هدیه ولنتاین زوج جوان را به دادگاه خانواده کشاند
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۹۹۹۶۷
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایران، زن جوان به آرامی اشک میریخت و در انتظار وقت رسیدگی بودند که دقایقی بعد منشی شعبه نام زوج جوان را صدا کرد و آنها را به داخل فراخواند و ... سحر و اردلان قاضی منتظر شماست.
زوج جوان با سلام وارد شعبه دادگاه شدند و قاضی میانسال در حالی که پرونده را مطالعه میکرد، از بالای عینکش نگاهی به زوج جوان کرد، سلامشان را پاسخ داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اردلان نگاهی به همسرش کرد و گفت اجازه بده من بگویم. آقای قاضی یک سال پیش با سحر آشنا شدم و پس از مدتی احساس کردم دوستش دارم و کم کم به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم باهم ازدواج کنیم. بعد از تصمیممان همه چیز سرعت گرفت و ما خانوادههایمان را در جریان قرار دادیم. پس از موافقت آنها عقد کردیم اما به خاطر شرایط کرونا میهمانی مختصری گرفتیم و مستقل شدیم.
زندگیمان خیلی خوب بود احساس میکردیم که خوشبختیم، اما همه چیز به یکباره با یک مناسبت خاص خراب شد. روز ولنتاین یا به اصطلاح «روز عشاق»،من خرس کوچکی برای سحر خریدم و شاخه گلی هم گرفتم و وقتی از سر کار به خانه برگشتم به او هدیه دادم که ای کاش این کار را نمیکردم. از آن شب رفتار سحر به یک باره عوض شد و با دعوا و بهانه مدام سر ناسازگاری گذاشت.
سحر حرفهای اردلان را قطع کرد و گفت: اگر من را اینطور شناختی که اصلاً در تصمیمم برای طلاق تردیدی ندارم. جناب قاضی من فکر میکردم ما زندگی عاشقانهای را شروع کردیم و همسرم روز عشق برایم سنگ تمام میگذارد. همسران دوستانم برای نشان دادن عشقشان هر کاری که میتوانستند انجام دادند.
از سفر خارج گرفته تا خرید خودرو و عطر و لباسهای با ارزش ،اما اردلان خیلی خوب خودش را نشان داد فکر میکنم بیشتر از 20 هزار تومان برایم هزینه نکرده ،همین خرسی که به زیپ کیفم وصل کردم و یک شاخه گل از یک دستفروش همه عشقی بوده که به من داشت.
امسال اولین سالی بود که ولنتاین با هم بودیم کاش لااقل سال بعد این هدیه را میخرید که پیش خودم بگویم برایش عادی شدم ولی آقای قاضی ما هنوز 6 ماه از ازدواجمان نگذشته و من با کار همسرم سنگ روی یخ شدم.اردلان در جواب سحر گفت: من با تو احساس راحتی کردم و برایت این هدیهها را گرفتم.
سحر جواب داد: قرار بود برایم قصر بسازی ،اما یک کلبه کوچک هم نساختی. جناب قاضی برای خرید کردن همیشه باید دلهره داشته باشم که زیاد هزینه نکنم.او اصلاً احساس مسئولیت نمیکند اما وقتی قرار به گشت و گذار با دوستانش باشد با خیال راحت هزینه میکند.
حالا به من که رسید شد احساس راحتی! اصلاً به این نتیجه رسیدم که اشتباه کردم و در همین مدت از رفتارهای همسرم خسته شدم. ای کاش براحتی بله نمیگفتم و حالا حداقل در خانه پدرم اینگونه به من بیاحترامی نمیشد.
اردلان مبهوت به سحر نگاه کرد و گفت: برای یک هدیه داری کل عشق و زندگیمان را نابود میکنی؟! خب من پول نداشتم که برایت کادوی بهتری بگیرم.
مشکل تو اینجاست که نمیخواهی واقعیت را بپذیری. تو که از اول میدونستی من در مغازه یکی از دوستانم کار میکنم .چرا از من انتظار زیادی داشتی؟!
مگه قبل از ازدواج به من نمیگفتی اشکالی نداره که پول نداری و من حاضرم با تو روی حصیرم زندگی کنم. حالا که روی حصیرم نیستی ،اما چرا اینجوری میکنی؟ واقعاً اگه فکر میکنی عشق و علاقه ما در حد چهار تا کادوی گرانقیمت است و من نمیتوانم نیازت را برآورده کنم حرفی ندارم طلاقت میدهم.
سحر با صدای بلندتر گفت: یادت نرفته که میگفتی الان پول ندارم اما وقتی تو کنارم باشی تلاش میکنم و یه روزی پولدار می شیم و بهترینهارو برات میگیرم.
من نمیخواستم کادوی میلیونی بگیری اما من لایق 20 هزار تومانم؟ واقعاً زندگی با تو نه ارزشی داره و نه فایدهای کاش حرف پدرم را گوش میکردم که میگفت عجله نکن و بیشتر فکر کن اما من خام حرفهای تو شدم و... .
در این لحظه قاضی حرف سحر را قطع کرد و گفت: به اشتباه یا درست حالا شما همسر یکدیگر هستید. سن شما هم زیاد نیست و در مجموع به 50 سال هم نمیرسید.
خامی در کلامتان هویداست. حالا دیگر نباید زندگیتان را خرابتر کنید. من فکر میکنم هر دو شما درگیر تصمیم احساسی شده اید و بدون فکر حرف میزنید. بهتر است دو ماه به مشاوره بروید و پس از آن باز شما را ببینم. من فکر میکنم پس از مشاوره ارتباطتان بهتر شود و دیگر مترصد جدایی نباشید.
امیرحسین صفدری کارشناس حوزه خانواده؛ آنچه در این پرونده مشهود است نبود درک متقابل میان این زوج جوان است. متأسفانه سحر واقعیت و حقیقت زندگی مشترک خودش را با ظاهر زندگی مشترک دوستانش مقایسه میکند و باعث تنشهای روحی و روانی در زندگیشان شده است.
از طرف دیگر اردلان هم در آغاز آشنایی با وعدههای توخالی باعث توقع زیاد در همسرش شده است.
با این حال این زوج جوان با کمی درک متقابل، مسئولیت پذیری، ازخودگذشتگی، تفکر صحیح و... میتوانند از این بحرانها عبور کنند.
منبع: ایرانمنبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: طلاق ولنتاین دادگاه خانواده هدیه ولنتاین زوج جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۹۹۹۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک میلیون مهاجر افغان از ترس اخراج پنهان شده اند
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از یورونیوز، دستکم ۱.۷ میلیون مهاجر افغان بدون مدرک اقامت در پاکستان زندگی میکنند که از اکتبر سال گذشته میلادی هدف اخراج اجباری قرار دارند.
بنا به برخی از گزارشها، پاکستان از اکتبر سال گذشته که اجرای طرح اخراج اجباری مهاجران افغان را آغاز کرده، حدود ۶۰۰ هزار شهروند افغانستان را با عنوان «اتباع بیگانه و بدون مدرک» به کشورشان بازگردانده است. بنابراین دستکم یک میلیون افغان بدون مدرک، خود را در پاکستان پنهان کردهاند.
پیشتر برخی گزارشها از دستور وزارت کشور پاکستان به همه ادارههای مرتبط ایالتی، برای شناسایی محل سکونت جمعی مهاجران و پناهجویان افغان و بررسی اینکه آنها دارای چه نوع کارت مهاجرتی هستند، حکایت داشتند.
شماری از مهاجران افغان از آنجا که امیدی به داشتن خانه و سرپناه در افغانستان ندارند، نگران بازگشت به کشورشان هستند.
یک جوان ۱۸ ساله افغان که در پاکستان به دنیا آمده و بزرگ شده است، پس از آنکه پلیس کراچی او را بازداشت و به افغانستان فرستاد، بار دیگر خود را با استفاده از قاچاقچیان انسان به پاکستان رساند.
این جوان که پدر و مادرش نیم قرن پیش به پاکستان گریخته بودند، به آسوشیتدپرس گفت که زندگیاش در پاکستان است زیرا «هیچ دوست یا خانوادهای» در افغانستان ندارد.
مقامهای طالبان پس از ورود این جوان افغان که از ۱۵ سالگی به عنوان مکانیک در یک تعمیرگاه خودرو در پاکستان کار میکرده است، به او ۳۴ دلار میدادند.
این جوان افغان شش هفته پس از ورود به افغانستان، با پرداخت ۷۰ دلار به قاچاقچیان انسان توانست به پاکستان بازگردد.
او در پاکستان برای همان مدارکی که خانوادهاش دارند، درخواست داده است اما این کشور برای پناهجویان افغان یا فرزندانشان مدارک اداری صادر نمیکند.
برخی از گزارشها حکایت از آن دارند که شهروندان افغان ساکن پاکستان از پیش از اجرای طرح اخراج اجباری مهاجران افغان از این کشور، تحت نظر ادارات محلی بودهاند. این گزارشها همچنین به شایعاتی اشاره دارند که از تصمیم پاکستان برای اخراج همه افغانها از جمله افغانهای دارای مدرک اقامتی در این کشور حکایت دارند. البته پاکستان اعلام کرده است که چنین تصمیمی ندارد.
بنا به گزارش آسوشیتدپرس، پلیس پاکستان اعدادی را روی خانههای محله این جوان افغان ثبت کرده تا نشان دهد چند نفر در آنجا زندگی میکنند و چند نفر دارای مدرک اقامت هستند.
در این گزارش آمده است که از زمان آغاز اجرای طرح اخراج مهاجران افغان از پاکستان، بسیاری از افغانهای ساکن محله این جوان ۱۸ ساله، خانههای خود را ترک و برخی هم خود را پنهان کردهاند.
برخی از مهاجران افغان که در پاکستان زندگی میکنند، کارتهای شناساییشان در زمان ژنرال ضیاءالحق، رئیس جمهور و حکمران نظامی پاکستان صادر شده است.
این گروه از افغانها یا از خانههایشان خارج نمیشوند یا در خانهای زندگی میکنند که به نام دیگری اجاره شده است.
پیشتر مهاجران افغان برای کسب درآمد یا دریافت خدمات درمانی از محلات زندگی خود به مرکز کراچی سفر میکردند، اما پس از اجرای طرح اخراج مهاجران افغان از پاکستان، آنها دیگر نمیتوانند به این منطقه سفر کنند زیرا احتمال دستگیری و بازگرداندنشان به افغانستان وجود دارد.
برای این گروه از مهاجران افغان، پرداخت اجاره مسکن و خرید مواد خوراکی سختتر شده است، زیرا آنها شغلهای خود را رها کردهاند.
برخی از شهروندان پاکستان که در محلاتشان مهاجران افغان زندگی میکردند نیز از اینکه زندگی روزمره و کسب و کارشان با اجرای طرح اخراج اجباری مهاجران افغان مختل شده، شکایت دارند و منتقد این طرح هستند.
کد خبر 848184 برچسبها خبر ویژه اتباع خارجی پاکستان افغانستان