۷ شیء عجیبی که روی سطح ماه پیدا میشود
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۵۳۲۶۴۱
تابلویی از ساشا جفری، هنرمند بریتانیایی، اولین اثر هنری «رسمی» خواهد بود که اواخر امسال (۲۰۲۲) بهطور دائم بر روی ماه نصب میشود. این نقاشی با عنوان «ما با هم طلوع میکنیم - با نور ماه»، طرحی به شکل قلب است که پیام امید روی آن حکاکی شده؛ جنس این اثر هنری از آلومینیوم است تا در برابر شرایط آب و هوایی ماه مقاوم باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما این تنها قطعه هنری نیست که روی ماه قرار گرفته؛ مجسمه «فضانوردان سقوط کرده» که آن هم از جنس آلومینیوم است با ۹ سانتیمتر طول، در سال ۱۹۷۱ برای بزرگداشت فضانوردانی که با هدف اکتشافات فضایی جان باختند، روی سطح ماه قرار گرفت.
پیش آن هم شاخه طلایی زیتون توسط نیل آرمسترانگ -ماهنوردی که در سال ۱۹۶۹ با آپولو ۱۱ به این کره دوردست سفر کرد- به عنوان نماد صلح بر روی ماه جا گذاشته شد.
ماه ۳۸۴،۴۰۰ کیلومتر با زمین فاصله دارد و طبیعی است که با رسیدن دست آدم به آن، طبق معمول، چیزهایی بیش از رد پا یا آثار هنری روی آن جا مانده باشد! اما این فهرست عجیبتر از آن است که فکرش را میکنید:
بشر در طول دهها ماموریت انسانی و بدون خدمه، نزدیک به ۱۸۲ هزار کیلو «چیز» را روی ماه بر جای گذاشته، بسیاری از این اشیاء بقایای فضاپیماها، کاوشگرها و موشکهایی هستند که از بین رفتهاند و پس از پایان مأموریت به عمد به سطح ماه برخورد کردهاند. اما علاوه بر این زبالههای علمی و آثار هنری، وسایل ورزشی و حتی کیسههای مدفوع نیز روی ماه پیدا میشود!
۱) ۹۶ کیسه ادرار و مدفوع و کیسههای زباله آپولو که در طول ماموریتها استفاده میشده روی ماه جا مانده است. این طبیعی است که یک انسان چه در زمین و چه در فضا مجبور به دفع مواد زائد از بدن خود باشد و فضانوردان این کیسهها را برای کاهش بار فضانورد خود روی ماه رها کردهاند.
جالب اینجاست که برخی از اختر زیستشناسان علاقه به بررسی این زبالهها هستند تا ببینند آیا باکتری موجود در مدفوع زنده مانده و آیا به دلیل قرار گرفتن در معرض تشعشعات کیهانی جهش یافتهاند؟
۲) ۱۲ جفت چکمه فضایی و حدود ۹۰ شیء دیگر، به غیر از کیسههای مدفوع، در پایان ماموریت آپولو ۱۱ توسط نیل آرمسترانگ و باز آلدرین با هدف سبک کردن فضاپیما روی ماه رها شد. این وسایل شامل چکمههای فضایی، دوربینها و ابزار فیلمبرداری بود. برای رعایت تشریفات، آنها همچنین پرچم ایالات متحده را نیز در خاک ماه کاشته بودند، اما هنگام خروج با اگزوز موشک منفجر شد.
۳) لوحی با امضای ریچارد نیکسون که رئیس هر شش ماموریت انسانی به ماه بود، نیز روی این کره گذاشته شده؛ ظاهرا آمریکاییها علاقه زیادی داشتهاند که رد واضحی از خود روی ماه به جا بگذارند تا به جنگ سرد و علمی خود را روسیه حس بهتری داشته باشند! علاوه بر این یک دیسک سیلیکونی که حدود ۱۰۰ پیام حسن نیت از سوی سیاستمداران آمریکایی، مدیران ناسا و سران کشورهای جهان بود نیز روی ماه گذاشته شد.
۴) یک قطعه هنری قاچاق شده نیز احتمالا روی ماه وجود دارد؛ هرچند این شایعه هیچوقت تایید رسمی نشد، اما بر اساس گزارشها، در طول دهه ۱۹۶۰، فارست مایرز، مجسمهساز، این ایده را داشت که شش هنرمند را برای همکاری در یک اثر هنری کوچک که روی ماه باقی میماند، جذب کند و در نهایت نامهای بزرگی را برای ایجاد قطعه کوچکی که او موزه ماه مینامید، به کار گرفت. دانشمندان آزمایشگاه بل آثار این شش هنرمند را کوچک و روی یک قطعه سرامیکی حک کردند.
با این حال، مایرز نتوانست ناسا را متقاعد کند که این سرامیک را به ماه ببرد، پس تصمیم گرفت که یک مهندس را متقاعد کند تا این اثر را در پتویی قاچاق کرده و به ماه بفرستد. مایرز ماجرای این اقدام خود را بعد از بازگشت آپولو ۱۲ برای نیویورکتایمز فاش کرد.
۵) دو توپ گلف متعلق به دهه ۱۹۷۰ نیز روی ماه نشستهاند. طی آزمایشی برای جمع کردن خاک ماه و سنجش ریزگرانش سطح این کره، یک چوب گلف آهنی این دو توپ را چندین کیلومتر پرتاب کرد و هیچ کس هم به خودش زحمت نداد تا آنها را جمع کند و به زمین بازگرداند.
۶) نزدیک پایان ماموریت آپولو ۱۵، فضانوردان آزمایش کلاسیک پر/توپ بولینگ را انجام دادند تا نشان دهند که در خلأ، هر دو جسمی که با هم بیفتند، همزمان فرود میآیند. البته در این آزمایش به جای توپ بولینگ از یک چکش استفاده شده بود. در پایان و با کسب نتیجه یکسان، پر روی ماه جا ماند.
۷) سالها بعد و با به کارگیری یک ماهنورد برای کاوش در ارتفاعات دکارت، چارلز دوک یک عکس کوچک از خود، همسرش دوروتی و پسرانشان چارلز و توماس را روی ماه رها کرد؛ او هیچوقت توضیح نداد چرا این کار را کرده، اما با گذشت بیش از ۴۰ سال هم گمان نمیرود چیزی از این عکس باقی مانده باشد.
شاید روزی که با عادی شدن سفر به فضا - به اندازه سفرهای روی زمین - پای انسانهای بیشتری به این کره زیبا باز شود نیاز باشد قبل از هر چیز یک سیستم بازیافت و دفع پسماند راهاندازی شود و پویشهایی نیز برای جمعآوری زباله به راه بیفتد.
منبع: همشهری آنلاین
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: فضا فضانوردی اجسام عجیب روی ماه نیز روی کیسه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۳۲۶۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه به هنر نگاه کنیم و واقعا آن را ببینیم؟
"کارن کی هو" نویسنده حوزه هنری میگوید:"اگر سعی میکردید زندگی تان را بدون هنر دوباره تصور کنید بله، کاملا متفاوت به نظر میرسید. هنر با چیزهایی بیشتر از آن چه مردم فکر میکنند تلاقی میکند".
به گزارش فرارو به نقل از وُکس، این صرفا ون گوگها و مونهها نیستند که آثار هنری شان بر روی دیوار موزهها آویزان شده اند. هنر در آثار هنریای مانند سازه "دروازه ابر" ساخته "آنیش کاپور" هنرمند بریتانیایی هندی تبار در پارک میلینیوم (هزاره) در شیکاگو یا در عمارت مارپیچ ساختمان گوگنهایم در نیویورک نیز وجود دارد.
هنر هم چنین، هنر زینت بخش پوستر فیلمهای سینمایی و تابلوهای ویترین فروشگاهها میباشد. هنرمندان با هنرشان بر لباسهایی که میپوشید، موسیقیای که گوش میدهید و محصولاتی که مصرف میکنید تاثیر میگذارند. به زبان ساده هنر همه جا حضور دارد.
با این وجود، اگر هنر اصلی اساسی از فرهنگ ما میباشد آیا بسیاری از ما احساس میکنیم که آن را درک نمیکنیم؟نتیجه نظرسنجیای انجام شده توسط "یوگاو" در سال ۲۰۲۳ میلادی منتشر شد نشان داد که تقریبا نیمی از پاسخ دهندگان امریکایی گفته بودند که خود را هنرمند نمیدانند. ۵۸ درصد یا حتی میزان بیش تری از پاسخ دهندگان گفته بودند که با جریانها یا سبکهای هنری معروف آشنا نیستند.
شما شاید بخواهید ستایش گر هنر باشید، اما برای تبدیل شدن به فردی هنردوست باید با هنر ارتباط برقرار کنید.
به هنر به عنوان یک ماجراجویی تعاملی نگاه کنیدگاهی اوقات استفاده از راهنماهای صوتی یا گوش دادن به صحبتهای هنرمندان برای روشن شدن تاریخچه یک اثر کمک کننده است، اما لزوما همواره به شما کمک نمیکند با هنر ارتباط برقرار کنید.
رمزگشایی معنای یک اثر مستلزم نگاه کردن به کالبدی بودن آن است. اتصال یک اثر هنری به سایر مصنوعات فرهنگی و در عین حال انتقال تجربیات زندگی خود از این باور سوررئالیستی پیروی میکند که معنا از مثلث سه ضلعی خود اثر، نیت هنرمند و واکنش بیننده به آن ناشی میشود.
معنای هنر از تعامل بین بیننده و هنرمند ناشی میشود. آن چه بیننده از یک اثر استنباط میکند صرفنظر از نیت هنرمند که خالق اثر بوده اهمیت دارد. از این منظر برای فهم یک اثر هنری باید کمتر احساس ترس به خود راه دهیم، زیرا هیچ راه درست یا غلطی برای خوانش یک اثر هنری وجود ندارد و صرفا ایدههایی هستند که میتوانند توسط هنرمند بسط یافته یا هدایت شوند.
"مولی اووندن" هنرمند و شاعر در مینه سوتا در این باره میگوید:" نیازی ندارم بیننده نقاشی هایم دقیقا منظورم را بداند، اما دوست دارم به اصطلاح با اثرم دست بدهد. این بیشتر در مورد گشودگی به روی یک گفتگو یا دعوت به یک تجربه است". این رابطه با در نظر گرفتن بازدید از موزه یا گالری به عنوان یک اقدام فعال و نه منفعل ممکن است به تحکیم رابطه با هنر کمک کند.
یک مطالعه ۲۰ ساله که در سال ۲۰۱۷ میلادی مجددا تایید شد نشان داد که ما به طور متوسط صرفا به مدت ۲۷ ثانیه به یک اثر هنری در موزه یا گالری نگاه میکنیم که شامل عنوان و اطلاعات همراه آن میشود. "دیل" هنرمند چند رشتهای میگوید:"تلاشی برای خلق اثری وجود دارد که نیازی نیست زمان زیادی را صرف فکر کردن درباره آن کنید". با این وجود، او معتقد است که تفکر انتقادی برای هر هنری هم از طرف هنرمند و هم از طرف بیننده امری حیاتی میباشد.
اووندن میگوید:"ما در مدرسه یاد میگیریم چگونه در مواجهه با شعر یا هر اثر هنری دیگری همه اجرا را شناسایی کرده و آنها را از هم جدا کنیم". با این وجود، او در کار خود به عنوان یک مربی هنری سعی میکند مخاطب را وادار کند که به این فکر کند که پس از آن تشریح چه رخ میدهد. او میگوید: "وقتی همه چیز از هم پاشید یاد نمیگیریم که چه کار کنیم و به نوعی اثر را رها میکنیم". اووندن بر این باور است که رابطه بین بیننده و اثر در روند جمعآوری دوباره جهان شکل میگیرد.
اگر هنر فرآیندی از تخیل است که واقعیت را قابل تصور، به یاد ماندنی و گاهی حتی قابل پیش بینی میسازد همانطور که "سوزان لنگر" فیلسوف فرهنگی گفته بود چنین تعاملی میتواند حتی فراتر از این نیز پیش برود، زیرا باعث ایجاد احساساتی میشود که ما هر روز با آن در تماس نیستیم احساساتی مانند انزجار و ترس. برای مثال، با تماشای آثار دیل متوجه میشویم که تعدادی از قطعات او الهام بخش طنز هستند و هم چنین تجربه بومیان امریکا را به تصویر میکشد، زیرا انسانیت به تصویر کشیده شده و حقیقت نگران کنندهای را در مورد تسخیر آمریکا نشان میدهد.
دیل با اشاره به این که نقش او به عنوان یک هنرمند آن است که ایده هایش را با صداقت بیان کند میگوید: "من سعی نمیکنم اثری را خلق نمایم و سپس به این فکر کنم که مخاطبان آن را دوست خواهند داشت". هنر صادقانه حتی میتواند مخاطبان را به شدت ناراحت کند. دیل میگوید:"با این وجود، این ناراحتی بخش مهمی از کار است".
در این مورد بخشی از عدم فهم هنر مخاطب میتواند ناشی از بی میلی برای مقابله با آن ناراحتی باشد. همان گونه که لنگر نوشته آموزش هنر آموزش احساس است وقتی هنر باعث ایجاد احساساتی میشود که ما همیشه به آن دسترسی نداریم ممکن است برای مدیریت آن کار دشواری پیش روی مان قرار داشته باشد. با این وجود، در جریان دست و پنجه نرم کردن با آن احساسات است که ارتباط با هنر و در نهایت درک و فهم آن شکل خواهد گرفت.
چگونه میتوان تمایل به ناراحتی را آموزش داد؟ اووندن در این باره میگوید حتی به عنوان یک عاشق مشتاق هنر او متوجه میشود که واکنش احساسی همیشه آسان نیست. او میگوید: "این میتواند واقعا طاقت فرسا باشد".
مراقب زوزههای تجربه خود باشیدشاید بتوان نحوه ارتباط مان با هنر را دلیلی بر کاتارسیس* دانست. این کاری است که آثار هنری انجام میدهند. در طول زندگی انسانی مان ما حجم قابل توجهی از درد اندام خیالی* را داریم از دست دادن پدر و مادر در دوران کودکی یا نوجوانی، حضور در جنگ و حتی چیزی به اندازه داشتن یک معلم بدجنس. سپس به دنبال پیدا کردن راهی برای مقابله با آن از طریق کار کردن یا گوش دادن به یک آهنگ یا طرق مختلف دیگر خواهیم بود.
"کارن کی هو" میگوید اگر فکر کردن به هنر را به عنوان راهی برای تغییر زمان یا تغیبر تجربه خود آغاز کنید و اگر از پاسخ سطحی "این یک عکس خوب است" فراتر بروید آن زمان تماشای یک اثر هنری میتواند تلاشی واقعا جالب توجه باشد.
او به نمایش آثار "یوهاس ورمیر" نقاش هلندی قرن هفدهمی در موزه رایکس آمستردام اشاره میکند که با استقبال چشمگیری مواجه شد و بازدیدکنندگان را از سراسر نقاط جهان به سوی خود جلب کرد. علیرغم آن که ممکن است فکر کنید زندگی تان ارتباط اندکی با زندگی اشراف هلندی قرن هفدهمی دارد آثار ورمیر در به تصویر کشیدن زیبایی لحظههای روزمره برای تان الهام بخش خواهد بود تا از نو به زندگی خود نگاه کنید. او میگوید:"امیدوارم وقتی به انجام آن کارها فکر میکنید متوجه شوید که زیبایی در آن لحظه نیز وجود دارد".
* کاتارسیس اصطلاحی است که ارسطو برای تزکیه روحی و روانی تماشاگر از تراژدی عنوان میکند. کاتارسیس به نوعی شبیه همذات پنداری یا حس سمپاتیک در تماشاگر است.
*اندام خیالی یا Phantom Limb سندرومی روانی است که فرد هم چنان اندام بدنی از دست رفته را حس کرده و حتی درد را در آن ناحیه احساس میکند. در واقع این احساس درد در ناحیه اندام از دست رفته انکار واقعیت تلخی است که در صورت اتمام درد فرد باید با آن روبرو شود.