وقتی نقاشی با دنیای دیجیتال انس میگیرد
تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۳۵۵۵۶
نقاشی دیجیتال، هنر نوپایی است که در سالهای اخیر رواج بیشتری یافته است و اگرچه با نقاشی سنتی تفاوت چندان ندارد، اما کاربردهای متنوعتری دارد ؛ بااینحال شناختهنشدن آن برای بسیاری از مردم و نبودن جشنوارههای داخلی و امکان کپیکردنِ این آثار، ازجمله مشکلات آن بشمار میرود.
به گزارش خبرنگار ایمنا، سالها پیش با گسترش فناوری و به وجود آمدن دنیای دیجیتال، انجام بسیاری امور ازجمله نقاشی تغییر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مبین اسلامیه، یکی از هنرمندانی است که چندین سال است بهطور تخصصی در حوزه نقاشی دیجیتال فعالیت و تدریس میکند. در ادامه گفتوگوی ایمنا با این هنرمند را میخوانید.
نقاشی دیجیتال چیست؟
نقاشی دیجیتال دقیقاً همان نقاشی آنالوگ یا دستی است که به جای کشیده شدن روی بوم و مقوا با تکنیکهای مختلف مانند رنگروغن با ابزار دیجیتال رسم میشود؛ یعنی رنگ، سهپایه، بوم و قلممو جای خود را به سیستم و قلم نوری دادهاند.
کاربرد نقاشی دیجیتال چیست؟
نقاشی دیجیتال با اندکی تفاوت همان کاربرد نقاشیهای سنتی را دارد. طراحی پرتره، تصویرسازی کتاب، انیمیشنسازی، تولید بازیهای رایانهای، طراحی لباس، طراحی صحنه تئاتر و فیلمهای سینمایی از کاربردهای نقاشی دیجیتال هستند. بهطورکلی هر چیزی که طراحی و نقاشی در آن دخیل باشد را میتوان با استفاده از نقاشی دیجیتال ترسیم کرد.
تکنیکهای نقاشی سنتی در نقاشی دیجیتال هم مورداستفاده قرار میگیرد؟
تمام تجهیزات نقاشی دیجیتال بر اساس تکنیکهای نقاشی آنالوگ ساختهشدهاندT برای مثال آی پد و قلم نوری بر اساس قلممو و بوم ساختهشده و نرمافزارهایی که برای کار کردن این نوع نقاشی است بر طبق همان قواعد چیده شدهاند.
نرمافزارهای مورداستفاده چیست؟
فتوشاپ، Corel Painter(کورل پینتر)، (کریتا) Krita و البته موارد دیگری هم هستند.
وضعیت نقاشی دیجیتال در ایران چگونه است؟
نقاشی دیجیتال تقریباً رشته نوپایی بوده و آنچنان برای مردم شناختهشده نیست و بسیاری از هنرمندان سنتی که روی بوم کار میکنند نسبت به این نوع نقاشی نظر مساعدی ندارند، بااینحال در یکی دو سال اخیر طرفداران و هنرمندان فعال نقاشی دیجیتال بیشتر شدهاند. در ایران بازار درخواست نقاشی دیجیتال بیشتر سمت انیمیشن، فیلم و تصویرسازی برای کتاب است، کسانی هم که سمت هنر نقاشی دیجیتال میآیند اکثراً هنرجویان تصویرسازی و انیمیشن و نقاشی دستی هستند.
آیا در نقاشی دیجیتال مانند نقاشیهای سنتی وجود سبک اهمیت زیادی دارد؟
بستگی به تخصص هنرمند دارد. نقاشی دیجیتال تکنیک کلی است که در تخصصهای مختلف مورداستفاده قرار میگیرد. برای مثال اگر کسی تصویرساز باشد وجود سبک در آثارش خیلی مهم است، اما اگر در زمینه انیمشین یا بازی رایانهای فعالیت داشته و در شرکت بزرگی مشغول به کار باشد باید سبکی را ارائه دهد که شرکت از او درخواست میکند نه سبکی که خودش دوست دارد.
آیا نقاشیهای دیجیتال هم امکان فروش دارند؟
تمام ویژگیهای هنر نقاشی سنتی تقریباً مانند نقاشی دیجیتال است و خیلی نمیتوان بین آن دو تفاوت قائل شد. نقاشی سنتی بهطور مفرد به فروش میرود اما نقاشی دیجیتال را مانند عکاسی با آن برخورد میکنند. به این صورت که هنرمند حق انتشار تعداد مشخصی از آن را میدهد و پس از رسیدن به حد مجازی که هنرمند تعیین کرده است فروش آن متوقف میشود. آثار دیجیتال میتوانند بهصورت چاپی خریداری شوند یا اینکه از طریق بازار NFT به فروش میرسند.
تعداد مشخصی که از روی نقاشیهای دیجیتال تکثیر میشود حدوداً چقدر است؟
بستگی به نظر هنرمند دارد. نقاشی دیجیتال دقیقاً مانند فروش عکس تیراژ میخورد. هر چه تعداد تکثیر بیشتر باشد ارزش قیمتی اثر هنری پایینتر میآید.
چرا وقتی امکان دارد از یک نقاشی دیجیتال خیلی راحت اسکرین شات گرفت یا آن را دانلود کرد کسی حاضر میشود آن اثر دیجیتال را بهطور چاپشده یا در پلتفرم خریداری کند؟
این موضوع به ماجرای نادیده گرفتن حق کپیرایت و عدم احترام گذاشتن به اثر هنری در کشور ما برمیگردد. در خارج از کشور، مردم برای هر اثر هنری احترام قائل میشوند و دولت هم قانون سفتوسختی برای عدم کپی کردن آثار وضع کرده است. بار ها پیشآمده است که یک نفر از خارج از کشور به من پیام داده و درخواست کرده که فایل اصلی یک نقاشی را به او بفروشم تا بتواند از آن چاپ کرده و بهعنوان یک اثر هنری در خانهاش نگه دارد. باید فرهنگ عدم استفاده از آثار هنری بدون حق مالکیت در ایران جا بیفتد و همه بدانند که اگر بخواهند کاری را چاپ کنند یا باید هزینه آن را پرداخت کنند یا از هنرمند اجازه بگیرند.
حق مالکیت آثار دیجیتال در ایران چگونه است، آیا امکان کپیبرداری از آثار وجود دارد؟
در حال حاضر بسیاری از هنرمندان اثر هنرمند دیگری را به نام خود منتشر میکنند؛ اما مهم این است که آثار یک هنرمند چقدر شناختهشده باشد تا زمانی که یک نفر از آنها کپی کرد واضح و مشخص باشد. حتی ممکن است یک نفر با نمونه کار هنرمند دیگری در شرکتی مشغول به کار شود اما واضح است که به دلیل عدم توانایی نمیتواند موفق باشد.
آیا راه پیگیری برای عدم اتفاق افتادن این مشکل وجود دارد؟
در ایران خیر؛ چراکه در ایران قانون کپیرایت معنی ندارد. میشود اثر را در حوزه هنری یا سازمانهای فرهنگی دیگر به ثبت رساند اما بازهم امکان ندارد که اثر غیرقابل کپی شود. حتی اگر هم هنرمند برای کپی کردن اثرش شکایت کند صرفاً یکی دو سال با پیگیریهای زیاد هزینه وکیل میدهد و در انتها ممکن است کلاً چیزی دستش را نگیرد یا نهایت پانصد هزار تومان غرامت دریافت کند.
به نظرتان نقاشیهای دیجیتال همانند نقاشیهای سنتی امکان ماندگاری و ارزش معنوی دارند؟
ماندگاری نقاشی دیجیتال بهمراتب بیشتر از نقاشی دستی است. مگر اینکه فایل اثر از تمام فضاهای اشتراکگذاری شده پاک شود اما احتمال ماندگاری معنوی برای نقاشیهای دیجیتال در دنیای کنونی با شدت بالای اطلاعات، کم است. آن زمانی که نقاشیهای آنالوگ ماندگار میشد در مدت ۲۰ سال شاید ۵۰ نقاشی کشیده میشد و هنرمند برای اتمام کارش ممکن بود بیش از یک سال وقت بگذارد، اما در نقاشی دیجیتال به دلیل اینکه سرعت تولید و تعداد افراد تولیدکننده خیلی زیاد است احتمال وجود ارزش معنوی کمتر و کمتر میشود.
استادان باتجربه هنر نقاشی چه دیدی نسبت به نقاشی دیجیتال دارند؟
همانطور که استادان هنر مینیاتور با نقاشانی که سبک آبستره کار میکنند مخالفاند، نظر استادان باتجربه نسبت به نقاشی دیجیتال خیلی مثبت نیست چراکه اکثراً روی تکنیکهای قدیمی نقاشی متعصب هستند و تأکیددارند بهترین نوع هنر نقاشی، آنالوگ است و کسانی که نقاشی دیجیتال کار میکنند این راه ادامه میدهند چون کارشان ضعیف است و توانایی فعالیت در راه کشیدن نقاشی روی بوم را ندارند. کسی به این فکر نمیکند که آیا اگر روزی میکل آنژ و داوینچی زنده بودند، نقاشی دیجیتال کار میکردند یا خیر؟ به نظرم قطعاً این کار را میکردند زیرا هنرمندان همواره جلوتر از زمان خود زندگی میکردند و از هر چیزی که با آن کارشان روبه ارتقا میرفت دریغ نمیکردند.
آیا همانطور که جشنوارههای مختلف در سطح کشوری و بینالمللی برای نقاشی آنالوگ وجود دارد برای نقاشی دیجیتال هم همینگونه است؟
در دنیا مسابقات خیلی زیادی در این رشته وجود دارد که رویکردهایشان باهم متفاوت است؛ اما در ایران به دلیل اینکه این هنر خیلی جا نیفتاده است هیچ جشنوارهای وجود ندارد حتی اگر هم وجود داشته باشد خیلی مطرح نیست.
فروش نقاشیهای دیجیتال از نقاشی سنتی بیشتر است؟
بله. بازار کار بهتری هم دارد. به این دلیل که تولید آن هزینه کمتری در بر دارد. برای مثال اگر یک تبلت را نهایت ۶۰ میلیون تومان بخریم تنها هزینهمان فقط همین است اما در نقاشی سنتی، هزینه بوم، رنگ و قلممو هم مطرح است. از طرفی نقاشی دیجیتال وقت خیلی کمتری هم نسبت به نقاشی آنالوگ میبرد و حتی دیگر منتظر خشک شدن رنگ روی بوم نمیماند.
آیا نقاشیهای دیجیتال هم میتوانند بهصورت چاپشده در گالریها به نمایش دربیایند؟
بله امکان دارد. سال ۹۶ خودم نمایشگاهی بهعنوان «دیر باز» در گالری صفوی برگزار کردم، اما بااینحال معتقدم لذت بردن از نقاشی آنالوگ کمی بین مردم تلقینی است چراکه هنرمند میتواند به نحوی نقاشی دیجیتال بکشد که مخاطب هیچ تفاوتی میان آن و نقاشی سنتی احساس نکند. بسیاری از هنرمندان هنگام بازدید از نمایشگاه آثارم تصور میکردند تکنیک نقاشیها رنگ و روغن است و مراقب بودند تا به اثر آسیبی نرسد درصورتیکه تکنیک کارها کاملاً دیجیتال بود. برتری نقاشی آنالوگ به دیجیتال کاملاً حسی است. خودم بیشتر دوست دارم نقاشی آنالوگ کار کنم تا دیجیتال چراکه نقاشیهای دستی برای هنرمند حس خوشی را ایجاد میکنند که این حس را کمتر میتوان در نقاشی دیجیتال پیدا کرد.
بهطورکلی مزایا و معایب نقاشی دیجیتال چیست؟
یکی از اصلیترین معایب نقاشی دیجیتال این است که راه برای دور زدن زیاد است، برای مثال در تولید انیمیشن حتماً باید روزی چند نقاشی تحویل داده شود و اگر هنرمند بخواهد صرفاً بر اطلاعات و دانش خود متکی باشد زمان زیادی صرف میشود اما تعدادی راههای دور زدن مانند استفاده از عکس در نقاشی وجود دارد. بدین ترتیب سریعتر کار پیش میرود و حتی نتیجه بهتری هم حاصل میشود. این تکنیک درستی است ما آنجایی مشکل به وجود میآورد که افراد بدون دانش آکادمیک در نقاشی با استفاده از راههای دررو اثری را تحویل میدهند که بهظاهر جذاب است و مخاطب هم از دیدن آن کیف میکند اما پشت کار هیچ مهارت و دانشی نیست که بتوان از طریق آن به هنرمند اعتماد کرد. از طرفی هنوز نقاشی دیجیتال نتوانسته است آن حس خوبی که در همه هنرها به هنرمند منتقل شود را بسازد. شرکتهای تولید قلم نوری و افزار تلاش کردهاند که این حس را انتقال دهند اما هنوز خیلی موفق نشدهاند.
قیمتگذاری نقاشیهای دیجیتال چگونه صورت میگیرد؟
اگر بخواهیم از دید نگاه به هنر در ایران این موضوع را بررسی کنیم طبعاً هرچه هنرمند معروفتر باشد ارزش اثرش هرچند باکیفیت پایین، بیشتر میشود و هیچ متخصصی هم وجود ندارد که قیمتگذاری درست را بلد باشد. آثار دیجیتال به عبارتی از همان دیدگاه عکس بودن سنجیده میشوند و ترکیبی هم با نقاشی دارند. در نقاشی جنس مواد مورداستفاده اهمیت زیادی دارد. یکی از معیارها این است که تکنیکی که هنرمند از آن استفاده کرده است میتواند صدسال آینده مانند زمان حال دوام بیاورد یا دو هفته آینده نقاشی پوسته کرده و ترک میخورد؟ رنگ مورداستفاده در آنچه بوده است؟ کشیدن نقاشی چقدر زمان برده است و این ملاکهای سنجش در نقاشی دیجیتال نیست؛ اما خاص و خلاقانه بودن طرح، وفاداری به تکنیکهای آنالوگ و معروفیت هنرمند را میتوان از ملاکهای قیمتگذاری نقاشیهای دیجیتال دانست. برای مثال اگر تکنیک نقاشی دیجیتال یک اثر، رنگ و روغن است این موضوع اهمیت دارد که چقدر هنرمند به تکنیکهای نقاشی سنتی زمان رنسانس وفادار بوده و آنها را در نقاشی خود شبیهسازی کرده است.
تفاوت وضوح کیفیت و عمق رنگ دستگاههای مورداستفاده برای کشیدن نقاشی، مشکلی برای اثر به وجود نمیآورند؟
برای اینکه یک تصویر بهخوبی دیده شود طبیعتاً باید مانیتور مورداستفاده، استاندارد باشد. به این صورت اگر نقاشی روی هزاران دستگاه هم منتشر شود هیچ مشکلی در تفاوت رنگ آن به وجود نمیآید. قطعاً در گوشی تلفن همراه نمیشود یک کار حرفه ای انجام داد، مثل این است که کسی بخواهد با چنگال آب بخورد! آیا منطقی است؟
شما نقاشی سنتی را ترجیح می دهید یا نقاشی دیجیتال را؟
شخصاً نقاشی آنالوگ را ترجیح می دهم چراکه حس بهتری دارد. بوی رنگها، صدای خشخش کاغذ جذابیت خاصی به آن می بخشد، اما برای بازار کار نقاشی دیجیتال بهتر جواب میدهد. کسی که از نقاشی آنالوگ نقاشی دیجیتال را شروع کرده باشد در ابتدا اذیت میشود و کیفیت کارهایش افت شدیدی پیدا میکند اما با گذشت زمان و درک بیشتر متوجه میشود نقاشی دیجیتال در تکنیک هیچ تفاوتی با نقاشی سنتی ندارد. این موضوع بهانهای است که برای برتری دادن این دو هنر به یکدیگر آورده میشود.
آیا نقاشی دیجیتال جای خود را به نقاشی آنالوگ خواهدداد؟
به نظرم هیچوقت چیزی جای خود را با چیز دیگری عوض نمیکند. بلکه تمام موارد با یکدیگر ترکیب میشوند. شاید امکان داشته باشد تا چند سال آینده بوم و قلممویی دیجیتالی ابداع شود که انتقال حسِ آن با همان کدهای صفر و یک کامپیوتری باشد. شاید روزی رنگها هم دیجیتال شوند، اما هیچگاه نقاشی سنتی و دستی جای خود را به نقاشی دیجیتال نمیدهد.
گزارش از: صبا سجادیان، خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
کد خبر 557407منبع: ایمنا
کلیدواژه: نقاشی دیجیتال گفتگو با هنرمندان هنر نقاشی نقاشی هنر دیجیتال نقاشی اصفهان تابلو نقاشی هنرمندان هنرمندان نقاش هنرمندان نقاشی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق بسیاری از هنرمندان نقاشی های دیجیتال نقاشی دیجیتال نقاشی های سنتی مانند نقاشی نقاشی سنتی دیجیتال هم جای خود برای مثال هنر نقاشی اثر هنری نقاشی ها یک نقاشی شده اند روی بوم قلم مو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۳۵۵۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ژاپنیها به نقاشی «ارواح» علاقه دارند؟
شوهر اویوا میخواست دوباره با همسایه ثروتمندش ازدواج کند، اما همسرش هنوز زنده بود. او ابتدا سعی کرد اویوا را مسموم کند، اما به جای اینکه او را بکشد، او را به طرز وحشتناکی زشت کرد. سپس او را به رودخانه انداخت تا غرق شود که موفقیتآمیز بود. اما بعداً، وقتی به آن رودخانه بازگشت، روح اویوا از آب برخاست تا او را به هرکجا که رفت تسخیر کند!
به گزارش فرادید، تصاویر خوفناکی از این داستان ارواح ژاپنی و سایر موارد مشابه آن، موضوع نمایشگاهی در موزه ملی هنر آسیایی اسمیتسونین است؛ نمایشگاهی با عنوان: «نمایش ماوراء طبیعی: ارواح و تئاتر در چاپ ژاپنی».
قرنها پیش، داستانهای ارواح در ژاپن بسیار نقل میشدند. بیش از ۵۰ اثر به نمایش گذاشتهشده از سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ توسط هنرمندان ژاپنی، نمایانگر قدرت ماندگار هنر چاپ چوبی و داستانهایی است که امروزه در ژاپن همچنان رونق دارند.
داستان اویوا، همسر وفاداری که روحش برای تسخیر شوهر قاتلش بازگشت، سال ۱۸۲۵ در نمایش کابوکی «داستان ارواح یوتسویا در توکایدو» توسط تسورویا نانبوکو روایت شد.
کیت بروکس، از متصدیان نمایشگاه، میگوید: اگرچه موضوع ماوراء طبیعی مدتها بخشی از فرهنگ ژاپنی بوده، دوره اِدو (۱۶۰۳-۱۸۶۸) و این تولید خاص به این ژانر اهمیت دائمی داد.
تصاویری از این نمایش ارواح و سایر نمایشنامههای آن زمان برای مشتریانی که خواهان داشتن یادگاری از نمایش و بازیگران خاص آن در قالب چاپ چوبی بودند، توسط هنرمندان بازتولید شد.
کابوکی که در دوره ادو ایجاد شد، به دلیل اجراهای دارای سبک و جلوههای ویژه پیچیدهای شهرت یافت که آن را به یک سرگرمی محبوب برای مخاطبان تبدیل میکرد.
بروکس میگوید: «ترفندهای روی صحنه مانند درهای مخفی و وسایل زیاد صحنه نمایش مانند خون مصنوعی، وسایلی مانند سیم که شخصیتها با کمک آنها پرواز میکردند، همگی نشاندهنده حضور ارواح بودند.»
هزاران چاپ با قیمتهای شگفتآور ایجاد و در دسترس قرار گرفت. بروکس میگوید در دهه ۱۸۴۰، یک چاپ چوبی چندرنگ تک ورق به قیمت یک وعده نودل بود.
چنین نمونههای رنگارنگ و زندهای به ندرت پس از نزدیک به دو قرن باقی میمانند، بهویژه چاپهایی که شامل برگههای کاغذی بلند میشدند تا جلوههای پیچیده صحنه را منعکس کنند.
یکی از چاپهای چوبی استادانه این نمایش سال ۱۸۶۱ توسط اوتاگاوا کونیسادا ساخته شد. در این چاپ، بدن اویوا را میبینید که با یک قلاب ماهیگیری به سطح کشیده شده و با بالا بردن برگه، جسد دوم را میبینید، خدمتکاری که ناخنهای دستش بعد از مرگ همچنان رشد میکنند.
این ترفند روی صحنه گیراتر است، چون هر دو جسد توسط یک بازیگر به تصویر کشیده میشوند که لباسش را سریع عوض میکند.
در دهه ۱۸۶۰، نزدیک ۴۰ سال از کاربرد ترفند صحنه میگذشت و در آن دهه، از مخازن واقعی آب روی صحنه استفاده میشد. بروکس میگوید چاپها برای بزرگداشت این ترفند ایجاد شدند. این قبیل چاپها نادر هستند، به خصوص آنهایی که کاملاً سالم باقی ماندند.
ارواح قرنها در تئاتر «نو» برجسته بودند و هدف آنها، مخاطبان نخبهتر و باهوشتر بود.
شاکیو، از سری «صد بدون نمایشنامه»، تسوکیوکا کوگیو، چاپ چوبی، ۱۹۲۷-۱۹۲۲ موزه ملی هنر آسیایی
فرانک فِلتِنز، از متصدیان این نمایشگاه میگوید: «آن مراسم شامل رقص، سرود و شخصیتهایی با ماسکهای چوبی استادانه میشد. او میگوید: گذاشتن ماسک به این معنا بود که فرد اساساً نه تنها جوهره آن نقش را به خود میگیرد، بلکه در حال تبدیل شدن به آن است. این نوعی انتقال روح است که برای آنها اتفاق میافتد.»
تسوکیکا کوگیو، هنرمند قرن نوزدهم در زمینه چاپ چوبی، نه تنها با مستند کردن شخصیتهای ترسناک، بلکه با نشان دادن بازیگران پشت نقابها و خلق تصاویر پشت صحنه تئاتر برای نخستین بار، دست روی علاقه روزافزون به نو گذاشت.
فلتنز میگوید: «این نگاه دزدکی به پشت صحنه تقریباً به نوعی توهینآمیز است، چون اسطورهشناسی نو را از بین میبرد.»
«داستانهای نو شاید به اندازه کابوکی در بازتولید شبحها مهیج نبوده باشند، اما در عوض فرم آنها داستانهایی از گذشتههای دور بود و آن داستانها اغلب با مکانهای خاص در سراسر ژاپن مرتبط هستند».
«آن داستانها از طریق ارواح مرتبط با آن مکانها بیان میشوند و ارواح برای حافظه محلی حکم مجرای ارتباطی را دارند.»
به راستی چرا ارواح در سنتهای فرهنگی ژاپن دوام آوردهاند و در دوره ادو احیا شدند؟
به نقل از پِرل مُسکوویتز مجموعهدار که همراه همسرش سیمور مسکوویتز، صدها اثر چاپی را به موزه هدیه داده، در کاتالوگ نوشته شده که شاید راهی برای نمایش جامعهی در حال تغییر بوده است: «حدس من اینست که این داستانهای شبحآلود اشکالی از عدالت در جامعهی فئودالی بودند که در آن، اقتدار طبقه حاکم، مطلق بود».
«در چنین سیستم طبقاتی ناعادلانهای، تماشای این نوع نمایشها که در آنها، ارواح میتوانستند به روشی که مردم نمیتوانند انتقام بگیرند و عدالت را از طریق این نقشههای انتقامجویانه اجرا کنند، نوعی تخلیه روانی بود.»
بروکس میگوید دانستن شمار چاپهای آن زمان دشوار است و مردم هنوز آنها را با روشهای سنتی میسازند.
بینندگان حتماً میتوانند این تصاویر ارواح را به تصاویر ترسناک فیلمهای مدرن ژاپنی مانند Ringu محصول ۱۹۹۸ و بازآفرینی انگلیسی آن به نام The Ring محصول ۲۰۰۲ مرتبط کنند.
بروکس میگوید: «ارواح ژاپنی چیزهایی هستند که مردم آنها را فیلمهای ترسناک ژاپنی میشناسند. بنابراین حتی اگر تخصصی در این موضوع نداشته باشید، همچنان میتوانید چیزهایی ببینید که میشناسید و به آنها علاقه دارید.»
کانال عصر ایران در تلگرام