در حال گذران آن هستیم، به لحاظ قانونی خود را به روز رسانی کنیم. میدانیم که پس از جنگ جهانی دوم، برگزاری کنفرانس برتون وودز (در ماه جولای سال ۱۹۴۴ منجر به شکل گیری نظام جدید پولی بینالملل بر پایه سیستم آمریکایی شد) و دلار جایگزین طلا شد و آمریکا ارز واحد مبادلهای، یعنی دلار را به اقتصاد جهانی تحمیل کرد و به این ترتیب توانست بر بخشی از جهان، مسلط شود و اراده خود را بر دولتها و ملتهایی که در مقابلش زانو نمیزنند، تحمیل کند.
آمریکا اراده خود را از طریق این اقدامات قهری تحمیل کرده است، اقدامات فراسرزمینی که به آنها اجازه میدهد سیستم مالی بینالمللی را کنترل کنند. با این حال، برخی از کشورها مانند چین و روسیه نیز هستند که در حال حاضر با پول ملی خود (روبل و یوان) در حال تعامل هستند و از این طریق توانستهاند حداقل، در مبادلات تجاری میان خودشان آزادانه عمل کنند و تراز تجاری خود را با پول ملی خودشان افزایش دهند. ما نیز در آمریکا سعی کردیم این کار را با پولی انجام دهیم که فرمانده چاوز آن را سوکره نامید. این اقدام تا حدی موثر بود؛ تا زمانی که امپریالیسم آمریکا شروع به اخلال در کشورهایی کرد که تا آن زمان توسط روسای جمهور ترقی طلب (progresist) هدایت میشدند. معذلک ما موفق شدیم سرمایهگذاری کنیم یا محصولاتی را از کشورهای مرکوسور (بازار مشترک کشورهای آمریکای جنوبی) از طریق ارزهای خودمان و نه دلار خریداری کنیم. ما موفق شدیم، اما این اقدام بسیار ابتدایی بود و در نهایت دلار مجددا برتری یافت. همچنین بسیاری از کشورهای دیگر که مخالف هژمونی ایالات متحده هستند، برای مثال سازمان کشورهای غیرمتعهدها، برای مقابله با این قدرتهای سلطه گر، در حال سازماندهی مجدد هستند.
ما آلبا ALBA را داریم که توسط کشورهای بولیواری آمریکای لاتین تشکیل شده است و اکنون ALBA- TCP نامیده میشود که شامل کشورهای بولیواری آمریکای لاتین در راستای توافق تجاری مردمی است؛ بنابراین در عمل، مردم در امور دولتهای پیشرو خود مشارکت دارند؛ دولتهایی که میخواهند با همه دوست باشند، تجارت کنند و در نهایت احترام، با تمام دنیا مراوده داشته باشند.
ما میبایست به دولت آمریکا و دشمنان خود احترام بگذاریم زیرا مردمشان، اگر چه سهوا، اما آن روسای جمهور را انتخاب کردند، پس باید به آنها احترام بگذاریم و انتظار داریم این احترام متقابل باشد.
مردم ما می بایست با یکدیگر متحد شوند. ما روابط گستردهای با روسیه، چین، بلاروس، ترکیه، ایران، کره شمالی و... همچنین با کشورهایی که با هژمونی آمریکا و متحدانش مقابله میکنند، داریم؛ زیرا نمیخواهیم به خودمان اجازه دهیم تحت انقیاد و یا سلطه آنها باشیم. و این امر هزینه دارد چرا که اقتصادهای برتر دنیا از آنجا که دلار و یورو و... را کنترل میکنند، معتقدند که حتی بالاتر از منشور سازمان ملل هستند.
بنابراین هر چه کشورهای بیشتری علیه این هژمونی و بلوکهای سلطه که در نیمکره شمالی زمین هستند و بسیار توسعهیافتهتر از ایالات جنوبی میباشند، با هم متحد شوند، موقعیتی جغرافیایی ایجاد میشود که میتوانیم به این مسائل پایان دهیم. ما باید چرخش واقعی در سازمان ملل متحد ایجاد کنیم. ما با سازمانهای کشورهای آمریکایی سعی کردیم با همه کشورهای قاره آمریکا رابطه دوستانه داشته باشیم اما میسر نشد. بنابراین رئیسجمهور چاوز، آن سازمان را محکوم کرد و ناگزیر به ترک آن شدیم... از آن خارج شدیم و این امر برایمان بهتر از ادامه دادن در آن سازمان آشفتهای بود که در حال حاضر در خدمت کاخ سفید، وزارت امور خارجه و وزارت دادگستری آمریکا برای تحمیل اراده واشنگتن بر ما کشورهای قاره آمریکاست که حاضر نیستیم در مقابل ایالات متحده سر خم کنیم.
اگر ما موفق شویم یک بلوک قدرتمند بنیان نهیم که درحال حاضر، در حال شکل گیری است و ابتکاری است که ایران، ونزوئلا، چین و روسیه در هماهنگی با سازمان ملل ارائه کردهاند، ونزوئلا دیگر تنها نخواهد بود؛ ایران دیگر تنها نخواهد بود و از یکدیگر در برابر دشمن مشترک، حمایت خواهیم کرد.
**انقلاب اسلامی ایران چه تاثیراتی بر کشورهای جهان و بخصوص بر آمریکای لاتین داشته است؟
سوال بسیار جالبیست. برای ما تاثیر مثبت انقلاب اسلامی بر کشورمان و همچنین تاثیری که بویژه، بر آمریکای لاتین و جهان داشته است بسیار مهم است.
چرا انقلاب اسلامی بر کل دنیا تاثیرگذار بوده است؟ چون انقلابیست برخاسته از میان مردم و از میان گروهی از میهنپرستان ایرانی که مخالف سوءاستفادههایی بودند که در رژیم پیشین انجام میشد و این امر برای ما یک الگوست.
ما در حال حاضر در بیست و چهارمین سالگرد انقلاب بولیواری هستیم، مسیری که توسط فرمانده هوگو چاوز رهبری شد و میتوان گفت که انقلاب بولیواری ونزوئلا نیز تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران قرار گرفت. فرمانده چاوز به عنوان رئیسجمهور، روابط دیپلماتیک دوستانه را بین دو کشور احیا کرد به شکلی که اکنون پس از 24 سال مستحکمتر شده و بسیار بهتر از گذشته است.
برای رهبری ایران احترام زیادی قائل هستیم.
ما در آمریکا، به ویژه در آمریکای جنوبی، برای انقلاب اسلامی، ملت ایران، رهبری این کشور و نیز بخاطر الگویی که در اختیار همه ما قرار دادهاند، احترام زیادی قائل هستیم.
ما نیز نمونههای زیادی در آمریکای جنوبی و کارائیب داریم. برای مثال، انقلاب کوبا که بیش از 60 سال قدمت دارد و تأثیر مثبتی بر آمریکای لاتین، آمریکای مرکزی و کارائیب داشته و سبب مقاومت مردم در برابر امپریالیسم آمریکا و سیاستها و دکترینهای امپریالیستی شده است.
از جمله مهمترین این دکترینها در مورد ما، «دکترین مونرو» است که در سال 1824 با شعار «آمریکا برای آمریکاییها» ابلاغ شد به این معنی که قاره امریکا برای همه ساکنان آن است؛ اما در واقع هدف، چیز دیگری بود. آمریکا شامل آمریکای شمالی، مرکزی، جنوبی و کارائیب می شود؛ آمریکا برای آمریکاییها به عنوان شعاری مطرح شد که همه ما (کشورهای این قاره) را شامل شود، اما دروغ بود. زیرا در واقع مقصود این بود که قاره آمریکا برای ایالات متحده و برای کنترل سایر دولت های قاره در 200 سال اخیر باشد.
دکترین دیگری نیز وجود داشت به نام «مانیفست سرنوشت» که طرفداران این دکترین میخواهند نه تنها قاره آمریکا، بلکه کل جهان را تسخیر کنند. بدیهی است که انقلاب اسلامی، انقلاب کوبا و انقلاب بولیواری ونزوئلا با ایشان مخالف است و به همین علت، تأثیر مثبتی که انقلاب اسلامی بر کشور ما، منطقه آمریکا و بویژه بر جهان داشته است، بسیار حائز اهمیت است.
**چه محورهای مشترکی بین انقلاب اسلامی ایران و انقلاب بولیواری ونزوئلا وجود دارد؟
انقلابهای ایران و ونزوئلا دارای برخی تفاوتها هستند. یک تفاوت بارز، زمان وقوع آنهاست. انقلاب اسلامی در سال 1979 رخ داد و انقلاب بولیواری در سال 1998، زمانی که رئیسجمهور چاوز از طریق انتخابات به قدرت رسید. تقریباً از دهه 1960 میلادی جنبشی به راه افتاد و اپوزیسیون واقعی علیه رژیم شاه تحت رهبری امام خمینی در ایران شکل گرفت و همین امر سبب دستگیری ایشان شد؛ فرمانده چاوز نیز [در جریان مبارزات انقلابی] به زندان افتاد.
همانطور که همه میدانیم امام خمینی برای مدت 15 سال، خارج از کشور به سر میبرد. با این وجود، در آن زمان کارها شکل گرفت و مردم و انقلابیون بهواسطه یک پدیده مهم و در واقع از طریق تأثیر دین اسلام، هدایت و سازماندهی شدند.
انقلاب ما جنبه مذهبی نداشت. انقلاب ما به دلیل مشکلاتی بود که در طول چهارمین انقلاب ونزوئلا به وجود آمده بود و در واقع، به یک روند تاریخی از سال 1830 تا 1998 برمیگشت. در طول این دوره، سلطه و مداخله دولتهای مختلف ایالات متحده در ونزوئلا وجود داشت. یکی از مسائل مهم هم بحث نفت بود.
ایران و ونزوئلا کشورهای تولید کننده و صادرکننده نفت هستند معذلک در حال حاضر دولتهای خودکامه و سلطهگر آمریکا، با اعمال هر چه بیشتر اقدامات قهری یکجانبه اقتصادی و مالی در طول 43 سال گذشته علیه ایران و در 24 یا 25 سال اخیر علیه ونزوئلا، سعی کردهاند در روند انقلابی دو کشور اختلال ایجاد کنند.
بنابراین، انقلاب بولیواری به لحاظ شیوه یا مفهومی که آن را به وجود آورد، با انقلاب اسلامی تفاوت دارد. جریان انقلاب در ونزوئلا در برابر سوء استفادههای دول سرسپرده به امپریالیسم آمریکا و کاخ سفید شکل گرفت؛ روسای جمهور این دولتها با دستکاری در سیستم رایگیری قدیم ونزوئلا انتخاب شده بودند تا برای همیشه، یک دستنشانده بر کشور ما حاکم باشد. اما زمانی میرسد که این مترسکها از کشور خارج میشوند و روسای جمهور میهن پرست و خوب روی کار میآیند. این، یک روندی است که در آمریکای مرکزی، آمریکای جنوبی و منطقه کارائیب درحال وقوع است؛ البته نه مثل آمریکای شمالی که در آن هژمونیهای سیاسی قدری پایدارتر هستند.
شما امام خمینی را، و ما رهبر هوگو چاوز فریاس را، با تفکر بسیار مهمش که همان اندیشه سیمون بولیوار بود، داشتیم. سیمون بولیوار، الهامبخش تفکر بولیواری و الهامبخش فرمانده چاوز و ونزوئلاییها برای داشتن دیدگاه ضد امپریالیستی بود. پیشتر، این تفکر در مقابل سلطه 300 ساله اسپانیا بر ونزوئلا ایستاد. در سال 1810 سیمون بولیوار، هنگامی که کنگره وقت اعلام کرد که برای رهایی از سلطه اسپانیا هنوز بسیار زود است، این جمله معروف خود را مطرح نمود: که آیا 300 سال صبر و انتظار برای آزادی کافی نیست؟ و این سخن، منطقی بود.
این روایت کوتاه تاریخی را برای شما نقل کردم تا بتوانید روندهای انقلابی در دو کشور را تمیز دهید؛ علیرغم این واقعیت که هر دو انقلاب در اصول با یکدیگر متفاوتند اما اشتراکات بسیار مشخصی دارند. اول مبارزه ضد امپریالیستی (ضد استکباری): این همان چیزی است که ما را متحد میکند. دوم مبارزه با هژمونیها: هژمونی ایالات متحده که قصد دارد سلطه خود را بر تمام جهان بگستراند یا هژمونیای که صهیونیسم و متحدانش، در منطقه قصد ایجاد آن را دارند. و البته این دولتهای سلطهگر، شرکای خود را پدید می آورند. مثلاً اینجا در خاورمیانه با ایجاد داعش، سعی دارند از طریق همین دین اسلام، با حکومت اسلامی ایران مبارزه کنند.
اشتراک سوم، رجوع به رای مردم است: هوگو چاوز در سال 1998 به ریاست جمهوری رسید. یکی از اولین اقداماتی که وی انجام داد، برگزاری یک همهپرسی برای تغییر در دولت بواسطه قانون اساسی بود. به لحاظ تاریخی، هر پنج جمهوری ونزوئلا، بواسطه تغییرات پدید آمده در قانون اساسی مشخص میشوند. در مورد قانون اساسی 1979 که شباهت زیادی به انقلاب اسلامی دارد نیز چنین بود.
پس از پیروزی انقلاب در ایران هم یک همهپرسی انجام شد و با مردم مشورت شد که چه میخواهند. قانون اساسی تنظیم شد و آن قانون اساسی 43 سال است که کشور را اداره میکند. قانون اساسی ما هم 24 سال است که بر کشور حاکم است و اولین قانون اساسی در ونزوئلاست که با رای مردم در همهپرسی تصویب شد. این یکی دیگر از شباهتهای دو انقلاب به یکدیگر است.
خصوصیت انقلاب ونزوئلا «جامعه گرایی» است. انقلاب اسلامی نیز همینطور. اما نه به این معنا که یک حکومت سوسیالیستی باشد بلکه به این معنا که یک حکومت اسلامی و دینی است که دغدغه سعادت مردم را دارد.
فرمانده چاوز نیز در بینش ژئواستراتژیک و سیاسی خود چنین تصور کرد که انقلاب ما انقلابی مردم محور و البته انقلابی اجتماعی است و پس از مشورتهای فراوان با مردم، "سوسیالیسم بولیواری قرن بیست و یکم" نامگذاری شد.
انقلاب ونزوئلا براساس اندیشههای سیمون بولیوار شکل گرفت که با تئوریهای سوسیالیسم یا اندیشه مارکس، تفاوت زیادی دارد. بولیوار چنین گفت که "یا ابداع می کنیم، یا اشتباه خواهیم کرد". ما برای شکلگیری انقلاب خود، نیاز به وارد کردن مدل از مناطق دیگر به کشورمان نداشتیم چرا که این الگوها شکست خورده بودند.
انقلاب ونزوئلا براساس اندیشههای سیمون بولیوار شکل گرفت که با تئوریهای سوسیالیسم یا اندیشه مارکس، تفاوت زیادی دارد. بولیوار چنین گفت که "یا ابداع می کنیم، یا اشتباه خواهیم کرد". ما برای شکلگیری انقلاب خود، نیاز به وارد کردن مدل از مناطق دیگر به کشورمان نداشتیم چرا که این الگوها شکست خورده بودند. بنابراین کاری که رئیس جمهور چاوز انجام داد این بود که بر اساس اصل ساموئل رابینسون، معلم سیمون بولیوار که میگفت ما باید دانش خود را براساس ونزوئلایی بودنمان تولید کنیم، عمل کرد.
سوسیالیسم بولیواری قرن بیست و یکم در اصول اعتقادی سیمون بولیوار منعکس شده است که بسیار شبیه به اصول انقلاب اسلامی است که بر اساس اصول اسلامی مندرج در قرآن پایه ریزی شده است.
من میتوانم با قاطعیت بگویم که انقلابهای ما یک نقطه مشترک دارند که "مردم"هستند. هر دو دولت انقلابی، به دنبال رفاه و سعادت مردمشان هستند.
سیمون بولیوار بر «خوشبختی متعالی اجتماعی» تاکید داشت. بنابراین دولتهای ما، بویژه دو دولت انقلابی که از سال 1994 با فرمانده چاوز و اکنون با رئیسجمهور نیکولاس مادورو اداره شده و میشوند، همواره به دنبال اعطای خوشبختی متعالی به مردم از طریق سیاست های عمومی و ساختارهای دولتی هستند.
مسلما، همه این موارد با موضع سلطه طلبانه دولت آمریکا در تناقض است زیرا آنها معتقدند آمریکای مرکزی، کارائیب و آمریکای جنوبی حیاط خلوت آمریکا هستند و این امر تقریباً یک قرن اتفاق افتاد و همینطور نیز بود تا اینکه در مورد ونزوئلا، بواسطه رئیس جمهور چاوز روند تغییر ایجاد شد، در کوبا نیز با «فیدل کاسترو» این تغییر ایجاد شد و در نیکاراگوئه با انقلاب ساندینیست به وقوع پیوست. در آمریکای مرکزی نمونههای تاریخی زیادی علیه هژمونی و امپریالیسم آمریکا داریم. انقلابها دقیقاً از این نظر شبیه هم هستند و به همین دلیل است که همیشه در موقعیت برتر خواهند بود. به همین خاطر ما همیشه بر هژمونی و سلطه ایالات متحده و متحدانش، نه تنها در قاره آمریکا بلکه در جهان پیروز خواهیم شد.
برچسبها روسیه چین آمریکای لاتین نیکلاس مادورو ونزوئلامنبع: ایرنا
کلیدواژه: روسیه چین آمریکای لاتین روسیه چین آمریکای لاتین نیکلاس مادورو ونزوئلا جمهوری اسلامی ایران امپریالیسم آمریکا محصولات ایرانی بولیواری ونزوئلا سردار سلیمانی انقلاب بولیواری کشورهای آمریکای آمریکای جنوبی رئیس جمهور چاوز ایران و ونزوئلا انقلاب ونزوئلا سال های اخیر سیمون بولیوار ژنرال سلیمانی آمریکای لاتین نیکلاس مادورو کمیسیون مشترک انقلاب اسلامی آمریکای مرکزی ایالات متحده مردم ونزوئلا اقدامات قهری میان ایران مردم ایران همین دلیل ملت ونزوئلا داشته باشیم قاره آمریکا روسای جمهور قانون اساسی حال حاضر قابل توجهی مواد غذایی برای پیروی تنوع زیستی بسیار مهمی بسیار مهم همکاری ها ما کمک آب و هوای شکل گرفت داده اند سال اخیر نفتکش ها بوده ایم روابط دو شکل گیری ما بسیار کشور ما کشتی ها بر کشور دو دولت دولت ها برای ما آن زمان مردم ما دو کشور شده ایم میان دو نه تنها ما نیز ملت ها بین دو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۳۱۶۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تبلیغات منفی رسانههای غرب درباره فتح فاو توسط ایران
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «سفیر انقلاب؛ خاطرات سفرای جمهوری اسلامی ایران در دهه اول انقلاب اسلامی» نوشته اللهکرم مشتاقی بهمنماه ۱۴۰۲ توسط انتشارات ایران منتشر و راهی بازار نشر شد. اینکتاب دربرگیرنده خاطرات ۱۰ سفیر جمهوری اسلامی ایران در دهه اول انقلاب است و شرایط سفارتخانههای ایران در آنبرهه زمانی را تصویر میکند. اینتصاویر چالشها و دشمنیهای خارجی جمهوری اسلامی ایران را هم در مقطع زمانی مورد اشاره نشان میدهند.
سفیرانی که خاطراتشان در اینکتاب ثبت و ضبط شده به اینترتیباند: حسن زمانی سفیر ایران در فرانسه، علی اکبر فرازی سفیر ایران در مجارستان، بهمن حسینپور سفیر ایران در تانزانیا و اتیوپی، احمد اجللوئیان سفیر ایران در رومانی و یونان، سیدجلال ساداتیان سفیر ایران در انگلستان، سیدرضا حاج زرگرباشی سفیر ایران در بلغارستان و نیکاراگوئه، سید محمدباقر سخایی سفیر ایران در دبی و قطر، رضا سعیدمحمدی سفیر ایران در کره شمالی، احمد دستمالچیان سفیر ایران در لبنان و محمود موحدی سفیر ایران در برزیل.
تا بهحال چهارقسمت در مرور و معرفی خاطرات سفرای حاضر در اینکتاب در مهر منتشر شده که در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعهاند؛
* «خاطره برگزاری مراسم نوروز توسط سفارت ایران در لندن / میگفتند فکر میکردیم سفارت شکنجهگاه دارد»
* «روایت ناکامی ضدانقلاب در بهمن ۶۳ از حمله به سفارت ایران در لندن»
* «خاطره فشار فرانسه به زنان ایرانی برای استفاده از عکسهای بیحجاب»
* «شروع کار سفارت در هتل و مذاکرات سفیر برای خرید جنگنده از اتیوپی»
در ادامه قسمت پنجم مرور کتاب «خاطرات سفیر» را میخوانیم؛
* قدم رو به جلوی بلغارستان برای نشاندادن حسن نیت به جمهوری اسلامی
سیدرضا حاجزرگرباشی از شهریور ۱۳۶۳ تا ۶۹ سفیر ایران در بلغارستان و نیکاراگوئه بوده است. او هم مانند دیگر راویان کتاب میگوید طی دهه ۱۳۶۰ بهدلیل عدم افتراق زیاد بین سران مملکت، خط و خطوط سیاسی در وزارتخانهها و وزارت امور خارجه رسوخ نکرده بود. نکته پرتکرار دیگر در خاطرات «سفیر انقلاب» که حاجزرگرباشی هم تکرارش میکند، این است که در دهه ۶۰ حال و هوای جبهه و ایثارگری و خدمت خالصانه، بین مسئولان کشور وجود داشت و بهخاطر ۲ دلیل گفتهشده، دهه ۶۰ دههای استثنایی بود.
یکی از خاطرات حاجزرگرباشی از دوران خدمتش، مربوط به دیدارهای او و دیگر سفرا با آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی است. او میگوید در اکثر اینملاقاتها که در دهه ۶۰ و دهههای بعد با آیتالله هاشمی رفسنجانی داشته، اینمساله قابل توجه بوده که هاشمی، مسائل اقتصادی را در اولویت قرار میداد و تسهیل در فروش نفت را از سفرا میخواست.
دستگاههای جاسوسی برای موید تور جنسی پهن کرده بودند اما او ضمن امتناع از پذیرش اینمساله، در اعتراض به پهنکردن دام مورد اشاره، سفر خود را نیمهتمام گذاشت. به اینترتیب بهخاطر اینرفتار دیپلمات ایرانی، قراردادی که قرار بود با مبلغ ۲۲۰ میلیوندلار انجام شود، با ۱۸۰ میلیوندلار منعقد شدسفیر پیشین ایران در بلغارستان میگوید اینکشور که روزگاری، مهد کمونیستهای اپوزیسیون بود، برای نشاندادن حسن نیت به ایران و برای برقراری روابط بهتر، اجازه فعالیتهای ضدانقلابی علیه جمهوری اسلامی را از آنها سلب کرد. ضمن روایت همینمساله است که صحبت از محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه میشود و حاجزرگرباشی میگوید رفیقدوست و معاون وزیر دفاع، در سالهای جنگ چندمرتبه به بلغارستان سفر کرده و خریدهای مهمی انجام دادند. یکی از خاطرات جالب سفیر پیشین ایران در بلغارستان درباره یکی از همینسفرهاکه امیر موید از مقامات وزارت دفاع در آن حضور داشته و برای یکمعامله نظامی به بلغارستان رفته است. حاجزرگرباشی میگوید دستگاههای جاسوسی برای موید تور جنسی پهن کرده بودند اما او که مردی مومن و متدین بود، ضمن امتناع از پذیرش اینمساله، در اعتراض به پهنکردن دام مورد اشاره، سفر خود را نیمهتمام گذاشت و به ایران برگشت. به اینترتیب بهخاطر اینرفتار دیپلمات ایرانی، قراردادی که قرار بود با مبلغ ۲۲۰ میلیوندلار انجام شود، با ۱۸۰ میلیوندلار منعقد شد.
* افتادن بین معرکه آشوبگران و مارگزیدگی آقای سفیر
پس از بلغارستان، محل ماموریت بعدی حاجزرگرباشی، نیکاراگوئه بوده که محرومیتها و محدودیتهای زیادی داشته است. یکی از خاطرات اینسفیر جمهوری اسلامی ایران در کشور یادشده، وجود گزندگان و مشکل ماگزیدگی است که برای او پیش آمد. در خاطرهای دیگر، حاجزرگرباشی، روزی در خیابان، خود را بین درگیری دو گروه ساندنیستها و کنتراها میبیند که بهواسطه تبحر راننده محلی، موفق میشود از معرکه بیرون آمده و جان سالم در ببرد.
* عشق وزیر فرهنگ نیکاراگوئه به امام خمینی
سیدرضا حاجزرگرباشی در خاطرات خود از ماموریت نیکاراگوئه از ارنستو کاردینال مارتینز وزیر فرهنگ اینکشور نام برده و از عشق و علاقه زیادش به امام خمینی گفته است. اینفرد سهبار در دوران حیات امام با ایشان در پاریس و تهران ملاقات کرد و هنگام رحلت امام خمینی نیز به سفارت ایران در نیکاراگوئه رفته و ضمن گریه شدید، قاب عکس امام را بوسید. ارنستو کاردینال مارتینز تا لحظه مرگ در سال ۲۰۲۰ بهعنوان یکی از علاقهمندان امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران در آمریکای لاتین شناخته میشد.
یکی دیگر از خاطرات سفیر پیشین ایران در نیکاراگوئه از اینکشور، درباره یکی از شهروندان السالوادور در ماناگوا است که سال ۱۳۶۷ رادیویی را بهنام جمهوری اسلامی ایران راهاندازی و شروع به پخش برنامه بهزبان اسپانیایی کرد. اینشخص براثر مطالعه کتابهای شهید مطهری مسلمان شد و جمعیتی حدود ۵۰ هزار نفر را همزمان به دین اسلام سوق داد و مسلمان کرد.
* دستهبندی مردمان کشورهای خلیجی بهروایت مقام اماراتی
سید محمدباقر سخایی از اردیبهشت ۱۳۶۳ تا تیر ۶۹ در دبی و قطر عهدهدار سفارت جمهوری اسلامی ایران بوده است. مواجهه اول او با ساکنان دبی به ایننتیجه و جمعبندی منجر شده که «برای برخی از اهالی امارات، ایران یک همسایه بزرگ، پر جاذبه و از نظر پزشکی بهخصوص چشمپزشکی قوی بود که هم به لحاظ نزدیکی و هم به لحاظ ارزانی در منطقه حرف اول را میزد. جمهوری اسلامی ایران مخصوصا شیراز محل مناسبی برای حضور اماراتیها و کل اهالی منطقه برای مراجعات پزشکی بود.» (صفحه ۳۱۱)
یکی دیگر از جمعبندیها و نتایج مشاهدات اینسفیر جمهوری اسلامی ایران، درباره روانشناسی مردمان حاشیه خیلج فارس است. سخایی میگوید هنگام پایان ماموریتش و خداحافظی از دبی، یکی از مقامات اماراتی به او گفته «کشورهای خلیجی دو دستهاند؛ ما و عمانیها صمیمی، گرم و صادقیم اما کویتیها، سعودیها و قطریها بدبین، متکبر و سرد هستند.» (صفحه ۳۱۴ به ۳۱۵)
اگر کسی در صحبتهای خود به وسعت کم و کوچکبودن قطر اشاره میکرد بسیار ناراحت میشدند و آن را تحقیرآمیز و توهین تلقی میکردند. گاهی طرف قطری میگفت برخی ایرانیها چنان با ما رفتار میکنند و حرف میزنند که گویی وسعت کم قطر به معنی فکر محدود و معلومات کم ما از جهان هستی استسخایی در سالهای دهه ۶۰ و دفاع مقدس در قطر حضور داشته و اولینسفیر جمهوری اسلامی ایران در اینکشور محسوب میشود، میگوید کشورهای عربی بهدلیل فضای متشنجی که رسانههای غربی ایجاد کرده بودند، تصور میکردند فتح فاو توسط ایران مقدمهای برای حضور جمهوری اسلامی در خاک آنها خواهد بود. او همچنین میگوید در سهچهارماه ابتدایی ماموریتش، همیشه دو نفر مسلح بهصورت مثلا نامحسوس همهجا او را تعقیب میکردند که ماموران حکومتی قطر بودند. او روایت جالبی از خلق و خو و رسم و رسومات اخلاقی مردم قطر دارد:
«در مهمانیها اگر یکمهمان خارجی طبق سنت آنها با دست غذا میخورد، بسیار خوشحال میشدند و آن را نشانه احترام به خود میدانستند. یا مثلا استفاده از تسبیح کهربا را نشانهای از دوستی و صمیمیت طرف مقابل با خود میپنداشتند. از سوی دیگر، اگر کسی در صحبتهای خود به وسعت کم و کوچکبودن قطر اشاره میکرد بسیار ناراحت میشدند و آن را تحقیرآمیز و توهین تلقی میکردند. گاهی طرف قطری میگفت برخی ایرانیها چنان با ما رفتار میکنند و حرف میزنند که گویی وسعت کم قطر به معنی فکر محدود و معلومات کم ما از جهان هستی است!» (صفحه ۳۲۴)
فشار رسانهای، سیاسی و تبلیغات دولت بعثی صدام حسین و متحدان غربی و عربیاش، باعث شکلگیری شرایطی شده بود که طی سالهای دهه ۶۰ کمتر هیات اقتصادیای حاضر میشد از قطر راهی ایران شود و سفرهای تجاری عموما یکطرفه و از ایران به قطر انجام میشدند.
یکی دیگر از خاطرات سخایی از ماموریت در قطر، درباره اطلاعات مردم مذهبی قطر از ایران و اصول اعتقادی کشورمان است. او میگوید تعداد زیادی از مذهبیهای قطر بر اینتصور بودند که ایران شیعه، سایر مذاهب اسلامی را کافر میداند و حتی آنها را مسلمان نمیداند. با اینوجود، سخایی خاطره جالبی از تاثیرگذاریِ آنروزهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه دارد. او میگوید «ولیعهد قطر به قدرت نفوذ فرهنگی وسیاسی ایران اشاره میکرد و میگفت عربستان سعودی میلیاردها دلار علیه شما خرج میکند، اما هرکجا وارد میشود میبیند جمهوری اسلامی پیش از او وارد شده است.» (صفحه ۳۲۷)
* ممنوعیت شکار پرندگان در ایران و رقابت شیوخ عرب برای گرفتن ویزا
اولینسفیر جمهوری اسلامی ایران در قطر روایت میکند ممنوعیت شکار پرندگان در ایران باعث شده بود شیوخ عرب برای رسیدن به اینگونه پرندگان، راه سایر کشورهای اطراف مثل افغانستان، پاکستان و ... را در پیش بگیرند. گاهی هم مقامات محلی ایرانی بهویژه در استانهای جنوبی کشور، قانون را به شیوههای گوناگون دور میزدند و شیوخ را برای شکار پرنده دعوت میکردند. اینمساله باعث شده بود موضوع اخذ ویزا برای سفر به ایران برای شیوخ به امری حیثیتی و رقابتی تبدیل میشد.
یکی از مسائل و موضوعات جالب درباره قطرِ دهه ۶۰، این است که بسیاری از مقامات و مدیران اینکشور در آنبرهه سواد خواندن و نوشتن نداشتند و بهواسطه نسبت فامیلی و عشیرهای پستهای حکومتی را اشغال کرده بودند. چون اینکشور با جمعیت اندک و سیاست درونگرایانه خود، نیازی به فعالیت گسترده اقتصادی نداشت و با فروش مقداری نفت و گاز، امور خود را پیش میبرد.
* دعوت شخصی رفیقدوست توسط رهبر کره شمالی
رضا سعیدمحمدی از مرداد ۱۳۶۵ تا ۶۷ سفیر جمهوری اسلامی ایران در کره شمالی بوده است. یکی از مهمترین خاطرات او درباره چرایی و چگونگی خرید موشکی ایران از کره شمالی است. او روایت میکند زمانیکه قذافی در اوج موشکباران ایران از سوی عراق، از ادامه همکاری موشکی با ایران عقبنشینی کرده و ژیروسکوپ موشکهای خود را از ایران خارج کرد، ژیروسکوپ موشکهای خریداری شده از کره شمالی که معمولا با کشتی به ایران حمل میشد و زمان زیادی میبرد تا به ایران برسند، جداگانه با هواپیما به ایران ارسال میشد تا مشکل موشکهای زمین مانده لیبیاییها برطرف شود. محسن رفیقدوست هم که در آنزمان وزیر سپاه بود، گاه برای امضای قرارداد یا پیگیری توافقهای انجامگرفته به کره شمالی سفر و با رهبر کره ملاقات میکرد. سعیدمحمدی روایت میکند، یکبار کیم ایل سونگ رهبر کره شمالی رفیقدوست و هیئت همراهش را شخصا به ضیافت نهار دعوت کرد؛ کاری که در عرف دیپلماتیک مرسوم نیست و معمولا همتای مقام مدعو، میزبانی اینگونه ضیافتها را به عهده میگیرد.
زمانیکه قذافی در اوج موشکباران ایران از سوی عراق، از ادامه همکاری موشکی با ایران عقبنشینی کرده و ژیروسکوپ موشکهای خود را از ایران خارج کرد، ژیروسکوپ موشکهای خریداری شده از کره شمالی که معمولا با کشتی به ایران حمل میشد و زمان زیادی میبرد تا به ایران برسند، جداگانه با هواپیما به ایران ارسال میشد تا مشکل موشکهای زمین مانده لیبیاییها برطرف شودروایت سفرهای رفیقدوست به کره شمالی و چگونگی مقابله ایران با کارشکنی موشکی لیبی پیشتر در قالب پروندههای دیگر در مهر منتشر شدهاند که در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه هستند:
* «وقتی رفیقدوست پیش ژاپنیها تار سبیل گرو گذاشت/قذافی مدعی بود لیبی مسئول ربایش امام موسی صدر نیست»
* «چرا لیبی در کار موشکی ایران کارشکنی کرد و چگونه مستقل شدیم؟»
* مخالفت کره شمالی با فرهنگ برهنگی غرب
سفیر پیشین ایران در کره شمالی میگوید کیم ایل سونگ بهخلاف کره جنوبی بهشدت با ترویج فرهنگ غربی در کره شمالی مخالفت میکرد و از اینرو اجازه ورود مظاهر فرهنگ غرب به کشور را نمیداد. طبق روایتهای رضا سعیدمحمدی، فرهنگ برهنگی در جامعه کره شمالی وجود نداشت و زنان عموما در ملا عام با لباسهای بلند و پوشیده ظاهر میشدند. نکته جالب دیگر درباره اجتماع کره شمالی که در روایتهای سعیدمحمدی وجود دارد، این است که در مشاهداتش در خیابانهای کره شمالی هرگز اینعرف وجود نداشت که دختران و پسران هنگام پیادهروی یا حضور در اماکن عمومی، دست یکدیگر را بگیرند.
* اقبال فیلمهای ایرانی در کره شمالی
سعیدمحمدی میگوید در دوران ماموریتش در کره شمالی، فیلمهای ایرانی در اینکشور طرفداران زیادی داشتند و زمانی که هفته فیلم ایران در اینکشور برپا میشد، سینماها مملو از جمعیت میشدند. او درباره سلیقه سینمایی مردم کره شمالی نیز اینفراز را در خاطراتش دارد: «فیلمهای سینمایی عمدتا تاریخی و حماسی است و از نمایش فیلمهای مستهجن و غیراخلاقی در سینماها خبری نیست.» (صفحه ۳۷۵)
* چرایی رکود فعالیت دیپلماتیک سفارتخانهها
سفیر سابق ایران در کره شمالی در بخشی از خاطراتش، نگاه انتقادی به سیاستهای کاربردی و غیرکاربردی دارد و درباره رکود فعالیت سفارتخانههای ایران میگوید. باور سعیدمحمدی این است که «در حال حاضر، یکی از دلایل رکود فعالیت دیپلماتیک در اغلب سفارتخانههای ما در خارج کشور، همین دستورالعملهای ارسالی از مرکز و ترس سفرا از برخورد مرکز با آنان است. ایندستورالعملها بهظاهر در راستای تامین منافع ملی صادر میشود، اما در حقیقت برخلاف منافع ملی و مانع از تحرک دیپلماتهای ما در سراسر جهان است.» (صفحه ۳۸۰ به ۳۸۱)
* فساد اخلاقی وزارت خارجه در سالهای پیش از انقلاب
از دیگر نکات جالبی که رضا سعیدمحمدی به آنها اشاره میکند، وضعیت فساد در وزارت خارجه، پیش و پس از انقلاب است. به گفته او، مسجد وزارت امور خارجه در واقع همانسالن بزرگی است که در زمان رژیم طاغوت، سالن رقص و محل برگزاری شبنشینیهای اعضای ارشد اینوزارتخانه بود.
سعیدمحمدی میگوید «وزارت خارجه پیش از انقلاب به لحاظ اخلاقی یکی از آلودهترین دستگاههای دولتی بود. در همینرابطه، خانمهایی در اینوزارتخانه مشغول بهکار بودند که سابقه خوبی نداشتند و ادامه فعالیت آنها به صلاح محیط اداری ایندستگاه نبود، بهخصوص که شاهدان زیادی علیه آنها شهادت داده بودند. بنابراین تمام اینخانمها شناسایی و از وزارت خارجه اخراج شدند. برخی از آنها را که به احکام خود اعتراض داشتند و جرمشان سنگین نبود، بازنشسته کردیم.» (صفحه ۳۵۷)
ادامه دارد...
کد خبر 6091977 صادق وفایی