Web Analytics Made Easy - Statcounter

باشگاه خبرنگاران جوان - مرکز اطلاع رسانی جنبش انصار الله یمن دومین مجموعه از اسناد محرمانه مربوط به نقش مستقیم آمریکا در فرماندهی جنگ علیه شهید حسین بدر الدین الحوثی، رهبر شهید این جنبش و جنگ‌های ظالمانه را علیه استان صعده فاش کرد.

به گزارش پایگاه اینترنتی خبرگزاری سبا، محتوای این اسناد بدین شرح است:

سند اول: براساس این سند دستیار رایزن نظامی آمریکا در یمن روز ۲۵ اکتبر سال ۲۰۰۴ نقشه‌های درخواستی رئیس ستادکل ارتش را که تعدادشان ۱۹ نقشه و مربوط به برخی مناطق صعده است، به بخش اطلاعات نظامی تحویل داده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این سند آمده است آمریکا مایل است به وزارت دفاع یمن برای تصویر برداری از مناطق جدید با استفاده از هواپیما‌های شناسایی مدل یو- ۲ کمک کند، زیرا تصاویر جدید واضحتر و در مقیاس بزرگتر خواهد بود.

سند دوم: این سند که مربوط به روز ۸ فوریه سال ۲۰۰۵ است، حاوی خلاصه‌ای از محور‌های دیدار وزیر دفاع و رئیس ستادکل ارتش یمن با جان ابی زید، فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا درباره آموزش دادن به نیرو‌های یمنی است. طرف یمنی در آن زمان درخواست کرده بود از مناطقی در صعده با هواپیما‌های شناسایی آمریکا دوباره تصویر برداری شود. مهمترین موضوعی که فرمانده آمریکایی در این دیدار مطرح کرده بود، مربوط به چند پرونده نظامی بود و اعلام کرده بود شخصا با جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکادر این خصوص صحبت و موافقتش را کسب کرده است.

سند سوم: سند سوم به روز ۶ ژوئیه سال ۲۰۰۹ و دیدار معاون امور دفاعی و امنیتی نخست وزیر و سفیر آلمان مربوط می‌شود. بر اساس این سند معاون نخست وزیر از آلمان درخواست کمک کرد و هواپیمای آلمانی تصویربرداری کرد. به گفته سفیر وقت آلمان این تصاویر به شورای امنیت ملی و وزیر کشور تحویل داده شد.

سند چهارم: در این سند که متعلق به تاریخ ۱۰ سپتامبر است، «جان ابو زید» فرمانده سنتکام در نامه به علی عبدالله صالح، شهادت و ترور «حسین بدرالدین الحوثی» را تبریک گفته و آرزوی توسعه همکاری‌های مشترک را کرده است.

سند پنجم: این سند متعلق به سایت ویکیلیکس و نامه «توماس کراجیسکی» سفیر وقت آمریکا در صنعاء به وزارت خارجه آمریکاست و در آن از این که دولت عبدالله صالح نقش آمریکا در ترور «حسین بدرالدین الحوثی» را تقلیل داده و آن را کم اهمیت جلوه می‌دهد، گلایه کرده است.سفیر آمریکا در این نامه نوشته که وزیر کشور دولت عبدالله صالح خود به هیأت آمریکایی گفته است که فرماندهان میدانی در صعده، پیروزی علیه حوثی‌ها را مدیون آموزش آمریکایی‌ها می‌دانند و اگر کمک آمریکا نبود در عملیات ترور حسین بدرالدین الحوثی، حداقل ۴۰ نظامی ارتش کشته می‌شدند.

سند ششم: در این سند نیز که وبسایت ویکیلیکس منتشر، «علی عبدالله صالح» در سال ۲۰۰۷ در نامه‌ای به جرج بوش، از او خواسته تا به میزان دو میلیارد دلار کمک نظامی در اختیار صنعاء بگذارد یا از کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس بخواهد تا چنین کمکی ارائه دهند.علی عبدالله صالح در این نامه به جرج بوش گفته که به خاطر آمریکایی‌ها با حوثی‌ها وارد جنگ شده و حوثی‌ها منافع آمریکا را در منطقه به خطر انداخته‌اند.

حسین بدرالدین الحوثی، رهبر انصارالله یمن در پاییز ۲۰۰۴ و سه ماه پس از آغاز حمله به صعده، در حملات نیرو‌ها و مزدوران منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی یمن به این شهر همراه با حدود ۷۰۰ نفر از همراهانش به شهادت رسید.

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: انصارالله یمن دولت آمریکا اسناد محرمانه عبدالله صالح

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۵۹۳۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت دختران حاج قاسم از اصفهان تا خانه پدری

ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش می‌خواهیم غوغا به پا کنیم، می‌خواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری می‌کنیم؛ بهتر است این‌طور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با کارهای شما به خطر نمی‌افتد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش می‌خواهیم غوغا به پا کنیم، می‌خواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری می‌کنیم؛ بهتر است این‌طور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با دو تا بمب به خطر نمی‌افتد؛ تا زمانی که ما نوجوانان و جوانان به همراه مادران غیورمان در میدان هستیم، نمی‌گذاریم به وجبی از این خاک نگاهی چپ بیفتد.

زیارت کرمان پر از برکت و همراه با خاطرات خوش معنوی و زمانی برای همدلی است؛ در این هنگام آموختم که جز گفتن شکر در مواقع سختی چیزی بر زبانم جاری نباشد چراکه ما دختران حاج قاسم و پای کار این مکتب هستیم؛ سفرمان را از بهشت روی زمین اصفهان یعنی گلستان شهدا آغاز کردیم؛ ساعاتی پیش از حرکت همه با کوله پشتی‌های سبک اربعینی یکی یکی در خیمه جمع شدیم، بر سر مزار شهدای عزیزمان شهید زاهدی، خرازی، کاظمی و هم رزمانشان رفتیم و اذن رفتن خواستیم.

ساعت موعد فرا رسید و به سوی مقصد راهی شدیم؛ در طی مسیر با سربندهای یازهرا (س)، لبیک یا خامنه‌ای، یا علی‌اصغر و عکس‌هایی از شهیدان خرازی، همت، زین‌الدین، کاظمی و… را به شیشه اتوبوس زدیم تا وجود آن‌ها را کنار خودمان و در طول مسیر حس کنیم؛ کتاب می‌خواندیم، با همسفری‌ها درمورد شهدا، مکتب حاج قاسم، آرمان کشور و مواردی مختلفی صحبت می‌کردیم و سعی داشتیم بهتر به معنویات خود بپردازیم.

پنجشنبه صبح برای اقامه نماز جماعت بیدار شدیم، عجب صحنه‌ای بود و چه جمعیتی از استان اصفهان آمده بود، بیش از چهل اتوبوس و این لحظات آماده می‌شدیم برای آن اجتماع پرشور؛ چفیه‌ها را سر می‌کردیم و یکی یکی با نظم خاصی کنار هم و پشت‌سر هم می‌نشستیم. خادمان پرچم‌هایی با شعار «فلسطین کلید رمزآلود فرج است» و عکس زیبا حاج قاسم را به دست‌مان می‌دادند تا در مراسم با افتخار آن را دست گرفته و بالا ببریم.

همه جمع شدیم و معرکه بزرگ و حماسی مادر دختری در مصلی کرمان طنین گرفت؛ همه باهم یک صدا شعار می‌دادیم و می‌گفتیم: «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست، وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد و…» عجب صحنه‌ای بود، چقدر دلنشین و پرغرور بود؛ آری باید بگویم که مردم و زنان میهن من چنین دلاوران غیوری هستند که همچون زینب کبری نمی‌گذارند علم این امت و ملت زمین بماند و خود به دل معرکه می‌زنند.

آرام آرم باید برای رفتن به بیت آماده می‌شدیم؛ بار خود را سبک کردیم، برای بغل دستی خود به یاد شهدا و با مداحی «حسین حسین میگیم می‌رویم کربلا» سربند برای هم بستیم، علم یا زهرا، یا مهدی و… را به دست گرفتیم، مداحی در باند پخش شد و پیاده‌روی ما از مصلی تا بیت آغاز شد؛ عجب قاب دشمن سوزی بود، عجب اتحادی بین‌مان موج می‌زد؛ چه مسیری را طی کردیم تا رسیدیم به بیت؛ آسمان اشک شوق می‌ریخت، خیابان‌ها بوی خاک و گل گرفته بودند، جمعیت دو هزار نفره ما ازدحامی را به وجود آورده بود که جای سوزن انداختن نداشت...

به بیت‌الزهرا (س) رسیدیم، جایی که حاج قاسم آن را به عشق حضرت فاطمه ساخت و در آن برای پرورش امت و اسلام، مراسم و فعالیت‌های مختلفی را انجام می‌داد؛ چه جایی بود، چه معنویتی داشت، چه حس و حالی در آن نهفته بود، گویا به چند مکان به طور هم‌زمان سفر کرده بودم… از گلیم پهن شده آبی رنگ زیبا که وصف حال دیدارهای رهبری را داشت گرفته تا فرش حرم امام حسین، حضرت زینب و ضریح قدیمی حضرت رقیه که اطراف تابوت حاج قاسم، همرزمش و شهید گمنام قرار گرفته بود.

پس از گذشت ساعاتی در این بیت نورانی، نوبت به نقطه متفاوت سفر می‌رسد؛ قرارمان ساعت عاشقی ۱:۲۰ در گلزار شهدای کرمان بود؛ همه اتوبوس‌ها آرام آرام رسیدیم که در بدو ورود توفیق دیدار شهید گمنام ۱۹ ساله نصیب‌مان شد؛ چه مهمانی‌ای بود آن شب… جوانی گمنام و هم سن و سال ما به استقبالمان آمده بود و چه لحظه‌ای از این زیباتر؟!ته دلم می‌گفتم «حاجی خوب بلده از دختراش استقبال کنه! شکلات، شیرینی پنجره‌ای، کیک، چایی و…؛ الحمدلله که چنین پدری دلسوز و مهربانی داریم.»

در بین برنامه‌ها یادی کردیم از دختر کوچولویی که به گلزار شهدا رفته بود تا شکلات پخش کند و برای سردار هم شکلات برد و سردار شکلات را با دستان خود در دهان نگین گذاشت؛ آری آن شب نگین هم میزبان ما بود و چقدر گریه کردیم با گریه‌هایش و چه خاطراتی مرور شد...

دقایقی بر سر مزار رفتیم و خوب درد و دل این روزهایمان را برای حاجی گفتیم، عاقبت بخیری خواستیم، توفیق شهادت و…. پس از زیارت مزار او، نوبت به زائرانش رسید و همه ما به‌دنبال مزار دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی می‌گشتیم؛ مزاری که خیلی بزرگ نبود، حوالی قد و قواره یک دختر نحیف ۱.۵، ۲ ساله؛ چه صحنه‌ای بود، چقدر دردناک بود، فکر من پیش آن مردی بود که کل خانواده‌اش را در یک روز از دست داده و در آن لحظات ما بودیم که با دلی جا مانده در گلزار شهدا کرمان راه افتادیم و به اصفهان آمدیم…

کد خبر 750958

دیگر خبرها

  • اعتراف جاسوس ها درباره اطلاعاتی که به «گروه ۴۰۰» داده‌اند | افشای جزئیات شکست جاسوسی آمریکا و انگلیس
  • افشای جزئیات کشف شبکه جاسوسی مزدور آمریکا و اسرائیل در یمن
  • افشای جزئیات کشف شبکه جاسوسی مزدور آمریکا و رژیم صهیونیستی
  • روایت دختران حاج قاسم از اصفهان تا خانه پدری
  • افشای اشتباهات بزرگ ارتش اسرائیل | گنبد آهنین خودزنی می کند
  • آماده شدن ناتو برای جنگ با روسیه/ افشای طرح بزرگ ترامپ برای پایان جنگ اوکراین
  • پیکر شهید «جهانگیر بیات» در ماهدشت تشییع و تدفین شد
  • صالح آبادی‌ها در سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) به سوگ نشستند + فیلم و تصاویر
  • عزاداری مردم آذربایجان غربی در سوگ شهادت امام صادق(ع)
  • واکنش وزیر دفاع انگلیس به تحریمش از سوی ایران/ مخالفت امارات با استفاده آمریکا از پایگاه های نظامی در این کشور/ حمله موشکی به پایگاه نظامیان آمریکایی در شرق سوریه/ رایزنی محرمانه دولت بایدن و عربستان درباره یک توافق