روایت مریم کاظمی از یک خطر
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۷۷۰۸۲
مریم کاظمی معتقد است که تئاتر برای بقای تمرینات و اجراها نیاز به حمایتهای مالی دارد. با هول دادن گروهها به سمت گیشه آسیبپذیر هستیم. شغل و مهارت حرفهای ما اجراست. باید بتوانیم درآمد داشته باشیم. نمیخواهیم با ضررهای جبرانناپذیر امکان کارهای آینده را از خودمان سلب کنیم.
به گزارش ایسنا، حالا دیگر زندگی با کرونا را یاد گرفتهایم و تا حدودی میتوانیم سلامت خود را در برابر آن حفظ کنیم ولی مساله اینجاست که کرونا فقط سلامتی ما را تهدید نمیکند بلکه به اقتصاد بسیاری از مشاغل لطمه بزرگی زده و کارورزان تئاتر هم جزو آسیبپذیرترین اقشار در این دوره بودهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با همین نگاه است که مریم کاظمی، سرپرست گروه تئاتر «مستقل» پروژه تازه خود را متوقف کرده است. او میگوید ما طبیعتا با اجرای هر نمایش غیر از ایجاد نشاط و امنیت حرفهای، به ایجاد درآمد برای خودم و اعضای گروه و تامین هزینههای گروه تئاتر مستقل هستیم ولی اکنون این ترس وجود دارد که قادر نباشیم حتی هزینههای اولیه را تامین کنیم و بدون انگیزه شویم.
کاظمی از جمله هنرمندان فعال در حوزه تئاتر کودک و نوجوان است که در دوره کرونا هم دست از کار نکشید و «جشنواره آموزشی تئاتر پنجمک» را برگزار کرد . او قصد داشت فروردین ۱۴۰۱ با همراهی گروه تئاتر «مستقل»، نمایش «علاءالدین» را در تالار هنر برای تماشاگران کودک روی صحنه بیاورد ولی بعد از مدتی از اجرای این نمایش منصرف شد و آن را به زمانی بهتر موکول کرد.
این کارگردان در گفتگو با ایسنا دلایل توقف این پروژه را تشریح میکند و از شرایط تئاتر کودک در دوران دشوار کرونا سخن میگوید.
کاظمی درباره اینکه شرایط کرونایی چقدر در این تصمیمگیری دخیل بوده است، توضیح میدهد: کرونا چندین شاخصه در خود دارد. دو سال پیش که تازه با این بیماری رو به رو شده بودیم، برای همه ما فقط حفظ سلامتیمان مطرح بود. به همین دلیل حتی از رفت و آمد با خانواده و نزدیکان خود پرهیز داشتیم. اما کم کم این وضعیت تغییر کرد و زندگی با کرونا را آموختیم.
او که سال گذشته «جشنواره آموزشی تئاتر پنجمک» را برگزار کرده است، یادآوری میکند: سال گذشته بیشتر به این فکر میکردیم آیا خانوادههایی که علاقهمند به شرکت در جشنواره هستند، به این اطمینان رسیدهاند که از خانه خارج شوند و حتی در تجمعات محدود گروه نمایش خودشان شرکت کنند. به همین دلیل این پروژه در دو سه مقطع تعطیل شد و اجرای آن ۹ ماه زمان برد در حالیکه در شرایط عادی باید خیلی سریعتر از این انجام میشد.
کاظمی که آخرین کارش اجرای نمایش «کلوچه دارچینی» بوده که به دلیل شرایط کرونایی متوقف شد، ادامه میدهد: دو سال از اجرای این نمایش میگذرد و در این مدت خیلی تلاش کردیم نمایشی اجرا کنیم . اجرای نمایش «علاءالدین» از چندین سال قبل در رپرتوار گروه ما اعلان و برنامهریزی شده بود ولی اوایل دوران کرونا از جمع شدن اعضای گروه نگران بودم با این حال بعد از مدتی این ترس اولیه برطرف شد و به این نتیجه رسیدم که اوایل سال ۱۴۰۱ میتوانیم این نمایش را روی صحنه بیاوریم.
این کارگردان مهمترین دلیل توقف این پروژه را بیثباتی ناشی از همه گیری کرونا میداند ولی در عین حال توضیح میدهد: حالا دیگر بحث ما سلامتی اعضای گروه نیست چون در این مدت زندگی با کرونا را یاد گرفتهایم ولی مشکل بزرگتر، چشمانداز برگشت و تضمین هزینههاست.
او یادآوری میکند: پیش از این گروههایی که در حوزه تئاتر کودک فعال هستند، بخش بزرگی از هزینههای خود را از طریق فروش گیشه تامین میکردند که البته درخشان نبود ولی حداقل هزینههای گروه پرجمعیت مارا تامین میکرد. اما حالا با توجه به افزایش روزانه قیمتها، تامین هزینههای ساخت یک نمایش بسیار بیثبات شده و در واقع همین موضوع، اصلیترین عامل بازدارنده در کار گروه تئاتر مستقل است که همواره تهیه کننده کارهای خود است.
کاظمی میافزاید: ما ۸۰ درصد نمایش را تمرین کرده بودیم . موسیقی، ترانهها، کلاه گیسها و عروسکها آماده بود ولی ساخت و ساز اجرایی نمایش و هزینههای روزمره مانده است که در همه گروهها مشترک است. از طرف دیگر نمیتوانستیم به امید کمک هزینه ناچیزی باشیم که مرکز هنرهای نمایشی به گروههای تئاتر کودک میپردازد زیرا این مبلغ هرچند ممکن است از دیدگاه اداره کل، معقول باشد ولی در قیاس با هزینههای تولید یک نمایش، ناچیز است.
او با اشاره به اعلام شیوع سویه اُمیکرون اضافه میکند: در چنین وضعیتی، شرایط تئاتر کودک با بزرگسال بسیار متفاوت است. بزرگسالان برای دیدن تئاتر، خود، تصمیمگیرندهاند و حال آنکه در تئاتر کودک و نوجوان ، پدر و مادرها هستند که تصمیم میگیرند فرزندان خود را به تئاتر ببرند یا نه و اگر کوچکترین نگرانی در این زمینه داشته باشند، از خیر تماشای تئاتر میگذرند. بنابراین در شرایط پرنوسان، نمیتوانیم به گیشه هم مطمئن باشیم.
کاظمی که قصد داشت نمایش خود را در تالار هنر روی صحنه بیاورد، ادامه میدهد: در یکی دو هفته گذشته ابلاغ شده که سالنهای تئاتر با ظرفیت ۵۰ درصد به فعالیت خود ادامه بدهند و از آنجا که در تئاتر کودک، خانوادهها تعیینکنندهاند، هیچ اطمینانی نیست که گروهها بتوانند همان تعداد صندلی را هم پر کنند.
او با بیان اینکه دیگر میدانیم ترس از کرونا قرار نیست دو سه ماه دیگر به پایان برسد، و بزودی ممکن است در معرض رونمایی دیگری باشیم، میگوید: حالا دیگر به این شرایط عادت کردهایم ولی بعد از ارزیابی هزینههای ساخت کار، همه اعضای گروه به این نتیجه رسیدند که با اجرای این نمایش، ضرر خواهیم کرد. بنابراین با وجود علاقهای که به این کار داشتیم، فعلا آن را متوقف کردیم. زیرا این خطر وجود دارد که با توجه به تورم شدید و نوسان قیمتها، نتوانیم حتی هزینههای تولید نمایش را برگردانیم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: تئاتر کودک گروه تئاتر اعضای گروه گروه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۷۷۰۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«شهر آفتاب مهتاب» اتفاقی آوانگارد در تئاتر دهه ۴۰
به گزارش خبرگزاری مهر، نهمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، به نمایش فیلم تئاتر «شهر آفتاب مهتاب» به نویسندگی علی حاتمی و کارگردانی عباس جوانمرد (محصول ۱۳۴۵) اختصاص داشت.
پس از نمایش این فیلم تئاتر، نشست نقد و بررسی آن با حضور عباس غفاری (میزبان) و سیدمحسن حسنزاده (منتقد تئاتر) برگزار شد.
عباس غفاری در این برنامه گفت: این نمایش جز اولین تجربیات علی حاتمی در ادبیات فارسی و شعر کهن است. او در ادامه نیز در آثار دیگر چنین تلاشی را پی میگیرد و آثار مهمی را خلق میکند. «شهر آفتاب مهتاب» از جمله آثاری است که فقط برای ضبط تلویزیونی آماده شده و روی صحنه نرفته است.
سیدمحسن حسنزاده در ادامه این برنامه گفت: اگر بخواهیم درباره این نمایش صحبت کنیم باید در ۲ سطر بگویم که این اثر اتفاق بزرگ و سترگی در تاریخ نمایش ما است. زیرا پیشنهاد جدیدی در متن و کار گروهی در آن اتفاق میافتاد. البته اگر بخواهیم تنها با دیدن این نمایش، گروه هنر ملی را قضاوت کنیم، کم لطفی کردهایم. زیرا این اثر تنها یکی از تجربیات گروه هنر ملی و از پیشنهادات آقای جوانمرد در آن زمان بوده است. در حقیقت پیشینه تشکیل گروه هنر ملی که به میانه دهه سی بر میگردد، اهمیت بیشتری دارد. زیرا اگر به این اتفاق از منظر تاریخی نگاه کنیم، باید بگوییم آنها در آن زمان پیشنهاد جدید، بدیع و حتی آوانگاردی را اراdه کردهاند و از همین رو باید مورد توجه قرار گیرند.
وی افزود: لازم است بگویم که شرایط هنرهای نمایشی ما تا پیش از سال ۳۲، خیلی نمود و گستردگی نداشته است. به هر حال همه این شکل از فعالیتها در خیابان لالهزار و در تئاتر فردوسی، تئاتر دهقان و تماشاخانههای کوچکی چون تئاتر نصر با متون غربی و ترجمه شدهای که معمولا خود مرحوم نوشین (به عنوان چهره شاخص آن عصر که تئاتر فردوسی را پایهگذاری میکند)، آنها را آماده میکرده، جریان داشته است. بنابراین تمام آنچه که از آن زمان به ما ارث رسیده است، متون غربی ترجمه شدهای است که پیشنهاد اجرایی به آن صورت نداشته است. شاید بتوان گفت که متون ادبی هستند که انگار برای اجرا رفتن ترجمه نشدهاند. آقای جوانمرد در مصاحبهای میگوید: «نوشین خودش واژهها را کمی صیقل میداد و باتوجه به تجربه و آگاهی که داشت آماده میکرد که در زبان بازیگر بگردد تا بتواند واژگان را به صورتی ادا کند که آن طمطراق و عصا قورت دادهگی که آن زمان روی صحنه در بازی بازیگران نمود داشته، کمتر شود. البته او نیز به اینکه متون غربی مرجع اصلی فعالیت هنرهای نمایشی ماست، اعتقاد داشته است.» با این همه این اتفاق تا بعد از کودتای ۲۸ مرداد ادامه پیدا میکند.
این منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: بعد از کودتای ۲۸ مرداد با آتش کشیدن تئاتر سعدی و تعطیلی کلی هنرهای نمایشی در آن مقطع زمانی، جمع کوچکی به صورت اتفاقی در منزل شاهین سرکیسیان جمع میشوند. اکثر این افراد در آن زمان هنرجویان هنرستان هنرپیشگی بودند که از بد اتفاق به کودتای ۲۸ مرداد برخورد کرده و تمام آموختههای آنها بیثمر و بینتیجه مانده بود. در حالی که عطش کار کردن و تجربه کردن را داشتند. عباس جوانمرد، علی نصیریان، فهیمه راستکار، جمشید لایق، اسماعیل داورفر، خجسته کیا تعدادی از افراد حاضر در آن جمع بودند. وقتی امروز ما به تجربیات و اتفاقاتی که در آن منزل از سر گذرانده میشود، نگاه میکنیم، میتوانیم بگوییم که آنجا یکی از جایگاهها و پایگاههایی است که بسیار در تاریخ هنرهای نمایشی ما اثرگذار است. زیرا از دل آن پیشنهادهایی بیرون آمده و اجرایی میشود که بعدها مشخصا میتواند اثرگذار باشد و جریانی را در هنر تئاتر ایجاد کند.
حسنزاده در ادامه گفت: آنچه که از عباس جوانمرد نقل میشود و ما به استناد آن میتوانیم به واژگانی چون تئاتر مردمی و ملی برسیم؛ سالهاست بر سر زبانها بوده و از سوی دولتهای مختلف با آن بازی میشود تا به تعریفی برسند ولی اساسا شاید رسیدن به یک تعریف بزرگترین اشتباهی است که در این زمینه در حال رخ دادن است. در واقع این واژگان ماحصل تلاشی است که در این چند سال در منزل شاهین سرکیسیان اتفاق میافتد. البته شاهین سرکیسیان هم بسیار به متون غربی اعتقاد داشته است و از همین رو شروع به کار کردن این متون میکند اما آنها جایی برای اراdه آنچه که تجربه کردهاندT ندارند. بنابراین همان منزل کوچکی را که در خیابان رشت با مادر خود زندگی میکند، تبدیل به محفل تمرین، گعده و گفتوگو و صحبت میکند. اما این تجربیات بینتیجه بوده و به صحنه ختم نمیشود.
وی ادامه داد: عباس جوانمرد، به این پیشنهاد فکر کرده و به سراغ یکی از متون هدایت میرود و متن داستان «درد و دلهای آ میز یدالله» را تبدیل به نمایشنامه «محلل» کرده و آن را با علی نصیریان شروع به تمرین میکنند. در حقیقت در آنجا این تلنگر که ما در متن نمایشی به زبان جدیدی برسیم که بتواند با گستره بیشتری از مردم عادی ارتباط برقرار کند، زده میشود. بنابراین تلاش برای رسیدن به این زبان در مقابل زبان ترجمهای که در آن زمان وجود داشته، نقطهای میشود که تحول اولیه را ایجاد میکند.
وی افزود: عباس جوانمرد میگوید که برای رسیدن به این زبان و در حین تمرینها، با علی نصیریان به مناطق جنوب شهر میرفتند تا ببینند که مردم عادی چطور صحبت میکنند و متوجه شوند که چطور میشود آنها را به کلام نمایشی یا دیالوگ درآورد. در نهایت فرجام این اتفاق تبدیل به اجرایی میشود که به دعوت مرحوم خانلری در دانشگاه تهران روی صحنه میآید. جوانمرد میگوید وقتی اجرا تمام شد، کل سالن فردوسی دانشگاه تهران در حیرت فرو رفته بود. چون آن مراسم مربوط به بزرگداشت صادق هدایت بود و قسمتی از آن به اجرای متن «محلل» اختصاص داشت. جوانمرد میگوید بعد از این سکوت، وقتی نور روی ما آمد، تماشاگران بدون درنگ ایستادند و شروع به تشویق ما کردند. حتی آقای سرکیسیان هم بعد از دیدن این تشویق باور کرد که ما میتوانیم به سراغ زبان و کاراکترهای دیگری در متون نمایشی خود برویم.
این منتقد تئاتر در پایان صحبتهایش بیان کرد: آنها در موقعیتی این کار را انجام میدهند که هیچ پیشنهاد جدید و زبان متفاوتی غیر از آن زبان ترجمهای روی صحنه نرفته بوده است. به این ترتیب روشنفکران آن زمان ناگهان با شکل تازهای از اجرا و زبان مواجه میشوند. در واقع این نقطه شروعی بوده است که علی نصیریان و عباس جوانمرد تصمیم میگیرند تا فاز خود را از گروهی که سرکیسیان دور خود جمع کرده بود، جدا کنند و روی نمایشهایی کار کنند که قرار است تصویری از جامعه و مردمان خودشان ارایه دهد. این جسارت در آن مقطع زمانی به قدری اهمیت داشته است که باید بگویم شاید همین اتفاق سبب شده تا ما به مرور زمان با نمایشنامهنویسان و گروههایی مواجه شویم که از دل این تجربه اعتقاد پیدا کردند که میشود اتفاق دیگری را رقم زد.
کد خبر 6095470