Web Analytics Made Easy - Statcounter

آمار گلزنی در لیگ ایران به شدت اُفت کرده و در همین شرایط هم خارجی‌ها گوی سبقت را از مهاجمان داخلی ربودند تا بدترین آمار سال‌های اخیر از آن مهاجمان ایرانی باشد.

خبرگزاری میزان - در حالی‌که نوزده هفته از رقابت‌های لیگ برتر سپری شده، آمار گلزنی اصلاً جالب نیست. از طرفی گلزنان برتر لیگ برتری ما را خارجی‌ها تشکیل و رده اول تا سوم را به خود اختصاص داده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با نگاهی به جدول گلزنان لیگ برتر متوجه می‌شویم به ترتیب گادوین منشا، کوین یامگا و لوسیانو پریرا به ترتیب با ۱۱، ۸ و ۷ گل، گلزنان برتر لیگ ایران هستند. در ادامه کریم اسلام از نساجی با ۶ گل زده در رده چهارم قرار دارد. مهدی عبدی، سعید صادقی و شهریار مغانلویی هم مشترکاً با ۵ گل زده در رده پنجم هستند.

با نگاه به این جدول می‌توان دو مضووع را به وضوح حس کرد؛ اول ضعف مهاجمان ایرانی در گلزنی برای تیمشان و دوم آمار گلزنی تأسف بار مهاجمان بعد از نوزده هفته که به شدت جای نگرانی دارد.

* آمار عجیب گلزنان لیگ برتر

گادوین منشا از مس رفسنجان با یازده گل، یامگای استقلال با ۸ گل و پریرای فولاد با هفت گل گلزنان برتر لیگ ایران هستند. مجموع گل‌های زده این سه گلزن برتر فصل جاری لیگ برتر ۲۶ گل است که اگر آمار آن‌ها به شکل انفرادی را بررسی کنیم وضع از این هم بدتر می‌شود و حتی به صورت میانگین در هر دو بازی هم یک بار هم گلزنی نکرده‌اند.

اگر باز هم آماری میانگین از این سه مهاجم را در نظر بگیریم آن‌ها به طور میانگین می‌توان گفت تقریباً ۰.۴ گل در هر بازی زده‌اند که آمار بسیار پایینی است و حتی آن‌ها به نصف گل در هر بازی هم دست نیافتند. این آمار مربوط به سه گلزن خارجی برتر لیگ برتر است. متاسفانه مهاجمان داخلی آماری به مراتب بدتر از این دارند و آنقدر ضعیف ظاهر شده‌اند که جای نگرانی زیادی برای ادامه مسابقات لیگ و یا حتی فصول بعد و شاید بهتر است بگوییم آینده تیم ملی بوجود می‌آید.

* مهاجمان ایرانی کجای کارند؟

قبلا هم پیش آمده بود که مهاجمان خارجی در لیگ ایران بدرخشند و یا حتی آقای گل لیگ برتر شوند. حضور آن‌ها حتی باعث ایجاد انگیزه در مهاجمان داخلی می‌شد و بازار رقابت را به شدت داغ می‌کرد. مهاجمان داخلی هم در کنار این خارجی‌ها رقابت می‌کردند و این رقابت آنقدر جذاب بود که فرقی نمی‌کرد کدامشان آقای گل می‌شود. اهالی فوتبال هم فقط از این رقابت لذت می‌بردند و همین کافی بود.

این فصل، اما درخشش فقط از آن مهاجمان خارجی است و داخلی‌ها در فاصله بسیار پایین‌تر از صدرجدول گلزنان قرار دارند. منشا با یازده گل در صدر جدول است و نزدیک‌ترین ایرانی به او اسلامی با ۶ گل زده است. این یعنی تفاوتی ۵ گله که با این آمار گلزنی، اختلاف بسیار زیادی است.

اگر به تیم آلومینیوم نگاه کنیم این تیم که در هفته‌های ابتدایی خوب کار می‌کرد حالا به دلیل همین عدم گلزنی تا رده هشتم نزول کرده و همچنان از گلزنی مهاجمانش خبری نیست. سپاهان که دو نفر از بهترین مهاجمان ایران را در اختیار دارد در بدترین شرایط قرار دارند و این دو مهاجم در حال سوخت شدن هستند.

مهاجمان ایرانی استقلال به یمن خارجی‌ها نیمکت‌نشین هستند و در پرسپولیس هم به جز عبدی دیگر مهاجمان چندان گلزن نشان نمی‌دهند. این آمار ضعیف از مهاجمان ایرانی بسیار تکان دهنده و تامل برانگیز است. لازم است مسئولان فوتبال ایران، باشگاه‌ها و مربیان فعال در لیگ برتر نسبت به این موضوع حساس شده و برای تغییر شرایط راهکار ارائه دهند.

* ایراد کار کجاست؟

شاید همه بدانند که آمار گلزنی در لیگ برتر نزول فاحشی داشته، مهاجمان خارجی گوی سبقت را از ایرانی‌ها ربوده‌اند و مهاجمان ایرانی از نظر کیفی اُفت کرده‌اند، اما ایراد کار کجاست و چرا دچار چنین معضلی شدیم؟

بدون شک فاکتور‌های مهمی برای گلزنی یک مهاجم وجود دارد. مهمترین این فاکتور‌ها برای این که از یک مهاجم توقع گلزنی داشته باشیم آمادگی جسمانی خوب، تمرکز، جاگیری صحیح، آمادگی روانی و درک صحیح از موقعیت است. وقتی مهاجمی یک گام از یک پاس خوب عقب می‌ماند یا وقتی به جای بغل پا با روی پا به توپ ضربه می‌زند و یا در آستانه دروازه حریف توپ را به بیرون از چهارچوب شوت می‌کند همه نمونه‌هایی از نبود یکی از این فاکتور‌ها در امر گلزنی است.

ایراد لیگ ما دقیقاً این است که مربیان ما به جای بازپروری این پنج فاکتور در مهاجمان به بازی‌های تدافعی روی آورده‌اند و اغلب برای گل نخوردن و سپس گل زدن به میدان می‌روند. همین هم باعث می‌شود آمار گلزنی اُفت کند و یا به جای مهاجمان همه بازیکنان حاضر در زمین گل بزنند. آن زمان است که می‌بینیم آمار مهاجمان در گلزنی پایین آمده و به قولی اسفت کرده است.

برای گلزنی لازم است توپ به مهاجم هدف برسد تا گل بزند. حالا ممکن است تیمی بخواهد از مهاجم سایه استفاده کند که این هم نیازمند همان پنج فاکتور است و البته گلزنی را از دایره مهاجمان خارج کرده به دیگر بازیکنان تعمیم می‌دهد. از طرفی ممکن است تیمی توان استفاده از این دو حالت را نداشته باشد و به ضربات ایستگاهی، کرنر و بازی مستقیم روی آورد که در این صورت نیز باز هم آمار مهاجمان در گلزنی افول می‌کند.

این یک واقعیت است که در لیگ ایران به جز چند تیم اغلب تیم‌ها کیفیت دفاعی را بالا برده‌اند و ناخواسته کمتر به مهاجمان هدف توپ می‌رسد پس اگر گل‌ها بین بازیکنان حاضر در زمین تقسیم شده و سهم مهاجمان کم می‌شود به همین خاطر است.

این‌ها شاید از عوامل اُفت آمار گلزنی مهاجمان ایرانی باشد، اما بدون شک عوامل تاثیرگذار دیگری هم وجود دارد که در فوتبال ما کمتر به آن توجه می‌شود. بخشی از این موارد به باشگاه‌ها، شرایط روانی مسابقه، شرایط جدول، آرامش روانی و شرایط اجتماعی خانوادگی بازیکن مربوط می‌شود که لازم است یاد بگیریم در فوتبالی که قرار است حرفه‌ای باشد از آن‌ها به نفع ارتقا کیفیت استفاده کنیم.

بیشتر بخوانید: خداحافظی مرزبان از هواداران سپاهان

انتهای پیام/

برچسب ها: فدراسیون فوتبال لیگ برتر فوتبال استقلال پرسپولیس

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: لیگ فدراسیون فوتبال لیگ برتر فوتبال استقلال پرسپولیس مهاجمان ایرانی مهاجمان ایران مهاجمان داخلی آمار گلزنی لیگ ایران لیگ برتر خارجی ها برتر لیگ گلزنی ا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۶۰۵۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دعوای مجلس و دولت بالا گرفت؛ ماجرا چیست؟

آفتاب‌‌نیوز :

در ادامه گزارش خانه ملت آمده است: مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی با بیش از ربع قرن فعالیت به جایگاهی رسیده که گزارش‌ها و اظهارنظر‌های آن، به‌عنوان مرجعی مستقل از نگاه‌های جناحی و سیاسی، محل استناد گزارش‌های اثرگذار کشور قرار می‌گیرد. چه بسا در دوره‌های مختلف مجلس، نگاه کارشناسی این مرکز حتی خلاف نظر رئیس یا اعضای هیئت‌رئیسه یا اکثریت نمایندگان مجلس بوده است که این خود بیانگر استقلال فکری این مرکز بوده است. این بعد کارشناسی و استقلال در طول سال‌ها انباشت تجربۀ علمی به دست آمده است.

اما این دیدگاه مستقل و کارشناسی گاه به مذاق برخی خوش نیامده و انتقاد‌هایی غیرکارشناسی و غیرعلمی را برانگیخته است. با نگاهی به رویکرد رسانه‌های دولت‌های گذشته نیز این انتقاد‌های غیرکارشناسی دیده می‌شود و می‌توان شواهد آن‌ها را در بایگانی‌های اینترنتی پیدا کرد. اکنون نیز همچون گذشته، به نظر می‌رسد این انتقاد‌ها در پایان دورۀ عملکرد مجلس یازدهم شدت بیشتری هم پیدا کرده است، رویکردی که با رگه‌های مغرضانه و سیاسی‌کاری‌های جانب‌دارانه به‌دنبال تخریب این نهاد و حتی دخالت در فرآیند ادارۀ آن است.

طی هفته‌های اخیر، و پس از انتشار گزارش‌های مرکز پژوهش‌های مجلس در حوزه‌های مختلف، برخی رسانه‌های داخلی تیتر‌هایی بی‌دقت از این گزارش‌ها استخراج کردند و گاه رسانه‌های فارسی‌زبان معاند برداشت‌هایی مغرضانه از آن گزارش‌ها به مخاطبان خود ارائه کردند. پس از بازنشر این مطالب در فضای رسانه‌ای، رسانه‌های دولت، همچون ایرنا و ایسنا، سراسیمه و آشفته به‌جای توجه به اصل گزارش، خوانش آن و داشتن رویکرد حل مسئله، حمله به مرکز پژوهش‌های مجلس را در دستور کار خود قرار دادند.

نمونۀ بارز این گزارش‌ها و بازی‌خوردن رسانه‌های دولت را می‌توان در موارد زیر به عینه مشاهده کرد:

۱. یکی از این موارد، انتشار گزارش «بررسی مفهوم هزینه‌های کمرشکن سلامت و سیاست‌هایی برای محافظت مالی» توسط مرکز پژوهش‌های مجلس بود. یک روز پس از انتشار این گزارش، برخی رسانه‌ها آن را بازنشر و دستمایۀ خبرسازی خود کردند. وزارت بهداشت نیز، در اقدامی شتاب‌زده، جوابیه‌ای نسبت به این گزارش داد. فردای آن روز هم، خبرگزاری ایرنا به‌طور ناصواب مصاحبه‌هایی علیه مرکز پژوهش‌های مجلس منتشر کرد، ناصواب از آن جهت که نگاهی به آمار استنادشده در این گزارش نشان می‌داد دورۀ مورد مطالعه به‌کلی مربوط به بازۀ زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ است و عملکرد حوزۀ سلامت در دولت قبل بررسی شده است. حتی آمار و مستندات این گزارش نیز از دل آمار مرکز ملی آمار ایران استخراج شده است که مرکزی است ذیل سازمان برنامه و بودجه و معاونت ریاست جمهوری.

۲. در نمونه‌ای دیگر، مرکز پژوهش‌های مجلس گزارشی منتشر کرد با عنوان «بررسی وضعیت گردشگری داخلی از منظر دسترس‌پذیری برای اقشار مختلف جامعه و ارائۀ بسته تقنینی». پس از انتشار، برخی رسانه‌های داخلی و رسانه‌های معاند با تیتر «حذف سفر از سبد خانوار» برای این گزارش خبر ساختند. این تیتر عصبانیت خبرگزاری ایسنا و وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را هم برانگیخت و بهانۀ هجمه علیه این مرکز شد. درحالی‌که در هیچ کجای این گزارش مستند، اشاره‌ای به «حذف سفر از سبد خانوار» یا حتی مضمون آن نشده است. بلکه باز هم این گزارش براساس آمار مرکز ملی آمار ایران نگاشته شده بوده و حتی بالاتر از آن: این آمار مربوط به سال‌های پیش از ۱۴۰۰ بوده. این نشان می‌دهد یک نفر در رسانه‌های دولت حتی صفحۀ چکیدۀ این گزارش را نخوانده است تا پس از آن دست‌به‌قلم شود و علیه مرکز پژوهش‌ها بنویسد.

۳. در دوره‌های مختلف فعالیت مرکز پژوهش‌های مجلس، مرسوم است که در زمان بررسی بودجه در مجلس شورای اسلامی گزارش‌های کارشناسی این مرکز در حوزه‌های مختلف ارائه شود تا نمایندگان با افق دید بازتری در تصویب بودجه تصمیم بگیرند. در سال جاری نیز، این گزارش‌ها به‌صورت مستمر تهیه و منتشر شدند. پس از انتشار یک گزارش با عنوان «بررسی بخش دوم لایحۀ بودجۀ سال ۱۴۰۳ کل کشور (۱۰): بودجۀ حامی فقرا (ظرفیت‌های فقرزدایی لایحۀ بودجه)» برخی اطلاعات گزارش از گزند تیترسازی همان رسانه‌های در امان نماند. این رسانه‌ها با استناد اشتباه به این گزارش از گسترش فقر در جامعه خبر دادند، درحالی‌که در همان ابتدای گزارش اشاره شده است که رویکرد انقباضی بودجه کسری تراز عملیاتی بودجه را کاهش می‌دهد و به همین دلیل تورم را کاهش و وضعیت فقر را در کشور بهبود می‌بخشد. اما باز هم رسانه‌های دولت این گزارش را نخواندند و دست به قضاوت‌های نابجا زدند. یا مثال دیگر، گزارشی که در آن به رشد محرومیت‌زدایی به‌دلیل اقدامات دولت اشاره شده بود. البته که این نمونه‌ها منحصر به همین چند مثال نیست، اما، چون مجال آن نیست آن را موکول به وقتی دیگر می‌کنیم.

خبرگزاری ایرنا نیز در رویکرد سیاسی خود تیترخوانی را به خوانش دقیق گزارش ترجیح داده و در آخرین اقدام خود نوشته است «گزارش‌های مرکز پژوهش‌های مجلس دربارۀ لایحۀ بودجۀ ۱۴۰۳ و سایر موضوعات اقتصادی به مذاق رسانه‌های آن سوی آب خوش آمده. گویا این مرکز به محلی برای تهیۀ گزارش‌های منفی علیه وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران تبدیل شده و هیچ اقدام مثبتی در کشور صورت نمی‌گیرد که به چشم مسئولان مرکز بیاید». درحالی‌که نگاهی حتی نه‌چندان عمیق به گزارش‌های مرکز پژوهش‌های مجلس نشان از توجه به نقاط و اقدامات مثبت دولت دارد و اگر نقدی صورت گرفته، راهکار‌ها و پیشنهاد‌هایی برای رفع آن‌ها پیشنهاد شده است. گفتنی است تاکنون بیش از ۶۰۰ نامۀ راهبری برمبنای گزارش‌های مرکز پژوهش‌های مجلس به دولت محترم و دستگاه‌ها و وزارتخانه‌های مختلف ارسال شده و در آن‌ها راهکار‌هایی برای رفع مشکلات ارائه شده است.

آیا دولت محترم آن‌قدر از عملکرد خود مطمئن است که سایر نهاد‌ها و مراکز پژوهشی را به دروغ‌گویی و سیاه‌نمایی متهم می‌کند؟ آیا شایسته نیست حتی اگر نقدی کارشناسی هم به دولت وارد شد، با نگاه علمی و کارشناسی و به‌دور از همهمه‌های رسانه‌ای به آن پرداخته شود؟ یا اگر نگاه انتقادی و غیرواقع‌بنیانه ازسوی رسانه‌های داخلی و معاند خارجی با استناد به گزارشی علمی یک مرکز صورت گرفت، بهتر نیست به‌جای تأختن به آن مرکز علمی از دل همان گزارش در حمایت از عملکرد دولت سخن گفت و جواب رسانه‌ها را به‌صورت رسانه‌ای داد؟ اگر تاب و تحمل نقد کارشناسانه هم در دولت وجود ندارد، پس اساساً چگونه باید متوجه مشکلات شد؟ واقعاً رسانه‌های دولت تفاوت تخریب و نقد کارشناسانه را از یکدیگر تشخیص نمی‌دهند؟

رسانه‌های دولتی در این هجمه به غیرمستند‌بودن آمار‌ها در گزارش‌های مرکز پژوهش‌های مجلس اشاره می‌کنند، درحالی‌که این آمار‌ها برگرفته از مرکز ملی آمار ایران است و تمامی روش‌ها و رویکرد‌ها روشی علمی و پژوهشی دارد.

خبرگزاری ایرنا در اقدام اخیر خود حتی پا را فراتر نهاده و هدف اصلی خود از این رویکرد را عیان کرده است، یعنی تلاش برای دخالت در فرایند انتخاب رئیس مجلس. این خبرگزاری نوشته است «انتظار می‌رود با تشکیل مجلس جدید و تغییر مدیریت مرکز پژوهش‌های مجلس، این نهاد تحقیقاتی به وظیفۀ اصلی خود بازگردد و مجدداً به بازوی مشورتی نمایندگان مجلس برای بررسی لوایح و طرح‌ها تبدیل شود. برای فعالیت‌های سیاسی، فضای کافی در کشور وجود دارد و نیازی به آلوده‌کردن مرکز پژوهش‌ها نیست».

بد نیست رسانۀ محترم دولت نگاهی به قانون اساسی و اصل استقلال قوا بیندازد. به نظر می‌رسد این رسانه در جایگاهی نیست که بتواند برای تعیین مدیران مجلس تکلیف تعیین کند یا آرزو‌های خود را در رسانه‌ای که از بودجۀ عمومی ارتزاق می‌کند بیان کند. این تلاش حتماً مخالف مشی و تأکید‌های رئیس‌جمهوری محترم است و اگر کسانی در ایرنا یا گوشه‌وکنار دولت چنین فکری را در سر می‌پرورانند بهتر است نگاهی به فرمایش‌های داهیانۀ رهبر معظم انقلاب بیندازند.

در آخر باید عنوان کرد که رسانه‌های دولت بهتر است به‌جای حاشیه‌سازی‌هایی که بازنمایی منفی برای جامعه دارد و بازیچۀ دست رسانه‌های معاند قرار می‌گیرد، در راستای هم‌افزایی و همدلی به‌منظور پیشبرد اهداف متعالی کشور به‌ویژه بهبود معیشت مردم گام برداریم و موضوعات فرعی را ارجح بر موضوعات اصلی کشور ندانیم.

دیگر خبرها

  • گلزنی مهدی قایدی در شب تلخ اتحاد کلباء
  • شکست سنگین الاتحاد کلبا مقابل الوصل در شب گلزنی مهدی قائدی
  • آمار قابل توجه مورایس مقابل پرسپولیس 
  • مهم‌ترین دلایل خودکشی در استان وضعیت فرهنگی، اقتصادی و افسردگی می‌باشد
  • دعوای مجلس و دولت بالا گرفت؛ ماجرا چیست؟
  • ال‌کلاسیکوی ایرانی در پایتخت / پذیرایی تراکتور از صدرنشین در جهنم سهند
  • آمار قابل توجه مورایس مقابل پرسپولیس
  • نگاهی به آمار رویارویی ۲ تیم استقلال و تراکتور
  • دلایل حذف یک سریال از پلتفرم‌های ایرانی
  • با تنها ۷ بازی؛ صعود لیونل مسی به صدر جدول برترین گلزنان MLS