Web Analytics Made Easy - Statcounter

امام هفتم شیعه در راه تداوم خط امامت رسول الهی روش ویژه ای داشت. روشی که در آن مقاومت با مبارزه منفی شکل گرفت. مهمترین شاخصه رفتاری امام کاظم(ع) این بود که او به همه آموخت که در شرایطی از زمان «سکوت برتر از فریاد است» و خاموشی فریاد آفرین خواهد بود. سکوتی که خودش نوعی ایستادن در برابر ظلم است و سینه سپر کردن برای خداست، (قد نَصَبَ نَفسَهُ لِللّه)؛ منش سیاسی امام کاظم؛ از حفظ حرمت‌ها تا پرهیز از تخریب اشخاص
حضرت موسی بن جعفر(ع) در واقع در یک جمله قهرمان مبارزه با ظلم و ستم بنی عباس است اما با شیوه مبارزه منفی در برابر حکومت های ظلم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امامی که چون کوهی استوار کظم غیظ می‌کند و با مقاومت های خود دلِ هارون را می لرزاند و او را از هر سو به ترس می اندازد.

امام با خط فکری و عملکردهای سیاسی و فرهنگی – اجتماعی خود و تربیت شاگردان وارسته توانست آن علوم باقری و صادقی (علیهم السلام) را در راه تکامل و حفظ ارزش های اسلام بکار ببندد و تعالیم اسلامی را جهت بخشیدند. تعالیمی هر چند محدود در راه فرهنگ و تمدن اسلامی که گاهی رو به افول و گاهی رو به صعود بود.

دلایل سقوط جامعه و جو سیاسی زمانه امام کاظم (علیه السلام) و خلافت عباسیان 
جو سیاسی زمانه امام کاظم (علیه السلام) را سه گروه مهم تشکیل می دادند. در زمان عباسیان کسانی که حامیان دستگاه خلافت بودند نیز صدمات زیادی را بر پیکره اسلام وارد کردند. سه گروه مهم در تحکیم این صدمات و رکورد و سقوط جامعه اسلامی موثر بودند که روایت های تاریخی درباره آنان گویاست. این سه گروه عبارتند از:

۱- خلافت فقهای درباری:
علما و فقهای درباری برای خاندان پیامبر مصیبت آفریدند. چه بسیار از آنان که به مدح و ستایش آن‌ها پرداخته و آلودگی‌شان را تطهیر می‌کردند، چه بسیار از آنان که به تملق گویی از دستگاه خلافت پرداختند و شک آن‌ها را در عدم حقانیت خود از میان بردند.

– برخی از آنان احادیثی را به نفع خلفا ساخته و وارد بازار می‌کردند.
– برخی دیگر می‌کوشیدند خلیفه را در هاله ای از قداست فرو برند و با تقدیس و تعظیمشان، اعمال فاسد و حتی قتل و خونریزی آن‌ها را تایید و یا در امان نامه ای که به فردی می‌دادند تشکیک کرده و او را به جنگ خنجر و شمشیر اندازند.
– آنان با دروغ بافی های خود به لاشه های بنی عباس جان دادند.
– اینان عمل ناروایی زمامداران را توجیه و شخصیت کثیف و آلوده‌ی آن‌ها را تطهیر می‌کردند.
– برخی از روحانی نمایان به نفع خلیفه احکام اسلامی را زیر پاگذارده و فتوای خلاف قرآن می‌دادند.
آن‌ها چندان به نفع و دستگاه فقوا دادند و چندان به تطهیر زمامداران پرداختند که مردم عوام گمان داشتند تا زمان فرود آمدن مسیح از آسمان بنی عباس و بر روی زمین زمامداری دارند و اگر روزی آن‌ها سقوط کنند خورشید منکسف می‌شود، باران نمی‌بارد و گیاهان خشک و بی آب می‌شوند.

آن‌ها صفتی تراشیدند، تافی القضاه ساختند، برای خلیفه مقام خدائی و پیامبر قائل شدند. گفتند خلقه، ظلّ الله است و درباره‌ی همه مظالم آن‌ها حکم به عدالت است و در برابر آن‌ها حق مقاومت و ایستادگی نیست و روش آن‌ها را نمی‌پذیرفتند.

۲- شعرای چاپلوس:
شعرای فعال در دوره عباسی، عموما شاعرانی درباری، صله بگیر و چاپلوس بودند. سروده هایشان مملو خواسته های حکومت بود. چه چاپلوسی‌ها، چه تملق گوئی ها، چه پرده دری‌ها که از خود بروز می دادند. آن‌ها در مجالس و ضیافت های عمومی حکومت و حتی در مجلس خصوصی عیش و شراب خلیفه حضور یافته و برای دل خلیفه شعر می‌سرودند. تا اندازه ای که یکی از شاعران، هارون را پیامبری پس از پیامبر اسلام معرفی کرد و جایزه ای کلان دریافت کرد.

۳-  مدیران نالایق و دنیا طلب حکومت:
زمامداران و مدیران نالایق حکومت عباسی را صاحب منصبانی بود که دین و شرف خود را به خاطر طمع دنیا مایه می‌گذاشتند و خلیفه خدایشان بود. مدیران عباسی اساسا تمامی شاخص های مد نظر اسلام را زیر پا گذاشته بودند. بی درایتی و بی مسئولیتی از جمله ویژگی های آنان بود. در دستگاه عباسی تنها کسانی می توانستند به کسوت مدیریت های سیاسی و فرهنگی دست یابند که بله قربانگوی خلیفه و در خدمت و تابع دربار بودند.
حتی فردی چون «حمید بن مخطبه» که در خدمت هارون بود گفته بود، جان، مال و فرزند و دین خود را در راه تو می‌دهم و هارون از او خواست تا جوانان خوش سیمای علویان را بی چون و چرا به قتل برساند.

موضع سیاسی امام کاظم(ع)

به طور کلی باید گفت که موضع سیاسی امام در برابر حاکمان عباسی موضع، تحقیر و بی اعتنایی بود. امام تلاش می کرد با نوعی تحقیر و بی اعتنایی در برابر بنی عباس مشروعیت حکومت آن‌ها را زیرسوال برد. امام همیشه در حال حرکت و تلاش بود.

چه بسیار دعوت هایی که از امام به عمل آمده و از او می‌خواستند حکومت را پذیرا شود و آن‌ها تلاش کنند قدرت را از دست عباسیان بیرون آورده و به دست او بسپارند و امام به دلایل متعدد دعوت‌ها را نمی‌پذیرفت.

او حتی در برابر دعوت علویان را نیز، نفی و انکار را در پیش گرفت زیرا می‌دانست آن‌ها مرد مبارزه نیستند و وحدت فکری و یکپارچگی درتوان و عمل ندارند.

او حتی در برابر مشورت خواهی برخی از سران قیام به آن‌ها هشدار می‌داد و تفهیمشان می‌کرد که اکنون وقت قیام نیست باید به فکر مبارزه‌ی فکری و فرهنگی باشند.

 کار امام مبارزه بود ولی نه مبارزه مسلحانه، بلکه مبارزه منفی که در این مبارزه : نفی همکاری با دستگاه، نفی مشروعیت آن‌ها، توجه دادن مردم به عدم صلاحیت علمی و تقوائی زمامداران، سکوت و خاموشی در برابر سوالات معرکه ساز خلفا عدم حضور در دربار- بیان احادیثی که حاصل آن‌ها رد و نفی دستگاه بود.

اما این اندیشه را نیز داشت که باید در دستگاه جباران نمایندگانی داشته باشد تا در مواقع لازم از وجود او و کار و همراهی او برای پیشبرد مقاصد مکتب استفاده کند. همانطور که علی بن یقطین اجازه داد تا در دستگاه هارون باشد و شغل رسمی وزارت را بپذیرد تا در آن موقعیت به استیفای حقوق مسلمین بپردازد.

چنانکه امام کاظم در حدیثی درباره‌ی سیاست می فرمایند: 
«به هنگامی که پیشوای جامعه ای عادل باشد او را در اجرای عدالت پاداش و تو را نسبت به او وظیفه سپاسگزاری است؛ و زمانی که امام جامعه اهل جور و ستم باشد گناه وبال از آن اوست و وظیفه تو، مقاومت است»

امام کاظم و مساله تقیه :
یکی از مسائل فرهنگی – اجتماعی عصر امام کاظم (علیه السلام) مسأله «تقیه» بود.  تقیه:  خودداری از اظهار عقیده و پنهان داشتن آن یا انجام دادن کاری بر خلاف نظر قلبی خود به دلایلی خاص است.
دامنه تقیه امام وسیع بود او در رابطه با حفظ مال، جان، عقیده، خط فکری و سیاسی شیعیان را به تقیه وا می‌داشت و هم او برای جلوگیری از ترویج باطل و اعانت به اثم تقیم می‌کرد و از این طریق به توسعه خدا و تثبیت موقعیت مکتب خویش می‌پرداخت.

نمونه آن را در انتخاب جانشین و حفظ آن، نمونه دیگر را در قبول هدایای هارون، دستور به علی بن یقطین در مورد وضوگرفتن به طریقه اهل سنت بود که سبب حفظ او به عنون نماینده امام و کارگزار او در دستگاه هارون بود که خود هارون از آن آگاه بود.

به نظر گروهی از مردم عامه یا افرادی مثل شیعیان زیدی تندرو که باورشان این بود که امامی که قیام مسلحانه نداشته باشد امام نیست و به همین بهانه از تسلیم در برابر امام باقر (ع) امام صادق (ع) امام کاظم (ع) سرباز زدند. آنها نمی‌دانستند که امام با این تقیه به گونه ای رفتار کرد که بنی عباس را متزلزل کرد و این بزرگ‌ترین گام در جهت حفظ شعائر اسلام و فرهنگ و تمدن اسلام بود.

منابع:
کتاب در مکتب اسوه‌ی صلابت امام موسی کاظم (ع)، دکتر علی قائمی
کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، دکتر رسول جعفریان
کتاب سرچشمه های نور امام موسی کاظم (ع)، محسن خندان
کتاب سیمای پیشوایان در آینه تاریخ، مهدی پیشوایی

تصویری بسیار قدیمی از حرم کاظمین (ع)

/6262

کد خبر 1607306

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: امام موسی کاظم ع شیعه فرهنگ سیاسی تاریخ اسلام سیاسی امام امام کاظم بنی عباس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۶۴۸۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زرنگ‌بازی سعید آقاخانی در «نون خ ۵»

نویسنده و کارگردان «نون خ ۵» در این فصل توانستند طوری مشکلات و سختی‌های جامعه را در قالب داستان خود مطرح کنند که هیچ ممیز و ناظر پخشی نمی‌توانست دست به ممیزی و اصلاح این سریال بزند.

به گزارش سازندگی، کنایه به مدیران و مسئولان و حتی انتقادات تند در قالب خرده‌داستان‌ها و حتی اشارات سیاسی آنقدر در این سریال به چشم می‌آمد که می‌توان صد‌ها تحلیل و تفسیر فرامتنی سیاسی از آن داشت، اما آقاخانی آنقدر با ظرافت همه این انتقادات را در قالب طنز و شوخی مطرح کرد که مدیران صدا‌وسیما نتوانستند در مقابل آن مقاومت کنند و چنین انتقاداتی در قالب یک سریال پربیننده که بالاترین درصد تماشاگر را داشت روی آنتن تلویزیون رفت. از آن سو «نون خ ۵» اولین سریالی است که تا این اندازه روی حرکات موزون قومیت‌های مختلف تکیه کرده و آن‌ها را در یک مجموعه تلویزیونی به تصویر کشیده است.

اشاره به کند بودن سرعت اینترنت همزمان با امتحان میان استانی، مهمان شدن در بیغوله‌ها و اشاره به بیکاری و ورشکستگی مردم بلوچ، کنایه به لغاتی مانند زیرساخت، پیشرفت، پروژه و… نشان دادن مشکل کمبود سوخت در سیستان‌وبلوچستان، نبود امکانات پزشکی در این استان، به تصویر کشیدن وضعیت کولبرها، ضروری بودن دارو‌های کودکان سرطانی، بالا رفتن ناگهانی قیمت طلا و… ازجمله مسائلی بود که آقاخانی و وفایی با تیزهوشی و ریزبینی به بهترین شکل در «نون خ ۵» به نمایش آوردند بدون اینکه ممیزان بتوانند این بخش‌ها را دچار جرح و تعدیل کنند.

دیگر خبرها

  • مبارزه بوکس مایک تایسون با جیک پل رسما کلید خورد
  • گشت ارشاد مدیران به معنای برکناری و بگیر و ببند نیست
  • زرنگ‌بازی سعید آقاخانی در «نون خ ۵»
  • استقلال و ۶ پیروزی در ۷ تقابل آخر برابر تراکتور
  • نماینده مهاباد: مجلس در مورد کاظم صدیقی سکوت کرد، در مورد چای دبش لاپوشانی / تعداد افراد زیر خط فقر دو برابر شده است
  • اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...
  • روایت هجرت اجباری ابوالرضا(ع) از مدینه به عراق
  • نگاهی به آمار رویارویی ۲ تیم استقلال و تراکتور
  • درخواست یک فعال سیاسی درباره کاظم صدیقی
  • تمام مدیران باید سایه سازمان بازرسی را بالای سر خود احساس کنند