کامران تفتی هم به تئاتر آمد
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۵۲۱۴۴
نمایش چفت به نویسندگی امیر اربابی و به کارگردانی محمد خانحسینی با حضور کامران تفتی در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه می رود.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ نمایش چفت به نویسندگی امیر اربابی و به کارگردانی محمد خان حسینی با حضور کامران تفتی در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه می رود.
تئاتر فرهنگ و هنر برنا نمایش کامران تفتی چفت لینک کوتاه : کپی شد با دوستان خود به اشتراک بگذارید: پربازدیدها ایجاد ۱۰ میلیون شغل در عرض دوسال! ۱۴۰۰/۱۲/۰۳ ۰۹:۲۳ بورس یکی از بحث های بزرگ انتخاباتی بود! ۱۴۰۰/۱۲/۰۴ ۰۹:۲۳ لطف الله سیاهگلی:طرح صیانت ارتباطی با فیلترینگ ندارد ۱۴۰۰/۱۲/۰۴ ۱۰:۲۰ مامانم اشتباهی لباس تکواندو خرید! ۱۴۰۰/۱۲/۰۱ ۱۴:۱۴ تیزر برنامه تخصصی فوتبال بانوان، ۱۸ ۱۴۰۰/۱۱/۳۰ ۱۹:۵۱ صفر تا صد مبارزه ناهید کیانی و کیمیا علیزاده ۱۴۰۰/۱۲/۰۲ ۱۱:۰۶ آخرین وضعیت مذاکرات وین از زبان حسین امیر عبداللهیان، وزیر خارجه ایران ۱۴۰۰/۱۲/۰۴ ۱۴:۵۴ تیزر گفت و گو با جواد فروغی ۱۴۰۰/۱۱/۳۰ ۱۸:۴۳ با حدود ۶۰ میلیون تومان می توانیم برای هر فرد شغل ایجاد کنیم! ۱۴۰۰/۱۲/۰۳ ۱۳:۲۴ ۴ سال پشت سر هم قهرمان لیگ شدم،شانسی نیامدم تیم ملی! ۱۴۰۰/۱۲/۰۲ ۱۳:۱۵ اخبار مرتبط نمایش «بعد از افتادن» روی صحنه نمیرود ۶ اسفند ۱۴۰۰ پاییز و زمستان پر بار سینما و تئاتر در سال 1400 ۶ اسفند ۱۴۰۰ گفت و گوی محمد رحمانیان با برنا همزمان با رونمایی کتاب هایش/جمعه 19 آذرماه در خانه تئاتر استاد جوان… ۶ اسفند ۱۴۰۰ آغاز پیشفروش جدید ترین نمایش «سجاد افشاریان» در تیوال ۶ اسفند ۱۴۰۰ سرویس ها ورزشی اقتصادی سیاسی جوان و جامعه فرهنگ و هنر فیلم عکس استان ها تماس با ما درباره ما ارتباط با ما
88492747
88830950
info@bornanews.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تهران - خیابان شهید مطهری - خیابان فجر - خیابان نظری - انتهای خیابان دلفان - نبش اتوبان مدرس - پلاک 50
ارتباط با مسولان خبرگزاری نام: Email: نظر: ارسال نظرتمام حقوق برای خبرگزاری برنا محفوظ است. استفاده از مطالب با ذکر منبع آزاد است.
طراحی سایت خبری و خبرگزاری آساممنبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: فرهنگ و هنر تئاتر فرهنگ و هنر برنا نمایش کامران تفتی چفت ۶ اسفند ۱۴۰۰ کامران تفتی ۱۴۰۰ ۱۲
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۵۲۱۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کینه قدیمی
عابران و اهالی کنجکاو به زنی خیره شده بودند که از پنجره طبقه شش درخواست کمک میکرد: «اینجا یه نفر گلوله خورده با پلیس و اورژانس تماس بگیرید بیان برای کمک.»یکی از عابران شماره اورژانس و عابران دیگر، پلیس را گرفتند و آنچه دیده بودند را شرح دادند. این بار سکوت ساختمان با صدای آژیر آمبولانس و ماشینهای پلیس که از دور به سمت آنجا میآمدند، شکسته شد. امدادگران سریع خود را به واحد شماره ۲۸ در طبقه ششم رساندند. واحد ۲۸در انتهای راهرو قرار داشت. مقابل در، کانتری برای منشی شرکت بود و چهار اتاق در دوطرف آن قرار داشت. زن جوان امدادگران را به سمت اتاق راهنمایی کرد که کنار آن تابلوی مدیرعامل خودنمایی میکرد. مردی روی صندلی نشسته و غرق در خون روی میز افتاده بود. یکی از امدادگران او را بلند کرد؛ گلوله وسط سینهاش جا خوش کرده بود. بدنش سرد بود و خون زیادی از بدنش رفته بود. دیگر نمیشد برای او کاری کرد. عقربههای ساعت، ۱۱شب را نشان میداد که کارآگاه ناصری با نشان دادن کارتش به سربازی که جلوی در ایستاده بود، وارد ساختمان شد. دکتر زودتر از او رسیده بود و تیم تشخیص هویت در حال بررسی صحنه قتل بودند تا سرنخی برای کشف راز قتل پیدا کنند. کارآگاه دفترچهاش را بیرون آورد و تحقیقات خود را آغاز کرد.۱- دکتر چه گفت؟
قتل حدود سه ساعت قبل رخ داده است. گلوله از فاصله نهچنداندور به سینه مقتول اصابت کرده و باعث خونریزی شدید و مرگ مرد جوان شده است. این نتایج بررسی در صحنه است و باید در پزشکی قانونی کالبدشکافی کنم. راستی تا یادم نرفته، آثار درگیری روی بدن مقتول ندیدم.
۲- نتیجه بررسی صحنه جرم
آثار ورود به زور روی دردیده نمیشود وقاتل بهراحتی واردخانه شده است. یک پوکه کلت در راهرو مقابل در اتاق محل جنایت پیدا کردیم. مورد مشکوکدیگری ندیدیم.
۳- گزارش افسر کلانتری
حدود۱۰شب این قتل به کلانتری اعلام شد ومن به عنوان افسرگشت راهی شرکت شدم. منصور«قاتل» شریک مقتول است که به خاطر اختلافی که با او داشته قتل رااجرا کرده بود. بعد هم با پرواز ساعت ۸ و۳۰ دقیقه راهی قطر شده تا ازآنجا به کانادا برود. کارهای اقامتش راانجام داده بود.منصوراحساس میکردکامران توحساب کتاب،سرش کلاه گذاشتهوسرهمین اختلاف داشتند. امروزعصرواردشرکت شده وبعد ازقتل شریکش، دست و پای منشی شرکت را بسته بود و یکراست به فرودگاه امام رفته و با خیال راحت از کشور فرار کرده بود.
۴- روایت شاهد قتل
شش سال است که در این شرکت کارمیکنم. ساعت کاری شرکت۹صبح تا چهارعصراست. من اگرمدیرعامل در شرکت باشد یا کارها مانده باشد، در شرکت میمانم.امروزهم درشرکت بودم که حدود ساعت شش منصور به شرکت آمد.دسته گلی دردست داشت.خوشحال بود ومیگفت آمده با کامران خداحافظی کند و همه چیز را تمام کند.حدود یک ساعتی در دفتر بود و بعد صدای دعوایشان بلند شد. سعی کردم دخالت نکنم. یکدفعه صدای شلیک گلولهای شنیدم. ازترس خشکم زده بود. منصور عصبانی درحالی که اسلحهای در دست داشت و لباسش خونی بود بیرون آمد. اسلحه را به سمت من گرفت و خواست ساکت شوم. دست و پایم را بست وازشرکت بیرون رفت.خیلی تلاش کردم دست و پایم را باز کنم اما فایده نداشت. با دیدن شیشه روی میز خودم را به آن رساندم و آنقدر به میز ضربه زدم که افتاد و شیشهاش شکست. تکه شیشهای را برداشتم و هر طوری شده طناب را پاره کردم. بعد هم از اهالی کمک خواستمکه برای کمک آمدند.
۵- سرگرد دستور بررسی خروج منصور از کشور را صادر کرد. او خیلی خونسرد همراه خانوادهاش وارد سالن و سوار هواپیما شده و ایران را ترک کرده بود. تحقیقات کارآگاه تا صبح طول کشید و برای جمعبندی آنچه دیده و شنیده بود، دوباره به شرکت برگشت. نیم ساعتی آنجا قدم زد و همه چیز را بررسی کرد. در ذهنش صحنه قتل کامران را بازسازی کرد و با بازپرس جنایی تماس گرفت و دستور بازداشت منشی شرکت به اتهام قتل را صادر کرد.
۶- انگیزه قتل چه بود؟
مهین وقتی در اداره آگاهی رو به روی کارآگاه قرار گرفت فهمید راز قتل فاش شده و سناریواش برای فرار از مجازات لو رفته است: «سرگرد، کامران باید میمرد. او با زندگی من بازی کرد. شش سال قبل برای کار به اینجا آمدم و بعد از مدتی کامران به من ابراز علاقه کرد. پسر خوشتیپ و پولداری بود و من هم به او علاقه داشتم. دوسالی از رابطهمان میگذشت و هربار میگفتم به خواستگاریام بیا، بهانه میآورد تا اینکه یک روز روی واقعی خودش را نشان داد و گفت از رابطهاش با من فیلم گرفت و اگر برای ازدواج اصرار کنم، آبرویم را میبرد. تنها راهی که به ذهنم رسید صحبت با منصور بود. آنجا بود که فهمیدم آنها همدست بودند و منصور از من فیلم گرفته بود. آنها فکر میکردند با افشای این موضوع از شرکت میروم اما ماندم تا نقشه انتقامم را اجرا کنم. دیروز بهترین موقعیت بود تا هم کامران را بکشم و هم منصور را به عنوان قاتل معرفی کنم. نقشهام حساب شده بود اما یک جا اشتباه کرده بودم که همان باعث لو رفتن نقشهام شد.»
شما خوانندگانتپش میتوانید با اشاره به سه دلیل کارآگاه برای کشف راز این جنایت در مسابقه معمای پلیسی این هفته تپش شرکت کنید. پاسخهای خود را همراه نام و نام خانوادگی و شهر محل سکونت به شماره ۳۰۰۰۱۱۱۲۷ ارسال کنید.