چقدر دلار نفتی در راه است؟ /آمریکا در حال طراحی امنیتی جدید در نقاط مختلف جهان/ایران و لزوم اتخاذ مواضع بیطرفانه در قبال بحران اوکراین
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۵۷۸۶۴
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز شنبه ۷ اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که جنگ اوکراین و احیای ناسیونالیسم روسی؟، طرح صیانت به صحن بازخواهد گشت؟، پیامدهای بحران اوکراین بر برجام، و مخالفت جهانی با حمله روسیه به اوکراین در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران و لزوم اتخاذ مواضع بیطرفانه در قبال بحران اوکراین
صلاحالدین هرسنی کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جهان صنعت با عنوان ایران و لزوم اتخاذ مواضع بیطرفانه در قبال بحران اوکراین نوشت: ولادیمیر پوتین معتقد است که روسیه قصد ندارد اوکراین را اشغال کند و قصد این کشور پرهیز دادن اوکراین از پیوستن به ناتو است. به عبارت دیگر، هدف پوتین در این حمله، به چالش کشیدن قدرت ناتو در قالب نمایش قدرت و به تعبیری نازیسمزدایی در محیطهای پیرامونی و حیاط خلوت مسکو است. اما با توجه به همزمانی مذاکرات وین با بروز چنین بحرانی، آیا اتخاذ موضع بیطرفی بهترین و مناسبترین راهبرد و استراتژی در قبال این بحران نیست؟ چرا ما باید در شرایطی که مذاکرات وین به مرحله حساس و مهمی رسیده است، مواضعی را اتخاذ کنیم که دستمایه برجامآزاری شود؟ در شرایط حاضر تیم مذاکرهکننده ما با کشورهایی در حال مذاکره است که همه آنها در بلوک ناتو قرار دارند و شاید بازی کردن در زمین مسکو، دستمایه واشنگتن و تروئیکای اروپایی در برجام و ایرانآزاری شود و آنکه آنها نخواهند تن به خواستههای ما به ویژه در مساله تضمین و ادامه فعالیتهای هستهای دهند. اتخاذ این مواضع فقط در شرایطی محلی از اعراب دارد که مایل باشیم میز مذاکره را ترک کنیم و منتظر بمانیم که مذاکرات نتواند معطوف به نتیجه شود. ولی در وقت حاضر، همه شرایط دلالت بر آن دارند که زنگها برای احیا و اجرای برجام به صدا در آمدهاند و نیازی به مقصرشناسی در قضیه اوکراین نیست. به ویژه آنکه اگر بخواهیم جانب یکی از طرفین را بگیریم. آیا، چون روابط ما با آمریکا تیره است، باید جانب مسکو را بگیریم؟ آیا، چون ما قرار داد ۲۰ساله با روسیه داریم، باید در زمین مسکو بازی کنیم؟ آیا باید بپرسیم تاکنون راهبرد نگاه به شرق یعنی رابطه با مسکو و پکن پاسخگو بوده است؟ آیا، چون ما با اوکراین بابت سقوط هواپیمای اوکراینی در تهران مناقشه داریم، آیا نباید اصل نقض حاکمیت سرزمینی کشورها در راستای نظم حقوق بینالملل برای ما مهم باشد؟ فراموش نکنیم که روسیه یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت است و کارویژه و وظیفه این نهاد بزرگ بینالمللی ایجاد صلح و امنیت است نه ایجاد بحران. در واقع ولادیمیر پوتین با اعلام استقلال و به رسمیت شناختن استقلال دونتسک و لوهانسک در منطقه دونباس اوکراین نه تنها مرتکب نقض آشکار حاکمیت سرزمینی از منظر حقوق بینالملل شده، بلکه به تنهایی موجد بحرانی در حد و قامت یک جنگ جهانی سوم شده است.
تصمیمسازان و تصمیمگیران دستگاه دیپلماسی به ویژه وزیر امور خارجه محترم کشورمان قطعا اطلاع دارند که چرا علی باقریکنی سرپرست تیم مذاکرهکننده بنا به ضرورتی در روزهای اخیر به جهت گزارش وضعیت و کسب اختیارات بیشتر وین را به مقصد تهران ترک کرده و قرار است به زودی به وین بازگردد؟ آیا وزیر امور خارجه کشورمان نمیداند که وزیر امور خارجه عمان برای چه ماموریتی به تهران آمده است؟ در سطحی دیگر، آن سوی قصه و ماجرا نیز کمی غامضتر و پیچیدهتر است به این معنی که چنانچه مواضع ما اگر هم بخواهد همسو با ناتو باشد، یقینا مورد پسند مسکو نیست و مسکو اقدامات ایذایی را با توجه به پیشینه و عملکردی که تاکنون از خود نشان داده است، از حمایت خود در احیای برجام میکاهد و چهبسا که بخواهد با رفتارهای سینوسی موجب تاخیر در نتایج برجام شود.
در شرایط حاضر، مقصریابی ما در قبال بحران اوکراین بیشباهت به راه رفتن روی یک طناب باریک نیست و قطعا بازی ما در هر یک از جبهه ناتو و یا مسکو، به معنای بازی دو سر باخت خواهد بود و بهترین استراتژی برای ما استراتژی بیطرفی است و نیاز به موجسواری بر بحران اوکراین نیست.
آمریکا در حال طراحی امنیتی جدید در نقاط مختلف جهان
محمد جمشیدی معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور طی یادداشتی در شماره امروز ایران با عنوان آمریکا در حال طراحی امنیتی جدید در نقاط مختلف جهان نوشت: رؤسای جمهوری ایران و روسیه پنجشنبه شب گذشته در شرایطی با یکدیگر پیرامون مذاکرات هستهای و روند اجرایی توافقات دوجانبه گفتگو کردند که روسیه یک روز پیش از آن و در پی تشدید بحران اوکراین، فرمان جنگ نظامی علیه این کشور را صادر کرده بود؛ امری که مانع از آن نشد تا سید ابراهیم رئیسی و ولادیمیر پوتین از اهمیت رایزنیهای دوجانبه برای پیگیری موضوعات مهم در دستور کار غفلت کنند. ناگفته پیداست میان ایران و کشورهای مختلف روندهای متعدد گفتگو جریان دارد که نمونه آن گفتوگوی رئیس جمهور کشورمان با رئیس جمهور فرانسه بود که در روزهای اخیر انجام شد.
یکی از موضوعات مطرح شده توسط پوتین که برنامهریزی آن پیشتر و حدود ۵ روز قبل صورت گرفته بود، «تحولات حوزه اروپای شرقی و اوکراین» بود.
بررسی تحولات عرصه بینالمللی و موضوعات در دستور کار ایران و روسیه در حالی از سوی رئیسی و پوتین دنبال شد که سیاست اعلامی و اعمالی دولت جمهوری اسلامی ایران تعامل حداکثری با همه کشورهای جهان است. دولت توانسته در ۶ ماه گذشته به وضوح نشان دهد که با همه کشورها سیاست تعاملی دارد و رئیسجمهور کشورمان طی این مدت چهار سفر به کشورهای خارجی داشته و توافقات متعددی نیز در راستای تقویت توان اقتصادی کشور و ایجاد پیوندهای زیرساختی بین ایران و کشورهای مختلف صورت گرفته است.
جمهوری اسلامی ایران در عین پیگیری تعامل حداکثری با همه کشورها نسبت به تحولات امنیتی و راهبردی که هم در منطقه و حوزه پیرامونی و هم دیگر نقاط جهان در حال وقوع است، کاملاً هوشیار است. برای نمونه مسائل مربوط به قفقاز که به نقاط بحرانی نزدیک میشد، با نقش آفرینی فعال ایران و برخی کشورهای دیگر مدیریت شد و تحولات افغانستان نیز از زمانی که دولت سیزدهم روی کار آمد، یک تحول ژئوپولیتیک بسیار مهم بوده است.
این در حالی است که امریکاییها در حال طراحیهای امنیتی جدیدی از یک سو در مناطق مختلف غرب آسیا و خلیج فارس و از سوی دیگر در شرق آسیا و اروپا هستند. از این رو آنچه در اوکراین در حال وقوع است، در واقع تحولی است که دارای ریشههای ژئوپلیتیک و هویتی است.
بعد از جنگ جهانی دوم و دوران جنگ سرد، ناتو با هدف ایجاد وحدت نظامی در بین کشورهای غربی با محوریت امریکا تلاش داشت مقابل اتحاد جماهیر شوروی بایستد. ناتو همچنین بعد از فروپاشی شوروی و پیمان ورشو به حیات خودش ادامه داد که این مسأله یکی از نگرانیهای عمده رئیس جمهور روسیه است.
ناتو در حالی که ادعا داشته درصدد تأمین امنیت کشورهای غربی است، طی ۳۰سال گذشته در مناطق مختلف توسعه یافته و برخلاف تعهدات امنیتی که نسبت به روسیه داشته، طی ۵ مرحله در اروپا توسعه نظامی پیدا کرده و حتی در حوزه خلیج فارس هم به دنبال شراکتهای جدید است. حال آنکه امروز هم بحث حضور ناتو در شرق آسیا برای مهار چین مطرح است.
دغدغه امنیتی روسها برای ایران و ناظرانی که با روابط بینالملل آشنایی دارند کاملاً قابل درک است، اما جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با چنین موضوعاتی همواره بر پیگیری دیپلماسی و گفتگو در رفع بحران تأکید داشته است. به هر روی نباید از این مهم غفلت کرد که در خلال چنین بحران نظامی باید منافع مردم و جان و مال غیرنظامیان محترم شمرده شود.
چقدر دلار نفتی در راه است؟
رضا زندی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان چقدر دلار نفتی در راه است؟ نوشت: فرض کنیم این هفته، توافق بازگشت به برجام در وین امضا شود. (پیشبینی من چنین است. اگر همه شرایط همین طور که الان هست، باقی بماند) حالا ببینیم ایران چقدر میتواند نفت خام و میعانات گازی صادر کند و چه میزان پول اضافهتر از بودجه به دست آورد.
١- بر اساس بودجه ۱۴۰۱، ایران قرار است ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه نفت خام و میعانات گازی با قیمت ۷۰ دلار بفروشد. به عبارت سادهتر، درآمد عمومی حاصل از صادرات نفت و میعانات گازی ایران در سال آینده شمسی ۳۵ میلیارد دلار و ٧٠٠ میلیون دلار خواهد بود. (جدا از تهاتر و..)
٢- اگر توافق احیای برجام امضا شود ایران میتواند تولید نفت خام خود را به ۳ میلیون و ۸۵۰ هزار بشکه و تولید میعانات گازی را به ۷۵۰ هزار بشکه در روز برساند. از این میزان، روزانه ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه نفت خام و ۵۵۰ هزار بشکه میعانات گازی در پالایشگاههای داخلی مصرف میشود.
٣- بنابراین پس از احیای برجام و از سال آینده، ایران میتواند روزانه حداقل ۲ میلیون و ۱۵۰ هزار بشکه نفت خام و ۲۰۰ هزار بشکه میعانات گازی، صادر کند. مجموعا ۲ میلیون و ۳۵۰ هزار بشکه در روز. حالا این عدد را از روزانه ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه بودجه عمومی ۱۴۰۱ کم کنید.
٤- به عبارت دیگر، در صورت احیای برجام، ایران میتواند روزانه حدود ۹۵۰ هزار بشکه بیشتر از سقف در نظر گرفته در بودجه سال آینده، نفت و میعانات گازی بفروشد. حالا اگر این عدد را در ۷۰ دلار در هر بشکه ضرب کنید، اضافه درآمد ناشی از برجام میشود: ٢٤ میلیارد و ٢٠٠ میلیون دلار.
٥-، اما فقط این نیست. ایران بیش از ۱۰۰ میلیون بشکه نفت و میعانات گازی فروش نرفته روی آب دارد که میتواند به سرعت با قیمتهای بالای ۱۰۰ دلار آنها را بفروشد. این مقدار به تنهایی میتواند حدود ۱۰ میلیارد دلار به درآمدهای ایران اضافه کند.
٦- پس درآمد ناشی از فروش نفت خام و میعانات گازی بدون برجام در سال آینده حدود ٣٥ میلیارد و ٧٠٠ میلیون دلار پیش بینی شده است. (که بازگشت پول آن هم به سخت است.) و برجام میتواند سال آینده، درآمد نفتی ایران را ٢٤میلیارد و ٢٠٠ میلیون دلار اضافه کند.
٧- ١٠ + ٢٤/٢ + ٣٥/٧ میلیارد دلار، یعنی اینکه احیای برجام میتواند درآمد نفتی ایران را در سال آینده به حدود ٧٠ میلیارد دلار برساند.
آنهم با دسترسی کامل به دلارهای نفتی. (بیش از دو برابر درآمد امسال با تحریم) به این میزان دسترسی به دلارهای نفتی بلوکهشده در کشورها را اضافه کنید.
٨- وقتی برجام میتواند این همه در افزایش درآمد ملی نقش داشته باشد دیگر چه جای تردید. آیا اقتصاد ایران برای این حد از افزایش درآمدهای نفتی آماده است؟ آیا سیستم بانکی ایران با سیستم متعارف بانکی جهانی همسو شده است که بتواند درآمدهای نفتیمان را جابهجا کند؟
٩- آیا پروژههای سرمایهگذاری بخشهای مختلف از جمله در صنعت نفت برای این حد از درآمدهای نفتی آماده شده است؟ یا دوباره این درآمدها صرف امور روزمره و واردات پرتقال و ... خواهد شد؟ بسیاری از بخشهای کشور از جمله صنعت نفت برای اشتغالزایی، تشنه سرمایهگذاری فوریاند.
١٠- حالا یک سوال، در این شرایط چه لزومی دارد که مجلس بخواهد این هفته با تصویب «بند ی» تبصره ۱ بودجه، به میزان حدود ۱۰ میلیارد یورو از فروش نفت و میعانات گازی را از دست دولت خارج کند؟! پس بهتر است کمیسیون تلفیق، همین امروز این بند را کامل حذف کند.
١١- بحران اوکراین، از طرفی باعث افزایش قیمت نفت شده و از طرفی تقاضا برای نفت و میعانات گازی ایران را افزایش داده است. جدا از آن موضع ایران را در چانهزنیهای بینالمللی تقویت خواهد کرد. به شرط آنکه تدبیر درست کنند. فرض کنیم امروز فردای پس از برجام است. چه خواهید کرد؟!
منبع: تابناک
کلیدواژه: مذاکرات وین اختلاف روسیه و اوکراین حمله نظامی روسیه به اوکراین اوکراین روسیه مرور روزنامه ها روسیه طرح صیانت بحران اوکراین برجام مذاکرات وین اختلاف روسیه و اوکراین حمله نظامی روسیه به اوکراین اوکراین روسیه نفت و میعانات گازی میلیارد دلار حال طراحی میلیون دلار امنیتی جدید احیای برجام رئیس جمهور بین الملل هزار بشکه سال آینده نفت خام بشکه نفت درآمد ها کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۵۷۸۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست